جزیرة العرب
کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
جزیرة العرب یا شبه جزیره عربستان پهناورترین شبهجزیره جهان، واقع در جنوبغربی آسیا است. این شبه جزیره میان آبهای خلیج فارس، دریاهای عمان و عرب در مشرق، اقیانوس هند و خلیج عدن در جنوب و دریای سرخ در مغرب قرار دارد و بهسبب محاصره با دریاها و رودها ـ از جمله فرات در قسمت شمالی آن ـ که شبهجزیره را تقریباً بهصورت جزیره در آورده است، اکثر جغرافیانویسان و مورخان قدیم و جدید آن را جزیرة العرب خواندهاند.
جزیرة العرب مشتمل بر كشورهای عربستان سعودی و یمن در جنوب، عمان و امارات متحده در مشرق، کویت در شمال و قطر در ساحل جنوبی خلیجفارس است.
بنابر روایات دینی، نخستینبار یکتاپرستی در زمان حضرت ابراهیم در جزیرةالعرب ترویج شد و آیین توحید در حجاز و بهویژه مکه رواج یافت. جزیرة العرب خاستگاه دین اسلام است و پیامبر اکرم(ص) دعوت خویش را در این منطقه از جهان آغاز کرد.
مکان
جزیرة العرب میان آبهای خلیج فارس، دریاهای عمان و عرب در مشرق، اقیانوس هند و خلیج عدن در جنوب و دریای سرخ در مغرب قرار دارد. بهسبب جریان رودها، از جمله فرات در قسمت شمالی این سرزمین، که شبهجزیره را تقریباً بهصورت جزیره در آورده است، اکثر جغرافیانویسان و مورخان قدیم و جدید آن را جزیرة العرب نامیدهاند.[۱]
اختلاف درباره حد شمالی
حد شمالی جزیرة العرب مورد اختلاف است:
بهنظر ابنحائک و یاقوت، این سرزمین از شمال هم با آب محصور است و به همین دلیل آنجا را جزیره نامیدهاند. آنها فرات را مرز شمالی جزیره العرب ذکر کرده و نوشتهاند فرات از سرزمین روم سرچشمه میگیرد و در منطقه قِنَّسرین جریان مییابد و به جزیره و سواد عراق میرسد و سپس در ناحیه بصره و اُبُلَّه به دریا میپیوندد و تا آبادان ادامه مییابد و بدینترتیب مرز شمالی جزیرة العرب را تشکیل میدهد.[۲]
در گزارشهایی، شمال جزیرة العرب به صورت خطی فرضی ذکر شده که از شهر غَزّه در فلسطین آغاز میشود و پس از عبور از دمشق و فرات، به خلیج فارس منتهی میگردد[۳] یا به صورت خطی فرضی در شمال سوریه و عراق است که با امتداد آن، هلال خصیب بخشی از جزیرة العرب میشود.[۴] کحّاله نیز حدشمالی جزیرة العرب را شهر رَقّه در سوریه دانسته است.[۵]
همچنین میتوان مرز شمالی جزیره العرب را خط فرضی دیگری دانست که از خلیج عَقَبه تا مصبّ اروندرود در خلیج فارس امتداد دارد.[۶] در این قسمت بخشهایی از کشورهای اردن و عراق قرار میگیرد.
گاهی نیز شبهجزیره سینا نیز جزو جزیرة العرب و در قسمت شمالی آن ذکر میشود.[۷]
کشورهای جزیرة العرب
جزیرة العرب مشتمل است بر این كشورها: عربستان سعودی و یمن در جنوب، عمان و امارات متحده عربی در مشرق، کویت در شمال و قطر در ساحل جنوبی خلیجفارس.[۸]
کشور فعلی بحرین از نظر طبیعی جزو جزیره العرب نیست؛ با اینحال، در منابع گاهی جایی به نام بحرین بخشی از آن معرفی شده است[۹] که با بحرین کنونی متفاوت است.
مساحت
تعیین مساحت دقیق جزیره العرب، با توجه بهتفاوتهای مرز شمالیآن، اندكیمشكلاست، با اینحال مساحت ۰۰۰، ۵۹۰، ۲ كیلومترمربع برای این سرزمین، كه حدود ۴۵ درصد آن را كشور عربستان سعودی دربرگرفته، پذیرفتنیاست.[۱۰]
مهمترین شهرها
ریاض، مکه، مدینه، جدّه، طائف، ظهران، صنعا، عدن، مسقط، دبی، ابوظبی، کویت و دوحه مهمترین شهرهای کنونی جزیرة العرباند. راههایی که این شهرها را بههم مرتبط میکنند، مهمترین جادههای جزیرة العرب بهشمار میروند.
آب و هوا
آب و هوای جزیرة العرب خشک و صحرایی (با تبخیر زیاد) است و بهجز قسمت کوهستانی مشرق و جنوبغربی (بهویژه مغرب یمن)، که بارش سالانه آنجا گاهی به بیش از ۴۰۰ میلیمتر میرسد، در بقیه قسمتهای جزیرة العرب، میانگین بارش سالانه عمدتاً کمتر از ۱۰۰ میلیمتر است.[۱۱] عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، ناهمواریها، دوری از دریا یا نزدیکی به آن و بادها، در اختلاف آب و هوای مناطق مختلف آن در طول سال تأثیر گذاشته است.
دما و تبخیر زیاد و رطوبت و بارش اندک در جزیرة العرب سبب کمآبی، پوشش گیاهی ضعیف و زراعتِ اندک شده که برای مقابله با آن و تأمین آب، به ویژه آب آشامیدنی، علاوه بر احداث سدها، در شهرهای ساحلی آب شور دریاها به آب شیرین تبدیل و به قسمتهای داخلی جزیره العرب منتقل گردیده است. در عربستان سعودی بیشتر آب آشامیدنی شهرهای ریاض، مکه و مدینه با همین روش، بهترتیب از طریق شهرهای دَمّام، جُبیل، شُعَیبیه،(بندرگاه قدیمی مکه) وینْبُع، تأمین میشود.[۱۲]
پوشش گیاهی
پوشش گیاهی در جزیرة العرب اندک است و در آن، تنها گیاهان مقاوم در برابر خشکی رشد و نمو دارند. خرما، بخور، تاک، حنا و بوتههای صحرایی از مهمترین گونههای گیاهی جزیره العرب به شمار میآیند. از جمله حیوانات آنجا، علاوه بر شتر که تقریباً در سراسر جزیره العرب بومی شمرده میشود، اسب عربی، الاغ، غزال، گرگ، شغال و انواع پرندگان است.[۱۳]
جزیرة العرب پیش از اسلام
جزیرة العرب از نخستین سکونتگاههای بشری و خاستگاه نژاد سامی شمرده میشود و اقوامی که بعدها در جزیرة العرب یا بین النهرین تمدنهایی برجا گذاشتهاند، در آنجا نشو و نما یافتهاند.[۱۴]
تشکیل حکومتهای قبیلهای
تاریخ کهن جزیرة العرب را میتوان با تشکیل حکومتهای قومی و قبیلهای مرتبط دانست. شاید قدیمترین حکومتهای قومی تشکیل شده در جزیرة العرب مربوط باشد به قوم عاد که در جنوب جزیره العرب میزیستند، قوم ثمود که میان حجاز و شام بودند و قوم سبأ که ساکن جنوب جزیرة العرب بودهاند.
پیشینۀ دینی
از لحاظ دینی، در جزیرة العرب، نخستینبار یکتاپرستی در زمان حضرت ابراهیم ترویج شد که بر اثر آن یکتاپرستی در حجاز و بهویژه مکه رواج یافت.[۱۵] پس از حضرت ابراهیم، یهودیان در سه دوره وارد جزیرة العرب شدند و به نشر یکتاپرستی پرداختند:
- مهاجرت قبیله شمعون از فلسطین به شمال حجاز در زمان داوود پیامبر؛
- کوچ یهودیان به حجاز در پی فتوحات بابلیان و آشوریان در سرزمین شام؛
- کوچ سایر یهودیان در سده اول میلادی به جزیرة العرب و سکونت آنان در کنار دیگر یهودیان.[۱۶]
دوره جاهلیت
در تاریخ پیش از اسلام جزیرة العرب، دوره جاهلیت (به خصوص سده منتهی به ظهور اسلام) و وضع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی عرب در این دوره اهمیت بسیار دارد. این دوره که نامش چند بار با ملامت در قرآن آمده است،[۱۷] در واقع زمان فترت جزیرة العرب در زمینههای اجتماعی، اخلاقی، دینی و شیوه زندگی بود و اعراب در این دوره به قبیله و خویشاوندی تعصب داشته، به آداب و رسوم بدوی بسیار پایبند بودند.
فقدان وحدت سیاسی
در دوره جاهلیت، جزیرة العرب از وحدت سیاسی یا مذهبی برخوردار نبود و چند حکومت نیرومند و تأثیرگذار (مانند روم در شمال، ایران در شمال و مشرق، و حبشه در مغرب) هریک به نوعی بر بخشهایی از آن مسلط بودند. حکومتهای داخلی جزیرة العرب نیز ـ-بهجز در جنوب که بهصورت پادشاهی اداره میشد[۱۸] همچنان بهصورت قبیلهای بود و دولت کنده از مهمترین و نیرومندترین آنها در مرکز جزیرة العرب بهشمار میرفت.[۱۹]
قریش در حجاز و بهویژه مکه سرآمد بقیه قبایل بود. برای این قبیله بازرگانی و بتپرستی مهمتر از هر امر دیگری بود و بر اساس سوره قریش در قرآن کریم،[۲۰] آنان دو کوچ تجاری تابستانه به شام و عراق و زمستانه به یمن و حبشه داشتند. نبطیها نیز با گسترش قلمروشان در جنوب شام، بخشی از شمالغربی جزیرة العرب را در اختیار داشتند.[۲۱]
جزیرة العرب پس از اسلام
در زمان پیامبر اسلام
جزیرة العرب خاستگاه دین اسلام است. نخستین تبلیغ برای دین اسلام در جزیرة العرب و در مکه صورت گرفت. سپس، پیامبر دعوت خود را عمومیت بخشید و شهرهای مجاور مکه، مانند طائف، و دیگر قبایل جزیرة العرب را به اسلام فراخواند. اوس و خزرج از جمله این قبایل بودند که در زمان حج، دعوت پیامبر را پذیرفتند. این امر نقطه عطفی در گسترش دین اسلام در جزیرة العرب بهشمار میرود، زیرا مسلمانان مکه که قریش آنان را تهدید میکردند، با هجرت به یثرب (محل سکونت اوس و خزرج)، به تثبیت و تبلیغ دین اسلام پرداختند.
در زمان حضور پیامبر در مدینه، قریش و یهودیان جزیرة العرب به مخالفت با اسلام ادامه دادند و سالها برای مقابله با آن کوشیدند که منجر به غزواتی چون بدر، احد، بنیقَینُقاع، بنینضیر، خیبر و خندق شد.[۲۲] بهسبب اهمیت این غزوات، برخی از آنها و نیز دیگر جنگهای صدر اسلام به عنوان ایام عرب در اسلام شناسانده شدند.[۲۳]
در زمان خلفا
پس از وفات پیامبر(ص) در صفر سال ۱۱ قمری، عدهای از اهالی جزیرة العرب، بهویژه در نواحی شرقی عمان و یمامه و بحرین، مرتد شدند و ابوبکر (حکومت: ۱۱ـ۱۳ق)، طی نبردهایی معروف به رِدَّه، آنان را سرکوب کرد؛[۲۴]ابوبکر، در زمان حکومتش، برای هریک از نواحی جزیرة العرب (مانند مکه، طائف، یمامه و بحرین) امیرانی منصوب کرد[۲۵] و سپس متوجه شام و بینالنهرین شد. توجه ابوبکر به فتح سرزمینهای شمالی جزیرة العرب[۲۶] نشان میدهد که ساکنان بیشتر نواحی جزیرة العرب در زمان وی مسلمان شده بودند و اقلیتها تهدیدی به شمار نمیآمدند.
در زمان عمر (حکومت: ۱۳ـ۲۳ق) ـ-که مسلمانان، عراق و شام و بیشتر مناطق ایران را فتح کرده بودند-[۲۷] بهسبب فتنههای غیرمسلمانان، مقرر شد هیچکس در جزیرة العرب دینی بهجز اسلام نداشته باشد. از اینرو، تمام پیمانها با ادیان دیگر از بین رفت و یهودیان خیبر به شام و مسیحیان نجران به عراق و شام منتقل شدند.[۲۸] عُمَر پنج والی را حاکم مناطق جزیرة العرب کرد: زیاد بن لبید در بعضی قسمتهای یمن، ابوهُرَیرْه در عمان، نافع بن حارث در مکه، یعلی بن مُنیه تمیمی در صنعا و حارث بن ابی العاص ثقفی در بحرین حکومت داشتند.[۲۹] در زمان خلافت امام علی (ع) (۳۵ـ۴۰ق)، برخی از صحابیان پس از پیمانشکنی به بصره رفتند. این امر به همراه فتنههای معاویه در دمشق موجب آشفتگی سیاسی در شام و عراق شد و از اینرو امام علی(ع)، در رجب سال ۳۶ قمری، مرکز خلافت را از مدینه به کوفه در عراق منتقل کرد که نخستین انتقال مرکز حکومت به خارج از جزیرة العرب به شمار میآید. پس از شهادت حضرت علی(ع) و بازگشت امام حسن (ع) به مدینه، جزیرة العرب مجدداً کانون حکومت اسلامی شد.[۳۰]
دوره امویان
در دوره امویان (۴۱ـ۱۳۲)، با انتخاب دمشق به عنوان مرکز سیاسی بنیامیه و استقرار حکام اموی در آنجا، نقش سیاسی جزیره العرب و بهویژه حجاز کاهش یافت، با این حال خلفای اموی به جزیرة العرب توجه بسیار داشتند و با انتخاب امیرانی از بنیامیه برای نواحی مختلف آن، در پی تسلط کامل بر جزیرة العرب بودند. برای نمونه، در زمان معاویه (متوفی۶۰)، ولیدبن عُتبه بن ابوسفیان به حکومت مدینه و یحییبن حکیمبن صَفْوان بنیامیه به حکومت مکه منصوب شدند یا در زمان ولیدبن عبدالملک (حک : ۸۶ ۹۶)، عمربن عبدالعزیزبن مروان در سالهای ۸۷ تا ۹۳ والی مدینه بود.[۳۱]
از رویدادهای مهم جزیرة العرب در دوره اموی، رفتن بزرگان اِباضیه، که از خوارج بودند،[۳۲] به نواحی شرقی جزیرة العرب و بصره و انتشار عقاید آنان در آنجا بود که پس از جدا شدنشان از عبدالله بن زبیر در سال ۶۴ روی داد.[۳۳] در همین دوره، عبداللهبن زبیر در حجاز قیام کرد که با بیعت اهالی حجاز و تهامه همراه شد. این قیام، با لشکرکشی حجاج بن یوسف ثقفی (حاکم اموی) به مکه، در سال ۷۳ پایان یافت.[۳۴] بهجز وی، ابویحیی عبداللهبن یحییبن عمربن اسود کندی، از قاضیان اهل حضرموت، در ۱۲۸ شورش کرد و به اتفاق فرستادگان اباضی، بخشی از جنوب جزیرة العرب را تصرف کرد و صنعا را به پایتختی خود برگزید. اینان در ۱۲۹ به فرماندهی ابوحمزه خارجی، از اباضیان بصره، مکه را بدون خونریزی، و در ۱۳۰ مدینه را پس از جنگ سختی در قُدَید تصرف کردند، اما در نهایت سرکوب شدند.[۳۵]
دوره عباسیان
در دوره عباسیان (۱۳۲ـ۶۵۶)، که مرکزیت سیاسی از دمشق به بغداد منتقل شد، جزیرة العرب با آنکه مدتی در اختیار آنان بود، با تحولات گوناگونی روبهرو شد. تحولاتی که در حجاز و یمن و قسمتی از مشرق جزیره العرب، که کانون توجه عباسیان بود، روی داد اهمیت بیشتری داشته است. در ۱۳۴، حکام عباسی اباضیان را که در عمان حکومت مستقلی تشکیل داده بودند، سرکوب کردند و امام آنان را کشتند.[۳۶] با اینحال، اباضیه مجدداً در سدههای بعد بر عمان مسلط شدند[۳۷] و این تسلط قرنها تداوم یافت. در ۱۴۵، عدهای از علویان به سرپرستی محمدبن عبداللهبن حسنبن حسنبن علی، ملقب به نفس زکیه، در مدینه بر ضد ابوجعفر منصور عباسی قیام کردند که از مهمترین قیامهای سده دوم جزیرة العرب به شمار میرود.[۳۸] خروج عبدالرحمان احمد در یمن در سال ۲۰۷ و خروج قرمطیان در مشرق جزیرة العرب در ۲۸۶ از مهمترین رویدادهای جزیرة العرب در سده سوم است. قرمطیان ابتدا بر بحرین مسلط شدند و حکومت مستقلی تشکیل دادند، سپس در قرن چهارم، مکه و بیشتر جزیرة العرب را تصرف کردند، بهطوری که تنها بخشی از حجاز که در اختیار فاطمیان (حک : ۲۹۷ـ۵۶۷) بود و یمن که بنیزیاد در آن بودند، از سیطره آنان خارج بود.[۳۹] مغرب جزیرة العرب را در سدههای چهارم تا ششم فاطمیان تصرف و اداره کردند.[۴۰] در یمن، بنیزیاد از اوایل سده سوم حکومتی مستقل به مرکزیت زَبید تشکیل دادند که تا ۴۰۷ ادامه یافت. پس از آنان، بنونَجاح از ۴۱۲ تا اواسط سده ششم بر جنوبغربی جزیرة العرب مسلط شدند.[۴۱] پس از بنونجاح، بنومهدی (از ۵۵۳ تا ۵۶۹) حکومت مستقلی در یمن داشتند که ایوبیان آن را از بین بردند. ایوبیان تا اواسط سده هفتم در بخشی از جزیرة العرب باقی ماندند، اما در نهایت بنورسول، که تا ۸۵۸ یا ۸۵۹ در یمن حکومت کردند، آنان را بهویژه در شهرهای تَعِزّ و زبید سرکوب کردند. پس از بنورسول، طاهریان تا ۹۲۲ بر آنجا مسلط شدند.[۴۲] وضع شهر مکه در دوره عباسیان به گونه دیگر بود؛ این شهر را، که تا سال ۳۵۸ مرکز امارتی تابع بغداد بود و نماینده عباسیان بر آن حکومت میکرد، از این سال به بعد، حدود هزار سال، شرفای مکه اداره کردند.[۴۳]
پس از عباسیان
از لحاظ سیاسی، مغرب جزیرة العرب و به خصوص حجاز، پس از دوره عباسیان، همچنان کانون توجه حکام و دولتها بهشمار میرفت. این قسمت تقریباً از نیمه سده هفتم تا ۷۸۴ در دست حکام مملوکی مصر و پس از آن تا ۹۲۲ در اختیار چرکسهای مصری ـ-که حکام محلی یمن نیز از آنان پیروی میکردند بود.[۴۴] در ۹۱۷، پرتغالیها بخشی از جنوب و مشرق جزیره العرب را تصرف کردند.[۴۵] در ۹۲۲ و ۹۲۳ عثمانیها با نفوذ در سواحل شرقی جزیره العرب از یک سو و نفوذ در سراسر سواحل غربی که تا بابالمندب در جنوب امتداد مییافت از سوی دیگر، بیشتر جزیره العرب، بهویژه مناطق مهم آن شامل احساء و یمن و حجاز، را ضمیمه قلمرو خود کردند.[۴۶] در سدههای بعد، قلمرو عثمانیها در جزیره العرب تا روی کار آمدن وهابیان گسترش یافت.
ظهور وهابیت
از اواسط سده دوازدهم به بعد، محمد بن عبدالوهاب (مؤسس مذهب وهابی، متوفی ۱۲۰۶) و پیروانش به نشر و تثبیت عقاید خود در جزیرة العرب پرداختند. ابتدا، محمد بن سعود، حکمران شهر دِرعیه در مشرق جزیره العرب، و اهالی درعیه و سپس مردم وادی حنیفه و اهالی نجد از محمدبن عبدالوهاب پیروی کردند و بدینترتیب، وهابیان بر قسمتی از مشرق جزیره العرب مسلط شدند.[۴۷] بهدنبال آن، وهابیان که با تهدید و جنگ و کشتار به انتشار عقاید خود میپرداختند، قلمرو خود را گسترش دادند، بهطوری که تا ۱۲۱۸، بهجز مکه و مدینه و جدّه و بخشی از سواحل غربی، تقریباً سراسر جزیره العرب را تصرف کردند.[۴۸] هجوم وهابیها به حدی بود که بهجز یمن، که از اوایل سده یازدهم تا اواسط سده سیزدهم در اختیار زیدیه و تقریباً در آرامش بود،[۴۹] بسیاری از نواحی جزیره العرب در سده سیزدهم محل درگیریهای متعدد میان وهابیان و عثمانیها یا حکام محلی شد. برای مثال، وهابیان با شرفای مکه در سالهای ۱۲۰۵ تا ۱۲۲۰ بیش از پنجاه بار جنگیدند[۵۰] یا محمدعلی پاشا و ابراهیمپاشا از سال ۱۲۲۶ تا ۱۲۳۴ بارها در قسمتهای مختلف جزیرة العرب با وهابیها مقابله کردند و محمدعلی پاشا ضمن آن که در سال ۱۲۲۸ مکه و مدینه را در اختیار گرفت، مدتی بر حجاز امارت داشت.[۵۱]
ایجاد کشور عربستان سعودی
سعودیها ابتدا نجد و احساء و سپس شمال جزیره العرب (مناطق جبل شَمَّر، حائل و تیماء) و پس از آن عسیر، حجاز و ربعالخالی را تصرف و سرانجام در ۱۳۱۱ ش/۱۹۳۲ کشور عربستان سعودی را ایجاد کردند.
پس از تشکیل کشور عربستان سعودی و افزایش قدرت سعودیها در مناطق داخلی جزیرة العرب، مرزهای جدیدی در این سرزمین ایجاد شد (مانند مرز عربستان سعودی و یمن که پس از پیمان طائف در ۱۳۱۵ ش/ ۱۹۳۶ تثبیت شد)[۵۲] و بهتدریج کشورهای کنونی جزیرة العرب شکل گرفتند.
پانویس
- ↑ ابنحائک، ۱۴۰۳؛ حمزه، ۱۳۸۸؛ وهبه، ۱۳۷۵؛ کحّاله، ۱۳۸۴.
- ↑ ابن حائک، صفة جزیرة العرب، ۱۴۰۳ق، ص۸۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل مادّه.
- ↑ اصمعی، مقدمه آلیاسین، صک.
- ↑ قدوره، شبه الجزیرة العربیة، بیروت، ص۱۱.
- ↑ کحالة، جغرافیة شبه جزیرة العرب، ۱۳۸۴ق، ص۶؛ کحالة، جغرافیة شبه جزیرة العرب، ۱۳۸۴ق، ص۵، پانویس ۱.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ج۱، ص۱۴۳؛ کحالة، جغرافیة شبه جزیرة العرب، ۱۳۸۴ق، ص۵-۷؛ حمزه، قلب جزیرة العرب، ۱۳۸۸ق، ص۱۱ـ۱۳.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ گیتاشناسی نوین کشورها، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۹، ۲۹۹، ۳۰۱، ۳۲۸، ۳۵۹، ۴۷۳.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل ماده؛ قدوره، شبه الجزیرة العربیة، بیروت، ص۱۳.
- ↑ فرهنگ جدید جغرافیایی وبستر، ذیل "Arabian Peninsula".
- ↑ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ۱۴۲۰ق، ص۴۸.
- ↑ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ۱۴۲۰ق، ص۸۰.
- ↑ قدوره، شبه الجزیرة العربیة، بیروت، ص۱۲ـ۱۳؛ قلقشندی، صبح الاعشی، بیروت، ج۴، ص۲۵۳-۲۵۴.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۷۹ق، ص۳.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۱، ص۳۰۹.
- ↑ حمزه، قلب جزیرة العرب، ۱۳۸۸ق، ص۲۵۸ـ۲۵۹.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۵۴؛ سوره مائده: آیه ۵۰.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۷۹ق، ص۶۲ـ۶۳؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۱، ص۱۹۵ـ۲۰۵.
- ↑ شامی، تطور تاریخ العرب، ۱۹۹۷م، ص۴۷، ۵۴.
- ↑ الطبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ص۸۲۹.
- ↑ ابوخلیل، اطلس التاریخ العربی الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ص۲۵؛ ابوخلیل، اطلس القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۱۵۷.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۱۵۲ـ۱۵۴.
- ↑ ابراهیم، ایام العرب فی الاسلام، ۱۴۰۸ق، ص۴۷۹ـ۴۸۱.
- ↑ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۱ـ۱۴۹؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ج۲، ص۳۴۹ـ۳۸۳.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ باوزیر، معالم تاریخ الجزیرة العربیة، ۱۳۸۵ق، ص۹۶.
- ↑ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۰۷ق، ص۱۴۹ به بعد.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۹-۱۶۱.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۱.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۷۹ق، ص۱۴۳ـ۱۴۴، ۲۱۶-۲۱۸؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۷۸ـ۱۸۲.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۷۹ق، ص۲۲۷، ۳۲۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ج۴، ص۵۲۶-۵۲۷.
- ↑ ابن رستة، الاعلاق النفیسة، ۱۹۸۲م، ص۲۱۷.
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ج۴، ص۱۶۵-۱۶۸.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۷۹ق، ص۲۶۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ج۴، ص۳۴۸-۳۵۹.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۷، ص۳۴۸، ۳۷۴ـ۳۷۵، ۳۹۳ـ۳۹۵.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۷، ص۴۶۲ـ۴۶۴.
- ↑ به ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ج۹، ص۵۶۵.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۷۹ق، ص۳۸۵؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ج۵، ص۵۲۹-۵۴۳، ۵۵۳- ۵۵۵.
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ج۶، ص۳۸۱، ج۷، ص۴۹۳ـ۴۹۵، ج۸، ص۲۰۷؛ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۱۰۸ـ۱۱۰؛ ابوخلیل، ۱۴۲۳ الف، ص۵۶-۵۷.
- ↑ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۵۹.
- ↑ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۱۰۳ـ۱۰۴.
- ↑ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۵۹، ۱۰۴ـ۱۰۶؛ ابوخلیل، ۱۴۲۳ الف، ص۶۰ـ۶۱؛ د. اسلام، ج۱، ص۵۵۳.
- ↑ وهبة، جزیرة العرب فی القرن العشرین، [۱۳۷۵ق]، ص۱۴۸؛ د. اسلام، ج۱، ص۵۵۲.
- ↑ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۶۰ـ۶۱؛ ابوخلیل، ۱۴۲۳ الف، ص۱۱۰.
- ↑ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۱۰۶؛ ابوخلیل، ۱۴۲۳ الف، ص۱۱۰.
- ↑ حمزه، قلب جزیرة العرب، ۱۳۸۸ق، ص۳۰۳؛ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۱۱۱، مقدمه متولی و مرسی، ص۱۶، ۱۸ـ۲۰؛ ابوخلیل، ۱۴۲۳ الف، ص۱۱۵، ۱۱۸.
- ↑ عثمانبن عبدالله، ج۱، ص۱۱ـ۱۵؛ امین، کشف الارتیاب، ۱۳۴۷ق، ص۳ـ۶.
- ↑ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۱۱۲ـ۱۱۷؛ الاطلس التاریخی للمملکة العربیة السعودیة، ص۵۴ -۵۷.
- ↑ حداد، تاریخ الیمن السیاسی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱۵ـ۲۳۵.
- ↑ امین، کشف الارتیاب، ۱۳۴۷ق، ص۱۰.
- ↑ عثمان بن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد، ریاض، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۳؛ مختار، تاریخ المملکة العربیة السعودیة، بیروت، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۸۷؛ صبری پاشا، مرآة جزیرة العرب، ۱۴۱۹ق، ص۱۱۶.
- ↑ د. اسلام، ج۱، ص۵۳۹.
منابع
- قرآن؛
- آلوسی، محمود شکری، بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب، تحقیق محمد بهجة اثری، بیروت، [۱۳۱۴ق].
- ابراهیم، محمد ابوالفضل، و علی محمد بجاوی، ایام العرب فی الاسلام، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، ۱۳۸۵-۱۳۸۶ق/۱۹۶۵-۱۹۶۶م.
- ابن حائک، الاکلیل، ج۸، تحقیق انستاس ماری کرملی، بغداد، ۱۹۳۱م.
- ابن حائک، صفة جزیرة العرب، تحقیق محمد بن علی أکوع، صنعا، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- ابن حبیب، کتاب المحبّر، تحقیق ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
- ابن حوقل، صورة الارض، تحقیق کرامرس، لیدن، ۱۹۳۸-۱۹۳۹م.
- ابن خرداذبه، المسالک و الممالک، تحقیق دخویه، لیدن، ۱۸۸۹.
- ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون: المسمّی بدیوان المبتدا و الخبر، تحقیق خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- ابن رسته، الاعلاق النفیسة، تحقیق دخویه، لیدن، ۱۹۸۲م.
- ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، تحقیق نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
- ابن قتیبه، المعارف، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
- ابوخلیل، شوقی، اطلس التاریخ العربی الاسلامی، بیروت ۱۴۲۳ الف؛
- ابوخلیل، شوقی، اطلس القرآن: اماکن، اقوام، اعلام، بیروت ۱۴۲۳ ب؛
- ابوعبیده، معمر بن مثنی، کتاب ایام العرب قبل الاسلام، تحقیق عادل جاسم بیاتی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- احیدب، ابراهیم، «المناخ»، در الموسوعة الجغرافیة للعالم الاسلامی، ج۳، قسم ۱، ریاض، وزارة التعالیم العالی، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۹م.
- اصطخری، ابراهیم بن محمد، مسالک الممالک، تحقیق دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.
- اصفهانی، حسن بن عبدالله، بلاد العرب، تحقیق حمد جاسر و صالح علی، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
- اصمعی، عبدالملک بن قریب، تاریخ العرب قبل الاسلام، تحقیق محمدحسن آل یاسین، بغداد، ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م.
- الاطلس التاریخی للمملکة العربیة السعودیة، ریاض، دارة الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
- اطلس المملکة العربیة السعودیة، ریاض، وزارة التعلیم العالی، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
- افغانی، سعید، اسواق العرب فی الجاهلیة و الاسلام، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
- امین، سید محسن، کشف الارتیاب، تهران، ۱۳۴۷ش.
- باوزیر، سعید عوض، معالم تاریخ الجزیرة العربیة، عدن، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
- برّو،توفیق، تاریخ العرب القدیم، دمشق، ۱۹۸۲م.
- بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، المسالک و الممالک، تحقیق ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس، ۱۹۹۲م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- بربی، ژان ژاک، جزیرة العرب، ترجمه نجدة هاجر و سعید غز، قاهره، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۱م.
- جادالمولی، محمد احمد، و دیگران، أیام العرب فی الجاهلیة، [دمشق]، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
- جرافی یمنی، عبدالله، المقطتف فی تاریخ الیمن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- جواد علی، المُفَصَّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۱۹۷۶-۱۹۷۸م.
- حداد، محمد یحیی، تاریخ الیمن السیاسی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
- حدود العالم من المشرق الی المغرب، تحقیق منوچهر ستوده، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۰ش، ۱۳۶۲ش.
- حربی، ابراهیم بن اسحاق، کتاب المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة، تحقیق حمد جاسر، ریاض ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
- حمزه، فؤاد، قلب جزیرة العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
- خوری، یوسف قزما، «جزیره العرب: معادنها، حیوانها، اثمارها، نباتها، کما ذکرها الجغرافیون العرب»، در مجله الابحاث، ج۲۱، ش۱، مارس ۱۹۶۸م.
- دلّو، برهان الدین ، جزیرة العرب قبل الاسلام: التاریخ الاقتصادی، الاجتماعی، الثقافی و السیاسی، بیروت، ۱۹۸۹م.
- دمشقی، محمد بن ابیطالب، نخبة الدهر فی عجائب البر و البحر، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، مصر، [ ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م].
- الرحلات الی شبه الجزیرة العربیة، ریاض، دارة الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۴ق.
- زیدان، جرجی ، العرب قبل الاسلام، بیروت، منشورات دار مکتبة الحیاة، [بیتا].
- زغلول عبدالحمید، سعد، فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۱۹۷۶م.
- شاتولوس، میشل، «تاریخچه مختصر نفت در شبه جزیره عربستان»، در مجله شبه جزیره عربستان در عصر حاضر، زیر نظر پل بون آنفان، ترجمه اسدالله علوی، ج۱، مشهد، ۱۳۷۸ش.
- شامی، فاطمه قدوره، تطور تاریخ العرب: السیاسی و الحضاری من العصر الجاهلی الی العصر الاموی، بیروت، ۱۹۹۷م.
- صبریپاشا، ایوب، مرآة جزیرة العرب، ترجمه و تعلیق احمد فؤاد متولی و صفصافی احمد مرسی، قاهره، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۹م.
- ضیف، شوقی، العصر الجاهلی، قاهره، [۱۹۷۷م].
- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق/۱۹۷۱-۱۹۷۴م.
- الطبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، ج۱۰، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۳۸۲-۱۳۸۷ق/۱۹۶۲-۱۹۶۷م.
- صالح، عبدالعزیز، تاریخ شبه الجزیرة العربیة فی عصورها القدیمة، قاهره، ۱۹۸۸م.
- عثمان بن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد، ریاض، مکتبة الریاض الحدیثة. بیتا.
- فارژ، فیلیپ، «وضعیت جمعیتی کشورهای شبهجزیره عربستان»، در مجله شبهجزیره عربستان در عصر حاضر، زیر نظر پل بون آنفان، ترجمه اسدالله علوی، ج۱، مشهد، ۱۳۷۸ش.
- قدوره، زاهیه، شبه الجزیرة العربیة: کیاناتها السیاسیة، بیروت، دار النهضة العربیة، بیتا.
- قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا.
- کحّالة، عمر رضا، جغرافیه شبه جزیرة العرب، تحقیق احمدعلی، مکه، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
- گیتاشناسی نوین کشورها، گردآوری و ترجمه عباس جعفری، تهران، گیتاشناسی، ۱۳۸۲ش.
- مختار، صلاح الدین، تاریخ المملکة العربیة السعودیة فی ماضیها و حاضرها، بیروت، دار مکتبة الحیاة، بیتا.
- مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، تحقیق دخویه، لیدن، ۱۹۸۴م.
- مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، تحقیق دخویه، لیدن، ۱۸۷۷م.
- موسوعة اسماء الاماکن فی المملکة العربیة السعودیة، ریاض، دارة الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۴ق/۲۰۰۳م.
- مهران، محمد بیومی، دراسات فی تاریخ العرب القدیم، اسکندریه، دار المعرفة الجامعیة، بیتا.
- ناصر خسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی، تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۳ش.
- مبروک نافع، محمد، عصر ماقبل الاسلام، مصر، ۱۹۵۲م.
- واین، پیتر، تراث عمان، لندن، ۱۹۹۵م.
- وهبه، حافظ، جزیرة العرب فی القرن العشرین، قاهره، [۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م].
- یاقوت حموی، معجم البلدان، تحقیق فردیناند ووستفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶-۱۸۷۳م.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، البلدان، تحقیق دخویه، لیدن، ۱۹۸۲م.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی