تقطیع حدیث

از ویکی شیعه

تقطیع حدیث بخش‌بخش کردن یک حدیث و نقل قسمتی از آن است که با عنوان «اختصار الحدیث» و یا «تلخیص الحدیث» نیز یاد شده است. تقطیع به اعتبار مواردی همچون انجام آن توسط راوی یا محدث و تقطیع در کلام راوی یا معصوم و محل تقطیع به دسته‌های مختلف تقسیم شده است.

باب‌بندی روایات طولانی با موضوعات متنوع، مختصر کردن احادیث، بسنده کردن به نقل بخش مورد نیاز از یک روایت و همچنین اهداف اعتقادی را از جمله انگیزه‌ها در تقطیع حدیث برشمرده‌اند. اهداف اعتقادی در جایی است که محدث بخشی از یک حدیث را بر اساس ترویج دیدگاه‌های خود و رد اعتقادات دیگران حذف می‌کند. چنان‌که ممکن است قسمتی از حدیث را با اعتقادات خویش ناهمخوان دیده و یا باور به اضافه شدن این بخش توسط راویان داشته و یا به سببی همچون تقیه دست به حذف و تقطیع بزند.

برخی به جواز تقطیع و بعضی به عدم جواز رأی داده و شماری نیز تقطیع را به صورت مشروط پذیرفته‌اند و شرایطی برای تقطیع‌کننده همچون تقوا و علم کافی به روایات و قواعد سخن و همچنین چند موضوعی بودن یک حدیث در نظر گرفته‌اند. چنان‌که انجام تقطیع را از سوی راوی جایز قلمداد نشده است. برای تقطیع پیامدهایی همچون اختلاف و تعارض در اخبار، ابهام در معنا و سند روایت و مضمر شدن حدیث یعنی نامشخص شدن نام معصوم در آن را برشمرده‌اند.

تقطیع از سوی محدثان شیعه و اهل‌سنت در هنگام نگارش مجموعه‌های حدیثی و باب‌بندی احادیث، به صورت گسترده‌ای به‌کار رفته است. گفته شده کتب اربعه شیعه و صحاح سته اهل‌سنت نیز دست به تقطیع زده‌اند. کتاب وسائل الشیعه از شیخ حر عاملی به‌عنوان شاخص‌ترین کتاب در زمینه تقطیع شناخته شده است.

تعریف و انواع تقطیع

تقطیع حدیث به بخش‌بخش کردن یک روایت و آوردن هر بخش در باب متناسب با آن گفته شده است.[۱] چنان‌که گاه به معنای نقل بخشی از یک روایت، بدون بخش دیگر دانسته شده است.[۲] تعریف اخیر در مورد اختصار حدیث نیز به کار رفته است.[۳] از تقطیع حدیث، با عناوینی چون «اختصار الحدیث»[۴] و یا «تلخیص الحدیث»[۵] هم یاد کرده‌اند. هرچند بعضی از محققان بین تقطیع حدیث و اختصار حدیث تفاوت قائل شده‌اند.[۶] از دیگر موارد مرتبط با تقطیع حدیث، به «اطراف‌نویسی» اشاره شده که محدث برجسته‌ترین بخش یک حدیث را نقل کرده و سپس تمامی اسناد و راه‌های روایت این حدیث را به صورت یکجا جمع کرده است که به نوعی فهرست راهنما و یا فرهنگ حدیث‌یاب تلقی شده است.[۷]

انواع تقطیع

تقطیع روایات را به لحاظ موارد مختلف، به چند دسته دانسته‌اند:[۸]

  1. به اعتبار محل تقطیع، که در کلام راوی یا در کلام معصوم است. به این معنا که گاه سخن راوی به عللی حذف شده است و گاه بخشی از کلام امام معصوم توسط محدث گزارش نشده است.[۹] همچنین گاهی تقطیع در متن حدیث است و گاه در سند آن.[۱۰]
  2. به اعتبار انجام‌دهنده تقطیع، که گاهی راوی است و گاهی نویسندگان مجموعه‌های حدیثی.[۱۱] بدین معنا که برخی اوقات، راوی بخشی از یک روایت را نقل کرده و بخش دیگر را ترک می‌کند که به آن تقطیع در گفتار راوی گفته می‌شود و گاه تقطیعی است که در مصنَّف و یا تصنیفات صورت می‌گیرد. یعنی محدث، روایتی را که دربردارنده موضوعات مختلف است را تقطیع کرده و هر بخش را در یک باب خاص قرار می‌دهد.[۱۲]
  3. به اعتبار موقعیت بخش حذف‌شده، که یا در ابتدای حدیث است و یا در انتها و یا هر دو مورد.[۱۳]

انگیزه‌ها و اهداف در تقطیع

انجام تقطیع از سوی محدثان با انگیزه‌های مختلفی صورت می‌گرفت:

  1. باب‌بندی احادیث در موضوعات گوناگون: محدثان گاه به هدف طبقه‌بندی احادیث در موضوعات گوناگون و تسهیل در مراجعه خوانندگان، دست به تقطیع حدیث زده و تنها بخش مرتبط با عنوان باب را ذکر نموده و بقیه را حذف کرده‌اند.[۱۴] چنان‌که تقطیع در روایات بلند و دارای مضامین متعدد را ضروری دانسته‌اند.[۱۵]
  2. اختصار حدیث: نویسندگان مجموعه‌های حدیثی گاه برای جلوگیری از تکرار مطالب و یا باور به این که میان جملات یک حدیث ارتباطی وجود ندارد، تنها به نقل یک بخش بسنده کرده‌اند.[۱۶]
  3. تنظیم کلام:‌ گفته شده که قسمت عمده‌ای از تقطیع احادیث برای استفاده از بخش موردنیاز در یک حدیث و یا استناد به قسمتی از آن در جهت اثبات عقاید فردی و گروهی، صورت گرفته است.[۱۷] چنان‌که انجام این امر از سوی نویسندگان و مبلغان مذهبی امر رایجی قلمداد گشته است.[۱۸]
  4. اهداف اعتقادی:‌ گاه تقطیع از آن جهت بود که محدث بخشی از حدیث را با باورهای خود ناهمخوان دیده و لذا این بخش را از اضافات راوی دانسته و دست به حذف آن می‌زد.[۱۹] محدث نوری صاحب مستدرک الوسائل چنین تقیطعی را به شیخ صدوق نسبت داده و نمونه‌هایی از این دست را در آثار صدوق برشمرده است.[۲۰] همچنین گاهی راوی یا محدث، نقل برخی از قسمت‌های حدیث را برای عموم مصلحت ندانسته و آنها را حذف می‌کرد.[۲۱] برخی از شارحان نهج‌البلاغه معتقدند قسمتی از خطبه دوم نهج‌البلاغه توسط سید رضی به سبب تقیه حذف شده است.[۲۲] به باور بعضی از محققان، در مجموعه‌های حدیثی اهل‌سنت نیز گاه برخی از مطالب که بیانگر فضایل امام علی(ع) و یا نقد خلفا بوده، تقطیع شده است.[۲۳] در ضمن گاهی تقطیع برای اثبات و یا ترویج باورهای اعتقادی و یا اختلاف‌افکنی صورت گرفته است.[۲۴]

نظرات در مورد تقطیع

به‌طور کلی در مورد تقطیع حدیث سه نظر مطرح شده است: عدم جواز، جواز مطلق و جواز مشروط.[۲۵] عده‌ای دسته چهارمی را نیز اضافه کرده‌اند که جواز در صورت نقل پیشین است.[۲۶] یعنی تقطیع را در زمانی جایز است که روایت قبلاً به صورت کامل نقل شده باشد.[۲۷]

به گفته محققان، کسانی که تقطیع را مجاز نمی‌دانند به دلایلی همچون حذف قرائن و شواهد موثر در فهم حدیث، تحول و خطا در معنای روایت و در نهایت عدم فهم کامل حدیث در صورت تقطیع آن تمسک کرده‌اند.[۲۸]

در مقابل کسانی که تقطیع را مجاز شمرده‌اند به روایات این بخش، [۲۹] اصل اباحه و سیره عقلا و مسلمانان در جواز تقطیع سخنان مفصلی که از موضوعات متنوعی برخوردار باشد استناد کرده‌اند.[۳۰] خطیب بغدادی در این زمینه حتی به خواب نعیم بن حماد از محدثان اشاره کرده که پیامبر اسلام(ص) در خواب به وی اجازه تقطیع احادیث را داده است.[۳۱] هرچند بعضی محققان احتمال داده‌اند که این مسئله اغراقی از سوی طرفداران تقطیع حدیث باشد.[۳۲]

در نظر کسانی که تقطیع را به صورت مشروط مجاز می‌دانند، شرایطی برای تقطیع در نظر گرفته شده است: [۳۳]

  • تقطیع در جایی مجاز است که روایت متضمن چند حکم غیرمرتبط با هم باشد.[۳۴]
  • فرد تقطیع‌کننده دارای تقوا بوده تا جایی که احتمال تسامح او در تقطیع از میان برود.[۳۵]
  • آن کس که دست به تقطیع می‌زند، از اسلوب سخن مطلع باشد[۳۶] و بداند که مطلب محذوف در قالب استثنا، شرط و غایت با مطلب موجود مرتبط نبوده و تقطیع سبب اختلال در فهم حدیث نخواهد شد.[۳۷] لذا تقطیع را زمانی مجاز دانسته‌اند که قرائن موثر در فهم مطلب، در متن تقطیع‌شده، حذف نشده باشند.[۳۸]
  • در ضمن تقطیعی که از سوی راوی صورت گیرد، پذیرفته نشده است. زیرا عملاً سبب حذف بخشی از مطلب به صورت کلی خواهد شد.[۳۹] لذا مشکل اصلی در تقطیع را مربوط به زمانی دانسته‌اند که گمان شود کل حدیث، همین مطلب موجود است.[۴۰]

پیامدهای تقطیع در روایات

تقطیع در احادیث گاه سبب بروز آسیب‌های زیر خواهد شد:

آسیب‌های متنی

تقطیع در روایات را سبب اختلاف در احادیث و مفهوم آن‌ها دانسته‌اند.[۴۱] چنان که حذف قرائن موجود در متن که در اثر تقطیع پدید می‌آید را سبب تعارض در اخبار دانسته‌اند.[۴۲] اشاره به آسیب تعارض در تقطیع را به محمد بن ادریس شافعی، شیخ صدوق، شیخ انصاری و دیگران نسبت داده‌اند.[۴۳] آقارضا همدانی در مصباح الفقیه، تقطیع اخبار را سبب اختلال در حدیث قلمداد کرده است.[۴۴] شیخ طوسی در این زمینه به احادیثی اشاره می‌کند که عدم نقل کامل آن‌ها سبب تغییر در معنای حدیث شده است.[۴۵] به‌ویژه حذف قرائنی چون پرسش راوی، اسباب و فضای صدور حدیث را سبب آسیب به متن حدیث دانسته‌اند.[۴۶] بعضی محققان معتقدند که تقطیع نادرست سبب می‌شود که نتوان به ظهور حدیث استناد کرد.[۴۷] آیت الله خوئی در مصباح الاصول تقطیع را در صورت عدم برخورداری تقطیع‌کننده از تقوای لازم و آشنایی با قواعد سخن، مانع از شکل‌گیری ظهور حدیث قلمداد کرده است.[۴۸]

آسیب‌های سندی

در تقطیع گاه چند راوی از سند یک روایت حذف می‌شود که سبب می‌گردد روایت به شکل حدیث مرسل و یا نیمه‌مرسل در آمده و با ابهام در سند از حجیت ساقط شود.[۴۹] همچنین تقطیع را یکی از اسباب مضمر شدن حدیث دانسته‌اند.[۵۰] حدیث مضمر روایتی است که نام معصوم از آن حذف شده و به جای آن از ضمیر غایب استفاده شده است.[۵۱] توضیح آن‌که راویان نخستین در هنگام نگارش احادیث، در ابتدای کتاب خود به این‌که مطالب گردآمده را از فلان امام شنیده‌اند، تصریح کرده و در دفعات بعدی در اشاره به امام از ضمیر استفاده می‌کردند و عباراتی چون «سَئَلْتُه (از او پرسیدم)» یا «سَمِعْتُ مِنْه» (از او شنیدم) را به کار می‌بردند. نویسندگان مجموعه‌های حدیثی، به هنگام تقطیع این روایات در ابواب گوناگون، مطالب را با همان عبارات راویان اولیه نقل می‌کردند که سبب مبهم شدن نام امام می‌گشت.[۵۲]

کاربست تقطیع توسط محدثان

بعضی از محققان معتقدند که بسیاری از تدوین‌کنندگان حدیث دست به تقطیع روایات زده‌اند.[۵۳] تا جایی که برخی بر این باورند که احادیث دچار تقطیع فراوان شده و در اصول اولیه روایی به شکل امروزی نبوده است.[۵۴] به‌هرروی تقطیع روایات با هدف دسته‌بندی آن‌ها در ابواب گوناگون را دارای سابقه‌ای دیرین دانسته‌اند که از اواخر قرن دوم توسط محدثان شیعه و اهل‌سنت به صورت رسمی آغاز شده است.[۵۵] هرچند این موضوع در هنگام نگارش جوامع روایی، متداول شده، اما قبل از آن هم تا حدی وجود داشته است.[۵۶] شیخ طوسی به مواردی اشاره کرده که تقطیع به صورت شفاهی رخ داده است.[۵۷]

شهید ثانی انجام تقطیع را مشترک بین شیعه و اهل‌سنت دانسته است.[۵۸] چنان که گفته شده بیشتر جوامع حدیثی فریقین از جمله کتب اربعه شیعه و صحاح سته اهل‌سنت به جهت باب‌بندی و اختصار، به تقطیع روایات پرداخته‌اند.[۵۹] در همین زمینه برخی از محققان با بررسی روایات کتاب من لا یحضره الفقیه اثر شیخ صدوق، ده و نیم درصد از کل روایات این کتاب را تقطیع‌شده دانسته‌اند[۶۰] که حدود شانزده درصد از این تقطیع‌ها با آسیب‌هایی بوده است.[۶۱] همچنین برخی از نویسندگان به انجام تقطیع‌هایی از سوی شیخ طوسی در تهذیب الاحکام اشاره کرده‌اند که سبب حذف قرائن مفید در فهم حدیث شده است.[۶۲] چنان‌که به اعتقاد وحید بهبهانی، برخی از تقطیع‌های شیخ طوسی در روایاتی که از کتاب کافی نقل کرده، سبب شده تا تغییراتی در حکم موضوع حدیث پدید آید.[۶۳] در مجموعه‌های حدیثی اهل‌سنت نیز از جمله صحیح بخاری به تقطیع‌هایی اشاره شده است.[۶۴] سیوطی در کتاب الجامع الصغیر خود نیز دست به تقطیع زده[۶۵] و به گمان محققان اشتباهات زیادی در این تقطیع‌ها مرتکب شده است.[۶۶] تا جایی که برخی شارحان این کتاب به برخی از تقطیع‌های نادرست سیوطی اشاره کرده‌اند.[۶۷]

کتاب وسائل الشیعه نوشته شیخ حر عاملی به عنوان بارزترین نمونه از جوامع حدیثی شیعه در تقطیع شناخته شده است.[۶۸] به باور برخی محققان جامع احادیث الشیعه توسط آیت‌الله بروجردی جمع‌آوری شد تا نقصان تقطیع احادیث در وسائل الشیعه جبران شود.[۶۹] در مقابل برخی بر این باورند که درباره حجم اشکالات ناشی از تقطیع در وسائل الشیعه بزرگ‌نمایی شده و موارد خطای ناشی از تقطیع در این کتاب نسبت به حجم تقطیع، بسیار نادر و اندک است.[۷۰]

پانویس

  1. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایه، ۱۴۰۸ق، ص۳۱۹؛ جدیدی‌نژاد، معجم مصطلاحات الرجال و الدرایه، ۱۳۸۰ش، ص۴۱.
  2. مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۲۵۴.
  3. سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، دار طیبه، ج۱، ص۵۳۹؛ ابن‌الصلاح، مقدمه ابن‌الصلاح، ۱۹۸۶م، ص۲۱۵؛ جدیدی‌نژاد، معجم مصطلاحات الرجال و الدرایه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷.
  4. مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۲۵۴؛ جدیدی‌نژاد، معجم مصطلاحات الرجال و الدرایه، ۱۳۸۰ش، ص۴۱.
  5. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۳۲.
  6. جدیدی‌نژاد، معجم مصطلاحات الرجال و الدرایه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷.
  7. معارف، شناخت حدیث (مبانی فهم متن-اصول نقد سند)، ۱۳۸۷ش، ص۸۳.
  8. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۳۷-۱۴۴.
  9. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۳۷-۱۳۸.
  10. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۴۴.
  11. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۴۳.
  12. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۳۲.
  13. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۴۴.
  14. خوئی، مصباح الاصول، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۱.
  15. طباطبایی، منطق فهم حدیث، ۱۳۹۸ش، ص۳۸۵ – ۳۸۶.
  16. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۳۹.
  17. معارف، شناخت حدیث (مبانی فهم متن-اصول نقد سند)، ۱۳۸۷ش، ص۸۴.
  18. معارف، شناخت حدیث (مبانی فهم متن-اصول نقد سند)، ۱۳۸۷ش، ص۸۴.
  19. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۳۸.
  20. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۱۶۹-۱۷۱.
  21. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۴۱.
  22. قزوینی حائری، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶.
  23. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۴۲-۱۴۳؛ نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص ۳۳۳-۳۳۶.
  24. معارف، شناخت حدیث (مبانی فهم متن-اصول نقد سند)، ۱۳۸۷ش، ص۸۷-۸۹.
  25. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۳۲.
  26. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۳۴.
  27. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایه، ۱۴۰۸ق، ص۳۱۷؛ سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، دار طیبه، ج۱، ص۵۳۹.
  28. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۳۳.
  29. برای نمونه: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱-۵۲؛ خطیب بغدادی، الکفایه فی علم الروایه، المکتبة العلمیه، ص۱۸۹-۱۹۰.
  30. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۳۴.
  31. خطیب بغدادی، الکفایه فی علم الروایه، المکتبة العلمیه، ص۱۹۴.
  32. معارف، شناخت حدیث (مبانی فهم متن-اصول نقد سند)، ۱۳۸۷ش، ص۸۰.
  33. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۳۴.
  34. خطیب بغدادی، الکفایه فی علم الروایه، المکتبة العلمیه، ص۱۹۳.
  35. خوئی، مصباح الاصول، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۱.
  36. خوئی، مصباح الاصول، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۱.
  37. همدانی، تقطیع حدیث، «ارزیابی تقطیع در الجامع الصغیر»، ص۱۳۷.
  38. طباطبایی، منطق فهم حدیث، ۱۳۹۸ش، ص۳۸۵ – ۳۸۶.
  39. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۳۲-۳۳۳.
  40. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۴۷.
  41. سیستانی، الرافد فی علم الاصول، ۱۴۱۴ق، ص۲۸-۲۹؛ گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۷۹ش، ص۲۴۸.
  42. هاشمی شاهرودی، بحوث فی علم الاصول، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۳۰.
  43. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۴۵.
  44. همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۳۵۲.
  45. شیخ طوسی، العدة فی اصول الفقه، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۴-۹۵.
  46. همدانی، «تقطیع حدیث (ارزیابی تقطیع در الجامع الصغیر)»، ص۱۳۷.
  47. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۴۷.
  48. خوئی، مصباح الاصول، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۱.
  49. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۴۴.
  50. همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۰۷؛ آملی، مصباح الهدی، ۱۳۸۰ق، ج۱۲، ص۲۴۹.
  51. جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۲.
  52. یزدی، نموذج فی الفقه الجعفری، ۱۴۱۰ق، ص۲۲۷.
  53. طباطبایی، منطق فهم حدیث، ۱۳۹۸ش، ص۳۸۵ – ۳۸۶.
  54. وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۹.
  55. معارف، شناخت حدیث (مبانی فهم متن-اصول نقد سند)، ۱۳۸۷ش، ص۷۹.
  56. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع در روایات»، ص۱۳۲-۱۳۳.
  57. شیخ طوسی، العدة فی اصول الفقه، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۴-۹۵.
  58. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایه، ۱۴۰۸ق، ص۳۲۱.
  59. معارف و دیگران، «تقطیع روایات در وسائل الشیعه»، ص۴.
  60. علی‌اکبریان و دیگران، «تقطیع روایت در کتاب من لایحضره الفقیه؛ مصادیق، انگیزه‌ها و آسیب‌ها»، ص۷۳.
  61. علی‌اکبریان و دیگران، «تقطیع روایت در کتاب من لایحضره الفقیه؛ مصادیق، انگیزه‌ها و آسیب‌ها»، ص۸۶.
  62. شوشتری، النجعة فی شرح اللمعه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۹۸-۳۹۹؛ ج۴، ص۱۱۴.
  63. وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۹.
  64. نوری، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، ص۳۳۲-۳۳۳.
  65. همدانی، «تقطیع حدیث (ارزیابی تقطیع در الجامع الصغیر)»، ص۱۳۴.
  66. همدانی، «تقطیع حدیث (ارزیابی تقطیع در الجامع الصغیر)»، ص۱۳۵.
  67. مناوی، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۵۳۷ و ج۴، ص۵۴۸ و ج۵، ص۴۰۲، ۴۶۴؛ صنعانی، التنویر شرح الجامع الصغیر، ۱۴۳۲ق، ج۵، ص۳۰۳ و ج۸، ص۳۶۶.
  68. معارف و دیگران، «تقطیع روایات در وسائل الشیعه»، ص۴.
  69. مهدوی راد و دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، ص۱۵۲.
  70. معارف و دیگران، «تقطیع روایات در وسائل الشیعه»، ص۲۴.

منابع

  • آملی، میرزا محمدتقی، مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی، تهران، ۱۳۸۰ق.
  • ابن‌الصلاح، عثمان بن عبدالرحمن شهرزوری، مقدمه ابن‌الصلاح فی علوم الحدیث، تحقیق نورالدین عتر، بیروت، دار الفکر المعاصر، ۱۹۸۶م.
  • جدیدی‌نژاد، محمدرضا، معجم مصطلاحات الرجال و الدرایه، با اشراف محمدکاظم رحمان‌ستایش، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۰ش.
  • جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(ع)، با اشراف سید محمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق.
  • خطیب بغدادی، الکفایه فی علم الروایه، احمد بن علی، تحقیق ابوعبدالله السورقی و ابراهیم حمدی المدنی، مدینه، المکتبه العلمیه، بی‌تا.
  • خوئی، سیدابوالقاسم موسوی، مصباح الاصول، تقریر محمد سرور واعظ الحسینی و تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، مکتبه الداوری، ۱۴۱۷ق.
  • سیستانی، علی، الرافد فی علم الاصول، تقریر منیر عدنان قطیفی، قم، مکتب آیه الله العظمی السید السیستانی، ۱۴۱۴ق.
  • سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بکر، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، تحقیق أبو قتیبه نظرمحمد الفاریابی، ریاض، دار طیبه، بی‌تا.
  • شوشتری، محمدتقی، النجعه فی شرح اللمعه، تهران، کتاب‌فروشی صدوق، ۱۴۰۶ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن نورالدین، الرعایه فی علم الدرایه، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، مکتبه آیه‌الله المرعشی، ۱۴۰۸ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، العده فی اصول الفقه، تحقیق محمدرضا انصاری قمی، قم، تیزهوش، ۱۴۱۷ق.
  • صنعانی، محمد بن اسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، تحقیق محمداسحاق محمدابراهیم، ریاض، مکتبه دارالسلام، ۱۴۳۲ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدکاظم، منطق فهم حدیث، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ چهارم، ۱۳۹۸ش.
  • علی‌اکبریان، مجتبی و حمیدرضا فهیمی‌تبار و محسن قاسم‌پور، «تقطیع روایت در کتاب من لایحضره الفقیه؛ مصادیق، انگیزه‌ها و آسیب‌ها»، در مجله حدیث‌پژوهی، شماره ۲۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۸ش.
  • قزوینی حائری، محمدکاظم، شرح نهج‌البلاغه، نجف، مکتبه النعمان، ۱۳۷۱ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، ‏الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش.
  • مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه فی علم الدرایه، تحقیق محمدرضا مامقانی، قم، موسسه آل‌البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۱ق.
  • محدث نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏، قم، موسسه آل‌البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
  • معارف، مجید و محمدحسین بهرامی و محمد قندهاری، «تقطیع روایات در وسائل الشیعه»، در مجله علوم حدیث، سال ۲۱، شماره ۸۰، تابستان ۱۳۹۵ش.
  • معارف، مجید، شناخت حدیث (مبانی فهم متن-اصول نقد سند)، تهران، نبأ (دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران)، ۱۳۸۷ش.
  • مناوی، عبدالرئوف، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر من احادیث البشیر النذیر، تحقیق احمد عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
  • مهدوی راد، محمدعلی و سیدعلی دلیری، «بررسی آسیب تقطیع نادرست در روایات»، در مجله علوم حدیث، شماره ۵۵، بهار ۱۳۸۹ش.
  • نوری، عبدالحسین، «تقطیع روایات و تاثیر آن در استنباط فقهی»، در کتاب کرانه های اجتهاد گفتارهایی در موضوعات و مسائل فقهی و اصولی، جمعی از نویسندگان به کوشش مرکز آموزشی آخوند خراسانی وابسته به اداره‌کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۶ش.
  • وحید بهبهانی، محمدباقر، الفوائد الحائریه، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، بحوث فی علم الاصول، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
  • همدانی، آقارضا، مصباح الفقیه، تحقیق محمد باقری و دیگران، قم، مؤسسه الجعفریه لإحیاء التراث و مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • همدانی، مصطفی، «تقطیع حدیث (ارزیابی تقطیع در الجامع الصغیر)»، در مجله پژوهش‌های قرآن و حدیث، سال ۴۸، بهار و تابستان ۱۳۹۴ش.
  • یزدی، سید عباس مدرسی، نموذج فی الفقه الجعفری، قم، کتاب‌فروشی داوری، ۱۴۱۰ق.