قساوت قلب: تفاوت میان نسخهها
imported>Mohamadpur جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mohamadpur جز منبع |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== درمان == | == درمان == | ||
عالمان اخلاقی قساوت را قابل درمان میدانند؛ اما معتقدند که این صفت به آسانی درمان نمیشود.[[ملا احمد نراقی]] معتقد است انجام دادنِ مداومِ کارهایی که قلب را مهربان و نرم میکند، این بیماری را به تدریج درمان میکند.<ref>نراقی، معراجالسعادة، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۰۹.</ref> [[عبدالحسین دستغیب|آیةالله دستغیب]] نیز معتقداست برای درمان قساوت قلب باید ابتدا عوامل ایجاد قساوت قلب را ترک نمود و بعد به آنچه در روایات درباره درمان سنگدلی آمده عمل کرد.<ref>دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.</ref> [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]](ص)، اشک نداشتن چشم را از علامتهای قساوت قلب شمرده و سرپرستی [[یتیم]] و مهربانی با او را باعث برطرف شدن سختی قلب دانستهاند.<ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۸۷.</ref> همچنین پرهیز از غفلت و یاد [[خدا|خداوند]]، قرائت [[قرآن]]، محبت به اؤلیای الهی، یاد مرگ و اقرار به [[گناه]] در درمان بیماری سنگدلی موثر است. | عالمان اخلاقی قساوت را قابل درمان میدانند؛ اما معتقدند که این صفت به آسانی درمان نمیشود.[[ملا احمد نراقی]] معتقد است انجام دادنِ مداومِ کارهایی که قلب را مهربان و نرم میکند، این بیماری را به تدریج درمان میکند.<ref>نراقی، معراجالسعادة، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۰۹.</ref> [[عبدالحسین دستغیب|آیةالله دستغیب]] نیز معتقداست برای درمان قساوت قلب باید ابتدا عوامل ایجاد قساوت قلب را ترک نمود و بعد به آنچه در روایات درباره درمان سنگدلی آمده عمل کرد.<ref>دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.</ref> [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]](ص)، اشک نداشتن چشم را از علامتهای قساوت قلب شمرده و سرپرستی [[یتیم]] و مهربانی با او را باعث برطرف شدن سختی قلب دانستهاند.<ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۸۷.</ref> همچنین پرهیز از غفلت و یاد [[خدا|خداوند]]، قرائت [[قرآن]]، محبت به اؤلیای الهی، یاد مرگ و اقرار به [[گناه]] در درمان بیماری سنگدلی موثر است.<ref>دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.</ref> | ||
برخی قساوت قلب را از علائم [[آخر الزمان]] معرفی کردهاند.<ref> صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.</ref> | برخی قساوت قلب را از علائم [[آخر الزمان]] معرفی کردهاند.<ref> صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۹
قساوت قلب، به معنای سنگدلی، از رذایل اخلاقی است. برخی آن را جزء شدیدترین نوع بیماریها دانستهاند. این صفت در قرآن به ابوجهل و برخی از قوم یهود نسبت داده شده است. به باور برخی، قساوت قلب دارای مراتب است. موضعگیری در برابر خداوند و پیامبران، غفلت از یاد خدا، پیمانشکنی، خوردن مال حرام و اصرار بر گناه از عوامل قساوت قلب شمرده شده است. برخی پرهیز از غفلت، یاد خدا، قرائت قرآن، محبت به اولیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه را به عنوان روشی برای درمان سنگدلی معرفی کردهاند.
مفهومشناسی
قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است[۱] و در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.[۲]در اصطلاح به دلهایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، «قاسی القلب» گفته میشود.[۳] همچنین به دلهایی که با دیدین صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقتآور متاثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود.[۴] طبرسی نیز قساوت قلب را به معنای پست و فاسدبودن قلب میداند.[۵]حضرت عیسی(ع) سنگدلی را از شدیدترین نوع بیماریها میداند.[۶] همچنین شهید مطهری معتقد است عقوبتی بالاتر از قساوت قلب وجود ندارد.[۷] در کتاب اخلاقی المحجة البیضاء در برخی از مباحث، از جمله شرح فضیلت گرسنگی،[۸] مال حرام،[۹] ادب باطن،[۱۰] و توصیف دنیا[۱۱] از قساوت قلب سخن به میان آمده است. همچنین در کتاب اصول کافی بابی به نام قساوت قلب وجود دارد.[۱۲]
کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از قرآن بکار رفته است.[۱۳] در آیه ۲۲ سوره زمر، شرح صدر در مقابل قساوت قرار گرفته است. ابوالفتوح رازی معتقد است در این آیه منظور از «فویل للقاسیة: وای بر سنگدلان» ابوجهل است.[۱۴] خداوند در سوره بقره آیه۷۴ سنگدلی را به برخی از یهودیان نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.[۱۵]
همچنین فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) در خطبهای که در کوفه خوانده است؛ مردم کوفه را گرفتار قساوت قلب، سنگدلی و دوری از هدایت خداوند خوانده است.[۱۶]
مراتب و آثار
به عقیده آیة الله جوادی آملی مراتب قساوت قلب با انجام دادن مکروهات شروع شده و بعد از انجام گناهان صغیره و کبیره منجر به کفر و شرک نسبت به خداوند میشود. به باور وی درجه قساوت قلب با توجه به میزانِ بیتوجهی انسان نسبت به آیات قرآن فهمیده میشود.[۱۷]
همچنین در قرآن و روایات، لذتنبردن از مناجات، بیتفاوتی در برابر گناه، تکذیب آیات الهی، خالی شدن قلب از محبت اولیاء خدا، تضرع نکردن در برابر خداوند هنگام بلا، تحریف دین و دوری از مردم از آثار سنگدلی شمرده شده است.[۱۸]
عوامل
پیامبر اكرم(ص) فرمود:
در غیر از یاد خدا، زیادهگویی نكنید؛ زیرا زیادهگویی در غیر یاد خدا، موجب سنگدلی می شود و دورترین مردم از خدا، شخص سنگدل است.
قرآن، موضعگیری و جدال در برابر انبیاءالهی را علت سنگدلی قوم بنی اسرائیل دانسته است.[۱۹] کتاب مقدس ضمن توصیه به مجهز شدن به سلاحهای خدا در برابر ابلیس، سلطه شیطان بر انسان را موجب قساوت قلب میداند.[۲۰] امام صادق(ع) نیز یکی از عوامل سنگدلی را خوردن خون دانستهاند.[۲۱] همچنین دور ماندن از تعالیم انبیاء و ادیان الهی، پیمانشکنی، غفلت از یاد خدا، اصرار برگناه، آرزوهای طولانی، ثروت فراوان، زیاده گویی، پرخوری، خوردن مال حرام، حرص دنیا و خاکریختن بر قبر خویشاوندان، از جمله عوامل قساوت قلب شمرده شدهاند.[۲۲] به باور برخی ذکر گفتن بدون توجه نیز باعث قساوت قلب میشود.[۲۳]
درمان
عالمان اخلاقی قساوت را قابل درمان میدانند؛ اما معتقدند که این صفت به آسانی درمان نمیشود.ملا احمد نراقی معتقد است انجام دادنِ مداومِ کارهایی که قلب را مهربان و نرم میکند، این بیماری را به تدریج درمان میکند.[۲۴] آیةالله دستغیب نیز معتقداست برای درمان قساوت قلب باید ابتدا عوامل ایجاد قساوت قلب را ترک نمود و بعد به آنچه در روایات درباره درمان سنگدلی آمده عمل کرد.[۲۵] پیامبر اسلام(ص)، اشک نداشتن چشم را از علامتهای قساوت قلب شمرده و سرپرستی یتیم و مهربانی با او را باعث برطرف شدن سختی قلب دانستهاند.[۲۶] همچنین پرهیز از غفلت و یاد خداوند، قرائت قرآن، محبت به اؤلیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه در درمان بیماری سنگدلی موثر است.[۲۷] برخی قساوت قلب را از علائم آخر الزمان معرفی کردهاند.[۲۸]
پانویس
منابع
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الجیل (دارالسان العرب)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشراسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- دهقانپور، طیبه، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، در مجلله فرهنگ پژوهش، قم، باقرالعلوم، شماره۲۲، بهار ۱۳۸۹ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تهران، انتشارات صدوق، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، قم، انتشارات دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، مؤسسه سیدهمعصومه، ۱۳۷۷ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، فرهانی، چاپ اول، بیتا.
- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد غفاری مازندرانی، تهران، نشر مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه کمرهای، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۳ش.
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراجالسعادة، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸ش.
- هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، سوخته در سیر سالک عارف انصاری همدانی، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
پیوند به بیرون
- ّّبررسی قساوت قلب در نظام تربیتی اسلام، طیبه دهقانپور، در مجله فرهنگ پژوهش، بهار ۱۳۸۹ش.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر فراهانی، ج۶، ص۲۴۷.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۱۲.
- ↑ شهيد مطهرى، مجموعه آثار،انتشارات صدرا، ج۱، ص۱۸۴
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۳.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۴۱۷.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۲.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۶۹.
- ↑ بقره/آیه۷۴؛ انعام/آیه۴۳؛ حدید/آیه۱۶؛ مائده/آیه۱۳؛ حج/آیه۵۳؛ زمر/آیه۲۲.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسير القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۵۱.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۲۳۴.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۵۸و۶۳.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۰.
- ↑ کتاب مقدس، افسیسان، باب ۱۱، آیه۶.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۱۴.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص ۶۲.
- ↑ سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۸.
- ↑ نراقی، معراجالسعادة، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۰۹.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.