حجرالاسود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|حجرالاسود|آشنایی با رکن حجرالاسود و استلام آن،|رکن حجرالاسود|و|استلام حجر|}} | {{درباره ۲|حجرالاسود|آشنایی با رکن حجرالاسود و استلام آن،|رکن حجرالاسود|و|استلام حجر|}} | ||
[[تصویر:کعبه.jpg|بندانگشتی|300px|چپ]] | [[تصویر:کعبه.jpg|بندانگشتی|300px|چپ]] | ||
'''حَجَرُالْأسْوَدْ''' | '''حَجَرُالْأسْوَدْ''' سنگ سیاهرنگی است که بر دیوار [[کعبه]] نصب شده است. این سنگ تنها بخش باقیمانده از نخستین عبادتگاهی است که بر روی زمین ساخته شد. براساس روایتی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]]، حجرالأسود، یکی از سه سنگ [[بهشت|بهشتی]] بر روی زمین است. | ||
[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] به [[استلام حجر|لمس حجرالأسود]] توصیه کرده است. [[طواف|طواف کعبه]] از این سنگ آغاز و به همین سنگ پایان مییابد. در هر طوافِ واجب و مستحب، سفارش شده با دست راست این سنگ را لمس کرده و آنرا ببوسند و اگر نشد، با دست به آن اشاره کنند و عهد و پیمان خود را با آن تجدید نمایند. | |||
حجرالاسود در طول تاریخ، مورد حملههای متعددی قرار گرفت و افراد بسیار، قصد تخریب یا دزدیدن آن را داشتهاند که گاه موفق نیز بودهاند. | |||
==معرفی و جایگاه== | ==معرفی و جایگاه== | ||
{{جعبه نقل قول|<small>امام صادق (ع):</small>{{سخ}} '''خداوند حجر الاسود را آفرید و سپس از بندگان پیمان گرفت. آنگاه به حجر گفت: این پیمان را در دورن خود نگه دار. مومنان (با لمس حجر) بر پیمان خود، ابراز پایبندی میکنند.'''<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۱.</ref>}}حجر | {{جعبه نقل قول|<small>امام صادق (ع):</small>{{سخ}} '''خداوند حجر الاسود را آفرید و سپس از بندگان پیمان گرفت. آنگاه به حجر گفت: این پیمان را در دورن خود نگه دار. مومنان (با لمس حجر) بر پیمان خود، ابراز پایبندی میکنند.'''<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۱.</ref>}}حجر الاسود سنگی سیاهرنگ که بر دیوار کعبه در [[رکن حجرالاسود|رکن شرقی]]<ref name=":0">صفری فروشانی، مکه در بستر تاریخ، ۱۳۸۶ش، ص۹۲.</ref> نصب شده است<ref>دهخدا، «[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%AF حجر الاسود]»، سایت واژه یاب.</ref> این سنگ، نزد مسلمانان از ارزش معنوی بسیار برخوردار است.<ref>حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹.</ref> رکن شرقی کعبه بهجهت وجود حجرالاسود در آن، به «رکن حجرالاسود» نیز معروف است.<ref>فرقانی، سرزمین یادها و نشانها، ۱۳۷۹ش، ص۵۹.</ref> | ||
فاصله این سنگ از سطح زمین [[مسجد الحرام]]، یک و نیم متر بلندتر است.<ref name=":0" /> این سنگ در محفظهای از نقره قرار داده شده است. امروزه، از این سنگ تنها هشت تکه کوچک باقی مانده که بزرگترین آنها به اندازه یک خرما است.<ref>«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر الأسود]»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.</ref> | فاصله این سنگ از سطح زمین [[مسجد الحرام]]، یک و نیم متر بلندتر است.<ref name=":0" /> این سنگ در محفظهای از نقره قرار داده شده است. امروزه، از این سنگ تنها هشت تکه کوچک باقی مانده که بزرگترین آنها به اندازه یک خرما است.<ref>«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر الأسود]»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.</ref> | ||
براساس روایتی از [[امام باقر(ع)]] سه سنگ از بهشت بر روی زمین قرار دارد که یکی از آنها | براساس روایتی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] سه سنگ از بهشت بر روی زمین قرار دارد که یکی از آنها حجرالاسود است.<ref name=":1">طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۸۳.</ref> همچنین بنا به روایتی که در [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] نقل شده است این سنگ در ابتدا سفید بود ولی بهجهت گناهان آدمیان،<ref name=":1" /> و لمس مجرمان و [[منافق|منافقان]] سیاهرنگ گردید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۰.</ref> | ||
در [[قرآن]] نامی از حجرالاسود به میان نیامده است. با این حال، در [[سوره آلعمران]]، خانه خدا را دارای «آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ؛ (نشانههای روشن)» دانسته<ref>سوره آلعمران، آیه۹۷.</ref> و در تفسیر این آیه، حجرالاسود را از مصادیق نشانههای روشن کعبه دانستهاند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref> | در [[قرآن]] نامی از حجرالاسود به میان نیامده است. با این حال، در [[سوره آلعمران]]، خانه خدا را دارای «آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ؛ (نشانههای روشن)» دانسته<ref>سوره آلعمران، آیه۹۷.</ref> و در تفسیر این آیه، حجرالاسود را از مصادیق نشانههای روشن کعبه دانستهاند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref> | ||
[[عمر بن خطاب|خلیفهٔ دوم]]، حجر | [[عمر بن خطاب|خلیفهٔ دوم]]، حجر الاسود را سنگی دانست که نفع و ضرری برای انسانها ندارد. او دوست داشتن حجرالاسود را تنها به جهت دوست داشتن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] دانست. [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در مخالفت با خلیفه گفت که [[خدا|خداوند]] این سنگ را در [[قیامت|روز قیامت]] زنده میکند، در حالیکه یک زبان و دو لب دارد و گواهی میدهد برای آنانی که بر میثاق خود پایبند بودند. این سنگ به منزله دست راست خداوند است که به وسیله آن، خلق با او بیعت میکنند.<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹، ج۱۳، ص۳۲۰–۳۲۱.</ref> | ||
پیامبر در [[عمرة القضاء]] در حالی که سوار بر شتر بود، کعبه را [[طواف]] کرد<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۳۶.</ref> و | پیامبر در [[عمرة القضاء]] در حالی که سوار بر شتر بود، کعبه را [[طواف]] کرد<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۳۶.</ref> و حجرالاسود را با عصای خود [[استلام حجر|استلام]] کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۳۵.</ref> | ||
==فضیلت== | ==فضیلت== | ||
{{جعبه نقل قول|<small>دکتر شریعتی:</small>{{سخ}} '''در آغاز باید، حجرالاسود را مس کنی. با دست راستت …. این سنگ رمزی از دست است، دست راست، دست راست خدا! و اکنون، … خدا دست راست خویش را پیش تو آوردهاست، دست راستت را پیش آر، در بیعت او قرار گیر، با او همپیمان شو، همه پیمانها و پیوندهای پیشینت را بگسل، باطل کن.'''<ref>شریعتی، «[http://www.shariati.com/farsi/hajj/hajj4.html حج]»، سایت دکتر علی شریعتی.</ref>}} | {{جعبه نقل قول|<small>دکتر شریعتی:</small>{{سخ}} '''در آغاز باید، حجرالاسود را مس کنی. با دست راستت …. این سنگ رمزی از دست است، دست راست، دست راست خدا! و اکنون، … خدا دست راست خویش را پیش تو آوردهاست، دست راستت را پیش آر، در بیعت او قرار گیر، با او همپیمان شو، همه پیمانها و پیوندهای پیشینت را بگسل، باطل کن.'''<ref>شریعتی، «[http://www.shariati.com/farsi/hajj/hajj4.html حج]»، سایت دکتر علی شریعتی.</ref>}} | ||
پیامبر اسلام به [[استلام حجر|لمس حجرالأسود]] توصیه کرده و این سنگ را دست راست خدواند دانسته که مردم آن را لمس میکنند.<ref>شیخ صدوق، | پیامبر اسلام به [[استلام حجر|لمس حجرالأسود]] توصیه کرده و این سنگ را دست راست خدواند دانسته که مردم آن را لمس میکنند.<ref>شیخ صدوق، | ||
علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۲۴.</ref> آیتالله جوادی آملی از عالمان | علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۲۴.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|آیتالله جوادی آملی]] از عالمان شیعه، استلام حجر را به مانند آن دانسته که مسلمانان با ذات الهی بیعت کنند.<ref>«[https://www.isna.ir/news/97052915119/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%8 پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج بیت الله الحرام]»، سایت ایسنا.</ref> برخی، گفتار پیامبر، را به این معنا دانستهاند که میتوان بهوسیله حجرالأسود به سعادت رسید.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۸۹۴.</ref> همچنین در روایتی نیز نقل شده که [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(ع)]] پس از [[ظهور امام زمان|ظهور]]، بر حجرالأسود تکیه کرده و مردم با او [[بیعت]] میکند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | ||
در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] درباره فضلیت این سنگ چنین آمده است که این سنگ پرسابقهترین چیزی است که به عنوان مصالح ساختمان، در یک مرکز عبادت، بهکار رفته است؛ زیرا تمام معابد روی زمین و حتی کعبه، بارها تجدید بنا شده و مصالح آنها، تغییر یافته است. تنها همین قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز به عنوان بخش ثابت در این معبد، پا برجا مانده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۰.</ref> | |||
در منابع شیعه، دعاهایی برای خواندن در کنار حجرالاسود سفارش شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۳.</ref> [[طواف|طواف کعبه]] از این سنگ آغاز و به همین سنگ پایان مییابد.<ref name=":3">«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر الأسود]»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.</ref> در هر طوافِ واجب و مستحب، سفارش شده با دست راست این سنگ را لمس کرده و آنرا ببوسند و اگر نشد، با دست به آن اشاره کنند و عهد و پیمان خود را با آن تجدید کنند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۶.</ref> | در منابع شیعه، دعاهایی برای خواندن در کنار حجرالاسود سفارش شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۳.</ref> [[طواف|طواف کعبه]] از این سنگ آغاز و به همین سنگ پایان مییابد.<ref name=":3">«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر الأسود]»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.</ref> در هر طوافِ واجب و مستحب، سفارش شده با دست راست این سنگ را لمس کرده و آنرا ببوسند و اگر نشد، با دست به آن اشاره کنند و عهد و پیمان خود را با آن تجدید کنند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۶.</ref> | ||
حجرالاسود هیچگاه در طول تاریخ، حتی در دوره جاهلیت که بسیار مورد تکریم بوده، پرستیده نشده و در شمار بتها قرار نگرفت، بلکه همواره نشانه توحید خالص و نفی شرک بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۶.</ref> | گفته شده حجرالاسود هیچگاه در طول تاریخ، حتی در [[جاهلیت|دوره جاهلیت]] که بسیار مورد تکریم بوده، پرستیده نشده و در شمار بتها قرار نگرفت، بلکه همواره نشانه توحید خالص و نفی شرک بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۶.</ref> | ||
===استلام حجر=== | ===استلام حجر=== | ||
{{اصلی|استلام حجر}} | {{اصلی|استلام حجر}} | ||
در روایات سفارش شده، حجرالاسود لمس و بوسیده شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۳.</ref> فقیهان شیعه و سنی استلام را [[مستحب|مُستَحَب]] میدانند.<ref>حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹ و ۱۹۰.</ref> | استلام حجر به معنای لمسکردن حجرالاسود و بوسه زدن به آن به قصد [[تبرک]] است. در روایات سفارش شده، حجرالاسود لمس و بوسیده شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۳.</ref> فقیهان شیعه و سنی استلام را [[مستحب|مُستَحَب]] میدانند.<ref>حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹ و ۱۹۰.</ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]]، حکم لمس و بوسیدن حجرالأسود را نشانه این دانسته که تمامی روایات و آیاتی که به صورت مطلق به [[شعائر الهی]]، بزرگداشت پیامبر(ص) و دوست داشتن او و | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، حکم لمس و بوسیدن حجرالأسود را نشانه این دانسته که تمامی روایات و آیاتی که به صورت مطلق به [[شعائر الهی]]، بزرگداشت پیامبر(ص) و دوست داشتن او و اهلبیتش، سفارش کرده و همچنین سفارشات دیگری از این قبیل، سفارشهایی درست بوده، هیچ اشکالی در آنها نیست و نمیتوان آنها را [[شرک|شِرک]] دانست.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۶.</ref> | ||
==خاستگاه و رنگ== | ==خاستگاه و رنگ== | ||
[[تصویر:حجرالاسود.jpg|بندانگشتی|170px|چپ|امروزه تنها هشت تکه از حجرالاسود قابل مشاهده است]] | [[تصویر:حجرالاسود.jpg|بندانگشتی|170px|چپ|امروزه تنها هشت تکه از حجرالاسود قابل مشاهده است]] | ||
حجرالاسود را سنگی [[بهشت|بهشتی]] دانستهاند<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۶۰.</ref> براساس برخی روایتها، حجرالاسود در اصل، یکی از فرشتگان بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و | حجرالاسود را سنگی [[بهشت|بهشتی]] دانستهاند<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۶۰.</ref> براساس برخی روایتها، حجرالاسود در اصل، یکی از [[فرشته|فرشتگان]] بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و خداوند نیز او را امین بر همه آفریدگان قرار داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | ||
براساس برخی نقلها، [[آدم(ع)]] این سنگ بهشتی را در بنای کعبه استفاده کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۶.</ref> در زمان [[بازسازی کعبه|بنای دوباره کعبه]] توسط [[حضرت ابراهیم]]، این سنگ در [[کوه ابوقبیس]] بود و ابراهیم آنرا بر روی کعبه نصب کرد.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> | براساس برخی نقلها، [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] این سنگ بهشتی را در بنای کعبه استفاده کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۶.</ref> در زمان [[بازسازی کعبه|بنای دوباره کعبه]] توسط [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم]]، این سنگ در [[کوه ابوقبیس]] بود و ابراهیم آنرا بر روی کعبه نصب کرد.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> | ||
حجرالأسود، در آغاز بسیار سفید بود.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی چند باره کعبه در دورههای زمانی مختلف بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۵.</ref> برخی روایات لمس [[کفر|کافران]] را سبب سیاه شدن آن دانستهاند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> | حجرالأسود، در آغاز بسیار سفید بود.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی چند باره کعبه در دورههای زمانی مختلف بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۵.</ref> برخی روایات لمس [[کفر|کافران]] را سبب سیاه شدن آن دانستهاند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> | ||
[[ | [[محمدجواد مغنیه]] از مفسران معاصر شیعه معتقد است موضوع بهشتی بودن حجرالأسود و اینکه در ابتدا سفید و سپس سیاه شده، همه [[خبر واحد]] یا قصهپردازیهایی هستند که ما مسئولیتی در پذیرش آنها نداریم.<ref name=":2">مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۲۰۳–۲۰۴.</ref> | ||
==حوادث تاریخی== | ==حوادث تاریخی== | ||
در بازسازی [[کعبه]]، پنج سال پیش از [[بعثت|بعثت پیامبر اسلام]]، هر قبیله، خواستار نصب [[حجرالاسود]] بود. اختلاف شدت گرفت و سرانجام با پیشنهاد [[حضرت محمد|حضرت محمد(ص)]]، سنگ را در | در بازسازی [[کعبه]]، پنج سال پیش از [[بعثت|بعثت پیامبر اسلام]]، هر قبیله، خواستار نصب [[حجرالاسود]] بود. اختلاف شدت گرفت و سرانجام با پیشنهاد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]]، سنگ را در پارچهای گذاشته، اطراف آن، به رؤسای [[قبیله قریش|قریش]] سپرده شد و چون به مکان آن رسیدند، پیامبر سنگ را با دست خود برداشت و در جای مخصوص گذاشت.<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۴۸۷.</ref> | ||
بنابر نقل [[نصیرالدین بن حمزه طوسی|ابنحمزه طوسی]] عالم شیعی قرن ششم<ref>ابنحمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ۱۴۱۹ق، ص۳۴۹.</ref> و دیگران<ref>ابن عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۷۱.</ref> [[محمد بن حنفیه]] با [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] بر سر امام بودن به نزاع برخواست. امام سجاد(ع) با او سخن گفت ولی او نپذیرفت. در نهایت امام، حجرالأسود را حَکَم قرار داد. به اذن خداوند، حجرالأسود به امامت امام سجاد(ع) شهادت داد. | |||
حجرالأسود در طول تاریخ مورد حملههای متعددی قرار گرفت و افراد بسیار قصد تخریب یا دزدیدن آن را | حجرالأسود در طول تاریخ مورد حملههای متعددی قرار گرفت و افراد بسیار قصد تخریب یا دزدیدن آن را داشتهاند.<ref>صبری باشا، موسوعة مرآة الحرمین الشریفین وجزیرة العرب،، ۲۰۰۴م، ج۲، ص۸۴۱.</ref> در [[ذیالحجة|ذیالحجه]] [[سال ۳۱۷ هجری قمری|سال ۳۱۷ق]]، [[قرمطیان]] به مکه یورش بردند. آنها [[حجرالاسود]] را از کعبه کندند و به پایتخت خود بردند. آنها در سال ۳۳۹ در مقابل مبلغی فراوان، حجرالاسود را به کعبه بازگرداندند.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۹۰–۱۹۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۶
حَجَرُالْأسْوَدْ سنگ سیاهرنگی است که بر دیوار کعبه نصب شده است. این سنگ تنها بخش باقیمانده از نخستین عبادتگاهی است که بر روی زمین ساخته شد. براساس روایتی از امام باقر(ع)، حجرالأسود، یکی از سه سنگ بهشتی بر روی زمین است.
پیامبر اسلام به لمس حجرالأسود توصیه کرده است. طواف کعبه از این سنگ آغاز و به همین سنگ پایان مییابد. در هر طوافِ واجب و مستحب، سفارش شده با دست راست این سنگ را لمس کرده و آنرا ببوسند و اگر نشد، با دست به آن اشاره کنند و عهد و پیمان خود را با آن تجدید نمایند.
حجرالاسود در طول تاریخ، مورد حملههای متعددی قرار گرفت و افراد بسیار، قصد تخریب یا دزدیدن آن را داشتهاند که گاه موفق نیز بودهاند.
معرفی و جایگاه
امام صادق (ع):
خداوند حجر الاسود را آفرید و سپس از بندگان پیمان گرفت. آنگاه به حجر گفت: این پیمان را در دورن خود نگه دار. مومنان (با لمس حجر) بر پیمان خود، ابراز پایبندی میکنند.[۱]
حجر الاسود سنگی سیاهرنگ که بر دیوار کعبه در رکن شرقی[۲] نصب شده است[۳] این سنگ، نزد مسلمانان از ارزش معنوی بسیار برخوردار است.[۴] رکن شرقی کعبه بهجهت وجود حجرالاسود در آن، به «رکن حجرالاسود» نیز معروف است.[۵]
فاصله این سنگ از سطح زمین مسجد الحرام، یک و نیم متر بلندتر است.[۲] این سنگ در محفظهای از نقره قرار داده شده است. امروزه، از این سنگ تنها هشت تکه کوچک باقی مانده که بزرگترین آنها به اندازه یک خرما است.[۶]
براساس روایتی از امام باقر(ع) سه سنگ از بهشت بر روی زمین قرار دارد که یکی از آنها حجرالاسود است.[۷] همچنین بنا به روایتی که در بحارالانوار نقل شده است این سنگ در ابتدا سفید بود ولی بهجهت گناهان آدمیان،[۷] و لمس مجرمان و منافقان سیاهرنگ گردید.[۸]
در قرآن نامی از حجرالاسود به میان نیامده است. با این حال، در سوره آلعمران، خانه خدا را دارای «آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ؛ (نشانههای روشن)» دانسته[۹] و در تفسیر این آیه، حجرالاسود را از مصادیق نشانههای روشن کعبه دانستهاند.[۱۰]
خلیفهٔ دوم، حجر الاسود را سنگی دانست که نفع و ضرری برای انسانها ندارد. او دوست داشتن حجرالاسود را تنها به جهت دوست داشتن پیامبر(ص) دانست. امام علی(ع) در مخالفت با خلیفه گفت که خداوند این سنگ را در روز قیامت زنده میکند، در حالیکه یک زبان و دو لب دارد و گواهی میدهد برای آنانی که بر میثاق خود پایبند بودند. این سنگ به منزله دست راست خداوند است که به وسیله آن، خلق با او بیعت میکنند.[۱۱]
پیامبر در عمرة القضاء در حالی که سوار بر شتر بود، کعبه را طواف کرد[۱۲] و حجرالاسود را با عصای خود استلام کرد.[۱۳]
فضیلت
دکتر شریعتی:
در آغاز باید، حجرالاسود را مس کنی. با دست راستت …. این سنگ رمزی از دست است، دست راست، دست راست خدا! و اکنون، … خدا دست راست خویش را پیش تو آوردهاست، دست راستت را پیش آر، در بیعت او قرار گیر، با او همپیمان شو، همه پیمانها و پیوندهای پیشینت را بگسل، باطل کن.[۱۴]
پیامبر اسلام به لمس حجرالأسود توصیه کرده و این سنگ را دست راست خدواند دانسته که مردم آن را لمس میکنند.[۱۵] آیتالله جوادی آملی از عالمان شیعه، استلام حجر را به مانند آن دانسته که مسلمانان با ذات الهی بیعت کنند.[۱۶] برخی، گفتار پیامبر، را به این معنا دانستهاند که میتوان بهوسیله حجرالأسود به سعادت رسید.[۱۷] همچنین در روایتی نیز نقل شده که امام زمان(ع) پس از ظهور، بر حجرالأسود تکیه کرده و مردم با او بیعت میکند.[۱۸]
در تفسیر نمونه درباره فضلیت این سنگ چنین آمده است که این سنگ پرسابقهترین چیزی است که به عنوان مصالح ساختمان، در یک مرکز عبادت، بهکار رفته است؛ زیرا تمام معابد روی زمین و حتی کعبه، بارها تجدید بنا شده و مصالح آنها، تغییر یافته است. تنها همین قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز به عنوان بخش ثابت در این معبد، پا برجا مانده است.[۱۹]
در منابع شیعه، دعاهایی برای خواندن در کنار حجرالاسود سفارش شده است.[۲۰] طواف کعبه از این سنگ آغاز و به همین سنگ پایان مییابد.[۲۱] در هر طوافِ واجب و مستحب، سفارش شده با دست راست این سنگ را لمس کرده و آنرا ببوسند و اگر نشد، با دست به آن اشاره کنند و عهد و پیمان خود را با آن تجدید کنند.[۲۲]
گفته شده حجرالاسود هیچگاه در طول تاریخ، حتی در دوره جاهلیت که بسیار مورد تکریم بوده، پرستیده نشده و در شمار بتها قرار نگرفت، بلکه همواره نشانه توحید خالص و نفی شرک بوده است.[۲۳]
استلام حجر
استلام حجر به معنای لمسکردن حجرالاسود و بوسه زدن به آن به قصد تبرک است. در روایات سفارش شده، حجرالاسود لمس و بوسیده شود.[۲۴] فقیهان شیعه و سنی استلام را مُستَحَب میدانند.[۲۵]
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، حکم لمس و بوسیدن حجرالأسود را نشانه این دانسته که تمامی روایات و آیاتی که به صورت مطلق به شعائر الهی، بزرگداشت پیامبر(ص) و دوست داشتن او و اهلبیتش، سفارش کرده و همچنین سفارشات دیگری از این قبیل، سفارشهایی درست بوده، هیچ اشکالی در آنها نیست و نمیتوان آنها را شِرک دانست.[۲۶]
خاستگاه و رنگ
حجرالاسود را سنگی بهشتی دانستهاند[۲۷] براساس برخی روایتها، حجرالاسود در اصل، یکی از فرشتگان بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و خداوند نیز او را امین بر همه آفریدگان قرار داده است.[۲۸]
براساس برخی نقلها، آدم(ع) این سنگ بهشتی را در بنای کعبه استفاده کرد.[۲۹] در زمان بنای دوباره کعبه توسط حضرت ابراهیم، این سنگ در کوه ابوقبیس بود و ابراهیم آنرا بر روی کعبه نصب کرد.[۳۰]
حجرالأسود، در آغاز بسیار سفید بود.[۳۱] گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی چند باره کعبه در دورههای زمانی مختلف بوده است.[۳۲] برخی روایات لمس کافران را سبب سیاه شدن آن دانستهاند.[۳۳]
محمدجواد مغنیه از مفسران معاصر شیعه معتقد است موضوع بهشتی بودن حجرالأسود و اینکه در ابتدا سفید و سپس سیاه شده، همه خبر واحد یا قصهپردازیهایی هستند که ما مسئولیتی در پذیرش آنها نداریم.[۳۴]
حوادث تاریخی
در بازسازی کعبه، پنج سال پیش از بعثت پیامبر اسلام، هر قبیله، خواستار نصب حجرالاسود بود. اختلاف شدت گرفت و سرانجام با پیشنهاد حضرت محمد(ص)، سنگ را در پارچهای گذاشته، اطراف آن، به رؤسای قریش سپرده شد و چون به مکان آن رسیدند، پیامبر سنگ را با دست خود برداشت و در جای مخصوص گذاشت.[۳۵]
بنابر نقل ابنحمزه طوسی عالم شیعی قرن ششم[۳۶] و دیگران[۳۷] محمد بن حنفیه با امام سجاد(ع) بر سر امام بودن به نزاع برخواست. امام سجاد(ع) با او سخن گفت ولی او نپذیرفت. در نهایت امام، حجرالأسود را حَکَم قرار داد. به اذن خداوند، حجرالأسود به امامت امام سجاد(ع) شهادت داد.
حجرالأسود در طول تاریخ مورد حملههای متعددی قرار گرفت و افراد بسیار قصد تخریب یا دزدیدن آن را داشتهاند.[۳۸] در ذیالحجه سال ۳۱۷ق، قرمطیان به مکه یورش بردند. آنها حجرالاسود را از کعبه کندند و به پایتخت خود بردند. آنها در سال ۳۳۹ در مقابل مبلغی فراوان، حجرالاسود را به کعبه بازگرداندند.[۳۹]
پانویس
منابع
- ابنحمزه طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، محقق و مصحح، نبیل رضا علوان، قم، انتشارات انصاریان، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق.
- ابنعبدالوهاب، حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، مکتبة الداوری، چاپ اول، بیتا.
- ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- پروازی ایزدی، نرگس، «حجرالأسود»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۸۷ش.
- «آیت الله جوادی آملی به حجاج بیت الله الحرام»، سایت ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۹مرداد ۱۳۹۷ش، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- حاجمنوچهری، فرامرز، «حجرالاسود»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.
- «حجر الأسود»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
- دفتری فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، فرزان روز، ۱۳۷۶ش.
- دهخدا، «حجرالأسود»، سایت واژه یاب، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- شریعتی، علی، «حج»، سایت دکتر علی شریعتی، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین الشریفین و جزیرة العرب ترجمه: ماجده معروف، حسین مجیب المصری، عبدالغزیز عوض، قاهره، دارالآفاق العربیة، ٢٠٠٤م.
- صفری فروشانی، نعمتالله، مکه در بستر تاریخ، قم، مرکز جهانی علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: هاشم رسولی محلاتی، تهران، المطبعة العلمیة، ۱۳۸۰ق.
- فرقانی، محمد، سرزمین یادها و نشانها، تهران، چاپ مشعر، ۱۳۷۹ش.
- فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: سیدطیب موسوی جزائری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علیاکبر غفاری، محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۱.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ صفری فروشانی، مکه در بستر تاریخ، ۱۳۸۶ش، ص۹۲.
- ↑ دهخدا، «حجر الاسود»، سایت واژه یاب.
- ↑ حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹.
- ↑ فرقانی، سرزمین یادها و نشانها، ۱۳۷۹ش، ص۵۹.
- ↑ «حجر الأسود»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۸۳.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۰.
- ↑ سوره آلعمران، آیه۹۷.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۵۸.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹، ج۱۳، ص۳۲۰–۳۲۱.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۳۶.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۳۵.
- ↑ شریعتی، «حج»، سایت دکتر علی شریعتی.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۲۴.
- ↑ «پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج بیت الله الحرام»، سایت ایسنا.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۸۹۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۰.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۳.
- ↑ «حجر الأسود»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۶.
- ↑ پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۳.
- ↑ حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹ و ۱۹۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۶.
- ↑ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۶۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۶.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۰.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.
- ↑ پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۵.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.
- ↑ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۲۰۳–۲۰۴.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۴۸۷.
- ↑ ابنحمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ۱۴۱۹ق، ص۳۴۹.
- ↑ ابن عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۷۱.
- ↑ صبری باشا، موسوعة مرآة الحرمین الشریفین وجزیرة العرب،، ۲۰۰۴م، ج۲، ص۸۴۱.
- ↑ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۹۰–۱۹۲.