آیه ۳۹ سوره نجم

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از ۳۹ سوره نجم)
آیه ۳۹ سوره نجم
تابلوی ثلث جلی از آیه ۳۹ سوره نجم به خط استاد مصطفی حلیم به سال ۱۳۳۳ق
تابلوی ثلث جلی از آیه ۳۹ سوره نجم به خط استاد مصطفی حلیم به سال ۱۳۳۳ق
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره نجم
شماره آیه۳۹
جزء۲۷
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمکه
موضوعبهره‌مند شدن انسان در قیامت تنها از تلاش خود.
آیات مرتبطآیه ۳۸ سوره مدثر، آیه ۳۵ سوره نازعات، آیه ۳۹ سوره صافات


آیه ۳۹ سوره نجم به موضوع بهره‌مندی انسان از اعمال خویش در قیامت اشاره داشته و به ادعای برخی، از محکمات قرآن کریم به حساب می‌آید. مفسران، مالکیت انسان بر اعمال خویش را مالکیت حقیقی و ابدی دانسته و در خصوص اینکه آیا این آیه شامل نیات نیز می‌شود دو نظر وجود دارد.

با توجه به حصری که در آیه وجود دارد، این سؤال پیش می آید که اگر انسان تنها از اعمال خویش بهره‌مند می‌شود، پس مسئله شفاعت و نیز فرستادن خیرات برای مردگان چه می‌شود؟ در این خصوص پاسخ‌های بسیاری داده شده و از آن جمله گفته شده است که بهره‌مندی از شفاعت و خیرات، نیازمند قابلیتی است که آن هم با سعی و تلاش خود انسان حاصل شده است، پس آیه منافاتی با موارد یاد شده ندارد.

این آیه به جهت وزن خاصی که دارد، در شعر فارسی بسیار به‌کار رفته و برخی آن را در شمار ضرب‌المثل‌های رایج در ادبیات فارسی دانسته‌اند.

متن و ترجمه

وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ


و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست.» (سوره نجم، آیه۳۹)


مفهوم آیه

برخی از محققان مدعی شده‌اند که از نظر مفسران، آیه ۳۹ سوره نجم، از محکمات قرآن بوده و در خصوص مفهوم آیه یعنی بازگشت آثار کردار نیک و بد در زمان حیات، اتفاق نظر وجود دارد.[۱]

برخی از مفسران گفته‌اند که در این آیه، چهار مفهوم کلی وجود دارد که عبارت است از:

نکات تفسیری

علامه طباطبایی بر این باور است که حرف لام در «للانسان» به‌معنای ملکیت حقیقی است نه اعتباری و معنای آن این است که عمل انسان، تا ابد با او است و مانند مال و فرزند او نیست که روزی از وی جدا شود.[۳]

برخی گفته‌اند که ماضی بودن فعل «سعی» در آیه، نشان می‌دهد که انسان بعد از انجام عمل، مستحق پاداش می‌گردد؛ در حالی که اگر فعل مضارع [ما یسعی] بود، مفهومش این بود که قصد سعی و کوشش هم پاداش دارد، حتی اگر هنوز کاری انجام نشده باشد.[۴] اما ناصر مکارم شیرازی معتقد است، همین که در آیه، سعی و تلاش را به جای انجام کار، مطرح می‌کند، نشان می‌دهد که خداوند علاوه بر کارهای انجام شده، خریدار نیت‌ها و اراده‌ها نیز هست.[۵]

گفتگوها در باب مفهوم آیه

سید مرتضی علم الهدی[۶] و به پیروی از او برخی همچون علامه حلی[۷] گفته‌اند: مقتضای آیه ۳۹ سوره نجم، این است که ثوابی که به انسان می‌رسد، تنها بر اثر سعی و تلاش اوست؛ در نتیجه ثواب روزه و حج نیابتی به مردگان نمی‌رسد، بلکه به ولیّ زنده او، می‌رسد. محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر سخن ایشان را عجیب دانسته و آن را مخالف روایات متواتری می‌داند که به تعلق ثواب اعمال بازماندگان در حق مردگان تصریح دارد.[۸] نظیر روایتی از امام صادق (ع) که می‌فرماید: هر که از مسلمانان برای مرده‌ای، عمل صالحی انجام دهد، خدا ثواب آن را دو برابر گرداند و مرده نیز از آن عمل نفع می‌برد.[۹]

برخی از مفسران اهل سنت مدعی شده‌اند که مالک و شافعی عمل بازماندگان در حق مردگان را بی فایده دانسته‌اند؛ چرا که با مفهوم آیه مخالف است.[۱۰]

مسئله مخالفت مفهوم آیه با شفاعت و خیرات برای مردگان

مفهوم آیه ۳۹ سوره نجم آن است که هیچ بهره‌ای در قیامت به انسان نمی‌رسد مگر در اثر سعی و کوشش خودش؛ در حالی که به نظر می‌رسد این مفهوم با مسائلی چون شفاعت و فرستادن خیرات برای مردگان مخالف است.

برای جمع مفهوم آیه و مسائل یاد شده وجوه متعددی از سوی مفسران بیان شده است:

  • بهره‌مندی از شفاعت و خیرات، نیازمند قابلیت و صلاحیت است و این قابلیت بر اثر سعی و تلاش شخص حاصل می‌شود.[۱۱] برخی مصداق این قابلیت را ایمان[۱۲] و برخی نیز جلب محبت بازماندگان[۱۳] دانسته‌اند.
  • حصر در آیه، حصر حقیقی نیست، بلکه حصر اضافی است[یادداشت ۱] و معنای آن برجسته کردن و تأکید بر تأثیر انسان از اعمال خود است نه اینکه انسان از هیچ چیز دیگری بهره‌مند نمی‌شود.[۱۴]
  • با توجه به لام در «للانسان»، قرآن می‌گوید که انسان مالک ثواب دیگران نیست، اما این مسئله با بهره‌مندی او از ثواب کارهای دیگران منافات ندارد. چرا که لازمه بهره‌مندی، مالکیت نیست.[۱۵]
  • آیه ناظر به ساحت «عدل» است و مسائل یاد شده در ساحت «فضل الهی» جاری می‌شود.[۱۶]
  • آیه نمی‌گوید «لیس للانسان ما لم یسع» تا چنین برداشت شود که در جایی که سعی نباشد، پاداش هم نیست.[۱۷]
  • آیه شریفه دربارهٔ کافر است نه مؤمن، در نتیجه مؤمن علاوه بر سعی خود از سعی دیگران نیز بهره‌مند می‌شود.[۱۸]
  • آیه دربارهٔ امت‌های قبل از اسلام است و شامل مسلمانان نمی‌شود.[۱۹]

جایگاه آیه در ادب فارسی

آیه ۳۹سوره نجم. خط نستعلیق، به خط غلام‌حسین امیرخانی

جایگاه آیه ۳۹ سوره نجم در ادبیات فارسی تا حدی است که به تعبیر برخی از محققین به عنوان ضرب‌المثل، عیناً در فرهنگ فارسی نیز بکار برده می‌شود.[۲۰]

بخش اصلی آیه [لیس للانسان الا ما سعی] دارای وزن رَملِ مُسَدَّسِ مَحذوف [فاعلاتن فاعلاتن فاعلن] بوده و از این رو در شعر فارسی بسیار بکار برده شده است. به عنوان نمونه، مولانا جلال‌الدین رومی، اینگونه می‌سراید:[۲۱]

قدر همت باشد آن جهد و دعا
لیس للانسان الا ما سعی

و یا ملا احمد نراقی در مثنوی طاقدیس می‌سراید:[۲۲]

کار دنیا چونکه پیش آمد تورا
لیس للانسان الا ما سعی

پانویس

  1. مصطفوی، «لیس للانسان الا ماسعی»، ص۱۰۳
  2. هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۶۱ش، ج۸، ص۱۴۳.
  3. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۴۶؛ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۷۴.
  4. مصطفوی، «لیس للانسان الا ماسعی «ص۱۰۲.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۵۵۰.
  6. علم الهدی، الانتصار، ص۱۹۸، به نقل از جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۱۱، ص۱۰۵.
  7. حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۳۰.
  8. النجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش. ج۱۷، ص۳۵.
  9. مشکینی اردبیلی، تفسیر روان، ۱۳۸۸ش، ص۳۶.
  10. المراغی، تفسیر المراغی، بیروت، ج۲۷، ص۶۵.
  11. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۴۶؛ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۷۴؛ نیکزاد، «پاسخ به چند شبهه دربارهٔ مجازات اخروی»، مصطفوی، «لیس للانسان الا ماسعی «ص۱۰۲.
  12. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۴۷؛ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۷۵.
  13. گنابادی، بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۲۵.
  14. جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۱۱، ص۱۰۵.
  15. جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۱۱، ص۱۰۵.
  16. جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۱۱، ص۱۰۵.
  17. اشکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۳۰۴؛ مصطفوی، «لیس للانسان الا ماسعی»، ص۱۰۲.
  18. مصطفوی، «لیس للانسان الا ماسعی»، ص۱۰۳
  19. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۱۵.
  20. اقبالی، «تبیین نقش ضرب‌المثل‌ها به‌ منزله نماد تعامل فرهنگی ایران و عرب«، ص۱۱۱.
  21. مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، دفتر چهارم، بخش۱۱۱.
  22. نراقی، مثنوی طاقدیس، ۱۳۸۲ش، ص۲۸۹.

یادداشت

  1. حصر حقیقی به اختصاص دادن چیزی به یک شیء و سلب آن از همه اشیای دیگر اطلاق می‌شود. در حالی که حصر اضافی طرف نسبت دارد و تنها نسبت به آن طرف محصور شده است.

منابع

  • اشکوری، محمدبن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تهران، نشر داد، ۱۳۷۳ش.
  • اقبالی، عباس، تبیین نقش ضرب‌المثل‌ها به‌ منزله نماد تعامل فرهنگی ایران و عرب، گفت‌وگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب، دوره ۲، ش۳، مهر ۱۳۹۵ش.
  • المراغی، احمد مصطفی، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
  • النجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
  • جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، هجرت، ۱۳۷۶ش.
  • حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
  • علامه طباطبایی محمد حسین، تفسیر المیزان‏، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چ۵، ۱۳۷۴ش.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن‏، قم، مکتبه الانشر الاسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • گنابادی، سلطان محمد بن حیدر، بیان السعاده فی مقامات العباده، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
  • مصطفوی، جواد، لیس للانسان الا ماسعی، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، ش۸–۹، ۱۳۸۹ش
  • مشکینی اردبیلی، علی، تفسیر روان، قم، نشر الهادی، ۱۳۸۸ش.
  • مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  • مولوی، جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، تهران، سازمان چ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چ ۱، ۱۳۷۳ش
  • نراقی، احمد، مثنوی طاقدیس، تهران، نشر امیرکبیر، ۱۳۸۲ش.
  • نیکزاد، عباس، پاسخ به چند شبهه دربارهٔ مجازات اخروی، رواق اندیشه، ش۲۴، ۱۳۸۲ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب، ۱۳۶۱ش.