قساوت قلب: تفاوت میان نسخهها
imported>Mohamadpur جز اصلاح شناسه واصلاحات جزیی |
imported>Mohamadpur جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''قساوت قلب''' از [[رذایل اخلاقی]] به معنای '''سنگدلی''' است. برخی آن را جزء شدیدترین نوع بیماریها دانستهاند. این صفت در قرآن به [[ابوجهل]] و برخی از [[یهود|قوم یهود]] نسبت داده شده است. به باور برخی قساوت قلب دارای مراتب میباشد. موضعگیری در برابر [[پیامبران|انبیاء]] و [[خدا|خداوند]]، غفلت از یاد خدا، پیمان شکنی، خوردن [[مال حرام]] و اصرار بر[[گناه]] از عوامل قساوت قلب شمرده است. برخی پرهیز از غفلت و یاد خداوند، قرائت [[قرآن]]، محبت به [[اؤلیای الهی]]، یاد مرگ و اقرار به گناه را به عنوان روشی برا درمان سنگدلی معرفی کردهاند. | '''قساوت قلب''' از [[رذایل اخلاقی]] به معنای '''سنگدلی''' است. برخی آن را جزء شدیدترین نوع بیماریها دانستهاند. این صفت در قرآن به [[ابوجهل]] و برخی از [[یهود|قوم یهود]] نسبت داده شده است. به باور برخی قساوت قلب دارای مراتب میباشد. موضعگیری در برابر [[پیامبران|انبیاء]] و [[خدا|خداوند]]، غفلت از یاد خدا، پیمان شکنی، خوردن [[مال حرام]] و اصرار بر[[گناه]] از عوامل قساوت قلب شمرده است. برخی پرهیز از غفلت و یاد خداوند، قرائت [[قرآن]]، محبت به [[اؤلیای الهی]]، یاد مرگ و اقرار به گناه را به عنوان روشی برا درمان سنگدلی معرفی کردهاند. | ||
== مفهوم شناسی == | == مفهوم شناسی == | ||
قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است.<ref> ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref>در اصطلاح به دل هایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، قاسی القلب گفته میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> همچنین به دل هایی که با دیدین صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقت آور متاثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نیز | قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است.<ref> ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref>در اصطلاح به دل هایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، قاسی القلب گفته میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> همچنین به دل هایی که با دیدین صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقت آور متاثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نیز قساوت قلب را به معنای پست و فاسد بودن قلب میداند.<ref> طبرسی، مجمع البیان، نشر فراهانی، ج۶، ص۲۴۷.</ref>[[حضرت عیسی(ع)]] سنگدلی را از شدیدترین نوع بیماری ها میدانند.<ref> نوری، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۱۲.</ref> همچنین [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] معتقد است عقوبتی بالاتر از قساوت قلب وجود ندارد.<ref> شهيد مطهرى، مجموعه آثار،انتشارات صدرا، ج۱، ص۱۸۴</ref> در کتاب اخلاقی [[المحجة البیضاء]] در برخی از مباحث از جمله شرح فضیلت گرسنگی،<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۰۸.</ref> مال حرام،<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۳.</ref> ادب باطن،<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۴۱۷.</ref> و توصیف دنیا<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۲.</ref> از قساوت قلب سخن به میان آمده است. همچنین در کتاب اصول کافی بابی به نام قساوت قلب وجود دارد.<ref> کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۶۹.</ref> | ||
کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از [[قرآن]] بکار رفته است.<ref> بقره/آیه۷۴؛ انعام/آیه۴۳؛ حدید/آیه۱۶؛ مائده/آیه۱۳؛ حج/آیه۵۳؛ زمر/آیه۲۲.</ref> در آیه ۲۲ [[سوره زمر]]، [[شرح صدر]] در مقابل قساوت قرار گرفته است. [[ابوالفتوح رازی]] معتقد است دراین آیه منظور از «فویل للقاسیة:وای بر سنگدلان» [[ابوجهل]] است.<ref> ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسير القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.</ref> [[خدا|خداوند]] در [[قرآن]] سنگدلی را به برخی از [[یهود|یهودیان]] نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.</ref> | کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از [[قرآن]] بکار رفته است.<ref> بقره/آیه۷۴؛ انعام/آیه۴۳؛ حدید/آیه۱۶؛ مائده/آیه۱۳؛ حج/آیه۵۳؛ زمر/آیه۲۲.</ref> در آیه ۲۲ [[سوره زمر]]، [[شرح صدر]] در مقابل قساوت قرار گرفته است. [[ابوالفتوح رازی]] معتقد است دراین آیه منظور از «فویل للقاسیة:وای بر سنگدلان» [[ابوجهل]] است.<ref> ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسير القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.</ref> [[خدا|خداوند]] در [[قرآن]] سنگدلی را به برخی از [[یهود|یهودیان]] نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.</ref> |
نسخهٔ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۸
قساوت قلب از رذایل اخلاقی به معنای سنگدلی است. برخی آن را جزء شدیدترین نوع بیماریها دانستهاند. این صفت در قرآن به ابوجهل و برخی از قوم یهود نسبت داده شده است. به باور برخی قساوت قلب دارای مراتب میباشد. موضعگیری در برابر انبیاء و خداوند، غفلت از یاد خدا، پیمان شکنی، خوردن مال حرام و اصرار برگناه از عوامل قساوت قلب شمرده است. برخی پرهیز از غفلت و یاد خداوند، قرائت قرآن، محبت به اؤلیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه را به عنوان روشی برا درمان سنگدلی معرفی کردهاند.
مفهوم شناسی
قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است.[۱] در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.[۲]در اصطلاح به دل هایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، قاسی القلب گفته میشود.[۳] همچنین به دل هایی که با دیدین صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقت آور متاثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود.[۴] طبرسی نیز قساوت قلب را به معنای پست و فاسد بودن قلب میداند.[۵]حضرت عیسی(ع) سنگدلی را از شدیدترین نوع بیماری ها میدانند.[۶] همچنین شهید مطهری معتقد است عقوبتی بالاتر از قساوت قلب وجود ندارد.[۷] در کتاب اخلاقی المحجة البیضاء در برخی از مباحث از جمله شرح فضیلت گرسنگی،[۸] مال حرام،[۹] ادب باطن،[۱۰] و توصیف دنیا[۱۱] از قساوت قلب سخن به میان آمده است. همچنین در کتاب اصول کافی بابی به نام قساوت قلب وجود دارد.[۱۲]
کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از قرآن بکار رفته است.[۱۳] در آیه ۲۲ سوره زمر، شرح صدر در مقابل قساوت قرار گرفته است. ابوالفتوح رازی معتقد است دراین آیه منظور از «فویل للقاسیة:وای بر سنگدلان» ابوجهل است.[۱۴] خداوند در قرآن سنگدلی را به برخی از یهودیان نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.[۱۵]
همچنین فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) در خطبهای که در کوفه خواندهاست؛ مردم کوفه را گرفتار قساوت قلب، سنگدلی و دوری از هدایت خداوند خواندهاست.[۱۶]
مراتب و آثار
به عقیده آیة الله جوادی آملی مراتب قساوت قلب با انجام دادن مکروهات شروع شده و بعد از انجام گناهان صغیره و کبیره منجر به کفر و شرک نسبت به خداوند میشود. به باور وی درجه قساوت قلب با توجه به میزانِ بی توجهی انسان نسبت به آیات قرآن فهمیده میشود.[۱۷]
همچنین در قرآن و روایات، لذت نبردن از مناجات، بیتفاوتی در برابر گناه، تکذیب آیات الهی، خالی شدن قلب از محبت اولیاء خدا، تضرع نکردن در برابر خداوند هنگام بلا، تحریف دین و دوری از مردم از آثار سنگدلی شمرده شده است.[۱۸]
عوامل
لا تَكثُرُوا الكَلامَ بِغَیرِ ذِكرِ اللهِ، فَإِنَّ كَثرَةَ الكَلامِ بِغَیرِ ذِكرِ اللهِ قَسوَةُ القَلبِ، إِنَّ أَبعَدَ النَّاسِ مِنَ اللهِ القَلبُ القَاسِی
پیامبر اكرم(ص) فرمود: در غیر از یاد خدا، زیاده گویی نكنید؛ زیرا زیاده گویی در غیر یاد خدا، موجب سختدلی می شود و دورترین مردم از خدا، شخص سختدل است.
شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳.
قرآن، موضع گیری و جدال در برابر انبیاءالهی را علت سنگدلی قوم بنی اسرائیل دانسته است.[۱۹] کتاب مقدس ضمن توصیه به مجهز شدن به سلاحهای خدا در برابر ابلیس، سلطه شیطان بر انسان را موجب قساوت قلب میداند. [۲۰] امام صادق(ع) نیز یکی از عوامل سنگدلی را خوردن خون دانستهاند. [۲۱]همچنین دور ماندن از تعالیم انبیاء و ادیان الهی، پیمانشکنی، غفلت از یاد خدا، اصرار برگناه، آرزوهای طولانی، ثروت فراوان، زیاده گویی، پرخوری، خوردن مال حرام، خوردن خون، حرص دنیا، خاک ریختن بر قبر خوشاوندان، از جمله عوامل قساوت قلب شمرده شده است.[۲۲] به باور برخی ذکر گفتن بدون توجه نیز باعث قساوت قلب میشود.[۲۳]
درمان
عالمان اخلاقی قساوت را قابل درمان می دانند؛ اما معتقدند که این صفت به آسانی درمان نمی شود.ملا احمد نراقی معتقد است انجام دادنِ مداومِ کارهایی که قلب را مهربان و نرم میکند، این بیماری را به تدریج درمان میکند. [۲۴] آیةالله دستغیب نیز معتقداست برای درمان قساوت قلب باید ابتدا عوامل ایجاد قساوت قلب را ترک نمود و بعد به آنچه در روایات درباره درمان سنگدلی آمده عمل کرد.[۲۵] پیامبر اسلام ص، اشک نداشتن چشم را از علامتهای قساوت قلب شمرده و سرپرستی یتیم و مهربانی با او را باعث برطرف شدن سختی قلب دانستهاند.[۲۶] همچنین پرهیز از غفلت و یاد خداوند، قرائت قرآن، محبت به اؤلیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه در درمان بیماری سنگدلی موثر است. برخی قساوت قلب را از علائم آخر الزمان معرفی کردهاند.[۲۷]
پانویس
منابع
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الجیل (دارالسان العرب)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشراسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- دهقانپور، طیبه، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، در مجلله فرهنگ پژوهش، قم، باقرالعلوم، شماره۲۲، بهار ۱۳۸۹ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تهران، انتشارات صدوق، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- شیخ طوسی، محمبن حسن، امالی، قم، انتشارات دارثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، موسسه سیدهمعصومه، بی چا، ۱۳۷۷ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، فرهانی، چاپ اول، بی تا.
- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد غفاری مازندرانی، تهران، نشر مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه کمرهای، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بی تا.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۳ش.
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت ع، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراجالسعادة، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸ش.
- هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، سوخته در سیر سالک عارف انصاری همدانی، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
پیوند به بیرون
- ّّبررسی قساوت قلب در نظام تربیتی اسلام، طیبه دهقانپور، در مجله فرهنگ پژوهش، بهار ۱۳۸۹ش.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر فراهانی، ج۶، ص۲۴۷.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۱۲.
- ↑ شهيد مطهرى، مجموعه آثار،انتشارات صدرا، ج۱، ص۱۸۴
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۳.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۴۱۷.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۲.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۶۹.
- ↑ بقره/آیه۷۴؛ انعام/آیه۴۳؛ حدید/آیه۱۶؛ مائده/آیه۱۳؛ حج/آیه۵۳؛ زمر/آیه۲۲.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسير القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۵۱.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۲۳۴.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۵۸و۶۳.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۰.
- ↑ کتاب مقدس، افسیسان، باب ۱۱، آیه۶.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۱۴.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص ۶۲.
- ↑ سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۸.
- ↑ نراقی، معراجالسعادة، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۰۹.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.