علی کَنی (۱۲۲۰-۱۳۰۶ق)، معروف به ملا علی کنی، فقیه امامی قرن ۱۳ و ۱۴ قمری بود. او به عنوان عالمی با نفوذ در دربار ناصرالدینشاه، به دفاع از دین و ترویج آن میپرداخت. ملاعلیکنی با قرارداد رویتر مخالفت کرد و تلاشهایش از جمله عوامل لغو این قرارداد بود. گفته شده کنی ساده میزیست و در کارهای خیر و دستگیری از ستمدیدگان پیشقدم میشد. دو اثر مشهور او شرح بر جواهر الکلام و توضیح المقال است.
فقیه شیعه | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۲۲۰ق |
تاریخ وفات | ۱۳۰۶ق |
محل دفن | تهران،حرم عبدالعظیم حسنی |
شهر وفات | تهران |
خویشاوندان سرشناس | جواد کنی (نوه دختری) |
اطلاعات علمی | |
استادان | سید ابراهیم قزوینی • مرتضی انصاری • محمدحسن نجفی • حسن کاشف الغطاء • سید اسدالله شفتی |
شاگردان | موسی شراره عاملی • اسدالله تهرانی • محمدعلی خوانساری • محمود لواسانی • محمدباقر اصطهباناتی شیرازی |
محل تحصیل | تهران • نجف |
تألیفات | ارشاد الامة • تلخیص المسائل • توضیح المقال |
سایر | متولی مدرسه مروی |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | مخالفت با قرارداد رویتر • مخالفت با فراموشخانه |
زندگینامه
علی کنی در ۱۲۲۰ق در روستای کن، در شمالغرب تهران، به دنیا آمد. و در ۱۳۰۶ق در تهران درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی در ری به خاک سپرده شد. در تشییع جنازه او، پیروان ادیان دیگر نیز شرکت داشتند. در شهرهای مختلف برای او مجالس یادبود برپا گردید و اشعار بسیاری در رثایش سرودند.[۱]
فرزندان و نوادگان
معروفترین خویشاوند کنی، جواد کنی، نوه دخترش و فرزند مهدی لاریجانی، از عالمان ری است.[۲]
تحصیل
قربانعلی آملی، پدر علی، کشاورز بود. پس از آنکه علی خواندن و نوشتن را فراگرفت، خانوادهاش نزدیک بیست سال با ادامه تحصیل او مخالفت کردند. او سرانجام، با جلب موافقت آنان، در یکی از مدارس دینی تهران مشغول به تحصیل شد و سپس برای ادامه تحصیل به عَتَبات رفت. در فاصله سالهای ۱۲۴۴ق تا ۱۲۴۶ق که طاعون در عراق شیوع یافت، از نجف خارج شد و بعد به این شهر بازگشت و به ادامه تحصیل پرداخت.[۳]
اساتید
کنی، فقه و اصول را نزد محمد حسن نجفی، سید اسدالله شفتی اصفهانی، حسن کاشف الغطاء، مشکور جَولاوی نجفی، سید ابراهیم موسوی قزوینی و مرتضی انصاری فرا گرفت.[۴]
شاگردان مشهور
موسی شراره عامِلی، اسداللّه تهرانی، محمدعلی خوانساری، محمود لواسانی، محمدباقر اصطهباناتی و محمدنبیبن احمد تویسرکانی[۵]
فعالیت در ایران
ملا علی کنی در ۱۲۶۲ق. به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد. کنی در فقه، اصول، رجال، حدیث و تفسیر تحصیل کرده بود.[۶] او یکی از چهار عالم بود که صاحب جواهر، در پاسخ ایرادی که از محمدشاه قاجار برایش نقل کرده بودند، مقام علمی آنها را تأیید و به اجتهادشان تصریح کرده بود.[۷] او بهتدریج در ایران و در دربار ناصرالدینشاه مشهور شد، گفته شده بیشتر مردم ایران مقلد او شدند. به نوشته اعتمادالسلطنه نفوذ حاجملاعلی کنی چنان بود که گاهی دعاوی شرعی مربوط به رجال دولت نیز برای داوری به محکمه او ارجاع میشد.[۸] کنی از ۱۲۸۲ق تولیت مدرسه مروی را برعهده گرفت[۹] و بیشتر عالمان آن زمان تهران از تربیتیافتگان او بودند.[۱۰] او در بزرگداشت عالمان معاصر خود بسیار کوشا بود.[۱۱] آقابزرگ طهرانی در الذریعه او را مرجع دین و دنیای مردم طهران بلکه تمام ایران دانسته است.[یادداشت ۱] [۱۲] گفته شده ملاعلیکنی بسیار متمول بود، اما ساده میزیست و در کارهای خیر و دستگیری از ستمدیدگان پیشقدم میشد. وی را رئوف، سخاوتمند، زاهد و باتقوا وصف کرده و درباره نفوذ کلامش گفتهاند که هیچ امر اجتماعی مهمی در ایران بدون تأیید او قابل اجرا نبود. ناصرالدینشاه به ملاقاتش میرفت و او را بسیار گرامی میداشت و از وی پیروی میکرد.[۱۳]
فعالیت سیاسی
ملاعلیکنی به مسائل سیاسی نیز توجه داشت در مواقع ضروری از برخی مداخلات امتناعی نداشت.[۱۴] در یک گزارش تاریخی آمده زمانی که کلمه «آزادی» در رسانههای ایران رایج شد و درباره آن مطالب مختلفی نوشتند، ملاعلی کنی در رجب سال ۱۲۹۰ق، نامهای برای ناصرالدین ارسال کرد:[۱۵]
کلمه قبیحه آزادی.... به ظاهر خیلی خوش نماست و خوب، در باطن سراپا نقض است و عیوب. این مسئله برخلاف جمیع احکام و رسل و اوصیاء و جمیع سلاطین عظام و حکام والا مقام است. به اینجهت... دولت را وداع تام و تمام باید نمود، بهواسطه اینکه اصل شرایع و ادیان در هر زمان خود قید محکم سخت و شدیدی بوده و میباشد که ارتکاب مناهی و محرمات ننمایند، متعرّض اموال و ناموس مردم نشوند. و هکذا بر خلاف مقاصد و انتظام دولت و سلطنت است که هرکس هر چه بخواهد بگوید و از طریق تقلب و فساد نهب اموال نماید و بگوید: آزادی است و شخص اول مملکت همه را آزاد کرده است و در معنی به حالت وحوش برگردانیده. معلوم است نفوس بالطبع در طبیعت شیطانی، مایل به هوی و هوس و برآوردن مشتهیات خودند. همین مایه بینظمی و زیادی تاخت و تاز شده و هیچ کس نمیتواند چاره کند.
— ملا علی کنی، فریدون آدمیت، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، ص۲۰۱و۲۰۲.
قرارداد رویتر
پس از انعقاد قرارداد رویتر در ۱۲۹۰ق، حاج ملا علی کنی به ناصرالدین نامهای نوشت و با این قرارداد مخالفت کرد. [یادداشت ۲] او ضمن تأکید بر اینکه «اگر علمای اعلام در مسائل دولتیه اختلالی مشاهده فرمایند... لازم است عرض کنند»، خواه پسند خاطر شاه بشود یا نشود و «در مقام اصلاح آن برآید یا نیاید»، از ناصرالدین قاطعانه خواست که «اهتمام بر حفظ دین و دولت و دفع هر خائن از مملکت و ملت» نماید و «به خصوص همین شخصی را که قرار راهآهن داده و عهدنامه آن را بر وفق صلاح دشمن دین و دولت نوشته» برکنار کند. [یادداشت ۳]
فراموشخانه
کنی در همان نامهای که درباره قرارداد رویتر نوشت، به میرزا ملکمخان و اقدام او در تأسیس فراموشخانه (لژ فراماسونری) نیز اشاره میکند و مخالفت همه جانبه خود با آن را اعلام مینماید.[۱۶]
نوشتهها
- ارشاد الاُمَة، به فارسی، که رساله عملیه اوست. جلد اول آن در ۱۲۷۰ و جلد دوم
آن در ۱۲۸۷ق چاپ شد.[۱۷]
- تلخیص المسائل، که خود آن را با نام تحقیق الدلائل شرح کرده است. بخش «القضاء و الشهادات» این کتاب در ۱۳۰۴ به اهتمام فرزندش محمد و نیز در ۱۳۱۷ در تهران با نام کتاب القضاء به چاپ رسیده است.[۱۸] آقابزرگ طهرانی به نقل از تمام اساتیدش کتاب را دقیقتر و استوارتر از جواهر الکلام دانسته است.[۱۹][یادداشت ۴] در کتابهای فقهی معاصر به آرای حاج ملا علی کنی در این کتاب استناد شده است.[۲۰]
- حاشیه بر جواهر الکلام.[۲۱]
- رسالههایی در باب اوامر و نواهی، مفاهیم و استصحاب، که کنی آنها را هنگام تحصیل در نجف نوشته است.[۲۲]
- ایضاح المشتبهات فی تفسیر الکلمات المشکلة القرآنیة[۲۳]
- مواعظ حسنه؛[۲۴]
- توضیح المقال، در علم درایه و رجال، این کتاب در ۱۲۹۹ و ۱۳۰۲، همراه با کتاب رجال، اثر ابوعلی حائری (منتهیالمقال)، چاپ شده است. میرزا حسین نوری در چاپ دوم آن شرححال شصت تن از مشایخ علم رجال را به آن افزوده و حاشیهای هم بر کتاب نوشته است.[۲۵] در ۱۴۲۱ق نیز توضیح المقال، با تحقیق محمدحسین مولوی، در قم چاپ شد.
همایش بزرگداشت
در دی سال ۱۳۹۰ش از سوی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان تهران و موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، همایش بزرگداشتی برای علی کنی برگزار شد. در این همایش که در دانشگاه تهران برگزار شد، محمدرضا مهدوی کنی رئیس وقت مجلس خبرگان رهبری سخنرانی کرد.[۲۶]
در این همایش مقالاتی نیز ارائه شد. برخی از عناوین مقالهها عبارتاند از:
- "ملا علی کنی" "تولیت و مدیریت حوزه مروی"
- "مقابله آیت الله حاج ملا علی کنی با تهاجم فرهنگی غرب"
- "بررسی نقش رابطه ملا علی کنی و میرزا حسن خان سپهسالار"
برگزیدهای از مقالههای این همایش منتشر شده است.[۲۷]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰ش، ص۵۹۵-۵۹۶؛ آقابزرگ طهرانی، نقباءالبشر، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۰۶.
- ↑ رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج ۴، ص۲۹۷.
- ↑ ملاعلی کنی، توضیحالمقال، ۱۴۰۴ق، ص۳۰۲؛ کشمیری، تکملة نجومالسماء، ج۲، ص۲۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۰۴-۱۵۰۵.
- ↑ حرزالدین، معارفالرجال، ج۲، ص۱۱۳؛ امین، ج ۲، ص۲۰۴؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۰۴-۱۵۰۵.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج ۴، ص۲۰۴؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: نقباءالبشر، ۱۴۰۴ق، ص۱۳۳، قسم ۲، ص۴۹۵، ۵۰۸؛ حبیبآبادی، مکارم الآثار، ج ۳، ص۶۹۹؛ حسینی، تراجمالرجال، ج ۲، ص۷۸۷.
- ↑ رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۷؛ مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج ۵، ص۹۸
- ↑ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: نقباءالبشر، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۰۵.
- ↑ روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰ش، ص۲۰۵.
- ↑ رجوع کنید به اعتماد السلطنه، روزنامه خاطرات ۱۳۵۰ش، ص۱۳۳؛ انصاری، ص۳۹۸.
- ↑ حاج ملاعلی کنی، ص۳۰۳؛ اعتماد السلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: نقباءالبشر فیالقرن الرابع عشر، ۱۴۰۴، قسم ۴، ص۱۵۰۵؛ موسوی اصفهانی، احسن الودیعه، ج ۱، ص۱۰۱.
- ↑ رجوع کنید به امین، ج ۷، ص۴۷۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: نقباءالبشر فیالقرن الرابع عشر، ۱۴۰۴، قسم ۱، ص۳۳۲-۳۳۳؛ شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ص۱۲۷-۱۲۸، ۲۲۰، ۴۱۰-۴۱۲.
- ↑ الطهراني، الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۴۸۲.
- ↑ رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۷؛ جاپلقی بروجردی، طرائفالمقال، ج ۲، ص۳۷۵؛ حرزالدین، معارفالرجال، ج۲، ص۱۱۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: نقباءالبشر، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۰۵-۱۵۰۶.
- ↑ جاپلقی بروجردی، طرائفالمقال، ج ۲، ص۳۷۵.
- ↑ سلیم، محسن، دگرگونیهای تمدن و فرهنگ ایران، ج۲، ۱۳۸۴، ص۲۹۹.
- ↑ رجوع کنید به ناظمالاسلام کرمانی، بخش ۱، مقدمه، ص۱۳۵.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳، ج ۱۱، ص۵۷، ۲۱۶.
- ↑ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج ۳، ص۴۸۲-۴۸۳، ج ۴، ص۴۲۷، ج ۱۷، ص۱۴۲؛ مشار، ج ۴، ستون ۳۵۵.
- ↑ الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج ۳، ص۴۸۳.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیه، ج ۳، ص۱۲۷؛ روحانی، الفقه الصادق، ج ۲۵، ص۳۰۸؛ حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، ص۱۵۹، ۱۶۳-۱۶۴، ۱۹۷.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۵۸.
- ↑ جاپلقی بروجردی،طرائفالمقال، ج ۲، ص۳۷۵
- ↑ موسوعة طبقاتالفقهاء، ج ۱۴، قسم ۱، ص۴۳۳
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳، ج ۲۳، ص۲۲۶
- ↑ آقابزرگ طهرانی ج ۴، ص۴۱۳، ۴۹۸-۴۹۹؛ آقابزرگ طهرانی، مصفیالمقال، ۱۳۳۷ش، ستون ۱۰۰-۱۰۱؛ مشار، ج ۴، ستون ۳۵۵.
- ↑ همایش بزرگداشت عالم ربانی، آیةاللهالعظمی حاج ملا علی کنی(ره)، هفتهنامه افق حوزه.
- ↑ انتشار مجموعه مقالات برگزیده کنگره بزرگداشت "حاج ملا علی کنی"، باشگاه خبرنگاران جوان.
یادداشت
- ↑ مرجع الدين و الدنيا لأهلها بل لأهل إيران كافة
- ↑ او در این نامه با اشاره به مُفاد قرارداد، نوشت: امتیازات و تصرفات این کمپانی در ایران به مراتب بیش از کمپانی هند خواهد بود؛ چراکه که طبق این قرارداد «جمیع خلق مجبور بر تسلیم اموال و املاک خود» هستند و نتیجهاش نفی صریح تسلط دولت بر «املاک و اشجار و آب و اراضی رعایا» است و حاصلش از بین رفتن اقتدار دولت و ملت، ناتوانی در حفظ سرحدات و عدم امکان مقابله با هجوم دشمنان است.
- ↑ مراد وی، میرزا حسینخان سپهسالار، صدر اعظم وقت بود. در اثر مخالفتهای حاج ملا علی کنی، میرزا حسین خان سپهسالار در هنگام بازگشت شاه از سفر اروپا، عزل شد.(برای متن نامه رجوع کنید به تیموری، ص۱۲۳-۱۲۶؛ برای متن امتیازنامه رویتر رجوع کنید به تیموری،، ص۱۰۸-۱۱۲؛ برای نامه گلایهآمیز سپهسالار از اعتراض علما رجوع کنید به همان، ص۴۳-۴۶) برخی نوشتهاند که با وجود تقاضاهای مکررِ سپهسالار، ملا علی حاضر به ملاقات با او نشد.(رجوع کنید به ناظمالاسلام کرمانی، بخش ۱، مقدمه، ص۱۳۵.)
- ↑ و يعرف بكتاب القضاء ، وهو أدق و أمتن من الجواهر باتفاق من أدركناهم.
منابع
- آدمیت، فریدون، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۱.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۰ش.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش.
- امین.
- انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدس سره، قم، ۱۳۷۳ش.
- تیموری، ابراهیم، عصر بیخبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران، ۱۳۵۷ش.
- جاپلقی بروجردی، علیاصغربن محمدشفیع، طرائف المقال فی معرفة طبقاتالرجال، چاپ مهدی رجایی، قم، ۱۴۱۰ق.
- کنی، حاج ملاعلی، توضیحالمقال فی علمالرجال، چاپ محمدحسین مولوی، قم، ۱۳۷۹ش.
- حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، اصفهان، ۱۳۵۱ش.
- حرزالدین، محمد، معارفالرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم، ۱۴۰۵ق.
- حسینی، احمد، تراجمالرجال، قم، ۱۴۱۴ق.
- حسینی حائری، کاظم، القضاء فی الفقه الاسلامی، قم، ۱۴۱۵ق.
- روحانی، محمد صادق، فقهالصادق، قم، ۱۴۱۲۱۴۱۴ق.
- سلیم، محسن، دگرگونیهای تمدن و فرهنگ ایران، دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود، ۱۳۸۴.
- شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری وطهران، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، بیتا.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲۱۳۵۴ش.
- طهرانی، آقابزرگ محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
- طهرانی، آقابزرگ محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباءالبشر فیالقرن الرابع عشر، مشهد، ۱۴۰۴ق.
- طهرانی، آقابزرگ محمدمحسن، مصفیالمقال فی مصنفی علمالرجال، چاپ احمد منزوی، تهران، ۱۳۳۷ش.
- کشمیری، محمدمهدی بن محمدعلی، تکملة نجومالسماء، قم، ۱۳۹۷ق.
- مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانةالادب، تهران ۱۳۶۹ش.
- مشار، خانبابا، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰۱۳۴۴ش.
- موسوعة طبقات الفقهاء، جعفر سبحانی، قم: مؤسسة الامامالصادق، ۱۴۱۸۱۴۲۴.
- موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسنالودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، او، تتمیم روضاتالجنات، بغداد، ۱۳۴۸.
- موسوی بجنوردی، حسن، القواعد الفقهیة، چاپ مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، قم ۱۳۷۷ش.
- ناظمالاسلام کرمانی، محمد بن علی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶۱۳۷۷ش.
- همایش بزرگداشت عالم ربانی، آیةاللهالعظمی حاج ملا علی کنی(ره)، هفتهنامه افق حوزه.
- انتشار مجموعه مقالات برگزیده کنگره بزرگداشت "حاج ملا علی کنی"، باشگاه خبرنگاران جوان.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام