آیه ۲۷ سوره بقره

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از بقره 27)
آیه ۲۷ سوره بقره
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره بقره
شماره آیه۲۷
جزء۱
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعاخلاقی
دربارهصفات فاسقان
آیات مرتبطآیه ۲۵ سوره رعد


آیه ۲۷ سوره بقره عهد‌شکنی، قطع پیوندهای الهی و فساد در زمین را از صفات فاسقان معرفی می‌کند. جوادی آملی، مفسر قرآن، منظور از عهد الهی را دین دانسته و به باور او خدا چنین پیمانی را از راه عقل و وحی گرفته است. بیشتر مفسران قطع پیوندها در این آیه را ناظر به قطع رحم دانسته‌اند. نمونه‌های قرآنی فساد در زمین، کفر، کم‌فروشی و فعالیت علیه نظام اسلامی دانسته شده است.

معرفی، متن و ترجمه آیه

آیه ۲۷ سوره بقره توضیحی است درباره فاسقان که در بخش انتهایی آیه قبلی به آن‌ها اشاره شده است. گفته شده این آیه با ذکر سه صفت عهد‌شکنی، قطع پیوندهای الهی و فساد در زمین، فاسقان را معرفی می‌کند:[۱] محمد‌جواد بلاغی مراد از فاسقان در آیه قبل را کافران و منافقان دانسته است.[۲] به گفته سید مصطفی خمینی واژه فاسق بدون احتساب مشتقاتش، از اصطلاحات قرآنی و به معنی کسی است که با کفر و اِلحاد از دایره بندگی خدا خارج شود و با کاربرد فقهی و بازاری آن به معنی مؤمن گناهکار متفاوت است.[۳]

الَّذِینَ ینقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَٰئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ


(فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از آن که محکم ساختند، می‌شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده بر‌قرار سازند قطع می‌نمایند و در جهان فساد می‌کنند، اینها زیان‌کارانند.



تفسیر پیمان‌ الهی و نقض آن

به گفته جوادی آملی منظور از عهد الهی، دین است که خدا چنین پیمانی را از راه عقل و وحی گرفته است.[۴] از دیدگاه ناصر مکارم شیرازی نیز فاسقان در همه پیمان‌های الهی مانند پیمان توحید و تبعیت نکردن از شیطان و هوای نفس، پیمان‌شکنی کرده و خواسته نفس و شیطان را پیروی می‌کنند.[۵] طبرسی در مجمع البیان پس از بیان وفا‌نکردن به عهد از سوی فاسقان، چهار نظریه از مفسران را درباره مفهوم «عَهدَ الله» و معنای نقض پیمان الهی نقل کرده است که عبارتند از؛

  1. دلایل فطری و عقلی بر توحید، عدل خدا و تصدیق رسولان الهی. نقض پیمان الهی در این دیدگاه به معنای اقرار نکردن به این دلایل است.
  2. امر و نهی الهی که به‌وسیله پیامبران به مردم رسیده است. در این قول نقض عهدالله به معنای عمل نکردن به دستورات الهی است.
  3. کتاب‌های تورات و انجیل که کافران اهل کتاب بر پایه تعالیم آنها باید به حضرت محمد(ص) ایمان می‌آوردند. در این نظریه انکار نبوت پیامبر اسلام و کتمان آن از سوی اهل کتاب همان نقض عهد الهی است.
  4. پیمانی که خداوند در عالم ذر وقتی فرزندان آدم را از صُلب (پشت) او خارج ساخت؛ از آنان گرفت. طبرسی این وجه را ضعیف دانسته به این دلیل که این پیمان را بندگان یاد ندارند و نمی‌شناسند و قابل احتجاج نیست.[۶]

قطع پیوندهای الهی

قطع پیوندها در آیه ۲۷ سوره بقره به باور بیشتر مفسران ناظر به قطع رحم است.[۷] به عقیده ناصر مکارم شیرازی آیه همه پیوندهایی را که خدا به برقراری آن دستور داده شامل می‌شود، مانند پیوند و ارتباط با خدا، رهبران الهی، خویشاوندان و پیوندهای اجتماعی.[۸] در بعضی روایات شیعه، قطع رحم به عنوان عامل محرومیت فرد و جامعه از لطف و رحمت خدا معرفی گردیده[۹] و قاطع رحم بر پایه سخن رسول خدا(ص) وارد بهشت نمی‌شود.[۱۰] در نقل امام ششم از امام باقر(ع)، وی بیان می‌کند که پدرش او را از هم‌نشینی، هم‌صحبتی و هم‌سفری با پنج گروه پرهیز داده که یک گروه آنها قاطعان رحم هستند، سپس دلیل این رهنمود را مورد لعن قرار‌گرفتن آنان در سه جای قرآن و از جمله همین آیه برمی‌شمارد.[۱۱] در حدیثی از امام صادق(ع)، موضوع عهد‌شکنان، ولایت امام علی(ع) و قطع پیوندها به قطع ارتباط با امامان معرفی شده است.[۱۲]

مفهوم فساد در زمین

عبدالله جوادی آملی با کمک آیه ۵۶ سوره اعراف، دین را وسیله اصلاح زمین و مقابله‌کنندگان با عقیده حق، اخلاق صحیح و عمل صالح را مفسد در زمین دانسته است.[۱۳] وی با استفاده از برخی آیات دیگر، نمونه‌های قرآنی فساد در زمین را کفر، کم‌فروشی و فعالیت علیه نظام اسلامی معرفی کرده است.[۱۴] شیخ طوسی سه نظریه در تفسیر فساد در زمین نقل کرده که عبارتند از: دعوت به کفر، راهزنی و نا‌امن‌کردن راه‌ها و هر گناهی که ضررش به دیگران نیز برسد.[۱۵] بر‌اساس حدیثی از امام باقر(ع) مصداق مفسدان در زمین کسانی هستند که نسبت به افرادی که امامت آن‌ها از جانب خدا واجب شده دشمنی می‌کنند و به امامت کسانی که خداوند مخالفت با آن‌ها را لازم شمرده، معتقدند.[۱۶]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۵۳.
  2. بلاغی، آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج‏۱، ص۷۹.
  3. خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۵.
  4. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۵۴۴.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۵۳.
  6. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۱۶۹-۱۷۰.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۵۴.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵.
  9. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۱۸۴.
  10. شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۹.
  11. کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۷۶-۳۷۷.
  12. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۸.
  13. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۵۶۶.
  14. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۵۶۶.
  15. شیخ طوسی، تفسیر تبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۲۱.
  16. بحرانی، تفسیر برهان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.

منابع

  • بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • بلاغی نجفی، محمد‌جواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۲۰ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، تنظیم: علی اسلامی، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • خمینی، سید مصطفی، تفسیر القرآن الکریم، بی‌جا، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.