دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه معروف به دعای عرفه امام سجاد (ع) از دعاهای مأثور از امام سجاد(ع) که در روز عرفه خوانده میشود. این دعا طولانیترین دعای صحیفه است و در آن به موضوعاتی همچون بیان اسما و صفات خدا، دعا و صلوات در حق پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) و شیعیان و بیان برخی مکارم اخلاق و بدیهای نفس پرداخته شده است. امام سجاد (ع) در این دعا، اقرار به مقام اهلبیت، پیروی از دستورات آنان، تمسک به ولایت و انتظار حکومت اهلبیت را از ویژگیهای شیعیان معرفی کرده است.
آموزههای این دعا در چند محور خداشناسی، صلوات بر پیامبر (ص) و اهل بیت، امامشناسی، اقرار به خطا و درخواست حوائج دستهبندی شده است.
فلسفه صلوات بر پیامبر (ص) و آل او: سپاسگزاری و قدردانی، زندهکننده یاد و نام پیامبر (ص) و الگوسازی
معرفی مقام پیامبر اسلام (ص)
درود بر اهل بیت پیامبر به عنوان حافظان دین و جانشینان خدا در زمین و حجتهای الهی بر بندگانش
اهل بیت پیامبر (ص) وسیله رسیدن به خدا و راهی برای نیل به بهشت
در خواست درودی بی آغاز و بی پایان بر پیامبر و خاندانش
صلوات بر پیامبر (ص): درودی فزاینده، همراه با خشنودی، صلواتی جاودانه، صلوات گسترده و فراگیر، غیرقابل شمارش.[۵]
امامشناسی
امام سجاد (ع) در بخش سوم دعای عرفه به توصیف مقام اهل بیت (ع) و همچنین دعا بر شیعیان و بیان ویژگیهای آنان میپرازد.
توصیف اهلبیت پیامبر(ص): مجریان امر خدا، خزانهداران دانش خدا، حافظان دین، جانشینان خدا بر روی زمین، حجت بر بندگان، وسیله هدایت به سوی خدا و پاکیزگان از گناه و آلودگی، پناهگاه مردم و اهل ایمان، مصادیق جمال الهی
گستره وسیع دانش اهل بیت (ع)
درود و صلوات بیپایان و هموزن عرش بر پیامبر (ص) و اهلبیت
معرفی مقامات اهل بیت (ع): مشعل فروزان برای یافتن حق، مسیر دستیابی به خشنودی خدا و پناه پناهندگان
این دعا به صورت تکنگاری نیز در کتابهای نجوای عارفانه: شرحی بر دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه (دعای روز عرفه) توسط سید احمد سجادی[۱۳] و عرفان عرفه: ترجمه و شرح و تفسیر موضوعی دعای عرفه امام حسین(ع) و امام سجاد (ع) توسط قادر فاضلی[۱۴] به زبان فارسی شرح شده است.
خدایا! سپاس ویژه توست؛ ای پدیدآورندهٔ آسمانها و زمین! ای صاحب بزرگی و رأفت و محبّت! ای مالک همهٔ اربابان و ای معبود هر معبود و خالق هر مخلوق و وارث هر چیز! چیزی شبیه او نیست و علم چیزی از او پنهان نمیماند و او به هر چیز احاطه دارد و او بر هر چیز نگهبان است.
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست که همه چیز را بدون مایه و اصل پدیدآوردی و آنچه را صورت و شکل دادی، بدون نمونهبرداری از چیزی شکل دادی و آفریدهها را بدون اقتباس از نقشهای آفریدی.
تویی که اراده کردی؛ پس هر چه را اراده کردی، حتمی و قطعی شد و داوری کردی؛ و آنچه را داوری کردی، بر اساس عدالت بود؛ و حکم کردی؛ و آنچه را حکم کردی، بر پایه انصاف بود.
تویی که برایت همتایی نیست تا با تو به ستیز برخیزد و همانندی برایت نیست تا در قدرت و سطوت و توانایی، با تو پهلو به پهلو زند؛ و برابر و همانندی برایت نیست تا با تو از در مخالفت برآید.
منزّه و پاکی؛ چه بزرگ است مقام و مرتبهات؛ و چه بلند است در میان جایگاهها، جایگاهت؛ و چه آشکارکننده به حق است قرآنت و موازینی که برای جدا کردن حق از باطل قرار دادهای.
منزّه و پاکی؛ پادشاهی که دست مُعارِضی به مرز پادشاهیات نرسد و بخشندهای که سفره بخشندگیات چه پهناور است؛ و بلند مرتبهای، چه بلند مرتبه است رفعتت. تو صاحب زیبایی و آراستگی و کبریایی و ستایشی.
منزّه و پاکی، هر کس در عرصهٔ علمِ تو قرار گرفته، برایت فروتنی کرد؛ و جمع آفریدههایت، در برابر بزرگیات فروتنی کردند؛ و همهٔ مخلوقاتت در پیشگاه تو، گردنبند تسلیم به گردن انداختند.
منزّه و پاکی، به حواس ظاهری درک نشوی؛ و به حواس درون در نیایی؛ و به اعضا و جوارح لمس نگردی؛ مورد نیرنگ و کید واقع نشوی؛ از بزرگی و عظمتت کنار زده نشوی؛ در معرض نزاع و مغلوبیت و جدال و فریب و مکر قرار نگیری.
پروردگارا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست؛ آن انسانِ پسندیده، برگزیده، گرامی و مُقَرّب، برترین درودهایت را؛ و بر او برکت نازل کن، کاملترین برکاتت را؛ و بر او رحمت آر، پر بهرهترین رحمتهایت را.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی فزون پذیر که درودی فزون پذیرتر از آن نباشد؛ و بر او درودی فزاینده فرست که درودی فزایندهتر از آن به عرصه نیاید؛ و بر او درود فرست، درودی پسندیده که درودی بالاتر از آن نباشد.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که او را خشنود کند و بر خشنودیاش بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که تو را خشنود کند و بر خشنودیات به خاطر او بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که برای او جز به آن خشنود نشوی و غیر او کسی را شایستهٔ آن ندانی.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که درود فرشتگان و پیامبران و رسولان و اهل طاعتت را به رشتهٔ نظم درآورد؛ و شامل درود بندگانت، از جنّ و انس و پذیرندگان دعوتت گردد و درود هر که را از انواع آفریدههایت به وجود آوردی و پدید کردی، گرد آورد.
پروردگارا! بر او و آلش درود فرست، درودی که هر درود گذشته و جدید را دربرگیرد؛ و بر او و آلش درود فرست، درودی که نزد تو و غیر تو پسندیده باشد؛ و علاوهٔ بر آن درودهایی را ایجاد کنی که در کنارش، درودهای گذشته را چند برابر کنی؛ و با گذشت روزگاران، چندان بر آن بیافزایی که کسی جز تو نتواند آن را به شماره آورد.
پروردگارا! بر پاکیزهتران از اهل بیت او درود فرست، اهل بیتی که برای اجرای فرمانت انتخاب کردی؛ و آنان را خزانهداران دانشت و حافظان دینت و جانشینانت در زمینت و حجّتهایت بر بندگانت قرار دادی؛ و آنان را به ارادهات، از پلیدی و آلودگی بهطور کامل پاک کردی؛ و وجود مبارکشان را وسیلهای به سوی خود و راه مستقیمت به جانب بهشتت، قرار دادی.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که به سبب آن، بخشش و بزرگواریات را در حقّ آنان بزرگ گردانی؛ و عطا و بخششهای افزونت را برای آنان کامل گردانی؛ و نصیب آنان را از نیکیها و بهرههایت، سرشار کنی.
پروردگارا! بر آنان درود فرست، هموزن عرش و آنچه غیر عرش است؛ به گنجایش آسمانها و آنچه فوق آنهاست؛ و به اندازهٔ زمینها و آنچه در زیر آنها و در بین آنهاست؛ درودی که آنان را به قرب تو رساند و مایهٔ خشنودی تو و آنان شود و برای همیشه به مانندها و امثال آن متّصل گردد.
خدایا! تو در هر زمان، دینت را به وجود امامی یاری دادی، امامی که او را نشانهای برای بندگانت جهت یافتن راه حق و مشعلی فروزان در سرزمینهایت برپا داشتی؛ پس از آنکه رشتهٔ ارتباطش را به رشتهٔ ارتباط خود پیوند دادی و او را سبب دستیابی به خشنودیات قرار دادی و طاعتش را واجب و از نافرمانیاش بیم دادی و مردم را به فرمان بردن از دستوراتش و بازایستادن از نهیاش و پیشی نجستن بر حضرتش و پس نماندن از وجود مقدّسش، دستور دادی. آری؛ امام انتخابشدهٔ تو، پناه پناهندگان و ملجأ مؤمنان و دستگیرهٔ چنگزنندگان و زیبایی جهانیان است.
خدایا! سپاس گزاردن نعمتهایی که به ولیّات عنایت کردی، به او الهام فرما؛ و ما را نیز به سپاسگزاری نعمت وجود ولی الهام کن؛ و از سوی خویش، به حضرت او، فروانروایی و قدرت یاری دهنده عطا فرما؛ و درِ فتح و پیروزی آسانی را به رویش بگشا؛ و او را به نیرومندترین تکیهگاه خود یاری ده؛ پشتش را محکم و بازویش را قوی فرما؛ و به نظر عنایت و لطفت، او را در سایهٔ مراقبت و نگهداریات قرار ده؛ و به حفظت او را حمایت کن؛ و به فرشتگانت او را یاری ده؛ و به نیرومندترین سپاهت، کمکش کن.
و به وسیلهٔ او قرآنت و حدودت و قوانینت و روشهای رسولت را -که درودت بر او و آلش باد– بهپا دار. آنچه از نشانههای دینت را ستمکاران میراندهاند، به وجود امام زنده کن؛ و به وسیلهٔ او زنگار ستم را از راهت پاک کن؛ و ناهمواری را از جادّهات برطرف فرما؛ و منحرفین از راهت را از میان بردار؛ و آنان که قصد ایجاد کجی و اِعوجاج در دینت را دارند، هلاک کن.
و دلش را نسبت به دوستانت نرم و دست قدرتش را برضد دشمنانت، گشوده ساز؛ و مهربانی و رحمت و عطوفت و دلسوزیاش را به ما ببخش؛ و ما را نسبت به او شنوا و فرمانبردار و در راه به دست آوردن خشنودیاش کوشا و در یاری و دفاع از او مددکار، قرار ده؛ تا به وسیلهٔ این امور، به تو و به رسولت -که درودت بر او و آلش باد- تقرّب جوییم.
خدایا! بر دوستان محمّد و آل محمد درود فرست، دوستانی که به مقامشان اقرار دارند، پیرو راهشان هستند، دنبالهرو آثارشان میباشند، چنگزنندهٔ به دستگیره محکم و استوارشان هستند، به ولایتشان تمسّک دارند، به امامتشان اقتدا میکنند، به دستوراتشان تسلیماند، در فرمانبرداری از آنان کوشایند، منتظر حکومت و قدرت پیروزی آناناند، چشم دوختهٔ به ایشاناند. درودهای مبارک، پاکیزه، فزایندهٔ صبحگاهان و شامگاهان، بر آنان باد.
و بر ایشان و بر ارواحشان درود فرست و کارشان را بر اساس تقوا فراهم آور و شئون زندگی و احوالشان را سر و سامان بخش و توبهٔ آنان را بپذیر؛ همانا تو بسیار توبه پذیر و مهربانی؛ و بهترین آمرزندگانی و ما را به رحمتت همراه آنان در جایگاه امن و امان قرار ده؛ ای مهربانترین مهربانان!
خدایا! این روز، روز عرفه است؛ روزی که آن را شرافت و کرامت و عظمت دادی؛ سفرهٔ رحمتت را در آن گستردی و در آن به بخششت بر بندگان منّت نهادی و عطایت را در آن بزرگ کردی و به وسیلهٔ آن بر بندگانت تفضّل و احسان فرمودی.
خدایا! من بندهٔ تو هستم که پیش از آفریدنش و پس از به وجود آمدنش، بر او مهربانی و بخشش کردی؛ پس او را از جملهٔ کسانی قرار دادی که به آیینت هدایت کردی و برای ادای حقّت توفیقش دادی و با ریسمان رحمت و لطفت حفظش کردی و در حزب خود واردش فرمودی؛ و به دوستی دوستانت و به دشمنی دشمنانت، ارشادش کردی.
سپس او را دستور دادی، ولی فرمان نبرد. از زشتیها بازش داشتی، ولی بازنایستاد. از گناهات نهیاش فرمودی، ولی دستورت را مخالفت کرد و به سوی نهیات شتافت. نه از باب دشمنی با تو و گردنکشی در برابر تو؛ بلکه هوای نفسش او را به چیزی دعوت کرد که تواش از آن دور کردی و بر حذر داشتی؛ و دشمنت و دشمنش او را در این زمینه کمک داد تا در عین معرفت به تهدیدت بر گناه اقدام کند، در حالی که به بخششت امیدوار و به گذشتت اطمینان داشت؛ در صورتی که او با این همه محبّتی که در حقّش مبذول داشتی و این همه نعمتی که به او بخشیدی، سزاوارترین بندگانت بود که مرتکب نافرمانی نشود و قدم در عرصهٔ گناه نگذارد.
اینک منم که در برابرت قرار دارم؛ خوار، ذلیل، فروتن، متواضع، ترسان و معترف به گناهان بزرگی که بر دوش برداشتهام و خطاهای سنگینی که مرتکب شدهام، در حالی که به رحمتت پناهندهام و به رحمتت متمسّکم. یقین دارم که امان دهندهای مرا از عذابت امان نمیدهد و بازدارندهای مرا از کیفرت بازنمیدارد؛
بنابراین ای که به خاطر بدکرداریام از من رو گرداندهای، به من بازگرد؛ همانگونه که با پوششت نسبت به کسی که مرتکب گناه شده بازمیگردی؛ و از عفوت به من ببخش، همانگونه که از عفوت به تسلیمشدهٔ به حضرتت میبخشی؛ و با آمرزشت بر من منّت گذار، همانگونه که از آمرزشت بر کسی که نسبت به تو امیدوار است منّت میگذاری. این کار در نظرت بزرگ نمیآید.
و در این روز نصیبی برایم قرار ده که به سبب آن به بهرهای از خشنودیات دست یابم؛ و مرا از آنچه کوششکنندگان در عبادتت به آن بازمیگردند -که پاداش و ثواب عظیم توست- تهی دست باز مگردان.
من گرچه اعمال شایستهای که آنان پیش فرستادند، پیش نفرستادم؛ ولی توحیدت و نفی همانند و همتاها و شبیهها از وجود مبارکت را پیش فرستادم؛ و از همان درهایی که فرمان دادی از آنها وارد بر تو شوند، وارد شدم؛ و با وسیلهای به تو تقرّب جستم که کسی جز با تقرّب به آن، به مقام قُرب تو نرسد.
سپس با توبه و زاری به پیشگاهت و اظهار ذلّت و مسکنت برایت و حسن ظنّ به حضرتت و اعتماد به آنچه که نزد توست، تقرّبجویی را دنبال کردم؛ و امید به تو را که کمتر امیدواری با داشتن آن نومید میشود، ضمیمهٔ آن نمودم.
و از تو درخواست کردم؛ درخواست شخصِ کوچک، خوار، نیازمند، تهی دست، ترسان و پناهخواه؛ با این حال، درخواستم از روی بیم و زاری و پناه خواهی و ملجأطلبی بود؛ نه از روی گردنکشی به مانند کبر متکبّران؛ و نه از روی خاطرجمعی به مانند خاطر جمعی مطیعان؛ و نه از روی بلندپروازی، مانند بلندپروازی کسی که به شفاعت شفیعان مطمئن است.
و من گذشته از این، کمترینِ کمتران و خوارترین خواران و همانند ذرّه یا کوچکتر از آنم. ای که در کیفر بدکاران شتاب نکردی و نعمت نازپروردگانِ غرق در عیش و نوش را منع ننمودی! ای که به گذشت از لغزش، بر لغزش داران منّت مینهی؛ و به مهلت دادن به خطاکاران، احسان میورزی!
به حقّ آنکه او را از میان آفریدههایت اختیار کردی و به حق کسی که برای خود برگزیدی و به حقّ کسی که از میان مخلوقاتت انتخاب کردی و برای شأن خود پسندیدی؛ به حقّ کسی که طاعتش را به طاعت خود پیوند دادی و نافرمانیاش را همچون نافرمانی خود قرار دادی؛ به حقّ کسی که دوستیاش را به دوستیات مقرون ساختی و دشمنیاش را به دشمنیات ارتباط دادی؛ مرا امروز به جامهٔ بخشش و رحمتت بپوشان؛ چون پوشاندن بر کسی که به پیشگاهت زاری و ناله کرد و از گناهش بیزاری جست و در حال توبه و درخواست آمرزشت به تو پناه آورد.
و مرا به مهلت دادنت به بلای استدراج مبتلا مگردان؛ [استدراج عبارت است از واگذاشتن عبد به خودش تا قدم به قدم و کمکم به گناهش ادامه دهد و در عذابش شتاب نشود؛ تا خداوند ناگهان و غافلگیرانه او را فراگیرد.] مانند استدراج کسی که خیر و نیکی نزدش را، از من بازداشته؛ و برای تو در رسیدن نعمتش به من، حسابی باز نکرده.
و مرا مانند کسی که از چشم مراقبت و حمایتت افتاده و همچون کسی که رسوایی از سوی تو همهٔ وجودش را فرا گرفته دور مینداز، بلکه مرا از لغزش از پای درآمدگان و هول و هراس نسنجیدگان و لغزش فریبخوردگان و پرتگاه تباهشدگان، حفظ فرما.
و از آنچه گروه مردان و زنان را به آن دچار کردهای، سلامت و تندرستیام بخش؛ و به مقامات و درجات کسی برسان که به او عنایت داشتی و نعمتش بخشیدی و از وی خشنود شدی و برایش زندگی ستوده و خوبی تدارک دیدی و او را سعادتمند از دنیا بردی.
و مرا به کاری همچون طلب رزق و روزی و پیگیری امور دنیا و مانند آن، که جز با کمک تو به آن نمیرسم، چنان سرگرم و مشغول مکن تا از عبادت و طاعتی که غیر آن، تو را از من خشنود نمیکند، بازمانم.
و از سویدای قلبم، عشق دنیای پست را که مرا از آنچه نزد توست بازمیدارد و از طلب وسیله برای رسیدن به پیشگاهت مانع میشود و از به دست آوردن مقام قرب به تو بیخبر میکند، ریشهکن ساز.
و به من عطا کن مقام عصمت و خود نگاهداری و پرهیزی که وجودم را به خشیتت نزدیک میکند و از ارتکاب محرّمات جدایم میسازد و از اسارت گناهان کبیره آزادم میکند.
و پاک شدن از آلودگی گناه را به من ببخش و چرک خطاها را از وجودم بزدای و مرا به جامهٔ عافیتت بپوشان و ردای آسایشت را در برم کن و به نعمتهای کامل و فراگیرت فرابگیر و احسان و نعمتت را پیدرپی به من برسان.
و روزی که مرا برای دیدارت برانگیزی خوار مکن و پیش روی دوستانت رسوا مساز و یادت را از خاطرم به دست فراموشی مسپار و نیروی ادای شکرت را از من نابود مکن؛ بلکه در حالات فراموشی، هنگام فراموشیهای نادانان نسبت به نعمتهایت، مرا ملازم شکر و سپاسگزاریات قرار ده و به من الهام کن که به ستایش بر آنچه عطایم کردهای برخیزم و نسبت به احسانی که به من فرمودهای اقرار کنم.
و مرا هنگام نیاز به سویت، وامگذار و به خاطر گناهانی که به پیشگاهت ریختهام هلاکم مکن و آن گونه که با دشمنانت برخورد بد کردی، با من مکن؛ چرا که من تسلیم و سرسپرده توأم. میدانم که تو را بر من از هر جهت حجّت است. تو از همه کس به بخشش سزاوارتری و به احسان خوکردهتری و شایستهٔ تقوا و شایستهٔ آمرزشی و به بخشش گناه شایستهتر از عذاب کردنی؛ و اینکه وجود مبارکت به پردهپوشی، از پردهدری نزدیکتر است.
بر این اساس مرا زنده بدار به زندگی پاکیزهای که بر آنچه از خیر دنیا و آخرت میخواهم بپیوندد و به آنچه دوست دارم برساند؛ آنگونه که هیچ عملی که آن را ناپسند میداری، انجام ندهم؛ و آنچه را نهی کردهای مرتکب نشوم؛ و مرا بمیران مانند میراندن کسی که نورش از پیش رویش و از جانب راستش، حرکت میکند.
و مرا پیش رویت ذلیل و نزد بندگانت عزیز کن. هنگامیکه با تو خلوت میکنم، حقیر و پستم کن؛ ولی در میان بندگانت بلندمرتبهام فرما. از آنکه از من بینیاز است بینیازم کن و برنداری و تهیدستیام در پیشگاه خود بیافزا.
و از سرزنش دشمنان و از فرودآمدن آزمایش و آسیب سخت و از خواری و رنج، پناهم ده. گناهانی را که از من خبر داری، بر من بپوشان؛ آنگونه که توانای بر انتقام میپوشاند؛ توانایی که اگر بردباریاش نبود، انتقام میگرفت؛ و مؤاخذهکنندهٔ بر گناه بود، اگر مدارایش نبود.
و زمانی که در حقّ قومی، فتنه یا بدی بخواهی، مرا از باب اینکه به تو پناه آوردهام، از آن فتنه و بدی نجات ده؛ و چون مرا در دنیایت در جایگاه رسوایی بهپا نداشتی، به همان صورت در جهان آخرت در چنان جایگاهی بهپا مدار.
برای من اوایل نعمتهایت را به اواخر آن و سودهای دیرینهات را با تازههای آن، توأم ساز. آن قدر مهلتم مده که در کنار آن سنگدل شوم؛ و مرا دچار بلای کوبندهای مکن که به سبب آن آبرویم از بین برود؛ و بر من داغ پستی و حقارت مزن که به خاطر آن ارزشم ناچیز شود؛ و کاستی و کاهشی در من قرار مده که به سبب آن قدر و منزلتم مجهول ماند.
و آنچنانم مترسان که به وسیلهٔ آن ناامید شوم و آنگونه بیمم مده که در برابرش هراسناک گردم. ترسم را در تهدیدت و پرهیزم را از اتمام حجّت و هشدارت و بیمم را هنگام تلاوت آیاتت قرار ده.
شبم را به بیدار کردنم برای بندگیات، تنهاییام را برای شب زندهداری به خاطر حضرتت و مجرّد بودنم را برای انس گرفتن به وجود مقدّست و فرود آوردن حاجاتم به درگاهت؛ و روبهرو شدنم را با ذات مبارکت برای آزاد شدنم از آتشت و پناه دادنم را از عذابت که اهل دوزخ در آناند، آبادی زندگیام قرار ده.
و مرا تا زمان مرگم در سرکشیام سرگردان و در گرداب نادانیام بیخبر وامگذار؛ و بر اثر خلافکاریها، مایهٔ پند برای کسی که پند پذیرد و عبرت برای کسی که عبرت گیرد و سبب فتنه و آزمایش برای کسی که دقّت کند، قرار مده؛ و مرا در زمرهٔ کسانی که بهخاطر مکرشان کیفر میکنی، کیفر مکن؛ و در ایمان و عمل، دیگری را به جای من انتخاب مکن؛ و نامم را از دفتر سعادتمندان تغییر مده و بدنم را دگرگون مساز و مرا مورد استهزاء بندگانت و مسخرهٔ خود قرار مده؛ و مرا جز برای دنبال کردن خشنودیات و انتقام گرفتن از دشمنانت، به خدمت مگیر.
و مرا از لذت بخششت و شیرینی رحمتت و روح و ریحانت و بهشت دائمیات، کامیاب کن؛ و به سبب گشایشی از توانگریات، مزهٔ فراغت از دل مشغولی نسبت به دنیا و آنچه در آن است و پرداختن به اموری که دوست داری و نیز طعم کوشش نسبت به آنچه عامل تقرّب به پیشگاه تو و در نزد توست، به من بچشان؛ و ارمغانی از ارمغانهایت را نصیب من کن.
و تجارتم را سودمند و بازگشتم را به قیامت، بیخسارت قرار ده؛ و مرا از مقامت بیمناک و به لقایت مشتاق فرما و به من توفیق توبه عنایت کن؛ توبهای خالص که با آن هیچ گناه بزرگ و کوچکی را باقی نگذاری و هیچ گناه آشکار و پنهانی را وامگذاری.
و کینهٔ مؤمنان را از دلم ریشهکن فرما و دلم را نسبت به فروتنان مهربان کن و با من چنان باش که با شایستگانی؛ و به زیور پرهیزکارانم بیارای و برایم یاد خوبی در باقی ماندگان و آوازهٔ روزافزونی در میان آیندگان قرار ده؛ و مرا از نظر مقام و منزلت، در عرصهگاه پیشتازان به ایمان و عمل درآور.
و گستردگی نعمتت را بر من کامل کن و کرامتهای نعمتت را نزد من پیدرپی قرار ده. دستم را از عطاهایت پُر کن و موهبتهای گرانقدرت را به سویم فرست و مرا همسایهٔ پاکیزهترین دوستانت در بهشتی که برای برگزیدگانت آراستهای، قرار ده؛ و مرا به عطایای بزرگت در مقاماتی که برای عاشقانت آماده کردهای، بپوشان.
و برایم نزد خود جایگاهی قرار ده که با دلی آرام در آن پناه گیرم و منزلی که در آن سکونت گزینم و دیده به آن روشن کنم و مرا با گناهان بزرگ مقایسه مکن و در آن روزی که رازها آشکار شود، هلاکم مساز؛ و هر شک و شبههای را از من پاک کن و از هر رحمتی به سوی حق راهی برایم قرار ده و نصیب ارمغانهایم را از عطایایت سرشار فرما و بهرههای احسان از فضل و بخششت را بر من فراوان کن.
و دلم را نسبت به آنچه نزد توست مطمئن ساز و آهنگ و قصدم را برای آنچه که برای توست، از هر چیز دیگر فارغ کن؛ و مرا به کاری که بندگان خالصت را برای آن به کار گرفتی، به کار گیر؛ و قلبم را از طاعتت به هنگام غفلت عقلها، نسبت به حقایق سیراب کن؛ و توانگری و پاکدامنی و آسایش و بهبودی و تندرستی، گشایش و آرامش و سلامت همهجانبه برایم گرد آور.
و خوبیهایم را با گناهی که با آنها آمیخته میشود و خلوتهایم را به وسوسهها و مفاسدی که از طریق آزمایشت برایم پیش میآید، تباه مساز؛ و آبرویم را از اینکه دست گدایی نزد کسی از جهانیان دراز کنم حفظ فرما؛ و از درخواست آنچه نزد بدکاران است برکنارم دار.
و مرا پشتیبان ستمکاران و دستیار و یاور آنان برای نابود کردن قرآنت قرار مده؛ و از جایی که خود آگاه نیستم، چنان نگاهبانم باش که به سبب آن، از هر ناراحتی نگهداریام کنی؛ و درهای توبه و رحمت و مهربانی و روزی گسترده را به رویم بگشا. من از مشتاقان به سوی توأم. نعمت دادنت را دربارهام کامل کن، همانا تو بهترین نعمت دهندگانی.
و باقیماندهٔ عمرم را برای طلب کردن خشنودیات در حج و عمره قرار ده، ای پروردگار جهانیان! و درود خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزهاش و سلام بر او و بر آنان؛ سلامی پیوسته و جاودانه!
↑در بیشتر بلکه در تمام نسخه های صحیفه این عبارت (من عُنیتَ به) به صورت فعل مجهول خوانده شده ولی ظاهراً قرائت به صورت فعل معلوم (عَنیتَ به) نیز به سیاق دیگر جملات این فراز صحیح است.
منابع
اردشیری لاجیمی، «نگاهی به دعای عرفه امام سجاد علیه السلام»، مجله اشارات، ش۱۵۶، پاییز ۱۳۹۳ق.
اعرابی، غلامحسین، «چرا امام سجاد (ع) به مبارزات سیاسی نپرداخت؟»، ماهنامه کوثر، ش۳۴.
جزایری، عزالدین، شرح الصحیفة السجادیة، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۲ق.
خامنهای، سید علی، «بیانات در دیدار جمعی از پاسداران»، در سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، تاریخ درج: ۱۳ آذر ۱۳۷۶ش، تاریخ بازدید: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ش.
دارابی، محمد بن محمد، ریاض العارفین فی شرح الصحیفه السجادیه، تحقیق حسین درگاهی، تهران، نشر اسوه، ۱۳۷۹ش.
فضلالله، سید محمدحسین، آفاق الروح، بیروت، دارالمالک، ۱۴۲۰ق.
فهری، سیداحمد، شرح و ترجمه صحیفه سجادیه، تهران، اسوه، ۱۳۸۸ش.
فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، تعلیقات علی الصحیفة السجادیه، تهران، مؤسسة البحوث و التحقیقات الثقافیه، ۱۴۰۷ق.
مدنی شیرازی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۳۵ق.