قساوت قلب: تفاوت میان نسخهها
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mgolpayegani جز ←منابع |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
* شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تهران، انتشارات صدوق، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تهران، انتشارات صدوق، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، قم، انتشارات دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | * شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، قم، انتشارات دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | ||
* صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، | * صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، مؤسسه سیدهمعصومه، ۱۳۷۷ش. | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، مجع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، فرهانی، چاپ اول، | * طبرسی، فضل بن حسن، مجع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، فرهانی، چاپ اول، بیتا. | ||
* طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد غفاری مازندرانی، تهران، نشر مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | * طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد غفاری مازندرانی، تهران، نشر مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | ||
* کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه کمرهای، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | * کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه کمرهای، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۳ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۳ش. | ||
* نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت | * نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | ||
* نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراجالسعادة، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸ش. | * نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراجالسعادة، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸ش. | ||
* هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، سوخته در سیر سالک عارف انصاری همدانی، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش. | * هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، سوخته در سیر سالک عارف انصاری همدانی، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
*ّّ[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/774881/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%82%d8%b3%d8%a7%d9%88%d8%aa-%d9%82%d9%84%d8%a8-%d8%af%d8%b1-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85-%d8%aa%d8%b1%d8%a8%db%8c%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85?q=%D9%82%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%AA%20%D9%82%D9%84%D8%A8&score=486.74796&rownumber=1 بررسی قساوت قلب در نظام تربیتی اسلام]، طیبه دهقانپور، در مجله فرهنگ پژوهش، بهار ۱۳۸۹ش. | *ّّ[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/774881/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%82%d8%b3%d8%a7%d9%88%d8%aa-%d9%82%d9%84%d8%a8-%d8%af%d8%b1-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85-%d8%aa%d8%b1%d8%a8%db%8c%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85?q=%D9%82%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%AA%20%D9%82%D9%84%D8%A8&score=486.74796&rownumber=1 بررسی قساوت قلب در نظام تربیتی اسلام]، طیبه دهقانپور، در مجله فرهنگ پژوهش، بهار ۱۳۸۹ش. |
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۵
قساوت قلب، به معنای سنگدلی، از رذایل اخلاقی است. برخی آن را جزء شدیدترین نوع بیماریها دانستهاند. این صفت در قرآن به ابوجهل و برخی از قوم یهود نسبت داده شده است. به باور برخی، قساوت قلب دارای مراتب است. موضعگیری در برابر خداوند و پیامبران، غفلت از یاد خدا، پیمانشکنی، خوردن مال حرام و اصرار بر گناه از عوامل قساوت قلب شمرده شده است. برخی پرهیز از غفلت، یاد خدا، قرائت قرآن، محبت به اولیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه را به عنوان روشی برای درمان سنگدلی معرفی کردهاند.
مفهومشناسی
قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است[۱] و در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.[۲]در اصطلاح به دلهایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، «قاسی القلب» گفته میشود.[۳] همچنین به دلهایی که با دیدین صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقتآور متاثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود.[۴] طبرسی نیز قساوت قلب را به معنای پست و فاسدبودن قلب میداند.[۵]حضرت عیسی(ع) سنگدلی را از شدیدترین نوع بیماریها میداند.[۶] همچنین شهید مطهری معتقد است عقوبتی بالاتر از قساوت قلب وجود ندارد.[۷] در کتاب اخلاقی المحجة البیضاء در برخی از مباحث، از جمله شرح فضیلت گرسنگی،[۸] مال حرام،[۹] ادب باطن،[۱۰] و توصیف دنیا[۱۱] از قساوت قلب سخن به میان آمده است. همچنین در کتاب اصول کافی بابی به نام قساوت قلب وجود دارد.[۱۲]
کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از قرآن بکار رفته است.[۱۳] در آیه ۲۲ سوره زمر، شرح صدر در مقابل قساوت قرار گرفته است. ابوالفتوح رازی معتقد است دراین آیه منظور از «فویل للقاسیة: وای بر سنگدلان» ابوجهل است.[۱۴] خداوند در قرآن سنگدلی را به برخی از یهودیان نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.[۱۵]
همچنین فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) در خطبهای که در کوفه خوانده است؛ مردم کوفه را گرفتار قساوت قلب، سنگدلی و دوری از هدایت خداوند خوانده است.[۱۶]
مراتب و آثار
به عقیده آیة الله جوادی آملی مراتب قساوت قلب با انجام دادن مکروهات شروع شده و بعد از انجام گناهان صغیره و کبیره منجر به کفر و شرک نسبت به خداوند میشود. به باور وی درجه قساوت قلب با توجه به میزانِ بیتوجهی انسان نسبت به آیات قرآن فهمیده میشود.[۱۷]
همچنین در قرآن و روایات، لذتنبردن از مناجات، بیتفاوتی در برابر گناه، تکذیب آیات الهی، خالی شدن قلب از محبت اولیاء خدا، تضرع نکردن در برابر خداوند هنگام بلا، تحریف دین و دوری از مردم از آثار سنگدلی شمرده شده است.[۱۸]
عوامل
پیامبر اكرم(ص) فرمود:
در غیر از یاد خدا، زیادهگویی نكنید؛ زیرا زیادهگویی در غیر یاد خدا، موجب سنگدلی می شود و دورترین مردم از خدا، شخص سنگدل است.
قرآن، موضعگیری و جدال در برابر انبیاءالهی را علت سنگدلی قوم بنی اسرائیل دانسته است.[۱۹] کتاب مقدس ضمن توصیه به مجهز شدن به سلاحهای خدا در برابر ابلیس، سلطه شیطان بر انسان را موجب قساوت قلب میداند. [۲۰] امام صادق(ع) نیز یکی از عوامل سنگدلی را خوردن خون دانستهاند. [۲۱]همچنین دور ماندن از تعالیم انبیاء و ادیان الهی، پیمانشکنی، غفلت از یاد خدا، اصرار برگناه، آرزوهای طولانی، ثروت فراوان، زیاده گویی، پرخوری، خوردن مال حرام، حرص دنیا، خاکریختن بر قبر خوشاوندان، از جمله عوامل قساوت قلب شمرده شده است.[۲۲] به باور برخی ذکر گفتن بدون توجه نیز باعث قساوت قلب میشود.[۲۳]
درمان
عالمان اخلاقی قساوت را قابل درمان می دانند؛ اما معتقدند که این صفت به آسانی درمان نمی شود.ملا احمد نراقی معتقد است انجام دادنِ مداومِ کارهایی که قلب را مهربان و نرم میکند، این بیماری را به تدریج درمان میکند. [۲۴] آیةالله دستغیب نیز معتقداست برای درمان قساوت قلب باید ابتدا عوامل ایجاد قساوت قلب را ترک نمود و بعد به آنچه در روایات درباره درمان سنگدلی آمده عمل کرد.[۲۵] پیامبر اسلام(ص)، اشکنداشتن چشم را از علامتهای قساوت قلب شمرده و سرپرستی یتیم و مهربانی با او را باعث برطرف شدن سختی قلب دانستهاند.[۲۶] همچنین پرهیز از غفلت و یاد خداوند، قرائت قرآن، محبت به اؤلیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه در درمان بیماری سنگدلی موثر است. برخی قساوت قلب را از علائم آخر الزمان معرفی کردهاند.[۲۷]
پانویس
منابع
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الجیل (دارالسان العرب)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشراسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- دهقانپور، طیبه، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، در مجلله فرهنگ پژوهش، قم، باقرالعلوم، شماره۲۲، بهار ۱۳۸۹ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تهران، انتشارات صدوق، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، قم، انتشارات دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، مؤسسه سیدهمعصومه، ۱۳۷۷ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، فرهانی، چاپ اول، بیتا.
- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد غفاری مازندرانی، تهران، نشر مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه کمرهای، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۳ش.
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراجالسعادة، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸ش.
- هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، سوخته در سیر سالک عارف انصاری همدانی، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
پیوند به بیرون
- ّّبررسی قساوت قلب در نظام تربیتی اسلام، طیبه دهقانپور، در مجله فرهنگ پژوهش، بهار ۱۳۸۹ش.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر فراهانی، ج۶، ص۲۴۷.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۱۲.
- ↑ شهيد مطهرى، مجموعه آثار،انتشارات صدرا، ج۱، ص۱۸۴
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۳.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۴۱۷.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۲.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۶۹.
- ↑ بقره/آیه۷۴؛ انعام/آیه۴۳؛ حدید/آیه۱۶؛ مائده/آیه۱۳؛ حج/آیه۵۳؛ زمر/آیه۲۲.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسير القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۵۱.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۲۳۴.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۵۸و۶۳.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۰.
- ↑ کتاب مقدس، افسیسان، باب ۱۱، آیه۶.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۱۴.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص ۶۲.
- ↑ سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۸.
- ↑ نراقی، معراجالسعادة، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۰۹.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.