سیده نفیسه: تفاوت میان نسخهها
جز
←جایگاه معنوی
جز (←جایگاه معنوی: اصلاح نشانی وب) |
جز (←جایگاه معنوی) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
به گزارش ناسخ التواریخ، سیده نفیسه نزد اهالی مصر به جایگاه بالایی دست یافت.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۱۲۰.</ref> ابونصر بخاری گفته است که مردم مصر برای اثبات دعاوی خود به نام نفیسهخاتون [[سوگند]] یاد میکنند.<ref>ابونصر بخاری، سرالسلسلةالعلویه، ۱۳۸۱ق، ص۲۹.</ref> برخی از محققان مصری، علاقمندی اهالی مصر به وی را به خاطر زندگی زاهدانهاش میدانند.<ref>شیخ محمد صبان، إسعاف الراغبين، نسخه خطی، ص۸۱.</ref> | به گزارش ناسخ التواریخ، سیده نفیسه نزد اهالی مصر به جایگاه بالایی دست یافت.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۱۲۰.</ref> ابونصر بخاری گفته است که مردم مصر برای اثبات دعاوی خود به نام نفیسهخاتون [[سوگند]] یاد میکنند.<ref>ابونصر بخاری، سرالسلسلةالعلویه، ۱۳۸۱ق، ص۲۹.</ref> برخی از محققان مصری، علاقمندی اهالی مصر به وی را به خاطر زندگی زاهدانهاش میدانند.<ref>شیخ محمد صبان، إسعاف الراغبين، نسخه خطی، ص۸۱.</ref> | ||
سیده نفیسه با [[قرآن]] انس داشت و حافظ آن بود.<ref>مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۷.</ref> او در حال خواندن آیه <ref>مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۰.</ref>«قل لمن ما فی السموات و الارض قل لله، کتب علی نفسه الرحمه» <ref>سوره انعام، آیه ۱۲.</ref> یا آیه «لهم دارالسلام عند ربهم وهو ولیّهم بما کانوا یعملون»<ref>سوره انعام،آیه ۱۲۷.</ref> از دنیا رفته است.<ref>فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۱؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۱۸.</ref> زینب(برادر زاده نفیسه میگوید: عمّۀ من در اوّل روز رجب مریض شد و بیماری اش تا دهم دوم ماه رمضان ادامه وشدت یافت و حال احتضار به او رخ داد. و شروع کرد به خواندن سوره | سیده نفیسه با [[قرآن]] انس داشت و حافظ آن بود.<ref>مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۷.</ref> او در حال خواندن آیه <ref>مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۰.</ref>«قل لمن ما فی السموات و الارض قل لله، کتب علی نفسه الرحمه» <ref>سوره انعام، آیه ۱۲.</ref> یا آیه «لهم دارالسلام عند ربهم وهو ولیّهم بما کانوا یعملون»<ref>سوره انعام،آیه ۱۲۷.</ref> از دنیا رفته است.<ref>فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۱؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۱۸.</ref> زینب(دختر یحیی مُتوَّج، برادر زاده نفیسه میگوید: عمّۀ من در اوّل روز [[رجب]] مریض شد و بیماری اش تا دهم دوم ماه [[رمضان]] ادامه وشدت یافت و حال [[احتضار]] به او رخ داد. و شروع کرد به خواندن [[سوره انعام]] و همینطور میخواند تا رسید به این آیۀ: قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلي نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ. «بگو: برای [[الله]] است! خداوند بر خودش افاضۀ رحمت را لازم شمرده است.» و روحش به جنان قدس پرواز کرد. | ||
و در کتاب «دُررُ الأصداف» آورده است که زینب میگوید: چون به این آیه رسید: لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ. «از برای ایشان است خانۀ امن و سلامت در حضور پروردگارشان؛ و خداست ولیّ و مولای آنان در اثر اعمالی که در دنیا بجای میآوردهاند.» حالت غشّ و بیهوشیبه وی رخ داد. من او را به سینهام چسبانیدم، آنگاه شهادت حقّ بر زبان جاری کرد و جان سپرد.<ref>https://maktabevahy.org/document/Book/details/39/نور-ملکوت-قران-ج4?page=492</ref> | و در کتاب «دُررُ الأصداف» آورده است که زینب میگوید: چون به این آیه رسید: لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ. «از برای ایشان است خانۀ امن و سلامت در حضور پروردگارشان؛ و خداست ولیّ و مولای آنان در اثر اعمالی که در دنیا بجای میآوردهاند.» حالت غشّ و بیهوشیبه وی رخ داد. من او را به سینهام چسبانیدم، آنگاه شهادت حقّ بر زبان جاری کرد و جان سپرد.<ref>https://maktabevahy.org/document/Book/details/39/نور-ملکوت-قران-ج4?page=492</ref> |