النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین (کتاب)

مقاله متوسط
رده ناقص
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از قصص الانبیاء جزایری)
النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین
اطلاعات کتاب
نویسندهسید نعمت الله جزایری
موضوعتاریخ انبیاء
زبانعربی
اطلاعات نشر
ناشرکتابخانه آیت‌الله مرعشی
تاریخ نشر۱۴۰۴ق


النّورُ المُبین فی قِصَص الاَنْبیاءِ وَ المُرْسَلین، تألیف سید نعمت الله جزائری (متوفای ۱۱۱۲ق) است که دربردارنده زندگی‌نامه بیشتر پیامبران الهی بوده که نام آن‌ها در روایات شیعی آمده است. مؤلف پیش از بیان قصص انبیاء، مقدمه‌ای در باب تعداد انبیاء، اشتراکات آن‌ها، پیامبران اولوالعزم و تفاوت میان نبی و امام نگاشته است. وی داستان‌های قرآنی را که در زمره «قصص الانبیاء» نیست، مانند داستان اصحاب کهف نیز آورده است. این کتاب، به زبان عربی است و در یک جلد به چاپ رسیده است.

درباره مؤلف

سید نعمت الله جزایری مشهور به محدث جزایری، از عالمان شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان مشهور علمی و دینی سادات جزایری که نسبش به امام کاظم (ع) می‌رسد. سید نعمت‌الله شاگرد عالمانی همچون علامه مجلسی، آقا جمال خوانساری، ملامحسن فیض کاشانی و شیخ حر عاملی بود. آثار سیدنعمت الله جزایری فراوان است، به گونه‌ای که او را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کرده‌اند. از جمله آثار معروف او الانوار النعمانیة و کتاب کشکولی زَهر الربیع (گل بهاری) است. او یکی از علمای طرازِ اول مسلک اخباری محسوب می‌شود.

انگیزه تألیف

مؤلف در مقدمه کتاب، کتابخانه تشیع در موضوع تاریخ پیامبران را نیازمند کتابی مختصر و مستند به روایات ائمه اطهار ذکر می‌کند و او با این انگیزه، چنین اثری را تألیف کرده است. وی همچنین این کتاب را شرحی تفصیلی درباره احوال انبیا و سرگذشت زندگی آنان دانسته، آن را به خواست برادران دینی و در جهت تکمیل کتاب ریاض الابرار فی مناقب الائمه الاطهار نوشته و آن را مشتمل بر مقدمه، ابواب، فصول و خاتمه قرار داده است.[۱]

روش

سیر کتاب بر اساس روش تحقیق و جستجو در میان روایات شیعی است و مؤلف، سعی نموده تا از داستان‌سرایی و درج خرافات و پیرایه‌هایی که به زندگی انبیاء نسبت داده شده، پرهیز کند و فقط به متن آیات و روایات صحیحه استناد بجوید.[۲]
او همچنین به نقد کتاب‌های تاریخی نوشته شده در این باب، پرداخته و می‌نویسد:

«امکان اعتماد به تواریخ عامه و روایات آن‌ها، همچون کتاب وهب بن منبه وجود ندارد، بلکه از این کتاب و مانند آن، به عنوان شاهد بر مدعا می‌توان استفاده نمود.»

در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی درباره این کتاب آمده که حال و هوای شیعی در این کتاب به خوبی مشهود است و در واقع، مؤلف، اهم آراء و نظرات شیعه درباره انبیاء را در این کتاب آورده و مطابق این دیدگاه به توصیف قصص آن‌ها پرداخته است.[۳]

محتوا

ترجمه قصص الانبیا جزایری
یکی دیگر از ترجمه‌های کتاب

کتاب، مشتمل است بر خطبه، مقدمه، ۲۳ باب (که غالب آن‌ها دارای چندین فصل است) و خاتمه.
اما نسبت به کتاب تاریخی قطب‌الدین راوندی، گر چه او به روایاتی که در منابع شیعی آمده است، استناد نموده، اما نباید از این نکته غفلت کرد که وی، بیشتر گزارش‌های تاریخی را به صورت ناقص ذکر نموده که نیازمند تکمیل است.
نقد دیگر جزایری به جلد پنجم بحارالانوار است که در آن، تواریخ انبیا (ع) ذکر شده است. او در این باره این‌گونه توضیح می‌دهد که علامه مجلسی، در این کتاب، به طور مفصل، گزارش‌های تاریخی انبیا (ع) را با توجه به آیات قرآنی و منابع حدیثی دو مذهب تشیع و اهل سنت، ذکر نموده که ممکن است برای خواننده ملال‌آور باشد، ازاین رو، با توجه به نقایصی که در کتاب‌های فوق بیان شد، کتاب «النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین» را به رشته تحریر درآورده است.[۴]
نویسنده، در مقدمه کتاب و با توجه به روایات معصومین (ع)، به بیان اموری همچون تعداد انبیای الهی (ع) و تعیین پیامبران اولوالعزم، بیان فرق موجود بین نبی و امام ، عصمت انبیا می‌پردازد. ایشان
با ذکر روایتی صحیح السند از علی بن ابراهیم قمی در ذیل آیه شریفه وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَة ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلی ذلِکمْ إِصْری قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدین[آل عمران–۸۱]،[یادداشت ۱] بیان می‌دارد که خداوند متعال از همه پیامبران (و امت هایشان)، پیمان یاری و نصرت حضرت رسول اکرم(ص) را گرفت و اینکه در زمان رجعت، همه پیامبران و پیروان آن‌ها دیگربار زنده شده و به یاری حضرت صاحب الامر(ع) همراه با حضرت ختمی مرتبت(ص) و امیر مؤمنان(ع)، خواهند شتافت و به خون‌خواهی امام حسین(ع) می‌پردازند.
به اعتقاد جزایری، انبیای الهی، امامان و ملائکه معصوم از هر گونه پلیدی و گناه‌اند و آیاتی را که در نگاه اول، آنان را گناهکار معرفی می‌کند، با ذکر حدیثی از امام رضا(ع) در بیان عصمت انبیا ، پاسخ می‌دهد و ساحت آن‌ها را از ارتکاب هر گونه خطا و لغزش، مبرا معرفی می‌نماید.
نویسنده، فصل اول از باب اول کتاب را با ذکر خلقت حضرت آدم و همسرش آغاز می‌نماید و داستانی را که در طی آن، اتفاقات مختلفی، همچون سؤال نمودن ملائکه از خداوند متعال از علت خلق آدم (ع)، امر نمودن ملائکه به سجده در برابر حضرت آدم (ع) و امتناع ابلیس از آن، منتقل شدن به زمین، توبه حضرت آدم (ع) و قبول آن از جانب خداوند متعال و... رخ داده، با استناد به آیات قرآن نقل می‌کند.
نویسنده، در بیان سجده ملائکه برای حضرت آدم (ع) و جواز آن، به حدیثی از امام صادق(ع) که در پاسخ مسائل زندیق بیان فرمودند، استناد می‌نماید. در این حدیث، از امام صادق (ع) سؤال شد که آیا سجده نمودن برای غیر خداوند متعال جایز است؟ فرمودند: خیر. سائل پرسید: پس چگونه است که خداوند متعال ملائکه را امر به سجود برای حضرت آدم (ع) نمود؟ ایشان، فرمودند: اگر کسی به امر خداوند برای شخص دیگری سجده نماید، سجود او همان اطاعت از فرمان خداوند متعال است.
در حدیثی از امام هادی(ع) آمده است: سجده نمودن ملائکه برای حضرت آدم (ع) هم به عنوان اطاعت آن‌ها از دستور خداوند متعال بود و هم به علت محبت آنها به حضرت آدم (ع).
او، در ادامه با توجه به کتاب‌های تفسیری مختلف، نظرات مفسران را در این زمینه بازگو نموده و تعدادی از آن‌ها را به نقد می‌کشد.
وی هم‌چنین سؤال و کسب آگاهی ملائکه درباره خلیفه شدن آدم در زمین را صرفاً یک تعجب دانسته نه اعتراض بر خداوند و نه طعن بر بنی‌آدم زیرا قرار براین بود که آدم خلیفه و جانشین جنیان در زمین بشود ومنشاء تعجب ملائکه یا این بود که چگونه جانشین کسی که سابقه فساد و خونریزی در زمین دارد بتواند به زمین آبادانی ببخشد و آن را اصلاح کند و یا این بود که انسان‌ها را با جنیان مقایسه کردند و از حکمت جانشینی آنها در زمین بی‌خبر بودند. [۵] آخرین مطلب کتاب روایتی از امام صادق(ع) در باره پادشاه تُبَّع است که به زیارت خانه خدا (کعبه) آمد و کعبه را (با پرده‌ها) پوشاند و هر روز با کشتن۳۰ شتر اطعام کرد ودیگ‌های بزرگ غذا را تا قله کوه‌ها حمل می‌کردند و در بیابان‌ها برای حیوانات وحشی غذا ریختند آن‌گاه از مکه به مدینه رفت و قومی از یمن را که همان غَسّانیان بودند در مدینه ساکن کرد که اینان همان انصار بودند.[۶]

پانویس

  1. جزایری، النور المبین، ۱۴۰۴ق‏، ص۲.
  2. جزایری، ترجمه کتاب، ۱۳۸۱ش‏، ص۴.
  3. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۲۸۲.
  4. خرمشاهی، داستان پیامبران، ۱۳۸۰ش‏، ص۱۹و۲۰.
  5. جزائری، النور المبین فی قصص الانبیاء، ج۱، ص۲۶.
  6. جزائری، النور المبین فی قصص الانبیاء،۱۴۲۲ق،۲۰۰۲م، ج۱، ص۵۳۴.

یادداشت

  1. ترجمه: و [ياد كن‌] هنگامى را كه خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه هر گاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس شما را فرستاده‌اى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد، البته به او ايمان بياوريد و حتماً ياريش كنيد. آنگاه فرمود: «آيا اقرار كرديد و در اين باره پيمانم را پذيرفتيد؟» گفتند: «آرى، اقرار كرديم.» فرمود: «پس گواه باشيد و من با شما از گواهانم.»

منابع

  • جزایری، نعمت الله، النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین‏، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی‏، ۱۴۰۴ق‏.
  • جزایری، نعمت الله، قصص الأنبیاء، ترجمه فاطمه مشایخ‏، تهران، انتشارات فرحان‏، ۱۳۸۱ش‏.
  • جزایری، نعمت الله، داستان پیامبران یا قصه‏‌های قرآن از آدم تا خاتم‏، ترجمه یوسف عزیزی‏، تهران، هاد، ۱۳۸۰ش‏.
  • خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان - ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • کتابشناخت گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور.