سیره علوی
سیره علوی به طریقه و سیره رفتاری امام علی(ع) در ارتباط وی با خداوند و خانواده و بررسی رابطه وی با جامعه اسلامی و روابط سیاسی، اقتصادی، فضایی و نظامی او میپردازد.
سیره علوی
سیره علوی به طریقه و سیره رفتاری امام علی در ارتباط وی با خداوند، و خانواده و بررسی رابطه وی با جامعه اسلامی و روابط سیاسی، اقتصادی، فضایی و نظامی او میپردازد. در روایت معروفی پیامبر(ص) در مورد امام علی(ع) فرموده است که «علی(ع) با حق است و حق با او؛ حق با علی میگردد هر جا که باشد.»[۱] و از این رو امام علی(ع) یکی از معیارهای تشخیص حق از باطل بوده و سیره او به عنوان کاملترین الگو مورد توجه قرار گرفته است.[۲]
سیره عبادی
امام علی(ع) خود عبادت مردم در برابر پروردگار را به عبادت بازرگانان (که به امید بخشش خدا را میپرستند)، عبادت بردگان (که از روی ترس عبادت میکنند) و عبادت آزادگان (که برای سپاس عبادت میکنند) تقسیم کرده است.[۳] که طبعا عبادت آن امام، عبادت آزادگان بوده است.[۴] روایات و توصیفات متعددی از عبادت امام علی(ع) در منابع نقل شده است.[۵] او بیش از همه عبادت میکرد، روزها روزهدار بود و شبها مشغول نماز. حتی موقع جنگ نیز نماز شبش ترک نمیشد.[۶] در روایات نقل شده وقتی به امام سجاد(ع) که به علت عبادتهای بسیارش به زین العابدین معروف بود[۷] گفتند چرا در عبادت خود را به رنج و مشقت میاندازد پاسخ داد کسی مانند جدش امام علی(ع) نمیتواند خدا را عبادت کند.[۸]
توجه به نماز
در سیره عبادی امیر المومنین(ع) نماز اهمیت ویژهای دارد آنقدر که ایشان پیش تازی خود در اقامه نماز در کنار پیامبر خدا را از امتیازات خود میدانستند.[۹] نمازهای حضرت علی بسیار طولانی بود.[۱۰] وی به نماز شب اهتمام داشت. ابن کواء میگوید از وی شنیدم که گفت: از زمانی که سخن پیامبر را شنیدم که: «نماز شب، نور است» نماز شب را ترک نکردهام.[۱۱]
نماز حضرت علی از ویژگیهای ذیل برخوردار بود:
- امام علی به نماز اول وقت اهتمام داشت و در بحرانیترین زمانها و مکانها، آن را به تأخیر نمیانداخت. در جنگ صفین، امام علی گاه و بیگاه به خورشید نگاه میکرد. ابن عباس از حضرت علی پرسید: چرا گاهی دست از جنگ میکشی و به آسمان نگاه میکنی؟ فرمود به خورشید و زوال آن نگاه میکنم تا وقت نماز را بدانم و نماز اول وقت را از دست ندهم. ابن عباس پرسید؟ آیا در هنگامه نبرد که مجال اندیشیدن به چیز دیگری جز جنگ نیست، به نماز اول وقت میاندیشی؟ فرمود: ما برای چه با آنان میجنگیم؟ آیا برای نماز نبرد نمیکنیم؟[۱۲]
سیره خانوادگی
حضرت علی(ع) در محیط خانواده و با همسر و فرزندان و خویشاوندان نکاتی را مد نظر داشتند که میتوان از آن به سیره خانوادگی حضرت علی یاد کرد
شیوه همسرداری
امام علی در مورد رابطه خود با همسرش حضرت زهرا(س) میگوید: «به خدا سوگند! هیچ گاه فاطمه را به اکراه به کاری وانداشتم و او را ناراحت نکردم و خشمگین نساختم تا خداوند او را نزد خویش برد و او نیز هیچ زمان مرا ناراحت و خشمگین نکرد و از دستور من سر نپیچید و هر گاه به او نگاه میکردم همه ناراحتیها و اندوهها و غمهایم را از یاد میبردم.»[۱۳]
تأمین معیشت خانواده به عنوان یکی از امور مهم مربوط به خانواده در سیره امام علی(ع) اینگونه بود که با توجه به شرایط دشوار مسلمانان در سالهای اول هجرت که در تنگدستی به سر میبردند و برخی از آنها از شدت فقر به اصحاب صفه معروف گردیدند[۱۴] در اولویت رسیدگی قرار داشتند. امام علی(ع) وقتی هدایا و غنایمی دریافت میکرد تمام آن را بین فقرا تقسیم میکرد.[۱۵] این در حالی بود که گاه معیشت خانواده آن حضرت نیز با مشکلاتی روبرو بود. طبق روایات؛ امام علی(ع) برخی اوقات در مقابل هر یک عدد خرما، برای باغداران مدینه، یک سطل آب از چاه میکشید و سپس همه خرماها را به همسر خود حضرت فاطمه(س) میداد.[۱۶] برخی اوقات نیز آن حضرت برای تأمین معیشت خانواده خود پول قرض میگرفت.[۱۷] با این حال؛ توجه به دشواریهای زندگی مسلمانان باعث میشد پولی را که برای تأمین مخارج زندگی قرض گرفته بود به دیگران بدهد.[۱۸] در مقابل این رفتارهای امام علی(ع)؛ در روایات از توجه ویژه خداوند به خانواده آن حضرت سخن به میان آمده و در چند روایت شیعی از نزول مائده الهی بر خانواده امام علی(ع) حکایاتی نقل شده است.[۱۹]
علی(ع) در خانه به فاطمه کمک میکرد. حضرت علی(ع) در خانه عدس پاک میکرد.[۲۰] امام صادق(ع) میفرماید: «امیر مومنان(ع) به خانه هیزم و آب میآورد و جارو میکرد و فاطمه(س) آسیاب و خمیر میکرد و نان میپخت»[۲۱]
امام علی خدمت به خانواده را دارای ثوابی بزرگ میداند و از ایشان نقل شده است که فرمودند: «هر کس بهاندازه یک درهم گوشت برای همسر و فرزندان خویش خریداری کند مانند کسی است که بردهای از فرزندان اسماعیل(ع) را آزاد ساخته است.»[۲۲]
رفتار حضرت علی(ع) با فرزندان خود
امام علی(ع) برای فرزند حقوقی قائل است. وی میفرماید: «حق پدر بر فرزند آن بود که فرزند در هر چیز، جز نافرمانی خدای سبحان، او را فرمان برد، و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد.»[۲۳]
هر کدام از فرزندانشان که به دنیا میآمد، روز هفتم تولدش قربانی میکرد و عقیقه میداد و میفرمود: «در روز هفتم تولد فرزندتان عقیقه و قربانی کنید و چون موی سر را تراشیدید به وزن آن، نقره صدقه بدهید»[۲۴]
وی در مورد چگونگی تربیت کودکان فرمود: هر کسی فرزند کودکی دارد، کودکی کند[۲۵]
ایشان به والدین سفارش میکردند که در تربیت فرزندان، موقعیت زمانی کودکان و فاصله میان دو نسل را در نظر داشته باشند. ایشان میفرماید: «فرزندان خویش را به آداب و نوع تربیت خویش مجبور نکنید زیرا آنان برای روزگاری غیر از روزگار شما آفریده شدهاند.»[۲۶]
ایشان به فرزندانش در مورد فضیلتها و ارزشهای متعالی در زندگی سخن میگفت. نامه امام علی(ع) به امام حسن(ع) که در نهج البلاغه نیز موجود هست مجموعه کاملی از توصیههایی است که یک پدر میتواند به فرزند خود کند.
رفتار حضرت علی با خویشاوندان
از نظر امام علی(ع)، خویشاوندان جایگاه مهمی در زندگی افراد دارند. به نظر ایشان، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، باز از خویشاوندان خود بینیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان انسان، بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت میکنند و اضطراب و ناراحتی او را میزدایند، و در هنگام مصیبتها نسبت به او، پر عاطفهترین مردم میباشند..[۲۷] امام علی به افراد توانگر هر خانوادهای سفارش میکند که به خویشاوندان خود توجه نمایند[۲۸]. صله رحم از توصیههای ایشان به فرزندش بود[۲۹] و خود را پیشتاز صله رحم میدانست[۳۰].
سیره سیاسی
حضرت علی(ع) در رفتارهای سیاسی خود با اصولی پایبند بودند که پایههای سیره سیاسی ایشان را شکل میدهد. برخی از این اصول عبارتند از:
صداقت در سیاست
صداقت بنیادیترین اصل در سیره سیاسی حضرت علی(ع) است و از مهمترین عوامل جاذبههای جاودانی حکومت علی(ع) بر دلها بوده است و نیز مرز روشن سیاست علوی و اموی است. حضرت علی(ع) میفرماید: «سوگند به خدا، معاویه از من سیاستمدارتر نیست، امّا معاویه حیلهگر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرکترین افراد بودم»[۳۱] در سخنی دیگر میگوید: تخْلِيصُ النِّيَّةِ مِنَ الْفَسَادِ أَشَدُّ عَلَى الْعَامِلِينَ مِنْ طُولِ الْجِهَادِ هَيْهَاتَ لَوْ لَا التُّقَى لَكُنْتُ أَدْهَى الْعَرَبِ...خالص ساختن نیت از فساد از جهاد دراز مدت سخت تر است. هرگز (که من اهل نیزنگ و حیله باشم) اگر پارسایی نبود، من زیرکترینِ مردمانِ عرب بودم.[۳۲]
حقمداری
حقمداری، مظهر صداقت سیاسی در حکومت علوی است. ایشان در سفارش نامهاش به مالک اشتر مینویسد: «حق را به صاحب حق، هر کس که باشد، نزدیک یا دور، بپرداز، و در این کار شکیبا باش، و این شکیبایی را به حساب خدا بگذار، گر چه اجرای حق مشکلاتی برای نزدیکانت فراهم آورد، تحمّل سنگینی آن را به یاد قیامت بر خود هموار ساز.»[۳۳]
قانونگرایی
امام علی(ع) برای قانون احترام ویژهای در نظر داشت. موضع حضرت علی(ع) در برابر قانون، به روشنی نشان دهنده آن است که او خود را در برابر قانون، صاحب اختیار نمیداند و چنین بود که سازشکاری را بر نمیتابید. در الغارات آمده است: «نجاشی که شاعر علی(ع) در جنگ صفین بود، در کوفه شراب نوشید و علی علیهالسلام حد شراب را بر او اجرا کردند. اقدام حضرت علی(ع) برای خویشاوندان او بسیار گران تمام شد و آنها سخت ناراحت شدند و به حضرت علی(ع) اعتراض کردند. امام علی(ع) فرمودند: او خلاف شرع کرده و در روز ماه رمضان شراب خورد و باید قانون خداوند درباره او اجرا گردد، و کسی هم حق اعتراض ندارد، نجاشی از علی علیهالسلام قهر کرد و کوفه را ترک گفت و به معاویه پیوست.[۳۴]
انضباط اداری
امام علی در عهدنامه مالک اشتر، به وی توصیه میکند: «مبادا هرگز در کاری که وقت آن فرا نرسیده شتاب کنی، یا کاری که وقت آن رسیده سستی ورزی، و یا در چیزی که (حقیقت آن) روشن نیست ستیزه جویی نمایی و یا در کارهای واضح و آشکار کوتاهی کنی! تلاش کن تا هر کاری را در جای خود، و در زمان مخصوص به خود، انجام دهی.»[۳۵]
گزینش کارگزاران شایسته و توانمند
امام علی(ع) به مالک اشتر توصیه کرد: برای سرپرستی کارها، افراد باتقوا، اهل دانش و اهل سیاست را برگزین[۳۶]هم چنین از به کارگیری افراد خائن خودداری میکرد. خود ایشان میگوید: «مغیرة بن شعبة به من پیشنهاد کرد معاویه را بر شام بگمارم و خود در مدینه باشم ولی از آن سرباز زدم و هرگز خداوند نبیند که گمراهان را به یاری گرفته ام.»[۳۷]
تأمین نیازهای اقتصادی کارگزاران
امام بر این باور بود که کارگزاران باید از حقوق مادی کافی برخوردار باشند. از نگاه امام علی(ع) برای پیشگیری از فساد و ایجاد زمینههای اصلاح، بهرهمندی کارگزاران از درآمدی بایسته، ضروری است در این صورت متخلفان بهانهای برای تخلف نخواهند داشت. امام علی در سفارشنامه خود خطاب به مالک اشتر مینویسد: «روزی فراوان بر آنان ارزانی دار، که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر میکوشند، و با بینیازی، دست به اموال بیت المال نمیزنند، و اتمام حجّتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند.»[۳۸]
توجه ویژه به نیروهای مسلح
از دیدگاه امام، نیروهای مسلح باید از توجه ویژه مسئولان برخوردار باشند. مسئولان باید با نیروهای نظامی، تعاملی چونان تعامل پدر با فرزند داشته باشد.[۳۹]
لزوم تشکیلات ناظر بر عملکرد کارگزاران
در هر حکومتی، وجود تشکیلاتی که نظر بر رفتار کارگزاران و نگران لغزشها، تخلفها و ناهنجاریهای اداری باشد، ضروری است. امام علی(ع) بر مراقبت از کارمندان نظام اسلامی و نظارت بر رفتار کارگزاران از طریق تشکیلاتی اطلاعاتی، تأکید میورزید تا این که مبادا کارگزاران در انجام دادن وظایف کوتاهی کنند و با تکیه بر قدرت و مسندی که در اختیار دارند به حقوق مردم، تجاوز روا دارند.
امام علی به مالک اشتر مینویسد: «رفتار کارگزاران را بررسی کن، و جاسوسانی راستگو، و وفا پیشه بر آنان بگمار، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانت داری، و مهربانی با رعیت خواهد بود. و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار، و خیانتکار بشمار، و طوق بد نامی به گردنش بیفکن.»[۴۰]
عدم پذیرش هدیه
امام علی(ع) برای این که جلو رشوهخواری را در نظام اداری بگیرد، گرفتن هدیه را نیز ممنوع اعلام کرد.
قاطعیت در برابر کارگزاران
از دیدگاه امام علی(ع) کارگزاران باید در عین قاطعیت، از مدارا و رفق برخوردار باشند. آن امام خشونت مطلق را آفت مدیریت میداند؛ همانگونه که نرمش بیحساب و سهلانگاری در حقگزاری در اداره امورِ مردم را زیانبار خوانده است. امام علی(ع) در نامهای خطاب به یکی از کارگزارنش که در بیتالمال خیانت کرده بود، چنین نوشت: «ای کسی که در نزد ما از خردمندان به شمار میآمدی، چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا کردی، در حالی که میدانی حرام میخوری! و حرام مینوشی!... پس، از خدا بترس، و اموال آنان را باز گردان و اگر چنین نکنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم کرد، که نزد خدا عذرخواه من باشد و با شمشیری تو را میزنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید. سوگند به خدا! اگر حسن و حسین چنان میکردند که تو انجام دادی، از من روی خوش نمیدیدند و به آرزو نمیرسیدند تا آنکه حق را از آنان باز پس ستانم و باطلی را که به دستم پدید آمده نابود سازم».[۴۱]
سیره فرهنگی
حضرت علی نسبت به توسعه آموزش و پرورش در میان مردم جامعه عنایت داشت. امام باقر(ع) نقل میکنند که هنگامی که حضرت علی(ع) نماز صبح را به جا میآورد، در حال تعقیب نماز بود تا خورشید طلوع میکرد. هنگام طلوع خورشید، تهیدستان و مستمندان و دیگر قشرهای مردم، نزد او جمع میشدند و او به آنان، فقه و قران میآموخت و در ساعتی خاص از این جلسه برمیخاست.[۴۲] وی به فرمانداران خودش نیز توصیه میکرد که به افراد بیسواد آموزش دهند و با دانشمندان همنشین باشند.[۴۳] وی به فرمانداران خود دستور داده بود که از برهم زدن سنتهای پسندیده دست بردارند.[۴۴] حضرت علی مقابله با سنتهای ناپسند را از ویژگیهای فرمانداران عادل میداند.[۴۵]
سیره اقتصادی
حضرت علی(ع) در رفتارهای سیاسی خود با اصولی پایبند بودند که پایههای سیره سیاسی ایشان را شکل میدهد. برخی از این اصول عبارتند از:
تشویق به کار
در شرح نهج البلاغه آمده است که امیر المومنین(ع) با دستانش کار میکرد، زمین را میکاشت، آبیاری میکرد، درخت خرما میکاشت و همه اینها را شخصا خود انجام میداد[۴۶] از حضرت علی(ع) نقل شده است که فرمود: «در سپیدهدم روان شدن هیچ یک از شما در راه خدا، گرانمایهتر نیست از سپیده دم روانه شدن کسی که برای فرزندان و خاندانش، آنچه را که آنها را سامان بخشد، میجوید»[۴۷] حضرت علی به فرمانداران خود دستور میداد که نسبت به آبادانی شهرها توجه داشته باشند[۴۸] ایشان نسبت به توسعه کشاورزی[۴۹]، صنعتی[۵۰] و تجاری[۵۱] توصیه میکردند.
بازرسی مستقیم بازار
امام علی در بازارها راه میرفت و تازیانهای در دست داشت که با آن، کمفروشان و نیرنگبازان در تجارت مسلمانان را تنبیه میکرد. اصبغ گوید: روزی به وی گفتم:ای امیر مومنان! شما در خانه بنشینید و من به جای شما این کار را بر عهده میگیرم. فرمود:ای اصبغ برایم خیرخواهی نکردی.[۵۲]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۹۷.
- ↑ رک: ناظمزاده قمی، فضایل و مناقب امام علی(ع)، ص۱۷۱؛ رستمیزاده، حق و باطل از دیدگاه امام علی(ع).
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، کلمه ۲۳۷، ص۴۰۰.
- ↑ فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۳۶۱.
- ↑ رک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ص۲۷، هاشمی خویی، منهاج البراعه، ۱۴۰۰ق، ص۴۰۹.
- ↑ رک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ص۲۷.
- ↑ قرشی، حیاة الامام زینالعابدین، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۵.
- ↑ خویی، منهاج البراعه، ۱۴۰۰ق، ص۴۰۹.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۱۸.
- ↑ ابن طاووس، فلاح السائل،۱۴۰۶ق، ص۱۰۹
- ↑ ابن شهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ دیلمی، ارشاد القلوب، ۱۴۱۲ق،ج۲، ص۲۱۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۳۴.
- ↑ بیضاوی، انوار التنزیل، نشر موسسه شعبان، ج۱، ص۲۶۷.
- ↑ طبری، دلایل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۴.
- ↑ مظفر بن جعفر، الرساله الموضحه، ۱۴۳۲ق، ص۲۷۳.
- ↑ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۶۱۶.
- ↑ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۶۱۶.
- ↑ رک: طبری، دلایل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۱۳۲.
- ↑ کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۵، ص۸۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۳۲.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، کلمه ۳۹۹، ص۴۳۳.
- ↑ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۱۰۹.
- ↑ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۰.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۲۰، ص۲۵۳.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۲۳، ص۶۹.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۴۲، ص۲۶۲.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۳۱، ص۵۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۳۹، ص۲۵۹.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۲۰۰، ص۴۲۳.
- ↑ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۴.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۵۳، ص۵۸۷.
- ↑ ثقفی، الغارات، ۱۳۷۳ش، ص۵۷۴.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۵۳، ص۵۹۱.
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۱۳۷.
- ↑ نصر بن مزاحم،وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۲.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۵۳، ص۵۷۹.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۵۳، ص۵۷۵-۵۷۷.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۵۳، ص۵۷۹.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۴۱، ص۵۴۹.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۰۹
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۶۷، ص۶۰۹.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه دشتی، نامه ۵۳، ص۵۷۳.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۶۴، ص۳۱۱.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۱۴۷.
- ↑ مغربی، دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیتا، ج۲، ص۲۰۳.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۴۷.
- ↑ کلینی، کافی،۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۱۳.
- ↑ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۱۹.
- ↑ مغربی، دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۵۳۸.
منابع
- ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، به تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، به تصحیح علی اکبر غفاری، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- ابنشهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
- ابنطاوس، علی بن موسی، فلاح السائل، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶ش.
- ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ترجمه عزیز الله عطاردی، انتشارات عطارد، ۱۳۷۳ش.
- دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۸ش.
- فیض کاشانی، محمد محسن، المحجه البیضاء، به تصحیح علی اکبر غفاری، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ چهارم، ۱۳۷۶ش.
- فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امیر المومنین، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- کلینی، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم،۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مظفر بن جعفر، الرساله الموضحه، تصحیح ثامر کاظم خفاجی، قم، نشر کتابخانه آیة الله مرعشی، ۱۴۳۲ق، اول.
- مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
- نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبد السلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، چاپ دوم، ۱۳۸۲، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی، ۱۴۰۴
- یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب بن جعفر بن وهب واضح، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.