پرش به محتوا

غلو: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳
خط ۶۳: خط ۶۳:
*ابومحمد عثمان بن عبدالله عراقی، از عالمان حنفی مذهب قرن پنجم هجری، در اثرش با عنوان الفرق المفترقه، امامیه و زیدیه را یکی پنداشته و گفته اینان گروهی از غالیان هستند که امام علی را گاهی خدا، گاهی نبی و گاهی شریک در امر نبوت پنداشته‌اند.<ref>عراقی، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، ۱۹۶۱م، ص۳۰.</ref> همچنین [[ابن‌تیمیه]] ضمن اتهام غلو به شیعه گفته است گروهی از شیعیان به الوهیت و برخی دیگر به نبی بودن امام علی معتقدند.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۸۷.</ref> در پاسخ گفته‌اند گروه اندکی از غالیان چنین دیدگاهی داشته‌اند که البته در روایات شیعه مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته و از سوی امامان شیعه طرد شده‌اند. بنابراین صحیح نیست که اعتقاد این گروهِ اندکِ مطرود، به همه شیعیان، به‌ویژه امامیه نسبت داده شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۸.</ref> در فقه امامیه نیز باور به خدا بودن امام علی و نبی بودن وی که به انکار خدا و نبوت پیامبر منجر می‌شود، کفر تلقی شده و باورمندان به آن کافر محسوب می‌شوند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref>
*ابومحمد عثمان بن عبدالله عراقی، از عالمان حنفی مذهب قرن پنجم هجری، در اثرش با عنوان الفرق المفترقه، امامیه و زیدیه را یکی پنداشته و گفته اینان گروهی از غالیان هستند که امام علی را گاهی خدا، گاهی نبی و گاهی شریک در امر نبوت پنداشته‌اند.<ref>عراقی، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، ۱۹۶۱م، ص۳۰.</ref> همچنین [[ابن‌تیمیه]] ضمن اتهام غلو به شیعه گفته است گروهی از شیعیان به الوهیت و برخی دیگر به نبی بودن امام علی معتقدند.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۸۷.</ref> در پاسخ گفته‌اند گروه اندکی از غالیان چنین دیدگاهی داشته‌اند که البته در روایات شیعه مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته و از سوی امامان شیعه طرد شده‌اند. بنابراین صحیح نیست که اعتقاد این گروهِ اندکِ مطرود، به همه شیعیان، به‌ویژه امامیه نسبت داده شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۸.</ref> در فقه امامیه نیز باور به خدا بودن امام علی و نبی بودن وی که به انکار خدا و نبوت پیامبر منجر می‌شود، کفر تلقی شده و باورمندان به آن کافر محسوب می‌شوند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref>
*عبدالله علی قمیصی، نویسنده و محقق وهابی، در کتابش با عنوان الصراع بین الاسلام و الوثنیه گفته است گروهی از شیعیان بر این عقیده‌اند که واجبات و محرمات کنایه از اشخاص هستند که باید آن‌ها را دوست یا دشمن دانست. در اثر همین عقیده هم محرمات را حلال دانستند و واجبات را ترک کردند.<ref>قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه، ص «ح».</ref> فرقه‌نویسان این عقیده را به فرقه‌ای از غالیان به نام فرقه [[منصوریه]] (پیروان ابومنصور عِجلی) نسبت داده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۴۷-۴۸.</ref> ابو منصور در روایتی به نقل از [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]]، سه مرتبه از سوی امام صادق به سبب افکار غلوآمیزش مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۴.</ref>  
*عبدالله علی قمیصی، نویسنده و محقق وهابی، در کتابش با عنوان الصراع بین الاسلام و الوثنیه گفته است گروهی از شیعیان بر این عقیده‌اند که واجبات و محرمات کنایه از اشخاص هستند که باید آن‌ها را دوست یا دشمن دانست. در اثر همین عقیده هم محرمات را حلال دانستند و واجبات را ترک کردند.<ref>قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه، ص «ح».</ref> فرقه‌نویسان این عقیده را به فرقه‌ای از غالیان به نام فرقه [[منصوریه]] (پیروان ابومنصور عِجلی) نسبت داده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۴۷-۴۸.</ref> ابو منصور در روایتی به نقل از [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]]، سه مرتبه از سوی امام صادق به سبب افکار غلوآمیزش مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۴.</ref>  
*گروهی از عالمان اهل سنت، عقایدی همچون [[بداء|بِداء]]، [[رجعت]]، [[عصمت]] و علم غیب پیامبر و امامان معصوم را که از باورهای شیعه به شمار می‌روند غلوآمیز دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به جارالله، الوشیعة فی نقد عقائد الشیعة، ۱۴۰۳ق، ص۹۲-۹۳ و ۱۱۸؛ قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه «ب» و «و»؛ شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ج۱، ص۱۲۱.</ref> عالمان شیعه این عقاید را غلوآمیز ندانسته و برای اثبات آن‌ها به ادله‌ای از قرآن، سنت و دلیل عقل استدلال کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به امین، نقض الوشیعة، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۵-۳۷۶ و ۴۰۶-۴۱۰.</ref>
*گروهی از عالمان اهل سنت، عقایدی همچون [[بداء|بَداء]]، [[رجعت]]، [[عصمت]] و علم غیب پیامبر و امامان معصوم را که از باورهای شیعه به شمار می‌روند غلوآمیز دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به جارالله، الوشیعة فی نقد عقائد الشیعة، ۱۴۰۳ق، ص۹۲-۹۳ و ۱۱۸؛ قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه «ب» و «و»؛ شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ج۱، ص۱۲۱.</ref> عالمان شیعه این عقاید را غلوآمیز ندانسته و برای اثبات آن‌ها به ادله‌ای از قرآن، سنت و دلیل عقل استدلال کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به امین، نقض الوشیعة، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۵-۳۷۶ و ۴۰۶-۴۱۰.</ref>
*عده‌ای معتقدند اوصافی مانند عصمت، علم غیب، تصرف در کائنات و برخی اوصاف فرابشری که به امامان شیعه نسبت داده می‌شود، غلوآمیز است و بر این باورند که امامان فقط دانشمندان برجسته‌ و پرهیزگار و عالم به شریعت بوده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۷۳-۷۵ و ۲۲۷-۲۲۸.</ref> این دیدگاه به نظریه «[[علمای ابرار|علمای ابرار»]] شهرت یافته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کدیور، «قرائت فراموش‌شده»، ص۵۷۶.</ref> خاستگاه این نظریه را سخن [[عبدالله بن‌ ابی‌یعفور|عبدالله بن ابی یعفور]] دانسته‌اند که تعبیر «علماءُ اَبرار و اَتقیا اوصیا؛ علمای ابرار و انسان‌های پرهیزگار»<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۴۷.</ref> را درباره امامان به‌کار برده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۷۳-۷۴.</ref> همچنین گفته‌اند برخی عالمان شیعه، به‌ویژه عالمان مدرسه قم در قرن سوم و چهارم هجری، با هرگونه انتساب ویژگی‌های فرابشری برای امامان، مخالف بوده و آنان را صرفاً عالمان ابرار و پرهیزگار می‌پنداشته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کدیور، «قرائت فراموش‌شده»، ص۵۷۶-۵۷۸.</ref> بر این نظریه نقدهایی وارد شده است؛ از جمله این‌که فاقد هرگونه مستند تاریخی است.<ref>انصاری، [https://ansari.kateban.com/post/3254 «علمای ابرار؛ دیدگاهی که هیچ مستندی تاریخی ندارد»]، سایت کاتبان.</ref> همچنین برخی گفته‌اند کلمه «عالِم» در ادبیات برخی اصحاب ائمه(ع) به‌معنای علم الهامی امامان و کلمه‌های «ابرار» و «اتقیا» نیز معادل همان معنای عصمت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رضایی، صفری فروشانی، «تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه»، ص۷۷.</ref>
*عده‌ای معتقدند اوصافی مانند عصمت، علم غیب، تصرف در کائنات و برخی اوصاف فرابشری که به امامان شیعه نسبت داده می‌شود، غلوآمیز است و بر این باورند که امامان فقط دانشمندان برجسته‌ و پرهیزگار و عالم به شریعت بوده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۷۳-۷۵ و ۲۲۷-۲۲۸.</ref> این دیدگاه به نظریه «[[علمای ابرار|علمای ابرار»]] شهرت یافته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کدیور، «قرائت فراموش‌شده»، ص۵۷۶.</ref> خاستگاه این نظریه را سخن [[عبدالله بن‌ ابی‌یعفور|عبدالله بن ابی یعفور]] دانسته‌اند که تعبیر «علماءُ اَبرار و اَتقیا اوصیا؛ علمای ابرار و انسان‌های پرهیزگار»<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۴۷.</ref> را درباره امامان به‌کار برده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۷۳-۷۴.</ref> همچنین گفته‌اند برخی عالمان شیعه، به‌ویژه عالمان مدرسه قم در قرن سوم و چهارم هجری، با هرگونه انتساب ویژگی‌های فرابشری برای امامان، مخالف بوده و آنان را صرفاً عالمان ابرار و پرهیزگار می‌پنداشته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کدیور، «قرائت فراموش‌شده»، ص۵۷۶-۵۷۸.</ref> بر این نظریه نقدهایی وارد شده است؛ از جمله این‌که فاقد هرگونه مستند تاریخی است.<ref>انصاری، [https://ansari.kateban.com/post/3254 «علمای ابرار؛ دیدگاهی که هیچ مستندی تاریخی ندارد»]، سایت کاتبان.</ref> همچنین برخی گفته‌اند کلمه «عالِم» در ادبیات برخی اصحاب ائمه(ع) به‌معنای علم الهامی امامان و کلمه‌های «ابرار» و «اتقیا» نیز معادل همان معنای عصمت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رضایی، صفری فروشانی، «تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه»، ص۷۷.</ref>


Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۴۸۰

ویرایش