این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۳ توسط کاربر:H.ahmadi برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مُعْجزه انجام کار خارقالعاده (برخلاف طبیعت و عادت) برای اثبات نبوّت که مطابق با ادعای پیامبری و با تحدی (مبارزه طلبیدن) و عدم مقابله (معارضه) با آن همراه است. این امور را شرایط تحقق معجزه معرفی کردهاند. برخی معجزه را تصدیق عملی از سوی خدا دانستهاند که مردم با دیدن آن، به ارتباط غیبی شخص با خدا پی میبرند.
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
تفاوت معجزه با ارهاص در این است که کار خارقالعاده قبل از مبعوث شدن را ارهاص میگویند. تفاوت معجزه با کرامت در این است که کرامت همراه با ادعای نبوت نیست. تفاوت معجزه با سحر و امثال آن (جادو و شعبدهبازی) در سه خصوصیت است. منشأ معجزه الهی است اما سحر با تمرین به دست میآید و هدفی دنیایی را دنبال میکند و قابل شکست خوردن میباشد.
معجزه به دو نوع حسی و عقلی تقسیم میشود. به عقیده متکلمان شیعه معجزه منافاتی با اصل علیت ندارد. معجزه، کاری برخلاف عادت است که علت آن، یا علت طبیعی ناشناخته است یا علت فراطبیعی یا ترکیبی از هر دو.
در قرآن، معجزات بسیاری از پیامبران نقل شده که هر یک از آنها متناسب با زمانه ظهور آن پیامبر بوده و برخی از آنها حسی و برخی عقلی میباشند. مشهورترین معجزات پیامبران عبارتاند از: ناقه صالح، زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی، تبدیل عصای موسی به اژدها، ید بیضاء، زنده ماندن ابراهیم(ع) در آتش و قرآن کریم.
مفهومشناسی و جایگاه
معجزه، اصطلاحی در علم کلام، بهمعنای کاری خارق العاده، همراه با ادعای نبوت و تحدی است که دیگران از انجام آن عاجزند.[۱] عبدالرزاق لاهیجی، متکلم و فیلسوف شیعه، راه معرفت به صدق دعوت نبی را در ظهور و ارائه معجزه، منحصر میداند.[۲] البته برخی عالمان مانند جعفر سبحانی، معجزه را یکی از راههای معرفت به صدق مدعیات پیامبران، به شمار آوردهاند.[۳]
بحث درباره معجزه، حدود و تعریف و ویژگیهای آن، از آنجا که با مسئله نبوت و اثبات صدق گفته نبی مرتبط است، بحثی کلامی به شمار میرود.[۴] از طرفی نیز چون با مسئله سازگاری یا ناسازگاری آن با قاعده علیت پیوند یافته، برخی فلاسفه درباره آن و رابطهاش با قاعده علیت نیز بحث کردهاند.[۵] همچنین از آن جهت که معجزه را دخالت و فعل مستقیم خداوند در عالم طبیعت به شمار آوردهاند، در کلام جدید درباره آن و نسبتش با مسئله قوانین طبیعت به بحث پرداختهاند.[۶] علاوه بر آن در الهیات و کلام جدید معجزه را از آن جهت که کارهای خارق العاده در عالم طبیعت به خدا نسبت داده میشود، لذا به عنوان دلیلی برای اثبات وجود خدا به آن استناد کردهاند.[۷]
واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی به کار رفته[۸] که هیچیک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست و این اصطلاح را غالباً متکلمان بهکار بردهاند.[۹] در قرآن برای اشاره به معنای اصطلاحی معجزه، از واژگان «بَیِّنه: دلیل روشن»،[۱۰] «آیه: نشانه روشن»،[۱۱] «برهان: دلیل واضح»،[۱۲] «سلطان: دلیل قاطع»[۱۳]، «بصیرت»[۱۴] و «عَجَب: شگفتانگیز»،[۱۵] استفاده شده است.[۱۶]
باور مشترک ادیان خداباور
بهگفته مایکل پامر (متولد: ۱۹۴۵م)، دینپژوه انگلیسی و نویسنده کتاب «درباره خدا»، همه ادیان خداباور، به وجود معجزات باور داشته و به وقوع آنها در نقطهای از تاریخ گواهی میدهند.[۱۷] مرتضی مطهری باور به وجود و ارائه معجزه از سوی پیامبران الهی را با توجه به گزارشهای متعدد قرآنی،[۱۸] تردیدناپذیر و جزو ضروریات دین اسلام به شمار آورده است.[۱۹]
تفاوت معجزه با ارهاص و کرامت
اِرْهاص از اصطلاحات کلامی است که از جهت آن که مشتمل بر کارهای خارق العاده است، به معجزه شباهت دارد، ولی از جهات دیگر با آن متفاوت است.[۲۰] گفته میشود ارهاص، وقوع کارهای خارقالعاده پیش از مبعوث شدن به پیامبری به منظور زمینهسازی برای اعلام نبوت است.[۲۱] اما معجزه همراه با تحدی و ادعای نبوت است.[۲۲]
معجزه با کرامت نیز متفاوت است. کرامت انجام اعمال خارق العاده، ولی بدون ادعای نبوت است؛ در حالی که یکی از شروط معجزه، انجام کار خارقالعاده به منظور اثبات مقام و منصب الهی مانند نبوت و امامت و همراه با تحدی است.[۲۳]
تفاوت معجزه با سحر و جادو
بین سحر و معجزه تفاوتهایی بیان کردهاند که برخی از آنها به شرح زیر است:
- کار ساحر متکی به نیروی محدود انسانی است، در حالی که معجزه از قدرت نامحدود و بیپایان الهی سرچشمه میگیرد.[۲۴]
- ساحر صرفاً کارهای محدودی را که از قبل روی آنها بسیار تمرین کرده را میتواند انجام بدهد و لذا چنین نیست که هر کار خارق العادهای که مردم از آنان بخواهند، بتوانند انجام دهند؛ اما چون که معجزه برگرفته از قدرت الهی است، پیامبران بدون تمرینی قبلی، هر کار خارق العادهای که مردم از آنان میخواستند را میتوانستند به اذن و عنایت الهی انجام دهند.[۲۵]
- در معجزه، چون که به امر و اذن الهی است، انگیزه فاسد نمیتواند راه داشته باشد؛ در حالی که در سحر چنین نیست و میتواند به انگیزههای فاسد و نیرنگآمیز و در جهت فریب مردم رخ بدهد.[۲۶]
- معجزه خارق عادت و یا کاری بر خلاف عادت طبیعت است، ولی سحر خارق عادت نیست، بلکه از امور عادی است که اسباب آن برای بیشتر مردم پنهان است.[۲۷]
- ابنسینا در کتاب الاشارات و التنبیهات، هم معجزه و هم سحر را ناشی از قوهای در نفسهای قوی دانسته است که در عناصر عالم مادی تصرف میکنند؛ با این فرق که معجزه از نفسهای پاک ناشی میشود و در امور خیر بهکار میرود و سحر و جادو از نفسهای شریر ناشی میشود و صاحب آن را به کارهای شریرانه وا میدارد.[۲۸]
معجزه چگونه بر صدق ادعای نبی دلالت میکند؟
بحار الانوار، ج۱۷-ص۲۲۲.
منشأ و علت معجزه چیست؟
از نظر فلاسفه و متکلمان، معجزه ناقض قاعده علیت و یا به عبارتی، پدیدهای بدون علت نیست؛[۲۹] اما در این که علت معجزه چیست و یا از چه کسی صادر میشود، بین آنان اختلاف نظر وجود دارد:[۳۰]
- اشاعره با توجه به تلقی خاصی که از توحید فاعلی دارند، خداوند را تنها علت و تنها مؤثر در حوادث عالم میدانند[۳۱] و لذا از نظر آنان معجزات، فعل مستقیم خداوند در طبیعت و معلول بلاواسطه وی به شمار میروند.[۳۲]
- بعضی فلاسفه مثل ابنسینا و ملاصدرا، ایجاد معجزات را به خود نفس یا روح نبی نسبت دادهاند.[۳۳] بهگفته ملاصدرا نفوس برخی انسانها الهی بوده و دارای چنان قدرتی هستند که گویا نفس مجموعه عالم طبیعتاند و همانطور که بدن از آنها اطاعت میکند، سایر عناصر عالم طبیعت نیز مطیع آنها است و هرچه تجرد نفس بیشتر باشد و به مبادی عالی هستی شبیهتر باشد، قدرت آن در اثرگذاری بر جهان مادی نیز بیشتر میشود.[۳۴]
- عالمانی همچون سید محمدحسین طباطبایی و عبدالله جوادی آملی بر این باورند که معجزات، معلولِ علتهای مادیِ غیر متعارفیاند که در دسترس فکر و عمل بشر متعارف نیستند.[۳۵] برخی نیز گفتهاند تنها پیامبران به سبب اتصالشان به عالم غیب از این اسباب و علتهای مادی غیر متعارف آگاهند و بر غیر آنان پوشیده و پنهان است.[۳۶]
- احتمال دیگری که مطرح کردهاند این است که معجزات به فعل ملائکه که در قرآن از آنها با عنوان «مدبرات» یاد شده، ایجاد میشوند.[۳۷]
آیا معجزه خارق عادت طبیعت یا ناقض قوانین آن است؟
چند دیدگاه اساسی درباره معجزه و نسبت آن با قانون علیت از سوی متکلمان و فلاسفه ارائه شده که به بیان زیر است:
دیدگاه تأویل
طرفداران این دیدگاه معجزات را پذیرفتهاند، ولی آنها را به تأویل برده و بر این نظرند که این معجزات در عالم طبیعت بر همان اسباب عادی و طبیعی اتفاق افتاده است و خارق عادت و سیر همیشگی طبیعت نبودهاند.[۳۸] از نظر آنان در قرآن از نظام خلقت با عنوان «سنن الهی» یاد کرده و در آیاتی همچون «وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا»،[۳۹] تصریح کرده است که این سنن الهی تغییرناپذیرند.[۴۰] پس معجزه به عنوان امری که خارق عادت طبیعت است، تبدیل و تحول در سنن الهی است که محال است.[۴۱]
مرتضی مطهری این نظر را «دیدگاه تأویل» نامگذاری کرده و سید احمدخان هندی را از قائلان به آن معرفی کرده است.[۴۲]
دیدگاه اشاعره
از نظر اشاعره، معجزه کاری خلاف عادت طبیعت و ناقض سیر عادی طبیعت است. از نظر آنان مشیت خداوند بر این تعلق گرفته است که نظام عالم را براساس قوانینی که خودش وضع کرده، قرار دهد و از آنجا که او تنها علت و مؤثر در امور عالم است، هرگاه اراده کند میتواند در این قوانین تصرف کرده و فعلی برخلاف عادت یا سیر عادی طبیعت، ایجاد کند و معجزات از همین قبیلاند.[۴۳]
دیدگاه فلاسفه
مرتضی مطهری دیدگاهی را به فلاسفه نسبت داده است که براساس آن، قوانین لایتخلفی در طبیعت وجود دارد که بر مبنای قاعده علیت و اصل سنخیت علّی و معلولی، هرگز نقض نمیشوند و لذا معجزه، خارق عادت طبیعت و یا ناقض قوانین آن نیست.[۴۴] مطهری با پذیرش این دیدگاه[۴۵] گفته است که معجزه بهمعنای نسخ یا ابطال قانونی از قوانین طبیعت نیست، بلکه حکومت قانونی بر قانون دیگر است.[۴۶]
اقسام معجزه
معجزه را بنا به جهات مختلف، به اقسام متعددی تقسیم کردهاند.[۴۷] خواجه نصیر الدین طوسی در شرح الاشارات و التنبیهات، آن را به دو قسم معجزه قولی و معجزه فعلی تقسیم کرده و معجزه قولی را برای خواص اهل معرفت مناسبتر دانسته و معجزه فعلی را برای عوام مفیدتر میداند.[۴۸] قرآن کریم معجزه قولی پیامبر اسلام(ص) بود.[۴۹] البته معجزههای عملی نیز برای او نقل کردهاند.[۵۰] بهگفته عبدالله جوادی آملی، پیامبر(ص) با معجزههای فعلیاش عوام مردم را اقناع میکرد و خواص اصحاب وی به همان قرآن که معجزه قولی او بود بسنده میکردند و از او معجزه فعلی طلب نمیکردند.[۵۱]
برخی نیز معجزات را به حسی و عقلی تقسیم کردهاند.[۵۲] جلالالدین سیوطی (درگذشت: ۹۱۱ق)، مفسر و فقیه اشعری، در کتاب الاتقان فی علوم القرآن، معجزاتی که از سوی پیامبران بنی اسرائیل برای قوم خودشان ارائه شده را به سبب عدم کمال فکری آنان، از معجزات حسی دانسته و معجزاتی که پیامبر(ص) برای مسلمانان ارائه کرده را به سبب رشد و کمال فکریشان، از نوع معجزات عقلی دانسته است.[۵۳]
شیخ حر عاملی به سه قسم معجزه اشاره کرده است.[۵۴] این سه قسم عبارتند از : ۱-اخبار از امور غیبی؛ ۲-استجابت دعا؛ ۳-اعمال و امور خارق العادهای که خارج از دسترس ادراک بشر است.[۵۵]
برهان معجزه
برخی رخدادهای خاص نظیر معجزات و اجابت دعا را از جمله ادلهای برای اثبات وجود خدا آوردهاند.[۵۶] چنین ادعا شده است که این برهان در سنت فلسفی و الهیاتی غرب به مجموعه ادله برای اثبات وجود خدا اضافه شده است.[۵۷] البته محمدمهدی نراقی در کتابی با عنوان انیس الموحدین، به این برهان به عنوان یکی از ادله برای اثبات وجود خدا استناد کرده است.[۵۸] بهگفته نراقی بنا به نقل، معجزات و امور خارق العادهای از سوی انبیاء و اولیاء صادر شده است، این امور خارق العاده نمیتواند از سوی انسان رخ بدهد، پس باید صانع حکیمی باشد که صدور این قبیل امور به سبب قدرت و حکمت کامل او باشد.[۵۹]
معجزات پیامبران در قرآن
زندگی برخی پیامبران، بهگزارش قرآن، مقرون به معجزات و اعمال خارق العادهای بوده است که برخی از آنها به شرح زیر است:
- سرد شدن آتش بر ابراهیم را برپایه آیه ۶۹ سوره انبیاء و آیه ۲۴ سوره عنکبوت و زنده کردن پرندگان تکهتکهشده را با استناد به آیه ۲۶۰ سوره بقره، از معجزات و حوادث خارق العاده در زندگی حضرت ابراهیم به شمار آوردهاند.[۶۰]
- برپایه آیه «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَىٰ تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ»، خداوند نُه معجزه روشن به حضرت موسی عنایت کرد.[۶۱] برخی از این معجزات و معجزههای دیگری که در قرآن برای حضرت موسی گزارش شده است، عبارتند از: مار شدن عصا،[۶۲] ید بیضاء،[۶۳] طوفان، بارش ملخ و خون، قحطی و کمبود میوهها،[۶۴] شکافتهشدن دریا و عبور بنیاسرائیل،[۶۵] جوشیدن دوازده چشمه،[۶۶] زنده شدن مقتول بنی اسرائیل،[۶۷] ابرهای سایبان[۶۸] و قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنیاسرائیل.[۶۹]
- در آیه ۴۹ سوره آل عمران معجزههایی همچون زنده کردن مردگان، شفا دادن کور، کر و ابرَص مادرزاد، خبر دادن از اخبار غیبی، جان بخشیدن به مجسمه پرنده را به عنوان معجزه و کارهای خارق العاده به حضرت عیسی نسبت داده است.[۷۰]
- قرآن را معجزه جاویدان حضرت محمد(ص) دانستهاند.[۷۱] برخی آن را تنها معجزه پیامبر اسلام(ص) به شمار آوردهاند.[۷۲] در مقابل، بیشتر عالمان[۷۳] با استناد به آیات ۱ تا ۵ سوره قمر، شق القمر را به پیامبر(ص) نسبت دادهاند.[۷۴] مرتضی مطهری داستان معراج پیامبر(ص) را معجزه و عملی خارق العاده معرفی کرده است.[۷۵] در منابع روایی شیعه و اهل سنت معجزاتی برای پیامبر(ص) نقل شده است.
تفاوت معجزات پیامبران
برخی محققان گفتهاند تفاوت معجزات پیامبران را به سبب تفاوت زمانه و زمینه ظهور پیامبران دانستهاند تا از این طریق، حجت بر مردم تمام شود و متخصصان هر دوره، اذعان کنند که این کار خارقالعاده نمیتواند ناشی از قدرت بشری باشد.[۷۶]
در تاریخ یعقوبی روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که خداوند متعال پیامبری را مبعوث نکرد، مگر با آنچه بر اهل زمان او غلبه داشت: موسی بن عمران را بر قومی بر انگیخت که بیشتر آنها اهل سحر بودند؛ ازاینرو، پیامبرش را با آنچه سحرشان را نابود کند، مانند عصا و ید بیضاء، شکافتن دریا، فرستاد. داود را در زمانی که بیشتر مردمش اهل صنعت بودند مبعوث کرد؛ در نتیجه آهن را برای او نرم کرد. سلیمان را در زمانی برانگیخت که مردمش اهل ساختمانسازی و طلسمات و عجائب بودند؛ ازاینرو، باد و جن را به تسخیر او درآورد. عیسی را در زمانی فرستاد که مردمش بیشتر به طبابت میپرداختند؛ در نتیجه، او را با زنده کردن مردگان و شفای کوری و پیسی مبعوث نمود. محمد(ص) را در زمانی که مردمش اهل کلام و سَجْع (سخن با قافیه) بودند، با معجزه قرآن برانگیخت.[۷۷]
معجزات امامان معصوم(ع)
برخی عالمان شیعه در تعریف معجزه گفتهاند: امر خارقالعادهای است که به عنایت و اذن خاص الهی صورت میگیرد و هدف از آن اثبات منصب و مقامی الهی همچون نبوت و امامت است.[۷۸] براساس این تعریف از معجزه، کارهای خارق العادهای که از سوی امامان معصوم(ع) در جهت اثبات امامتشان صادر شده نیز معجزه محسوب میگردد.[۷۹] بنا به روایتی از امام صادق(ع) بهنقل از کتاب علل الشرایع، خداوند معجزه را به انبیاء و حجج خود اعطا کرد تا بهوسیله آن، صدق ادعای منصب الهی که ادعا کردهاند، ثابت شود.[۸۰]
همچنین در متون روایی شیعه کارهای خارق العادهای به امامان معصوم(ع) در موقعیتهای مختلف نسبت داده شده است. برخی عالمان این روایات را متواتر دانستهاند.[۸۱] حر عاملی در کتابی با عنوان اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات و سید هاشم بحرانی در کتابی با عنوان مدینة معاجز الائمة الإثنی عشر به جمعآوری این روایات پرداختهاند و آنها را دلیل بر اثبات امامت ائمه معصومین(ع) به شمار آوردهاند.[۸۲]
حر عاملی علاوه بر کارهای خارق العاده از سوی امامان معصوم(ع)، آگاهی و اخبار آنان از غیب و همچنین شفا یافتن بیماران با زیارت حرم یا قبور آنان را از معجزات آنان به حساب آورده است.[۸۳]
کتابشناسی
- سیدابوالقاسم خویی، مرزهای اعجاز، ترجمه و نگارش جعفرسبحانی، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۴۹ش.
- سید محمدحسین طباطبائی، الإعجاز و التحدی فی القرآن الکریم، تحقیق قاسم هاشمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
- احمدی، محمد امین، تناقض نما یا غیب نمون: نگرشی نو به معجزه، قم، انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
- ↑ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۹۳-۹۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۳، ص۳۹۱؛ خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹.
- ↑ پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۹.
- ↑ پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۷-۲۸۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۷۴؛ پامر، درباره خدا، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۰-۳۱۱.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «عجز».
- ↑ سبحانی، دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۶۷.
- ↑ سوره اعراف، آیه۷۳؛ سوره حدید، آیه۲۵؛ سوره فاطر، آیه۲۵.
- ↑ سوره غافر، آیه۷۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۷۴؛ سوره قصص، آیه۳۲.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه۱۱؛ سوره دخان، آیه۱۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۰۴.
- ↑ سوره جن، آیه۱؛ سوره کهف، آیه۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۹.
- ↑ پامر، درباره خدا، ۱۳۹۳ش، ص۳۰۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۲.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۱.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۱.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲-۲۴۳.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۴.
- ↑ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغة، ص۱۶۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۳؛ سبحانی، منشور جاوید، ج۳، ص۳۴۵.
- ↑ سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳، ص۷۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۵-۳۶۶.
- ↑ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، دار البلاغة، ص۱۶۰؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۴۸۲.
- ↑ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۴۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۷۶-۷۷؛ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۴.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۶۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۷۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۹۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۷۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به مطهری، مجموعهآثار، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۱۱؛ باقلانی، اعجازالقرآن، ۱۴۲۱ق، ص۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۲۹.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۳.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۳.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰.
- ↑ هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۷۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به براتی، جوادی، «مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن»، ص۱۶.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ص۵۳-۵۴.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ص۵۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۳۰۳ و ج۲، ص۳۷۶-۳۷۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۴ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره طه، آیات ۱۹-۲۰؛ سوره قصص، آیه ۳۱، سوره نمل، آیه ۱۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره قصص، آیه ۳۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۳۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۱۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۵۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۴۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۹-۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ص۹؛ خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۴۳.
- ↑ مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۵-۶۶.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۴۳؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۷.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۴۳؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۱؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۷.
- ↑ مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۷.
- ↑ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۸۱-۸۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۱-۴۲.
- ↑ یعقوبی،دار صادر، ج۲، ص۳۴-۳۵.
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، دار الزهراء، ص۳۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بحرانی، مدینة المعاجز، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ج۱، ص۴۱ و ۴۳.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، مکتبة داوری، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۸؛ بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، ج۱، ص۲۸ و ۴۱.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲-۳؛ بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، ج۱، ص۴۲-۴۳.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۲ و ۱۶.
یادداشت
منابع
- ابن شهر آشوب، مناقب، تحقیق: بقاعی، بیروت، بیتا.
- ابن عطیه، ابهی المراد، بیروت، موسسه اعلمی، ۱۴۲۳ق.
- تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۰۹ق.
- تهانوی، محمدعلی، موسوعه کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
- جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، تهران، ناصرخسرو، ۱۴۱۲ق.
- جمعی از نویسندگان، اندیشه اسلامی (۲)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ پنجم، ۱۴۰۱ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، انتشارات اسراء، [بیتا].
- جوادی آملی، عبدالله، وحی و رهبری، انتشارات الزهرا، ۱۳۶۸ش.
- جواهری، سید محمدحسن، اعجاز و تحدی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۷ش.
- حمصی رازی، سدید الدین، المنقذ من التقلید، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- خسروپناه، عبدالحسین، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، قبسات، شماره۱۱، پائیز۱۳۸۵.
- خویی، البیان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات انوار الهدی، [بیتا].
- رازی، فخرالدین، النبوات و ما یتعلق بها، مكتبة الكليات الأزهرية، [بیتا].
- ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، قم، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، محاضرات فی الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۸ق.
- ربانی گلپایگانی، علی، «بررسی و تحلیل برهان معجزه بر امامت امام عصر(عج)»، مجله انتظار موعود، شماره ۳۴، بهار ۱۳۹۰.
- رضایی اصفهانی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قران، رشت، کتاب مبین، ۱۳۸۱ش.
- ژیلسون، اتین، روح فلسفه در قرون وسطی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶ش.
- سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
- سعیدی روشن، محمدباقر، معجزه شناسی، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سید مرتضی، الموضح عن جهة إعجاز القرآن، انتشارات آستان قدس، ۱۳۸۳ش.
- صدرالمتالهین، محمد، شواهد الربوبیه، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۰ش.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- طوسی، تجرید الاعتقاد، تهران، مكتب الاعلام الاسلامي، تحقیق: محمد جواد حسینی جلالی، چاپ اول ۱۴۰۷ق.
- قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، قاهره، الدار المصریه، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تحقیق: سید طیب موسوی جزائری، چاپ دارالکتاب، قم، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش.
- لاهیجی، حسن بن عبدالرزاق، سرمایه ایمان، تهران، نشر زهرا، ۱۳۷۲ش.
- لاهیجی، حسن بن عبدالرزاق، گوهر مراد، انتشارات سایه، ۱۳۸۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- مراغی، احمد مصطفی، تفسیر المراغی، بیروت، دارالفکر، [بیتا].
- مسعودی، ابوالحسن، اثبات الوصیه للامام علیبن ابیطالب، قم، انصاریان، ۱۴۲۳ق.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقائد، تهران، شرکت چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۷۷ش.
- مفید، الارشاد فی معرفه الحجج علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، النکت الاعتقادیه، قم، الموتمر العالمی، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- مكارم شيرازى، ناصر، پيام قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش.
- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، [بیتا].
پیوند به بیرون