سکینه دختر امام حسین(ع)

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از آمنه دختر امام حسین(ع))
سکینه دختر امام حسین(ع)
حرم منسوب به ام کلثوم دختر امام علی (ع) و سكينه دختر امام حسين(ع) در قبرستان باب‌الصغیر، سوريه
حرم منسوب به ام کلثوم دختر امام علی (ع) و سكينه دختر امام حسين(ع) در قبرستان باب‌الصغیر، سوريه
نقشحضور در واقعه کربلا • از اسیران کربلا • از راویان احادیث امام حسین(ع)
درگذشت۵ ربیع‌الاول سال ۱۱۷ قمری
محل زندگیمدینه
پدرامام حسین(ع)
مادررباب دختر امرؤ القیس
امامزادگان مشهور
عباس بن علیزینب کبریفاطمه معصومهسید محمدشاهچراغسیده نفیسه
سایر امامزادگان


سُکَینه دختر امام حسین(ع) و رباب بنت امرؤ القیس از حاضران در واقعه کربلا و اسیران کربلا بود که پس از شهادت پدرش با کاروان اسیران به کوفه و شام برده شد.

سکینه از پدرش روایاتی نقل کرده و بر اساس گزارشات تاریخی اشعار برخی از شاعران عرب را داوری می‌کرده و اشعاری در رثای امام حسین(ع) سروده است.

مورخان درباره ازدواج و زمان و مکان درگذشت سکینه اختلاف‌نظر دارند. محل دفن او را مدینه، مصر و دمشق گفته‌اند.

برخی از فقیهان شیعه با استناد به ازدواج سکینه با مصعب بن زبیر بر جایز بودن ازدواج زنان شیعه با دیگر مسلمانان فتوا داده‌اند.

در برخی منابع نسبت‌هایی همچون تغزل و شعرگویی به وی داده شده که این نسبت‌ها را ساخته مخالفان اهل بیت و همچنین ناشی از خلط میان وی و سکینه بنت خالد دانسته‌اند.

زندگی‌نامه

سکینه دختر امام حسین(ع) از رباب دختر امرؤ القیس بود.[۱] نام او را آمنه، امینه و اُمَیْمَه[یادداشت ۱] ذکر کرده‌اند و گفته‌اند به سبب سکون، آرامش و وقاری که داشت، مادرش او را سکینه لقب داده بود.[۲] در منابع تاریخی زمان تولد او مشخص نشده اما او را کوچک‌تر از خواهرش فاطمه معرفی کرده‌اند.[۳] از کتاب‌های تاریخی برمی‌آید سکینه در زمان حرکت امام حسین(ع) به کربلا، بالغ و در سن ازدواج بوده؛ زیرا زمانی‌که حسن مثنی یکی از دختران امام حسین را خواستگاری کرد، امام او را در انتخاب بین سکینه و فاطمه مخیر کرد.[۴]

بر پایه برخی منابع، امام حسین(ع) سکینه را زیاد دوست می‌داشت و سروده‌ای در توصیف دارد:

لَعَمْرُک اِنَّنی لَاُحِبُّ دارا
تَحُلُّ بِها سکینةُ و الرُّبابُ
اُحِبُّهُما وَ اَبْذُلُ جُلَّ مالی[۵]

ترجمه: به جانت سوگند! خانه‌ای را که سکینه و رباب در آن باشند دوست دارم.
آن دو را دوست دارم و همه ثروتم را در این راه می‌بخشم.

ازدواج

سوگواری محرم
تابلوی عصر عاشورا
رویدادها
نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)نامه امام حسین(ع) به اشراف بصرهروز عاشوراواقعه کربلاواقعه عاشورا (از نگاه آمار)روزشمار واقعه عاشورااسیران کربلا
افراد
امام حسین(ع)علی اکبرعلی‌اصغرعباس بن علیحضرت زینب(س)سکینه بنت حسینفاطمه دختر امام حسینمسلم بن عقیلشهیدان کربلااسیران کربلا
جای‌ها
حرم امام حسین(ع)تل زینبیهحرم حضرت عباس(ع)گودال قتلگاهبین‌الحرمیننهر علقمه
مناسبت‌ها
تاسوعاعاشورادهه محرماربعیندهه صفر
مراسم
مرثیه‌خوانینوحهتعزیهروضهزنجیرزنیسینه‌زنیسقاخانهسنج و دمامدسته عزاداریشام غریبانتشت‌گذارینخل‌گردانیقمه‌زنیراهپیمایی اربعینتابوت‌گردانیمراسم تابوت

مورخان درباره ازدواج سکینه اختلاف دارند. بعضی معتقدند امام حسین(ع) سکینه را به ازدواج پسر عمویش عبدالله بن حسن درآورد؛[۶] اماشیخ مفید، عبدالله بن حسن را در زمان واقعه کربلا کودکی که به سن بلوغ و ازدواج نرسیده، توصیف می‌کند.[۷] برخی منابع همسر سکینه را ابوبکر بن حسن بن علی معرفی کرده‌اند؛ البته بر اساس همین منابع ابوبکر کنیه عبدالله بن حسن بوده است.[۸] برخی مورخان معتقدند قبل از آن که ازدواج آنان به زفاف بینجامد، عبدالله در واقعه کربلا به شهادت رسید.[۹]شیخ ذبیح الله محلاتی مورخ و نویسنده در ریاحین الشریعه، عبدالله بن مسلم بن عقیل را همسر وی معرفی کرده است.[۱۰]

برخی از منابع تاریخی همسر سکینه را مصعب بن زبیر، دانسته‌اند.[۱۱] در کتاب الطبقات الکبری و الاعلام آمده است که بعد از قتل مُصعَب، سکینه به همسری عبدالله بن عثمان درآمد و بعد از مرگ عبدالله، زید بن عمر نوه عثمان بن عفان با او ازدواج کرد. در این کتاب از نقل بعضی گفته شده سکینه در اواخر عمر به همسری اصبغ بن عبدالعزیز[یادداشت ۲] نیز درآمده است.[۱۲] برخی از فقیهان شیعه از ازدواج سکینه دختر امام حسین(ع) با مصعب بن زبیر برداشت کرده‌اند که ازدواج زنان شیعه با مسلمانان غیر شیعه اشکالی ندارد.[۱۳]

برخی از مورخان ازدواج‌های متعددی که به ویژه در منابع اهل سنت به سکینه نسبت داده شده را مردود می‌دانند؛ زیرا در این میان نام افرادی به چشم می‌خورد که سابقه دشمنی با اهل بیت داشته و ازدواج سکینه با آنان بعید به نظر می‌رسد. در این منابع آمده است که سکینه پس از ازدواج با عبدالله بن حسن دیگر ازدواج نکرد.[۱۴] همچنین درباره ازدواج‌های مکرر سکینه گفته‌اند که در صدر اسلام رسم بر این بوده که زنان بعد از مرگ همسرانشان بدون شوهر نمانند و ازدواج مجدد امری طبیعی بوده است.[۱۵] برخی نیز نسب و موقعیت اجتماعی سکینه را از علت‌های ازدواج‌های مجدد او دانسته‌اند.[۱۶] همچنین گفته‌اند دختران امام حسین(ع) پس از درگذشت شوهرانشان از سوی حاکمان بنی‌امیه خواستگاری می‌شدند آنان برای پاسخ منفی به خواستگاری کسانی که با اهل‌بیت(ع) دشمنی داشتند با افراد دیگری ازدواج می‌کردند.[۱۷]

درگذشت

سکینه پس از اسارت به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت. از زندگی او در مدینه تا زمان وفات، در منابع تاریخی گزارش چندانی در دست نیست و تنها به ذکر بعضی از مناظرات و مجالس علمی اکتفا شده است.[۱۸] چگونگی وفات و محل دفن سکینه نیز مورد اختلاف مورخان بوده است. برخی از منابع تاریخی وفات سکینه را ۵ ربیع‌الاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه نقل کرده‌اند.[۱۹] بنا بر نقل این منابع، خالد بن عبدالله(حاکم وقت) بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند. برخی نیز گفته‌اند وقتی سکینه با اصبغ بن عبدالعزیز ازدواج کرد، از مدینه به طرف مصر حرکت کرده و در دمشق درگذشت.[۲۰] و در قبرستان باب الصغیر در دمشق، قبری منسوب به سکینه وجود دارد. عده‌ای نیز گفته‌اند پس از ازدواج با اصبغ بن عبدالعزیز به مصر رفته و در آنجا مدفون شده است. بقعه‌ای در قاهره نیز به سکینه بنت الحسین منسوب است.[۲۱]

حضور در واقعه کربلا

بر اساس گزارش‌های موجود در مقاتل، سکینه در واقعه کربلا حضور داشته است. بنابر نقل این منابع، در روز عاشورا، امام حسین(ع) برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشت و با آنان وداع کرد سپس نزد دختر خود سکینه رفت که در گوشه‌ای نشسته و می‌گریست. امام حسین(ع)او را به صبوری دعوت کرد و در آغوش کشید، اشک از چشمان او پاک کرد و در ضمن اشعاری به سکینه گفت:

سَيَطُولُ بَعْدِى يَا سُكَيْنَةُ فَاعْلَمِى
مِنْكِ الْبُكَاءُ إذَا الْحَمَامُ دَهَانِى
لاَ تُحْرِقِى قَلْبِى بِدَمْعِكِ حَسْرَةً
مَا دَامَ مِنِّى الرُّوحُ فِى جُثْمَانِى
فَإذَا قُتِلْتُ فَأنْتِ أوْلَى بِالَّذِى
تَبْكِيَنهُ يَا خَيْرَةَ النِّسْوَانِ[۲۲]

ترجمه: ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.
همچنین نقل شده که در روز یازدهم محرم به هنگام وداع اهل بیت(ع) با شهدا سکینه پس از سخنان عمه‌اش زینب(س) پیش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت امالشکریان عمر بن سعد او را به زور از بدن پدرش جدا کردند.[۲۳]

ایام اسارت

پس از واقعه عاشورا، سکینه همراه دیگر اسیران کربلا به کوفه و شام برده شدند. از سهل بن سعد ساعدی صحابه پیامبر اسلام(ص) روایت شده که روز ورود اسرا به شام در دروازه ساعات دختری را دیدم که بر شتری بی‌محمل سوار بود؛ او خود را سکینه دختر امام حسین(ع) معرفی کرد و از من خواست برای حفظ حرمت خاندان رسول خدا(ص) کاری کنم که نیزه‌داران سرهای شهدای کربلا را از اطراف اسیران دور کنند. سهل می‌گوید من با پرداخت مقداری دینار توانستم خواسته او را برآورده کنم.[۲۴] در برخی از منابع تاریخی نیز خوابی از سکینه در دمشق نقل شده که در آن پیامبر اسلام(ص) همراه برخی از پیامبران و فاطمه زهراء(س) با همراهی عده‌ای از زنان بهشتی در حالی که پیراهن خونی امام حسین(ع) در دست مادرش بود به سمت کربلا می‌روند.[۲۵]

ویژگی‌های اجتماعی، علمی و معنوی

سکینه دختر امام حسین(ع) را از باهوش‌ترین، زیباترین، خوش اخلاق‌ترین، باتقواترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانسته‌اند.[۲۶] امام حسین(ع) سکینه را بنده‌ای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.[۲۷]
سخاوت سکینه نیز در کتب تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. او هزینه سفر حج برادرش امام سجاد(ع) را پرداخته است.[۲۸]
در کتاب‌های رجالی از سکینه به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده که کوفیان از او روایت کرده‌اند.[۲۹] سکینه همراه خواهر خود فاطمه از راویان حدیث پدر خود امام حسین(ع) به شمار می‌آیند[۳۰] و راویانی همچون عبیدالله بن ابی‌ارفع، فائد مدنی، سکینه دختر اسماعیل بن ابی‌خالد و سکینه دختر قاضی ابی‌ذر از او روایت نقل کرده‌اند.[۳۱]
همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارش‌های او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است:

لا تعذلیه فهم قاطع طرقه
فعینه بدموع ذرف غدقه
ان الحسین غداة الطف یرشقه
ریب المنون فما ان یخطئ الحدقه
بکف شر عبادالله کلهم
نسل البغایا و جیش المرق الفسقه
یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم
غدا و جلکم بالسیف قد صفقه
ترجمه: «او را سرزنش مکن؛ چرا که آنها راه را بر او بستند. و او از چشمانش اشک فراوان می‌بارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمی‌رود و از حدقه چشم او دور نمی‌شود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و از نسل ظالمان و از سپاهیان فاسق بودند.‌ای بدترین امت! دلیل‌هایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید.»[۳۲]

بر اساس گزارشات تاریخی تسلط سکینه بر ادبیات عرب باعث شد برخی از شاعران مانند فرزدق، جریر، کثیر، نصیب و جمیل برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به سکینه ارائه می‌دادند تا مورد داوری قرار بگیرد.[۳۳]
در برخی منابع اهل سنت و کتاب‌های تاریخی مطالبی درباره سکینه دختر امام حسین(ع) مطرح شده که از طرف دیگر مورخان مورد مناقشه‌ قرار گرفته شده است. ابوالفرج اصفهانی مدعی شده سکینه اهل تغزل و شعرگویی بوده است.[۳۴]
ابوالفرج اصفهانی این روایت را از زبیر بن بکار که دشمنی او با بنی‌هاشم معروف بوده، نقل کرده است.[۳۵] همچنین در سلسله سند این روایات، عمر بن ابی‌بکر مؤملی وجود دارد که روایات او از نظر علمای اهل سنت مخدوش و ضعیف است.[۳۶]ابوالفرج اصفهانی به این امر نیز اشاره کرده که مانند مجالسی که به سکینه بنت الحسین(ع) منتسب شده، توسط زنی اموی نیز برپا گردیده است.[۳۷]
درباره بسیاری از اشعار منتسب به سکینه بنت الحسین(ع) گفته شده، این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیر است که ملاقات‌ها و مغازلاتش با عمر بن ابی‌ربیعه شاعر، مشهور است و تشابه اسمی سکینه بنت الحسین(ع) با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابی‌ربیعه باعث چنین نسبت‌هایی به سکینه دختر امام حسین(ع) شده است. از طرف دیگر بسیاری از اشعار و اجتماعاتی که منسوب به سکینه است، اشعار و اجتماعاتی است که توسط عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر برگزار گردیده است.[۳۸]

از دیگر تاثیرگذاری‌های اجتماعی سکینه می‌توان به دفاع او از اهل بیت(ع) اشاره کرد. برای نمونه ابوالفرج اصفهانی درباره نقل می کند که وی در مجلس عزایی بود ودختر عثمان هم در آن مجلس بود و می‌گفت من شهید زاده‌ام. سکینه خاموش بود تا این که موذن بانگ برداشت و گفت: (اشهد ان محمداً رسول الله.) سکینه گفت: این پدر من است یا تو؟ دختر عثمان گفت: من دیگر هرگز بر شما فخر نمی فروشم. [۳۹]

نمونه دیگر آنکه روزی خالد بن عبدالملک؛ امیر مدینه(امارت: ۱۱۴-۱۱۸ق) طبق عادتش،‌ بر فراز منبر،‌ امام علی(ع) را دشنام گفت، سکینه که به همراه کنیزانش در مجلس حضور داشت،‌ مقابله به مثل کرد و که ماموران حکومتی،‌ کنیزانش را مورد ضرب و شتم قرار دادند.[۴۰]

تک‌نگاری

کتاب «سکینه بنت الامام‌الحسین(ع)» اثر علی محمد علی دخیل، توسط انتشارات موسسه اهل‌البیت(ع) در سال ۱۹۷۹م در بیروت به چاپ رسید. این اثر به فارسی توسط فیروز حریرچی با عنوان سکینه دختر امام حسین(ع) در تهران توسط انتشارات امیر کبیر در سال ۱۳۶۳ش چاپ شده است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۲؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۹۴.
  2. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۳۹۷؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۷، ص۱۷۵؛ اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۰.
  3. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۶۴؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۸۶.
  4. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۷۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۸۰ش، ص۳۶۶؛ ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۹۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۷۵۱.
  5. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۱۱ ص۵۲۰؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۹۴
  6. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹۵؛ اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۶.
  7. مفید، الارشاد، ۱۳۸۰ش، ص۴۶۵
  8. ابن‌صوفی، المجدی فی انساب الطالبیین، ۱۴۲۲ق، ص۲۰۱؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ۱۹۸۳م، ص۱۰۵.
  9. مغربی، شرح الاخبار، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۸۰-۱۸۱؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۲۰۵؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴۱۸.
  10. محلاتی، ریاحین‌الشریعة، ۱۳۷۰ش، ج۴، ص۲۵۵.
  11. ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۶؛ قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۶.
  12. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۴۷؛ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۱۰۶.
  13. خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۲۵۹؛ روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۴۷۷.
  14. حلو، عقیلة قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۵.
  15. ذاکری، «سکینه دختر امام حسین(ع) بانوی ادب و شجاعت»، ۱۳۸۸ش.
  16. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۹۲؛ قمی، منتهی الآمال، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۳۱.
  17. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۵، ص۱۱۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۷م، ج۲، ص۴۷.
  18. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۲.
  19. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۲۱۸؛ ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۹۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۴م ج۲، ص۱۹۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۰۷.
  20. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۴۲۱
  21. خسروشاهی، اهل البیت فی مصر، ۱۴۲۷ق، ص۲۱۶
  22. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ موسوی المقرم، مقتل الحسین علیه‌السلام، ۱۹۷۹م، ص۲۷۷؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۹.
  23. سید بن طاوس، اللهوف، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۴؛ بحرانی، العوالم الامام الحسین، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۳.
  24. خوارزمی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ۱۴۱۸ق، ص۶۰- ۶۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۲۷-۱۲۸؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۶؛ بحرانی، العوالم الامام الحسین، ۱۴۰۷ق، ص۳۹۵.
  25. ابن‌نما حلی، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۱۰۵-۱۰۶.
  26. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۱۰۶؛ ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۹۴؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۲۰۰۰م، ص۱۸۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۵۷.
  27. المقرم، مقتل الحسین علیه‌السلام، ۱۹۷۹م، ص۳۴۹.
  28. صفدی، الوافی بالوفیات، ۲۰۰۰م، ج۱۵، ص۱۸۳.
  29. ابن‌حبان، الثقات، ۱۹۷۳ق، ج۴، ص۳۵۲.
  30. طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۳۲؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ص۲۰۶
  31. طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۳۲؛ ابن‌ماکولا، الاکمال، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۳۱۶؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹ ص۲۰۶-۲۰۷.
  32. ابن‌صوفی، المجدی فی انساب الطالبیین، ۱۴۲۲ق، ص۵۸۲-۵۸۳؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۴۹۲.
  33. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۷۸.
  34. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۷۰، ۵۷۷-۵۷۸؛ ج۱۶، ص۳۷۴-۳۷۵، ۳۷۹-۳۸۰.
  35. الحلو، عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، ۱۳۸۲ش، ص۵۳-۵۵.
  36. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۱۰۲؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۳، ص۵۵۲.
  37. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.
  38. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.
  39. القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص ۴۷۹. شعرانی، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص ۳۱۲.
  40. ابوالفرج اصفهانی،‌ الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶،‌ ص۳۶۳.

یادداشت

  1. مادر کوچک و مهربان، ( مُصَغّر اُمّ یا اَمَه )
  2. عبدالعزیز بن مروان بن حکم بن ابی‌عاص بن امیه، پدرِ عمر بن عبدالعزیز

منابع

  • ابن‌اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-دار، بیروت، ۱۹۶۵م.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌صباغ، الفصول المهمه فی معرفة الائمه، تحقیق سامی الغریری،‌ قم،‌ دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد، چاپخانه مجلس دائرة المعارف العثمانیه، ۱۹۷۳م.
  • ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۸۳م.
  • ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان و أنباء أبناء الزمان، تحقیق احسان عباس، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۰م.
  • ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، قم، انتشارات علامه، ۱۳۷۶ق.
  • ابن‌صوفی نسابه، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبیین، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶م.
  • ابن‌ماکولا، سعد الملک، الإکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف والمختلف فی الأسماء والکنی والأنساب، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر، ۱۴۰۴ق.
  • ابوالفرج اصفهانی الاصفهانی، علی بن الحسین، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۹ق.
  • امین، محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۲۰ق.
  • بحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین(ع)، تحقیق مدرسه الامام المهدی(عج)، قم، مدرسه الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۷ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷م.
  • شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
  • حسنی، ابن‌عنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
  • حلو، محمد علی السید یحیی، عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، ۱۳۸۲ش.
  • خسروشاهی، سیدهادی، اهل البیت فی مصر، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب، ۱۴۲۷ق.
  • خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، تحقیق محمد سماوی، قم، انوارالمهدی، ۱۴۲۳ق.
  • خوانساری، سیداحمد، جامع المدارک فی شرح مختصر النافع‌، مصحح علی اکبر غفاری‌، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۵ق.
  • ذاکری، علی اکبر، «سکینه دختر امام حسین بانوی ادب و شجاعت»، مجله پیام زن، شماره ۲۰۹، ۱۳۸۸ش.
  • روحانی، سید صادق، فقه الصادق، قم، دارالکتاب، ۱۴۱۲ق.
  • زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت،‌دار العلم للملابین، ۱۹۸۹م.
  • سید بن طاوس، سید الرضی الدین، اللهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش.
  • صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۰ش.
  • صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، تحقیق احمد ارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، داراحیاء التراث، ۲۰۰۰م.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی بن عبد المجید، قاهره،‌ مکتبة ابن‌تیمیة، ۱۴۱۵ق.
  • طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م.
  • فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، قم، دلیل ما، ۱۳۸۱ش.
  • قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی جمال اشرف حسینی، قم، اسوه، ۱۴۱۶ق.
  • قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، توس، ۱۳۶۱ش.
  • قمی، عباس، منتهی الامال، تهران، نقش نگین، ۱۴۰۸ق.
  • مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۳ش.
  • مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، تحقیق محمد حسینی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۴ق.
  • موسوی المقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، ۱۹۷۹م.

پیوند به بیرون