پرش به محتوا

برده‌داری

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از عبد)
نقاشی بازار برده‌فروشان قسطنطنیه اثر ویلیام آلَن نقاش اسکاتلندی قرن نوزدهم میلادی


برده‌داری، نهادی اجتماعی و حقوقی بود که فرد را در مالکیت دیگری قرار می‌داد و از برخی حقوق محروم می‌کرد. این پدیده در زمان ظهور اسلام رایج بود. اسلام برده‌داری را پذیرفت، اما با محدودیت‌ها و حقوق مشخص اصلاح کرد و روش‌های پیشین برده‌گیری را ممنوع ساخت.

فقها درباره حکم برده‌داری اختلاف نظر دارند؛ اکثریت شیعه آن را از احکام دائمی می‌دانند که عملاً با تغییر زمان و شرایط اجرا نمی‌شود، و گروهی دیگر معتقدند با تغییر شرایط، حکم برده‌داری منسوخ شده است.

اسلام برای بردگان حقوقی مانند تأمین خوراک و پوشاک، منع شکنجه، حق ازدواج، مالکیت محدود و تخفیف در برخی تکالیف و مجازات‌ها قائل شد و راه‌هایی برای آزادسازی تدریجی آنان پیش‌بینی کرد؛ از جمله عتق، مکاتبه و آزادی در شرایط خاص دینی یا قانونی.

قرآن، منابع حدیثی شیعه و سیره پیامبر و امامان بر رفتار نیکو، آموزش و آزادسازی تدریجی بردگان تأکید دارند. برده‌داری در جوامع اسلامی به مرور کاهش یافت و عملاً منسوخ شد، هرچند در برخی جوامع غیراسلامی تا قرن‌های ۱۹ و ۲۰ ادامه داشت. پژوهشگران بر این باورند که رویکرد اسلام منجر به کاهش تدریجی برده‌داری شد.

جایگاه برده‌داری در اسلام

برده‌داری به معنای مالکیت انسان بر انسان دیگر است که حقوق برده را محدود می‌کند.[۱] این پدیده در جوامع باستانی و تمدن‌های جهان رایج بود و پس از ظهور اسلام نیز تا قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی در برخی مناطق ادامه یافت.[۲]

آیاتی از قرآن مانند (ما مَلَکَت أَیمانُکُم) به موضوع بردگان و کنیزان و روابط آنان اشاره دارند.[۳] همچنین روایاتی در منابع شیعه مانند کتب اربعه، درباره احکام و توصیه‌های اخلاقی مربوط به بردگان نقل شده است.[۴] در کتاب‌های فقهی، احکام بردگی در باب‌هایی مانند عتق، تدبیر، مکاتبه و استیلاد بررسی شده‌ است. همچنین در دیگر ابواب فقهی مانند صلات، زکات، حج، جهاد، نکاح و ارث، احکام مربوط به بردگان مورد بحث قرار گرفته است.[۵]

سند معامله کنیز در سال ۱۲۷۹ق

حکم برده‌داری موقت است یا دائمی؟

فقها در مورد حکم برده‌داری دیدگاه‌های متفاوتی دارند:

حکمی دائمی با اجرای محدود

اکثریت فقیهان معتقدند جواز برده‌داری از احکام دائمی اسلام است.[نیازمند منبع] برای نمونه، سید محمدرضا گلپایگانی (درگذشت: ۱۴۱۴ق) خریدوفروش برده را در زمان خود مطابق موازین دینی دانسته است.[۶] محمداسحاق فیاض نیز به بردگی‌گرفتن قاتلی که کافر ذمی باشد توسط اولیای دم مقتولِ مسلمان را مجاز دانسته است.[۷] برخی دیگر مانند تبریزی (درگذشت: ۱۳۸۵ش)[۸] و محمدسعید حکیم (درگذشت: ۱۴۴۳ق)[۹] معتقدند با برچیده شدن این پدیده، موضوع حکم نیز از بین رفته است.

منسوخ‌شدن حکم با تغییر شرایط تاریخی

گروهی برده‌داری را محدود به شرایط خاص تاریخی می‌دانند که با تغییر شرایط، حکم از بین رفته است.[۱۰] مکارم شیرازی[۱۱] و حسینعلی منتظری[۱۲] (درگذشت: ۱۳۸۸ش) برده‌داری در زمان معاصر را حرام می‌شمارند. مهدی حائری یزدی (درگذشت: ۱۳۷۸ش) معتقد است امضاء اسلام بر برده‌داری ناشی از رواج آن در زمان خود بوده و با تغییر شرایط اقتصادی و فرهنگی، حکم برده‌داری نیز عملاً منسوخ شده است.[۱۳]

حذف تدریجی برده‌داری در اسلام

در زمان ظهور اسلام، برده‌داری در جوامع مختلف رایج بود.[۱۴] اسلام اصل برده‌داری را به رسمیت شناخت اما آن را با قیود و حقوق مشخص محدود ساخت.[۱۵] این نوع پذیرش، در فقه حکم امضایی نامیده می‌شود.[۱۶] پژوهشگران معتقدند رویکرد اسلام موجب کاهش تدریجی برده‌داری شد[۱۷] و لغو فوری آن می‌توانست اختلال در زندگی صاحبان برده و خود بردگان ایجاد کند.[۱۸] به گفته محمدتقی جعفری (درگذشت: ۱۳۷۷ش)، برده‌داری در پایان قرن اول هجری رو به زوال بود و آزادی بردگان مناطق حاشیه‌ای با بیت‌المال در زمان عمر بن عبدالعزیز شاهدی بر این مدعاست.[۱۹]

محدودسازی راه‌های بردگی

پیش از اسلام، انسان‌ها از طرق مختلفی به بردگی گرفته می‌شدند، مانند غارت قبایل، ربودن افراد، بدهی غیرقابل پرداخت یا فروش فرزندان.[۲۰] اسلام این روش‌ها را ممنوع اعلام کرد[۲۱] و برده‌گیری را تنها در دو مورد مجاز دانست:[۲۲]

  • اسیران کافر حربی: در جنگ‌های مشروع تحت نظارت حاکم اسلام.[۲۳]
  • کافر ذمی: که خانواده مقتول می‌توانند او را ببخشند، قصاص کنند یا به بردگی بگیرند.[۲۴]

حق برده تو این است که بدانی او هم مخلوق پروردگار توست، و از جنس انسان مثل تو؛ از گوشت و خون همانند تو آفریده شده است. تو او را خودت نیافریده‌ای، هیچ عضوی از اعضای او را تو نساخته‌ای و روزی او را هم تو فراهم نکرده‌ای؛ بلکه خداوند متعال همه این کارها را انجام داده و او را در اختیار تو قرار داده است. خدا او را به تو سپرده تا امانتی نزد تو باشد و با رفتار خوب تو، پاداش و نتیجه‌اش برای خودت ذخیره شود. پس همان‌طور که خدا به تو نیکی کرده، تو هم با او نیکی کن. اگر از او ناخشنود شدی، می‌توانی او را کنار بگذاری (یعنی آزاد کنی یا به دیگری بسپاری)، اما هرگز حق نداری آفریده خدا را شکنجه یا آزار بدهی. و توفیق در این کار تنها به یاری خداست.

شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۲۱.

حقوق بردگان در اسلام

  • تأمین خوراک و پوشاک همسان با سطح زندگی مالک.[۲۵]
  • منع شکنجه و کار بیش از توان[۲۶]
  • حق ازدواج و تشکیل خانواده حتی با انسان آزاد.[۲۷]
  • امکان مالکیت محدود از طریق قرارداد مکاتبه[۲۸]
  • تخفیف در تکالیف دینی و مجازات‌ها: اسلام در تکالیف بردگان تخفیف‌هایی در نظر گرفته است.[۲۹] بردگان از واجباتی چون جهاد،[۳۰] زکات،[۳۱] حج و عمره[۳۲] و نماز جمعه[۳۳] معاف‌اند و برخی مجازات‌ها چون حد زنا[۳۴] و کفاره ظهار[۳۵] در مورد آنها نصف است. گفته شده بردگان و انسان‌های آزاد در حدود ۵۰ حکم با یکدیگر تفاوت دارند.[۳۶]

به گفته گوستاو لو بُن جامعه‌شناس فرانسوی، جایگاه اجتماعی و امکانات معیشتی بردگان در جوامع اسلامی بهتر از نمونه‌های غربی و مسیحی بود.[۳۷]

همواره جبرئیل سفارش بردگان را به من می‌کرد تا آن‌جا که گمان کردم به زودی برای آن‌ها زمانی تعیین خواهد کرد که در آن زمان آزاد شوند.

شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۳.

آزادسازی بردگان در فقه اسلامی

اسلام برای رهایی تدریجی بردگان سازوکارهایی پیش‌بینی کرده است:

آزادسازی الزامی بردگان

برخی شرایط دینی و قانونی موجب آزادسازی برده می‌شدند،[۳۸] مانند: کفاره گناهان و جرایم (قتل بدون قصاص،[۳۹] شکستن سوگند،[۴۰] ظهار،[۴۱] و افطار عمدی روزه[۴۲])، ترک نذر[۴۳] یا برخی رسوم جاهلی (گریبان چاک‌کردن، کندن موی سر در مصیبت‌ها).[۴۴] همچنین آزادی بردگان از طریق سهم زکات،[۴۵] ارث ام‌ولد،[۴۶] تملک محارم نسبی،[۴۷] نقص عضو،[۴۸] بیماری‌های سخت،[۴۹] وصیت بعد از مرگ مولا[۵۰] یا مسلمان شدن برده غیرمسلمان،[۵۱] فراهم می‌شد.

سازوکارهای تشویقی

  • عتق: آزادسازی داوطلبانه برده که مستحب است.[۵۲] و در روایات برای آن پاداش‌هایی همچون ورود به بهشت[۵۳] و رهایی از آتش جهنم[۵۴] مطرح شده است.
  • مکاتبه: قراردادی که طی آن برده با پرداخت مبلغی در آینده، آزادی خود را به دست می‌آورد[۵۵] و مالک حق فسخ آن را نداشت.[۵۶]

پس از آزادی برده، بین آزادشده و آزادکننده رابطه حقوقی و اجتماعی خاصی برقرار می‌شد که به آن ولاءعتق گفته می‌شود. در این وضعیت، آزادکننده در صورت فقدان وارث نسبی برده، به‌عنوان وارث او محسوب می‌شد و مسئول ضمان جریره (پرداخت دیه جرائم خطایی) بود.[۵۷]

اخلاق برده‌داری در اسلام

اسلام بر نیکوکردن رفتار با بردگان تأکید کرده[۵۸] و در آیه ۳۶ سوره نساء، نیکی به آنان را در کنار احسان به والدین ذکر نموده است.[۵۹] روایات اسلامی نیز بر رعایت حقوق، تأمین خوراک و پوشاک،[۶۰] محبت و توجه عاطفی به بردگان[۶۱] و پرهیز از ظلم به آنان[۶۲] تأکید دارند. پیامبر(ص) نیز بهترین افراد را کسانی دانسته است که با بردگان خود نیکوترین رفتار را داشته باشند.[۶۳]

نقاشی جون غلام امام حسین(ع) اثر حسن روح الامین

سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) در تعامل با بردگان

در منابع تاریخی و حدیثی، رفتار پیامبر(ص) و امامان(ع) با بردگان و کنیزان گزارش شده است.[۶۴] آنان با بردگان هم‌سفره می‌شدند،[۶۵] در کارهای سخت کمکشان می‌کردند،[۶۶] با لحن تحقیرآمیز سخن نمی‌گفتند[۶۷] و آنان را آموزش می‌دادند. برخی از بردگان آزادشده بعدها به شخصیت‌های علمی و اجتماعی تبدیل شدند.[۶۸] به گزارش ابن‌شهرآشوب (درگذشت: ۵۸۸ق)، در واقعه کربلا ۱۲ تن از بردگان آزاده شده امام علی(ع) و امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.[۶۹]

یکی از سنت‌های معصومان(ع) خرید و آزادسازی بردگان بود.[۷۰] پیامبر(ص)، ابورافع و سلمی، را آزاد کرد و آن دو را به ازدواج هم درآورد.[۷۱] گفته شده که پیامبر(ص) تمامی بردگان و کنیزان خود را آزاد نمود و در زمان رحلت، هیچ برده یا کنیزی به ارث نگذاشت.[۷۲] طبق نقلی از امام صادق(ع)، امام علی(ع) حدود هزار برده را خرید و آزاد کرد.[۷۳] همچنین امام سجاد(ع) نزدیک به هزار برده را آزاد نموده است.[۷۴]

مادران هفت تن از امامان شیعه کنیز بودند. گفته‌اند این مسئله نشان‌دهنده اهمیت فضیلت و تقوا نسبت به تبار و وضعیت اجتماعی بوده و نقشی مؤثر در کاهش تبعیض‌های نژادی و طبقاتی در جامعه آن زمان داشته است.[۷۵]

تک‌نگاری

جلد کتاب بردگی در اسلام اثری از مرتضی مطهری

آثار مستقلی در رابطه با پدیده بردگی توسط اندیشمندان شیعه به نگارش در آمده است. برای نمونه:

  • بردگی در اسلام: مرتضی مطهری[۷۶]
  • بردگی از دیدگاه اسلام: مصطفی حسینی طباطبایی[۷۷]
  • بررسی تاریخی اسلام و برده‌داری: عبدالرضا عرب ابوزیدآبادی[۷۸]
  • برده‌داری در اسلام: علی شعبانی[۷۹]
  • برده‌داری در اسلام: محمد اعتضادالسلطنه[۸۰]

پانویس

  1. تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۷۰.
  2. میرشریفی، سرنوشت اسیر در اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۲۵۶-۳۱۰.
  3. سوره نساء، آیه ۲۴؛ سوره مومنون، آیه ۶.
  4. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۷۷؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه‏، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۱۳؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۱۹۸.
  5. مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۹۲.
  6. گلپایگانی، مجمع المسائل، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۶۷.
  7. فیاض، توضیح المسائل، ۱۴۲۶ق، ص۶۸۶.
  8. تبریزی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۴۹۵
  9. طباطبایی حکیم، توضیح المسائل، ۱۴۳۴ق، ص۸۰۲.
  10. برای نمونه نگاه کنید به: محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۴ش، ص۷؛ مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۳.
  11. مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۲۶.
  12. منتظری، استفتائات، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۳۴۵.
  13. حائری یزدی، آفاق فلسفه، ۱۳۷۹ش، ص۱۴۳-۱۴۴.
  14. جادالمولی، محمد(ص) المثل الکامل، ۱۳۸۸ق، ص۲۸۵؛ علوان، نظام الرق فی الإسلام، دارالسلام، ص۱۷-۱۸.
  15. خویی، استفتائات، ۱۳۸۱ش، ص۴۲۲؛ مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۱۱۵؛ محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۴ش، ص۷.
  16. مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۶۲.
  17. مشکینی اردبیلی، رساله‌های فقهی و اصولی، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۳۹۹؛ میرشریفی، سرنوشت اسیر در اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۳۲۴-۳۲۸.
  18. محمد رشید، الوحی المحمدی، ۱۴۲۶ق، ص۲۴۰-۲۴۱؛ نگاه کنید به وازار، انسان دوستی در اسلام، ۱۳۶۲ش، ص۸۸
  19. جعفری، حقوق جهانی بشر و کاوش‌های فقهی، ۱۳۹۲ش، ص۳۳۷-۳۳۸.
  20. میرشریفی، سرنوشت اسیر در اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۲۵۰-۲۵۴.
  21. مطهری، بردگی در اسلام، ۱۴۴۴ق، ص۵۹-۶۲؛ مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۳.
  22. مطهری، بردگی در اسلام، ۱۴۴۴ق، ص۱۲.
  23. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۱۲-۱۳؛ صاحب جواهر، جواهر الکلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۲۱؛ ص۱۰۵.
  24. شهید اول، موسوعة الشهید الاول، ۱۴۳۰ق، ج۱۳، ص۳۳۴؛ طباطبایی کربلایی، ریاض المسائل، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۱۱؛ فیاض، توضیح المسائل، ۱۴۲۶ق، ص۶۸۶.
  25. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۰۳.
  26. علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ۴۵.
  27. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، مکتبة المرتضویة، ص۵۸۸.
  28. بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۱۷۷.
  29. مصری، الإسلام و حریة الإنسان، ۱۴۲۲ق، ص۲۴-۲۵.
  30. ابن‌حیون، دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۳۴۲.
  31. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵۴۲.
  32. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۶۶.
  33. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه‏، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۳۱.
  34. شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۷۷۹.
  35. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه‏، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۳۵.
  36. سیوطی، الأشباه والنظائر، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۶.
  37. گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ۱۳۱۸ش، ص۴۹۴.
  38. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۳.
  39. ابن‌ادریس حلّی، موسوعة ابن إدریس الحلی، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۷.
  40. آیه ۸۹: سوره مائده؛ همچنین نگاه کنید به: ابن‌ادریس حلّی، موسوعة ابن إدریس الحلی، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۴۲۴.
  41. آیه ۳: سوره مجادله؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۱۳۷.
  42. خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۳۴ق، ج۱، ص۳۰۵.
  43. ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴۲۱.
  44. سلار دیلمی، المراسم فی الفقه الإمامی، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۷؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۴.
  45. آیه ۶۰: سوره توبه؛ برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۰۶؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۶-۴۷؛ صاحب جواهر، جواهر الکلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۱۵، ص۳۴۴.
  46. صاحب جواهر، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ج۳۴، ص۳۷۷.
  47. شهید اول، موسوعة الشهید الاول، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۱۴۱؛ طباطبایی، المناهل، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ص۶۰۵.
  48. شهید اول، موسوعة الشهید الاول، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۱۴۱؛ طباطبایی، المناهل، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ص۶۰۵.
  49. فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۸، ص۳۷۳.
  50. محقق حلی، شرایع الاسلام ، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۸۸.
  51. آل‌عصفور، عیون الحقائق الناظرة، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۱۹.
  52. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۲۹۳.
  53. ثعلبی، الکشف والبیان، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۲۱۱.
  54. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۵۳.
  55. مروج، اصطلاحات فقهی، ۱۳۷۹ش، ص۵۰۸.
  56. شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۸۲.
  57. برای نمونه نگاه کنید به: محقق حلی، شرایع الاسلام ، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۹-۳۰.
  58. میرشریفی، سرنوشت اسیر در اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۳۶۵.
  59. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۵۵.
  60. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۰۳.
  61. ابن‌اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۱۷۰؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۹۵.
  62. ورام ابن ابی‌فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۸.
  63. دیلمی، فردوس الأخبار، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۲.
  64. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۷۴؛ ابن‌قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲م، ۱۴۴-۱۴۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، دارلمعارف، ج۱، ص۴۷۷.
  65. نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۳۰.
  66. نگاه کنید به: کوفی اهوازی، الزهد، ۱۴۰۲ق، ص۴۴.
  67. برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، امالی المرتضی، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۷.
  68. نگاه کنید به: جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۷-۱۲۹.
  69. ابن‌شهرآشوب، المناقب، نشر علامه، ج۴، ص۱۱۳.
  70. نگاه کنید به: جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۷-۱۲۹.
  71. بلاذری، انساب الاشراف، دارلمعارف، ج۱، ص۴۷۷.
  72. میرشریفی، سرنوشت اسیر در اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۳۶۸؛ همچنین ببینید: ابن‌قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲م، ۱۴۴-۱۴۹.
  73. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۷۴.
  74. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۰-۲۸۱.
  75. دانشمند و دیگران، «واکاوی نقش ائمه اطهار(ع) در ارتقاء منزلت اجتماعی «اُمّ ولدها» با تاکید بر مادران ائمه(ع)»، ص۵۴-۷۳.
  76. مطهری، بردگی در اسلام، ۱۴۴۴ق، شناسنامه کتاب.
  77. حسینی طباطبایی، بردگی از دیدگاه اسلام، ۱۳۷۲ش، شناسنامه کتاب.
  78. عرب ابوزیدآبادی، بررسی تاریخی اسلام و برده داری، ۱۳۸۸ش، شناسنامه کتاب.
  79. شعبانی، برده‌داری در اسلام، ۱۴۰۱ش، شناسنامه کتاب.
  80. اعتضاد السلطنه، برده‌داری در اسلام،۱۴۰۳ش، شناسنامه کتاب.

منابع

  • قرآن کریم
  • ابن‌اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
  • ابن‌ادریس حلّی، محمد بن احمد، موسوعة ابن إدریس الحلی، قم، دلیل ما، ۱۴۲۹ق.
  • ابن‌براج، عبدالعزیز بن نحریر، المهذب، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌حیون، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، قم، مؤسسة آل البیت‏(ع)، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، درالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب، قم، نشر علامه، بی‌تا.
  • ابن‌قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۲م.
  • اعتضاد السلطنه، محمد، برده‌داری در اسلام: سخنرانی شهید دکتر عبدالحمید دیالمه، تهران، نشر معارف، ۱۴۰۳ش.
  • آل‌عصفور، حسین بن محمد، عیون الحقائق الناظرة فی تتمة الحدائق الناضرة، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۴ق.
  • بجنوردی، حسن، القواعد الفقهیة، قم، نشر الهادی، ۱۴۱۹ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، مصر، دارلمعارف، بی‌تا.
  • تبریزی، جواد، استفتائات، قم، سرور، ۱۴۲۷ق.
  • تهانوی، محمدعلی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶م.
  • ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف والبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • جادالمولی، محمد احمد، محمد صلی الله علیه و سلم المثل الکامل، قاهرة، مکتبة و مطبعة محمدعلی صبیح و اولاده، ۱۳۸۸ق.
  • جعفری، محمدتقی، حقوق جهانی بشر و کاوش‌های فقهی، تهران، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، ۱۳۹۲ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، نشر علم، ۱۳۸۷ش.
  • حائری یزدی، مهدی، آفاق فلسفه: از عقل ناب تا حکمت احکام گفت‌وگوهایی با دکتر مهدی حائری یزدی، به کوشش مسعود رضوی، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۷۹ش.
  • حسینی طباطبایی، مصطفی، بردگی از دیدگاه اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۲ش.
  • خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی(ره)، ۱۴۳۴ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، استفتائات، قم، مؤسسة إحیاء آثار الامام الخوئی، ۱۳۸۱ش.
  • دانشمند، ملیحه و دیگران، «واکاوی نقش ائمه اطهار(ع) در ارتقاء منزلت اجتماعی «اُمّ ولدها» با تاکید بر مادران ائمه(ع)»، نشریه علمی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، دوره ۱۲، شماره ۴۳، تابستان ۱۴۰۰ش.
  • دیلمی، شیرویه بن شهردار، فردوس الأخبار، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • سلار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم فی الفقه الإمامی، قم، منشورات الحرمین، ۱۴۰۴ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، امالی المرتضی، قاهرة، دار الفکر العربی‏، ۱۹۹۸م.
  • سیوطی، عبدالرحمن ابن أبی‌بکر، الأشباه والنظائر، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
  • شعبانی، علی، برده‌داری در اسلام، تهران، میراث شرق، ۱۴۰۱ش.
  • شهید اول، محمد بن مکی، موسوعة الشهید الاول، قم، مکتب الاعلام الاسلامی فی الحوزة العلمیة. قم المقدسة. معاونیة الابحاث. مرکز العلوم و الثقافة الاسلامیة، ۱۴۳۰ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه‏، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، تهران، مکتبة المرتضویة، ۱۳۸۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تهران، دار الکتب الإسلامیه‏، ۱۴۰۸ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبایی حکیم، محمد سعید، توضیح المسائل، قم، مهر ثامن الائمه، ۱۴۳۴ق.
  • طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی، ریاض المسائل، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طباطبایی، محمد بن علی، المناهل، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، بی‌تا.
  • عرب ابوزیدآبادی، عبدالرضا، بررسی تاریخی اسلام و برده‌داری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۸ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، قم، موسسة الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۰ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، تهران، مکتبة المرتضویة، بی‌تا.
  • علوان، عبدالله ناصح، نظام الرق فی الإسلام، بی‌جا، دارالسلام للطباعة و النشر و التوزیع، بی‌تا.
  • غفاری، علی‌اکبر، ترجمه و متن کتاب من لا یحضره الفقیه، تهران، نشر صدوق، ۱۳۶۷ش.
  • فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام عن قواعد الأحکام، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • فیاض، محمداسحاق، توضیح المسائل، قم، مجلسی، ۱۴۲۶ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، قم، المطبعة العلمیة، ۱۴۰۲ق.
  • گلپایگانی، سید محمدرضا، مجمع المسائل، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۴ق.
  • گوستاو، لو بُن، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سید محمدتقی فخرداعی گیلانی، تهران، شرکت تضامنی محمدحسن علمی و شرکاء، ۱۳۱۸ش.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • محقق داماد، مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، ۱۳۸۴ش.
  • محمد رشید، رضا، الوحی المحمدی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۶ق.
  • مروج، حسین، اصطلاحات فقهی، قم، بخشایش، ۱۳۷۹ش.
  • مشکینی اردبیلی، علی، رساله‌های فقهی و اصولی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث. سازمان چاپ و نشر، ۱۳۹۲ش.
  • مصری، زکریا عبدالرزاق، الإسلام و حریة الإنسان، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۲۲ق.
  • مطهری، مرتضی، بردگی در اسلام، تهران، صدرا، ۱۴۴۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، دایرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق.
  • منتظری، حسینعلی، استفتائات، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۴ش.
  • میرشریفی، سیدعلی، سرنوشت اسیر در اسلام: بررسی تاریخی فقهی (جنگ، اسارت، بردگی)، تهران، سمت، ۱۳۹۵ش.
  • مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(ع)، زیرنظر: سید محمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۲ش.
  • ورام ابن ابی‌فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، قم، مکتبة فقیه، ۱۴۱۰ق.