کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
برهانهای اثبات خدا استدلالهایی برای اثبات وجود خدا با روش عقلی هستند. اعتقاد به وجود خدا، مهمترین عقیده دینی نزد پیروان ادیان الهی به شمار میآید. به همین دلیل، در دورههای مختلف، اندیشمندان در تلاش بودهاند تا صورتبندی قابل قبولی برای استدلالهای اثبات خدا ارائه کنند. نتیجه این تلاشها، پدید آمدن برهانهای متعدد برای اثبات وجود خدا در سنتهای مختلف فکری است. برخی از این برهانها که در سنت کلامی و فلسفی اسلام مورد توجه قرار گرفتهاند، بدین قرار است: برهان حدوث، برهان حرکت، برهان امکان و وجوب، برهان صدیقین و برهان نظم، برهان علیت، برهان معجزه، برهان فسخ عزائم، برهان وجودی و برهان اخلاقی.
ویژگی مشترک برهانهای اثبات خدا، کاربرد روش عقلی در آنهاست. بیشتر این استدلالها، وابسته به اثبات اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل هستند.
اقسام برهانهای اثبات خدا
متفکران برای اثبات وجود خدا برهانهای متنوعی اقامه کردهاند و تقسیمبندیهای متفاوتی نیز از آنها ارائه شده است. محمدتقی مصباح یزدی، براهین اثبات خدا را در یک تقسیمبندی کلی به سه نوع تقسیم کرده است:
- برهانهایی که از راه مشاهده آثار و آیات الهی در جهان اقامه میشود همچون برهان نظم که در آن از راه هماهنگی و تناسب پدیدهها و وجود طرح و هدف و تدبیر حکیمانه، ناظم حکیم و مدبر علیم برای جهان اثبات میشود.
- دلایلی که از راه نیازمندی جهان، وجود خدای بینیاز را اثبات میکنند مانند برهان حدوث و برهان حرکت که از راه مسبوق بودن پدیدهها به نیستی یا نیازمندی حرکت به مُحرِّک، نیازمندی ذاتی آنها را اثبات و خدای بینیاز و مُحَرِّک بی حرکت را اثبات میکنند. این دلایل برای اثبات خدا نیازمند مقدمات حسی و تجربی هستند.
- استدلالهایی که فلسفی خالص هستند و از مقدمات عقلی محض تشکیل شدهاند مانند برهان امکان و وجوب و برهان صدیقین. این براهین نیازی به مقدمات حسی و تجربی ندارند.[۱]
به گفته وی دسته اول از این براهین، با وجود اینکه روشن و خشنودکنندهاند، اما پاسخگوی همه شبهات نیستند و بیشتر نقش بیدار کنندگی و تنبیهی دارند؛ در مقابل دسته سوم نسبت به سایر برهانها از اعتبار منطقی بیشتری برخوردارند و شبهاتی که پیرامون دیگر برهانها مطرح میشود به این دلایل راه نمییابند.[۲]
در غرب براهین اثبات خدا به هشت دسته تقسیم میشوند که عبارتند از: براهین وجودی، براهین جهانشناختی، برهانهای غایتشناختی، براهین درجات کمال، براهین اجماع عام، براهین اخلاقی، برهانهای تجربه دینی و برهانهای عرف پسند.[۳]
برهانهای جهانشناختی، پیشینه بسیار زیادی دارند و از همان ابتدا در سنت کلام اسلامی و فلسفه وجود داشته و طرفداران زیادی نیز دارد.
ویژگی برهانهای اثبات خدا
ویژگی مشترک برهانهای اثبات خدا، کاربرد روش عقلی برای اثبات خداست؛ روشی که به عقیده برخی، یکی از بهترین روشها برای اثبات مباحث بنیادی و اصلی دینی است. تمامی این استدلالها، وابسته به اثبات اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل هستند. به این منظور، برای فهم بهتر این برهانها، توضیح مختصری از این سه داده میشود.
اصل علیت
بر اساس اصل علیت، هر پدیدهای که به وجود میآید، نیاز به موجودی دارد که آن را به وجود بیاورد. در این رابطه، موجود اول را معلول و موجود دوم را که باعث به وجود آمدن موجود دیگری میشود، علت و رابطه میان این دو را علّیت مینامند.[۴] موضوع این اصل، موجود معلول است نه موجود به طور مطلق.[۵]
مفهوم دور
تصویر دور به این صورت است که مثلا به وجود آمدن موجود الف، متوقف است بر بودن موجود ب. حال اگر بوجود آمدن این موجود ب، خودش متوقف باشد بر اینکه اول موجود الف بوجود بیاید و همان باعث بوجود آمدن موجود ب بشود، در این صورت، دور اتفاق افتاده است. البته این حالت تنها یک تصویر ذهنی است و در عالم خارج نمیتواند محقق شود.[۶] تهانوی در تعریف دور آن را عبارت دانسته از توقف و احتیاج چیزی به دیگری، در چیزی که آن دیگری نیز در همان چیز متوقف و محتاج به آن است. [۷]
مفهوم تسلسل
تسلسل در سلسله علتها در صورتی روی میدهد که در یک زنجیره موجودهایی که با هم رابطه علت و معلول دارند، هر یک از موجودها را در نظر بگیریم خودش معلول یک علتی باشد که قبل از آن موجود بوده است و این رابطه تا بینهایت نیز به همین صورت است. یعنی هرچه به سمت عقب برویم و هر موجودی را در نظر بگیریم، خودش معلول موجود قبل از خود و علت موجود بعد از خود است. در عالم خارج این حالت نمیتواند وجود داشته باشد و بالاخره در میان این موجودها، باید به موجودی برسیم که خودش دیگر معلول نباشد. [۸]
برهان فطرت
برهان فطرت درصدد اثبات خدا، از طریق وجود فطرت خداجویی در نهاد انسان است.[۹] گفته شده ویژگی این برهان، این است که تمام انسانها آن را به گونهای ساده و بدون دشواری درک میکنند.[۱۰]
تقریرهای گوناگونی از برهان فطرت بیان شده است. از دیدگاه ملاصدرا، وجود واجب تعالی امری فطری است؛ زیرا انسان هنگام مواجهه با شرایط هولناک به طبیعت فطری خود به خدا توکل کرده و از روی غریزه به مسبب الاسباب و آنکه دشواریها را آسان میکند، روی میآورد؛ هرچند ممکن است به این گرایش فطری خود بیتوجه باشد. این بر وجود خدا حکایت دارد.[۱۱] علامه طباطبایی گفته است انسان هنگام ناامیدی از امور مادی، به خدا پناه میبرد. این پدیده حتی در افراد بیاعتقاد نیز روی میدهد؛ البته اگر فطرتشان سرکوب نشده باشد. امیدواری و مفاهیمی مانند آن(نظیر محبت، دشمنی و اراده)، اگر طرف دومی نداشته باشد؛ طلب امید و مفاهیمی مانند آن اتفاق نمیافتد؛ بنابراین فطرت انسان علتی برتر از علتهای مادی میبیند که رویدادهای مادی در آن تاثیری ندارد و آن همان کمال مطلق و خدا است.[۱۲]
گفته شده در جهان غرب، یکی از براهین اثبات خدا، برهان اجماع عام است که محتوای آن مشابه برهان فطرت است.[۱۳]
برهان حرکت
برهان حرکت یا برهان مُحَرِّک اول (Proof of the prime mover) قدیمیترین برهان جهانشناختی[یادداشت ۱] اثبات وجود خدا است،[۱۴] که اولینبار توسط ارسطو به صورت برهان ارائه شد.[۱۵] در فلسفه اسلامی برهان حرکت در فلسفه مَشّاء، براساس حرکت در اعراض[یادداشت ۲] تقریر میشد؛ زیرا آنها حرکت در جوهر را قبول نداشتند؛ اما ملاصدرا با طرح حرکت در جوهر، آن را براساس حرکت جوهری تقریر کرد.[۱۶]
تقریرهای مختلفی از برهان حرکت ارائه شده است. برخی از این تقریرات، براساس مطلق حرکت (بدون در نظر گرفتن حرکت خاص) و بعضی براساس حرکتهای خاص مانند حرکت نفوس، حرکت افلاک و حرکت جوهری صورتبندی شده است.[۱۷] محتوای کلی این برهان چنین است: جهان دارای حرکت است. هر مُتحرِّکی نیازمند مُحرِّکی(حرکتدهنده) است (اصل علیت). تسلسل در علتها محال است. پس سلسله حرکات باید منتهی شوند به حرکتدهندهای که خود ثابت بوده و دارای حرکت نیست (مُحرِّک نامُتحرِّک اول).[۱۸] از نظر برخی برهان حرکت، توانایی اثبات خدا و صفات او را ندارد و با آن تنها میتوان ماوراء طبیعت (مُحَرِّک نامُتَحَرِّک مجرد) را اثبات کرد.[۱۹]
برهان حدوث
برهان حدوث یا دلیل حدوث که در میان متکلمان طرفداران بیشتری دارد، بر این ویژگی مشترک موجودهای عالم تکیه دارد که تمامی آنها به غیر از یک موجود، زمانی نبودهاند و بعد بوجود آمدهاند و حادث هستند. در این استدلال، حادث، موجودی است که زمانی نبودهاند و هر کدام در یک زمانی مختص به خود بودجود آمدهاند. [۲۰]
این استدلال از این قرار است: تمام موجودهایی که در عالم مشاهده میشود، حادث هستند.[۲۱] بر اساس اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل، هر موجودی که زمانی نبوده و بعد به وجود آمده است، نیاز به خالقی دارد که خودش حادث نیست.[۲۲] بنابراین، خدا به عنوان موجودی که همیشه بوده است و بقیه موجودها را در زمان بوجود آورده است، ثابت میشود.
برهان امکان و وجوب
برهان امکان و وجوب، از ابتکارات[۲۳] و افتخارات فلسفه اسلامی[۲۴] و از استوارترین براهین عقلی شمرده شده است.[۲۵] برخی مبدع این برهان را ابن سینا[۲۶] و بعضی فارابی دانستهاند.[۲۷]
تقریرهای متعددی از این برهان ارائه شده است.[۲۸] ابن سینا این برهان را به صورت مختصر اینگونه بیان کرده است: شکی نیست که چیزی وجود دارد. موجود یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود. اگر واجب باشد مطلوب ثابت است و اگر ممکن باشد، باید در نهایت به واجب الوجود منتهی شود.[۲۹] خواجه نصیرالدین طوسی با توضیحات خود آن را چنین تقریر کرده است:
- هر موجودی که فرض شود، یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود.
- وجود هر ممکن الوجودی از غیرش است؛ زیرا ممکن الوجود برای وجود یافتن، نیازمند علتی غیر از خودش است.
- آن علت یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود. اگر آن علت، واجب الوجود باشد، مطلوب (اثبات واجب الوجود) ثابت است؛ اگر ممکن الوجود باشد، برای موجود شدن نیازمند به علتی غیر از خود است. درباره علت دوم نیز دو گزینه واجب الوجود و ممکن الوجود بودن تکرار میشود.
- بنابراین سلسله ممکن الوجودها باید به واجب الوجود منتهی شود یا به دور یا تسلسل منتهی میشود.
- دور و تسلسل هر دو محالند.
- بنابراین سلسله ممکن الوجودها باید به واجب الوجود منتهی شود.[۳۰]
برهان علیت
برهان علیت (The Causal Argument) از جمله برهانهای جهانشناختی و از قدیمیترین و مشهورترین آنها است[۳۱] که توسط ارسطو ارائه شد.[۳۲] محتوای کلی این برهان که مبتنی بر اصل علیت است،[۳۳] اینگونه بیان شده است: جهان معلول است. هر معلولی نیازمند علتی است. تسلسل در علتها محال است. پس جهان نیازمند علتی است که معلول نباشد (علت العلل یا علت اولی).[۳۴]
از نظر عبدالله جوادی آملی، با صرف نظر از اموری همچون امکان، حدوث و حرکت، برهان علیت را نمیتوان برهان مستقل فلسفی دانست.[۳۵] وی بر آن است برهان علیت بر فرض استقلال و تمامیت، فقط وجود مبدأ نخست جهان را اثبات میکند و برای اثبات واجب الوجود و صفات او نیازمند براهین دیگر است.[۳۶]
برهان نظم
برهان نظم، استدلالی که صبغه دینی نیز دارد و در متون دینی نیز به آن اشاره شده است. البته از دیدگاه فلاسفه، تنها به عنوان مویدی برای وجود خدا میتواند باشد.
این استدلال، با مشاهده نظم و نظام خاصی که بر جهان حاکم، به وجود آفریننده و نظم دهندهای پی برده میشود. ویژگی این استدلال این است که فهم آن برای عموم مردم نسبت به سایر استدلال هایی که برای اثبات خدا ارائه شده است، آسانتر است. صورت مشترک این برهان، مشتمل بر دو مقدمه است:
مقدمه۱. جهان طبیعت در بردارنده پدیدههای منظم است؛
مقدمه۲. هر نظمی نیازمند تدبیر و چارهاندیشی فاعلی نظم آفرین است؛
نتیجه: جهان آفرینش، ناظم و آفرینندهای دارد که آنرا نظم میبخشد. [۳۷]
برهان صدیقین
در این دسته از برهانها که به برهان صدیقین معروف است، از راه اصل هستی و اینکه اصل هستی و حقیقت آن، قابل انکار و تشکیک نیست، وجود خدا اثبات میشود.
تقریر پیشرفته و تکامل یافته این برهان را ملاصدرا (متولد ۱۰۵۱ق / ۱۶۴۱م) ارائه کرده است [۳۸] و بعد از او، این برهان توسط فلاسفه دیگر، به صورتهای دیگری نیز بیان شده است. محمد حسین طباطبایی صورت خاصی از این برهان اقامه میکند که به نظر وی، نیاز به هیچ مسئله فلسفی ندارد و هر کسی میتواند آنرا قبول کند. این تقریر به این صورت است.
مقدمه۱. اصل وجود( که غیر قابل تردید است)، عدم را نمیپذیرد؛
مقدمه2. آنچه قابلیت عدم ندارد و عدم نمیپذیرد، واجب الوجود است؛
نتیجه: اصل هستی، واجب الوجود است.
با توجه به این که اصل هستی، مسئلهای بدیهی است و هر کسی آنرا قبول دارد، وجود واجب الوجود بالذات که همان خدای ادیان است، نیز امری بدیهی است و نیازی به اثبات ندارد و با کوچکترین توجهی میتوان به آن رسید.[۳۹]
برهانهای وجودی
در این دسته از برهانها که به برهانهای وجودی معروف شده است، با تحلیل و دقت در مفهوم خدا، وجود خدا اثبات میشود. یعنی تعریف خدا مستلزم آن است که چنین موجودی وجود خارجی داشته باشد. تقریرهای متعددی از این برهان، در الهیات مسیحی ارائه شده است. قدیس آنسِلم (متولد ۵۰۳ق /۱۱۰۹م) نخستین فردی است که از این روش برای اثبات وجود خدا استفاده کرد. وی بدون آن که از نام برهان وجودی استفاده کند، دو تقریر از این برهان ارائه کرد. بعدها کانت، این دسته از براهین را برهان وجودی نامید. یکی از تقاریر ارائه شده از سوی آنسلم چنین است:
مقدمه۱. خدا موجودی است که کاملتر از او نمیتوان تصور کرد؛
مقدمه۲. اگر فرض کنیم که خدا در خارج وجود نداشته باشد، یعنی فقط در ذهن انسان موجود است؛
مقدمه۳. موجودی که هم در ذهن هست و هم در خارج، برتر است از موجودی که فقط در ذهن وجود دارد؛
مقدمه۴. بنابراین اگر خدا در خارج موجود نباشد، یعنی خدا کاملترین موجودی که قابل تصور است نیست و از او کاملتر نیز میتوان تصور کرد و این خلف است؛
بنابراین، خدا باید در خارج از ذهن ما موجود باشد و گرنه خلاف تعریف ماخواهد بود. [۴۰]
برهان اخلاقی
برهان اخلاقی درصدد اثبات خداوند از طریق گزارههای و تجربههای اخلاقی است.[۴۱] گفته شده این برهان نخستین بار توسط ایمانوئل کانت ارائه شد؛[۴۲] اما برخی افلاطون را مُبدِع این برهان دانستهاند.[۴۳] تقریرهای مختلفی از این برهان ارائه شده است. از دیدگاه امام خمینی، میل به بینقص بودن، فطرتی است که با نام عشقِ به کمال از آن یاد میشود. همه عاشق علمی که جهل در آن نیست، قدرتی که ناتوانی در آن نباشد و حیاتی بدون مرگ هستند. همه معتقدند که عاشق کمال مطلق هستند؛ یعنی کمالی که همه چیز در آن کامل و بینقص باشد و چون همه طالب آنند؛ بیشک، میبایست این کمال مطلق در دنیای بیرون از ذهن تحقق یافته باشد و آن خداوند است.[۴۴] انتقادهایی از سوی فیلسوفان و متکلمان به برهان اخلاقی وارد شده است.[۴۵]
برهان فسخ عزائم
بُرهان فَسخِ عَزائِم از جمله براهین اثبات خدا است که از طریق گسسته شدن تصمیمها و سست شدن ارادههای انسانی، به اثبات خدا میپردازد.[۴۶] براساس این برهان، انسانها گاه از تصمیمی منصرف میشوند یا از اعتقادی دست میشویند. این تغییرهای درونی باید به عاملی بیرون از انسان نسبت داده شود که همان وجود خداوند و اراده او است.[۴۷] امام علی(ع) در این باره میفرماید: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَم؛ خدا را به شکستن عزمها و گشودن گرهها و نقض کردن همتها شناختم».[۴۸] در باب چگونگی دلالت فسخ عزائم بر وجود خدا، تحلیلهای گوناگونی ارائه شده است. عدهای آن را در پرتو آیات و روایات تحلیل کرده و برخی از شارحان متکلم یا فیلسوف آن را به سایر براهین اثبات خدا همچون برهان حدوث یا برهان امکان و وجوب تحویل بردهاند.[۴۹]
برخی از آیات قرآن همچون آیه ۲۰ و ۲۱ سوره ذاریات، آیه ۲۴ سوره انفال و آیه ۲۵ سوره نجم را اشاره به برهان فسخ عزائم دانستهاند.[۵۰]
برهان معجزه
برهان معجزه با استناد به معجزات و حوادث خارق العاده به اثبات وجود خدا میپردازد.[۵۱] این برهان نخست، توسط اندیشمندان غربی مطرح شد.[۵۲] از نظر بیشتر دانشمندان اسلامی، برهان معجزه برای اثبات وجود خدا کافی نیست و تنها نبوت پیامبران(ع) را اثبات میکند؛[۵۳] ولی برخی همچون ملامهدی نراقی آن را به عنوان برهانی برای اثبات وجود خدا پذیرفته است.[۵۴]
ملامهدی نراقی برهان معجزه را پنجمین دلیل برای اثبات خدا قرار داده و اینگونه تقریر کرده است: به حکم عقل معجزات و کراماتی که از پیامبران و اولیاء صادر شده است، اموری هستند که امکان ندارد از انسان صادر شوند. پس باید خالق حکیمی باشد که صدور اینگونه امور به سبب قدرت و حکمت کامل او باشد.[۵۵]
برهانهای اثبات خدا در قرآن
درباره اینکه آیا در قرآن برای اثبات خدا، برهان و استدلالی ذکر شده است یا خیر، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. به گفته محمدتقی مصباح یزدی، مجتهد شیعی، بسیاری از مفسران به ویژه مفسران متکلم همچون فخر رازی، آیات متعددی را ناظر به اثبات وجود خدا دانسته و مفاد آنها را به صورت براهینی در آوردهاند که بازگشت بیشتر آنها به برهان نظم است. در برابر این مفسران، عدهای دیگر معتقدند قرآن، وجود خدا را بینیاز از استدلال دانسته و درصدد اثبات وجود خدا نبوده است. از نظر دسته دوم، براهینی که دسته اول ادعا کردهاند یا در مقام اثبات توحید و نفی شرک است یا اینکه به صورت برهان در قرآن نیامده است و مفسران برخی از بیانات قرآنی را با ضمیمه کردن مقدمات به صورت برهان درآوردهاند.[۵۶] آیت الله مصباح یزدی وجه جمع این دو دیدگاه را به این دانسته است که گفته شود هرچند قرآن به صورت مستقیم درصدد اثبات وجود خدا نبود یا وجود خدا را بینیاز از استدلال و بدیهی میدانست؛ ولی به هر حال میتوان از آیات قرآن، استدلالهایی برای اثبات خدا به دست آورد. به عنوان مثال بعید نیست آیهای که مستقیماً درصدد اثبات یگانگی خدا باشد؛ ولی به صورت غیرمستقیم اصل وجود خدا را هم ثابت کند مانند آیه ۳۵ سوره طور.[۵۷]
کتابشناسی
درباره براهین اثبات وجود خدا کتابهای زیادی نوشته شده است که برخی از آنها عبارتند از:
- «تبیین براهین اثبات خدا» نوشته عبدالله جوادی آملی. نویسنده در این کتاب از یک مقدمه و ۱۲ فصل تشکیل شده و در آن ده برهان در اثبات خدا تبیین و بررسی شده است.[۵۸]
- توحید ناب: بررسی ادله اثبات وجود خدا، حسین شمس.[۵۹]
- برهانهای اثبات وجود خدا (با رویکرد پاسخ به شبهات)، محمدحسین فاریاب، سیدعلی هاشمی.[۶۰]
- برهانهای اثبات وجود خدا در الهیات اسلامی و مسیحی، علی ربانی گلپایگانی.[۶۱]
- نقد و بررسی دلائل اثبات خدا نوشته سید محمدرضا علوی سرشکی و سیدعباس طباطباییفر.[۶۲]
- سیری در ادله اثبات وجود خدا، محسن غرویان.[۶۳]
پانویس
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۱ و ۴۲۲.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۱.
- ↑ خسروپناه، مسائل جدید کلامی و فلسفه دین، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۷۶.
- ↑ جرجانی، التعریفات، ۱۴۰۳ق، ص۶۶.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۶.
- ↑ صدرالدین، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۲۱
- ↑ تهانوی، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ناشر: مكتبة لبنان ناشرون، ج۱، ص۸۱۱.
- ↑ غفاری، ج۱، ص۱۱۰
- ↑ موسوی فراز، «برهان فطرت»، ص۳۸.
- ↑ الیاسی، «بررسی تطبیقی برهان فطرت»، ص۷۵.
- ↑ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۲۳.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص ۲۷۲.
- ↑ عبدلی مهرجردی و دهقانی محمودآبادی،«بررسی تطبیقی برهان فطرت و اجماع عام در اثبات وجودخدا»، ص۱۷۰.
- ↑ انواری، «براهین اثبات باری»، ص۶۵۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی و امامی میبدی، «بررسی و نقد تقریرهای برهان حرکت»، ص۱۰.
- ↑ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ ربانی گلپایگانی و امامی میبدی، «بررسی و نقد تقریرهای برهان حرکت»، ص۱۲و۱۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج۱۱، ص۱۰۶، ۱۰۷ و ۱۶۸.
- ↑ طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۹۷؛ ٰجوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۱۷۱-۱۷۴؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ مانکدیم، ص۹۴؛ ابن فورک، ص۲۸
- ↑ نگاه کنید: ابن فورک، ص۳۸، ۲۵۳-۲۵۴؛ بغدادی، ص۷۰-۷۱
- ↑ باقلانی، ص۲۳و ۴۳؛ فخرالدین، الاربعین، ص۲۷- ۲۸، ۸۲ -۸۴
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۵.
- ↑ حسینزاده، «برهان امکان در الهیات اسلامی»، ص۳۴.
- ↑ طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۶۶و ۶۷؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۱.
- ↑ نگاه کنید به: مطهری، توحید، انتشارات صدرا، ص۱۸۱؛ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۱.
- ↑ بدوی، موسوعة الفلسفة، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۰۲؛ حسینزاده، «برهان امکان در الهیات اسلامی»، ص۳۴.
- ↑ نگاه کنید به: ربانی گلپایگانی، «برهان امکان در اندیشه فیلسوفان و متکلمان»، ص۱۱-۲۵؛ حسینزاده، «برهان امکان در الهیات اسلامی»، ص۳۴-۳۸.
- ↑ ابن سینا، مبدأ و معاد، ۱۳۶۳ش، ص ۲۲؛ ابن سینا، النجاة، دانشگاه تهران، ص۵۶۶ و ۵۶۷.
- ↑ طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۱۸-۲۰.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۷۵و۷۶.
- ↑ نگاه کنید به: فیروزجائی، «براهین اثبات خدا نزد ارسطو»، ص۶۱و۶۱.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۷۶؛ حسینزاده، فلسفه دین، ۱۳۸۰ش، ص۳۶۷.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۸.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۴۶ و۱۷۰و۱۷۱.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۵۰.
- ↑ نک: اشعری، ص۱۰؛ غزالی، احیاء، ج۱، ص؛ ۱۲۹، ابن رشد، ص۲۱۵، ۲۳۰-۲۳۱
- ↑ صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۶، ص۱۳-۱۴
- ↑ صدرالدین شیرازی، اسفار، ج۶، ص۱۴-۱۵، تعلیقه1
- ↑ HICK, P75-79
- ↑ محمدرضایی، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، ص۸۹و۹۰.
- ↑ رضانژاد، «اثبات وجود خدا در برهان اخلاقی کانت»، ص۵۳.
- ↑ رضانژاد، «اثبات وجود خدا در برهان اخلاقی کانت(۲)»، ص۵۹.
- ↑ محمدرضایی، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، ص۱۰۱و۱۰۲.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۷۹-۲۸۳.
- ↑ فلاح و قراملکی، «گونهشناسی و تقریر برهان فسخ عزائم در خداشناسی»، ص۲۵۱.
- ↑ محمدرضایی، «براهین اثبات وجود خدا»، ص۳۲.
- ↑ شریف رضی، نهجالبلاغه، صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۵۱۱.
- ↑ فلاح و قراملکی، «گونهشناسی و تقریر برهان فسخ عزائم در خداشناسی»، ص۲۵۲.
- ↑ قراملکی و فلاح، «برهان فسخ عزائم در نهجالبلاغه و تطور تاریخی آن»، ص۷۶-۷۸.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۵۷.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۷۹.
- ↑ شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۳و۱۱۷.
- ↑ شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۳ و ۱۲۱.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۴۰۳ق، ص۵۳-۵۴.
- ↑ مصباح یزدی، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۳۳.
- ↑ مصباح یزدی، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۳۴.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۶ش، ص۵-۱۰.
- ↑ «توحید ناب: بررسی ادله اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «برهانهای اثبات وجود خدا (با رویکرد پاسخ به شبهات)»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «برهانهای اثبات وجود خدا در الهیات اسلامی و مسیحی»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «"نقد و بررسی" دلائل: اثبات خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «سیری در ادله اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
یادداشت
- ↑ براهین جهانشناختی (Cosmological Arguments)، برهانهایی هستند که از راه واقعیتهای مربوط به جهان مانند امکان، حدوث و حرکت به اثبات خدا میپردازند.(ادواردز، خدا در فلسفه، ۱۳۸۴ش، ص۵۷.)
- ↑ حرکت یا تغییر تدریج به یک لحاظ به دو قسم تقسیم میشود: حرکت در اعراض مانند حرکت مکانی، حرکت در کیفیت، حرکت در کَمّیت و حرکت در وضعیت و حرکت در جوهر.(مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۲۷۱) براساس حرکت جوهری، جوهر اشیاء نیز در حرکتند؛(به عنوان نمونه نگاه کنید: صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۳، صص۶۹، ۷۷، ۱۰۱؛ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۰ش، ج۲، صص۲۸۱-۲۹۱)
منابع
- ابن رشد، محمد، تفسیر مابعدالطبیعه، به کوشش موریس بویژ، بیروت، ۱۹۴۸م.
- ابن سینا، حسین بن عبدالله، مبدأ و معاد، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مکگیل، ۱۳۶۳ش.
- ابن سینا، حسین بن عبدالله، النجاة، تهران، دانشگاه تهران، بیتا.
- ابن فورک، محمد، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری، به کوشش دانیل ژیماره، بیروت، ۱۹۸۷م.
- اشعری، علی، اللمع، به کوشش جوزف مکارتی، بیروت، ۱۹۵۲م.
- الیاسی، محمدقاسم، «بررسی تطبیقی برهان فطرت»، فصلنامه حکمت و فلسفه اسلامی، شماره ۳۲، تابستان ۱۳۸۹ش.
- انواری، محمد جواد، «براهین اثبات باری»، در دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- باقلانی، محمد، التمهید، به کوشش جوزف مکارتی، بیروت، ۱۹۵۷م.
- بدوی، عبدالرحمن، موسوعة الفلسفة، قم، ذوی القربی، ۱۴۲۹ق.
- بغدادی، عبدالقاهر، اصول الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- تهانوی، محمدعلی، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ناشر: مكتبة لبنان ناشرون، بی تا، بی جا.
- جرجانی، سید شریف علی بن محمد، کتاب التعریفات، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۰ه ش، چاپ چهارم.
- جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، تنظیم و ویرایش حمیدپارسانیا، قم، نشر اسرا، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
- حسینزاده، محمد، «برهان امکان در الهیات اسلامی»، فصلنامه معرفت، شماره ۹۷، بهار ۱۳۷۵ش.
- حسینزاده، محمد، فلسفه دین، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- خسروپناه، عبدالحسین، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، قبسات، شماره۱۱، پائیز۱۳۸۵.
- خسروپناه، عبدالحسین، مسائل جدید کلامی و فلسفه دین، قم، جامعه المصطفی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- ربانی گلپایگانی، علی و علیرضا امامی میبدی، «بررسی و نقد تقریرهای برهان حرکت»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۹۲، زمستان ۱۳۹۳ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، «برهان امکان در اندیشه فیلسوفان و متکلمان»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۹۷، بهار ۱۳۹۵ش.
- رضانژاد، عزالدین، «اثبات وجود خدا در برهان اخلاقی کانت»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره۱۴، تابستان۱۳۷۴ش.
- رضانژاد، عزالدین، «اثبات وجود خدا در برهان اخلاقی کانت(۲)»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره۱۵، پاییز۱۳۷۴ش.
- سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- شمسآبادی، محمدعلی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، فرهنگ پژوهش، شماره ۱۴ و ۱۵، پائیز و تابستان۱۳۹۲.
- شریف رضی، محمد بن حسین، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة(اسفار)، تهران، ۱۳۸۶ق.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة(اسفار)، حاشيه علامه طباطبايى، بیروت، دار إحياء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، المبدأ و المعاد، تهران، نشر انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ش.
- طباطبایی، سیدمحمد حسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، پاورقی مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، موسسه الاعملی للمطبوعات، ۱۳۹۱ق.
- طوسی، خواجه نصیر الدین، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- عبدلی مهرجردی، حمیدرضا و محمدحسین دهقانی محمودآبادی، «بررسی تطبیقی برهان فطرت و اجماع عام در اثبات وجودخدا»، فصلنامه الهیات تطبیقی، شماره۱۱، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش.
- غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۶م.
- غفاری، محمد خالد، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، ۱۳۸۰ه ش، چاپ اول.
- فخر رازی، محمد بن عمر، کتاب الاربعین، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۳ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، المباحث المشرقیة فی علم الاهیات و الطبیعات، قم، نشر بیدار، ۱۳۷۰ش.
- فلاح، محمدجواد و احد فرامرز قراملکی، «گونهشناسی و تقریر برهان فسخ عزائم در خداشناسی»، فصلنامه پژوهشهای فلسفی کلامی، شماره۴۵، پاییز و زمستان۱۳۸۹ش.
- قراملکی، احد و محمدجواد فلاح، «برهان فسخ عزائم در نهجالبلاغه و تطور تاریخی آن»، فصلنامه پژوهشهای نهجالبلاغه، شماره۳۵، پاییز ۱۳۹۱ش.
- کرد فیروزجائی، یارعلی، «براهین اثبات خدا نزد ارسطو»، فصلنامه معرفت، شماره ۶۳، اسفند ۱۳۸۱ش.
- مانکدیم، احمد [ تعلیق ] شرح الاصول الخمسه، به کوشش عبدالکریم عثمان، قاهره، ۱۳۸۴ق /۱۹۶۵م.
- محمدرضایی، محمد، «براهین اثبات وجود خدا»، فصلنامه قبسات، شماره۴۱، پاییز ۱۳۸۵ش.
- محمدرضایی، محمد، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره۷۷، بهار ۱۳۹۰ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۹۸ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، خداشناسی(معارف قرآن۱)، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ نهم، ۱۳۹۸ش.
- مطهری، مرتضی، توحید، تهران، صدرا، بیتا.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا، بی تا.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش.
- موسوی فراز، محمدرضا، «برهان فطرت»، ماهنامه معرفت، شماره ۶۲، بهمن ۱۳۸۱ش.
- نراقی، محمدمهدی، انیس الموحدین، تصحیح قاضی طباطبایی، تهران، الزهرا(س)، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق-۱۳۶۹ش.
- Aristotle, Metaphysica; id, Physica;
- Hick, J., An Interpretation of Religion, New Haven/London, 1989
پیوند به بیرون
- «براهین اثبات باری»، دایره المعارف بزرگ اسلامی.
- «براهین اثبات وجود خدا»، محمد محمدرضایی.
- «بررسی و تحیلی رویکردهای فلسفی، عرفانی و قرآنی براهین اثبات وجود خدا»، احمد بهشتیمهر.