روضه مجلس یزید

مقاله متوسط
رده ناقص
از ویکی شیعه
سوگواری محرم
تابلوی عصر عاشورا
رویدادها
نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)نامه امام حسین(ع) به اشراف بصرهروز عاشوراواقعه کربلاواقعه عاشورا (از نگاه آمار)روزشمار واقعه عاشورااسیران کربلا
افراد
امام حسین(ع)علی اکبرعلی‌اصغرعباس بن علیحضرت زینب(س)سکینه بنت حسینفاطمه دختر امام حسینمسلم بن عقیلشهیدان کربلااسیران کربلا
جای‌ها
حرم امام حسین(ع)تل زینبیهحرم حضرت عباس(ع)گودال قتلگاهبین‌الحرمیننهر علقمه
مناسبت‌ها
تاسوعاعاشورادهه محرماربعیندهه صفر
مراسم
مرثیه‌خوانینوحهتعزیهروضهزنجیرزنیسینه‌زنیسقاخانهسنج و دمامدسته عزاداریشام غریبانتشت‌گذارینخل‌گردانیقمه‌زنیراهپیمایی اربعینتابوت‌گردانیمراسم تابوت

روضه مجلس یزید، از روضه‌های مجالس عزاداری امام حسین. این روضه پس از روز عاشورا و معمولا در دهه دوم محرم خوانده می‌شود و حاوی ماجراهایی است که در مجلس یزید و هنگام حضور اسرای اهل بیت در شام اتفاق افتاد.

بنا بر نقل‌های تاریخی، شامیان به دستور یزید بن معاویه، دمشق را آذین‌بندی کردند و اسیران کربلا را در شهر چرخاندند. سپس آنها را دست‌بسته وارد کاخ یزید کردند. یزید سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته بود و با چوب‌دستی به آن می‌زد. این بی‌حرمتی‌ با اعتراض اسیران و حتی درباریان یزید واجه شد. پس از این بی‌احترامی‌ها، امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) خطبه‌‌هایی خواندند تا مردم را از حقیقت وقایع کربلا و جایگاه خاندان رسول خدا آگاه کنند.

نقل تاریخی

پس از ورود اسرای کربلا به شام، یزید دستور داد شهر را آذین‌بندی کنند. سهل بن سعد ساعدی از جمله کسانی است که آذین‌بندی شهر و سرور و شادی مردم را در هنگام ورود اهل بیت مشاهده و توصیف کرده است.[۱]

بر اساس نقل‌های تاریخی، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول صفر بوده است.[۲] در این روز اسیران را از باب توما یا دروازه ساعات وارد شهر کرده و در ورودی مسجد جامع، بر سکویی که محل نگهداری اسرا بود جای دادند.[۳]

ماموران پس از آنکه اسیران را در شهر شام چرخاندند، به قصر یزید رفتند. زحر بن قیس به نمایندگی از سایر ماموران، جریان واقعه کربلا را به یزید گزارش داد.[۴] یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کنند. او بزرگان شام را به حضور طلبید و دستور داد اسیران را به قصر وارد کنند.[۵] اسیران را در حالی که با طناب به هم بسته شده بودند، وارد مجلس کردند.[۶] در این هنگام فاطمه بنت الحسین گفت: ای یزید! شایسته است دختران رسول خدا(ص) اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.[۷] مطابق برخی نقل‌ها مردی شامی از یزید خواست، فاطمه بنت الحسین را به کنیزی به او دهد، اما این درخواست با واکنش تند حضرت زینب مواجه شد و یزید آن مرد شامی را ساکت کرد.[۸]

یزید در حضور اسیران، سر امام را در ظرف طلا گذاشت[۹] و با چوب‌دستی به آن می‌زد.[۱۰] وقتی سکینه و فاطمه دختران امام حسین این صحنه را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران معاویه، صدا به شیون و زاری بلند کردند.[۱۱] در روایتی از امام رضا(ع) آمده که یزید سر امام را در تشتی گذاشت و میز غذا را بر تشت نهاد، آنگاه با یارانش سرگرم خوردن غذا و شراب شد، سپس میز بازی شطرنج را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. وی هنگامی‌که از همبازیانش می‌برد، جام شراب را برمی‌داشت و می‌نوشید و ته‌مانده آن را کنار تشتی که سر بریده امام در آن بود بر زمین می‌ریخت.[۱۲]

بعضی از حاضران به این رفتار یزید اعتراض کردند، از جمله یحیی بن حکم برادر مروان بن حکم که یزید با مشت به سینه وی زد.[۱۳] ابوبرزه اسلمی نیز اعتراض کرد که به دستور یزید از مجلس اخراج شد.[۱۴]

در شام، امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) برای آگاه ساختن مردم، خطبه‌هایی ایراد کردند. این سخنرانی‌ها به خطبه امام سجاد(ع) و خطبه حضرت زینب در شام معروف است.[۱۵]

روضه

در روضه مجلس یزید، به مصائبی که در این مجلس اتفاق افتاده اشاره می‌شود. روضه‌خوان، اهانت یزید به سر امام حسین(ع) با چوب خیزران و اعتراض برخی حاضرین را یادآوری می‌کند.[۱۶] گاهی داستان هنده همسر یزید در این مجلس خوانده می‌شود.[۱۷] شرح خطبه امام سجاد(ع) و گریز آن به روضه شهادت امام حسین هم بخشی از محتوای این روضه است.[۱۸]

نمونه اشعار

شاعر قرن چهاردم قمری
عبدالجواد جودی خراسانی
چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید
تیر اَلم به جان پیمبر مزن یزید
این سر که نیست از زدنش بر تو واهمه
بودی مدام زینت آغوش فاطمه
باشد هنوز لعل لب او چو کَهربا
از بس کشید تشنگی این سر به کربلا
تنها همین نه از تو به این سر عتاب شد
از هر سری به این سر بی‌کس عذاب شد
از ضرب سنگ کینۀ این قوم پور کین
این سر بسی ز نیزه فتاده است بر زمین
این سر که آفتاب از او کرده کسب نور
خولی نهاده است به خاکستر تنور
این سر که داده بوسه بر او سید اَنام
آویختند بر درِ دروازه‌های شام
این سر که دیده این همه جور مُعاندین
او را رواست چوب زدن در کدام دین؟!
بنما ز کردگار، تو آزُرمی‌ای یزید!
از روی جدّ او بنما شرمی‌ای یزید!
زینب چو دید کِشت امیدش ثمر نکرد
آهش به آن ستمگرِ دل سخت اثر نکرد
آخر به طعنه گفت بزن خوب می‌زنی
ظالم به بوسه گاه نبی چوب می‌زنی[۱۹]


شاعر قرن چهاردهم قمری
محمدحسین آغولی متخلص به ترکی شیرازی
بردند پس ز کرب و بلا سوی شامشان
در شام شد خرابه مکان و مقامشان
کردند بر کنیزیشان خواهش ای دریغ
آنان که جبرئیل امین بد غلامشان
آنانکه پاس حرمتش داشت جبرئیل
از مرد و زن نکرد کسی احترامشان
آنانکه بود عزتشان نزد کردگار
گردون فکند قرعهٔ ذلت به نامشان
آنانکه آفتاب فلک سایشان ندید
بردند پا برهنه به بزم عوامشان
در مجلس یزید، شنیدند ناسزا
آنانکه کردگار رساندی سلامشان
کس آب و نان نداد بر آن داغدیدگان
خون دل آب و لخت جگر شد طعامشان
ناحق شدند در کف مروانیان اسیر
آنان که می نبود به جز حق، کلامشان[۲۰]


مجموعه کاروان شعر عاشورا
خوفم ز بى پناهى طفلان خُرد نيست‌
بر رحمت عميم و عظيم توام رجاست
از بهر كاروان اسيران اهل بيت‌
بر درگه حفاظ توام دست التجاست
در مجلس يزيد، ز دلهاى داغدار
تيغ زبان زينب كبرى‌ گره‌گشاست
خوش روضه‌اى‌ست قبر حسين از رياض خلد
خرّم دلى كه از دم اين روضه باصفاست[۲۱]


پانویس

  1. شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس۳۱، ص ۲۳۰.
  2. ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ص ۳۳۱.
  3. ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۹-۱۳۰.
  4. طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۴۶۰.
  5. طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۴۶۱.
  6. سید بن طاووس، لهوف، ص۲۱۳.
  7. ابن نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص ۹۹.
  8. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق،‌ ج۲، ص۱۲۱.
  9. خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۶۴.
  10. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۶۴
  11. ابن اثیر، کامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.
  12. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵.
  13. طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۵.
  14. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۶.
  15. سید بن طاوس،اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۳۷۸ش، ص۲۱۴-۲۲۰؛ طبرسی، الاحتجاج،۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۸؛ ابن نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص ۸۹.
  16. اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۸.
  17. اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص ۲۱۳.
  18. اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵.
  19. جودی، دیوان جودی، ناصر خسرو، ص۱۳۶.
  20. ترکی شیرازی، «دوازده بند ولایی و عاشورایی»، وبسیات گنجور.
  21. مجاهدی، كاروان شعر عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۶۷۲.

یادداشت

منابع

  • ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ،‌ دار التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۵ق.
  • ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحیق علی شیری، دراالاضواء، بیروت، ۱۴۱۱ق.
  • ابن طاووس، الملهوف فی معرفه علی قتلی الطفوف، تحقیق فارس تبریزیان، دارالاسوه، ۱۴۱۴ق.
  • ابن نما، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، چ۳، مدرسه امام المهدی(عج)، قم، ۱۴۰۶ق.
  • اشعری، اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، انصار المهدی، قم، بهار ۱۳۷۷ش.
  • بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار وریاض زرلکی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق.
  • بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیه، دارصادر، بیروت.
  • ترکی شیرازی، «دوازده بند ولایی و عاشورایی»، وبسیات گنجور، تاریخ بازدید: ۲۵ تیر ۱۴۰۲ش.
  • مجاهدی، محمدعلی، كاروان شعر عاشورا، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش،
  • جودی، کلیات جودی، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، ناصرخسرو، بی‌تا.
  • خوارزمی، موفق بن احمد مکی، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، مطبعه الزهراء، نجف، ۱۳۶۷ق.
  • سید بن طاوس، اللهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام،پنجم، ۱۳۷۸ش.
  • شیخ مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • صدوق، محمد بن علی بن حسین، الامالی، موسسه البعثه، قم، ۱۴۱۷ق.
  • صدوق، عیون اخبار الرضا، تصحیح حسین اعلمی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۴ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، بیروت.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی،‌ دار صادر، بیروت.