عصمت محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست. متکلمان شیعه و معتزله عصمت را لطف الهی و حکمای مسلمان ملکه نفسانی تعریف کردهاند که باعث اجتناب معصوم از گناه و خطا میشود.
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
درباره منشأ و عامل مصونیت معصوم از گناه و خطا، دیدگاههای گوناگونی ارائه شده است که برخی از آنها عبارتاند از: لطف الهی، علم ویژه، اراده و انتخاب، و مجموع عوامل طبیعی انسانی و الهی. متکلمان و حکما عصمت را با اختیار سازگار میدانند و معتقدند معصوم بر انجام معصیت تواناست؛ ولی گناه نمیکند. ازاینرو مستحق پاداش است.
اعتقاد به عصمت پیامبران مورداتفاق همه علمای مسلمان است. البته درباره گستره عصمت اختلافنظر وجود دارد. عصمت پیامبران از شرک و کفر، عصمت در دریافت و ابلاغ وحی و عصمت از گناهان عمدی پس از نبوت، مورد اجماع علماست.
علمای امامیه، امامان شیعه(ع) را نیز از هرگونه گناه کبیره و صغیره و از هرگونه خطا و اشتباه در تمام طول عمر، معصوم میدانند. بهگفته علامه مجلسی، شیعیان اجماع دارند که همه فرشتهها نیز از هرگونه گناه کبیره و صغیره معصوم هستند.
اشکالاتی به عصمت وارد شده است؛ ازجمله، برخی آن را با طبیعت بشری که دارای نیروهای مختلف شهوانی و نفسانی است، ناسازگار دانستهاند. در پاسخ گفته شده وجود امیال نفسانی و شهوانی فقط زمینهساز آلودگی به گناه است و ملازم با انجام آن نیست؛ زیرا ممکن است موانعی مانند علم و اراده از تأثیر آن امیال جلوگیری کنند.
جایگاه و اهمیت
به گفته سید علی حسینی میلانی، از کلامپژوهان و نویسندگان آثار کلامی شیعه، مسئله عصمت یکی از مباحث مهم کلامی و اعتقادی است که هریک از فرقههای اسلامی از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط عصمت با حجیت قول و فعل معصوم، اهمیت و حساسیت این بحث را بیشتر کرده است. از نظر او، اهلسنت چون به عصمت حاکمان و زمامداران مسلمانان اعتقاد ندارند، بحث عصمت را صرفاً ذیل مباحث نبوت مطرح میکنند؛ اما شیعیان به دلیل اینکه تمام پیامبران و امامان را معصوم میدانند، ذیل مباحث نبوت و امامت به این بحث میپردازند. وی گفته است عصمت از موضوعات مشترک مسلمانان است؛ هرچند در مصادیق و جزئیات آن، میانشان اختلافات فراوانی وجود دارد.[۱]
از عصمت در مباحث و منابع کلامی ذیل عصمت پیامبران، امامان و فرشتگان بحث میشود.[۲] در برخی از تفاسیر قرآن نیز ذیل آیاتی همچون آیه تطهیر، از عصمت و مسائل پیرامونی آن بهتفصیل گفتوگو شده است.[۳] در علم اصول فقه، علمای اصول اهلسنت، معیار حجیت اجماع را عصمت امت دانستهاند؛ زیرا از نظر آنها، امت اسلام جانشین پیامبر(ص) است و از خطا و سهو و کذب در امور دین محفوظ است. در مقابل، علمای شیعه معیار حجیت اجماع را عصمت امام دانستهاند؛ زیرا از نظر آنان، امام جانشین پیامبر(ص) و همانند او معصوم است و اجماع، از آن جهت که کشفکننده قول معصوم است، حجت است.[۴]
عصمت در ادیانی همچون مسیحیت و یهودیت نیز مورد بحث بوده و مسیحیان افزون بر عیسی(ع)، نویسندگان کتاب مقدس و پاپ (رهبر کلیسای کاتولیک) را نیز معصوم میدانستند؛ البته اعتقاد به معصومیت پاپ مختص آیین کاتولیک است.[۵]
مفهومشناسی
متکلمان و حکمای مسلمان براساس مبانی و اصول خود، تعریفهای مختلفی از عصمت ارائه کردهاند که برخی از آنها عبارتاند از:
- تعریف متکلمان: متکلمان عدلیه (امامیه[۶] و معتزله[۷]) عصمت را براساس لطف تعریف کردهاند.[۸] بر این اساس، عصمت عبارت است از لطفی که خدا به بنده خود عطا میکند و او بهواسطه آن، کار قبیح یا گناه انجام نمیدهد.[۹] علامه حلی، در تعریف عصمت گفته است: «لطفی پنهانی است از سوی خداوند نسبت به بندهاش بهگونهای که دیگر انگیزهای برای ترک اطاعت یا انجام معصیت در او نمیماند؛ هرچند توان انجام آن را دارد.»[۱۰]
اشاعره عصمت را به نیافریدن گناه در شخص معصوم از سوی خدا تعریف کردهاند.[۱۱] مبنای اشاعره در این تعریف، استناد بدون واسطه همه اشیا به خدا است.[۱۲]
- تعریف فلاسفه: حکمای مسلمان، عصمت را به ملکه نفسانیای[یادداشت ۱] تعریف کردهاند که با وجود آن، از صاحب عصمت، گناهی سرنمیزند.[۱۳]
آیت الله سبحانی، مفسر و متکلم معاصر، در تعریف عصمت از گناه و عصمت از خطا فرق قائل شده و بهنوعی میان تعریف متکلمان عدلیه و حکما جمع کرده است. وی عصمت از گناه را بالاترین درجه تقوا و نیروی درونی یا ملکه نفسانی دانسته است که فرد معصوم را از ارتکاب گناه بهصورت مطلق و بلکه از اندیشه درباره آن نیز بازمیدارد.[۱۴] او عصمت از خطا و سهو را علمِ غفلتناپذیر در پرتو لطف الهی دانسته که بر اثر آن، صورت واقعی اشیا در فکر و اندیشه فرد معصوم نمایان شده و موجب محفوظ بودن از خطا و اشتباه میشود.[۱۵]
عصمت در لغت از ریشه «عصم» بهمعنای نگهداشتن یا بازداشتن آمده است.[۱۶]
منشأ عصمت
درباره منشأ عصمت و عامل مصونیت معصوم از گناه و خطا، دیدگاههای مختلفی چون لطف الهی در حق معصوم، علم ویژه معصوم درباره پیامدهای گناهان و اراده و انتخاب معصوم بیان شده است. البته برخی از محققان معاصر بر این باورند که عصمت، معلول عامل واحدی نیست، بلکه مجموع عوامل طبیعی (وراثت، محیط و خانواده)، انسانی (علم و آگاهی، اراده و انتخاب، عقل و ملکه نفسانی) و الهی (لطف و موهبت خاص خداوند) منشأ عصمت است.[۱۷]
لطف الهی
شیخ مفید و سیدِ مرتضی عصمت را ناشی از لطف خداوند در حق معصومان دانستهاند.[۱۸] علامه حلی چهار سبب را منشأ این لطف الهی دانسته است که عبارتاند از: ۱. ویژگی نفسانی یا جسمانی که موجب پدید آمدن ملکه اجتناب از گناه میشود؛ ۲. علم به مفاسد گناهان و پاداش طاعات؛ ۳. وحی یا الهام به معصوم که بینش او نسبت به حقیقت گناهان و طاعات را عمق میبخشد (تأکید و تأیید علم توسط وحی یا الهام)؛ ۴. توجه به مؤاخذه الهی در ترک اولی.[۱۹]
علم ویژه
عدهای از علما منشأ عصمت را علم و آگاهی ویژه از پیامدهای گناهان و پاداش طاعات دانستهاند.[۲۰] به باور علامه طباطبایی، از آنجا که معصومین دارای علم خدادادی هستند، ارادهای قوی دارند که با وجود چنان ارادهای، هرگز بهسوی معصیت نمیروند.[۲۱] این علم مانند علوم متعارف، قابلتعلیم نیست و مغلوب شهوتها و نیروهای دیگر نمیشود.[۲۲]
علم و اراده
محمدتقی مصباح یزدی راز عصمت معصومین را در دو عنصر علم به حقایق و کمالات، و اراده نیرومند در رسیدن به آنها میداند؛ زیرا انسان در صورت جهل، کمال حقیقی را نخواهد شناخت و کمال خیالی را بهجای کمال حقیقی قرار خواهد داد و در صورت نداشتن اراده لازم، به هدف مطلوب نخواهد رسید.[۲۳] از نظر وی، شخص معصوم با علم ویژه و اراده محکمی که دارد، هرگز به اختیار خود مرتکب گناه نمیشود و در هر حال، مطیع خداوند است.[۲۴]
عصمت و اختیار
سید محمدحسین فضلالله، از مراجع تقلید شیعه در لبنان، معتقد است که عصمت، یک حقیقت جبری است.[۲۵] اما به گفته علی ربانی گلپایگانی، کلامپژوه معاصر، متکلمان و حکما متفقاند که عصمت با اختیار سازگار و معصوم بر انجام معصیت تواناست.[۲۶] از نظر عقل، اگر عصمت مستلزم مجبور بودن شخص معصوم در انجام طاعات و ترک گناهان باشد، مستحق ستایش و مدح نخواهد بود و امر و نهی و پاداش و کیفر او نامعقول خواهد بود.[۲۷]
عبدالله جوادی آملی، از مراجع تقلید شیعه، نیز بر این باور است که عصمت جبری با حجیت معصوم بر مردم و دستور تأسی به ایشان از سوی خداوند، منافات داشته و اگر انجام گناه ذاتاً محال باشد، اطاعت ذاتاً ضروری خواهد بود و در چنین صورتی اطاعت هم مورد تکلیف قرار نمیگرفت و مجالی برای انذار و تبشیر و وعده و وعید باقی نمیماند.[۲۸]
علامه طباطبایی در توضیح سازگاری عصمت با اختیار مینویسد: «منشأ عصمت، علم ویژهای است که خداوند به معصومان عطا کرده است. علم، خود از مبادی و پایههای اختیار است. ازاینرو، معصومان به جهت علمشان به مفاسد و مصالح اعمال، مرتکب گناه نمیشوند؛ مانند شخصی که علم قطعی به کشنده بودن سم دارد و هرگز از آن سم نمیخورد.»[۲۹]
محمدتقی مصباح یزدی، فیلسوف و مفسّر شیعه، عصمت را نه صرفاً یک ملکه علمی، بلکه یک ملکه علمی_عملی میداند که از مطابقت مختارانه عمل معصوم با علم موهبتی از سوی خداوند حاصل شده است.[۳۰] وی در تبین رای خود بیان میدارد که هرکس با سرمایهای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمیکند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.[۳۱]
عصمت پیامبران
عصمت پیامبران در زمینه وحی را از اصول مشترک و مورداتفاق همه ادیان الهی دانستهاند؛[۳۲] اگرچه درباره چیستی و مراتب آن میان پیروان ادیان و اندیشمندان مذاهب اسلامی اختلافنظر وجود دارد.[۳۳] متکلمان مسلمان در زمینه عصمت، در سه چیز اتفاقنظر دارند: نخست: عصمت پیامبران از شرک و کفر پیش از نبوت و پس از آن، دوم: عصمت پیامبران در دریافت، حفظ و ابلاغ وحی و سوم: عصمت پیامبران از گناهان عمدی پس از نبوت. اما درباره سه چیز هم اختلاف دارند: نخست: عصمت پیامبران از گناهان سهوی پس از نبوت، دوم: عصمت پیامبران از گناهان عمدی و سهوی قبل از نبوت و سوم: عصمت پیامبران در زندگی اجتماعی و شخصی خودشان.
شیعه امامیه بر این باور است که پیامبران در تمامی شئون مذکور، از عصمت برخوردارند؛ بلکه پیامبران از هرآنچه مایه نفرت و دوری مردم از آنها باشد، مصون و محفوظاند.[۳۴] جلب اعتماد مردم به نبوت پیامبران از دلایل عقلی وجوب عصمت پیامبران است؛[۳۵] همچنین به آیاتی از قرآن[۳۶] و برخی روایات[۳۷] در این زمینه استناد شده است.[۳۸]
مخالفان عصمت پیامبران به دو دسته از آیات ناسازگار با عصمت همه پیامبران یا آیات ناسازگار با عصمت برخی از پیامبران استناد کردهاند[۳۹] که در جواب گفته شده این آیات از جمله آیات متشابه است که باید با ارجاع به آیات محکم، تأویل و تفسیر شود[۴۰] و اینکه تمام آیاتی که با عصمت پیامبران ناسازگار است، بر ترک اولی حمل میشود.[۴۱]
عصمت ائمه
عصمت امامان از شرایط امامت در دیدگاه شیعیان اثناعشری و از باورهای اساسی آنان است.[۴۲] به نقل علامه مجلسی، امامیه اتفاقنظر دارند که ائمه(ع) از همه گناهانِ کبیره و صغیره، چه از روی عمد و چه از روی سهو، و هرگونه خطا و اشتباه مصوناند.[۴۳] گفته شده اسماعیلیه نیز عصمت را از شرایط امامت میدانند.[۴۴] در مقابل، اهلسنت عصمت را شرط امامت نمیدانند؛[۴۵] زیرا آنها اجماع دارند که خلفای سهگانه امام بودند؛ ولی معصوم نبودند.[۴۶] وهابیان نیز عصمت امام و امامان شیعه را قبول ندارند و آن را مخصوص پیامبران میدانند.[۴۷]
بهگفته جعفر سبحانی، تمام دلایل عقلی که برای عصمت پیامبر ارائه شده همچون تحقق اهداف بعثت و جلب اعتماد مردم، در مورد عصمت امام نیز مطرح میشود.[۴۸] متکلمان شیعه برای اثبات عصمت ائمه(ع)، به آیات و روایات متعددی استناد کردهاند از جمله: آیه ابتلای ابراهیم،[۴۹] آیه اولیالامر،[۵۰] آیه تطهیر،[۵۱] و آیه صادقین[۵۲] حدیث ثقلین[۵۳] و حدیث سفینه.[۵۴]
از نظر شیعه، حضرت فاطمه(س) دارای مقام عصمت است.[۵۵] برای اثبات عصمت او به آیه تطهیر و حدیث بَضْعَه استناد شده است.[۵۶]
عصمت فرشتگان
قرآن کریم:
«عَلَیها مَلائِکةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ ما یؤْمَرُونَ: بر آن [آتش] فرشتگانی خشن [و] سختگیر [گمارده شده]اند. از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپیچی نمیکنند و آنچه را که مأمورند انجام میدهند»
سوره تحریم، آیه۶.
بهگفته علامه مجلسی، شیعیان اجماع دارند که همه فرشتهها از هرگونه گناه کبیره و صغیره معصوماند. بیشتر اهلسنت نیز بر این باورند.[۵۷] دیدگاههای دیگری نیز درباره عصمت فرشتگان مطرح شده است: برخی به عدم عصمت فرشتگان معتقد شدهاند. کسانی دلایل موافقان و مخالفان عصمت را نارسا دانسته و در این زمینه توقف کردهاند. گروهی نیز تنها فرشتگان حامل وحی و مقرب و عدهای فرشتگان آسمانی (در مقابل فرشتگان زمینی) را معصوم دانستهاند.[۵۸]
موافقان عصمت میگویند آیه ۲۷ سوره انبیاء[۵۹] و آیه ششم سوره تحریم[۶۰] و احادیث فراوان[۶۱] بر عصمت ملائکه دلالت دارند.[۶۲] گفته شده تنها مخالف عصمت فرشتگان، در میان مسلمانان، فرقه حَشْویه است.[۶۳]
آیتالله مکارم شیرازی در پاسخ به اینکه عصمت در ملائکه معنا ندارد، گفته است هرچند انگیزههای گناه، مانند شهوت و غضب، در ملائکه وجود ندارد یا بسیار ضعیف است، اما آنها فاعلِ مختارند و قدرت بر مخالفت دارند. بنابراین، در عین قدرت بر گناه، معصوم و پاکاند و روایات دلالتکننده بر کندی بعضی از فرشتگان در اطاعت از فرمان خدا یا تنبیه آنان، بر ترک اولی حمل میشود.[۶۴]
اشکالات و پاسخها
اشکالاتی از سوی منکران عصمت مطرح شده است که برخی از آنها از این قرار است:
- ناسازگاری عصمت با طبیعت بشری
احمد امین، نویسنده مصری، بر آن است که عصمت با طبیعت انسان ناسازگار است؛ زیرا انسان دارای نیروهای مختلف شهوانی و نفسانی است. هم میل به خوبیها در او هست، هم میل به بدیها. اگر این امیال از او گرفته شود، گویا انسانیت انسان از او سلب شده است. ازاینرو، هیچ انسانی از معصیت در امان نیست، حتی پیامبران(ع).[۶۵]
آیتالله جوادی آملی در پاسخ به این شبهه، با اشاره به گوهر انسان که همان نفس اوست، میگوید گوهر انسان بهگونهای آفریده شده است که توان عروج به قله عصمت را دارد؛ زیرا نفس انسان در سیر صعودی خود، توانایی مصون ماندن از سهو و فراموشی و غفلت و جهالت را مییابد. از نظر او، اگر نفسِ کسی به وادی عقل ناب و کشف و شهود تام و صحیح وارد شود، فقط حق و حقیقت را درک خواهد کرد و از هرگونه شک و تردید و سهو و نسیان و غفلت در امان خواهد ماند. بنابراین چنین شخصی که از عالم ماده و وهم و خیال عبور کرده و به سرچشمه حقایق رسیده است، امکان عصمت مییاید.[۶۶]
- مبدأ اندیشه عصمت
از نظر گروهی، اندیشه عصمت در منابع اولیه اسلامی وجود نداشته و این بدعتی است که از اهلکتاب، ایران باستان، تصوف یا آموزههای زرتشتی وارد تعالیم اسلامی شده است.[۶۷]
در پاسخ گفته شده اعتقاد به عصمت پیامبران در میان مسلمانان صدر اسلام رایج بوده و ریشه در تعالیم قرآن و پیامبر اسلام(ص) دارد.[۶۸] اهلکتاب نمیتوانند مبدع اندیشه عصمت باشند؛ زیرا در تورات بدترین گناهان و زشتیها به پیامبران نسبت داده شده است.[۶۹] هنگامی که هنوز تصوف شکل نگرفته بود، اندیشه عصمت در میان شیعیان رواج داشت. ازاینرو تصوف نیز نمیتواند منشأ اندیشه عصمت باشد.[۷۰] بر فرضِ اشتراک آموزه عصمت در اسلام و زرتشت هم، این مطلب دلیل بر تأثیرپذیری یکی از دیگری نیست؛ بلکه بدین خاطر است که جوهره تمامی ادیان الهی مشترک است و در اصول با یکدیگر تطابق دارند.[۷۱]
- ناسازگاری با طلب آمرزش کردن معصومان
برخی بر این باورند که عصمت اندیشهای است که با رفتار خود پیامبران و امامان در مورد خودشان سازگاری ندارد؛ زیرا معصومان در موارد متعددی خود را گنهکار معرفی کرده و از درگاه الهی طلب آمرزش میکردند. بر این اساس معصوم دانستن آنان امری است که مورد پذیرش خود آنان نبوده است.[۷۲]
در پاسخ به این اشکال مطالب متعددی از جانب علمای امامیه بیان شده است:
۱. استغفار میتوان ناشی از درک عظمت حق و معرفت بالای معصومین باشد.[۷۳]
۲. استغفار معصوم از اموری است که گناه نیستند؛ اما معصوم با توجه به درجه بالایی که دارد، آنها را برای خود گناه محسوب میکند.[۷۴]
۳. معصومین به دلیل حرکت سیر و سلوکی خود به هر مرتبه که میرسند نسبت به مراتب پایینتر خود استغفار میکنند.[۷۵]
۴. استغفار آنان برای گناهان خود نیست؛ بلکه برای گناهان امت است و از جنبههای شفاعت پیامبر و امام است.[۷۶]
۵ معصوم برای تعلیم روش اقرار به گناه و انابه و توبه به دیگر افراد اینگونه عمل میکند.[۷۷]
کتابشناسی
درباره عصمت کتابهای متعددی نگارش شده است؛ از جمله:
- التَّنبیه المعلوم؛ البرهان علی تَنزیهِ المعصوم عَنِ السَّهو و النِّسیان، نوشته شیخ حر عاملی؛
- عصمت از منظر فریقین (شیعه و اهلسنت)، نوشته سید علی حسینی میلانی؛
- پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، تألیف احمدحسین شریفی و حسن یوسفیان.
- عصمت از دیدگاه شیعه و اهلتسنن، اثر فاطمه محقق؛
- عصمت، ضرورت و آثار، از سید موسی هاشمی تنکابنی؛
- اندیشه کلامی عصمت؛ پیامدهای فقهی و اصول فقهی، اثر بهروز مینایی. در این کتاب به آثار اعتقاد به عصمت در فقه و اصول فقه پرداخته شده است.[۷۸]
- منشأ عصمت از گناه و خطا؛ نظریهها و دیدگاهها، نوشته عبدالحسین کافی.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ حسینی میلانی، جَواهرُ الکلام فی معرفةِ الامامةِ و الامام، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۳۸-۳۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طوسی، الاقتصاد فیما یَتَعَلَّق بالاعتقاد، ۱۴۹۶ق، ص۲۶۰، ۳۵۰؛ علامه حلی، کشفُالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵، ۱۸۴؛ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۹۰، ۱۱۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۳-۱۳۴ و ج۵، ص۷۸-۸۰، ج۱۱، ص۱۶۲-۱۶۴؛ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۳-۴۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۹۷-۳۰۵.
- ↑ ضیائیفر، «تأثیر دیدگاههای کلامی بر اصول فقه»، ص۳۲۳.
- ↑ حسینی، «عصمت از دیدگاه اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان)»، وبگاه آینده روشن.
- ↑ مفید، تصحیحُ اعتقاداتِ الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۸؛ سیدِ مرتضی، رسائلُ الشَّریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، بابُ الحادیعشر، ۱۳۶۵ش، ص۹.
- ↑ قاضی عبدالجبار، شرحُ الاصولِ الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۵۲۹؛ تفتازانی، شرحالمقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲-۳۱۳.
- ↑ فاضل مقداد، اللَّوامعُ الالهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۲؛ ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ سیدِ مرتضی، رسائلُ الشَّریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، بابُ الحادیعشر، ۱۳۶۵ش، ص۹؛ فاضل مقداد، اللَّوامعُ الاِلهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳.
- ↑ علامه حلی، البابُ الحادیعشر، ۱۳۶۵ش، ص۹.
- ↑ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۰؛ تفتازانی، شرحالمقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲-۳۱۳.
- ↑ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۰.
- ↑ طوسی، تلخیصالمحصل، ۱۴۰۵ق، ص۳۶۹؛ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۲؛ جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۹۲ش، ص۱۹۷؛ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۲۸۵-۲۸۶.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲-۱۴؛ سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵۸-۱۵۹.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابنفارس، مُعجَمُ مَقاییسِ اللّغة، مکتب الاعلامِ الاسلامی، ج۴، ص۳۳۱؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دار قلم، ص۵۶۹؛ جوهری، الصِّحاح، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۹۸۶؛ ابنمنظور، لسانالعرب، دار صادر، ج۱۲، ص۴۰۳-۴۰۴.
- ↑ قدردان قراملکی، کلام فلسفی، ۱۳۸۳ش، ص۳۸۸-۳۹۰.
- ↑ مفید، تصحیحُ الاعتقاداتِ الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۸؛ سیدِ مرتضی، الذخیره، ۱۴۱۱ق، ص۱۸۹.
- ↑ علامه حلی، کشفالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۶.
- ↑ فاضل مقداد، اللَّوامع الاِلهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۲۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۷۹، ج۱۱، ص۱۶۲-۱۶۳، ج۱۷، ص۲۹۱؛ سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۷۹.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، ۱۳۹۵ش، ص۳۰۲.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، ۱۳۹۵ش، ص۳۰۳-۳۰۴.
- ↑ ر. ک. فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، ۱۴۱۹ ق، ج۴، ص ۱۵۵–۱۵۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۷.
- ↑ علامه حلی، کشفالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۶؛ فاضل مقداد، اللَّوامع الاِلهیّه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳؛ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۱.
- ↑ جوادی آملی، سیره پیامبر اکرم ص در قرآن (ج۹)، ۱۳۸۵ش، ص ۲۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۲–۱۶۳.
- ↑ مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص۵۳–۶۳.
- ↑ مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص۵۷–۵۸.
- ↑ انواری، نور عصمت بر سیمای نبوت، ۱۳۹۷ش، ص۵۲.
- ↑ صادقی اردکانی، عصمت، ۱۳۸۸ش، ص۱۹.
- ↑ ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۹۴-۹۸.
- ↑ علامه حلی، کشفالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵.
- ↑ برای نمونه، آیه هفتم سوره حشر.
- ↑ نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۰۳؛ ج۱۲، ص۳۴۸، ج۴، ص۴۵؛ صدوق، عیونُ اخبارِ الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۴.
- ↑ کریمی، نبوت (پژوهشی در نبوت عامه و خاصه)، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۴؛ اشرفی و رضایی، «عصمت پیامبران در قرآن و عهدین»، ص۸۷.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۵۱، ۵۲؛ سبحانی، عصمة الانبیاء فی القرآن الکریم، ۱۴۲۰ق، ص۶۹، ۷۰، ۹۱-۲۲۹؛ جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۹۲ش، ص۲۴۶-۲۸۶؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۱۰۱-۱۶۰.
- ↑ میلانی، عصمت از منظر فریقین، ۱۳۹۴ش، ص۱۰۲و۱۰۳.
- ↑ میلانی، عصمت از منظر فریقین، ۱۳۹۴ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طوسی، الاقتصاد فیما یَتَعَلَّقُ بِالاعتقاد، ۱۴۹۶ق، ص۳۰۵؛ علامه حلی، کشفالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۴؛ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۴، سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۱۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۰۹، ۳۵۰، ۳۵۱.
- ↑ علامه حلی، کشفالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۴؛ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۵۱.
- ↑ قاضی عبدالجبار، المغنی، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م، ج۱۵، ص۲۵۱، ۲۵۵، ۲۵۶، ج۲۰، بخش اول، ص۲۶، ۸۴، ۹۵، ۹۸، ۲۱۵، ۳۲۳؛ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۵۱؛ تفتازانی، شرحالمقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۹.
- ↑ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۵۱؛ تفتازانی، شرحالمقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۹.
- ↑ نگاه کنید به ابنتیمیه، مِنهاجُ السُّنةِ النَّبَویة، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴۲۹، ج۳، ص۳۸۱؛ ابنعبدالوهاب، رسالةٌ فی الرَّدِ علی الرّافضة، ریاض، ص۲۸؛ قفاری، اصولُ مذهبِ الشّیعةِ الامامیه، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۷۷۵.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۱.
- ↑ فاضل مقداد، اللَّوامع الاِلهیّه، ۱۴۲۲ق، ص۳۳۲؛ مظفر، دلائلُالصّدق، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۲۲۰.
- ↑ نگاه کنید به طوسی، التِّبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاءالتراث العربی، ج۳،ص۲۳۶؛ طبرسی، مَجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ بحرانی، منارالهدی، ۱۴۰۵ق، ص۱۱۳-۱۱۴؛ مظفر، دلائلُالصّدق، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۲۲۱.
- ↑ سید مرتضی، الشّافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ بحرانی، منارالهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۴۶-۶۴۷؛ سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۲۵.
- ↑ نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۹۶؛ ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۷۴-۲۸۰.
- ↑ نگاه کنید به مفید، المسائل الجارودیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲؛ ابن عطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۱؛ بحرانی، منار الهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۱.
- ↑ میرحامد حسین، عَبَقاتالانوار، ج۲۳، ص۶۵۵-۶۵۶.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵.
- ↑ مجلسی، بِحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۲۴.
- ↑ نگاه کنید به محقق، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۱۳۰-۱۳۲.
- ↑ فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۵؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۲، ص۱۳۶.
- ↑ نگاه کنید به طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دارُ احیاءِ التُّراث العربی، ج۱۰، ص۵۰؛ طبرسی، مَجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۷۷.
- ↑ نگاه کنید به فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۶.
- ↑ برای دلایل عصمت فرشتهها نگاه کنید به راستین و کهنسال، «عصمت فرشتگان، شواهد موافق و مخالف»، ص۱۱۷-۱۲۱.
- ↑ نگاه کنید به مجلسی، بِحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۲۴؛ راستین و کهنسال، «عصمت فرشتگان، شواهد موافق و مخالف»، ص۱۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)،۱۳۸۶ش، ج۱، ص۱۶۷-۱۶۸.
- ↑ امین، ضُحَیالاسلام، ۲۰۰۳م، ج۳، ص۲۲۹-۲۳۰.
- ↑ جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۱-۲۰۳.
- ↑ نگاه کنید به شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۷۹-۸۵.
- ↑ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۰-۸۲.
- ↑ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۰-۸۱.
- ↑ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۳.
- ↑ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۶.
- ↑ فخر رازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۶؛ آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۲۶؛ قفاری، اصول مذهب الشیعة الامامیة، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۷۹۴-۷۹۶؛ دهلوی، تحفه اثنی عشریه، مکتبة الحقیقة، ص۴۶۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۱۰؛ کبیر مدنی شیرازی، رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج۲، ص۴۷۲؛ خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۷۰؛ خمینی، جهاد اکبر، ۱۳۷۸ش، ص۵۷؛ جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن،۱۳۷۸ش، ج۳، ص۲۶۷.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۵۳-۲۵۵؛ خواجه نصیرالدین طوسی، اوصاف الاشراف، ۱۳۷۳ش، ص۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۱۰؛ خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۲۶۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۳۶۷؛ سبحانی، الفکر الخالد، ۱۴۲۵ق، ج۱، صص۴۳۲-۴۳۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۱۳۴؛ مصباح یزدی، «چرایی اعتراف معصومان به قصور و کوتاهی»، ص۸-۱۰.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۱۰؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۱۱۳؛ خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۳۴۳؛ مصباح یزدی، «چرایی اعتراف معصومان به قصور و کوتاهی»، ص۱۱-۱۴؛ ناییجی، آداب راز و نياز به درگاه بى نياز، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۷.
- ↑ کبیر مدنی شیرازی، رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج۲، ص۴۷۲؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۹، ص۸۷.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۳۰۸؛ کبیر مدنی شیرازی، رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج۲، ص۴۷۲.
- ↑ «اندیشه کلامی عصمت (پیامدهای فقهی و اصول فقهی)»، وبگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ پژوهشکده فق و حقوق.
یادداشت
- ↑ ملکه نفسانی، حالت ثابت نفسانی است که در روح انسان نفوذ کرده و به راحتی از بین نمیرود.(جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۱۰۱)
منابع
- ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مِنهاجُ السَّنةِ النَّبویة فی نقضِ کلامِ الشّیعةِ القَدَریّة، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- ابنعبدالوهاب، محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان، رسالةٌ فی الرَّدِ علی الرّافضة، تحقیق ناصر بن سعد الرشید، ریاض، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة، بیتا. (این رساله در جلد دوازدهم از مؤلفات محمد بن عبدالوهاب، به چاپ رسیده است)
- ابنعطیه، مَقاتِل، اَبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، شرح و تحقیق محمدجمیل حمود، بیروت، مؤسسةالاعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسانالعرب، دار صادر، چاپ سوم، بیتا.
- اشرفی، عباس و امالبنین رضایی، «عصمت پیامبران در قرآن و عهدین»، در فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی، شماره ۱۲، ۱۳۹۲ش.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق.
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
- امین، احمد، ضُحَیالاسلام، قاهره ، مکتبةالاسره، ۲۰۰۳م.
- انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت؛ پاسخ به شبهات قرآنی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۷ش.
- بحرانی، شیخ علی، منار الهُدیٰ فی النَّصِ علیٰ امامةِ الائمةِ الاِثنیٰ عشر، تحقیق عبدالزهرا خطیب، بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۰۵ق.
- تفتازانی، سعدالدین، شرحالمقاصد، تحقیق و تعلیق عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- جرجانی، میرسید شریف، شرحالمَواقف، تحقیق بدرالدین نعسانی، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۳۲۵ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۶ش.
- جوادی آملی، عبدالله، سیره پیامبر اکرم ص در قرآن (ج۹)، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۵ش.
- جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۳)، تحقیق و تنظیم علی زمانی قمشهای، قم، نشر اِسراء، چاپ ششم، ۱۳۹۲ش.
- حسینی، «عصمت از دیدگاه اهلکتاب (یهودیان و مسیحیان)»، وبگاه آینده روشن، تاریخ درج مطلب: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ش، تاریخ بازدید: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
- حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفةِ الامامةِ و الامام، قم، مرکز الحقایق الاسلامیه، ۱۳۸۹ش.
- حسینی میلانی، سیدعلی، عصمت از منظر فریقین (شیعه و اهلسنت)، قم، مرکز الحقایق الاسلامیه، ۱۳۹۴ش.
- خمینی، روح الله، جهاد اکبر، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش.
- خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۰ش.
- خمینی، روح الله، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵ش.
- خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اوصاف الاشراف، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سازمان چاپ و انتشار، ۱۳۷۳ش.
- راستین، امیر و علیرضا کهنسال، «عصمت فرشتگان؛ شواهد موافق و مخالف»، فصلنامه اندیشه نوین دینی، شماره ۳۸، پاییز ۱۳۹۳ش.
- دهلوی، عبدالعزیز، تحفه اثنی عشری، استانبول، مکتبة الحقیقة، بیتا.
- ربانی گلپایگانی، علی، امامت در بینش اسلامی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، قم، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- سبحانی، جعفر، الالهیاتُ علیٰ هُدَی الکتابِ و السّنةِ و العقل، قم، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- سبحانی، جعفر، عصمةُ الانبیاء فی القرآن الکریم، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۰ق.
- سبحانی، جعفر، الفكر الخالد في بيان العقائد، قم، موسسة الامام الصادق (ع)، ۱۴۲۵ق.
- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۳ش.
- سید مرتضی، علی بن حسین، الذخیرةُ فی العلم الکلام، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سید مرتضی، علی بن حسین، الشّافی فی الامامة، تحقیق و تعلیق سید عبدالزهرا حسینی، تهران، مؤسسه الصادق(ع)، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- سید مرتضی، علی بن حسین، رَسائلُ الشَّریفِ المرتضی، قم، دارالکتب، ۱۴۰۵ق.
- شریفی، احمدحسین و حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۸ش.
- صادقی اردکانی، محمدامین، عصمت، قم، انتشارات حوزه علمیه، ۱۳۸۸ش.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیونُ اخبارِ الرّضا(ع)، تحقیق مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مَجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طوسی، نصیرالدین، تلخیصُ المُحَصّل المعروف بنقدِ المحصّل، بیروت، دارالضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد فیما یَتَعَلَّق بالاعتقاد، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التِّبیان فی تفسیرِ القرآن، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، بیتا.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، الباب الحادی عشر، تهران، موسسه مطالعات اسلامی، ۱۳۶۵ش.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات، به کوشش جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، اللَّوامعَ الالهیَّه فی المباحثِ الکلامیة، تحقیق و تعلیق شهید قاضی طباطبایی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التَّفسیرُ الکبیر (مَفاتیحالغیب)، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، عصمة الانبیاء، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۹ق.
- فضلالله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، ۱۴۱۹ ق.
- فیاض لاهیجی، عبدالرزاق، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، تصحیح صادق لاریجانی، تهران، انتشارات الزهراء، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- فیاض لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- قاضی عبدالجبار، عبدالجبار بن احمد، المُغنی فی اَبوابِ التّوحید و العدل، تحقیق جورج قنواتی، قاهره، الدار المصریه، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، کلام فلسفی، قم، وثوق، ۱۳۸۳.
- قفاری، ناصر عبدالله علی، اصولُ مذهبِ الشّیعةِ الامامیه؛ عرض و نقد، جیزه، دارالرضا، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ق/۲۰۱۰م.
- کبیر مدنی شیرازی، سيد على خان بن احمد، رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بِحار الاَنوارِ الجامعةُ لِدُرَرِ اخبارِ الائمةِ الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، قم، دار الكتب الإسلاميّة، ۱۴۰۴ق.
- محقق، فاطمه، عصمت از دیدگاه شیعه و اهلتسنن، قم، آشیانه مهر، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، در پرتو ولایت، محمدمهدی نادری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۳ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، راه و راهنمایی شناسی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۵ش.
- مصباح یزدی، محمد تقی، «چرایی اعتراف معصومان به قصور و کوتاهی»، مجله معرفت، شماره ۱۴۷، اسفند ۱۳۸۸ش.
- مفید، محمد بن نعمان، تصحیحُ الاعتقاداتِ الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- مفید، محمد بن محمد، المسائلُ الجارودیه، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- مظفر، محمدحسین، دلائلالصِّدق، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- ناییجی، محمد حسین، آداب راز و نياز به درگاه بى نياز (ترجمه عدة الداعی ابن فهد حلی)، تهران، نشر کیا، ۱۳۸۱ش.
پیوند به بیرون
- «سازگاری عصمت با اختیار»، عبدالحسین خسروپناه و محمدرضا بهدار.
- «منشأ عصمت»، علی ربانی گلپایگانی و سید کریم واعظ حسینی.
- «عصمت فرشتگان، شواهد موافق و مخالف»، امیر راستین و علیرضا کهنسال.