قرن دوم هجری قمری

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از سده دوم هجری)


قرن دوم هجری قمری
امامت
امام باقر(ع) • (۹۵ تا ۱۱۴ق)
امام صادق(ع) • (۱۱۴ تا ۱۴۸ ق)
امام کاظم(ع) • (۱۴۸ تا ۱۸۳ق)
امام رضا(ع) • (۱۸۳ تا ۲۰۳ق)
حکومت‌های سرزمین‌های اسلامی
شامعمر بن عبدالعزیز • (از ۹۹ تا ۱۰۱ق)
مَروانیان (۱۰۱-۱۳۲ق)
بغدادسفاح (۱۳۲-۱۳۶ق)
منصور(۱۳۶-۱۵۸ق)
مهدی عباسی(۱۵۸-۱۶۹ق)
هادی عباسی(۱۶۹-۱۷۰ق)
هارون عباسی(۱۷۰-۱۹۳ق)
امین عباسی(۱۹۳-۱۹۸ق)
مأمون عباسی(۱۹۸-۲۱۸ق)

قرن دوم هجری قمری از سال ۱۰۱ تا ۲۰۰ بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص) است. این سده با دوران امامت امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، و حکومت‌های امویان و عباسیان همراه است. شیعیان در این دوره در شبه‌جزیره عربستان، عراق، ایران، خراسان، و افریقا ساکن بودند و بیش از گروه‌های دیگر مورد فشار و آزار قرار می‌گرفتند و زندگی در تقیه به بقای آنان کمک کرد. شهر بغداد در این سده ساخته و تبدیل به پایتخت جهان اسلام شد و شیعیان زیادی نیز در این شهر ساکن شدند و امام کاظم(ع) در این شهر دفن شد.

گسترش فعالیت‌های علمی امام باقر(ع) و به‌ویژه امام صادق(ع) باعث شد که فقه شیعه با نام مذهب جعفری شناخته و از دیگران متمایز شود. شاگردان این دو امام، از جمله مؤمن الطاق، زرارة بن اعین و هشام بن حکم، به‌خصوص در کوفه، نقش برجسته‌ای در مناظرات کلامی و توسعه دانش کلام داشتند. سازمان وکالت با هدف ارتباط با شیعیان و جمعی‌آوری وجوهات شرعی، در همین دوره سامان یافت.

در دهه دوم و سوم این قرن مسلمانان شاهد حرکت‌‌ها و شورش‌های بنی‌عباس علیه بنی‌امیه بودند که با شعار الرضا من آل محمد توانستند علویان را همراه خود کند و بالاخره در سال ۱۳۲ق حاکمیت مسلمانان را به دست گرفتند و در مرکز عالم اسلام بنی‌امیه را از قدرت ساقط کردند. در این قرن قیام‌های متعددی از سوی شاخه‌های زیدی و حسنی از علویان علیه بنی‌امیه و سپس بنی‌عباس صورت گرفت.

درگیری‌ها و مباحثات کلامی، از جمله در مسئله ارجاء درباره رابطه ایمان و عمل، عدل الهی و جبر، و نیز تعیین شخص امام، در سده دوم میان گروه‌های مختلف مسلمانان شایع بوده است. از این میان، شیعیان ارجاء را نفی می‌کردند، در موضوع اختیار قائل به امر بین الامرین بودند و نیز امامت را تابع نص و تعیین امام از سوی خداوند می‌دانستند. شیعیان در این دوره، به دو گروه زیدی و جعفری تقسیم شدند و علاوه بر آن، غالیان هم از جریانات برجسته در قرن دوم بوده‌اند که البته تا اواخر این دوره به‌تدریج تضعیف شدند. فرقه‌های اسماعیلیه، افطحیه، ناووسیه و واقفیه نیز علاوه بر امامیه، در این قرن در میان شیعیان ظهور یافت.

در نیمه قرن دوم تدوین علوم اسلامی آغاز شد و مذهب فقهی جعفری، در کنار مذاهب فقهی اهل‌سنت، هویتی مستقل پیدا کرد. هم‌چنین در این دوره اصل‌نگاری در علم حدیث بین شیعیان آغاز شد و گردآوری حدیث پایه‌گذاری شد. زراره، محمد بن مسلم، حسن بن محبوب، ابو مخنف، سید حمیری، کمیت بن زید اسدی، ابان بن تغلب و نصر بن مزاحم منقری از شیعیان شناخته‌شده این قرن به‌شمار می‌روند.

فضای کلی قرن دوم

گاه‌شمار رویدادهای
قرن دوم هجری قمری
سال (قمری) رویداد
۱۱۴ شهادت امام باقر(ع) و آغاز امامت امام جعفر صادق(ع)
۱۲۲ قیام زید بن علی
۱۲۵ قیام یحیی بن زید
۱۳۲ آغاز خلافت عباسیان با حکومت سفاح عباسی
۱۳۶ آغاز حکومت منصور عباسی
۱۴۲ بنیاد‌گذاری شهر بغداد به‌دست منصور عباسی
۱۴۵ قیام ابراهیم بن عبدالله معروف به قتیل باخمرا
۱۴۵ قیام نفس زکیه
۱۴۸ شهادت امام صادق(ع) و آغاز امامت امام کاظم(ع)
۱۵۸ آغاز حکومت مهدی عباسی
۱۶۹ آغاز حکومت هادی عباسی
۱۶۹ قیام شهید فَخ
۱۷۰ آغاز حکومت هارون عباسی
۱۷۲ تأسیس حکومت ادریسیان در شمال آفریقا
۱۸۳ شهادت امام کاظم(ع) و آغاز امامت امام رضا(ع)
۱۹۳ آغاز حکومت امین عباسی
۱۹۸ آغاز حکومت مأمون عباسی
۱۹۹ قیام ابن طباطبا
۲۰۰ سفر امام رضا از مدینه به مرو به دستور مأمون عباسی

قرن دوم هجری قمری از سال ۱۰۱ هجری قمری آغاز و به سال ۲۰۰ق ختم می‌شود و با سال‌های ۹۷ تا ۱۹۴ هجری شمسی و سده هشتم و نهم میلادی مصادف است. صد سال دوم تاریخ اسلام با دو حاکمیت بنی‌امیه و بنی‌عباس و درگیری‌های خونین این دو سلسله همراه است. عباسیان در سال ۱۳۲ هجری قمری حکومت مروانیان (آخرین حلقه خلافت بنی‌امیه) را از قدرت ساقط کردند و خلافت را به دست گرفتند. در این دوران هفت خلیفه عباسی (سفاح تا مأمون) حکومت کردند.

نیمه نخست سده دوم دوره‌ای ویژه و تعیین‌کننده در تاریخ تمدن اسلامی توصیف شده است، و به گونه‌ای گسلی تاریخی است که فهم شرایط آن دشوار است و تصویری سیال و چندوجهی دارد.[۱] انتقال حکومت از بنی‌امیه به بنی‌عباس تنها اتفاقی سیاسی و منحصر به سده دوم نبود و روندی تحولی و تدریجی را در تمدن اسلامی شکل داد.[۲]

بر اساس یک تقسیم‌بندی بین محققان، در قرن دوم در جهان اسلام، اهل شام هوادار بنی‌امیه بودند، ولی اهالی کوفه دلبسته اهل‌بیت و امام علی(ع) شمرده می‌شدند. بصریون گرایش به مذهب عثمانی داشتند، و در بخش‌های دیگر سرزمین‌های اسلامی، هوادارانِ خوارج بیشتر بودند، و گرایش مردم مکه و مدینه به شیخین (ابوبکر و عمر) بود. به همین جهت، گفته شده که عباسیان تصمیم گرفتند حرکت خود را از خراسان آغاز کنند که هیچ‌یک از گرایش‌های فکری رایج در آن غلبه نداشت.[۳]

زیست شیعیان در تقیه در قرن دوم

شیعیان در زمان امویان و عباسیان بیش از همه گروه‌های دیگر گرفتار فشار، آزار، تعقیب و کشتار بودند[۴] و آنچه به بقای آنان کمک کرد زندگی در تقیه و هم‌زیستی با مخالفان بود.[۵] بخش زیادی از نیمه اول قرن دوم (۱۱۴-۱۴۸) دوران امامت امام صادق(ع) است. بر اساس یک پژوهش، بیشترین موارد تقیه به‌ویژه تقیه فقهی و نیز حمل روایات بر تقیه در روایات امام صادق(ع) مشاهده می‌شود، و همین نکته نشان می‌دهد که شیعیان و امامان شیعه در این دوران ناچار به رعایت تقیه بوده‌اند.[۶]

بر این اساس، ۵۳ روایت از ۱۰۶ روایت درباره تقیه که در کتاب بحار الانوار آمده است از امام صادق(ع) است که در نیمه اول قرن دوم می‌زیسته‌ است.[۷] به علاوه، روایات دیگری نیز درباره تقیه از امام صادق(ع) نقل شده که او از امامان پیش از خود نقل کرده است.[۸]

امام کاظم(ع) در ده‌سالی که در دوران خلافت منصور امامت را بر عهده داشت، به‌شدت زیر نظر حکومت بود و سیاست تقیه امام صادق(ع) را دنبال می‌کرد و با پیک‌های ویژه با شیعیان ارتباط برقرار می‌کرد.[۹] بنابر نقل تاریخ طبری، منصور، طالبیان بسیاری را کشته و اجساد آنان را مخفی کرده بود.[۱۰]

امامان شیعه در قرن دوم

امامان شیعه و خلفا در قرن دوم قمری
امامان شیعه و خلفا
(قرن دوم هجری قمری)
امامان
(دوره امامت)
خلفای هم‌عصر
امام باقر(ع)
(۹۵ - ۱۱۴ق)
عمر بن عبدالعزیز (۹۹ - ۱۰۱)
• یزید بن عبدالملک (۱۰۱ - ۱۰۵)
هشام (۱۰۵ - ۱۱۴)
امام صادق(ع)
(۱۱۴ - ۱۴۸ق)
هشام (۱۱۴ - ۱۲۵)
• ولید بن یزید (۱۲۵ - ۱۲۶)
• ابراهیم بن ولید (۱۲۶ - ۱۲۷)
• مروان بن محمد (۱۲۷ - ۱۳۲)
ابوالعباس سفاح (۱۳۲ - ۱۳۶)
منصور دوانیقی (۱۳۶ - ۱۴۸)
امام کاظم(ع)
(۱۴۸ - ۱۸۳ق)
• منصور دوانیقی (۱۴۸ - ۱۵۸)
مهدی عباسی (۱۵۸ - ۱۶۹)
هادی عباسی (۱۶۹ - ۱۷۰)
هارون عباسی (۱۷۰ - ۱۸۳)
امام رضا(ع)
( ۱۸۳ - ۲۰۳ق)
• هارون (۱۸۳- ۱۹۳)
امین عباسی (۱۹۳ - ۱۹۸)
مأمون عباسی (۱۹۸ - ۲۰۳)

قرن دوم قمری با سال‌های امامت امام باقر(ع) (از ۹۵ تا ۱۱۴ق) امام پنجم شیعیان آغاز شده است. بقیه نیمه اول این قرن نیز دوران امامت امام صادق (از ۱۱۴ تا ۱۴۸ق) است.[۱۱]

سال‌های نخستین قرن دوم زمان اوج‌گیری مشرب‌های فقهی و نقل روایات تفسیری است. بسیاری از عالمان اهل‌سنت این دوره وابسته به بنی‌امیه بوده و همین امر باعث شد امام باقر تلاش کند سنت پیامبر را فارغ از تحریف‌های خلفا و عالمان وابسته به آنان، احیا کند.[۱۲]

در این دوره، پس از فروکش کردن تنش‌های سیاسی بعد از حادثه کربلا و از بین‌رفتن زبیریان و یکپارچه‌شدن حاکمیت مروانیان، علمای اهل‌سنت از عرصه سیاست دور شده و بیشتر بر مسائل علمی تمرکز کردند. عمر بن عبدالعزیز در سال ۱۰۰ق، مقارن با دوران امامت امام باقر، دستور تدوین حدیث را صادر کرد. این وضعیت سبب شد امام باقر به ابراز و گسترش فقه اهل‌بیت اهتمام کند.[۱۳]

از سال ۱۱۱ق، دعوت عباسیان و درگیری‌های آنان با حکومت بنی‌امیه شروع شد که این وضعیت از اختناق بنی‌امیه کاست[۱۴] و به دلیل درگیری‌ها و جنگ‌هایی که بنی‌عباس برای رسیدن به قدرت آغاز کرده بودند، و نیز همزمانی با عصر تدوین علوم اسلامی، امام باقر(ع) و صادق(ع) توانستند به گسترش باورهای شیعه بپردازند.[۱۵] شاگردان متعددی از آن دو آموختند و احادیث بسیاری از این دو امام در فقه، اعتقادات و اخلاق نقل شد.[۱۶] در این دوره، فقه اهل‌بیت نیز که تا پیش از آن در قالب «فقه امامیه» شناخته می‌شد، توسط امام صادق مدون شد و در مسیر دستگاهی‌شدن قرار گرفت و اصطلاح مذهب جعفری در همین دوره، در عرض مذاهب دیگر اسلامی مانند حنفی و مالکی و شافعی رایج شد.[۱۷]

امامان شیعه، به‌ویژه امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع)، را از مؤثرترین افراد در جریان اعتقادی روزگار خودشان دانسته‌اند.[۱۸] شاگردان این دو مثل مؤمن الطاق، زراره و هشام بن حکم به‌خصوص در کوفه نقش فراوانی در مناظرات کلامی و توسعه دانش کلام داشته‌اند.[۱۹]

گفته شده که امامان شیعه در این دوره سازمان وکالت را با هدف حفظ ارتباط با شیعیان و جمع‌آوری وجوهات شرعی از طریق وکلایی در سرزمین‌های اسلامی، سامان دادند[۲۰] این نهاد در دوران امام کاظم(ع) گسترش فراوان یافت[۲۱] و با وجود صدماتی که به آن وارد شده بود، امام رضا(ع) آن را بازسازی کرد.[۲۲]

برخی از تاریخ‌پژوهان فعالیت امامان شیعه در قرن دوم را در سه دوره دسته‌بندی کرده‌اند: دوره فرهنگ‌سازی اسلامی به دست امام باقر و امام صادق، دوره مبارزه منفی با بهره‌گیری از مظلومیت امامان به دست امام کاظم، و دوره ضرورت انتقال حکومت به امامان که نتیجه فعالیت امام رضا(ع) است.[۲۳]

حوادث سیاسی مهم قرن دوم

در سال‌های آغازین سده دوم هجری که اعتراضات علیه امویان بالا گرفته بود و خلافت اموی نیز تضعیف شده بود، امام باقر که رهبر شیعیان بود تلاشی برای رسیدن به قدرت سیاسی نکرد.[۲۴] با ظهور قیام عباسی نیز امام صادق که رهبری شیعیان را بر عهده داشت، با این حرکت همراهی نکرد و دعوت عباسیان را رد کرد؛[۲۵] چنانکه پیش از آن از همراهی با قیام زید نیز پرهیز کرده بود. او حتی شیعیان را نیز از حرکت سیاسی و پیوستن به گروه‌های مسلح منع کرد.[۲۶]

سقوط بنی‌امیه و حکومت بنی‌عباس

عباسیان از سال ۱۰۰ق یعنی آخرین سال سده اول حرکت خود را شروع کردند و با توجه به مخالفت فرقه‌های گوناگون شیعه با حکومت بنی‌امیه و انتخاب شعار «الرضا من آل محمد» توانستند شیعیان را در مخالفت با بنی‌امیه با خود همراه کنند؛[۲۷] به‌گونه‌ای که علویان اساس قیام عباسیان علیه بنی‌امیه را شکل می‌دادند.[۲۸]

اما پس از به قدرت رسیدن بنی‌عباس، شیعیان متوجه شدند که عباسیان توجهی به خواست ایشان ندارند و حکومت را برای خودشان می‌خواهند. گفته شده که همین نکته زمینه‌ساز قیام‌های شیعیان علیه عباسیان بوده است.[۲۹]

قیام‌های زیدیان

قیام‌های زیدیان بخشی از تاریخ سیاسی قرن دوم را شکل می‌دهد. این قیام‌ها نخست با حرکت زید بن علی، فرزند امام سجاد(ع)، علیه حکومت بنی‌امیه آغاز شد و با حرکت یحیی فرزند زید در سال ۱۲۵ ادامه یافت. پیروان زید سپس با عباسیان علیه خلافت اموی همراه شدند، ولی بعد از به قدرت رسیدن عباسیان با آن‌ها دچار اختلاف شدند. در طول قرن دوم، زیدیان در پنج قیام حسنیان علیه عباسیان مثل قیام نفس زکیه و قیام ابراهیم بن عبدالله مشارکت داشتند.[۳۰]

قیام‌های حسنیان

خاندان حسنی یا حسنیان شاخه‌ای از بنی‌هاشم و فرزندان امام حسن مجتبی(ع) بودند[۳۱] و از جمله شیعیانی به‌شمار می‌روند که با حرکت عباسیان (نوادگان عباس بن عبدالمطلب) علیه بنی‌امیه همراهی کردند،[۳۲] ولی پس از پیروزی و به حکومت رسیدن عباسیان، به دلایل مختلفی با آن‌ها مخالفت کردند و در طول ۳۰ سال (از سال ۱۴۵ تا ۱۷۵ق) پنج بار علیه عباسیان قیام کردند.[۳۳]

مذاهب و مسائل اعتقادی قرن دوم

در قرن دوم هجری، جهان اسلام چند جریان اعتقادی و کلامی را درون خود داشت. در جمله‌ای که از امام کاظم نقل شده، یکی از شیعیان از گرایش به مُرجِئه، قَدَریه، معتزله، خوارج و زیدیه پرهیز داده شده است.[۳۴] اسماعیلیه، جهمیه، اهل حدیث، زندیقان و اهل کتاب نیز از جریان‌های دیگری هستند که در جامعه اسلامی قرن دوم حضور داشته‌اند.[۳۵]

مرجئه و مسئله ایمان

یکی از مهم‌ترین مباحث اعتقادی در این قرن، رابطه ایمان و عمل بود. مرجئه ایمان را امری قلبی می‌دانستند و برای مؤمن بودن نیازی به عمل نمی‌دیدند.[۳۶] در نقطه مقابل، خوارج قرار داشتند که مرتکب کبیره را مرتد و خارج از دین می‌دانستند[۳۷] و معتزله در میانه این دو گروه به منزلة بین المنزلتین معتقد شدند.[۳۸] امامان شیعه در این مسئله ارجاء را نفی می‌کردند.[۳۹]

عدل الهی و مشکل جبر

در مسئله جبر و اختیار، گروه‌هایی مثل جهمیه انسان‌ها را مجبور تصویر می‌کردند[۴۰] و برخی از معتزله طرفدار تفویض بودند[۴۱] ولی امامان شیعه نظریه اختیار را با عنوان امر بین الامرین تبیین کردند.[۴۲]

امامت و شخص امام

در سده‌های نخستین اسلامی، مسئله امامت و خلافت و پاسخ به این پرسش مطرح بود که چه کسی باید حاکم را تعیین کند؛[۴۳] اکثریت مسلمانان، یعنی اهل‌سنت و جماعت، پیرو مسیری بودند که از سقیفه بنی‌ساعده و خلافت ابوبکر آغاز شده بود.[۴۴] معتزله در این دسته قرار داشتند[۴۵] و گروه‌هایی از خوارج نیز حکومت را حق هر مسلمان صالح و درستکار می‌دانستند، و بدین ترتیب شرط قریشی، علوی یا عباسی بودن خلیفه را نمی‌پذیرفتند.[۴۶]

از بین گروه‌های شیعه، امامیه کسانی بودند که امامت را تابع نص و تعیین امام از سوی خداوند می‌دانستند، و در این قرن از امامت امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) پیروی می‌کردند.[۴۷] در این جریان چند انشعاب فرعی مثل اسماعیلیه و فطحیه و واقفیه[۴۸] ایجاد شد که در مورد شخص امام با جریان اصلی امامیه مخالف بودند.[۴۹] جریان دیگری که در بین شیعیان رخ نمود، زیدیان بودند که امامت را حق شخص فاطمی‌نسبی می‌دانستند که علیه ظلم و جور قیام کند و اعتقادی به نص بر امام نداشتند.[۵۰]

جریان‌های مذهبی درون‌شیعی

در دوران امام صادق(ع)، شیعیان به دو گروه بزرگ زیدی و جعفری تقسیم شدند که بعدها جریان جعفری به‌عنوان شیعیان امامیه شناخته شدند.[۵۱]

ظهور زیدیه

جریان زیدیه از جریا‌ن‌های مذهبی درون‌شیعی است که مدتی پس از قیام زید فرزند امام سجاد در سال ۱۲۲ق و مطرح کردن زید به عنوان پیشوا شکل گرفت.[۵۲] در سده دوم، جریان زیدیه هنوز جریانی منسجم و شکل‌یافته نبود و بیشتر درگیر قیام‌ها و حرکت‌های سیاسی بود. دیدگاه مشترک بین همه گروه‌های زیدیه این بود که هریک از فرزندان حسنین که قیام مسلحانه کند و مردم را فرا بخواند، امام خواهد بود، و امامت نیازی به نص ندارد. در این بین فرقه جارودیه که منکر امامت دو خلیفه اول بود و بین دانش اهل‌بیت و دانش عامه تفاوت می‌گذاشت، به امامیه نزدیک‌تر از سایر گروه‌های زیدیه (مثل بُتریه و سلیمانیه) بود. امامیانْ جارودیه را اقویا و بقیه را ضُعفا می‌خواندند.[۵۳]

غلات و غالیان

غالیان و جریان غلو از گروه‌های شیعی فعال در قرن دوم هجری به شمار می‌روند.[۵۴] غالیان گروهی بودند که از حد عقل و ایمان فراتر رفته و برای امامان فضایلی بیش از فضایل واقعی آن‌ها می‌ساختند.[۵۵] بنابر برخی پژوهش‌ها، این جریان پرشمار بوده و در سرتاسر قرن دوم حضور داشت.[۵۶] در سال‌های امامت امام باقر و امام صادق، ائمه را به خود مشغول کرد.[۵۷] در دوران امام کاظم نیز این جریان با راهبری شخصی به نام محمد بن بشیر کوفی تداوم داشت.[۵۸]

بر اساس پژوهش صفری فروشانی، تاریخ‌پژوه شیعه، در بخش زیادی از قرن دوم هجری ۲۲ فرقه با گرایش غالیانه در بین شیعیان گزارش شده است.[۵۹] جریان غلو در اواخر قرن دوم جریانی تضعیف‌شده به شمار می‌آمد ولی باز هم فعال بود[۶۰] و در این دوران امام رضا(ع) با این جریان مقابله می‌کرد.[۶۱]

انشعابات جدید درون شیعیان

در قرن دوم و از زمان امام صادق به بعد انشعاب‌هایی در درون شیعه ایجاد شد که به جز شاخه اصلی امامیه، فرقه‌های اسماعیلیه، افطحیه و ناووسیه نمونه‌های آن هستند.[۶۲] این فرقه‌ها تا انتهای قرن دوم و زمان امام رضا(ع) نیز حضور داشته‌اند.[۶۳]

جریان واقفیه از انشعابات درون تشیع بود که پس از درگذشت امام هفتم شیعیان در سال ۱۸۳ق ایجاد شد. این گروه رحلت امام کاظم را انکار کردند و امامت علی بن موسی فرزند امام کاظم را نپذیرفتند.[۶۴] گفته شده این جریان پرشمارترین، مناقشه‌برانگیزترین[۶۵] و خطرناک‌ترین[۶۶] فرقه منشعب از جریان اصلی امامیه بوده است. این گروه چند ویژگی مهم داشتند؛ سازمان وکالت در اختیار آنان بود و مردم به آن‌ها مراجعه می‌کردند، بخش زیادی از میراث حدیثی شیعه نزد آنها بود، کتاب‌هایی در دفاع از اندیشه خود نوشته بودند و نیز شخصیت‌های بزرگ شیعی به این جریان پیوسته بودند.[۶۷] همین ویژگی‌ها عامل مبارزه شدید امام رضا(ع)‌ با این فرقه بیان شده است.[۶۸]

شکل‌گیری علوم اسلامی

از ویژگی‌های سده دوم قمری تدوین علوم اسلامی است که در اثر تشویق‌های عمر بن عبدالعزیز برای تدوین سنت نبوی و دیگر معارف دینی، در سال‌های انتهایی قرن نخست آغاز شده بود.[۶۹] انتقال به دوره عباسی و آشنایی مسلمانان با فرهنگ‌های دیگر نیز شتابی مضاعف به روند تدوین داد.[۷۰]

شکل‌گرفتن شاخه‌هایی از مطالعات مثل مطالعات زبانی و ادبی، کوشش‌هایی در باب اخبار و تاریخ و رجال و آشنایی با فلسفه و علوم محض ایرانی و یونانی نیز در قرن دوم پایه‌گذاری شد.[۷۱] برخی از این دانش‌ها به طور مستقیم دینی محسوب نمی‌شدند ولی در علوم دینی تأثیر داشتند.[۷۲]

در سده دوم، اصلی‌ترین مکاتب ماندگار یا دیرپای کلامی پدیده آمده یا شکل باثبات خود را یافته‌اند و در مقابل، فرقه‌های ضعیف یا ناسازگار با شرایط اجتماعی از بین رفته‌اند.[۷۳]

طرح مباحث پیچیده و نظری در اثر ارتباط مسلمانان با فرهنگ‌ها و ادیان دیگر، یا ترجمه آثار فلسفی و دینی، از ویژگی‌های قرن دوم قمری دانسته شده است[۷۴] که بحث خلق قرآن و صفات خداوند از نمونه‌های آن است.[۷۵]

با آغاز دوره عباسی، دوران ترجمه علوم سایر ملل و تمدن‌ها در سرزمین اسلامی نیز آغاز شد.[۷۶] تا پیش از این دوران، عالمان تنها به علوم شریعت، ادبیات عرب و مقدار کمی به طب می‌پرداختند.[۷۷] اوج نهضت ترجمه را در زمان هارون و مأمون عباسی دانسته‌اند.[۷۸]

نگارش اصول حدیثی در قرن دوم

قرن دوم هجری را زمان آغاز یا دوران رواج اصل‌نگاری شیعیان در علم حدیث دانسته‌اند.[۷۹] اصل به کتاب حدیثی‌ای می‌گویند که نویسندهٔ آن احادیث را مستقیماً یا با یک واسطه، از معصوم شنیده و نوشته است.[۸۰] و مشهور است که تعداد آن‌ها به چهارصد اصل می‌رسیده است.[۸۱]

گروهی از عالمان شیعه همچون شهید اول، محقق حلی و میرداماد می‌گویند اصل‌ها در زمان امام صادق یا اندکی پیش و پس از آن نوشته شده‌اند.[۸۲] آقابزرگ تهرانی، در الذریعه نوشته است تاریخ دقیق تألیف اصول مشخص نیست؛ اما می‌دانیم به‌جز شمار بسیار اندکی، همه آن‌ها را اصحاب امام صادق(ع) نوشته‌اند.[۸۳] از نظر او چون در این دوره، حاکمان مشغول نزاع‌های سیاسی بودند و فرصت سخت‌گیری بر امامان را نداشتند. ازاین‌رو مانعی سر راه امامان برای نشر آموزه‌های دینی نبود و راویان شیعه با خیال راحت در مجالس درسی عمومی و خصوصی آن‌ها حاضر می‌شدند و روایاتی را که از آن‌ها فرا می‌گرفتند، می‌نوشتند.[۸۴]

مجید معارف در کتاب تاریخ عمومی حدیث، بر این باور است که همه کتاب‌های اصول در زمان امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) نوشته شده‌اند.[۸۵] شاهد او این است که بیشتر احادیث موجود در اصول از این سه امام است.[۸۶]

کتاب‌های شیعیان در قرن دوم

از قرن دوم قمری، کتاب‌هایی به نام امامان شیعه باقی مانده است که درباره انتساب برخی از آن‌ها به امامان موافقان و مخالفانی وجود دارد؛ مثل توحید مفضل،[۸۷] صحیفة الرضا،[۸۸] و طب الرضا(ع).[۸۹] هم‌چنین کتاب‌هایی به قلم شیعیان و اصحاب ائمه از این دوران باقی مانده است. کتاب‌هایی مثل: تفسیر ابوحمزه ثمالی،[۹۰] تفسیر مقاتل بن سلیمان،[۹۱] تفسیر ابوالجارود،[۹۲] مسائل علی بن جعفر،[۹۳] کتاب الدیات ابن ابجر کنانی،[۹۴] تسمیة من قتل مع الحسین درباره شهدای واقعه کربلا،[۹۵] و وقعة صفین.[۹۶]

مذهب فقهی جعفری

مذهب شیعه که تا قرن اول هجری بیشتر با مخالفت سیاسی با نظام موجود شناخته می‌شد،[۹۷] در قرن دوم و در زمان امام باقر(ع) به صورت یک مکتب فقهی و حقوقی مجزا نیز خود را نشان داد و کم‌کم و بعد از بالاگرفتن مباحث کلامی و اعتقادی، شیعیان با راهنمایی امام صادق(ع) باورهای کلامی خود را نیز تبیین کردند و شیعه در آغاز دوره عباسیان به عنوان یک مکتب سیاسی، حقوقی و اعتقادی مستقل شناخته می‌شد.[۹۸] در این دوره، تشیع گسترش فراوانی یافت و بر تعداد شیعیان افزوده شد.[۹۹]

ظهور سه فقیه شاخص اهل‌سنت

قرن دوم قرنی است که سه فقیه از چهار فقیه شاخص اهل‌سنت در آن زیسته و مکتب فقهی خود را تدوین کرده‌اند[۱۰۰] و در واقع نقطه آغاز دوران ائمهٔ مذاهب فقهی است.[۱۰۱] ابوحنیفه و شافعی در بغداد مرکز خلافت اسلامی،[۱۰۲] و مالک در مدینه زندگی می‌کردند.[۱۰۳] احمد حنبل نیز نیمه نخست عمر خود را در این قرن سپری کرد.[۱۰۴]

جغرافیای تشیع در قرن دوم

سرزمین‌های شیعه‌نشین در قرن دوم را می‌توان به طور کلی در سه بخش ۱. شبه‌جزیره عربستان و عراق، ۲. ایران و خراسان بزرگ، و ۳. آفریقا دسته‌بندی کرد.

شبه‌جزیره و عراق

در قرن دوم هجری، جغرافیای تشیع نسبت به قرن اول گسترش بیشتری پیدا کرد. در قرن اول، شیعیان در مدینه، یمن، کوفه، بصره و جبل‌عامل حضور داشتند.[۱۰۵] در مدینه هر چند تشیع پایگاه استواری نداشت، ولی به دلیل حضور امامان شیعه، رفت و آمد شیعیان به این شهر برای دیدار با آنان و زیارت حرم پیامبر اکرم (ص) گسترده بود.[۱۰۶]

کوفه در این دوره مرکز جریان تشیع محسوب می‌شد و تشیع از کوفه به سایر شهرها منتقل شد.[۱۰۷] با بنیادگذاری شهر بغداد در سال ۱۴۵ق شیعیان نیز از شهرهای دیگر به بغداد پیوستند. تشییع جنازه امام کاظم(ع) در بغداد نشان‌دهنده حضور جدی شیعیان در بغداد آن روز است.[۱۰۸]

ایران و خراسان

در اوایل سده دوم، حرکت مبلغان بنی‌هاشم به خراسان تشیع را به آن سرزمین برد؛[۱۰۹] هر چند گفته شده که تا پیش از ورود امام رضا(ع) به خراسان، تشیع در این منطقه بیش از آنکه اعتقادی باشد سیاسی بوده است.[۱۱۰] آغاز حرکت عباسیان از خراسان و همراهی مردم با شعار الرضا من آل محمد نشانگر حضور محبان اهل‌بیت در این منطقه است.[۱۱۱] گزارشاتی از حضور دوستداران اهل‌بیت در قرن دوم در نیشابور،[۱۱۲] بلخ،[۱۱۳] و بیهق،[۱۱۴] در منابع پژوهشی ذکر شده است.

با مهاجرت خاندان اشعری به قم، این منطقه نیز به یکی از کانون‌های تشیع تبدیل شد[۱۱۵] آوه، شهری در نزدیکی قم نیز از شهرهای شیعه‌نشین در قرن دوم دانسته شده است.[۱۱۶]

شهر ری نیز از مناطقی است که در قرن دوم و به‌ویژه پس از انقراض بنی‌امیه به تشیع گرایش پیدا کرده است و وجود مقبره‌ای به نام حمزه فرزند امام کاظم(ع) و برخی دیگر از اولاد او در ری، مؤید حضور تشیع در این شهر دانسته شده است.[۱۱۷] همچنین گزارش شده است که در قرن دوم کسانی وکیل امامان شیعه در اهواز بوده‌اند و همین نکته نشانگر حضور تشیع در اهواز است.[۱۱۸]

آفریقا

مصر از مناطقی است که در قرن دوم نشانه‌های زندگی شیعیان در آن گزارش شده است؛ مثل سکونت برخی از خاندان اهل‌بیت مانند اسماعیل بن موسی بن جعفر، اصحاب امامان شیعه و مزار سیده نفیسه (درگذشته ۲۰۸ق) در آن.[۱۱۹] در مغرب (مراکش) نیز دولت ادریسیان در قرن دوم پایه‌گذاری شد که گرایش معتزلی و زیدی داشت و آن را جزو جریانات تشیع سیاسی شمرده‌اند.[۱۲۰]

شیعیان نامدار در قرن دوم

در قرن دوم هجری به دلیل بسط و توسعه فعالیت علمی و تبلیغی امامان شیعه و نیز شکل‌گیری شبکه وکالت، شیعیان بسیاری در عرصه عمومی به عنوان راوی و عالم شناخته شدند.

اصحاب اجماع

اصحاب اجماع به ۱۸ نفر از راویان شیعه و یاران امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) گفته می‌شود که در قرون دوم می‌زیسته‌اند و معروف است که همه شیعیان این افراد را ثقه و قابل اعتماد می‌دانند.[۱۲۱]

بعضی از رجالیان به جای ابو بصیر اسدی، ابو بصیر مرادی را ذکر کرده‌اند که هر دو جزو اصحاب آن دو امام هستند و گاه این دو را با هم اشتباه می‌گیرند.[۱۲۳] کشی هم‌چنین خاطر نشان کرده است که برخی از امامیان، به جای حسن بن محبوب، کسانی چون حسن بن علی بن فَضّال، فَضالَة بن ایوب و عثمان بن عیسی را مطرح کرده‌اند.[۱۲۴]

دیگر شیعیان نامدار

پانویس

  1. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۱.
  2. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۱.
  3. اللیثی، جهاد الشیعة فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶-۵۷.
  4. هاونگی، «تقیه و امام صادق(ع)»، ص۳۵۰.
  5. هاونگی، «تقیه و امام صادق(ع)»، ص۳۵۰.
  6. هاونگی، «تقیه و امام صادق(ع)»، ص۳۵۱.
  7. هاونگی، «تقیه و امام صادق(ع)»، ص۳۵۲.
  8. هاونگی، «تقیه و امام صادق(ع)»، ص۳۵۲.
  9. منتظر القائم، «دگرگونی‌های فکری و فرهنگی عصر امام کاظم(ع)»، ص۳۱-۳۲.
  10. طبری، تاریخ الامم و الملوک، بی‌تا، ج۸، ص۱۰۴-۱۰۵.
  11. محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۵.
  12. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۲.
  13. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۳.
  14. محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۳.
  15. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۵۳.
  16. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۵۳.
  17. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۵۱.
  18. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۴.
  19. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۴.
  20. آقانژاد، «امام کاظم(ع) و حاکمیت وقت»، ص۴۸۴.
  21. آقانژاد، «امام کاظم(ع) و حاکمیت وقت»، ص۴۸۴.
  22. پاکتچی، «اندیشه سیاسی در تعالیم امام رضا(ع)»، ص۱۴۷.
  23. بشیر، «رویکردهای اجتماعی در گفتمان روایی امام صادق(ع)»، ص۷۸-۷۹.
  24. مدرسی طباطبائی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۴۰۰ش، ص۳۴.
  25. مدرسی طباطبائی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۴۰۰ش، ص۳۶.
  26. مدرسی طباطبائی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۴۰۰ش، ص۳۶.
  27. اللیثی، جهاد الشیعه فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۴۷.
  28. اللیثی، جهاد الشیعه فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵.
  29. اللیثی، جهاد الشیعه فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۴۸.
  30. حسینیان مقدم و توحیدی‌نیا، «تعاملات سیاسی زیدیان و حسنیان»، ص۸۱-۸۳.
  31. الهی‌زاده، جنبش حسنیان، ۱۳۸۵ش، ص۴۵.
  32. الهی‌زاده، جنبش حسنیان، ۱۳۸۵ش، ص۱۵.
  33. الهی‌زاده، جنبش حسنیان، ۱۳۸۵ش، ص۱۶.
  34. مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۲۲.
  35. منتظرالقائم، «دگرگونی‌های فکری و فرهنگی عصر امام کاظم(ع)»، ص۳۴-۴۷.
  36. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۶۶.
  37. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۲.
  38. بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۸۱.
  39. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۹۴.
  40. بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۱۹.
  41. بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۰۳.
  42. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۷۸.
  43. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۲۸۳.
  44. میرحسینی، «تعامل امام رضا با مهم‌ترین جریان‌های فکری-کلامی غیرشیعی»، ص۳۲۳-۳۲۵.
  45. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۱۸۲.
  46. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۲۲۵.
  47. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۲۵۵.
  48. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۹۵.
  49. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۰.
  50. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۸۷.
  51. مدرسی طباطبائی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۴۰۰ش، ص۳۲.
  52. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۸.
  53. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۹.
  54. میرحسینی، «امام رضا(ع) و جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۲۸.
  55. میرحسینی، «امام رضا(ع) و جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۲۸.
  56. میرحسینی، «امام رضا(ع) و جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۲۸-۲۲۹.
  57. حاجی‌زاده، «جریان غلو در دوره امام کاظم(ع)»، ص۱۲۴.
  58. حاجی‌زاده، «جریان غلو در دوره امام کاظم(ع)»، ص۱۲۴.
  59. صفری فروشانی، غالیان، ۱۳۷۸ش، ص۹۰-۱۲۵.
  60. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۲۸.
  61. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۲۹-۲۳۰.
  62. سرافزاری، «امام کاظم(ع) و فرقه‌های انحرافی»، ص۱۰۶-۱۰۷.
  63. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۲۴.
  64. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۱۱.
  65. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۱۲.
  66. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۱۳.
  67. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۱۳.
  68. میرحسینی، «امام رضا(ع) جریان‌های داخلی امامیه»، ص۲۱۳-۲۲۳.
  69. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۲.
  70. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۱.
  71. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۳.
  72. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۳.
  73. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۳.
  74. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۳.
  75. پاکتچی، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع)»، ص۳۱.
  76. محرمی، نقش امامان شیعه در شکل‌گیری و توسعه تمدن اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۴۹.
  77. محرمی، نقش امامان شیعه در شکل‌گیری و توسعه تمدن اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۴۹.
  78. محرمی، نقش امامان شیعه در شکل‌گیری و توسعه تمدن اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۵۰.
  79. طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۵-۲۰۶.
  80. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲۶؛ فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۷.
  81. حسین جلالی، دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مؤسسةالاعلمی، ص۲۶.
  82. طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۵-۲۰۶.
  83. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳۰-۱۳۱.
  84. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲.
  85. معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۶۱.
  86. معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۶۴-۲۶۵.
  87. آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۴۸۲.
  88. آقابزرگ تهرانی، الذّریعة، ۱۴۰۸ق، ج۲۴، ص۱۴۹.
  89. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۲۵۸.
  90. محرمی، امامان شیعه و علوم اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۱۱۳.
  91. محرمی، امامان شیعه و علوم اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۱۱۱.
  92. محرمی، امامان شیعه و علوم اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۱۱۱.
  93. حسینی، «مقدمه»، ص۱۰.
  94. قزوینی، کتاب عبد الله بن الجبر، ۱۴۰۵ق، ص۱۳۹.
  95. اسفندیاری، کتاب‌شناسی تاریخی امام حسین، ۱۳۸۰ش، ۵۷ص.
  96. محرمی، امامان شیعه و علوم اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۲۳۲.
  97. مدرسی طباطبائی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۴۰۰ش، ص۳۰.
  98. مدرسی طباطبائی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۴۰۰ش، ص۳۰-۳۱.
  99. سرافزاری، «امام کاظم(ع) و فرقه‌های انحرافی»، ص۱۰۲.
  100. منتظرالقائم، «دگرگونی‌های فکری و فرهنگی عصر امام کاظم(ع)»، ص۵۴.
  101. مدیرشانه‌چی، تاریخ فقه مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۱-۱۶۳.
  102. مدیرشانه‌چی، تاریخ فقه مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۶.
  103. مدیر شانه‌چی، تاریخ فقه مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۹.
  104. مدیر شانه‌چی، تاریخ فقه مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹.
  105. محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۹-۱۸۲.
  106. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ۴۱۵.
  107. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۳۶۲.
  108. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان، ۱۳۹۴ش، ص۲۰۲.
  109. محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۵.
  110. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان، ۱۳۹۴ش، ص۲۳۸-۲۳۹.
  111. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان،۱۳۹۴ش، ص۲۴۰-۲۴۱.
  112. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان،۱۳۹۴ش، ص۲۴۳؛ جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۱۷۲.
  113. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان،۱۳۹۴ش، ص۲۴۵.
  114. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان،۱۳۹۴ش، ص۲۴۷.
  115. محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۷.
  116. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۱۷۰.
  117. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان،۱۳۹۴ش، ص۲۱۸.
  118. سامانی، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان،۱۳۹۴ش، ص۲۳۲؛ جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۱۹۳.
  119. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۵۳۵-۵۳۶.
  120. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۵۴۹.
  121. خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۹-۶۳.
  122. کشی، معرفه الرجال، ص۵۵۶؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۵۷-۵۸.
  123. خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۵۷.
  124. کشی، معرفه الرجال، ص۵۵۶.
  125. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۳۹.
  126. حسینیان مقدم و دیگران، «اصحاب امامان شیعه و سیره‌نگاری»، ص۱۲.
  127. حسینیان مقدم و دیگران، «اصحاب امامان شیعه و سیره‌نگاری»، ص۱۴.
  128. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۳۳.
  129. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۴۳.
  130. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۳۸.
  131. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۳۸.
  132. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۴۹.
  133. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۷۰.
  134. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۷۶.
  135. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۷۶.
  136. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۷۸.
  137. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۵۷۷.

منابع

  • اسفندیاری،‌ محمد، کتاب‌شناسی تاریخی امام حسین(ع)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • الهی‌زاده، محمدحسن، جنبش حسنیان؛ ماهیت فکری و تکاپوی سیاسی، شیعه‌شناسی، قم، ۱۳۸۵ش.
  • آقابزرگ طهرانی‌، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • آقانژاد، شکرالله،‌ «امام کاظم(ع) و حاکمیت وقت»، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه حضرت امام موسی کاظم(ع)، ج۱، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۹۲ش.
  • بشیر، حسن، «رویکردهای اجتماعی در گفتمان روایی امام صادق(ع): مقدمه‌ای بر گفتمان دینی روایی»، در ابعاد شخصیت و زندگی امام صادق علیه السلام، به کوشش احمد پاکتچی، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ۱۳۹۱ش.
  • بدوی، عبدالرحمن، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ترجمه: حسین صابری، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۴ش.
  • پاکتچی، احمد، «اندیشه سیاسی در تعالیم امام رضا(ع)»، در ابعاد شخصیت و زندگی امام رضا(ع)، دانشگاه امام صادق، تهران، ۱۳۹۳ش.
  • پاکتچی، احمد، «شرایط علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع) و بستر شکل‌گیری مذهب جعفری»، در ابعاد شخصیت و زندگی امام صادق علیه السلام، به کوشش احمد پاکتچی، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ۱۳۹۱ش.
  • جعفریان، رسول، اطلس شیعه، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۹۱ش.
  • جعفریان،‌ رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، دلیل ما، قم، ۱۳۸۷ش.
  • حاجی‌زاده، یدالله، «جریان غلو در دوره امام کاظم(ع) با تکیه بر عقایدغالیانه محمد بن بشیر»، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه حضرت امام موسی کاظم(ع)، ج۲، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۹۲ش.
  • حسینیان مقدم، حسین؛ توحیدی‌نیا، روح‌الله، «تعاملات سیاسی زیدیان و حسنیان (در قیام‌های مشترک ۱۴۵ تا ۱۷۶ق)»، فصلنامه پژوهش‌های تاریخی، شماره ۲۴، زمستان ۱۳۹۳ش.
  • حسینیان مقدم، حسین؛ منتظرالقائم، اصغر؛ چلونگر، محمدعلی، «اصحاب امامان شیعه و سیره‌نگاری»، فصلنامه شیعه‌شناسی، شماره ۴۲، تابستان ۱۳۹۲ش.
  • حسینی جلالی، سید محمدحسین، دراسة حول الاصول الاربعماءة، مؤسسة الاعلمی، تهران، ۱۳۹۴ق.
  • حسینی، سید محمدرضا، «مقدمه»، در علی بن جعفر، مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، تحقیق: مؤسسة آل‌البیت(ع) لإحیاء التراث، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق/۱۳۶۸ش.
  • خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌نا، بی‌جا، ۱۳۷۲ش.
  • سرافرازی، عباس، «امام کاظم(ع) و فرقه‌های انحرافی»، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه حضرت امام موسی کاظم(ع)، ج۲، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۹۲ش.
  • سامانی، سید محمود، مناسبات اهل‌بیت با ایرانیان، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۹۴ش.
  • سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۱ش.
  • صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۳ش.
  • طباطبایی، سید کاظم، مسندنویسی در تاریخ حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۷ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بی‌نا، لبنان، بی‌تا.
  • فضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، مؤسسة ام القری، لبنان، ۱۴۲۰ق.
  • قزوینی، نصر الله، کتاب عبد الله بن الجبر، الأصول الستة عشر، قم،‌ دار الشبستری، ۱۴۰۵ق.
  • کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • اللیثی، سمیره مختار، تحقیق: سامی الغریری، دار الکتاب الاسلامی، قم، ۱۴۲۸ق.
  • محرمی، غلامحسن، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان غیبت صغری، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۸۲ش.
  • محرمی، غلامحسن، نقش امامان شیعه در شکل‌گیری و توسعه تمدن اسلامی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۹۰ش.
  • مدرسی طباطبائی، سید حسین، مکتب در فرایند تکامل، ترجمه هاشم ایزدپناه، کویر، تهران، ۱۴۰۰ش.
  • مدیر شانه‌چی، کاظم، تاریخ فقه مذاهب اسلامی، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۹ش.
  • معارف،‌ مجید، تاریخ عمومی حدیث، کویر، تهران،‌ ۱۳۷۷ش.
  • مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، مؤسسة آل البیت، قم، ۱۴۱۳ق.
  • منتظرالقائم، اصغر، «دگرگونی‌های فکری و فرهنگی عصر امام کاظم(ع)»، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه حضرت امام موسی کاظم(ع)، ج۲، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۹۲ش.
  • میرحسینی، یحیی، «امام رضا(ع) و جریان‌های داخلی امامیه»، در ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا(ع)، به اهتمام: مرتضی سلمان‌نژاد، جلد ۱، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ۱۳۹۲ش.
  • میرحسینی، یحیی، «تعامل امام رضا با مهم‌ترین جریان‌های فکری - کلامی غیرشیعی»، در ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا(ع)، به اهتمام: مرتضی سلمان‌نژاد، جلد ۲، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ۱۳۹۲ش.
  • هاونگی، حسین، «تقیه و امام صادق(ع)»، در ابعاد شخصیت و زندگی امام صادق علیه السلام، به کوشش احمد پاکتچی، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ۱۳۹۱ش.