فَطَحیّه یا أفطَحیه معتقدان به امامت عبدالله پسر امام جعفر صادق(ع) ملقب به اَفطَح. پس از شهادت امام ششم شیعیان، پسر بزرگ وی، عبدالله، ادعای جانشینی امام را نمود. او با نقل این روایت از قول پدرش که: «امامت هر امام به پسر بزرگ او منتقل میشود»، عدهای را دور خود جمع نمود.
اطلاعات کلی | |
---|---|
مؤسس | عبدالله افطح |
قدمت | زمان امامت امام کاظم(ع) |
علل پیدایش | ادعای امامت عبدالله فرزند بزرگ امام صادق(ع) |
اطلاعات دینی | |
از فرقههای | شیعة |
باورها | باور به امامت عبدالله فرزند بزرگ امام صادق(ع) |
رهبران/امامان | عبدالله افطح |
ادعای او دوام چندانی نیافت و عبدالله هفتاد روز پس از شهادت امام صادق(ع) از دنیا رفت و چون فرزند و جانشینی نداشت، پیروان وی سرگردان شده، عموما به امامت امام کاظم(ع) بازگشتند و عمر این عقیده در همان ابتدای ظهور به پایان رسید.
برخی از بزرگان شیعه مانند بنی فضّال نیز به عبدالله گرویدند؛ ولی بسیاری از آنان در میانه راه و یا با مرگ وی از این مسیر بازگشتند.
علت نام گذاری
علت نامگذاری این عده به فطحیه یا افطحیه را یکی از این امور ذکر کردهاند:
- شهرت عبدالله به افطح بهدلیل بزرگی سرش (افطح الرأس) و یا بزرگی پا (افطح الرجلین).
- عدهای نیز ریاست فردی به نام عبدالله بن فطیح از اهالی کوفه را بر این جماعت علت نامگذاری این فرقه به فطحیه میدانند.[۱]
سرگذشت عبدالله افطح
عبدالله فرزند امام صادق(ع) و پس از اسماعیل بزرگترین فرزند وی بهشمار میرفت. مادر وی فاطمه بنت حسین بن علی بن حسین بود.[۲]
مطابق با برخی منابع تاریخی وی به تفکرات مرجئه و حشویه [یادداشت ۱] گرایش داشته تا جایی که امام صادق(ع) او را مرجئه کبیر خطاب میکرد. به همین دلیل نیز عبدالله از جانب پدر طرد شده بود.[۳]
بعد از شهادت امام صادق(ع)، عبدالله خود را جانشین پدر معرفی کرد و در جایگاه وی قرار گرفت و غسل و کفن و دفن پدر را عهدهدار شده و انگشتر آنحضرت را به دست کرد.[۴] وی با استناد به این نقل از امام صادق(ع) که: «امامت هر امام به پسر بزرگ او منتقل میشود» مردم را گرد خود جمع کرد.
عبدالله هفتاد روز پس از شهادت امام صادق(ع)از دنیا رفت و هیچ فرزندی از او برجای نماند.[۵] در نتیجه اعتقاد به امامت عبدالله افطح نیز پایان یافت و بیشتر پیروان او به امامت امام کاظم(ع) معتقد گردیدند.[۶]
مشاهیر فطحیه
در ابتدای ادعای عبدالله بسیاری از بزرگان اصحاب امام صادق(ع) نیز ادعای او را پذیرفته و وی را جانشین واقعی آن امام دانستند، مشهورترین این افراد عبارتند از:
- عبدالله بن بکیر[۷]
- عمار بن موسی ساباطی[۸]
- اسحاق بن عمار ساباطی[۹]
- علی بن اسباط[۱۰]
- یونس بن یعقوب[۱۱]
- علی بن حدید بن حکیم[۱۲]
- حسن بن علی بن فضال[۱۳].
- احمد بن الحسن بن علی بن فضال[۱۴]
بنابر شواهد تاریخی، بسیاری از این افراد از اعتقاد به عبدالله افطح بازگشتند و در مورد برخی دیگر نیز سندی درباره بازگشت یا ادامه این اعتقاد، در تاریخ وجود ندارد.
اعتبار روایات
از منابع رجالی استنباط میشود فطحیه، علیرغم اعتقادشان، از راویان موثق و مورد اعتماد امامان و عالمان شیعه هستند. بهعنوان نمونه، از امام عسکری(ع) درباره اعتبار روایات نقل شده توسط بنی فضال که از فطحیه بودند سؤال شد. ایشان در جواب فرمود:
- خُذوا ما رَوَوا و ذَروا ما رَأوا: به روایات آنان عمل کنید؛ ولی معتقدات آنها را کنار بگذارید.»[۱۵]
همچنین به گفته شیخ طوسی در کتاب العدة، اگر راوی از فرق شیعه مانند فطحیه، ناووسیه و واقفه بود و در امانت مورد اطمینان بود، در صورتی که روایتی برخلاف روایتش نباشد و امامیه برخلاف آن عمل نکرده باشد، باید به روایاتش عمل شود و به همین جهت است که امامیه به روایات عبدالله بن بکیر و.. از فطحیه و روایات سماعة بن مهران، علی بن ابیحمزه، عثمان بن عیسی رواسی و... از واقفه و نیز روایات بنی فضال و.. عمل میکنند.[۱۶]
علامه حلی[۱۷] و ابن داود حلی[۱۸] عمار بن موسی ساباطی را در بخش ضعفای کتابهای رجال آوردهاند که گفته شده به خاطر فطحی بودنش تا پایان عمر بوده است.[۱۹] شیخ طوسی، گفته است بر فرض که عمار ساباطی فطحی باشد، ضرری به وثاقت او در نقل روایت نمیزند.[۲۰]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۵۲۴.
- ↑ شهرستانی، ملل و نحل، ج ۱، ص۱۴۸.
- ↑ مفید، الفصول المختارة، ص۳۱۲.
- ↑ شهرستانی، ملل و نحل، ج ۱، ص۱۴۸.
- ↑ شهرستانی، ملل و نحل، ج ۱، ص۱۴۸.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۵۲۵.
- ↑ طوسی، الفهرست، ص۱۷۳.
- ↑ طوسی، الفهرست، ص۱۸۹.
- ↑ طوسی، الفهرست، ص۵۴.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۸۵۳.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۶۸۲.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۸۴۰.
- ↑ نجاشی، رجال، ص۳۵
- ↑ طوسی، الفهرست، ص۶۷.
- ↑ طوسی، الغیبة، ص۳۹۰.
- ↑ طوسی، العدة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ۱۴۰۲ق، ص۲۴۴-۲۴۳.
- ↑ ابن داود، الرجال، الشریف الرضی، ص۲۸۹.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۲، ص۲۶۳.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۰۱.
یادداشت
- ↑ این فرقه همان افراطیون اهل سنت هستند که به نظر عقلی بیاعتناء بوده و این نظرات را بدعت میدانند. (معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۴ق، ج ۶، ص۴۳۶.)
منابع
- ابن داوود حلی، حسن بن علی، الرجال، منشورات الشریف الرضی، بیتا.
- خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر آثار شیعه، ۱۴۱۰ق/۱۳۶۹ش.
- شهرستانی، الملل و النحل، مکتبه الانجلو المصریه، افست منشورات الشریف الرضی، قاهره.
- طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث.
- طوسی، محمد بن حسن، العدة فی اصول الفقه، قم، ستاره، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، به تحقیق طهرانی، عبادالله ناصح، علی احمد، مؤسسة المعارف الاسلامیة، قم، ۱۴۱۱ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، نشرالفقاهة، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تحقیق حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تحقیق محمدصادق بحرالعلوم، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۲ق.
- محدث نوری، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام قم، ۱۴۰۸ ق.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، تحقیق سید علی میرشریفی، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ ق.
- نباطی بیاضی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، کتابخانه حیدریه، نجف، ۱۳۸۴ ق.
- نجاشی، احمد بن علی، رجالالنجاشی، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۴ق.