پرش به محتوا

آیه ۵۹ سوره انعام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Gholamzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Gholamzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۱: خط ۱۱:


==جایگاه آیه در فرهنگ و علوم اسلامی==  
==جایگاه آیه در فرهنگ و علوم اسلامی==  
آیه ۵۹ سوره انعام در نماز غفیله که از نمازهای مستحبی است سوره انعام قرائت می‌شود.<ref>طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷.</ref><br>
آیه ۵۹ سوره انعام در نماز غفیله که از نمازهای مستحبی است قرائت می‌شود.<ref>طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷.</ref><br>
این آیه و به طور ویژه فراز ابتدایی آن مورد توجه فلاسفه و عرفای مسلمان قرار گرفته است. ابن‌سینا علم خدا به جزئیات جهان محسوس را از طریق علم او به نخستین مخلوقاتش همچون [[عقل اول]] که علت موجودات دیگر هستند تبیین کرده و آن‌ها را مصداق مفاتح الغیب معرفی می‌کند.<ref>ابن‌سينا، الشفاء(الإلهيات‌)، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۶۲.</ref> ابن رشد نیز پس از بیان اینکه آگاهی از اسباب و علل یک چیز، آگاهی از آن چیز را به همراه دارد، علم خدا را از طریق علم او به اسباب و علل اولیه و این اسباب و علل را همان مفاتح الغیب می‌داند.<ref>ابن رشد، الکشف عن مناهج الأدله فی عقائد المله، ۱۹۹۸م، ص۱۸۹.</ref><br>
این آیه و به طور ویژه فراز ابتدایی آن مورد توجه فلاسفه و عرفای مسلمان قرار گرفته است. ابن‌سینا علم خدا به جزئیات جهان محسوس را از طریق علم او به نخستین مخلوقاتش همچون [[عقل اول]] که علت موجودات دیگر هستند تبیین کرده و آن‌ها را مصداق مفاتح الغیب معرفی می‌کند.<ref>ابن‌سينا، الشفاء(الإلهيات‌)، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۶۲.</ref> ابن رشد نیز پس از بیان اینکه آگاهی از اسباب و علل یک چیز، آگاهی از آن چیز را به همراه دارد، علم خدا را از طریق علم او به اسباب و علل اولیه و این اسباب و علل را همان مفاتح الغیب می‌داند.<ref>ابن رشد، الکشف عن مناهج الأدله فی عقائد المله، ۱۹۹۸م، ص۱۸۹.</ref><br>
ملاصدرا در برخی کلماتش به نظریه ابن سینا و استفاده او از آیه ۵۹ انعام اشاره می‌کند<ref>ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۳، ص۴۱۵.</ref> و در جای دیگر مصداق مفاتح الغیب را [[عقل فعال]] بر می‌شمارد و آن را منبع علوم شهوی و الهامات انبیاء می‌داند.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۶، ص ۱۱۸.</ref><br>
ملاصدرا در برخی کلماتش به نظریه ابن سینا و استفاده او از آیه ۵۹ انعام اشاره می‌کند<ref>ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۳، ص۴۱۵.</ref> و در جای دیگر مصداق مفاتح الغیب را [[عقل فعال]] بر می‌شمارد و آن را منبع علوم شهوی و الهامات انبیاء می‌داند.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۶، ص ۱۱۸.</ref><br>

نسخهٔ ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۵

آیه ۵۹ سوره انعام
مشخصات آیه
واقع در سورهانعام
شماره آیه۵۹
جزء۷
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمکه
موضوعاختصاص علم غیب به خدا، علم فراگیر خدا به همه پدیده‌های هستی
آیات مرتبطآیه ۱۲ سوره یس


آیه ۵۹ سوره انعام درباره علم الهی و گستره آن است. در این آیه علم به غیب مخصوص خدا شمرده شده و در ادامه بر این حقیقت تاکید شده که علم خدا محدود به غیب نیست و او بر همه موجودات آگاه است.

متن، ترجمه و تفسیر

فراز ابتدایی آیه که علم به مفاتح الغیب را در انحصار خدا معرفی می‌کند چنین تفسیر شده که جز خدا کسی علم به غیب ندارد، خواه «مفاتح الغیب» به معنای «کلیدهای غیب» باشد یا به معنای «خزائن غیب».

﴿وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ۝٥٩ [انعام:59]
﴿و کلیدهای غیب، تنها نزد اوست. جز او [کسی] آن را نمی‌داند، و آنچه در خشکی و دریاست می‌داند، و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر [اینکه] آن را می‌داند، و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین، و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن [ثبت]است ۝٥٩

علامه طباطبایی «مفاتح الغیب» را به عالَمی تفسیر می‌کند که همه اشیاء و پدیده‌های جهان مادی قبل از اینکه پا به این عالم بگذارند در آن موجودند با این تفاوت که حدود و اندازه‌های محسوسی که در این جهان همراه آنهاست را ندارند و در واقع در عالم غیب، با وجودی مبهم و غیرمقداری دارند. علامه طباطبایی این احتمال را نیز مطرح می‌سازد که در خزائن غیب الهی موجودات دیگری نیز وجود دارند که از سنخ موجودات مادی و زمانی نیستند. او می‌گوید این نوع از غیب که هیچ وقت پا به جهان مادی و محسوس نمی‌گذارد را غیب مطلق می‌نامند.[۱]

جایگاه آیه در فرهنگ و علوم اسلامی

آیه ۵۹ سوره انعام در نماز غفیله که از نمازهای مستحبی است قرائت می‌شود.[۲]
این آیه و به طور ویژه فراز ابتدایی آن مورد توجه فلاسفه و عرفای مسلمان قرار گرفته است. ابن‌سینا علم خدا به جزئیات جهان محسوس را از طریق علم او به نخستین مخلوقاتش همچون عقل اول که علت موجودات دیگر هستند تبیین کرده و آن‌ها را مصداق مفاتح الغیب معرفی می‌کند.[۳] ابن رشد نیز پس از بیان اینکه آگاهی از اسباب و علل یک چیز، آگاهی از آن چیز را به همراه دارد، علم خدا را از طریق علم او به اسباب و علل اولیه و این اسباب و علل را همان مفاتح الغیب می‌داند.[۴]
ملاصدرا در برخی کلماتش به نظریه ابن سینا و استفاده او از آیه ۵۹ انعام اشاره می‌کند[۵] و در جای دیگر مصداق مفاتح الغیب را عقل فعال بر می‌شمارد و آن را منبع علوم شهوی و الهامات انبیاء می‌داند.[۶]
در سخنان عرفای مسلمان نیز اعیان ثابته[۷]، حضرت احدیت[۸] و اسماء کلیه الهی[۹] به عنوان مصادیقی برای مفاتح الغیب معرفی شده‌اند.

مفهوم مفردات آیه

  • مَفاتِح: این کلمه هم جمع «مِفتَح» است به معنی کلید و هم جمع «مَفتَح» به معنی خزانه و انبار.

مکارم شیرازی، انصاریان و برخی دیگر مفاتح را به معنای اول گرفته‌اند در حالیکه برخی احتمال داده‌اند مفتاح در این آیه به معنی دوم بکار رفته باشد.[۱۰] این در حالی است که راغب اصفهانی هر دو احتمال را مطرح کرده است.[۱۱] علامه طباطبایی نیز هر دو احتمال را ذکر کرده و سپس با ارجاع به آیات مشابه که در آن‌ از واژه «خزائن» استفاده شده، بیان می‌دارد که بعید نیست مراد از «مَفاتِح» همان خزائن باشد.[۱۲]

  • کتاب مبین: کتاب مبین نیز همانند خزائن غیب مشتمل بر همه موجودات است با این تفاوت که در کتاب مبین دقیق‌ترین مقادیر و اندازه‌های موجودات ثبت و ضبط شده‌اند. گفتنی است کتاب مبین از جنس کاغذ و ورق نیست.[۱۳]

از اینکه در آیه ۱۲ سوره یس که شبیه به آیه ۵۹ سوره انعام است، به جای کتاب مبین، «امام مُبین»، دربرگیرنده همه چیز معرفی گردیده، چنین استفاده شده که امام مبین همان کتاب مبین است. و وجه اینکه در روایات امام مبین بر امیرالمؤمنین تطبیق شده اینگونه تبیین شده که امام علی(ع) به کتاب مبین و از رهگذر آن به همه حقایق جهان هستی آگاه بوده است.[۱۴]

بیان آیه

آیه ۵۹ سوره انعام به تبیین علم الهی تفسیر شده است.[۱۵] در صد آیه ابتدا انحصار علم غیب به خدا را بیان فرموده است. ادامه آیه این را نیز می‌افزاید که علم خدا به غیب محدود نمی‌شود که بر اساس این آیه، فقط خدا به مفاتح الغیب که همه موجودات هستی را در بر می‌گیرد عالِم است[۱۶] و آنچه بشر از علم به آن عاجز است را نیز می‌داند همچون شمارش برگ درختان و احوالات تک تک آنها.

پانویس‌ها

  1. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۱۲۵.
  2. طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷.
  3. ابن‌سينا، الشفاء(الإلهيات‌)، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۶۲.
  4. ابن رشد، الکشف عن مناهج الأدله فی عقائد المله، ۱۹۹۸م، ص۱۸۹.
  5. ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۳، ص۴۱۵.
  6. ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۶، ص ۱۱۸.
  7. قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۸۸۵.
  8. امام خمينى، تعليقات على شرح« فصوص الحكم» و« مصباح الانس»، پاسدار اسلام، ص۲۵.
  9. جامی، اشعة اللمعات، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۲.
  10. قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۳۳.
  11. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۷۱.
  12. موسوی، ترجمه تفسیر المیزان، بی‌جا، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۱۷۷-۱۷۸.
  13. موسوی، ترجمه تفسیر المیزان، بی‌جا، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۱۸۱-۱۸۳.
  14. ربانی گلپایگانی، وحی نبوی، ۱۳۹۱ش، ص۲۰۷-۲۰۸.
  15. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۱۰۹.
  16. مکارم شیرازی، و دیگران، تفسیر نمونه. تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۳۳۵.

منابع

  • طباطبایی یزدی، سیدمحمد کاظم، العروه الوثقی، محقق: احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم (صدرا)، قم، بيدار، ۱۳۶۶ش.
  • قیصری، داود بن محمود، شرح فصوص الحکم، محقق: حسن حسن‌زاده آملی، قم، بوستان کتاب قم،۱۳۸۲ش.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهيم‌، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار إحياء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
  • قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنياد بعثت، ۱۳۷۷ش.
  • ابن رشد، محمد بن احمد، الکشف عن مناهج الأدله فی عقائد المله، بیروت، مرکز دراسات الوحدة العربية،، ۱۹۹۸م.
  • ابن‌سينا، حسین، الشفاء(الإلهيات‌)، تصحیح سعید زائد، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی،، و دیگران، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهشهای تفسير و علوم قرآن، ۱۳۸۸ش.
  • طباطبایی، محمد حسین، المیزان في تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۲ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بی‌جا، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، بی‌جا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۸۶ش.