دارالفنون

از ویکی شیعه
عکسی از سردر مدرسه دارالفنون

دارالفنون یکی از مدارس نظام‌مند در ایران بود که به جهت اولین بودن، باعث تحول در نظام آموزشی ایران شد. سنگ بنای این مدرسه را امیرکبیر در سال ۱۲۶۶ ه‍.ق چید و در سال ۱۲۶۸ به صورت رسمی بازگشایی شد.

رشته های تحصیلی در مدرسه عموما نظامی و فنی بود، اما بعدها رشته ادبیات نیز به آنها اضافه شد. مدرسه کم کم با افول مواجه شد و رشته‌ها به خاطر تاسیس دانشگاه در تهران، عموما تعطیل شدند و به همین خاطر، مدرسه از حالت دانشگاهی به دبیرستان تغییر کاربری داد و در نهایت نیز به موزه تبدیل شد.

تأثیرات و اهمیت

تحول در نظام آموزشی ایران

نظام رسمی آموزش و پروش در ایران، با تأسیس مدرسه دارالفنون آغاز شد.[۱] این مدرسه نخستین مدرسه تأسیس شده به دست دولت بود و مستقیماً زیر نظر دولت اداره می‌شد.[۲] با وجود به‌کارگیری معلمان اروپایی در این مدرسه، فرهنگ غربی در نظام آموزشی ایران رسوخ کرد.[۳] تأسیس چنین مدرسه ای در ایران توسط دولت، حامل پیامی بود. دولت لزوم اصلاحات فوری در نظام آموزشی را ضروری تشخیص داده بود که گام نخست در تحول آموزشی ایران به حساب می‌آمد. با این وجود بسیاری از مخالفان اروپایی شدن تحصیل در ایران، با ساخت چنین مدرسه ای موافق نبودند.[۴]

آشنایی با فرهنگ غرب

وجود مدرسه دارالفنون در شناخت فرهنگ غربی به شدت مؤثر واقع شد.[۵] در بین تحصیل و تدریس، موضوع تألیف و پژوهش در مدرسه نیز پی‌گیری شد و موجب ترجمه و تألیف آثاری در زمینه تحصیل و کتب درسی شد. به عقیده محمودآبادی، دارالفنون به عنوان یک نهاد و بنیاد فرهنگی در ایران در سه محور اصلی تأثیرگذاری داشت:[۶]

  • پدیدار کردن عقلانیت گرایی در جامعه محصل ایران
  • توزیع کتاب‌هایی با موضوع آشنایی با تمدن غرب در سراسر ایران
  • تأثیرگذاری بر درخواست‌های مردم و مقدمه‌ای برای ایجاد مشروطیت در ایران

تاریخچه

تاسیس مدرسه دارالفنون از پیشنهادهای امیرکبیر در سال ۱۲۶۶ ه‍.ق بود.[۷][۸] امیرکبیر پس از سفر به روسیه و مشاهده مدارس فنی، صنعتی و نظامی آنجا به فکر تاسیس مدرسه‌ای مشابه در ایران بود.[۹] محمودآبادی، احتمال شنیدن خبر تأسیس دارالفنونی در ترکیه (۱۲۶۳ ه‍.ق) را نیز، موجب رغبت بیشتر امیرکبیر برای تأسیس چنین مدرسه ای در ایران می‌داند.[۱۰] به گزارش عباس میلانی، در زمان تاسیس، جمعی از روحانیون با چنین مدرسه‌ای مخالفت ورزیدند. دلیل این مخالفت، از بین رفتن قدرت انحصاری روحانیون در زمینه آموزشی و قضایی بود.[۱۱]

این مدرسه در سال ۱۲۶۸ و در خیابان ناصر خسرو تهران، تأسیس شد. تاریخ افتتاحیه مدرسه دارالفنون ۱۳ روز قبل از قتل امیرکبیر و در ششم دی ۱۲۳۰ هجری شمسی بود. در این مراسم ناصرالدین شاه، میرزا آقاخان نوری صدراعظم جدید ایران و تعدادی از دانشجوها و اساتید حضور داشتند.[۱۲] در این مدرسه، رشته‌های پیاده‌نظام، سواره نظام، توپ‌خانه، مهندسی، پزشکی، جراحی، داروسازی و معدن وجود دارد.[۱۳] در تمام رشته‌های فوق، زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافیا تدریس می‌شد.[۱۴] از جمله رشته‌هایی که بعدها به رشته‌های مدرسه اضافه شد، رشته ادبیات بود که شامل ادبیات عربی و فارسی می‌شد. رشته طب نیز دیگر رشته اضافه شده و بحث‌برانگیز این مدرسه بود.[۱۵]

دوره اول محصلان مدرسه در سال ۱۲۷۴ فارغ‌التحصیل شدند. از این میان ۴۴ درصد در علوم نظامی، ۱۹ درصد در رشته ریاضی، ۱۵ درصد نیز در رشته طب تحصیل کردند و باقی در رشته‌های فرعی از زیرشاخه ادبیات فارغ‌التحصیل شدند.[۱۶] در سال ۱۲۷۲، دور دوم مدرسه تدارک دیده شد؛ در این دوره مشکل تأمین اساتید برای مدرسه به وجود آمد. ناصرالدین شاه نیز کم‌کم با فعالیت مدرسه مخالفت پیدا کرد. برخی بر این باورند که مخالفت او، به جهت ترس از آگاهی مردم از امور بوده‌است.[۱۷] اما برخی میرزا ملکم خان را عامل اصلی انزجار شاه از دارالفنون می‌دانند؛ چرا که او با بیان طرح جمهوریت و ارتباط آن با دارالفنون، سبب شد تا شاه نسبت به تحصیل دانشجویان دارالفنون در علوم غربی و حضورشان در فرنگ، بدبین بشود.[۱۸]

دوران افول

بعد از چندین سال فعالیت مدرسه دارالفنون، این مجموعه با افول علمی مواجه بود، تا جایی که از این مدرسه با عنوان دبیرستانی معمولی یاد می‌شد.[۱۹] بر اساس گزارش‌ها، افول روزافزون مدرسه، با تعطیلی رشته‌های تحصیلی صورت می‌گرفت. در بین سال‌های مرگ ناصرالدین شاه تا انقلاب مشروطه، مدرسه از لحاظ کمی و کیفی دچار انفعال بود.[۲۰] پس از انقلاب مشروطه و تأسیس دانشگاه تهران، به‌طور کلی دارالفنون کارکرد دانشگاهی خود را از دست داد. در سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۶۴ نیز مدرسه مجدد به عنوان یک دبیرستان فعالیت جدی خود را آغاز می‌کند و سعی می‌کند تا در بین مدارس برتر کشور قرار بگیرد که تا حدودی موفق بوده‌است. امروزه این مدرسه به موزه تبدیل شده‌است.[۲۱]

ساختار اداری

مدرسه به جهت درباری بودن، مستقیم زیر نظر شاه و دربار اداره می‌شد. مدیریت مدرسه بیشتر بر عهده معلمان اروپایی بود ولی ریاست آن به دست ایرانی‌ها گزارش شده‌است.[۲۲] اولین رئیس مدرسه دارالفنون را میرزا محمدعلی خان شیرازی گزارش کرده‌اند.[۲۳] او وزیر خارجه وقت بود. پس از وی عزیزخان مکری که سرداری کل کشور را عهده‌دار بود، این مسند را عهده‌دار شد. رئیس بعدی مدرسه، رضاقلی هدایت بود. در سال ۱۲۷۴ ه‍.ق علی‌قلی میرزا اعتمادالسلطنه عهده‌دار ریاست مدرسه شد. یکسال بعد، اعتمادالسلطنه به عنوان نخستین وزیر علوم منصوب شد.[۲۴]

نخستین معلمان مدرسه را امیرکبیر از میان اساتید تحصیل کرده در خارج از کشور یا از معلمان اعزامی از کشورهای اروپایی انتخاب کرده و با آنها عقد قرارداد نموده‌است. معلمان انگلیسی، اتریشی، ایتالیایی، آلمانی و فرانسوی از اساتید اروپایی مدرسه بودند.[۲۵]

در میان تاریخ، افراد مشهوری در مدرسه دارالفنون تحصیل کرده‌اند. از میان آنها می‌توان به محمدحسین بهجت (شهریار)، محمد قریب، عباس اقبال آشتیانی، یدالله سحابی، فرهاد فخرالدینی، فریدون آدمیت و علی‌اکبرخان نفیسی اشاره کرد.[۲۶]

پانویس

  1. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  2. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  3. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  4. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۲-۳۳.
  5. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۷-۳۸.
  6. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۷-۳۸.
  7. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  8. صفامنش، «تهران»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  9. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۰-۳۱.
  10. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۰-۳۱.
  11. میلانی، معمای هویدا، ص۴۹.
  12. https://blog.rahbal.com/darolfonoon-high-school/
  13. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  14. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  15. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۴-۳۵.
  16. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۵-۳۶.
  17. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۵-۳۶.
  18. صفامنش، «تهران»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  19. ظهیری، «سیر تحول قوانین مجلس شورای ملی»، اسناد بهارستان، ص۲۲۷.
  20. آزاد، «مدرسه ای که موزه شد»، رشد معلم، ص۴۴-۴۵.
  21. آزاد، «مدرسه ای که موزه شد»، رشد معلم، ص۴۴-۴۵. https://blog.rahbal.com/darolfonoon-high-school/
  22. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۵.
  23. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  24. نوری مجیری، «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون»، رشد آموزش تاریخ، ص۳۵.
  25. محمودآبادی، «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه»، تاریخ پژوهی، ص۳۳-۳۷.
  26. آزاد، «مدرسه ای که موزه شد»، رشد معلم، ص۴۴-۴۵.

منابع

  • آزاد، سمانه. «مدرسه‌ای که موزه شد؛ این روزهای دارالفنون دیدن دارد». رشد معلم، ش. ۲۸۷ (۱۳۹۳): ۴۴ تا ۴۵.
  • صفامنش، کامران. «تهران». در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷.
  • ظهیری، نرگس. «سیر تحول قوانین مجلس شورای ملی از دارالفنون تا تأسیس دانشگاه تهران». اسناد بهارستان، ش. ضمیمه پاییز (۱۳۹۰): ۲۲۵ تا ۲۳۴.
  • محمودآبادی، مهدیه. «اصلاحات آموزشی از دارالفنون تا مدارس رشدیه - ۱۲۶۸ تا ۱۳۱۵ ه‍. ق». تاریخ پژوهی، ش. ۵۱ (۱۳۹۱): ۲۱ تا ۴۴.
  • میلانی، عباس (۱۳۸۰). معمای هویدا. تهران: اختران. شابک: ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱۴-۵۹-۰
  • نوری مجیری، مهرداد. «آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون». رشد آموزش تاریخ، ش. ۴۹ (۱۳۹۱): ۲۹ تا ۳۵.

پیوند به بیرون