تارک الصلاة: تفاوت میان نسخهها
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۴
تارِکُ الصّلاة مسلمانی است که عمداً نماز نمیخواند. چنین شخصی بر اساس شریعت اسلام، مرتکب گناه کبیره شده است. ترک نماز اگر با انکار وجوب نماز همراه باشد، باعث ارتداد خواهد شد. قرآن، نمازگزار نبودن را از موانع شفاعت در قیامت برشمرده است. از پیامبر اسلام(ص) نقل شده اگر فردی نماز خود را بدون عذر ترک کند، خداوند اعمال نیک او را از بین میبرد. براساس روایات، شیطان بهوسیله ترک نماز، انسانها را به گناهان بزرگ میاندازد و خدا حق دارد ترککنندگان نماز را به همراه منافقان به جهنم بفرستد. در روایات از افراد تارک الصلاة با تعبیر کافر نیز یاد شده است.
مسلمانان اجماع دارند بر اینکه اگر کسی اصل نماز را انکار کرده و واجب بودن آن را زیر سؤال ببرد، کافر شده و مرتد است، مگر اینکه ادعا کند نماز نخواندن از روی شبههای مانند تازه مسلمان شدن بوده باشد.
فقیهان معتقدند اگر فردی از روی تنبلی، نماز خود را ترک کند بدون اینکه وجوب نماز را انکار کند، فاسق است. اما اگر کسی به وجوب نماز اعتقاد داشت، اما بدون عذر نماز را ترک کرد، تعزیر میگردد و دستور داده میشود که نماز بخواند. اگر فرد بر نماز نخواندن باقی ماند و نماز دیگری از او قضا شد، دوباره تعزیر میگردد.
نکوهش ترک نماز
ترک نماز را از گناهان بسیار بزرگ خواندهاند[۱] که در روایات به کافر بودن این افراد تصریح شده است.[۱] چون حقیقت ترک نماز از روی عمد همان سبک شمردن نماز است، کیفر و مجازات این کار در روایاتی از امام صادق(ع) از برخی گناهان کبیره(مانندشرب خمر) بیشتر و بزرگتر عنوان شده و همین را سبب کافر برشمرده شدن تارک الصلاة دانسته اند.[۲] از پیامبر اکرم نقل شده که اگر فردی نماز خود را بدون عذر ترک کند، خداوند اعمال او را حبط میکند.[۳] براساس روایات، شیطان بهوسیله ترک نماز، انسانها را به گناهان بزرگ میاندازد[۴] و خداوند حق دارد ترککنندگان نماز را به همراه منافقان به جهنم بفرستد.[۵] از امام باقر(ع) روایت شده که سفارش کردند در نماز سستی مکنید، برای اینکه رسول خدا در وقت مردن فرمود: از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد.[۶]
در روایتی از پیامبر نقل شده که اگر کسی سه روز نماز را ترک کرده و بمیرد، غسل و کفن برای او نیست و در قبرستان مسلمانان دفن نمیگردد.[۷] آلوسی، نویسنده و مفسر اهلسنت، گناه ترک نماز به صورت عمدی را بزرگتر از گناه قتل، زنا و سرقت دانسته است.[۸]
صورتهای ترک نماز
مسلمانان اجماع دارند بر اینکه اگر کسی اصل نماز را انکار کرده و واجب بودن آن را رد کند، کافر شده، از دایره اسلام خارج [۹] و مرتد است.[۱۰] مگر اینکه ادعا کند نماز نخواندن از روی شبههای مانند تازه مسلمان شدن بوده باشد؛[۱۱] اما اگر کسی به وجوب نماز اعتقاد داشت، اما بدون عذر نماز را ترک کرد، تعزیر میگردد و دستور داده میشود که نماز بخواند. اگر فرد بر نماز نخواندن باقی ماند و نماز دیگری از او قضا شد، دوباره تعزیر میگردد.[۱۲] اگر فردی از روی تنبلی، نماز خود را ترک کند بدون اینکه وجوب نماز را انکار کند، حکم به فاسق بودن این فرد داده شده است.[۱۳] این چهار گروه در حدیثی از پیامبر(ص) با اشاره به آیات قرآن کریم، اینگونه معرفی شدهاند: [۱۴]
- گروهی نماز میخوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند «ویل» برای آنهاست، و «ویل» نام یکی از طبقات زیرین جهنم است، خداوند فرمود: (فویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون)پس «ویل» برای نمازگزاران است، آنهایی که در نمازشان سهل انگارند.
- گروهی گاهی نماز میخوانند و گاهی نمیخوانند، پس «غی» مال آنهاست، و «غی» نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود: (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا).
سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروی کردند، و اینها به زودی در «غی» افکنده خواهند شد.
- گروهی هیچ وقت نماز نمیخوانند، «سقر» برای آنهاست، «سقر» هم نام یکی از طبقات زیرین جهنم است که خداوند متعال فرمود: (ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین)
(اهل بهشت از اهل جهنم سئوال میکنند) چه چیزی شما را به «سقر» کشاند؟ در جواب میگویند : ما از نمازگزاران نبودیم.این دسته همان تارکان نماز میباشند.
- گروهی همیشه نماز میخوانند، و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: (قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون)
مؤمنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان با خشوع هستند.
کافر بودن و قتل تارک الصلاة
برخی روایات به کافر بودنِ تارک الصلاة، اشاره کردهاند: پیامبر اکرم(ص) کسی که از روی عمد، نماز را ترک کند، کافر دانسته[۱۵] امام کاظم (ع) براساس این سخن پیامبر(ص) در روایتی که گناهان کبیره را شمارش کرده ترک عمدی نماز وهر چه را خداوند واجب کرده از گناهان کبیره دانسته است. [۱۶]
رسول خدا معتقد بود میان بندگی خدواند و کفر، ترک نماز است.[۱۷] امام صادق(ع) نیز در گفتاری ترککننده نماز را کافر خواند.[۱۸]
علامه مجلسی معتقد است، ایمان تنها ایمان قلبی نیست بلکه باید با انجام واجبات شرعی و ترک محرمات همراه باشد. به همین جهت در روایات به تارک نماز، کافر گفته شده است.[۱۹] مسلمانان اتفاق نظر دارند که انکار اصل نماز، موجب خروج از اسلام میشود.[۹] علامه حلی فقیه بزرگ شیعه ادعای اجماع بر ارتداد و قتل این نوع افراد کرده است.[۲۰]
مسلمانان درباره کسی که با وجود اعتقاد به وجوب نماز، آن را ترک کند، اختلاف نظر دارند.[۹] برخی افراد برای کسی که اعتقاد به وجوب نماز داشته ولی از روی عمد نماز نخواند، دستور به تعزیر دادهاند و در صورت تکرار در مرتبه سوم یا مرتبه چهارم[۲۱] به قتل این فرد، فتوا دادهاند.[۱۲] البته برخی مراجع تقلید معتقدند تنها ترک نماز موجب کفر نمیشود؛ آیتالله سیستانی از مراجع تقلید معتقد است تنها ترک نماز موجب کفر نمیشود اگر چه ترک آن از گناهان بزرگ است.[۲۲] آیتالله تبریزی از مراجع تقلید معتقد است شخص ترککننده نماز، نجس نیست.[۲۳]
ترک نماز و دیگر گناهان
بر اساس برخی روایات گناه ترک نماز می تواند از آتش زدن قرآن، زنا و ... هم بالاتر باشد و تارک نماز را در حد کفر به خدا و رسولش برشمردهاند.[۲۴] اما شیخ صدق در علل الشرایع و همچنین مولف لئالیالاخبار دلیل سنگینی گناه تارک الصلاة را با توجه به روایات، تنها خوار شمردن این عبادت، بدون دلیل خاص، و عدم لذت شخص، حتی به صورت حرام، برشمردهاند؛ حال آنکه در گناهان دیگر شخص به دلیل غلبه شهوت یا لذتی حرام به گناه روی میآورد. [۲۵]
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- ابنأبیجمهور، محمد بن زینالدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق و مصحح: مجتبی عراقی، قم، دار سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
- ألبانی، محمد ناصرالدین، حکم تارک الصلاة، ریاض، دارالجلالین، ۱۴۱۲ق.
- «پرسش و پاسخ، تارک نماز»، پایگاه اطلاعرسانی آیت الله سیستانی، تاریخ بازدید: ۲ مهر ۱۴۰۱ش.
- تبریزی، جواد، استفتاءات جدید، قم، دفتر آیت الله تبریزی، چاپ اول، بیتا.
- «حکم تارک الصلاه» سایت مفلحون، تاریخ بازدید: ۲ مهر ۱۴۰۱ش.
- حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آلالبیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی تا.
- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، محقق و مصحح: علی خراسانی، سیدجواد شهرستانی، مهدی طه نجف، مجتبی عراقی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
- طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.
- طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علیاکبر غفاری، محمدآخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۲۸۷، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۳۹، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. ، ج۲، ص: ۳۳۹
- دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج ۱، ص ۱۹۰، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- «لئالی الاخبار، ص ۱۲۹۷»]کتابخانه دیجیتال مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه قرآن و حدیث،تاریخ درج مطلب: بیتا، تاریخ بازدید: ۳ آبان ۱۴۰۱ش
- ↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۱۶۸.
- ↑ حرعاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۸.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۲۰۲.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۲۰۲.
- ↑ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۳۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶۹.
- ↑ شعیری، جامع الأخبار، نجف، ص۷۴.
- ↑ ألبانی، حکم تارک الصلاة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۵.
- ↑ پرش به بالا به: ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ «حکم تارک الصلاه» سایت مفلحون.
- ↑ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۵۹.
- ↑ شهید اول، الدروس، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ پرش به بالا به: ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۸۹.
- ↑ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۵۹.
- ↑ مشکینی، المواعظ العددیه، باب چهارم، ص 122.
- ↑ ابن أبیجمهور، عوالی اللئالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۲۴.
- ↑ کلینی، کافی، ج۲، ص ۲۸۷.
- ↑ شعیری، جامع الأخبار، نجف، ص۷۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۶، ص۱۲۷.
- ↑ حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۹۱.
- ↑ شهید اول، الدروس، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ «پرسش و پاسخ، تارک نماز»، پایگاه اطلاعرسانی آیت الله سیستانی.
- ↑ تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ کلینی، کافی، مصحح غفاری، ج2 ص 287 و دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 190
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 339، «لئالی الاخبار، ص 1297»کتابخانه دیجیتال مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه قرآن و حدیث