Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۷۱
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''عَبْدمَنافِ بْن قُصَی''' معروف به '''قمر البطحاء'''، جد سوم [[پیامبر اسلام(ص)]] بود. پس از پدرش، [[قصی بن کلاب]]، مناصب [[مکه]] بین او و برادرش [[عبدالدار]] تقسیم شد. او میان برخی از قبایل مکه، پیمان معروف به [[احابیش]] را منعقد کرد. نوادگان وی به [[بنی عبدمناف]] یا آل عبدمناف شهرت دارند. [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] از شاخههای مشهور بنی عبدمناف و [[قریش]] هستند. تبار عبدمناف تا قرنها [[خلافت|خلافت اسلامی]] را در اختیار داشتند. [[خلفای بنی امیه]] و [[خلفای عباسی]] همگی از نوادگان عبدمناف به شمار میروند. | ||
==نام و لقب== | ==نام و لقب== | ||
نام اصلی او مغیره و معروف به عبدمناف است. به دلیل زیبایی ظاهر به او قمر البطحاء نیز میگفتند.<ref>علامه حلی، منتهی | نام اصلی او مغیره و معروف به عبدمناف است. به دلیل زیبایی ظاهر به او قمر البطحاء نیز میگفتند.<ref>علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۴۰۵.</ref> | ||
==فرزندان و نوادگان== | ==فرزندان و نوادگان== | ||
عبدمناف پسرانی به نامهای عمرو معروف به [[هاشم بن عبد مناف|هاشم]]، [[عبد شمس|عبد شمس]]، مطّلب و نوفل داشت. مادر سه فرزند اولش عاتکة بنت مرة بن هلال و مادر نوفل، واقدة بنت عمرو المازنیة است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۰۶.</ref> برخی ابوعمرو و ابوعبید را نیز جزو پسرانش برشمردهاند.<ref>بغدادی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۱؛ زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۱۶۶.</ref> عبد مناف در مکه وفات نمود.<ref>زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۱۶۶.</ref> | عبدمناف پسرانی به نامهای عمرو معروف به [[هاشم بن عبد مناف|هاشم]]، [[عبد شمس|عبد شمس]]، مطّلب و نوفل داشت. مادر سه فرزند اولش عاتکة بنت مرة بن هلال و مادر نوفل، واقدة بنت عمرو المازنیة است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۰۶.</ref> برخی ابوعمرو و ابوعبید را نیز جزو پسرانش برشمردهاند.<ref>بغدادی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۱؛ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۱۶۶.</ref> عبد مناف در مکه وفات نمود.<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۱۶۶.</ref> | ||
فرزندان و نوادگان او همگی به بنی عبدمناف شهرت دارند. [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] از شاخههای مشهور بنی عبدمناف و [[قریش]] هستند. بنی عبد مناف از ساکنان اطراف [[بیت الحرام]] بودند، از این رو به قریش بطائح مشهورند. (در مقابلِ آندسته از قریش که در حاشیه شهر مکه و بالای کوهها استقرار یافتند قریش ظواهر خوانده شدند).<ref>اعلام القرآن، ج۳، ص۳۴۴.</ref> | فرزندان و نوادگان او همگی به بنی عبدمناف شهرت دارند. [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] از شاخههای مشهور بنی عبدمناف و [[قریش]] هستند. بنی عبد مناف از ساکنان اطراف [[بیت الحرام]] بودند، از این رو به قریش بطائح مشهورند. (در مقابلِ آندسته از قریش که در حاشیه شهر مکه و بالای کوهها استقرار یافتند قریش ظواهر خوانده شدند).<ref>اعلام القرآن، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۴۴.</ref> | ||
خلفای بنی امیه و بنی عباس از تبار بنی عبد منافاند و از اینرو قرنها خلافت جهان اسلام در اختیار بنی عبد مناف بوده است. [[محمد بن ادریس شافعی]] از امامان چهارگانه [[اهل سنت]] نیز از ریشه بنی عبدمناف و از نوادگان مطلب بن عبد مناف است.<ref>ابن عبد البر، الانتقاء فی فضائل الثلاثه الائمه الفقهاء، ج۱، ص۶۶.</ref> | خلفای بنی امیه و بنی عباس از تبار بنی عبد منافاند و از اینرو قرنها خلافت جهان اسلام در اختیار بنی عبد مناف بوده است. [[محمد بن ادریس شافعی]] از امامان چهارگانه [[اهل سنت]] نیز از ریشه بنی عبدمناف و از نوادگان مطلب بن عبد مناف است.<ref>ابن عبد البر، الانتقاء فی فضائل الثلاثه الائمه الفقهاء، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۶.</ref> | ||
{{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | {{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
قصی مناصب مکه را میان فرزندانش تقسیم کرد؛ به این نحو که سقایت و رفادت از آنِ عبد مناف و بقیه از آنِ عبدالدار باشد.<ref>مسعودی، علی بن حسین، التنبیه والاشراف، ص۱۸۰.</ref> البته بنابر برخی از گزارشها، قصی همه مناصب را به عبدالدار سپرد، از این رو که او از برادرانش بزرگتر بود.<ref>بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ص۱۹۰.</ref> | قصی مناصب مکه را میان فرزندانش تقسیم کرد؛ به این نحو که سقایت و رفادت از آنِ عبد مناف و بقیه از آنِ عبدالدار باشد.<ref>مسعودی، علی بن حسین، التنبیه والاشراف، ص۱۸۰.</ref> البته بنابر برخی از گزارشها، قصی همه مناصب را به عبدالدار سپرد، از این رو که او از برادرانش بزرگتر بود.<ref>بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۱۹۰.</ref> | ||
پس از وفات عبدمناف، هاشم و برادرانش (عبدشمس، مطلّب، و نَوْفَل) با عموزادگانشان (یعنی بنی عبدالدّار) بر سر تصاحب مناصب کعبه به نزاع برخواستند. هر گروه با طوایفی از قریش هم پیمان شدند. در پایان، بدون آنکه نزاعی درگیرد، دو طرف صلح کردند و مناصب اجتماعی بین هاشم و عبدشمس تقسیم شد؛ بدین صورت که منصب رفادت (اطعام حجاج) و سقایت به هاشم و منصب قیادت (فرماندهی جنگها و شاخه نظامی قریش) برعهده عبدشمس گذاشته شد. علاوه بر این، بهطور کلی ریاست قریش بعد از عبدمناف به هاشم واگذار شد.<ref>زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۵۹۳.</ref> | پس از وفات عبدمناف، هاشم و برادرانش (عبدشمس، مطلّب، و نَوْفَل) با عموزادگانشان (یعنی بنی عبدالدّار) بر سر تصاحب مناصب کعبه به نزاع برخواستند. هر گروه با طوایفی از قریش هم پیمان شدند. در پایان، بدون آنکه نزاعی درگیرد، دو طرف صلح کردند و مناصب اجتماعی بین هاشم و عبدشمس تقسیم شد؛ بدین صورت که منصب رفادت (اطعام حجاج) و سقایت به هاشم و منصب قیادت (فرماندهی جنگها و شاخه نظامی قریش) برعهده عبدشمس گذاشته شد. علاوه بر این، بهطور کلی ریاست قریش بعد از عبدمناف به هاشم واگذار شد.<ref>زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۵۹۳.</ref> | ||
همچنین عبدمناف کسی است که پیمانی را معروف به پیمان احابیش بین قبایلی از مکه جاری کرد.<ref>جواد علی، | همچنین عبدمناف کسی است که پیمانی را معروف به پیمان احابیش بین قبایلی از مکه جاری کرد.<ref>جواد علی، المفصّل، ۱۹۷۶م، ج۱، ص۶۴ و ۳۸۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |