شب عاشورا
| سوگواری محرم | |
|---|---|
تابلوی عصر عاشورا یکی از آثار نگارگری محمود فرشچیان | |
| رویدادها | |
| نامههای کوفیان به امام حسین(ع) • نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره • روز عاشورا • واقعه کربلا • واقعه عاشورا (از نگاه آمار) • روزشمار واقعه عاشورا • اسیران کربلا | |
| افراد | |
| امام حسین(ع) • علی اکبر • علیاصغر • عباس بن علی • حضرت زینب(س) • سکینه بنت حسین • فاطمه دختر امام حسین • مسلم بن عقیل • شهیدان کربلا • اسیران کربلا | |
| جایها | |
| حرم امام حسین(ع) • تل زینبیه • حرم حضرت عباس(ع) • گودال قتلگاه • بینالحرمین • نهر علقمه | |
| مناسبتها | |
| تاسوعا • عاشورا • دهه محرم • اربعین • دهه صفر | |
| مراسم | |
| مرثیهخوانی • نوحه • تعزیه • روضه • زنجیرزنی • سینهزنی • سقاخانه • سنج و دمام • دسته عزاداری • شام غریبان • تشتگذاری • نخلگردانی • قمهزنی • راهپیمایی اربعین • تابوتگردانی • مراسم تابوت | |
شب عاشورا شامگاه نهمین روز از ماه محرم است که فردای آن، روز عاشورا است. در منابع آمده است که لشکر عمر سعد عصر روز تاسوعا قصد حمله داشت، ولی امام حسین(ع) از حضرت عباس(ع) خواست از آنان یک شب مهلت بگیرد تا عبادت کنند. امام حسین(ع) در این شب با یارانش سخن گفت و آنان را باوفاترین یاران خواند و آنان نیز در سخنانی حماسی، اعلام وفاداری کردند. در مجالس عزاداری در شب عاشورا، وقایعی که در این شب در خیمهگاه امام حسین(ع) رخ داده است، بازگو میشود.
برای این شب اعمالی همچون احیا و صد رکعت نماز ذکر شده است.
وقایع شب عاشورا
وقایع شب عاشورا عبارتند از:
تجدید پیمان یاران امام حسین(ع)
سخن امام حسین(ع) در
شب عاشورا
فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي وَ لَا أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي
من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم و خاندانی نیکوکارتر و نزدیکتر از خاندان خودم سراغ ندارم.
الارشاد، ج۲، ص۹۱
امام حسین(ع) در اوایل شب یاران خود را جمع کرد و پس از حمد و ثنای خداوند خطاب به آنان گفت:
- « فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي وَ لَا أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَجَزَاكُمُ الله عَنِّي خَيْرا»
- «همانا من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود، و خاندان و اهلبیتی را نیكوکارتر و باپیوندتر از اهلبیت خود سراغ ندارم؛ خدایتان از جانب من پاداش نیکو دهد.»
سپس چنین ادامه داد:
- به گمانم این، آخرین روزی است که از سوی این قوم مهلت داریم. آگاه باشید که من به شما اجازه (رفتن) دادم. پس همه با خیالی آسوده بروید که بیعتی از من بر گردن شما نیست. اینک که سیاهی شب شما را پوشانده، آن را مَرکبی برگیرید و بروید.
در گزارش دیگری آمده است که امام حسین(ع) در ادامه سخنانش افزود:تاریکی شب شما را فرا گرفته است از آن استفاده کنید و هریک از شما دست یکی از افراد(مردان) خانواده مرا بگیرد و بهسوی آبادی و شهر خویش حرکت کند تا خداوند فرجی بنماید، زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست بیابند با دیگران کاری نخواهند داشت، خداوند به همه شما جزای خیر و پاداش نیک عنایت کند"[یادداشت ۱]نویسنده کتاب ثارالله در تحلیل این بخش از سخن امام حسین (ع) که اشارهای به رفتن بانوان نشده است براین نظر است که با نبود آنها قیام حسینی به نتیجه نخواهد رسید.همانطور که امام حسین(ع) در پاسخ به پرسش محمد بن حنفیه درباره همراه بردن زنان با استناد به خوابی که دیده بود از قول پیامبر(ص) چنین نقل کرد که به او فرموده:«ان الله شاء ان یراهن سبایا»۰خداوند خواسته آنها را اسیر ببیند) [۱] در این هنگام ابتدا اهل بیت امام و بر اساس نقل هایی نخستین نفر حضرت عباس(ع) سکوت را شکست [۲]و سپس یاران امام هر یک در سخنانی حماسی، اعلام وفاداری کردند و بر فدا کردن جان خویش در دفاع از امام تاکید کردند. منابع تاریخی و مقاتل برخی از این سخنان را ضبط کردهاند.[۳]
جمله معروف قاسم بن حسن، احلی من العسل (شیرینتر از عسل) در پاسخ به سوال امام(ع) که مرگ در نظرت چگونه است مربوط به همین جلسه است.[۴]
اشعار امام درباره بیوفایی دنیا
براساس گزارش برخی منابع تاریخی و روایی از امام سجاد(ع) نقل شده که آن شبى که پدرم فردایش به شهادت رسید، عمّهام زینب(س) در کنارم بود و از من پرستارى میکرد، پدرم با یارانش نیز در خیمهای که از ما فاصله داشت بودند. جون(غلام واز موالی ابوذر) نزد ایشان بود و شمشیرشان را آماده و تیز میکرد، پدرم اشعاری خواند که مضمونش این بود:ای دنیا! اف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کشتن میدهی و هرگز به بدیل آنان قناعت نمیورزی. همانا کارها به خدای بزرگ واگذارده و هر زندهای رهروی ناگزیر این راه است.[۵]
پاسداری از خیمهها
شب عاشورا حضرت عباس(ع) پاسداری از حرم را بر عهده گرفت. زهیر نیز با او همراه شد.[۶]
گفتگوی بریر با عمر بن سعد
به گزارش برخی منابع، در این شب، بریر بن خضیر از امام(ع) اجازه خواست تا نزد عمر بن سعد برود و او را موعظه کند. امام(ع) پذیرفت.
بریر نزد عمر بن سعد رفت و به چادرش وارد شد و بدون آن که سلام کند، نشست. عمر خشمگین شد و گفت: «ای برادر همدانی، چه چیز تو را از سلام کردن بر من باز داشت؟ آیا مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمیشناسم و به حق گواهی نمیدهم؟»
بریر گفت:
- «اگر آن طور که تو میگویی خدا و پیغمبرشناس بودی، عازم کشتن خاندان پیامبر(ص) نمیگشتی، وانگهی این فرات زلال است که امواجش مانند شکم مار درهم میپیچد و حیوانات عراق از آن مینوشند؛ اما حسین بن علی(ع) -و برادران و زنان و خاندانش- از تشنگی میمیرند. تو آنان را از نوشیدن آب فرات مانع گشتهای و فکر میکنی که خدا و رسول(ص) او را میشناسی؟»
عمر سعد اندکی سر به زیر انداخت و آنگاه سرش را بلند کرد و گفت: «ای بریر به خدا قسم یقین دارم که هر کس با آنان بجنگد و حقشان را غصب کند ناگزیر در آتش است؛ ولیای بریر آیا از من میخواهی که ولایت ری را واگذارم که به دیگری برسد؟ به خدا سوگند نفس من چنین چیزی را نمیپذیرد.»
آنگاه گفت: «عبیدالله به جای قوم خویش مرا به اجرای نقشهای فرا خواند که اینک در پی انجام آنم. به خدا سوگند، میدانم و سرگردانم و میان دو خطر خویش اندیشناکم: آیا ملک ری را رها کنم، در حالی که آرزوی من است، یا آن که گناه قتل حسین(ع) را به گردن گیرم؟ در کشتن حسین(ع) آتشی است که جلوگیری از آن ممکن نیست و ملک ری نیز نور چشم من است.»
پس بریر نزد امام(ع) بازگشت و گفت:
- «ای فرزند رسول خدا(ص) عمر بن سعد در برابر ملک ری به کشتن تو رضایت داده است.»[۷]
بررسی میدان جنگ
اشعار امام حسین(ع) در شب عاشورا:
یا دَهْرُ أُفٍّ لَک مِنْ خَلِیلِکمْ لَک بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِمِنْ صَاحِبٍ أَوْ طَالِبٍ قَتِیلِوَ الدَّهْرُ لَا یقْنَعُ بِالْبَدِیلِوَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَی الْجَلِیلِوَ کلُّ حَیٍّ سَالِک سَبِیلِی
در نیمههای شب عاشورا، امام حسین(ع)، برای بررسی تپهها و گردنههای اطراف، تنها از خیمه خارج شد؛ نافع بن هلال متوجه شد و آهسته به دنبال ایشان به راه افتاد.
امام(ع) متوجه حضور نافع شد و پرسید: «چرا از خیمه بیرون آمدی؟»
نافع گفت: «ای فرزند رسول خدا(ص)! خروج شما از خیمهگاه به طرف این سپاه طغیانگر، مرا به وحشت انداخته است.»
امام(ع) فرمود: «من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این پستی و بلندیها بازدید کنم.»
پس از انجام بازرسی، حضرت(ع) در راه بازگشت به نافع فرمود: «آیا نمیخواهی در این شب تار از بین این دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟»
نافع خود را به روی قدمهای امام(ع) انداخته، گفت: «شمشیری دارم که به هزار درهم میارزد و اسبی دارم که به همین اندازه میارزد، پس به آن خدایی که به حضور در رکاب شما، بر من منت نهاد سوگند، تا هنگامی که شمشیرم به کار آید و اسبم از حرکت باز نایستد هرگز از شما جدا نمیشوم.»[۸]
نگرانی زینب(س) از وفادار ماندن اصحاب
پس از آن گفتگو امام(ع) به اردوگاه برگشت و وارد خیمه خواهرش زینب(س) شد. نافع بن هلال در بیرون خیمه منتظر امام(ع) نشسته بود که شنید حضرت زینب(س) به امام(ع) عرض کرد:
- «آیا شما یارانتان را آزمودهاید؟ از این نگرانم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند.»
امام(ع) در پاسخ فرمود:
- «به خدا سوگند، اینها را امتحان کردهام و آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کردهاند، به گونهای که مرگ را به گوشه چشمانشان مینگرند و به مرگ در راه من همچون شیرخواره به سینه مادرش انس دارند.»
نافع هنگامی که احساس کرد اهل بیت امام حسین(ع) نگران وفاداری و استقامت اصحاب هستند، نزد حبیب بن مظاهر رفته و با مشورت او، تصمیم گرفتند با همراهی بقیه اصحاب به امام(ع) و اهل بیت ایشان اطمینان دهند که تا آخرین قطره خون از ایشان دفاع خواهند کرد.[۹]
حبیب بن مظاهر یاران امام(ع) را ندا داد تا جمع شوند. سپس به بنیهاشم گفت: به خیمههای خویش باز گردند؛ بعد رو به اصحاب کرد و آنچه را از نافع شنیده بود، بازگو کرد. همگی گفتند: «به آن خدایی که بر ما منت نهاد که در این جایگاه قرار بگیریم، اگر منتظر فرمان حسین(ع) نبودیم، اکنون با شتاب بر آنان حمله میکردیم تا جان خویش را پاک و چشم را روشن سازیم».
حبیب به همراه اصحاب با شمشیرهای کشیده و یک صدا به نزدیک حرم اهل بیت(ع) رفتند و گفتند: «ای حریم رسول خدا(ص)! این شمشیرهای جوانان و جوانمردان شماست که به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواهان شما را بزند. این نیزههای پسران شماست، سوگند یاد کردهاند که آن را تنها در سینه کسانی فروبرند که از دعوتتان سر بر تافتهاند.»[۱۰]
شب مناجات
عصر تاسوعا عمر بن سعد به لشکریان خود فرمان حمله داد. وقتی امام(ع) از نیت دشمن آگاه شد، به برادرش عباس فرمود:
در منابع نقل شده است که امام و یارانش در طول آن شب به نماز و دعا و استغفار مشغول بودند.[۱۲] سید بن طاووس در لهوف مینویسد امام(ع) و یارانش آن شب را در حالی به صبح رساندند که زمزمه و همهمه مناجاتشان در رکوع و سجده و نمازشان همانند زنبوران عسل به گوش میرسید.[یادداشت ۲] [۱۳]
آیینهای ویژه شب عاشورا
- سوگواری شب عاشورا
- آیین خطبهخوانی شب عاشورا در حرم رضوی
در شب عاشورا، آیین سنتی خطبه خوانی شب شهادت امام حسین(ع) در صحن انقلاب اسلامی حرم امام رضا(ع) با حضور خادمان حرم برگزار میشود. خادمان در این مراسم آیین شمع گردانی را اجرا میکنند.[۱۴]
اعمال شب عاشورا
در کتاب مفاتیح الجنان اعمالی برای این شب ذکر شده است از جمله:
- احیای این شب: در روایتی از رسول اکرم(ص) آمده است هر کس این شب را احیا بدارد، گویا عبادت همه فرشتگان را انجام داده است.
- صد رکعت نماز، در هر رکعت بعد از سوره حمد، سه بار سوره اخلاص خوانده شود و پس از پایان صد رکعت، هفتاد بار بگوید: «سُبْحانَ الله وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلاَّ بِالله الْعَلِی الْعَظِیمِ»
- چهار رکعت در آخر شب، در هر رکعت بعد از حمد، ده بار آیة الکرسی، ده بار سوره توحید، ده بار سوره فلق و ده بار سوره ناس خوانده شود و پس از پایان، صد مرتبه سوره توحید را بخواند.[۱۵]
جستار وابسته
پانویس
- ↑ عندلیب همدانی، ثارالله، نشر خیمه، ۱۳۸۹ش، ص۳۷۳-۳۷۴.
- ↑ داودی و رستم نژاد، عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، ۱۳۸۷ش، ص۳۹۳.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱-۹۴؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۳۹.
- ↑ القمی، نفس المهموم،الناشر : المكتبة الحيدرية ، ص۲۰۸.
- ↑ شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۸۱ش،ص۱۹۹؛ طبری، تاریخ طبری، منشورات مؤسسة الاعلمي للمطبوعات بيروت، ج۴، ص۳۱۹.
- ↑ بحرالعلوم، مقتل الحسین(ع)، نشر دارالزهرا، ۱۴۲۷ق، ۲۰۰۶م، ص۳۱۴؛ حائری مازندرانی، معالی السبطین، نشر شریف رضی، ۱۳۶۷ش، ۱۴۰۹ق، ص۴۴۳.
- ↑ إربلی، کشف الغمة، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق،.ج۱، ص۵۸۹-۵۹۰؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۸۲۱-۸۲۲.
- ↑ بهبهانی، الدمعة الساکبة، مؤسسه اعلمی، ج۴، ص۲۷۳؛ مقرم، مقتل الحسین،بیروت، مؤسسة الخرسان، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۹.
- ↑ بهبهانی، الدمعة الساکبة،مؤسسه اعلمی، ج۴، ص۲۷۳-۲۷۴.
- ↑ مقرم، مقتل الحسین،بیروت، مؤسسة الخرسان، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۹.
- ↑ الطبری، تاریخ الطبری، بیروت، دار احیاء التراث العربی،ج۵، ص۴۱۷؛ شیخ مفید، الارشاد، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ش، ص۵۷.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۴.
- ↑ السيد بن طاووس، اللهوف في قتلى الطفوف،الناشر: أنوار الهدى - قم ، ص۵۷.
- ↑ آئین "خطبهخوانی شب عاشورای حسینی" در حرم مطهر رضوی، پایگاه خبری قدس آنلاین.
- ↑ قمی، مفاتیح الجنان، اعمال شب عاشورا.
یادداشت
- ↑ در گزارش خوارزمی در مقتل الحسین آمده است: إنّ هؤلاء القوم ما يطلبون أحدا غيري، و لو قد أصابوني و قدروا على قتلي لما طلبوكم أبدا، و هذا الليل قد غشيكم فقوموا و اتخذوه جملا، و ليأخذ كلّ رجل منكم بيد رجل من إخوتي، و تفرقوا في سواد هذا الليل، و ذروني و هؤلاء القوم» (مقتل الحسین خوارزمی،ج۱، ص۳۵۰). در نقل تاریخ طبری آمده است:هذا اللیل قد غشیکم، فاتخذوه جملا، ثم لیأخذ کل رجل منکم بید رجل من اهل بیتى، تفرقوا فی سوادکم و مدائنکم حتى یفرج الله، فان القوم انما یطلبونی، و لو قد أصابونی لهوا عن طلب غیرى، (تاریخ طبری،ج۵، ص۴۱۹)
- ↑ وبات الحسين عليه السلام وأصحابه تلك الليلة ولهم دويٌّ كدوي النحل ما بين راكع و ساجد و قائم و قاعد
منابع
- آئین خطبهخوانی شب عاشورای حسینی" در حرم مطهر رضوی، پایگاه خبری قدس آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۹ مهر ۱۳۹۴ش.
- ابناثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ش.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق.
- بهبهانی، محمدباقر، الدمعة الساکبة فی احوال النبی و العترة الطاهرة، مؤسسه اعلمی.
- حائری مازندرانی، محمدمهدی، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسینن قم نشر شریف رضی، ۱۳۶۷ش، ۱۴۰۹ق.
- داودی، سعید و رستم نژاد، مهدی، عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، قم، انتشارات امام علیابن ابی طالب(ع)، ۱۳۸۷ش.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران: اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
- طبری، محمد بن جریر بن یزید، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- مالکی، ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۲ق.
- مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، مؤسسة الخرسان، ۱۴۲۶ق.