پرش به محتوا

کظم غیظ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:
[[ur:کظم غیظ]]
[[ur:کظم غیظ]]
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| شناسه = کامل
  | پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
خط ۷۳: خط ۷۲:
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| شناسه = کامل
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->

نسخهٔ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۸

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشیبلاکشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

کَظْمِ غَیْظْ از فضایل اخلاقی به معنای فرو بردن خشم است. در آیه ۱۳۴ سوره آل عمران، کظم غیظ از ویژگی‌های نیکوکاران شمرده شده و در روایات، رهایی از عذاب الهی و جلب رضایت خدا، از آثار آن ذکر شده است. عالمان اخلاق در ذیل صفت خشم، درباره کظم غیظ بحث کرده و راهکارهایی ارائه داده‌اند.

امام هفتم شیعیان به دلیل فرونشاندن خشم خود، به کاظم ملقب است.

مفهوم‌شناسی

غَیْظْ شدیدترین غضب است و به حرارتی گفته می‌شود که بر اثر جوشش خون قلب انسان پدید می‌آید[۱] و کظم به معنای نگه‌داشتن نَفَس است. کظم غیظ، واژه‌ای اخلاقی به معنای کنترل خشم و خودداری از اظهار آن است[۲] و به کسی که بسیار خشم خود را کنترل کند، کاظم گفته می‌شود. این اصطلاح به فضیلت‌های اخلاقی دیگری همچون حلم و عفو بسیار نزدیک است و در برخی روایات حلم به کظم غیظ و تسلط بر نفس معنا شده است. [نیازمند منبع]
در آیه ۱۳۴ سوره آل عمران کظم غیظ از ویژگی‌های نیکوکاران شمرده شده است. «آنان که خشم خود را فرو می‌برند و از خطاهای مردم در می‌گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
فرو بردن خشم (کظم غیظ) در روایات، به عنوان یکی از فضیلت‌های اخلاقی، مورد تأکید ائمه(ع) قرار گرفته است. کلینی در کافی در کتاب ایمان و کفر ۱۳ روایت را در ذیل باب کظم غیظ آورده است.[۳] در دعای مکارم الاخلاقِ صحیفه سجادیه به کظم غیظ اشاره شده است[۴] و در روایات عزت و بزرگی، رهایی از عذاب الهی و جلب رضایت او از آثار فرو بردن خشم یاد شده است.[۵] از پیامبر(ص) روایت شده است: «هر کس خشم خود را کنترل کند خدا عذابش را از او باز می‌دارد.»[۶]

راه‌کارهای کنترل خشم

در منابع اخلاقی از کظم غیظ در بخش رذایل اخلاقی و ذیل صفت خشم بحث شده است.[۷] عالمان اخلاق راهکارهایی برای کنترل خشم ارائه کرده‌اند.[۸]

فیض کاشانی در المحجه البیضا اندیشیدن در روایاتی که در فضیلت کظم غیظ، حلم و عفو وارده شده، توجه به پاداش‌هایی که در این روایات برای فروبردن خشم ذکر شده، به یاد آوردن قدرت و خشم الهی، توجه به زشتی صورت در حالت خشم و سرزنش حس انتقام‌جویی را به عنوان راهکارهای علمی کنترل خشم بیان کرده است.[۹]

همچنین فیض کاشانی از استعاذه و تغییر حالت، به عنوان راهکارهای عملی کظم غیظ یاد کرده است. او بیان می‌کند که اگر استعاذه کارساز نشد در صورتی که انسان خشمگین، ایستاده است بنشیند و در صورتی که نشسته است تکیه دهد یا بخوابد. همچنین در برخی روایات، خشم به آتش تشبیه شده و گفته شده آتش را جز آب خاموش نمی‌کند پس کسی که خشمگین است، وضو بگیرد.[۱۰]

در برخی روایات نیز از رسول خدا نقل شده است هر کس که خشمگین شد صورتش را بر زمین بچسباند. ورام بن ابی فراس گفته است منظور پیامبر امر بر سجده است تا نفس، احساس خواری کند و خشم او برطرف شود.[۱۱]

امام کاظم و کظم غیظ

دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم، این بود که خشم خود را کنترل می‌کرد.[۱۲] گزارش‌های مختلفی در منابع آمده که امام کاظم خشم خود را در برابر دشمنان و کسانی که به او بدی می‌کردند، فرو می‌برد.[۱۳] از جمله بیان شده که مردی از نوادگان عمر بن خطاب در حضور امام کاظم، به امام علی(ع) توهین کرد. همراهان امام خواستند به او حمله کنند، اما امام مانع شد و سپس به مزرعهٔ آن مرد رفت. مرد با دیدن امام کاظم شروع به داد و بیداد کرد که محصولش را لگدمال نکند. امام به او نزدیک شد و با خوشرویی پرسید چقدر خرج کاشت مزرعه کرده‌ای؟ مرد گفت: ۱۰۰ دینار! سپس پرسید: چه اندازه از آن برداشت خواهی کرد؟ مرد پاسخ داد غیب نمی‌دانم. امام کاظم پرسید: امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد: ۲۰۰ دینار! امام ۳۰۰ دینار به او داد و گفت: این ۳۰۰ دینار برای توست و محصولت هم برایت باقی است. سپس به سوی مسجد رفت. آن مرد زودتر خود را به مسجد رساند و با دیدن امام کاظم برخاست و این آیه را بلند خواند: اللَّه أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِ‌سَالَتَهُ؛ خدا بهتر می‌داند رسالتش را کجا قرار دهد[انعام–۱۲۴][۱۴]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • صحیفه سجادیه.
  • ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن جوزی، سبط، تذکرة الخواص، قم، منشورات شریف الرضی، ۱۴۱۸ق‏.
  • بغدادی، خطیب، تاریخ بغداد، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة،۱۴۱۷ق.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، تصحیح: صفوان عدنان، دمشق، دار القلم-الدار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
  • قرشی، باقرشریف، حیاة الإمام موسی بن جعفر علیهما السلام، تحقیق: مهدی باقر القرشی، بی‌جا، مهر دلدار، ۱۴۲۹ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم، موسسة النشر الاسلامی، بی‌تا.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، كنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • ورام، ابن ابی فراس، مجموعه ورام، مکتبه فقهیه، قم، ۱۴۱۰ق.


  1. راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۹.
  2. راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ص۷۱۲.
  3. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۱.
  4. صحیفه سجادیه، دعای بیستم.
  5. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۱.
  6. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۵، ص۳۰۶-۳۰۷.
  7. ورام، مجموعه وارم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴.
  8. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۵، ص۳۰۶-۳۰۷.
  9. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۵، ص۳۰۶-۳۰۷.
  10. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۵، ص۳۰۶-۳۰۷.
  11. ورام، مجموعه ورام، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲۴.
  12. ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴؛ ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲.
  13. مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۳؛ قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۶۲-۱۶۰.
  14. بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۰.