دستور المدینه: تفاوت میان نسخهها
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز اصلاح پیوند |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) ←اهمیت و جایگاه: اصلاح و افزایش متن |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==اهمیت و جایگاه== | ==اهمیت و جایگاه== | ||
دستور المدینه<ref>صالح، «دراسات: الصحیفة أو دستور المدینه»؛ «نصوص سیاسیة: الصحیفة أو دستور المدینة».</ref> که با نامهای دیگری از جمله صحیفة النبی،<ref>نگاه کنید به: شاکر، «صحیفة النبی؛ نماد قانونگرایی در حکومت نبوی».</ref> صحیفة المدینه،<ref>نگاه کنید به: «نداء عام: یوجهه مکتب الدعایة للحج (عن صحیفة المدینة الغراء)»؛ الدغمی، «الأحکام الفقهیة المتعلقة بالدولة والمواطنة من خلال صحیفة المدینة المنورة».</ref> پیمان مدینه،<ref>نگاه کنید به: پاینده، «پیمان مدینه»؛ بختیاری، «پیماننامه مدینه، نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف».</ref> یا قانون اساسی مدینه<ref>نگاه کنید به: شاکر، «صحیفة النبی؛ نماد قانونگرایی در حکومت نبوی»؛ واسعی، «پیشرفت مدنی در جامعه عهد نبوی».</ref> نیز شناخته میشود، | دستور المدینه<ref>صالح، «دراسات: الصحیفة أو دستور المدینه»؛ «نصوص سیاسیة: الصحیفة أو دستور المدینة».</ref> که با نامهای دیگری از جمله صحیفة النبی،<ref>نگاه کنید به: شاکر، «صحیفة النبی؛ نماد قانونگرایی در حکومت نبوی».</ref> صحیفة المدینه،<ref>نگاه کنید به: «نداء عام: یوجهه مکتب الدعایة للحج (عن صحیفة المدینة الغراء)»؛ الدغمی، «الأحکام الفقهیة المتعلقة بالدولة والمواطنة من خلال صحیفة المدینة المنورة».</ref> پیمان مدینه،<ref>نگاه کنید به: پاینده، «پیمان مدینه»؛ بختیاری، «پیماننامه مدینه، نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف».</ref> یا قانون اساسی مدینه<ref>نگاه کنید به: شاکر، «صحیفة النبی؛ نماد قانونگرایی در حکومت نبوی»؛ واسعی، «پیشرفت مدنی در جامعه عهد نبوی».</ref> نیز شناخته میشود، از یکسو مناسبات مسلمانان با غیرمسلمانان مدینه را تنظیم میکرده و از سوی دیگر، قواعدی اساسی برای مناسبات میان مسلمانها وضع کرده است؛<ref>بختیاری، «پیماننامه مدینه، نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف»، ص۵۵.</ref> از این رو، پیماننامه مدینه، دستورالعملی برای تبیین اصول مناسبات درونی و بیرونی در دولت نوپای اسلامی دانسته میشود.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۵، ص۱۲۷، ۱۳۶.</ref> این پیمان همچنین به منزله یکی از پیشرفتهترین شیوههای حل اختلاف با بهرهگیری از آموزههای اسلامی دانسته شده که منجر به صلحی ماندگار در جامعه شده است.<ref>بختیاری، «پیماننامه مدینه، نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف»، ص۵۵-۵۶.</ref> | ||
بسیاری از پژوهشگران و تاریخنگاران معاصر، دستور المدینه را سندی بسیار مهم و صادر شده از جانب پیامبر(ص) دانستهاند<ref>الحسنی، سیرة المصطفی، ۱۹۷۵م، ص۲۸۰.</ref> که میتواند منبعی برای شناخت آغاز تاریخ اسلام در مدینه قرار گیرد.<ref>علی، دولة الرسول(ص) فی المدینة، ۲۰۰۱م، ص۱۰۹؛ ملاح، حکومة الرسول(ص)، ۱۴۲۳ق، ص۵۷.</ref> | بسیاری از پژوهشگران و تاریخنگاران معاصر، دستور المدینه را سندی بسیار مهم و صادر شده از جانب پیامبر(ص) دانستهاند<ref>الحسنی، سیرة المصطفی، ۱۹۷۵م، ص۲۸۰.</ref> که میتواند منبعی برای شناخت آغاز تاریخ اسلام در مدینه قرار گیرد.<ref>علی، دولة الرسول(ص) فی المدینة، ۲۰۰۱م، ص۱۰۹؛ ملاح، حکومة الرسول(ص)، ۱۴۲۳ق، ص۵۷.</ref> |
نسخهٔ ۶ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۸
دُستورُ المَدینَة، نخستین سند قانونی در اسلام، که پیامبر اسلام(ص) پس از هجرت به مدینه برای تنظیم مناسبات قبایل و گروههای مسلمانان با یکدیگر و با یهودیان وضع کرد.
اهمیت و جایگاه
دستور المدینه[۱] که با نامهای دیگری از جمله صحیفة النبی،[۲] صحیفة المدینه،[۳] پیمان مدینه،[۴] یا قانون اساسی مدینه[۵] نیز شناخته میشود، از یکسو مناسبات مسلمانان با غیرمسلمانان مدینه را تنظیم میکرده و از سوی دیگر، قواعدی اساسی برای مناسبات میان مسلمانها وضع کرده است؛[۶] از این رو، پیماننامه مدینه، دستورالعملی برای تبیین اصول مناسبات درونی و بیرونی در دولت نوپای اسلامی دانسته میشود.[۷] این پیمان همچنین به منزله یکی از پیشرفتهترین شیوههای حل اختلاف با بهرهگیری از آموزههای اسلامی دانسته شده که منجر به صلحی ماندگار در جامعه شده است.[۸]
بسیاری از پژوهشگران و تاریخنگاران معاصر، دستور المدینه را سندی بسیار مهم و صادر شده از جانب پیامبر(ص) دانستهاند[۹] که میتواند منبعی برای شناخت آغاز تاریخ اسلام در مدینه قرار گیرد.[۱۰]
محتوا
برخی از موارد دستور المدینه که بخشی از آن درباره روابط مسلمانان با یکدیگر و بخشی دیگر درباره روابط مسلمانان و یهودیان است[۱۱]، عبارت است از:
- این، نوشته و پیماننامهای است از محمدِ پیامبر، تا در میان مؤمنان و مسلمانان قبیله قریش و [مردم] یثرب و کسانی که پیرو مسلمانان شوند و به آنان بپیوندند و با ایشان در راه خدا پیکار کنند [به اجرا درآید]. [۱۲]
- آنان در برابر دیگر مردمان، یک امتاند. [۱۳]
- مهاجران قریش همانند پیش از اسلام، خونبها میپردازند و با رعایت نیکی و دادگری در میان مؤمنان، اسیر خود را رها میسازند. قبیله بنیعوف، بنیحارث، بنیساعده، بنیجشم، بنینجار، بنیعمر بن عوف، بنینبیت، و بنیاوس، همچون گذشته خونبها میپردازند و هر گروهی به شیوه مؤمنان، با نیکی و دادگری، اسیر خود را آزاد میسازد.[۱۳]
- پیروان اسلام نباید مسلمانی را در پرداخت خونبها یا فدیه سنگین تنها گذارند.[۱۳]
- هیچ مؤمنی نباید با وابسته مؤمنی دیگر بر ضد وی همپیمان شود.[۱۳]
- همه مؤمنان پرهیزگار باید در برابر هر مسلمانی که ستم کند، یا از راه ستمگری چیزی از ایشان بخواهد و یا آهنگ دشمنی و تباهی میان مؤمنان را در سر بپروراند، همداستان به ستیز برخیزند، هر چند وی فرزند یکی از ایشان باشد.[۱۳]
- پناه خدا برای همگان یکسان است و فرودستترین مسلمانان، کافران را پناه تواند داد. مؤمنان در برابر دیگران یاور یکدیگرند.[۱۳]
- هر گاه از روی دلیل ثابت گردد که کسی مؤمنی را بیگناه کشته است، باید او را به قصاص کشت، مگر آنکه صاحب خون به ستاندن خونبها راضی شود؛ و همه مؤمنان باید ضد قاتل باشند و باید علیه او بهپا خیزند.[۱۴]
- تا آنگاه که مؤمنان با دشمن در پیکارند، یهود نیز باید در پرداخت هزینه جنگ با مؤمنان همراه باشند.[۱۴]
- یهود بنیعوف، خود و بستگانشان امتی همراه با مسلمانان هستند؛ دین یهود از آنِ ایشان و دین مسلمانان از آنِ مسلمانان است؛ مگر کسی که با پیمانشکنی ستم کند و راه گناه در پیش گیرد که چنین کسی جز خود و خانوادهاش را تباه نخواهد ساخت.[۱۴] یهود بنینجار، بنیحارث، بنیساعده، بنیجُشَم، بنیالأوس، بنیثعلبه، و بنیشطیبه، همسان با قبیله بنیعوفاند. روشن است که راستی و استواری بر پیمان، با پیمانشکنی یکسان نیست. هیچ یک از آنان جز به اجازه محمد(ص)، نباید بیرون رود.[۱۵]
- در پیکار با دشمنان، هزینه یهود بر عهده خود آنان و هزینه مسلمانان بر عهده خود ایشان خواهد بود؛ و بر هر دو گروه است که در برابر کسی که با شرکتکنندگان در این پیماننامه به ستیز برخیزد، با همیاری یکدیگر پیکار کنند. نیز باید راستی و نیکخواهی و نیکی، بیهیچ پیمانشکنی میان ایشان استوار باشد.[۱۶]
- هیچکس نباید به قریش و یاران ایشان پناه دهد.[۱۶]
- پیداست که این نوشته، ستمگر یا پیمانشکنی را از کیفر بازنخواهد داشت. نیز روشن است که هر کس از مدینه بیرون رود و هر که در مدینه بماند در امان خواهد بود؛ مگر کسی که ستم کند و پیمان شکند. خدا و پیامبر محمد(ص) پناهگاه پرهیزگاران و استواران بر پیمانند.[۱۷]
سند و منابع
متن کامل دستور المدینه را نخستین بار ابن هشام[۱۸] به روایت از ابن اسحاق (متوفی ۱۵۱)، با حذف سند نقل کرده و سپس کسانی همچون سهیلی،[۱۹] ابن سیدالناس[۲۰] و ابن کثیر[۲۱] آن را نقل کردهاند. ابوعبید و ابن زَنْجُویه نیز متن کامل آن را به روایت از ابن شهاب زُهری (متوفی ۱۲۴) نقل کردهاند.[۲۲]
احتمال ساختگی بودن متن دستور المدینه رد شده است؛ چرا که از نظر سبک، بسیار شبیه به نامهها و پیامهای دیگرِ پیامبر(ص) ارزیابی شده است.[۲۳]
تاریخ نگارش
درباره تاریخ نگارش دستور المدینه، نظرات گوناگونی وجود دارد؛ در بسیاری از منابع، آغاز ورود پیامبر به مدینه، زمان نگارش آن دانسته شده، دیاربکری، تاریخ آن را ماه پنجم هجرت دانسته و ابن هشام، از ماه پنجم یا هشتم سخن گفته است.
بنابر بسیاری از منابع تاریخی از جمله تاریخ طبری، المغازی و انساب الاشراف، پیامبر اکرم در آغاز ورود به مدینه قرار صلحی با یهود نوشت و با آنان معاهده بست[۲۴]. بلاذری این امر را پیش از نزول فرمان الهی مبنی بر جهاد و قبل از اقدام پیامبر به هر گونه جنگ دانسته است.[۲۵]
دیاربکری، در کتاب تاریخ الخمیس، تاریخ عقد عهدنامه پیامبر با یهودیان مدینه را ماه پنجم هجرت نوشته است.[۲۶] ابن هشام، دستور المدینه را پیش از عقد اخوت میان مهاجران و انصار دانسته[۲۷] که در ماه پنجم[۲۸] یا هشتم هجرت صورت گرفته است.[۲۹]
با این حال برخی از محققان معاصر، دستور المدینه را مربوط به پس از جنگ بدر دانستهاند که پیامبر و یارانش به واسطه پیروزی در جنگ مذکور، پایگاهی برتر در مدینه داشتهاند و از سوی دیگر، صدور دستور المدینه در چنین زمانی را با هدف مقابله با تلاشهای روزافزون یهودیان علیه مسلمانان در مدینه قلمداد کردهاند.[۳۰]
پانویس
- ↑ صالح، «دراسات: الصحیفة أو دستور المدینه»؛ «نصوص سیاسیة: الصحیفة أو دستور المدینة».
- ↑ نگاه کنید به: شاکر، «صحیفة النبی؛ نماد قانونگرایی در حکومت نبوی».
- ↑ نگاه کنید به: «نداء عام: یوجهه مکتب الدعایة للحج (عن صحیفة المدینة الغراء)»؛ الدغمی، «الأحکام الفقهیة المتعلقة بالدولة والمواطنة من خلال صحیفة المدینة المنورة».
- ↑ نگاه کنید به: پاینده، «پیمان مدینه»؛ بختیاری، «پیماننامه مدینه، نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف».
- ↑ نگاه کنید به: شاکر، «صحیفة النبی؛ نماد قانونگرایی در حکومت نبوی»؛ واسعی، «پیشرفت مدنی در جامعه عهد نبوی».
- ↑ بختیاری، «پیماننامه مدینه، نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف»، ص۵۵.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۵، ص۱۲۷، ۱۳۶.
- ↑ بختیاری، «پیماننامه مدینه، نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف»، ص۵۵-۵۶.
- ↑ الحسنی، سیرة المصطفی، ۱۹۷۵م، ص۲۸۰.
- ↑ علی، دولة الرسول(ص) فی المدینة، ۲۰۰۱م، ص۱۰۹؛ ملاح، حکومة الرسول(ص)، ۱۴۲۳ق، ص۵۷.
- ↑ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۹؛ همچنین نگاه کنید به: حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۶-۱۱۱.
- ↑ حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ ۱۳٫۵ حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۷.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۸.
- ↑ حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۸-۱۰۹.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۹.
- ↑ حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۰.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق، ج۲، ص۱۴۷-۱۵۰.
- ↑ سهیلی، الروض الانف، ۱۳۸۷-۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۴۰-۲۴۳.
- ↑ ابن سیدالناس، عیونالاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۱۸-۳۲۰.
- ↑ ابن کثیر، السیرة النبویة، ۱۳۸۳-۱۳۸۶ق، ج۲، ص۳۲۰-۳۲۳.
- ↑ ابوعبید، کتاب الاموال، ۱۴۰۸ق، ص۲۶۰-۲۶۴؛ ابن زنجویه، کتاب الاموال، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴۶۶-۴۷۰.
- ↑ عمری، السیرة النبویة الصحیحة، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۷۵؛ معروف الحسنی، سیرة المصطفی، ۱۹۷۵م، ص۲۸۰.
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۱۷۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶-۲۰۰۰م، ج۱، ص۳۳۴؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۷؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۷۹.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶-۲۰۰۰م، ج۱، ص۳۳۴.
- ↑ دیاربکری، تاریخ الخمیس، ۱۲۸۳ق، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق، ج۲، ص۱۴۷-۱۵۰.
- ↑ ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۵۲.
- ↑ مقریزی، امتاع الاسماع، قاهره، ج۱، ص۴۹.
- ↑ دوری، النظم الاسلامیة، ۲۰۰۸م، ص۲۱-۲۲؛ علی، «تنظیمات الرسول الاداریة فی المدینة»، ص۵۳، ۶۲.
منابع
- ابن زنجویه، حمید بن مخلد، کتاب الاموال، تحقیق شاکر ذیب فیاض، ریاض، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- ابن سیدالناس، محمد بن محمد، عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، تحقیق محمد عید خطراوی و محیی الدین مستو، مدینه، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
- ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عُکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی عبدالواحد، قاهره، ۱۳۸۳-۱۳۸۶ق/۱۹۶۴-۱۹۶۶م، چاپ افست بیروت، بیتا.
- ابوعبید، قاسم بن سلام، کتاب الاموال، تحقیق محمد خلیل هراس، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- بختیاری، شهلا و زهرا نظرزاده، «پیماننامه مدینه: نمونهای تاریخی در زمینه حل اختلاف»، در مجله تاریخ اسلام، ش۴۹، سال سیزدهم، بهار ۱۳۹۱ش.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمود فردوس عظم، دمشق، ۱۹۹۶-۲۰۰۰م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق دخویه، لیدن، ۱۸۶۶م، افست فرانکفورت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
- پاینده، ابوالقاسم، «پیمان مدینه»، در مجله معارف اسلامی، ش۲۹، شهریور ۱۳۵۷ش.
- الحسنی، هاشم معروف، سیرة المصطفی، قم، ۱۹۷۵م.
- حمیدالله، محمد، مجموعة الوثائق السیاسیة للعهد النبوی و الخلافة الراشدة، بیروت ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- الدغمی، محمد راکان، «الأحکام الفقهیة المتعلقة بالدولة و المواطنة من خلال صحیفة المدینة المنورة»، در مجله دراسات، ش۳۰، سال ۲۰۰۳م.
- دوری، عبدالعزیز، النظم الإسلامیة، بیروت، ۲۰۰۸م.
- دیاربکری، حسین بن محمد، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، قاهره، ۱۲۸۳ق/۱۸۶۶م، افست بیروت، بیتا.
- سهیلی، عبدالرحمان بن عبدالله، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، تحقیق عبدالرحمان وکیل، قاهره، ۱۳۸۷-۱۳۹۰ق/۱۹۶۷-۱۹۷۰م.
- شاکر، محمدکاظم و محمدحسین لطفی، «صحیفة النبی(ص)؛ نماد قانونگرایی در حکومت نبوی»، در مجله کتاب قیم، ش۱، بهار ۱۳۹۰ش.
- صالح، علی، «دراسات: الصحیفة أو دستور المدینة: التأسیس للعلاقة مع الأخر»، در مجله منهاج، ش۵۳، بهار ۱۴۳۰ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ، بیروت.
- عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، قم، ۱۳۸۵ش.
- علی، صالح احمد، «تنظیمات الرسول الاداریة فی المدینة»، در مجله المجمع العلمی العراقی، ج۱۷، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م.
- علی، صالح احمد، دولة الرسول(ص) فی المدینة: دراسة فی تکونها و تنظیمها، بیروت، ۲۰۰۱م.
- عمری، اکرم، السیرة النبویة الصحیحة، دوحه، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
- مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، تحقیق محمود محمد شاکر، قاهره، لجنة التألیف و الترجمة و النشر، بیتا.
- ملاح، هاشم یحیی، حکومة الرسول(ص)، بغداد، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م.
- «نداء عام: یوجهه مکتب الدعایة للحج (عن صحیفة المدینة الغراء)»، در مجله البصائر، ش۱۴۴، ۲۴ شوال ۱۳۵۷ق.
- «نصوص سیاسیة: الصحیفة أو دستور المدینة»، در مجله قضایا اسلامیة معاصرة، ش۲، ۱۴۱۸ق.
- واسعی، سید علیرضا، «پیشرفت مدنی در جامعه عهد نبوی»، در مجله پژوهشنامه تاریخ اسلام، ش۱۲، زمستان ۱۳۹۲ش.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶.