عمرو بن سعد بن نفیل ازدی: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۱۶|سال=۲۰۱۵|چند = | {{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۱۶|سال=۲۰۱۵|چند = ۲}} | ||
'''عمرو بن سعد بن نفیل ازدی'''<small>(کشته شده در [[سال ۶۱ قمری|۶۱ ق]])</small>، قاتل [[قاسم بن حسن]] و از [[لشکر عمر بن سعد|سپاهیان عمر بن سعد]] در [[واقعه کربلا]]. او در [[روز عاشورا]] با ضربتی بر سر قاسم او را به [[شهادت]] رساند. و او خود نیز در همان روز کشته شد. | '''عمرو بن سعد بن نفیل ازدی'''<small>(کشته شده در [[سال ۶۱ قمری|۶۱ ق]])</small>، قاتل [[قاسم بن حسن]] و از [[لشکر عمر بن سعد|سپاهیان عمر بن سعد]] در [[واقعه کربلا]]. او در [[روز عاشورا]] با ضربتی بر سر قاسم او را به [[شهادت]] رساند. و او خود نیز در همان روز کشته شد. | ||
== نام و نسب == | == نام و نسب == | ||
عمرو، از [[قبیله ازد]] بود.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۹۸، ص۲۷۱.</ref> نامش در برخی منابع عمر | عمرو، از [[قبیله ازد]] بود.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۹۸، ص۲۷۱.</ref> نامش در برخی منابع عمر بن سعد بن نفیل<ref> ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۲۴۷.</ref> و ابن فضیل ازدی<ref>سید بن طاووس، لهوف، ص۱۱۵.</ref> نیز ثبت شده است. برادرش، [[عبدالله بن سعد بن نفیل ازدی|عبدالله بن سعد بن نفیل]] از فرماندهان [[قیام توابین]] بود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۶۴؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۵۵۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۹۴، ۹۳؛ ابن اثیر، ج۴، ص۱۸۱.</ref> که در [[عین الورده]] کشته شد.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۹۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۱۸۳.</ref> | ||
== روز عاشورا == | == روز عاشورا == | ||
به گزارش [[حمید بن مسلم ازدی|حمید بن مسلم]]، هنگامی که قاسم بن حسن راهی میدان شد. عمر بن سعد بن نفیل به من گفت: «به خدا به او حمله میبرم.» به او گفتم: «سبحان الله، از این کار چه میخواهی؟ کشته شدن همین کسان که میبینی در میانشان گرفتهاند ترا بس.» گفت: «به خدا به او حمله میبرم». سپس حمله برد و با شمشیر ضربهای بر سر او وارد کرد.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، ج۴، ص۷۵؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ طبرسی، اعلام الوری، | به گزارش [[حمید بن مسلم ازدی|حمید بن مسلم]]، هنگامی که قاسم بن حسن راهی میدان شد. عمر بن سعد بن نفیل به من گفت: «به خدا به او حمله میبرم.» به او گفتم: «سبحان الله، از این کار چه میخواهی؟ کشته شدن همین کسان که میبینی در میانشان گرفتهاند ترا بس.» گفت: «به خدا به او حمله میبرم». سپس حمله برد و با شمشیر ضربهای بر سر او وارد کرد.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، ج۴، ص۷۵؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۲۴۷؛ سید بن طاووس، لهوف، ص۱۱۵.</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] به عنوان قاتل قاسم بن حسن [[لعن]] شده است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۹۸، ص۲۷۱.</ref> | ||
== سرانجام == | == سرانجام == | ||
با ضربه عمرو بن سعد بن نفیل بر سر قاسم، وی از اسب به زمین افتاد و عمویش را صدا زد، [[امام حسین(ع)]] به عمرو حمله کرد و شمشیری به او زد که دستش از مرفق جدا شد. تنی چند از سواران لشکر عمر بن سعد به کمک عمرو آمدند ولی زیر سم اسبان آنها لگدمال شد تا جان داد.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ اعلام الوری، | با ضربه عمرو بن سعد بن نفیل بر سر قاسم، وی از اسب به زمین افتاد و عمویش را صدا زد، [[امام حسین(ع)]] به عمرو حمله کرد و شمشیری به او زد که دستش از مرفق جدا شد. تنی چند از سواران لشکر عمر بن سعد به کمک عمرو آمدند ولی زیر سم اسبان آنها لگدمال شد تا جان داد.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۲۴۷؛ سید بن طاووس، لهوف، ص۱۱۵.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
* ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، دارصادر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. | * ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، دارصادر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. | ||
*ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م. | *ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م. | ||
* بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب جمل من انسابالأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م. | |||
* طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری،دار الکتب الإسلامیة، تهران. | * طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری،دار الکتب الإسلامیة، تهران. | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. | * طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. | ||
* مجلسی، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق. | * مجلسی، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق. | ||
* مسعودی، علی بن حسین، مروجالذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹. | |||
* مفید، الإرشاد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ق. | * مفید، الإرشاد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
نسخهٔ ۱۶ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۴۷
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۱۵ توسط [[کاربر:{{{کاربر}}}]] برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
عمرو بن سعد بن نفیل ازدی(کشته شده در ۶۱ ق)، قاتل قاسم بن حسن و از سپاهیان عمر بن سعد در واقعه کربلا. او در روز عاشورا با ضربتی بر سر قاسم او را به شهادت رساند. و او خود نیز در همان روز کشته شد.
نام و نسب
عمرو، از قبیله ازد بود.[۱] نامش در برخی منابع عمر بن سعد بن نفیل[۲] و ابن فضیل ازدی[۳] نیز ثبت شده است. برادرش، عبدالله بن سعد بن نفیل از فرماندهان قیام توابین بود[۴] که در عین الورده کشته شد.[۵]
روز عاشورا
به گزارش حمید بن مسلم، هنگامی که قاسم بن حسن راهی میدان شد. عمر بن سعد بن نفیل به من گفت: «به خدا به او حمله میبرم.» به او گفتم: «سبحان الله، از این کار چه میخواهی؟ کشته شدن همین کسان که میبینی در میانشان گرفتهاند ترا بس.» گفت: «به خدا به او حمله میبرم». سپس حمله برد و با شمشیر ضربهای بر سر او وارد کرد.[۶] در زیارت ناحیه مقدسه به عنوان قاتل قاسم بن حسن لعن شده است.[۷]
سرانجام
با ضربه عمرو بن سعد بن نفیل بر سر قاسم، وی از اسب به زمین افتاد و عمویش را صدا زد، امام حسین(ع) به عمرو حمله کرد و شمشیری به او زد که دستش از مرفق جدا شد. تنی چند از سواران لشکر عمر بن سعد به کمک عمرو آمدند ولی زیر سم اسبان آنها لگدمال شد تا جان داد.[۸]
پانویس
- ↑ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۹۸، ص۲۷۱.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۲۴۷.
- ↑ سید بن طاووس، لهوف، ص۱۱۵.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۶۴؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۵۵۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۹۴، ۹۳؛ ابن اثیر، ج۴، ص۱۸۱.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۹۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۱۸۳.
- ↑ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، ج۴، ص۷۵؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۲۴۷؛ سید بن طاووس، لهوف، ص۱۱۵.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۹۸، ص۲۷۱.
- ↑ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۲۴۷؛ سید بن طاووس، لهوف، ص۱۱۵.
منابع
- ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، دارصادر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب جمل من انسابالأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری،دار الکتب الإسلامیة، تهران.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- مجلسی، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.
- مسعودی، علی بن حسین، مروجالذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
- مفید، الإرشاد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ق.