ایوب (پیامبر): تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز ←آثار هنری: تمیزکاری |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز ←ماجرای آزمایش: تمیزکاری |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
|} | |} | ||
=== ماجرای آزمایش=== | === ماجرای آزمایش=== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = دعای منسوب به ایوب|: « |نقلقول=اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ الْيَوْمَ فَأَعِذْنِي وَ أَسْتَجِيرُ بِكَ الْيَوْمَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ فَأَجِرْنِي وَ أَسْتَغِيثُ بِكَ الْيَوْمَ فَأَغِثْنِي وَ أَسْتَصْرِخُك الْيَوْمَ عَلَى عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّي فَاصْرُخْنِي وَ أَسْتَنْصِرُكَ الْيَوْمَ فَانْصُرْنِي وَ أَسْتَعِينُ بِكَ الْيَوْمَ عَلَى أَمْرِي فَأَعِنِّي وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ فَاكْفِنِي وَ أَعْتَصِمُ بِكَ فَاعْصِمْنِي وَ آمَنُ بِكَ فَآمِنِّي وَ أَسْأَلُكَ فَأَعْطِنِي وَ أَسْتَرْزِقُكَ فَارْزُقْنِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ فَاغْفِرْ لِي وَ أَدْعُوكَ فَاذْكُرْنِي وَ أَسْتَرْحِمُكَ فَارْحَمْنِي.»<ref>کفعمی، جنة الامان الواقیة، ص۲۹۶-۲۹۷.</ref>|تاریخ بایگانی|| منبع =| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پسزمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
بر پایه روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده، خدا به ایوب نعمتی داد او همواره [[شکر]] آن را به جای میآورد تا اینکه روزی [[شیطان]] متوجه شکر ایوب شد و به او [[حسد]] ورزید و گفت: خدایا اگر دنیا را از ایوب بگیرى دیگر شکر نعمتت را نمیکند. از اینرو خدا او را بر اموال و اولاد ایوب ملسط کرد چیزى نگذشت که اموال و اولاد ایوب از بین رفتند، اما شکر ایوب بیشتر شد. سپس زراعت و گوسفندان او از بین رفتند باز هم شکر ایوب بیشتر شد. سپس ابلیس بر بدن ایوب دمید و در بدنش زخمهای فراوان ایجاد شد و بر آنها کِرم افتاد و او را به خاطر بوی تعفن از آبادی بیرون کردند، اما ایوب همچنان شکر خدا را میکرد. همسرش نیز از مردم صدقه مىگرفت و از این راه از ایوب پذیرایى مىکرد. سپس شیطان به همراه چند تن از اصحاب ایوب به نزد وی رفتند و به او گفتند به گمان ما این بلایى که تو بدان مبتلا شدهاى، به خاطر گناهی است که انجام دادهای؟ ایوب سوگند یاد کرد که هیچ طعامى نخورده، مگر آن که یتیم و یا ضعیفى با او شریک بوده است و بر سر هیچ دو راهى که هر دو طاعت خدا بوده قرار نگرفته، مگر آن که آن راهى را انتخاب کرده که طاعت خدا در آن سختتر بوده است... سپس خدا فرشتهای را فرستاد که با پایش به زمین کوبید، آبی جاری شد و ایوب را در آن شستشو داد و زخمهایش بهبودی یافت.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> | بر پایه روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده، خدا به ایوب نعمتی داد او همواره [[شکر]] آن را به جای میآورد تا اینکه روزی [[شیطان]] متوجه شکر ایوب شد و به او [[حسد]] ورزید و گفت: خدایا اگر دنیا را از ایوب بگیرى دیگر شکر نعمتت را نمیکند. از اینرو خدا او را بر اموال و اولاد ایوب ملسط کرد چیزى نگذشت که اموال و اولاد ایوب از بین رفتند، اما شکر ایوب بیشتر شد. سپس زراعت و گوسفندان او از بین رفتند باز هم شکر ایوب بیشتر شد. سپس ابلیس بر بدن ایوب دمید و در بدنش زخمهای فراوان ایجاد شد و بر آنها کِرم افتاد و او را به خاطر بوی تعفن از آبادی بیرون کردند، اما ایوب همچنان شکر خدا را میکرد. همسرش نیز از مردم صدقه مىگرفت و از این راه از ایوب پذیرایى مىکرد. سپس شیطان به همراه چند تن از اصحاب ایوب به نزد وی رفتند و به او گفتند به گمان ما این بلایى که تو بدان مبتلا شدهاى، به خاطر گناهی است که انجام دادهای؟ ایوب سوگند یاد کرد که هیچ طعامى نخورده، مگر آن که یتیم و یا ضعیفى با او شریک بوده است و بر سر هیچ دو راهى که هر دو طاعت خدا بوده قرار نگرفته، مگر آن که آن راهى را انتخاب کرده که طاعت خدا در آن سختتر بوده است... سپس خدا فرشتهای را فرستاد که با پایش به زمین کوبید، آبی جاری شد و ایوب را در آن شستشو داد و زخمهایش بهبودی یافت.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل بیت نقل شده ناسازگار میداند چرا که بر اساس روایات مذکور در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۱.</ref> بلکه علت دوری گزیدن مردم از ایوب، بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت آگاه نبودند و نمىدانستند او به زودی شفا میگیرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> همچنین روایت مذکور با روایاتی که بر اساس آنها ایوب و دیگر پیامبران [[معصوم]] هستند، منافات دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> چراکه از مراتب [[عصمت]] آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى گزیدن مردم از آنان شود زیرا دورى گزیدن از پیامبران، با هدف [[بعثت]] (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> [[آیت الله سبحانی]] مرجع تقلید و متکلم شیعه قرن پانزدهم محتوای این روایت را بر خلاف حکم [[عقل]] هم میداند.<ref>سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴(پانویس۱)</ref> همچنین گفته شده شباهت این روایت با نقل عهد عتیق دلیلی بر این است که روایت مذکور از [[اسرائیلیات]] باشد و نقل نکردن آن توسط مفسرانی همچون [[علامه طباطبایی]]، [[شیخ طوسی]]، [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] و [[مکارم شیرازی]] را شاهد آن دانستهاند.<ref>کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> | [[علامه طباطبایی]] این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل بیت نقل شده ناسازگار میداند چرا که بر اساس روایات مذکور در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۱.</ref> بلکه علت دوری گزیدن مردم از ایوب، بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت آگاه نبودند و نمىدانستند او به زودی شفا میگیرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> همچنین روایت مذکور با روایاتی که بر اساس آنها ایوب و دیگر پیامبران [[معصوم]] هستند، منافات دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> چراکه از مراتب [[عصمت]] آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى گزیدن مردم از آنان شود زیرا دورى گزیدن از پیامبران، با هدف [[بعثت]] (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> [[آیت الله سبحانی]] مرجع تقلید و متکلم شیعه قرن پانزدهم محتوای این روایت را بر خلاف حکم [[عقل]] هم میداند.<ref>سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴(پانویس۱)</ref> همچنین گفته شده شباهت این روایت با نقل عهد عتیق دلیلی بر این است که روایت مذکور از [[اسرائیلیات]] باشد و نقل نکردن آن توسط مفسرانی همچون [[علامه طباطبایی]]، [[شیخ طوسی]]، [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] و [[مکارم شیرازی]] را شاهد آن دانستهاند.<ref>کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> | ||
=== گزارش کتاب مقدس=== | === گزارش کتاب مقدس=== | ||
کتاب ایوب، یکی از ۳۹ کتاب عهد عتیق است. در این کتاب به وجود نعمتهای خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعد کردن ایوب به پذیرش خطا پرداخته شده است<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۲</ref> گفته شده آنچه که در عهد عتیق درباره ایوب آمده برخلاف قرآن که او را صابر معرفی کرده حکایت از بی صبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسی او دارد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> همچنین در کتاب مقدس ماجرای سوگند او ذکر تشده است.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> بر اساس عهد عتیق، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد.<ref>کتاب مقدس، ۱: ۴۲.</ref> | کتاب ایوب، یکی از ۳۹ کتاب عهد عتیق است. در این کتاب به وجود نعمتهای خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعد کردن ایوب به پذیرش خطا پرداخته شده است<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۲</ref> گفته شده آنچه که در عهد عتیق درباره ایوب آمده برخلاف قرآن که او را صابر معرفی کرده حکایت از بی صبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسی او دارد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> همچنین در کتاب مقدس ماجرای سوگند او ذکر تشده است.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> بر اساس عهد عتیق، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد.<ref>کتاب مقدس، ۱: ۴۲.</ref> |
نسخهٔ ۱۳ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۴
اطلاعات پیامبر | |
---|---|
نام در قرآن | ایوب |
تکرار نام در قرآن | چهار بار |
محل زندگی | بثنیه |
دین | یکتاپرستی |
پیامبران | |
نوح • ابراهیم • موسی • عیسی • محمد سایر پیامبران |
اَیّوب پیامبر الهی که با از دست دادن اموال، کشتهشدن فرزندان و بیماری جسمش مورد آزمایش الهی قرار گرفت. او در برابر امتحانات الهی، صبر کرد و از عبادت و شُکر خدا دست برنداشت از اینرو در قرآن از او به نیکی یاد شده است.
قرآن به جزئیات ابتلای ایوب اشاره نکرده اما در عهد عتیق و برخی روایات اسلامی در این باره ماجرایی نقل شده که بر اساس آن بیماری ایوب سبب دوری گزیدن مردم از وی شد در حالیکه به اعتقاد مسلمانان در پیامبران چیزی که سبب انزجار مردم از آنان شود، وجود ندارد. گفته شده آنچه که در عهد عتیق و برخی روایات اسلامی ذکر شده برخلاف قرآن که ایوب را فردی صبور معرفی میکند حکایت از بی صبری و ناسپاسی او در برابر امتحان الهی دارد.
همچنین با استناد به آیه «واذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ» به تأثیر شیطان بر ایوب استدلال و در عصمتش تشکیک شده است، البته تأثیر شیطان بر جسم و بدن ایوب دانسته شده نه بر نفس او که به عصمتش خللی وارد کند چراکه بر اساس آیات قرآن شیطان بر روح و نفس بندگان خدا تسلط نمییابد و در قرآن ایوب بنده خدا معرفی شده است.
به گفته مفسران ایوب سوگند یاد کرد به همسرش صد تازیانه بزند، سپس منصرف شد، اما سوگندی که خورده بود مانع از بخشش او میشد. از اینرو به او وحی شد که با دستهای از ساقههای گندم به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند. درباره چرایی سوگند ایوب میان مفسران اختلافنظر است برخی نفوذ شیطان بر همسر ایوب یا خطای او را علت آن دانستهاند.
نسب و خاندان
ایوب از پیامبران الهی[۱] و از نسل حضرت ابراهیم است.[۲] نسبش از ناحیه پدر با چهار[۳] یا پنج[۴] واسطه به حضرت ابراهیم(ع) میرسد. او همچنین از سوی مادر، از نوادگان حضرت لوط(ع) است.[۵] درباره همسرش اختلاف است: به گفته علامه مجلسی مشهور او را نواده یوسف دانستهاند.[۶] البته در برخی روایات دختر یوسف[۷] و در برخی دیگر دختر یعقوب[۸] معرفی شده است. برخی ذوالکفل را همان بشر فرزند ایوب و از پیامبران دانستهاند.[۹]
آزمایش الهی
بر اساس آیات، ایوب با از دست دادن فرزندانش و نیز مبتلا شدن به بیماری مورد امتحان الهی قرار گرفت و در برابر امتحانات الهی صبر کرد[۱۰] و فرزندان و سلامتیاش به او بازگردانده شد.[۱۱] همچنین بنا بر روایات او اموال زیادی داشت و همه آنها را در برابر امتحان الهی از دست داد.[۱۲] قرآن از وی با عنوان عبدَنا(بنده ما)، نِعم العبد(بنده خوب)، صابر و اَوّاب(بازگشتکننده به سوی خدا)[۱۳] یاد کرده است.[۱۴]
ردیف | متن آیه | سوره | آیه | درباره |
---|---|---|---|---|
۱ | وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ | انعام | ۸۴ | از نسل ابراهیم یا نوح |
۲ | إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَىٰ نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَىٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا | نساء | ۱۶۳ | نبوت |
۳ | وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۸۳﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ | انبیاء | ۸۳-۸۴ | استجابت دعایش و بازگردان فرزندان و سلامتی. |
۴ | واذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿٤١﴾ ارْكُضْ بِرِجْلِكَ ۖ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿٤٢﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿٤٣﴾ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ ۗ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿٤٤﴾ | سوره ص | ۴۱-۴۴ | رهایی از بیماری، بازگرداندن اهل، ماجرای سوگند و اشاره به صبر ایوب و اوّاب بودنش. |
ماجرای آزمایش
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ الْيَوْمَ فَأَعِذْنِي وَ أَسْتَجِيرُ بِكَ الْيَوْمَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ فَأَجِرْنِي وَ أَسْتَغِيثُ بِكَ الْيَوْمَ فَأَغِثْنِي وَ أَسْتَصْرِخُك الْيَوْمَ عَلَى عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّي فَاصْرُخْنِي وَ أَسْتَنْصِرُكَ الْيَوْمَ فَانْصُرْنِي وَ أَسْتَعِينُ بِكَ الْيَوْمَ عَلَى أَمْرِي فَأَعِنِّي وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ فَاكْفِنِي وَ أَعْتَصِمُ بِكَ فَاعْصِمْنِي وَ آمَنُ بِكَ فَآمِنِّي وَ أَسْأَلُكَ فَأَعْطِنِي وَ أَسْتَرْزِقُكَ فَارْزُقْنِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ فَاغْفِرْ لِي وَ أَدْعُوكَ فَاذْكُرْنِي وَ أَسْتَرْحِمُكَ فَارْحَمْنِي.»[۱۵]
تاریخ بایگانی
بر پایه روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده، خدا به ایوب نعمتی داد او همواره شکر آن را به جای میآورد تا اینکه روزی شیطان متوجه شکر ایوب شد و به او حسد ورزید و گفت: خدایا اگر دنیا را از ایوب بگیرى دیگر شکر نعمتت را نمیکند. از اینرو خدا او را بر اموال و اولاد ایوب ملسط کرد چیزى نگذشت که اموال و اولاد ایوب از بین رفتند، اما شکر ایوب بیشتر شد. سپس زراعت و گوسفندان او از بین رفتند باز هم شکر ایوب بیشتر شد. سپس ابلیس بر بدن ایوب دمید و در بدنش زخمهای فراوان ایجاد شد و بر آنها کِرم افتاد و او را به خاطر بوی تعفن از آبادی بیرون کردند، اما ایوب همچنان شکر خدا را میکرد. همسرش نیز از مردم صدقه مىگرفت و از این راه از ایوب پذیرایى مىکرد. سپس شیطان به همراه چند تن از اصحاب ایوب به نزد وی رفتند و به او گفتند به گمان ما این بلایى که تو بدان مبتلا شدهاى، به خاطر گناهی است که انجام دادهای؟ ایوب سوگند یاد کرد که هیچ طعامى نخورده، مگر آن که یتیم و یا ضعیفى با او شریک بوده است و بر سر هیچ دو راهى که هر دو طاعت خدا بوده قرار نگرفته، مگر آن که آن راهى را انتخاب کرده که طاعت خدا در آن سختتر بوده است... سپس خدا فرشتهای را فرستاد که با پایش به زمین کوبید، آبی جاری شد و ایوب را در آن شستشو داد و زخمهایش بهبودی یافت.[۱۶]
علامه طباطبایی این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل بیت نقل شده ناسازگار میداند چرا که بر اساس روایات مذکور در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود[۱۷] بلکه علت دوری گزیدن مردم از ایوب، بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت آگاه نبودند و نمىدانستند او به زودی شفا میگیرد[۱۸] همچنین روایت مذکور با روایاتی که بر اساس آنها ایوب و دیگر پیامبران معصوم هستند، منافات دارد.[۱۹] چراکه از مراتب عصمت آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى گزیدن مردم از آنان شود زیرا دورى گزیدن از پیامبران، با هدف بعثت (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.[۲۰] آیت الله سبحانی مرجع تقلید و متکلم شیعه قرن پانزدهم محتوای این روایت را بر خلاف حکم عقل هم میداند.[۲۱] همچنین گفته شده شباهت این روایت با نقل عهد عتیق دلیلی بر این است که روایت مذکور از اسرائیلیات باشد و نقل نکردن آن توسط مفسرانی همچون علامه طباطبایی، شیخ طوسی، طبرسی و مکارم شیرازی را شاهد آن دانستهاند.[۲۲]
گزارش کتاب مقدس
کتاب ایوب، یکی از ۳۹ کتاب عهد عتیق است. در این کتاب به وجود نعمتهای خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعد کردن ایوب به پذیرش خطا پرداخته شده است[۲۳] گفته شده آنچه که در عهد عتیق درباره ایوب آمده برخلاف قرآن که او را صابر معرفی کرده حکایت از بی صبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسی او دارد.[۲۴] همچنین در کتاب مقدس ماجرای سوگند او ذکر تشده است.[۲۵] بر اساس عهد عتیق، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد.[۲۶]
فلسفه ابتلا
ابتلای ایوب به بیماری و از دست دادن فرزندانش امتحانی از جانب خدا بود. به گفته قرطبی از مفسران اهل سنت حال ایوب پیش از آزمایش و در حین آزمایش و پس از آن یکسان بود و در همه حال شکرگزار خدا بود.[۲۷] همچنین بر اساس روایاتی که علامه طباطبایی نقل کرده گرفتاری ایوب، براى این بود که مردم دربارهاش ادعای ربوبیت نکنند و از مشاهده نعمتهاىی که خدا به وى داده، او را خدا نخوانند. و نیز از دیدن وضع او عبرت بگیرند و ضعیف و فقیر و مریضى را به خاطر ضعف و فقر و مرضش تحقیر نکنند، چون ممکن است خدا ضعیف را قوى و فقیر را توانگر و مریض را بهبودى دهد. و نیز بدانند این خداوند است که هر کس را بخواهد مریض مىکند، هرچند که پیامبر باشد و هر که را بخواهد شفا مىدهد.[۲۸]
سوگند
ایوب در دوره بیماریاش سوگند یاد کرد که هر گاه بهبود یافت ۱۰۰ تازیانه به همسرش بزند،[۲۹] او پس از بهبودی، تصمیم گرفت او را به خاطر وفادارییها و خدماتش ببخشد، اما سوگندی که خورده بود مانع میشد.[۳۰] از اینرو به او وحی شد که دستهای از ساقههای گندم یا مانند آن را بگیرد، و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.[۳۱] میان مفسران درباره چرایی سوگند ایوب اختلافنظراست: از ابن عباس مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه میکنم به شرط اینکه پس از بهبودی بگوید من(شیطان)، تنها عامل بهبودیش بودهام همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت از اینرو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند.[۳۲] برخی دیگر گفتهاند ایوب همسرش را به دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد، ایوب که از بیماری رنج میبرد نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.[۳۳]
همچنین برخی تمکین نکردن همسر ایوب از وی[۳۴] و رنجاندن ایوب با زبان در دوره بیماری[۳۵] را علت سوگند او ذکر کردهاند. برخی از محققان نیز از روی استعمالات مشابه کلمه «اضرب به» در آیه «وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ» به معنای شکافتن دانستهاند از اینرو معتقدند نمیتوان قسم ایوب را حمل بر زدن همسرش کرد[۳۶] چراکه در آیه ضمیر مؤنثی وجود ندارد که به همسر ایوب برگردد.[۳۷] با این حال بر پایه روایتی، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر میبرد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود، وقتی که نزد ایوب بازگشت او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد به همین دلیل سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند، وقتی که از سبب آن اطلاع یافت از تصمیم خود پیشمان شد.[۳۸] البته در معتبر بودن این روایت به جهت تناقض با باورهای شیعه درباره عصمت پیامبران[۳۹] و دیگر روایات[۴۰] و نیز پیشداوری ایوب (بدگمان شدن به همسرش و تعیین مجازات برای او قبل از سؤال از او)و نیز مجهول بودن یکی از راویان آن[۴۱] تردید شده است.
برخی از مفسران اهلسنت از ماجرای سوگند ایوب استنباط کردهاند که مرد میتواند به جهت تأدیب همسرش را کتک بزند.[۴۲]
عصمت
برخی با استناد به آیه «واذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ »[۴۳] به تأثیر شیطان در وجود ایوب اشاره کرده از اینرو در عصمتش تشکیک کردهاند. چرا که بر اساس آیه مذکور ایوب بر اثر مس شطیان گرفتار رنج و عذاب شده بود در حالیکه تأثیر شیطان با عصمت سازگار نیست.[۴۴] در پاسخ گفته شده تسلط شیطان بر نفس ایوب نبوده تا به عصمتش خللی وارد کند بلکه تأثیرش در بدن، اموال و یا اولاد او بوده است.[۴۵] چراکه بر اساس آیه «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ؛ همانا تو(شیطان) را بر بندگان من تسلط نیست»[۴۶] شیطان بر بندگان خدا تسلط ندارد و بر اساس آیه ۴۱ سوره ص، ایوب بنده خدا معرفی شده است.[۴۷] همچنین احتمال داده شده که شیطان مذکور، در ماجرای ایوب شیطان انسی باشد زیرا برخی احتمال دادهاند ایوب بر اثر فساد محیط زمان خود بیمار شده و خانوادهاش را از دست داده است.[۴۸]
در کتاب تنزیه الانبیاء که درباره عصمت پیامبران نوشته شده درباره عصمت ایوب نیز بحث شده است.[۴۹]
مدفن
ایوب در منطقه عُوص در جنوب غربی بحرالمیت در شمال خلیج عقبه و یا در بثنیه منطقهای بین دمشق و اذرعات زندگی میکرد.[۵۰] همچنین در شهر اورفا ترکیه غاری است که گفته میشود ایوب در دوران بیماری در آنجا بوده است.[۵۱]
گفتهاند ایوب ۲۰۰ سال عمر کرد[۵۲] بر پایه روایات مدت هفت[۵۳] یا ۱۸ سال[۵۴] در رنج بود و در کنار چشمهای که شفا یافته بود، دفن شد.[۵۵] درباره مزار او اطلاعات دقیقی در دست نیست با این حال مقبرههایی در کشورهای مختلف به او منسوب است. از جمله مقبرهای در منطقه الرّانْجِیَّه در ۱۰ کیلومتری جنوب حله در عراق قرار دارد، گفته شده این مقبره به دلیل نزدیک بودن به محل زندگی ایوب از شهرت بیشتری برخوردار است[۵۶] همچنین در هفت کیلومتری بندر سلاله بر بلندای کوه اِتّین در عمان، در روستای گرماب در اطراف بجنورد ایران و در بخارا در ازبکستان نیز مزارهایی به وی منسوب است.[۵۷] البته احتمال دادهاند که مزار منسوب به وی در بخارا از ابدعات دروه تیموری و تیمورلنگ باشد.[۵۸]
آثار هنری
داستان ایوب در آثار هنری انعکاس یافته است. فیلم ایوب پیامبر به کارگردانی فرج الله سلحشور که در سال ۱۳۷۲ش تولید شده و از تلویزیون ایران پخش شد، دریاره زندگی ایوب و ابتلایش به بیماری است.[۵۹]
پانویس
منابع
- قرآن کریم
- کتاب مقدس
- ابن حبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، تحقیق ايلزة لیختن شتیتر، بیروت، دارآفاق الجدیده، بیتا.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسة البعثه قم، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
- بیآزار شیرازی، عبدالکریم، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، تهران دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۸۶ش.
- ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- جزائری، نعمتالله بن عبدالله، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
- جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، تحقیق محمدصادق قمحاری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- رامیننژاد، رامین، مزار پیامبران، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷ش.
- سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، قم، مؤسسة الامام الصادق علیهالسلام، بیتا.
- سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، قم، الشریف الرضی، ۱۲۵۰ق.
- شوقی، ابوخلیل، اطلس قرآن، ترجمه کرمانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۸ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح طیب موسوی جزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
- کلباسی، زهرا و دیگران، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، آموزههای قرآنی، شماره۲۲، ۱۳۹۴ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوارالجامعه لدرراخبارالائمه الاطهار، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدباقر، تحقیق علی امامیان، حیاة القلوب، قم، سرور، ۱۳۸۴ش.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۳ش.
- نصری، عبدالله، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، تهران، سروش، ۱۳۸۸ش.
- خلاصه داستان فیلم ایوب پیامبر، بانک جامع اطلاعات سینمای ایران، مشاهده ۲۴ فروردین ۱۳۹۹ش.
پیوند به بیرون
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
- ↑ سوره انعام، آیه ۸۴.
- ↑ ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵.
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵؛ ثعلبی، الشکف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲.
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ سوره صاد، آيه ۴۴.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۸۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲.
- ↑ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.
- ↑ سوره ص، آیات ۴۱-۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰-۲۱۱.
- ↑ کفعمی، جنة الامان الواقیة، ص۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.
- ↑ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴(پانویس۱)
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰-۱۲۱.
- ↑ کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۲
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.
- ↑ کتاب مقدس، ۱: ۴۲.
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۱۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.
- ↑ مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.
- ↑ سوره ص، آیه۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.
- ↑ نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.
- ↑ مغنیه، تفسیرالکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۸۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۴۶.
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۲.
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۳۰.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.
- ↑ جصاص، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۶۰.
- ↑ سوره ص، آیه۴۱.
- ↑ نگاه کنید به: نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۰۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۶۵.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۲.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۲۵۰ق، ص۵۹-۶۴.
- ↑ شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.
- ↑ بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۰.
- ↑ ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵.
- ↑ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸و۲۰۰.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۷.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵.
- ↑ رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.
- ↑ رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.
- ↑ رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.
- ↑ خلاصه داستان فیلم ایوب پیامبر