آیه ۸۲ سوره نساء

از ویکی شیعه
آیه ۸۲ سوره نساء
مشخصات آیه
واقع در سورهنساء
شماره آیه۸۲
جزء۵
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعقرآن
دربارهاثبات الهی‌بودن قرآن از طریق نفی اختلاف در معارف آن
آیات مرتبطآیه ۲۸ زمر، آیه ۱ کهف، آیه ۸۱ نساء


آیه ۸۲ سوره نساء مخاطبان را به تدبر و اندیشه در قرآن دعوت می‌کند و تصریح می‌کند که اگر قرآن از سوی کسی به جز خداوند بود اختلاف در آن راه می‌یافت. بنابر این نفی اختلاف در قرآن اصالت و الهی‌بودن قرآن را ثابت می‌کند. برخی عالمان عدم اختلاف را از نشانه‌های اعجاز قرآن دانسته‌اند. مفسران اختلاف را در سه گونه تناقض،‌ تفاوت و اختلاف در تلاوت تقسیم کرده‌اند. شیخ طوسی و علامه طباطبایی از دستور به تدبر در قرآن نتیجه گرفته‌اند که فهم قرآن وابسته به احادیث نبوی نیست و مخاطبان عادی نیز می‌توانند آن را بفهمند.

اهمیت آیه

آیه ۸۲ سوره نساء با دعوت از منکران قرآن به اندیشیدن در آیات آن و نیافتن اختلاف و تفاوت در معارف آن بر الهی‌بودن و حقانیت قرآن استدلال کرده است.[۱]

سید محمدحسین طباطبایی، مفسر قرآن، این آیه را تشویقی برای مخالفان قرآن جهت تدبر در قرآن دانسته، تا روشن شود که در قرآن هیچ‌گونه اختلافی نیست و همین اثبات‌کننده الهی‌بودن قرآن برای آنان شود.[۲] براساس این آیه، وجود اختلاف در مطالب یک کلام نشان غیر الهی بودن آن تلقی شده است.[۳]

عدم اختلاف و اعجاز قرآن

بعضی مفسران عدم وجود اختلاف در آیات قرآن را از جنبه‌های اعجازآمیز بودن قرآن تلقی کرده‌اند.[۴] شیخ طوسی و برخی مفسران دیگر عدم وجود اختلاف در آیات قرآن را از وجوه اعجاز قرآن نمی‌دانند؛[۵] زیرا در سخنان برخی از انسان‌های فصیح هم ممکن است اختلاف راه پیدا نکند.[۶]

نفی اختلاف در قرآن

مفسران وجود اختلاف در قرآن را نفی کرده‌اند.[۷] ناصر مکارم شیرازی، مفسر قرآن، ریشه این موضوع را تغییر دائمی ذهن و روان هر انسانى تحت تغییرات حاکم بر حیات مادی می‌داند.[۸] ازنظر او، گذشت زمان اندیشه و سخنان انسان‌ها را دائماً در معرض دگرگونی قرار می‌دهد و این باعث پیدایش اختلاف در سخنان آنان می‌شود؛ امری که در مورد خداوند رخ نمی‌دهد.[۹] مفسرانی چون فخر رازی و محمدجواد بلاغی به مواردی که به‌عنوان اختلاف در قرآن یاد شده پاسخ داده‌اند.[۱۰]

علامه طباطبایی در جمع بندی آیه یادآور شده که آنچه در آخر دوران رسالت پیامبر بر او نازل گشته ناظر به همان است که در آغاز این دوران نازل شده و تمام شاخ و برگها به ریشه‌ها و اصول باز می‌گردد و همه چیز در نهایت به توحید حق منتهی می‌گردد و هر انسانی كه در آن تدبر كند با فطرت خود حكم مى‌كند كه صاحب اين كلام كسى نيست كه گذشت ايام و تحول و تكامل حاکم بر جهان در او اثر بگذارد، بلكه او خداى واحد قهار است.[۱۱]

معنای اختلاف

شیخ طوسی در تفسیر تبیان می‌گوید اختلاف به این معناست که دو چیز به گونه‌ای با هم متفاوت باشند که نتوان آن‌ها را جایگزین هم کرد.[۱۲] او اختلاف را به سه‌گونه تناقض، تفاوت و اختلاف در تلاوت تقسیم می‌کند. و معتقد است آنچه در این آیه نفی شده است اختلاف تناقض و اختلاف تفاوت است نه اختلاف تلاوت. زیرا اختلاف در قرائت و اختلاف در اندازه سوره‌ها و آیه‌ها و تفاوت در ناسخ و منسوخ بودن عیب و نقص نیست و از وجوه زیبایی کلام است.[۱۳] از نظر طباطبائی، نبودن اختلاف در قرآن به‌معنای نبودن تناقض (آیه‌ای آیه‌ای دیگر را نقض کند)، تدافع (وجود ناسازگاری بین آیات) و تفاوت (تفاوت میان آیات از نظر استحکام لفظی و معنوی) است.[۱۴]

اختلاف کثیر

مفسران قید «کثیر» در آیه را قید توضیحی دانسته‌اند به این معنا که اگر قرآن الهی نبود، در آن اختلاف دیده می‌شد و این اختلاف هم بسیار زیاد بود.[۱۵] در حالی که اگر قید کثیر قید احترازی بود، فقط وجود اختلاف کثیر را رد می‌کرد، ولی امکان وجود اختلاف کم را نفی نمی‌کرد.[۱۶]

نتیجه‌گیری از آیه

شیخ طوسی مفسر و فقیه قرن پنجم معتقد است از آیه ۸۲ سوره نساء می‌توان چهار نتیجه استخراج کرد؛

  1. تقلید در اصول دین باطل است و باید درباره آن‌ها تحقیق کرد.
  2. کسانی که می‌گویند قرآن بدون حدیث پیامبر قابل فهم نیست اشتباه می‌کنند چون قران دستور به تدبر داده است.
  3. اگر قرآن از سوی غیر خدا بود مانند کلام انسان‌ها اختلاف در آن رسوخ می‌کرد.
  4. هر کلام متناقضی که پیدا شود سخن خداوند نخواهد بود.[۱۷]

نویسنده المیزان از این آیه سه نکته را نتیجه گرفته است:

  1. قرآن با فهم عادی قابل ادراک است.
  2. آیات قرآن یکدیگر را تفسیر می‌کنند.
  3. قرآن نسخ، ابطال، تكميل و تهذيب نمی‌پذیرد و هيچ حاكمى تا ابد نمى‌تواند عليه آن حكمى كند و از این رو شریعت اسلام تا قیامت استمرار دارد.[۱۸]

پانویس

  1. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۱۹.
  2. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۱۹.
  3. هندی، اظهار الحق، ۱۴۱۳ق، ص۳۰۷-۳۰۸.
  4. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۴۰؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، مؤسسة الامام المهدی(ع)، ج۳، ص۹۷۱؛ خویی، البیان، مؤسسة إحياء آثار الامام الخوئی، ص۵۸-۵۹.
  5. طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۳، ص۲۷۱؛ فخر رازی، نهایة الایجاز، ۱۴۲۴ق، ص۲۸.
  6. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص ۱۴۲؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۱۲۸.
  7. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۱۹؛ زرکشی، البرهان، ج‌۲، ۱۳۷۶ق، ص۴۵؛ ثقفی تهرانی، روان جاوید، ۱۳۹۸ق، ج۲، ص۹۰-۹۱.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۸.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۸.
  10. فخر رازی، نهایة الایجاز، ۱۴۲۴ق، ص۲۴۲-۲۴۶؛ بلاغی، الهدی إلی دین المصطفی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵-۲۹۴.
  11. طباطبايی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، صص۲۰.
  12. طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۳، ص۲۷۱.
  13. طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۳، ص۲۷۱.
  14. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۱۹.
  15. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۲۰.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۲۰.
  17. طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۳، ص۲۷۰.
  18. طباطبايی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۲۰-۲۱.

منابع

  • بلاغی، محمدجواد، الهدی إلی دین المصطفی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۵ق.
  • ثقفی تهرانی، محمد، روان جاويد در تفسير قرآن مجيد، تهران، نشر برهان، ۱۳۹۸ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة إحياء آثار الامام الخوئی، بی‌تا.
  • راوندی، سعید بن هبة‌الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی(ع)، بی‌تا.
  • زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم‌ القرآن، تحقیق محمد أبوالفضل إبراهيم، بیروت، دارالمعرفة، ۱۳۷۶ق.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، تحقیق مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، نهاية الإيجاز فی دراية الإعجاز، بیروت، دار صادر، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه‌، ۱۳۷۴ش.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق محمد خواجوی، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۶۶ش.
  • هندی، رحمة‌الله بن خلیل‌الرحمن، اظهار الحق، بیروت، دارالکتب العلمية، ۱۴۱۳ق.