۱۶٬۵۵۴
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←پانویس: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
=== نامه نخست === | === نامه نخست === | ||
{{روزشمار واقعه عاشورا}} | |||
وقتی خبر درگذشت [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] به مردم [[کوفه]] رسید، درباره [[یزید بن معاویه|یزید]] به تردید افتادند و احساس خطر نمودند. در این هنگام آنان با خبر شدند [[امام حسین(ع)]] از بیعت با یزید خودداری کرده و به [[مکه]] رفته است.[[شیعیان]] در کوفه در منزل [[سلیمان بن صرد خزاعی]] گرد آمدند و درباره مرگ معاویه سخن گفتند و خدا را به این خاطر شکر کردند. آنگاه سلیمان بن صرد گفت معاویه مرده است و حسین بن علی با فرزندش بیعت نکرده و به مکه رفته است. اگر قصد دارید او را یاری کنید، به او خبر بدهید و اگر در یاریاش تردید دارید، او را به خطر نیندازید و فریبش ندهید. مردم تأکید کردند قصد یاری او را دارند و نامهای خطاب به امام حسین(ع)نوشتند: | وقتی خبر درگذشت [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] به مردم [[کوفه]] رسید، درباره [[یزید بن معاویه|یزید]] به تردید افتادند و احساس خطر نمودند. در این هنگام آنان با خبر شدند [[امام حسین(ع)]] از بیعت با یزید خودداری کرده و به [[مکه]] رفته است.[[شیعیان]] در کوفه در منزل [[سلیمان بن صرد خزاعی]] گرد آمدند و درباره مرگ معاویه سخن گفتند و خدا را به این خاطر شکر کردند. آنگاه سلیمان بن صرد گفت معاویه مرده است و حسین بن علی با فرزندش بیعت نکرده و به مکه رفته است. اگر قصد دارید او را یاری کنید، به او خبر بدهید و اگر در یاریاش تردید دارید، او را به خطر نیندازید و فریبش ندهید. مردم تأکید کردند قصد یاری او را دارند و نامهای خطاب به امام حسین(ع)نوشتند: | ||
::«بسم اللّه الرحمن الرحیم | ::«بسم اللّه الرحمن الرحیم | ||
خط ۱۴: | خط ۱۵: | ||
::امّا بعد، سپاس خدایی را که دشمنِ ستمکار و سرکشِ تو را در هم شکست؛ آن که بر این امّت حمله کرد و [[خلافت]] را به یغما برد و اموال امت را غصب کرد و بدون رضایت آنان فرمانرواییشان را به دست گرفت. آنگاه نیکانِ آنان را کشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را میان ستمکاران و ثروتمندان قرار داد. پس لعنت خداوند بر او باد همچنان که [[قوم ثمود]] به لعنت گرفتار شدند. | ::امّا بعد، سپاس خدایی را که دشمنِ ستمکار و سرکشِ تو را در هم شکست؛ آن که بر این امّت حمله کرد و [[خلافت]] را به یغما برد و اموال امت را غصب کرد و بدون رضایت آنان فرمانرواییشان را به دست گرفت. آنگاه نیکانِ آنان را کشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را میان ستمکاران و ثروتمندان قرار داد. پس لعنت خداوند بر او باد همچنان که [[قوم ثمود]] به لعنت گرفتار شدند. | ||
::همانا ما پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا، شاید که خداوند ما را به وسیله تو بر گرد حق جمع آورد، و [[نعمان بن بشیر]] در کاخ امارت است و ما نه در [[جمعه|جمعهها]] با او [[نماز]] میخوانیم و نه در عید با او بیرون میرویم؛ و هرگاه به ما خبر رسد که تو به سوی ما آمدهای، ما او را از شهر بیرون میکنیم تا اینکه او را به [[شام]] روانه سازیم، ان شاء اللّه.» | ::همانا ما پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا، شاید که خداوند ما را به وسیله تو بر گرد حق جمع آورد، و [[نعمان بن بشیر]] در کاخ امارت است و ما نه در [[جمعه|جمعهها]] با او [[نماز]] میخوانیم و نه در عید با او بیرون میرویم؛ و هرگاه به ما خبر رسد که تو به سوی ما آمدهای، ما او را از شهر بیرون میکنیم تا اینکه او را به [[شام]] روانه سازیم، ان شاء اللّه.» | ||
بزرگان کوفه نامه را به وسیله [[عبدالله بن مسمع همدانی]] و [[عبدالله بن وال تیمی]] فرستادند و از آنان خواستند هرچه زودتر نامه را به امام برسانند. نامه در [[۱۰ رمضان|دهم رمضان]] و در شهر مکه به دست امام حسین(ع) رسید.<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷-۳۹.</ref> | بزرگان کوفه نامه را به وسیله [[عبدالله بن مسمع همدانی]] و [[عبدالله بن وال تیمی]] فرستادند و از آنان خواستند هرچه زودتر نامه را به امام برسانند. نامه در [[۱۰ رمضان|دهم رمضان]] و در شهر مکه به دست امام حسین(ع) رسید.<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷-۳۹.</ref> | ||
===نامه دوم=== | ===نامه دوم=== | ||
دو روز پس از فرستادن نامه اول، مردم کوفه [[قیس بن مسهر صیداوی]] و [[عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی]] و [[عمارة بن عبد سلولی]] را به همراه ۱۵۰ نامه نزد امام حسین(ع) فرستادند. برخی از این نامهها تنها از سوی یک نفر نوشته شده بود و برخی دیگر از سوی دو نفر یا چهار نفر بود.<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷ و ۳۸.</ref> | دو روز پس از فرستادن نامه اول، مردم کوفه [[قیس بن مسهر صیداوی]] و [[عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی]] و [[عمارة بن عبد سلولی]] را به همراه ۱۵۰ نامه نزد امام حسین(ع) فرستادند. برخی از این نامهها تنها از سوی یک نفر نوشته شده بود و برخی دیگر از سوی دو نفر یا چهار نفر بود.<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷ و ۳۸.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش