معجزه
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
معجزه، اصطلاحی است در علم کلام، بهمعنای کاری خارقالعاده، همراه با ادعای نبوت و تحدی که دیگران از انجام آن عاجزند. در قرآن، معجزات بسیاری از پیامبران نقل شده که بهگفته عالمان مسلمان، هریک از آنها متناسب با زمانه ظهور آن پیامبران بوده است. برخی از مشهورترین این معجزات عبارتاند از: زندهکردن مردگان توسط حضرت عیسی، تبدیل عصای موسی به اژدها، ید بیضاء و زندهماندن ابراهیم(ع) در آتش.
عالمان مسلمان قرآن کریم را معجزه جاویدان حضرت محمد(ص) میدانند. در برخی منابع روایی شیعه هم معجزاتی از امامان شیعه(ع) در جهت اثبات امامت آنان نقل شده است.
متکلمان شیعه بر این باورند که معجزه منافاتی با قاعده علیت ندارد، بلکه حادثهای خارق العاده است که از طریق آن، آنچه را که برای مردم شناخته شده است و به آن عادت کردهاند، نقض میگردد، اما نه بی دلیل؛ بلکه بهواسطه علتی طبیعی است یا ماوراء طبیعی یا ترکیبی از این دو.
مفهومشناسی و جایگاه
معجزه اصطلاحی است در علم کلام، بهمعنای کاری خارقالعاده، همراه با ادعای نبوت و تحدی که دیگران از انجام آن عاجزند.[۱] عبدالرزاق لاهیجی، متکلم و فیلسوف شیعه، راه معرفت به صدقِ دعوت نبی را در ظهور و ارائه معجزه، منحصر میداند.[۲] البته برخی عالمان مانند جعفر سبحانی، معجزه را یکی از راههای معرفت به صدق مدعیات پیامبران، به شمار آوردهاند.[۳]
بحث درباره معجزه، حدود و تعریف و ویژگیهای آن، ازآنجاکه با مسئله نبوت و اثبات صدق گفته نبی مرتبط است، بحثی کلامی به شمار میرود.[۴] از طرفی نیز چون با مسئله سازگاری یا ناسازگاری آن با قاعده علیت پیوند یافته، برخی فلاسفه درباره آن و رابطهاش با قاعده علیت نیز بحث کردهاند.[۵] همچنین از آن جهت که معجزه را دخالت و فعل مستقیم خداوند در عالم طبیعت به شمار آوردهاند، در کلام جدید درباره آن و نسبتش با مسئله قوانین طبیعت به بحث پرداختهاند.[۶] علاوهبر آن، در الهیات و کلام جدید، از آن جهت که در معجزه، کاری خارقالعاده در عالم طبیعت به خدا نسبت داده میشود، بهعنوان دلیلی برای اثبات وجود خدا به آن استناد کردهاند.[۷]
واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی به کار رفته[۸] که هیچیک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست و این اصطلاح را غالباً متکلمان بهکار بردهاند.[۹] در قرآن برای اشاره بهمعنای اصطلاحی معجزه، از واژگان «بَیِّنه: دلیل روشن»،[۱۰] «آیه: نشانه روشن»،[۱۱] «برهان: دلیل واضح»،[۱۲] «سلطان: دلیل قاطع»[۱۳]، «بصیرت»[۱۴] و «عَجَب: شگفتانگیز»،[۱۵] استفاده شده است.[۱۶]
باور مشترک ادیان خداباور
بهگفته مایکل پامر (متولد: ۱۹۴۵م)، دینپژوه انگلیسی و نویسندهٔ کتاب «درباره خدا»، همه ادیان خداباور، به وجود معجزه باور داشته و به وقوع آن در نقطهای از تاریخ گواهی میدهند.[۱۷] مرتضی مطهری باور به وجود و ارائه معجزه از سوی پیامبران الهی را با توجه به گزارشهای متعدد قرآنی،[۱۸] تردیدناپذیر و جزو ضروریات دین اسلام به شمار آورده است.[۱۹]
تفاوت معجزه با ارهاص و کرامت
«اِرْهاص» از اصطلاحات کلامی است که از جهت آنکه مشتمل بر کارهای خارقالعاده است، به معجزه شباهت دارد؛ ولی از جهاتی هم با آن متفاوت است.[۲۰] گفته میشود ارهاص، وقوع کارهای خارقالعاده پیش از مبعوثشدن به پیامبری است بهمنظور زمینهسازی برای اعلام نبوت؛[۲۱] اما معجزه همراه با تَحَدّی و ادعای نبوت است.[۲۲]
معجزه با کرامت نیز متفاوت است. کرامت انجام اعمال خارقالعاده، بدون ادعای نبوت است؛ درحالیکه یکی از شروط معجزه، انجام کار خارقالعاده بهمنظور اثبات مقام و منصب الهی مانند نبوت و امامت و همراه با تحدی است.[۲۳]
تفاوت معجزه با سحر و جادو
بین سحر و معجزه، تفاوتهایی بیان کردهاند که برخی از آنها به شرح زیر است:
- کار ساحر متکی به نیروی محدود انسانی است؛ درحالیکه معجزه از قدرت نامحدود و بیپایان الهی سرچشمه میگیرد.[۲۴]
- ساحر صرفاً کارهای محدودی را که از قبل روی آنها بسیار تمرین کرده میتواند انجام بدهد و لذا چنین نیست که هر کار خارقالعادهای که مردم از آنان بخواهند، بتوانند انجام دهند؛ اما چون معجزه برگرفته از قدرت الهی است، پیامبران، بدون تمرینی قبلی، هر کار خارقالعادهای که مردم از آنان میخواستند را میتوانستند به اذن و عنایت الهی انجام دهند.[۲۵]
- در معجزه، چون به امر و اذن الهی است، انگیزه فاسد نمیتواند راه داشته باشد؛ درحالیکه در سحر چنین نیست و میتواند به انگیزههای فاسد و نیرنگآمیز و در جهت فریب مردم رخ بدهد.[۲۶]
- معجزه خارق عادت یا کاری برخلاف عادت طبیعت است؛ ولی سحر خارق عادت نیست؛ بلکه از امور عادی است که اسباب آن برای بیشتر مردم پنهان است.[۲۷]
- ابنسینا در کتاب الاشارات و التنبیهات، هم معجزه و هم سحر را ناشی از قوهای در نفسهای قوی دانسته است که در عناصر عالم مادی تصرف میکنند؛ با این فرق که معجزه از نفسهای پاک ناشی میشود و در امور خیر به کار میرود و سحر و جادو از نفسهای شریر ناشی میشود و صاحب آن را به کارهای شریرانه وامیدارد.[۲۸]
معجزه چگونه بر صدق ادعای نبی دلالت میکند؟
از نظر امامیه و معتزله، دلالت معجزه بر صدق ادعای نبوت، بر پذیرش حسن و قبح عقلی متوقف است؛[۲۹] بدین بیان که برای خداوند اگرچه مقدور است که بهسبب قدرتش، معجزه را به دست شخص دروغگویی بدهد، ولی از جهت حکمتش، وقوع این کار محال است؛ چراکه کاری قبیح است و خداوند به اقتضای حکمتش، کار قبیح نمیکند. پس معجزه بر صدق ادعای نبوت دلالت میکند.[۳۰] اشاعره بر این باورند که عادت الهی بر این جاری است که آگاهی و اذعان به صدق ادعای نبی، مقارن با ظهور معجزه است و اظهار معجزه از سوی فرد دروغگو اگر چه عقلاً ممکن است، مخالف عادت است.[۳۱]
منشأ و علت معجزه چیست؟
از نظر فلاسفه و متکلمان، معجزه نقضکننده قاعده علیت یا به عبارتی، پدیدهای بدون علت نیست؛[۳۲] اما در اینکه علت معجزه چیست یا از چهکسی صادر میشود، بین آنان اختلافنظر وجود دارد:[۳۳]
- اشاعره با توجه به تلقی خاصی که از توحید فاعلی دارند، خداوند را تنهاعلت و تنهامؤثر در حوادث عالم میدانند[۳۴] و لذا از نظر آنان، معجزات فعل مستقیم خداوند در طبیعت و معلول بلاواسطه وی به شمار میروند.[۳۵]
- بعضی فلاسفه، مثل ابنسینا و ملاصدرا، ایجاد معجزات را به خود نفس یا روح نبی نسبت دادهاند.[۳۶] بهگفته ملاصدرا، نفوسِ برخی انسانها الهی است. آنان دارای چنان قدرتی هستند که گویا نفسِ مجموعهٔ عالم طبیعتاند و همانطور که بدن از آنها اطاعت میکند، سایر عناصر عالم طبیعت نیز مطیع آنهاست و هرچه تجرّد نفس بیشتر باشد و به مبادی عالیِ هستی شبیهتر باشد، قدرت آن در اثرگذاری بر جهان مادی نیز بیشتر میشود.[۳۷]
- فیلسوفانی چون سید محمدحسین طباطبایی و عبدالله جوادی آملی بر این باورند که معجزات، معلولِ علتهای مادیِ غیر متعارفیاند که در دسترس فکر و عمل بشر متعارف نیستند.[۳۸] برخی نیز گفتهاند تنها پیامبران بهسبب اتصالشان به عالم غیب، از این اسباب و علتهای مادی غیر متعارف آگاهاند و بر غیر آنان پوشیده و پنهان است.[۳۹]
- احتمال دیگری که مطرح کردهاند این است که معجزات به فعل ملائکه که در قرآن از آنها با عنوان «مُدَبِّرات» یاد شده، ایجاد میشوند.[۴۰]
آیا معجزه خارق عادت طبیعت یا ناقض قوانین آن است؟
چند دیدگاه اساسی درباره معجزه و نسبت آن با قانون علیت از سوی متکلمان و فلاسفه ارائه شده که به بیان زیر است:
دیدگاه تأویل
طرفداران این دیدگاه معجزات را پذیرفتهاند، ولی آنها را به تأویل میبرند و بر این نظرند که این معجزات در عالم طبیعت بر همان اسباب عادی و طبیعی اتفاق افتاده است و خارق عادت و سیرِ همیشگی طبیعت نبودهاند.[۴۱] از نظر آنان، در قرآن از نظام خلقت با عنوان «سنن الهی» یاد شده و در آیاتی همچون «وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا»،[۴۲] تصریح شده که سنن الهی تغییرناپذیرند.[۴۳] پس معجزه نمیتواند امری خارق عادت طبیعت باشد؛ چون تبدیل و تحول در سنن الهی است که محال است.[۴۴]
مرتضی مطهری این نظر را «دیدگاه تأویل» نامگذاری کرده و سید احمدخان هندی را از قائلان به آن معرفی کرده است.[۴۵]
دیدگاه اشاعره
از نظر اشاعره، معجزه کاری خلاف عادت طبیعت و ناقض سیر عادی آن است. از نظر آنان، مشیت خداوند بر این تعلق گرفته است که نظام عالم را براساس قوانینی که خودش وضع کرده قرار دهد و ازآنجاکه او تنهاعلت و مؤثر در امور عالم است، هرگاه اراده کند میتواند در این قوانین تصرف کند و فعلی برخلاف عادت یا سیر عادی طبیعت ایجاد کند و معجزات از همین قبیلاند.[۴۶]
دیدگاه فلاسفه
مرتضی مطهری دیدگاهی را به فلاسفه نسبت داده است که براساس آن، قوانین لایتخلفی در طبیعت وجود دارد که بر مبنای قاعده علیت و اصل سنخیتِ علّی و معلولی، هرگز نقض نمیشوند و لذا معجزه، خارق عادت طبیعت یا ناقض قوانین آن نیست.[۴۷] مطهری با پذیرش این دیدگاه[۴۸] گفته است که معجزه بهمعنای نسخ یا ابطال قانونی از قوانین طبیعت نیست؛ بلکه حکومت قانونی بر قانون دیگر است.[۴۹]
اقسام معجزه
معجزه را بنابه جهات مختلف، به اقسام متعددی تقسیم کردهاند.[۵۰] خواجه نصیرالدین طوسی در شرح الاشارات و التنبیهات، آن را به دو قسم معجزه قولی و معجزه فعلی تقسیم کرده و معجزه قولی را برای خواص اهل معرفت مناسبتر دانسته و معجزه فعلی را برای عوام.[۵۱] قرآن کریم معجزه قولی پیامبر اسلام(ص) بود.[۵۲] البته معجزههای عملی نیز برای او نقل کردهاند.[۵۳] بهگفته عبدالله جوادی آملی، پیامبر(ص) با معجزههای فعلیاش عوام مردم را اقناع میکرد و خواص اصحاب وی به همان قرآن که معجزه قولی او بود بسنده میکردند و از او معجزه فعلی طلب نمیکردند.[۵۴]
برخی نیز معجزات را به حسی و عقلی تقسیم کردهاند.[۵۵] جلالالدین سیوطی (درگذشت: ۹۱۱ق)، مفسر و فقیه اشعری، در کتاب الاتقان فی علوم القرآن، معجزاتی که از سوی پیامبران بنیاسرائیل برای قوم خودشان ارائه شده را بهسبب عدم کمال فکری آنان، از معجزات حسی دانسته و معجزاتی که پیامبر(ص) برای مسلمانان ارائه کرده را بهسبب رشد و کمال فکریشان، از نوع معجزات عقلی دانسته است.[۵۶]
شیخ حر عاملی به سه قسم معجزه اشاره کرده است.[۵۷] این سه قسم عبارتند از: ۱. خبردادن از امور غیبی، ۲. استجابت دعا، ۳. اعمال و امور خارقالعادهای که خارج از دسترس ادراک بشر است.[۵۸]
برهان معجزه
برخی، رخدادهای خاص نظیر معجزات و اجابت دعا را ادلهای برای اثبات وجود خدا به حساب آوردهاند.[۵۹] چنین ادعا شده است که این برهان در سنت فلسفی و الهیاتی غرب به مجموعه ادله برای اثبات وجود خدا اضافه شده است.[۶۰] البته محمدمهدی نراقی در کتابی با عنوان انیس الموحدین، به این برهان بهعنوان یکی از ادله اثبات وجود خدا استناد کرده است.[۶۱] بهگفته نراقی، بنابه نقل، معجزات و امور خارقالعادهای از سوی انبیا و اولیا صادر شده، این امور خارقالعاده نمیتواند از سوی انسان رخ بدهد. پس باید صانع حکیمی باشد که صدور این قبیل امور، بهسبب قدرت و حکمتِ کامل او باشد.[۶۲]
معجزات پیامبران در قرآن
بهگزارش قرآن، زندگی برخی پیامبران مقرون به معجزات و اعمال خارقالعادهای بوده است که برخی از آنها به شرح زیر است:
- سردشدن آتش بر ابراهیم برپایه آیه ۶۹ سوره انبیاء و آیه ۲۴ سوره عنکبوت و زندهکردن پرندگان تکهتکهشده، با استناد به آیه ۲۶۰ سوره بقره، از معجزات و حوادث خارقالعاده در زندگی حضرت ابراهیم بوده است.[۶۳]
- برپایه آیه «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَیٰ تِسْعَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ»، خداوند نُه معجزه روشن به حضرت موسی عنایت کرد.[۶۴] برخی از این معجزات و معجزههای دیگری که در قرآن برای حضرت موسی گزارش شده است، عبارتاند از: مارشدن عصا،[۶۵] ید بیضاء،[۶۶] طوفان، بارش ملخ و خون، قحطی و کمبود میوهها،[۶۷] شکافتهشدن دریا و عبور بنیاسرائیل،[۶۸] جوشیدن دوازده چشمه،[۶۹] زندهشدن مقتول بنی اسرائیل،[۷۰] ابرهای سایبان[۷۱] و قرارگرفتن کوه طور بالای سر بنیاسرائیل.[۷۲]
- در آیه ۴۹ سوره آلعِمران معجزههایی همچون زندهکردن مردگان، شفادادن کور و کر و ابرَص مادرزاد، خبردادن از اخبار غیبی، جانبخشیدن به مجسمهٔ پرنده معجزه و کارهای خارق العاده حضرت عیسی بوده است.[۷۳]
- قرآن را معجزه جاویدان حضرت محمد(ص) دانستهاند.[۷۴] برخی آن را تنهامعجزه پیامبر اسلام(ص) به شمار آوردهاند.[۷۵] در مقابل، بیشتر عالمان[۷۶] با استناد به آیات ۱ تا ۵ سوره قمر، شقالقمر را به پیامبر(ص) نسبت دادهاند.[۷۷] مرتضی مطهری داستان معراج پیامبر(ص) را معجزه و عملی خارقالعاده معرفی کرده است.[۷۸]
تفاوت معجزات پیامبران
برخی محققان گفتهاند تفاوت معجزات پیامبران بهعلت تفاوت زمانه و زمینه ظهور پیامبران بوده تا از این طریق، حجت بر مردم تمام شود و متخصصانِ هر دوره اذعان کنند که این کار خارقالعاده نمیتواند ناشی از قدرت بشری باشد.[۷۹]
در تاریخ یعقوبی، روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که خداوند متعال پیامبری را مبعوث نکرد، مگر با آنچه بر اهل زمان او غلبه داشت: موسی بن عمران را بر قومی برانگیخت که بیشتر آنها اهل سحر بودند؛ ازاینرو، پیامبرش را با آنچه سحرشان را نابود کند، مانند عصا و ید بیضاء و شکافتن دریا، فرستاد. داود را در زمانی که بیشتر مردمش اهل صنعت بودند مبعوث کرد؛ در نتیجه آهن را برای او نرم کرد. سلیمان را در زمانی برانگیخت که مردمش اهل ساختمانسازی و طلسمات و عجایب بودند؛ ازاینرو، باد و جن را به تسخیر او درآورد. عیسی را در زمانی فرستاد که مردمش بیشتر به طبابت میپرداختند؛ در نتیجه، او را با زندهکردن مردگان و شفای کوری و پیسی مبعوث نمود. محمد(ص) را در زمانی که مردمش اهل کلام و سَجْع (سخن با قافیه) بودند، با معجزهٔ قرآن برانگیخت.[۸۰]
معجزات امامان معصوم(ع)
در متون روایی شیعه، کارهای خارقالعادهای به امامان معصوم(ع) نسبت داده شده که برخی عالمان این روایات را متواتر میدانند.[۸۱] شیخ حر عاملی در کتاب اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، برخی از این معجزات را جمعآوری کرده و آنها را دلیل بر اثبات امامت امامان(ع) به شمار آورده است.[۸۲] سید هاشم بحرانی نیز در کتابی با عنوان مدینة معاجز الائمة الاِثنی عشر، حدود ۲۰۶۶ معجزه را در ۱۲ باب برای امامان معصوم گردآوری کرده است.[۸۳]
حر عاملی، آگاهی و اخبار آنان از غیب را نیز از معجزات و کرامات آنان به حساب آورده است.[۸۴] برخی عالمان شیعه در تعریف معجزه گفتهاند: امر خارقالعادهای است که به عنایت و اذن خاص الهی صورت میگیرد و هدف از آن اثبات منصبی الهی همچون نبوت و امامت است.[۸۵] همچنین بنابه روایتی که از امام صادق(ع) در کتاب عللالشرایع نقل شده، خدا معجزه را به انبیا و حُجج خود اعطا کرده تا بهوسیله آن، صدق منصب الهی که ادعا کردهاند، ثابت شود[۸۶] و بر همین اساس کارهای خارقالعادهای که از سوی امامان معصوم(ع) در جهت اثبات امامتشان صادر شده را معجزه میدانند.[۸۷] بهعنوان نمونه، گواهیدادن حجرالاسود به امامت حضرت سجاد(ع) را یکی از معجزات او و دلیل بر اثبات امامتش دانستهاند.[۸۸] برپایه روایتی از کتاب دلائل الامامة، محمد بن حنفیه با امام سجاد(ع) بر سر امامبودن به نزاع برخاست. امام سجاد(ع) با او سخن گفت؛ ولی او نپذیرفت. در نهایت، آندو حجرالاسود را حَکَم قرار دادند. به اذن خدا، حجرالاسود به امامت امام سجاد(ع) شهادت داد.[۸۹]
در برخی آثار کلامی شیعه، کارهایی مثل کندن دروازه خیبر، جنگیدن با دستهای از اجنه که پیامبر(ص) را اذیت کرده بودند، رد الشمس و... نمونههایی از معجزات امام علی(ع) معرفی شده و برای اثبات امامت او به آنها استناد شده است.[۹۰]
کتابشناسی
مباحث درباره معجزه، بیشتر در آثار و متون کلامی و تفسیری مطرح شده است؛ ولی برخی عالمان و محققان مسلمان، آثار مستقلی درباره این موضوع تألیف کردهاند که برخی از آنها به قرار زیر است:
- کتاب تناقضنما یا غیبنمون؛ نگرشی نو به معجزه»، تألیف محمدامین احمدی: نویسنده در این کتاب به بررسی تطبیقی مسئله معجزه در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب پرداخته و دیدگاههای برخی متفکران مسلمان و غربی را گزارش و بررسی کرده است. مسائلی مانند تعریف معجزه، امکان وقوع معجزه و وجه دلالت معجزه از مباحث این کتاب است.[۹۱]
- کتاب معجزه در قلمرو عقل و دین، نوشته محمدحسن قدردان قراملکی؛ نویسنده در این کتاب مسائلی مانند تعریف معجزه و اقسام آن، تفاوت معجزه با سحر و کرامت، ارتباط آن با قاعده علیت، بررسی شبهات منکران و پاسخ به آنها و...را مورد بحث قرار داده است.
- کتاب مرزهای اعجاز، ترجمه مباحث اعجاز قرآن از کتاب البیان فی تفسیر القرآن، تألیف سید ابوالقاسم خویی است که به قلم جعفر سبحانی به رشته تحریر درآمده است.[۹۲]
- کتاب معجزه بزرگ، اثری از محمد ابوزهره (درگذشت: ۱۳۹۵ق)، قرآنپژوه و مورخ مصری، درباره اعجاز قرآن، به زبان عربی است. این کتاب از سوی محمود ذبیحی به فارسی ترجمه شده است.[۹۳]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
- ↑ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۹۳-۹۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۳۹۱؛ خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹.
- ↑ پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۹.
- ↑ پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۷-۲۸۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۷۴؛ پامر، درباره خدا، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۰-۳۱۱.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «عجز».
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۶۷.
- ↑ سوره اعراف، آیه۷۳؛ سوره حدید، آیه۲۵؛ سوره فاطر، آیه۲۵.
- ↑ سوره غافر، آیه۷۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۷۴؛ سوره قصص، آیه۳۲.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه۱۱؛ سوره دخان، آیه۱۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۰۴.
- ↑ سوره جن، آیه۱؛ سوره کهف، آیه۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۹.
- ↑ پامر، درباره خدا، ۱۳۹۳ش، ص۳۰۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۲.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۱.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۱.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲-۲۴۳.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۴.
- ↑ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغة، ص۱۶۰.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۲۲۲-۲۲۳؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۱۴۲۸ق، ص۲۶۱.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۲۲۲-۲۲۳.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۲۲۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به مکی عاملی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة (تقریرات درس آیتالله سبحانی)، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۳؛ سبحانی، منشور جاوید، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ج۳، ص۳۴۵.
- ↑ مکی عاملی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة (تقریرات درس آیتالله سبحانی)، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳، ص۷۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۵-۳۶۶.
- ↑ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، دار البلاغة، ص۱۶۰؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۴۸۲.
- ↑ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۴۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۷۶-۷۷؛ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۴.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۶۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۷۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۹۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۷۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به مطهری، مجموعهآثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۲۱۱؛ باقلانی، اعجازالقرآن، ۱۴۲۱ق، ص۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۲۹.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۳.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۳.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰.
- ↑ هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۷۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به براتی، جوادی، «مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن»، ص۱۶.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۵۳-۵۴.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۵۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۳۰۳ و ج۲، ص۳۷۶-۳۷۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره طه، آیات ۱۹-۲۰؛ سوره قصص، آیه ۳۱، سوره نمل، آیه ۱۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره قصص، آیه ۳۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۳۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۱۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۵۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۴۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۹-۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۹؛ خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۴۳.
- ↑ مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۵-۶۶.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۴۳؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۲۷.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۴۳؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۱؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۲۷.
- ↑ مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۷.
- ↑ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۸۱-۸۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۱-۴۲.
- ↑ یعقوبی،دار صادر، ج۲، ص۳۴-۳۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۸؛ بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، ج۱، ص۲۸ و ۴۱.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲-۳.
- ↑ فارس حصون و دیگران، «مقدمه»، در کتاب مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، تألیف سید هاشم بحرانی، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۲ و ۱۶.
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، دار الزهراء، ص۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، مکتبة داوری، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بحرانی، مدینة المعاجز، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۱ و ۴۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بحرانی، مدینة المعاجز، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۸۰-۲۸۱.
- ↑ طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۰۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۳۷۰.
- ↑ «تناقضنما یا غیبنمون: نگرشی نو به معجزه»، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
- ↑ سبحانی، اعجاز قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۵-۱۶.
- ↑ ذبیحی، «مقدمه»، در کتاب «معجزه بزرگ»، تألیف محمد ابوزهره، ۱۳۷۹ش، ص۱۴-۱۵.
منابع
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
- ابنسینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغة، بیتا.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، معجزات النبی، کربلا، المکتبة التوفیقیة، بیتا.
- باقلانی، محمد بن طیب، اعجازالقرآن، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۱ق.
- بحرانی، سیدهاشم، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
- براتی، فرجالله و محسن جوادی، «مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن»، فلسفه دین، سال چهارم، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۳۹۴ش.
- پامر، مایکل، درباره خدا، ترجمه نعیمه پورمحمدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۳ش.
- پیترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، انتشارات طرح نو، ۱۳۹۳ش.
- تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۹ق.
- «تناقضنما یا غیبنمون: نگرشی نو به معجزه»، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ش.
- جمعی از محققان، دانشنامه کلام اسلامی، قم، انشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۷ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۴ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، قم، انتشارات محلاتی، ۱۴۲۵ق.
- خرازی، سیدمحسن، بدایة المعارف الالهیة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
- خواجه نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر دار البلاغة، ۱۳۷۵ش.
- خویی، البیان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات انوار الهدی، [بیتا].
- ذبیحی، محمود، «مقدمه»، در کتاب «معجزه بزرگ»، تألیف محمد ابوزهره، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۹ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
- سبحانی، جعفر، اعجاز قرآن، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۵ش.
- سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بیتا.
- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، بیتا.
- سبحانی، جفر، محاضرات فی الالهیات، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۸ق.
- سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۳۹۴ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، مکتبة داوری، بیتا.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- علامه حلی، یوسف بن مطهر، کشف المراد، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
- غزالی، ابوحامد، الاقتصاد فی الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العامیة، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
- قطب الدین راوندی، سعید بن هبةالله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۴۰۹ق.
- لاهیجی، حسن بن عبدالرزاق، سرمایه ایمان، تهران، نشر زهرا، ۱۳۷۲ش.
- لاهیجی، حسن بن عبدالرزاق، گوهر مراد، انتشارات سایه، ۱۳۸۳ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
- مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸ش.
- مکی عاملی، حسن، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة (تقریرات درس آیتالله جعفر سبحانی)، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۳ق.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، المبدأ و المعاد، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، ۱۳۵۴ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- مفید، الارشاد فی معرفه الحجج علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، النکت الاعتقادیه، قم، الموتمر العالمی، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- نراقی، ملامحمدمهدی، انیس الموحدین، تهران، الزهرا، ۱۳۶۹ش.
- هیک، جان، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، ۱۳۹۰ش.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.