اوده
اَوَدْه سرزمینی در شمال شبه قاره هند که محل گسترش فرهنگ تشیع بود. در سال ۱۱۸۸ق تشیع به عنوان دین رسمی این منطقه اعلام شد. اوده خاستگاه عالمان مسلمان و محل زندگی شخصیتهای برجسته مسلمانان بود.
نام اوده برگرفته از نام شهر باستانی «آیودهیا» پایتخت سرزمینی به همین نام بود که بعدها کسالا نامیده شد. اوده زادگاه «راما» از اسطورههای مذهبی هندوان است.
موقعیت جغرافیایی
سرزمین اوده بخش بزرگی از فلات آبرفتی شمال هند است که نپال در شمال، اللهآباد در جنوب، آگره در غرب، بنارس و گورکهپور در شرق اوده قرار دارند.[۱] پس از استقلال هند با تشکیل ایالت اوتارپرادش در ۱۹۵۰م، اوده به صورت بخشهای جداگانه لکهنو و فیضآباد جزو این ایالت گردید.[۲]
تسیانگ، سیاحچینی سده ۷م مینویسد. آیودهیا سرزمین وسیع و حاصلخیزی بود که معابد فراوان هندو در آنجا قرار داشت و پایتخت آن برای بوداییان دارای ارزش مذهبی بود.[۳]
ورود اسلام
درباره ورود اسلام بهاوده اطلاعات دقیقی در دست نیست. عبدالرحمان چشتی فتح اوده را مربوط به دوره محمود غزنوی (حکومت۳۸۹-۴۲۱ق/۹۹۹-۱۰۳۰م) دانسته است که به فرماندهی سالار مسعود غازی تسخیر شد.[۴]
منهاج سراج تصرف اوده را مربوط به زمان قطبالدین ایبک (درگذشت ۶۰۷ق/۱۲۱۰م) مینویسد.[۵] در ۷۹۷ق/۱۳۹۵م اوده توسط خواجه جهان شرقی بنیانگذار سلسله شرقی جونپور تصرف شد و حدود ۹۰ سال تحت فرمان آن سلسله قرار داشت.
در ۸۸۹ق/۱۴۸۴م، بهلول لودی سلسله شرقی را سرنگون ساخت و اوده در قلمرو سلاطین لودی قرار گرفت.[۶] در دوره حکومت بابر (حکومت ۹۳۲-۹۳۷ق/۱۵۲۶-۱۵۳۱م) اوده بخشی از سرزمین مغولان هند بود و مالیات مناسبی از آنجا به دربار بابر فرستاده میشد.[۷]
نوابان اوده
نوابان اوده از خاندانی شیعه ایرانیتبار بودند که نسبت خود را به امام کاظم(ع) میرساندند. میرمحمدامین موسوی نیشایوری ملقب به سعادتخان بنیانگذار سلسله نوابان اوده بود که با استفاده از ضعف حکومت مرکزی و یاری گروهی از مسلمانان، قدرت برتر هندوان را در اوده از میان برد.
او فیضآباد را به عنوان تخت گاه خود برگزید. پس از مرگ وی برادرزادهاش منصور با لقب صفدرجنگ به حکومت رسید. او در ۱۱۵۲ق/۱۷۳۹م وزارت امپراتوری مغولان هند را یافت و افزایش نفوذ نواب اوده در دستگاه حکومت مرکزی، باعث گسترش نفوذ ایرانیان در دستگاه حکومت مغولان هند شد. او سخت پایبند رعایت آداب مذهبی بود.[۸]
ورود استعمار انگلیس به هند
پس از صفدر جنگ، پسرش شجاعالدوله (۱۱۶۶- ۱۱۸۸ق/۱۷۵۳- ۱۷۷۴م) به حکومت رسید. در دوره او نفوذ کمپانی هند شرقی در اوده گسترش یافت. در ۱۱۷۸ق/۱۷۶۴م وی با انگلیس ها به جنگ پرداخت و پس از شکست در بوکسار مجبور به فرار از اوده شد.
انگلیسیها پس از تصرف اوده چون با دیگر مناطق هند هم مرز میشدند و امکان درگیری با آنها وجود داشت، دوباره شجاعالدوله را به حکومت اوده برگرداندند و اوده به صورت سرزمین حایل میان بنگال که در تصرف انگلیس بود و دیگر مناطق هند درآمد. در ۱۱۸۷ق/۱۷۷۳م شجاعالدوله با یاری کمپانی هند شرقی مراتههها و سال بعد نیز روهیلهها را شکست داد. در ۱۱۸۵ق/۱۷۷۱م طبق قرارداد بنارس دوباره اللهآباد و کورا در برابر ۵ میلیون روپیه به شجاعالدوله بازگردانده شد.[۹]
اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی
پس از شجاعالدوله پسرش آصفالدوله به حکومت رسید. او به وزارت حکومت مغولان هند انتخاب شد و تشیع را مذهب حکومتی اوده اعلام کرد.[۱۰]
پس از آصفالدوله پسرش وزیر علی به حکومت رسید، اما به سبب مخالفت با انگلیس از کار برکنار و برادر ناتنی آصفالدوله به نام سعادت علی به حکومت انتخاب شد. در دوره او کمپانی هند شرقی بر اوده تسلط کامل یافت. پس از سعادت علی پسرش غازیالدین به حکومت رسید.
او در ۱۲۳۵ق/۱۸۲۰م با پیشنهاد لرد وارن هیستینگز جدایی اوده را از حکومت دهلی اعلام کرد و خود را شاه خواند و به نام خویش سکه ضرب کرد. پس از غازی الدین، پسرش نصیرالدین به حکومت رسید. او یک مرکز آموزش به روش غربی در لکهنو ایجاد کرد. پس از نصیرالدین یکی از برادران غازی الدین به نام محمدعلی و پس از او پسرش امجدعلی به حکومت رسیدند. در دوره او مفتی اوده از علمای شیعه انتخاب گردید و احکام شیعی در اوده جاری شد[۱۱]
اوده آخرین سرزمین خودمختار هند
پس از امجدعلی پسرش واجدعلی (۱۲۶۳ق/۱۸۴۷م) به حکومت رسید. دوره او پایان حکومت نوابان اوده است و اوده آخرین سرزمین خودمختار هند بود که ضمیمه مستعمرات انگلیس شد.[۱۲] الحاق اوده به مستعمرات انگلیس و سلب مالکیت از قشر با نفوذ زمینداران آنجا، به شورش سال ۱۸۵۸م هند دامن زد. هر چند انگلیس این شورش را با زحمت فراوان سرکوب کرد، ولی زمینها را به آنان بازگرداند. قدرت زمینداران مسلمان اوده در دوره استعماری گسترش یافت و این قشر حامی فرهنگ اردو - اسلامی در شمال هند مخصوصاً در اوده بودند.[۱۳]
عالمان اوده
اوده خاستگاه و محل زندگی شخصیتهای برجسته مسلمانان بود و گسترش فرهنگ اسلامی در این منطقه در دوران حکومت نوابان، شیعه مذهب به اوج رسید و آنان بخشی از شهرت خویش را از راه توجه به اهل مذهب، علم، ادب و هنر به دست آوردند و دربارشان جایگاه مشاهیر برجستهای بود که از دهلی و دیگر نقاط هند به آنجا مهاجرت میکردند. در این دوره اوده شاهد تحول زبان ادبی مسلمانان هند بود و جایگاه والای زبان اردو در دربار نوابان باعث کاهش نقش زبان فارسی گردید.
مشاهیر برجسته اوده این افرادند:
- سراجالدین علی متخلص به آرزو
- اشرفعلی خان متخلص به فغان
- میرزا محمد رفیع سودا شاعر و نویسنده اردو و فارسی زبان
- هاریچاران داس نویسنده چهارگلزار شجاعی
- سید محمد بلگرامی.[۱۴]
آثار تاریخی
اوده به سبب پیشینه تاریخی و اهمیت مذهبی که نزد هندوان و بوداییان داشت، دارای آثار مهمی مربوط به پیش از اسلام است. همچنین از آثار نامبردار دوره اسلامی پیش از نوابان اوده از مزارشاه مینا در مچی بهون، مقبره شیخ ابراهیم چشتی در لکهنو، و مسجد بابر در نزدیکی محل تولد راما میتوان یاد کرد.[۱۵]
شکوفایی هنر معماری اوده از دوره نوابان اوده آغاز میگردد که خود ادامه سبک دهلی به شمار میآید. از آن دوره آثار فراوانی برجای مانده است که بیشتر اهمیت مذهبی دارند و از آن میان، میتوان به چندین امام باره اشارهکرد. شبیهسازی آرامگاههای امامان شیعه در مناطق مختلف از دیگر آثار مذهبی آنجا به شمار میرود.[۱۶]
پانویس
- ↑ ندوی، ۸؛ بریتانیکا، ؛ I/751 آسیاتیکا، ؛ VII/59-60 VI/1014 , 1.(EI
- ↑ بریتانیکا، همانجا.
- ↑ ص۲۲۴-۲۲۹
- ↑ نک: VI/1015 , 1.EI
- ↑ 1منهاج السراج، ج۱، ص۴۰۷، ۴۲۲
- ↑ سیهرندی، ۱۵۶-۱۵۷؛ نیز نک: عبدالحلیم، ۴۵.(۴۴,
- ↑ بابر، ۶۰۱-۶۰۲، ۵۲۱؛ خان، ص۱۴۵
- ↑ هالیستر، ۱۷۲- ۱۷۵؛ رامپوری، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ رضوی، «تاریخ...۱»، ۵۳-۵۴.II/45,
- ↑ طباطبایی، ج۲، ص۷۶۸-۷۷۰؛ قریشی، ۱۲۹ -۱۲۸؛ لایل، ۱۵۹ -۱۵۷؛ رضوی، شاهعبدالعزیز، -۲۰، ۱۳-۱۴ ۲۵ ,۲۱؛ سریوستوا، ۱۲-۱۴.II/1-4,
- ↑ هالیستر، ص۱۷۷-۱۸۰؛ صدیق، ص۱۶۵
- ↑ رضوی، همان، ۳۷ -۳۵، «تاریخ»؛ II/78-89 دادول، ۳۵۲ -۳۵۰؛ هالیستر، ۱۸۰- ۱۸۳
- ↑ رابرت، ۲۳۷ -۲۳۴؛ رضوی، همان، II/85، به بعد؛ قریشی، ۱۸۵
- ↑ رابینسن، ۲۰ -۱۶؛ رضوی، همان؛ II/87-88، هومز، ص۱۷۳-۱۷۴
- ↑ سریوستوا، II/346-350 صدیق، ۱۷۳ ۱۷۱, ,۱۶۸ -۱۶۷؛ رضوی، شاه عبدالعزیز، ۵۹
- ↑ سریوستوا،؛ II/313-314 I/636 , 2 ؛ EI رامپوری، ج۱، ص۴۵-۴۶
- ↑ رضوی، «تاریخ»،؛ II/77-84 کخ، ۱۳۲؛ هالیستر، ۱۷۶- ۱۷۸، ۱۸۲-۱۸۳؛ صدیق، ۱۶۶ -۱۶۵؛ «دائره المعارف...۱»، X/234
منابع
- ابوالفضل علامی، آیین اکبری، به کوشش ه. بلوخمان، کلکته، ۱۸۷۲م.
- ابوالفضل علامی، اکبرنامه، به کوشش مولوی عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۷۹م.
- راماین، به کوشش عبدالودود اظهر دهلوی، تهران، ۱۳۵۰ش.
- رامپوری، محمدنجم، تاریخ اوده، کراچی، ۱۹۷۸م.
- سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.
- طباطبایی، غلامحسین، سیرالمتأخرین، لکهنو، ۱۸۶۶م.
- کخ، ابا، معماری هند، ترجمه حسینسلطانزاده، تهران، ۱۳۷۳ش.
- منهاجسراج، عثمان، طبقاتناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳ش، مهابهارت، ترجمه میرغیاثالدین علی قزوینی، به کوشش محمدرضا جلالی نایینی و ن. س. شوکلا، تهران ۱۳۵۸ش.
- ندوی، معینالدین، معجمالامکنه، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۳ق.
- هالیستر، جان نُرمن، تشیع در هند، ترجمه آزرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران، ۱۳۷۳ش.
- Halim, History of the Lodi Sultans, Delhi, 1974; Asiatica.
- Babur, Z. M., B ? bur - N ? ma, tr. A. S. Beveridge, New Delhi, 1970; Britannica.
- Burgess, J., The Chronology of Indian History, Delhi, 1975.
- Dodwell, H. H., X Clive in Bengal, 1756-60 n , The Cambridge History of India, New Delhi, 1987, vol. V.
- EI 1.
- EI 2.
- Encyclopedia of World Art, New York, 1965;
- Holmes, T. R., X The Greased Cartridges n , The Cambridge History of India, New Delhi, 1981, vol. VI.
- Khan, Zain, Tabaqat - i Baburi, tr. S. H. Askari, Delhi, 1982.
- Lyall, A., The Rise and Expansion of British Dominion in India, New Delhi, 1984.
- Majumdar, R. C., Ancient India, Patna, 1960; Qureshi, I. H., Ulema in Politics, Karachi, 1972.
- Rizvi, A. A., Sh ? h'Abd al - p Az / z, Canberra, 1982.
- id, A Socio - Intellectual History of Isn ? 'Ashar / Sh / ' / s in India, Canberra, 1986.
- Roberts of Kandahar, An Eye Witness Account of the Indian Mutiny, Delhi, 1983.
- Robinson, F., Separatism Among Indian Muslim, London, 1974.
- Sadiq, M., A History of Urdu Literature, Karachi, 1985.
- Saletore, R. N., Encyclopaedia of Indian Culture, New Delhi, 1985.
- Srivastava, A. L., Shuja - ud - Daulah of Awadh, Agra, 1974.
- Tsiang, H., Buddhist Records of the Western World, tr. S. Beal, Delhi, 1981.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دائره المعارف بزرگ اسلامی