مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد
اطلاعات مناظره | |
---|---|
طرف اول | حضرت زینب(ع) |
طرف دوم | عبیدالله بن زیاد |
موضوع | قیام امام حسین(ع) |
مکان | کوفه و در کاخ ابن زیاد |
زمان | محرم سال ۶۱ق و پس از واقعه کربلا |
منابع شیعه | ارشاد شیخ مفید |
مناظرههای مشهور | |
مناظره امام باقر با اسقف مسیحیان • مناظره امام باقر با حسن بصری • مناظره امام رضا با ابوقرة • مناظره امام رضا با جاثلیق • مناظره امام رضا با رأس الجالوت • مناظره امام رضا با سلیمان مروزی • مناظره امام رضا با عمران صابی • مناظره امام رضا درباره توحید |
مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد، گفتوگویی که پس از واقعه عاشورا بین حضرت زینب و عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه صورت گرفت. عبارت معروف «ما رَأَیتُ إِلَّا جَمیلا» در این گفتوگو از سوی حضرت زینب در پاسخ ابنزیاد گفته شده است.
زمان و مکان
مناظره حضرت زینب با عبدالله بن زیاد، در محرم سال ۶۱ق، پس از واقعه کربلا و در کاخ ابن زیاد در کوفه انجام شد؛ پس از آنکه اسرا و سرهای شهدای کربلا را در شهر کوفه گرداندند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و اجازه ورود عوام به مجلس داد. سر امام حسین(ع) را در برابرش قرار دادند و زنان و کودکان امام حسین(ع) را به مجلس آوردند. حضرت زینب در حالیکه کمارزشترین لباسهای خود را به تن داشت و زنان و کنیزان اطراف او را گرفته بودند، به صورت ناشناس وارد مجلس شد و در گوشهای نشست.[۱][یادداشت ۱]
به گفته محققان، عبیدالله بن زیاد این مجلس را برای مقابله با خطبه حضرت زینب در کوفه تشکیل داد تا اسیران کربلا را وحشتزده کند و با جدل و مغالطه خود را پیروز و جریان امام حسین را شکست خورده نشان دهد.[۲] اما زینب(س) با بیانی منطقی و استدلالی، سخنان باطل ابنزیاد را باطل کرد.[۳] اگرچه خطبه حضرت زینب بر ضد حکومت بود، اما از سخنرانی او جلوگیری نشد؛ چون علاوه بر اینکه اعراب از شنیدن خطبه لذت میبردند، این اولینبار بود که زنی در کوفه خطبه میخواند، آن هم زنی اسیر که خطبه خواندن چنین فردی خارقالعاده به شمار میآمد.[۴]
متن مناظره
عبیدالله پرسید: «این زن که خود را کنار کشیده و دیگر زنان گردش جمع شدهاند کیست؟» زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تکرار کرد. یکی از کنیزان گفت: «او زینب دختر فاطمه دختر پیامبر اسلام است.» [۵]
گفتوگوی حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد
عبیدالله بن زیاد: ستایش خدا را که شما خانواده را رسوا ساخت و کشت و نشان داد که آنچه میگفتید دروغی بیش نبود.
زینب: ستایش خدا را که ما را به واسطه پیامبر خود (که از خاندان ماست) گرامی داشت و از پلیدی پاک گردانید. جز فاسق رسوا نمیشود و جز بدکار، دروغ نمیگوید، و بد کار ما نیستیم بلکه دیگرانند (یعنی تو و پیروانت هستید) و ستایش مخصوص خداست
عبیدالله بن زیاد: «دیدی خدا با خاندانت چه کرد؟
زینب: جز زیبایی ندیدم! [یادداشت ۲]آنان کسانی بودند که خدا مقدّر ساخته بود کشته شوند و آنان نیز اطاعت کرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و بهزودی خداوند تو و آنان را (در روز رستاخیز) با هم روبهرو میکند و آنان از تو، به درگاه خدا شکایت و دادخواهی خواهند کرد، اینک بنگر که آن روز چه کسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!
عبیدالله بن زیاد: خدا دلم را با کشتهشدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشکر سرکش او شفا داد.
زینب: به خدا قسم بزرگ ما را کشتی، نهال مرا قطع کردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این کار مایه شفای توست، همانا شفا یافتهای
ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش علی سخنپرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع میگفت.
زینب: «زن را با سجعگویی چه کار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟ سرم گرمِ کار دیگر است از سوز سینه چیزی بر زبانم جاری شد وگفتم.[۶]
ابن زیاد در اثنای این گفتوگو هنگامی که سخنان حضرت زینب «جز زیبایی ندیدم!...، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!» را شنید خشمگین شد و خواست حضرت را مجازات کند، عمرو بن حُرَیث گفت: «امیر! این یک زن است و کسی زن را به خاطر سخنانش عقوبت نمیکند! پس ابن زیاد منصرف شد.
پانویس
- ↑ القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ منصوری لاریجانی، زینب کبری(س) پیامآور عاشورا، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۰-۱۱۱.
- ↑ منصوری لاریجانی، زینب کبری(س) پیامآور عاشورا، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۲.
- ↑ فریشلر، امام حسین و ایران، ۱۳۶۶ش، ص۴۷۳-۴۷۴.
- ↑ القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵- ۱۱۶؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸. شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۲۶
یادداشت
- ↑ و أدخل عيال الحسين (عليه السلام) على ابن زياد، فدخلت زينب في جملتهم متنكرة و عليها أرذل ثيابها... و حفت بها إماؤها
- ↑ ما رایت الا جمیلا...جمیل به معنای زیبا، قشنگ، خوشگل و... آمده است در این صورت می تواند به معنای دیدن خدا و مظاهر لطف و رحمتش باشد بر این اساس که جمیل از نام های خدواند است. در روایتی امیرالمؤمنين(ع) فرموده: إن الله جميل يحب الجمال الشيخ الكليني، الفروع من الكافي، ج۶، ص۴۳۸.
منابع
- خوارزمی، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، قم، نشر انوار الهدی،الاولی، ۱۴۱۸ق.
- سید بن طاووس، اللهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، پنجم، ۱۳۷۸ش.
- شیخ مفید، الارشاد، مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- فریشْلِر، کورْت، امام حسین و ایران، ترجمه: ذبیحالله منصوری، تهران، جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.
- منصوری لاریجانی، اسماعیل، زینب کبری(س) پیامآور عاشورا، تهران، شرکت چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۹۵ش.