سازمان مجاهدین خلق ایران
سازمان تروریستی منافقین | |
![]() آرم سازمان مجاهدین خلق ایران | |
اطلاعات کلی | |
---|---|
نامهای دیگر | سازمان منافقین • مجاهدین خلق • مجاهدین • MKO |
تأسیس | شهریور سال ۱۳۴۴ش |
بنیانگذار | محمد حنیفنژاد • سعید محسن • علیاصغر بدیعزادگان |
رویکرد | مارکسیستی-اسلامی |
شعار | فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً |
نوع فعالیت | چریکی • سیاسی • نظامی |
اهداف | سرنگونگی حکومت پهلوی • سرنگونی جمهوری اسلامی ایران |
فعالیتها | فعالیت سیاسی-نظامی علیه حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران |
مکان | اردوگاه اشرف (عراق) • اردوگاه تیرانا (آلبانی) |
دبیرکل | زهرا مریخی |
سایر | |
ساختار | فرقهای |
وضعیت | در حال فعالیت |
سازمان مجاهدین خلق ایران، مشهور به سازمان منافقین، سازمانی سیاسی-نظامی و تروریستی با ایدئولوژی التقاطی از مارکسیسم و اسلام است که بهمدت بیش از پنج دهه به ستیز با نظامهای سیاسی ایران (پهلوی و جمهوری اسلامی) پرداخته است.
این سازمان پس از انقلاب اسلامی ایران، اقدامات مختلفی علیه نظام جمهوری اسلامی انجام داده است که شامل ترورهای سران سیاسی و شهروندان عادی، همکاری با رژیم بعث عراق در جنگ عراق علیه ایران، حمله نظامی به ایران، فعالیتهای تبلیغاتی و جاسوسی و حمایت از آشوبهای داخلی در ایران بوده است. این سازمان در دورههایی از حمایتهای کشورهای غربی، برخوردار بوده و در مقاطعی از سوی برخی آنان بهعنوان گروه تروریستی شناخته شده است.
پیدایش سازمان به دهه ۱۳۴۰ش بازمیگردد که در واکنش به شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره شکل گرفت. بنیانگذاران سازمان که ابتدا با شعار مبارزه با فقر و استثمار فعالیت میکردند، تحت تأثیر سرکوب حکومت پهلوی و اندیشههای مارکسیستی، به مبارزه مسلحانه روی آوردند. رویکردی که موجب کشتهشدن یا دستگیری و اعدام بسیاری از اعضای سازمان شد. اگرچه مبارزات چریکی سازمان در دهه ۱۳۵۰ به تنهایی منجر به انقلاب نشد، اما تأثیر قابل توجهی در روند انقلاب اسلامی داشت. پس از انقلاب، سران سازمان که از کسب قدرت ناامید شده بودند، به مخالفت نظامی با جمهوری اسلامی ادامه دادند.
در سال ۱۳۵۴ش، سازمان دستخوش تغییر ایدئولوژیک اساسی شد و از اسلام به مارکسیسم گرایش یافت. این تغییر که با خشونت و سرکوب داخلی همراه بود، به ترورهای درونسازمانی انجامید و موجب قطع حمایت گروههای مذهبی از جمله روحانیت از سازمان شد.
جایگاه سیاسی و ویژگیها
سازمان مجاهدین خلق ایران (MKO)، مشهور به سازمان منافقین،[۱] سازمانی سیاسی-نظامی[۲] و تروریستی[۳] با ایدئولوژی التقاطی از مارکسیسم و اسلام[۴] که بهمدت بیش از پنج دهه به ستیز سیاسی و نظامی با نظامهای سیاسی مستقر در ایران (پهلوی و جمهوری اسلامی) پرداخته است.[۵] بهنقل از برخی منابع، سازمان مجاهدین خلق در دورههایی از حمایتهای بینالمللی، بهخصوص از سوی کشورهای غربی، برخوردار بوده است؛ با این حال، در مقاطعی از سوی آنان بهعنوان سازمانی تروریستی بهشمار رفته است.[۶]
به نقل از برخی منابع، مبارزات چریکی این سازمان با رژیم پهلوی، در دهه پنجاه شمسی، هرچند بهتنهایی نتوانست منجر به انقلاب موردنظر آنان شود، تأثیرات قابل توجهی در فرآیند انقلاب اسلامی داشته است.[۷] پس از انقلاب، این سازمان تنها گروه سیاسی دانسته شده که بیش از چهار دهه، بهرغم چالشهای مختلف، بر سر مواضع خود در ضدیت با جمهوری اسلامی ایستاده است.[۸] سازمان مجاهدین خلق سازمانیافتهترین، شناختهشدهترین، خشنترین و بزرگترین اپوزیسیون خارج از کشور جمهوری اسلامی و قویترین نیروی معارض مسلح آن تا پیش از سقوط حکومت بعثی عراق (فروردین ۱۳۸۲ش) محسوب شده است.[۹]
گفته شده که این سازمان از ابتدای انقلاب اسلامی بیشترین هزینه را بر نظام جمهوری اسلامی وارد ساخته است.[۱۰] این هزینهها شامل ترورهای سران سیاسی و نظامی[۱۱] و شهروندان عادی،[۱۲] همکاری با رژیم بعث عراق در جریان جنگ ایران و عراق،[۱۳] حمله نظامی به ایران (عملیات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان)،[۱۴] تبلیغات رسانهای علیه نظام،[۱۵] فعالیت اطلاعاتی علیه نظام،[۱۶] فعالیت دیپلماتیک علیه نظام[۱۷] و حمایت از آشوبهای داخلی ایران[۱۸] دانسته شده است. درباره فعالیتهای تروریستی سازمان گفته شده که از میان بیش از ۱۷ هزار شهید ترور در ایران، که بهدست ۳۰ گروهک تروریستی بهشهادت رسیدهاند، بیشترین تعداد بهدست مجاهدین انجام شده است؛ به طوری که، برای نمونه، از میان ۱۹۶۹ شهروند ترورشده در سال ۱۳۶۰ش، ۸۴۱ نفر آنها بهدست مجاهدین ترور شدهاند.[۱۹]
بهگفته برخی محققان، ایدئولوژی التقاطی سازمان از اسلام و مارکسیسم را پایهگذاران سازمان برای ایجاد یک جامعه بیطبقه توحیدی از طریق پایاندادن به وابستگی ایران به غرب، ایجاد اقتصادی غیر وابسته، اعطای آزادی بیان به مردم و توزیع مجدد ثروت در جامعه طراحی کردند.[۲۰] راهکار سازمان برای رسیدن به این اهداف مبارزه مسلحانه برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی پهلوی (بعداً جمهوری اسلامی) دانسته شده است.[۲۱] بهرغم این اهداف، برخی معتقدند که سازمان به این اهداف نرسید و در برههای بهلحاظِ نظری مارکسیست شد و در عمل اهداف خود را با روشهای خشونتآمیز و غیردموکراتیک پیگیری کرد.[۲۲]
بهنقل از برخی منابع، با تسلط مسعود رَجَوی بر سازمان، مقارن انقلاب اسلامی در ایران، این سازمان عملاً تبدیل به فرقهای مذهبی-سیاسی شد که تحت نظامی استبدادی، برآمده از کیش شخصیت او، اداره میشد؛[۲۳] بهطوری که برخی از آن با عنوان «سازمان مسعود» یاد کردهاند.[۲۴] گفته شده که سازمان در این دوره تحت قوانین سختگیرانه فرقهای در زمینههای سیاسی،[۲۵] دینی،[۲۶] خانوادگی[۲۷] و جنسی[۲۸] اداره میشد؛ قوانینی که بر اساس آن مخالفان یا بریدگان از ایدئولوژی سازمان را زندانی و شکنجه میکردند تا از جدایی آنان از سازمان جلوگیری کند.[۲۹]
بستر پیدایش و پایهگذاری
بستر پیدایش سازمان مجاهدین خلق بر دو روند تاریخی در ایران، پس از شهریور ۱۳۲۰ش، متکی دانسته شده است:[۳۰] اول، محبوبیت اندیشههای انقلابی و بهبودخواه مارکسیستی در جهان و پذیرفتهشدن این ایدئولوژی بهعنوان یک الگوی علمی و کارگشا برای کنش اجتماعی؛[۳۱] دوم، پیدایش نگرشی نو به اسلام و جایگاه آن در اجتماع که تلاش میکرد تفسیری روزآمد از اسلام را با اندیشههای مدرن غربی همراه کند.[۳۲] همراهی این دو روند باعث پیدایش تلفیقی بین اندیشههای اسلامی و مارکسیستی در میان مجاهدین دانسته شده است؛ تلفیقی که آنان را بر آن داشت که، با داشتن علایق مذهبی، مارکسیسم را بهعنوان روش مبارزه بپذیرند و چاره اصلاح اجتماع را در تلفیق این دو جهانبینی بدانند.[۳۳]
بهگفته برخی محققان، در نیمه دهه ۱۳۴۰ش، سازمان مجاهدین خلق ایران بهدنبال تنشهای سیاسی و اجتماعی میان حکومت و جامعه شکل گرفت.[۳۴] این سازمان از پیروان فکری نهضت آزادی دانسته شده که اعضای اولیه آن عمدتاً از خانوادههای مذهبی[۳۵] و طبقات مختلف اجتماعی[۳۶] بودند. پیدایش مجاهدین خلق بازتابی از شکست نهضت ملی در مرداد ۱۳۳۲ش و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش بر بستر تأثیر جنبشهای انقلابی مارکسیستی در آن دوران دانسته شده است.[۳۷]
پایهگذاران
بهگزارش برخی منابع، سازمان مجاهدین توسط سه نفر[۳۸] از اعضای پیشین نهضت آزادی و فارغالتحصیلان دانشگاه تهران تشکیل شد:[۳۹] محمد حنیفنژاد (۱۳۱۷-۱۳۵۱ش)، سعید محسن (۱۳۱۸-۱۳۵۱ش) و عبدالرضا نیکبین رودسری (۱۳۲۱-۱۳۹۶ش) که بعداً بر تعداد آنها افزوده شد؛[۴۰] بهطوری که در سال ۱۳۵۰ش، به دوازده نفر رسید.[۴۱] بهگفته یکی از اعضای اولیه سازمان، آنان در پی نجات مردم از فقر و استثمار بودند و به همین دلیل به مطالعه پیرامون رفتار حکومت و تأثیر آن در وضع مردم پرداختند.[۴۲] به نظر برخی محققان، آنان نهایتاً تحت تأثیر سرکوبگری رژیم پهلوی و تجربیات جهانی چپ، مبارزه مسلحانه با حکومت در قالب چریک شهری را عامل نجات و اصلاح جامعه دانستند و نام سازمان خود را سازمان مجاهدین خلق ایران نهادند.[۴۳]
سراغ قرآن رفتم. تا آن را گشودم، طبق عادت دیرینه چشمانم رفت سراغ سورههای جنگی توبه و انفال... خیلی به هیجان آمدم و لذت بردم؛ شور مبارزه در راه خدا را در من دوباره برانگیخت... اما خوشحالیام زیاد نپایید. دیدم این آیات را هم با کمک مارکسیسم معنا کردهایم... اگر مارکسیسم را کنار بگذاریم، این آیات را چطور میتوانیم بهصورت انقلابی تفسیر کنیم؟... اصلاً بدون مارکسیسم مبارزه مسلحانه برای ما چه توجیهی دارد؟[۴۴]
ایدئولوژی و جایگاه مذهب در آن
ایدئولوژی سازمان مجاهدین در راستای تلفیق یافتههای مارکسیستی با مفاهیم مذهبی دانسته شده است؛[۴۵] امری که برای آن از آیات قرآن استفاده میشد.[۴۶] بهگفته رسول جعفریان، تاریخپژوه شیعه، این تلفیق میان مارکسیسم و مذهب در نظام آموزشی سازمان نیز جریان داشت و حاصلش نظامی بود که نه کاملاً مذهبی بود و نه مادیگرایانه.[۴۷] مجاهدین مارکسیستهای غیر مادیگرا خوانده شدهاند.[۴۸] گفته شده که آنان مهمترین اصل مادیگرایی (تقدم ماده بر روح) را رد میکردند، ولی در باقی اصول بنیادی آن (از جمله مادیگرایی تاریخی) با مارکسیستها همنظر بودند.[۴۹]
یکی از اصول بنیادین سازمان (تحت تأثیر نظریهای از مهدی بازرگان)[۵۰] این گزارش شده که راه خدا و تکامل بشر (بهعنوان یک اصل مارکسیستی) یکی است.[۵۱] بر اساس این نگرش از یکسو، مجاهدین با مخلوقدانستن این روندِ مادیِ تاریخْ آن را دینی تلقی میکردند و با استفاده از آن قیامهای انبیاء(ع) و ائمه(ع)، مانند قیام عاشورا، را تبیین میکردند؛[۵۲] از سوی دیگر، افرادی مانند کارْل مارْکس (درگذشت: ۱۸۸۳م)، پایهگذار مارکسیسم، و مائو (درگذشت: ۱۹۷۶م)، نظریهپرداز مارکسیست و پایهگذار مائوئیسم، در عین مادیگرابودن مؤمن تلقی میشدند؛ چون در راه تکامل بشر، که با راه خدا و دین یکی بود، گام میزدند.[۵۳]
بهگفته برخی محققان، این نوع نگرش به اسلام و مارکسیسم در میان مجاهدین خلق موجب شد که رژیم پهلوی از آنان با عنوان «مارکسیستهای اسلامی» یاد کند و ادعا کند که اسلام آنان تنها پوششی برای پنهانکردن عقاید مارکسیستی آنهاست؛[۵۴] در پاسخ مجاهدین میگفتند: گرچه مارکسیسم را چونان روش پیشرفته تحلیل اجتماعی و علم مبارزه پذیرفتهایم، مادیگرایی را مردود میدانیم و اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایدئولوژی خود قلمداد میکنیم.[۵۵] بهگزارش جعفریان، سران مجاهدین معتقد بودند که برخی از اصول مارکسیسم (مانند حرکت) از معارف دینی است و مؤمنان نسبت به آن فضل تقدم داشتهاند.[۵۶]
عقاید و اعمال دینی مجاهدین
بهگفته برخی محققان، اکثر اعضای مجاهدین از خانوادههای مذهبی بودند[۵۷] و همه آنها شیعه[۵۸] بودند. بهنظر جعفریان، بهرغم نظر برخی، مجاهدین مارکسیست که تلاش میکنند سازمان را از ابتدا دارای گرایش مذهبی کمرنگ معرفی کنند، مذهب در میان مجاهدان اولیه پررنگ بود و آنان بر اسلام تأکید فراوان داشتند؛[۵۹] اما ضعف دینی و فقهی نسل دوم و سوم مجاهدین موجب بازاندیشی تدریجی در نگاه دینی سازمان و نهایتاً تغییر ایدئولوژی آنان به مارکسیسم شد.[۶۰]
بهگزارش برخی منابع، با جداشدن مجاهدین مارکسیست از سازمان، مجاهدین مسلمان تحت سیطره نگرشهای ایدئولوژیک سران جدید آن، بهخصوص مسعود رجوی، به عقاید نظری و عملی مجاهدین اولیه نزدیک شدند،[۶۱] ولی عقاید و مناسک دینی تازهای حول شخصیت رجوی و همسرش مریم رجوی به نظام دینی آنان اضافه گردید؛[۶۲] برای نمونه، نقل شده که در زمان استقرار سازمان در عراق، در مراسم احیاء و در هنگام قرآن به سر گرفتن بعد از نام ائمه(ع) نام مسعود و مریم هم، بهعنوان اولیاء الهی برده میشده است.[۶۳]
بهگزارش یکی از مجاهدین، سران سازمان اصول پنجگانه دین را قبول داشت؛ اما در عقایدی چون عصمت پیامبران(ع) و ائمه(ع) تردید داشتند.[۶۴] همچنین، در خصوص غیبت امام زمان(ع) سکوت میکردند.[۶۵] بهگزارش یکی دیگر از مجاهدین، آنان مشرک را کسی میدانستند که سد راه خدا و راه تکامل شده باشد، نه کسی که به خدا اعتقادی ندارد.[۶۶] آنان بهکمونیستها بهعنوان مبارزان انقلابی احترام میگذاشتند و حاضر به همکاری با آنان بودند؛ چون آنان را مشرک و از نظر فقهی نجس نمیدانستند، بلکه مبارزانی میدانستند در راه مردم که علیه اَمْپرْیالِیسْم (تجلی سد راه تکامل) مبارزه میکردند.[۶۷] مجاهدین سرمایهداران را، علیرغم ادعای مسلمانی، مسلمان نمیدانستند؛ زیرا آنها را سدکنندگان را خدا و راه تکامل تلقی میکردند.[۶۸]
درباره اعمال مذهبی، بهگزارش برخی منابع، مجاهدین به تقلید در فقه سنتی اعتقادی نداشتند و مرجع آنان در این زمینه سازمان بود.[۶۹] حاصل این نگرش، به حاشیه رفتن فقه در سازمان دانسته شده است.[۷۰] مجاهدین قواعد شرعی را رعایت میکردند، اما این رعایت گاه با قواعد شرعی جاری در فقه سنتی شیعه متفاوت بود؛ تفاوتی که در باب برخی مسائل فقهی، مانند زناشویی، به فقهی خاص میانجامید که بعد از انقلاب در قالب امری چون طلاق عمومی[۷۱] بازتاب یافت.[۷۲] نمونه دیگر در این زمینه، ازدواج رجوی با مریم رجوی در خرداد ۱۳۶۴ش دانسته شده است: این ازدواج پس از طلاق تشکیلاتی مریم رجوی از همسر سابقش و بدون نگهداشتن عده شرعی انجام شد.[۷۳]
منابع مطالعاتی و آثار منتشرشده
بهگزارش برخی منابع، سازمان فعالیت مطالعاتی را از شهریور ۱۳۴۴ش با مطالعاتی در زمینههای مذهب، تاریخ و تئوریهای انقلاب آغاز کرد.[۷۴] بهگفته جعفریان، مجاهدین، بهدلیل ناکافیدانستن تفسیر رسمی روحانیان شیعه از دین، با الهام از مهدی بازرگان، به تدوین ایدئولوژی دینی و سیاسی خود پرداختند.[۷۵] منابع مطالعاتی سازمان شامل قرآن، نهجالبلاغه، برخی کتابهای بازرگان و سید محمود طالقانی، تاریخ انقلابهای تودهای در ایران و جهان و کتابهای مارکسیستی گزارش شده است.[۷۶]
جعفریان از عدم اعتقاد آنان به سایر متون تفسیری و تحقیقی شیعه، مانند آثار سید محمدحسین طباطبایی و مرتضی مطهری، خبر داده است.[۷۷] گفته شده که در ضمن این مطالعات، تلاش سران سازمان این بود که قرآن و نهجالبلاغه را از دیدگاهی مارکسیستی تفسیر کنند و خوانشی نوین از مفاهیم اسلامی ارائه دهند؛[۷۸] خوانشی که در عین مطابقت با علم مبارزه (مارکسیسم) نوعی تشیع انقلابی را ارائه کند.[۷۹] در این نوع خوانش از تشیع، تأثیر علی شریعتی، متفکر انقلابی شیعه، بر مجاهدین برجسته تلقی شده است.[۸۰]
آثار ايدئولوژیک و سیاسی
آثار منتشرشده سازمان مجاهدین خلق آثاری دانسته شده که در آنها عمدتاً دیدگاههای مارکسیستی با عقاید اسلامی برای ارائه راهبردی مبارزاتی آمیخته شده است.[۸۱] از جمله این آثار به موراد زیر اشاره و درباره آنها توضیحاتی داده شده است:
- متدولوژی شناخت: نخستین اثر مجاهدین که بهگفته آنان کوششی است برای تبیین «شیوه و متد برخورد صحیح و علمی [مارکسیستی] با پدیدهها و هماهنگی و انطباق آن با متد برخورد قرآن».[۸۲] این کتاب در سال ۱۳۵۱ش بهدست امام خمینی رسید و او آن را کتابی مارکسیستی با پوستهای اسلامی برشمرد.[۸۳]
- راه انبیاء راه بشر: نوشته حنیفنژاد که بر اساس تئوری بازرگان در کتاب راه طیشده نوشته شده با این تفاوت که صورتی مارکسیستی پیدا کرده است.[۸۴] در این کتاب شیوههای مبارزه عیناً از آثار مائو نقل شده است.[۸۵]
- سیمای یک مسلمان: یا امام حسین(ع) یا راه امام حسین(ع)[۸۶] که در آن نظام توحیدی مورد نظر پیامبر(ص) نوعی نظام توحیدی بیطبقه در راستای صلاح عامه دانسته شده است.[۸۷] در این کتاب گفته شده که ائمه شیعه(ع)، بهویژه امام حسین(ع)، علیه زمینداران و سرمایهداران استثمارگر و خلفای غاصب قیام کردهاند.[۸۸] بهنظر مجاهدین، این وظیفه همه مسلمانان بود که مبارزه را تا برقراری جامعه بیطبقه و نابودی هرگونه ظلم، بهویژه امپریالیسم، سرمایهداری و روحانیان محافظهکار، ادامه دهند.[۸۹]
- مقدمه مطالعات مارکسیستی: نوشته سعید محسن، جزوهای آموزشی برای اثبات گریزناپذیربودن آموختن مارکسیسم برای مبارزه، برشمردن جنبههای اصولی و مثبت آن و اینکه بدون آموختن آن درک عمیق ایدئولوژی اسلامی و مفاهیم قرآن میسر نخواهد بود.[۹۰] این کتاب بعد از انقلاب اسلامی دستمایه نگارش کتاب دینامیزم قرآن توسط رجوی شد که اساس آن تطبق آیات محکم و متشابه قرآن با بحث روبنا و زیربنا در جهاننگری مارکسیستی بود.[۹۱] جعفریان تغییر نام این کتاب را شگفت و نمودی از نگاه مجاهدین به مارکسیسم و اسلام میداند.[۹۲]
- کتابچه پرچم: در اواخر دهه هفتاد شمسی توسط رجوی بهعنوان قانون اساسی حیات یک مجاهد تدوین شد.[۹۳] اجرای قوانین این کتابچه زندگی را بر مجاهدین سختتر میکرد؛ به طوری که چند نفر بر اثر سختی آنها خودسوزی کردند.[۹۴]
تحول ایدئولوژیک از اسلام به مارکسیسم: علتها و پیامدها
بهگزارش برخی منابع، سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۵۱ش بهتدریج به مارکسیسم گرایش پیدا کرد و در سال ۱۳۵۴ش این تغییر ایدئولوژیک بهطور رسمی اعلام شد.[۹۵] در اعلامیهای که سازمان برای تغییر ایدئولوژی خود از اسلام به مارکسیسم صادر کرد چنین آمده است: پس از سالها تلاش برای تلفیق اسلام و مارکسیسم، به این نتیجه رسیدیم که مارکسیسم فلسفهٔ مناسبتری برای رهایی طبقه کارگر است و اسلام، بهعنوان ایدئولوژی طبقه متوسط، برای رسیدن به این هدف مناسب نیست.[۹۶]
نقل شده که این تغییرات ایدئولوژیک منجر به انشعاب و درگیریهای داخلی شدید در سازمان شد: اقلیتی از پذیرش مارکسیستیشدن سازمان سر باز زدند که در تصفیههایی داخلی متعدد ترور شدند.[۹۷] ترور مجید شریفواقفی (۱۳۲۷-۱۳۵۴ش)، مسئول شاخه کارگری سازمان و معاون او مرتضی صمدیه لباف (۱۳۲۵-۱۳۵۴ش) در همین راستا گزارش شده است.[۹۸] ترورهای درونسازمانی عامل دشمنی آشتیناپذیر جناح مسلمان و مارکسیست مجاهدین تلقی شده است.[۹۹] گفته شده که رژیم پهلوی نیز از این شکاف ایجادشده در سازمان نهایت بهرهبرداری تبلیغاتی را کرد؛ زیرا این رخداد تأییدی بود بر نظر آنان که مجاهدین در حقیقت مارکسیست هستند.[۱۰۰]
تضاد بنیادین اسلام و مارکسیسم در ایدئولوژی سازمان عمدهترین دلیل تغییر ایدئولوژی سازمان از اسلام به مارکسیسم خوانده شده است؛[۱۰۱] چه اینکه با بزرگشدن هسته مارکسیستی این ایدئولوژیْ شکستن پوسته اسلامی آن حتمی تلقی شده بود.[۱۰۲] بهرغم این نظر، برخی از مجاهدین، علت مارکسیستشدن سازمان را، نه تضاد ایدئولوژیک بنیادین، بلکه فرصتطلبی خائنانهٔ برخی عناصر مارکسیست در مرکزیت سازمان دانستهاند.[۱۰۳]
بهگزارش بعضی منابع، با اعلام تغییر ایدئولوژی سازمان، بسیاری از اعضای کارد مرکزی و قسمت عمدهای از اعضا به این تغییر پیوستند.[۱۰۴] این تغییر ایدئولوژی به همراه خشونت و استبداد سران مجاهدین مارکسیست گزارش شده است.[۱۰۵] مجاهدین مارکسیستشده، در آذر سال ۱۳۵۸ش، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر را تشکیل دادند.[۱۰۶] برخی تأیید کردهاند که اقلیت مجاهدین مسلمان، که عموماً در زندان بودند، پس از انقلاب برای سازماندهی دوباره و تبیین اندیشههای مجاهدین اولیه در مقابل مجاهدین مارکسیستشده تلاش کردند؛[۱۰۷] بهرغم این تلاش، تغییر ایدئولوژی موجب بدبینی اقشار مذهبی جامعه به همه طیفهای مجاهدین دانسته شده است.[۱۰۸]
سازمان و روحانیان شیعه: از حمایت تا تقابل
بهگفته جعفریان، هرچند روحانیان در ابتدا از مجاهدین حمایت کردند، این اندیشه که آنان پیش از انقلاب یکسره حامی آنان بودند خلاف واقعیت تاریخی است.[۱۰۹] از نظر او، در این باره باید قائل به روندی متغیر بود: روندی حمایتی که تحت تأثیر عقاید مذهبی سازمان بود و با تغییر ایدئولوژی سازمان به کلی قطع شد.[۱۱۰] گفته شده که این جدایی ایدئولوژیک مقارن با انقلاب و پس از آن به دشمنی نظری و عملی میان مجاهدین و روحانیان انجامید.[۱۱۱]
پیش از انقلاب: از حمایت تا جدایی
جعفریان معتقد است که پایهگذاران مجاهدین بهصورت سازمانی با روحانیان سنتی شیعه ارتباطی نداشتند و با افکار مذهبی ولی ضد سنتی بازرگان انس داشتند.[۱۱۲] بهگزارش او، سازمانْ اسلام را تنها از قرآن و نهجالبلاغه استخراج میکرد و برداشت مفسران رسمی آن (روحانیان) را قبول نداشت.[۱۱۳] گفته شده مجاهدین نهتنها معتقد به تبعیت از روحانیان نبود، بلکه معتقد بود که آنان باید از پیشروان انقلابی مانند مجاهدین پیروی کند.[۱۱۴] نمودی از این رویکرد، عدم اعتقاد آنان به فقه و رسالههای عملیه و سهلانگاری در مسائل شرعی دانسته شده است.[۱۱۵]

بهگفته جعفریان، سازمان از ابتدای پیدایش با حمایت روحانیان روبهرو شد.[۱۱۷] پیش از سال ۱۳۵۰ش، روحانیانی مانند سید محمود طالقانی و سید ابوالفضل موسوی زنجانی از مجاهدین حمایت میکردند.[۱۱۸] پس از افشای موجودیت سازمان در اوایل دهه پنجاه، حمایت روحانیان انقلابی از سازمان چشمگیر گزارش شده است؛ آنان در عین اطلاع از برخی وجوه انحرافی در سازمان از آن حمایت مالی و تبلیغی میکردند.[۱۱۹] همدلی و حمایت روحانیان از مجاهدین در مواردی موجب گرایش برخی روحانیان و فرزندان آنان به سازمان دانسته شده است.[۱۲۰] پس از تغییر ایدئولوژیک سازمان، بسیاری از روحانیان از حمایت خود از سازمان دست کشیدند و برخی از آنان، مانند مرتضی مطهری و عبدالرحیم ربانی شیرازی، به مبارزه جدی با آنان پرداختند.[۱۲۱]
گزارش شده که پس از تغییر ایدئولوژی، روحانیانْ مجاهدین را متهم به انحراف از ابتدا، فریبکاری و عدم مراجعه به متخصصان دین (روحانیان) میکردند؛ امری که موجبات خشم مجاهدین مسلمان و بازگشتن آنان از تصمیم بازبینی مبانی ایدئولوژیک سازمان شد.[۱۲۲] بازتابی از نگاه روحانیان به مجاهدین پس از تغییر ایدئولوژی در نامهای[۱۲۳] از مرتضی مطهری به امام خمینی نشان داده شده است: مطهری مجاهدین را همدست سایر دشمنان روحانیان (رژیم پهلوی، شریعتی و مارکسیستها) بر میشمرد که حمله به روحانیان را بهقصد نابودی آنان و به این دلیل انجام میدهند که مذهب، بهعنوان قدرتی تودهای، را مصادر کنند و در جهت مقاصد خود تفسیر کنند و بهکار ببندند.[۱۲۴]
پس از انقلاب: از جدایی تا تقابل
بهگزارش برخی منابع، مجاهدین که پیش از تغییر ایدئولوژی سازمان نتوانسته بودند حمایت امام خمینی را جلب کنند،[۱۲۵] با انشعاب مجاهدین مارکسیست هم امیدی برای یافتن جایگاهی در نظام نوین سیاسی به رهبری روحانیان نداشتند.[۱۲۶] برخی علاوه بر این ناامیدی، سهمی که سازمان برای خود در جریان پیروزی انقلاب قائل بود را دلیلی برای دشمنی آنان با روحانیان، بهعنوان رهبران حکومت جدید، دانستهاند؛[۱۲۷] دشمنی که در ترور بعضی از سران روحانی جمهوری اسلامی توسط مجاهدین تجسم نمادین یافت؛[۱۲۸] ترور کسانی چون سید محمد حسینی بهشتی،[۱۲۹] محمدجواد باهنر[۱۳۰] و علی قدوسی.[۱۳۱]
« | وصف مجاهدین در نامه مرتضی مطهری به امام خمینی: در اینجا [ایران] جریانهای پیچیده و گمراهکنندهای وجود دارد که توجه و آگاهی حضرتعالی ضرورت دارد: ...جریان دوم، جریان بهاصطلاح گروه مسمّی به مجاهدین است. اینها در ابتدا یک گروه سیاسی بودند، ولی تدریجاً بهصورت یک انشعاب مذهبی دارند در میآیند؛ درست مانند خوارج که در ابتدا حرکتشان یک حرکت سیاسی بود، بعد به صورت یک مذهب با یک سلسله اصول و فروع درآمدند. کوچکترین بدعت اینها این است که به قول خودشان به «خودکفایی» رسیدهاند و هر مقام روحانی و هر مرجع دینی را نفی میکنند. از همین جا میتوان تا آخر خواند. دیگر اینکه، در عین اظهار وفاداری به اسلام، کارل مارکس لااقل در حد امام جعفر صادق(ع) نزد اینها مقدس و محترم است.[۱۳۲] | » |
ستیز با حکومتهای مستقر در ایران

راهکار سازمان مجاهدین خلق برای اصلاح ایران و رستگاری مردم آن، با تکیه بر تحلیل مارکسیستی از وضعیت جامعه و سیاست، اتکا به مبارزه مسلحانه گزارش شده است؛[۱۳۴] به همین دلیل، راهکار مبارزاتی آنان با راهکار گروههای مارکسیستی، مانند سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، یکسان دانسته شده است.[۱۳۵] گفته شده که مجاهدین مبارزه مسلحانه را نوعی ضرورت اخلاقی و شهادتطلبی دینی میدانستند که دلیلی بر اصالت انقلابی و دوری آنان از خیانت سیاسی بهشمار میرفت.[۱۳۶] بهگزارش جعفریان، بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان به مارکسیسم، سران مارکسیست سازمان ادعا کردند که اصل برای آنان مبارزه بوده و آنان پس از اخذ راهکارهای مبارزه از جنبشهای چپ جهان آن را با معارف قرآن تطبیق میدادند.[۱۳۷] از نظر او، این ادعا درباره دوران چهارساله ابتدایی سازمان نادرست است؛ زیرا برای مجاهدین اولیه دغدغههای مذهبی جدی بوده است.[۱۳۸]

مبارزات پیش از انقلاب
بهگزارش برخی منابع، سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۴۹ش مبارزه مسلحانه علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد.[۱۴۰] این عملیات شامل بمبگذاری و ترور مهرههای اصلی رژیم و مستشاران خارجی گزارش شده است.[۱۴۱] در شهریور ۱۳۵۰ش، پیش از آنکه سازمان بتواند عملیات مسلحانه برجستهای را انجام دهد، نیروهای امنیتی رژیم پهلوی ضربه سنگینی به آنان وارد کردند: ۶۹ نفر از اعضای سازمان، از جمله ۱۱ رهبر آن، دستگیر شدند که بعداً بسیاری از آنان اعدام شدند.[۱۴۲] این رخداد به ضربه شهریور ۵۰ مشهور شده است.[۱۴۳]
گفته شده که پس از این ضربه، سازمان با خلأ قدرت روبهرو شد؛ ولی با تجدید سازمان، از سال ۱۳۵۲ش توانست انجام عملیاتهای چریکی در سطوح مختلف (بمبگذاری و ترور) را برنامهریزی و اجرا کند.[۱۴۴] بهنقل از برخی منابع، این عملیاتها در مواردی موجب واردآمدن آسیب جانی و مالی به شهروندان عادی میشد.[۱۴۵] جعفریان، این عملیاتها را موجب برانگیختن جدیت حکومت پهلوی برای مقابله بیشتر با مجاهدین دانسته است؛[۱۴۶] امری که موجب دستگیری و کشتهشدن بسیاری از آنان بین سالهای ۱۳۵۳ش تا ۱۳۵۶ش شد.[۱۴۷] به نقل از منابع، با نزدیکشدن انقلاب اسلامی، مجاهدین در کنار سایر گروههای انقلابی در درگیریهای مسلحانه با رژیم پهلوی همکاری کردند و با پیروزی انقلاب، بهسرعت و با سازماندهی دوباره، به عرصه سیاسی جامعه بازگشتند.[۱۴۸]
ستیز با جمهوری اسلامی پس از انقلاب
بهگزارش برخی منابع، مبارزات سازمان مجاهدین خلق پس از انقلاب اسلامی، برخلاف اکثر گروههای چریکی پیش از انقلاب، در «فاز سیاسی» پیگیری شد.[۱۴۹] گزارش شده که سازمان، که در این دوره تحت کنترل شدید مسعود رجوی اداره میشد،[۱۵۰] در ظاهر خود را وفادار به انقلاب اسلامی و رهبر آن نشان میداد؛[۱۵۱] اما، با اتکا به این توجیه که حاکمان جدید قادر به تحقق «جامعه بیطبقه توحیدی» و «رهبری مبارزه ضد امپریالیستی» نیستند، سرنگونکردن حکومت و در دست گرفتن قدرت را هدف نهایی خود قرار داد.[۱۵۲] گفته شده که مجاهدین برای این کار دست به استقرار سازمانی گسترده در کل کشور از طریق جذب نیرو[۱۵۳] و سازماندهی آنها[۱۵۴] زدند.
محمدآقا [حنیفنژاد] آن زمان متوجه شده بود که ماشینی را ساخته و به راه انداخته که به طور مرتب هم کار میکند، ولی بهسمت چپ [مارکسیسم] منحرف میشود.[۱۵۵]
به نقل از بعضی منابع، برخی برخوردها بین مجاهدین و انقلابیان مذهبی،[۱۵۶] عدم شرکت آنان در همهپرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،[۱۵۷] عدم موافقت امام خمینی با نامزدی رجوی در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری بهدلیل عدم اعتقاد سازمان به قانون اساسی جمهوری اسلامی[۱۵۸] و عدم موفقیت چشمگیر آنان در انتخابات مجلس اول شورای اسلامی[۱۵۹] سران سازمان را به این نتیجه رساند که در ساحت سیاسی امکان موفقیت آنان وجود ندارد.[۱۶۰] پس از درگیرهای شدید میان انقلابیان مذهبی و مجاهدین، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ش، سازمان عملاً وارد فاز درگیری نظامی با نظام جمهوری اسلامی شد.[۱۶۱]
ورود سازمان به فاز نظامی با برنامهریزی و انجام عملیاتهای نظامی و ترورهای گسترده در چهار سطح همراه دانسته شده است: سطح اول، ترور مسئولان سیاسی-نظامی جمهوری اسلامی؛ سطح دوم، ترور پاسداران کمیته، سپاه و دادستانی انقلاب اسلامی؛ سطح سوم، ترور نیروهای مردمی و شهروندان عادی؛ سطح چهارم، عملیات تخریبی از طریق آتشزدن اموال عمومی و دولتی.[۱۶۲] گفته شده که این ترورها، در حالی که ایران درگیر جنگ با عراق بود، حکومت را وادار به برخورد نظامی با مجاهدین کرد و طی ده ماه جمهوری اسلامی موفق شد سازمان را در داخل کشور از میان ببرد.[۱۶۳]
ترور سران جمهوری اسلامی
ترور سران از جمله برنامههای فاز نظامی سازمان علیه نظام جمهوری اسلامی شمرده شده است.[۱۶۴] از جمله این ترورها که در برخی منابع به سازمان مجاهدین خلق نسبت داده شده، به موارد زیر اشاره شده است:
- ۷ تیر ۱۳۶۰ش، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و ترور سید محمد حسینی بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور و دبیرکل وقت حزب جمهوری اسلامی و هفتاد و دو نفر از چهرههای سیاسی جمهوری اسلامی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر و ۲۷ نماینده مجلس.[۱۶۵]
- ۸ شهریور ۱۳۶۰ش، انفجار دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران و ترور محمدعلی رجایی رئیسجمهور وقت، محمدجواد باهنر نخستوزیر وقت و سرهنگ هوشنگ وحید دستجردی رئیس وقت شهربانی کل.[۱۶۶]
- ترور برخی دیگر از سران سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی؛ از جمله محمد کچوئی، رئیس وقت زندان اوین (۸ تیر ۱۳۶۰ش)،[۱۶۷] حسن آیت، از سران وقت حزب جمهوری اسلامی (۱۴ مرداد ۱۳۶۰ش)،[۱۶۸] علی قدوسی، دادستان وقت کل انقلاب (۱۴ شهریور ۱۳۶۰ش)،[۱۶۹] سید عبدالکریم هاشمینژاد، مسئول وقت حزب جمهوری اسلامی در خراسان (۷ مهر ۱۳۶۰ش)،[۱۷۰] علی صیاد شیرازی، از فرماندهان بلندپایه ارتش جمهوری اسلامی (۲۱ فروردین ۱۳۷۸ش)،[۱۷۱] سید اسدالله لاجوردی، دادستان سابق انقلاب اسلامی (۱ شهریور ۱۳۷۷ش).[۱۷۲]
- ترور چهار تن از امامان جمعه، مشهور به شهدای محراب: سید اسدالله مدنی (۲۰ شهریور ۱۳۶۰ش)،[۱۷۳] سید عبدالحسین دستغیب (۲۰ آذر ۱۳۶۰ش)،[۱۷۴] محمد صدوقی (۱۱ تیر ۱۳۶۱ش)[۱۷۵] و عطاءالله اشرفی اصفهانی (۲۳ مهر ۱۳۶۱ش).[۱۷۶]
اعلامیه کودکی که در یکی از عملیاتهای مجاهدین (آتشسوزی) در ماهشهر بهشهادت رسید (تیر ۱۳۶۰ش).[۱۷۷]
بهغیر از ترورهای موفق سازمان، برخی ترورهای آنان با موفقیت کامل همراه نبوده است؛ از جمله ترور سیدعلی خامنهای، امام جمعه تهران و نماینده وقت مجلس شورای اسلامی و رئیسجمهور و رهبر انقلاب اسلامی در سالهای بعد.[۱۷۸]
ترور شهروندان عادی
بهنقل از برخی منابع، مجاهدین عملیاتهای سطح سوم را علیه نیروهای مردمی و شهروندان عادی از اقشار و اصناف مختلف مانند معلم، کارگر، کارمند، دانشجو، کاسب و راننده انجام میداد.[۱۷۹] اتهام این افراد از منظر سازمان اموری چون داشتن ظاهر انقلابی، نصب عکس سران نظام در محل کار و ایستادگی در برابر تهدید و اخاذی گزارش شده است.[۱۸۰] برای نمونه، گزارش شده که بیش از ۷۵ درصد از اهداف ترورهای سازمان در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ش شهروندان عادی از اقشار و اصناف مختلف بوده است.[۱۸۱] این درصد برای پاسداران انقلاب زیر ۲۵ درصد و برای سران نظام درصد بسیار کمی گزارش شده است.[۱۸۲] برای نمونه، در جریان ترور سید عبدالحسین دستغیب، امام جمعه شیراز، به جز یک پاسدار محافظ، چهار کاسب خردهفروش، یک معلم، دو دانشآموز و یک سبزیفروش هم بهشهادت رسیدند.[۱۸۳] در نمونهای دیگر، در جریان حمله به یک لبنیاتی و یک نمایشگاه اتومبیل، در ۶ شهریور ۱۳۶۱ش در تهران، ۷ نفر از مردم عادی بهشهادت رسیدند.[۱۸۴] نمونهای دیگر، بمبگذاری در حرم امام رضا(ع)، در ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ش، که به کشتهشدن ۲۵ نفر از شهروندان عادی انجامید؛ عملیاتی که مجاهدین عامل آن دانسته شدهاند.[۱۸۵]
استقرار در عراق، همراهی با رژیم بعث در جنگ علیه ایران


گزارش شده که با شکست مجاهدین در داخل ایران و فروپاشی سازمان آنان، باقیمانده نیروها ابتدا در کردستان عراق و پس از آن در پادگان بزرگی که حکومت بعثی عراق در اختیار آنان قرار داد مستقر شدند.[۱۸۸] این پادگان که به نام همسر کشتهشده رجوی، اشرف ربیعی (درگذشت: ۱۳۶۰ش)، اردوگاه اشرف نامیده شده بود، با آمدن رجوی به عراق (۱۳۶۵ش) به محل استقرار نیروهایی «ارتش آزادیبخش ایران» تبدیل شد؛[۱۸۹] ارتشی متشکل از مجاهدین که به نقل از منابع با کمک مالی، آموزشی و نظامی حکومت عراق برای ضربهزدن به جمهوری اسلامی تجهیز شده بود.[۱۹۰] بهگزارش برخی منابع، این ارتش از سال ۱۳۶۶ش عملیاتهایی علیه ایران انجام داد که در سال ۱۳۶۷ش به تعداد و گستره این عملیاتها افزوده شد.[۱۹۱]
از عملیات آفتاب تا عملیات فروغ جاویدان
گزارش شده که مجاهدین، در بهار ۱۳۶۷ش، با اتکا به کمک نظامی عراق اقدام ورود به ایران نمود و طی دو عملیاتْ مناطقی را تحت تصرف خود درآوردند: عملیات آفتاب در منطقه فَکّه[۱۹۲] و عملیات چلچراغ در شهر مرزی مهران.[۱۹۳] بهنقل از برخی منابع، رجوی پس از موفقیت در عملیات دوم گفت: وقتی میتوانیم در یک عملیاتْ شهری را آزاد کنیم، پس دسترسی به تهران چندان مشکل نخواهد بود.[۱۹۴]
این نگرش در رهبری سازمان عاملی برای طراحی عملیاتی برای فتح تهران و براندازی جمهوری اسلامی با حمایت عراق دانسته شده است؛ عملیاتی ۴۸ ساعته تحت عنوان فروغ جاویدان با برنامه گامبهگام فتح قصرشیرین، کرمانشاه (اعلام جمهوری دموکراتیک اسلامی در آنجا)، همدان، قزوین، کرج و در نهایت تهران.[۱۹۵] بهنقل از برخی منابع، این عملیات، که با تصور حمایت کامل مردم ایران از مجاهدین[۱۹۶] طراحی شده بود، با عملیات دفاعی مرصاد توسط ایران پاسخ داده شد.[۱۹۷] گفته شده که نیروهای نظامی ایران پس از چندین عملیات فرعی موفق، در ۵ مرداد ۱۳۶۷ش، ستون نیروهای مجاهدین را در تنگه چارْزَبَر (مرصاد)، در نزدیکی کرمانشاه، متوقف کردند.[۱۹۸] نتیجه این عملیات شکست مجاهدین و روی آوردن آنان به رویکرد سیاسی در ستیز با جمهوری اسلامی دانسته شده است.[۱۹۹]

کتابشناسی و فیلمشناسی
درباره سازمان مجاهدین خلق آثار مکتوب و سینمایی تولید شده که در دو دسته مکتوب و سینمایی چنین گزارش شدهاند:
آثار مکتوب
- گامی فراتر در افشای منافقین (۱۳۵۴ش): جزوهای نوشته شده علیه سران تغییر ایدئولوژی در سازمان توسط سازمان دانشجویان مسلمان ایرانی در آمریکا.[۲۰۱] جعفریان این مورد را اولین باری میداند که مجاهدین با عنوان منافقین خوانده شدهاند.[۲۰۲]
- منافقان از دیدگاه ما: نوشته ابوالحسن بنیصدر (۱۳۱۲-۱۴۰۰ش)، اولین رئیسجمهور جمهوری اسلامی، کتابی انتقادی علیه مجاهدین مارکسیست توسط یکی از متحدان بعدی مجاهدین پس از انقلاب که بعداً از آنان جدا شد.[۲۰۳]
- خاطرات برخی اعضای پیشین و بعضی مرتبطان با سازمان مجاهدین خلق؛ از جمله: سازمان مجاهدین خلق از درون خاطرات محمدمهدی جعفری، از نهضت آزادی تا مجاهدین و آنها که رفتند از لطفالله میثمی، خاطرات عزت شاهی، خاطرات احمد احمد، بر فراز خلیج فارس خاطرات محسن نجاتحسینی، قمار دیگر خاطرات مصطفی ملایری.[۲۰۴]
- سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام: کتابی جامع در سه جلد بر اساس اسناد و خاطرات که توسط جمعی از محققان مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی فراهم آمده است.[۲۰۵]

آثار سینمایی و تلویزیونی
- توهم (۱۳۶۴ش): فیلم سینمایی به کارگردانی سعید حاجیمیری درباره ارتباطات درونسازمانی اعضای مجاهدین خلق.[۲۰۷]
- پناهنده (۱۳۷۲ش): فیلم سینمایی به کارگردانی رسول ملاقلیپور، روایتی درباره مجاهدین جداشده از سازمان و درگیریهای آنان با سازمان.[۲۰۸]
- روز شیطان (۱۳۷۳): فیلم سینمایی به کارگردانی بهروز افخمی که به روایت بمبگذاریها و ترورهای مجاهدین میپردازد؛ از جمله بمبگذاری در حرم امام رضا(ع).[۲۰۹]
- نفوذی (۱۳۸۷ش): فیلم سینمایی درباره فعالیتهای سازمان در میان اسرای ایرانی جنگ ایران و عراق.[۲۱۰]
- فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه (۱۳۹۴ش): فیلم مستندی به کارگردانی مرتضی پایهشناس که روایتگر بخشی از زندگی پدری است که خواهان نجات فرزندانش از اردوگاه اشرف در عراق بوده است.[۲۱۱]
- سیانور (۱۳۹۴ش): فیلم سینمایی به کارگردانی بهروز شعیبی درباره ترور درونسازمانی مجاهدین مسلمان توسط مجاهدین مارکسیست مقارن با تغییر ایدئولوژی.[۲۱۲]
- سریالهای سهگانه تلویزیونی ارمغان تاریکی (۱۳۸۹ش)، پروانه (۱۳۹۲ش) و نفس (۱۳۹۶ش): هر سه به کارگردانی جلیل سامان با داستانهایی پیرامون سازمان مجاهدین خلق.[۲۱۳]
- به نام خلق (۱۳۹۷ش): فیلم مستندی ۲۹ قسمتی به کارگردانی ایمان گودرزی که به روایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق از ابتدای شکلگیری آن تا زمان تولید مستند میپردازد.[۲۱۴]
- ماجرای نیمروز (۱۳۹۵ش) و ماجرای نیمروز؛ رد خون (۱۳۹۷ش): دو فیلم سینمایی به کارگردانی محمدحسین مهدویان؛ موضوع فیلم اول روایت درگیری نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با مجاهدین و کشتهشدن سران آنها در بهمن ۱۳۶۰ش است. [۲۱۵]موضوع فیلم دوم اتفاقات پیرامون عملیات فروغ جاویدان است.[۲۱۶]
- سرهنگ ثریا (۱۴۰۱ش)، فیلم سینمایی به کارگردانی لیلی عاج که روایت داستان مادری است که فرزندش به منافقین در اردوگاه اشرف پیوسته و مادر برای نجات فرزندش از اشرف تلاش میکند.[۲۱۷]
پانویس
- ↑ دارابی، جریانشناسی سیاسی در ایران، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۱؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۵۳.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۱۹.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۴۹۱-۴۹۴؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۰-۳۲۰.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۲؛ دارابی، جریانشناسی سیاسی در ایران، ۱۳۸۹ش، ص۹۷؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۰۴.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۱۹؛ دارابی، جریانشناسی سیاسی در ایران، ۱۳۸۹ش، ص۹۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۴۹۱-۴۹۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۱۱.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۱۹.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۱۹-۲۰.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۰.
- ↑ آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ۱۳۸۹ش، ص۳۱۷.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۰.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۳۱؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۲۸.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۰۳-۳۱۳.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۲۸؛ «لشکر سایبری منافقین در شبکههای اجتماعی ما چگونه فعالیت میکند؟»، در تارنمای خبرگزاری تسنیم.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۳۲۲-۳۲۶ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۲۸.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۹۹-۳۰۲.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۰.
- ↑ «برای نخستینبار آمار و اطلاعات شهدای وقایع تروریستی ایران در سال ۱۳۶۰ش منتشر شد»، در تارنمای هابیلیان.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۷.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۲۵-۴۲۸.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۳۲۶-۳۲۷؛ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۵۱-۵۹؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۵۴-۲۶۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۳۵-۲۴۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۱۳۷-۱۴۳؛ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۱۶۶-۱۹۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۷۱-۲۸۷.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۱۵۹-۱۷۴؛ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۱۴۶-۱۴۹.
- ↑ شاملو، تأثیر گفتمانهای انقلابی ایران معاصر بر خوانش تاریخ جنبش سربداران خراسان، ۱۴۰۱ش، ص۱۵۸.
- ↑ شاملو، تأثیر گفتمانهای انقلابی ایران معاصر بر خوانش تاریخ جنبش سربداران خراسان، ۱۴۰۱ش، ص۱۵۸-۱۶۰.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۵۹.
- ↑ شاملو، تأثیر گفتمانهای انقلابی ایران معاصر بر خوانش تاریخ جنبش سربداران خراسان، ۱۴۰۱ش، ص۱۶۱-۱۶۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ۱۳۸۹ش، ص۲۶۵.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۳.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۴-۶۰۵.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ۱۰۷-۱۰۸؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۱.
- ↑ زال، سازمان مجاهدین خلق، ۱۴۰۰ش، ص۷۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۳-۶۶۴؛ زال، سازمان مجاهدین خلق، ۱۴۰۰ش، ص۷۴.
- ↑ زال، سازمان مجاهدین خلق، ۱۴۰۰ش، ص۷۴.
- ↑ زال، سازمان مجاهدین خلق، ۱۴۰۰ش، ص۷۵.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۷؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۱؛ زال، سازمان مجاهدین خلق، ۱۴۰۰ش، ص۷۴-۷۵.
- ↑ ملایری، قمار دیگر، ۱۴۰۱ش ص۱۶۱.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۸؛ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۵؛ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۲؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۲.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۷.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۰.
- ↑ نولته، اسلامگرایی، ۱۳۹۹ش، ص۲۷۰.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۱.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۷.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۶؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۶-۱۱۷.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۷.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۸؛ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۴؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۳۶.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۸.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۶.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۴.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۲۳۵-۲۳۶.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۳۵.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۳۵-۲۳۶.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۱.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۱.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۹.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۹؛ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۲۸.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۹.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۹؛ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۲۹.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۲۹.
- ↑ برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۱۶۶-۱۷۹.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۳۳.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۳۶-۲۳۷.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۰؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۵.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۵.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۰-۱۱۱؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۵؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۵.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۹؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۱؛ زال، سازمان مجاهدین خلق، ۱۴۰۰ش، ص۱۹۳-۱۹۴.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۹.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۹؛ آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ۱۳۸۹ش، ص۲۶۵-۲۶۶؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۵.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۲-۶۷۳؛ ج۱، ص۳۱۶.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۱۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۲-۶۷۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۴-۶۷۵؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۱۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۵.
- ↑ ج۱، ص۳۲۹.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۵.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۵.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۵.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۸.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۸.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۸.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۵۵.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۵۵.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۸-۶۰۹؛ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۲.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۹؛ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۵.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۱۰؛ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۳-۱۳۴؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۵۱-۱۹۲.
- ↑ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۳-۱۳۴؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۱۳؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳-۲۱.
- ↑ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۴.
- ↑ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۴.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۰۰.
- ↑ متین، هم شرقی هم غربی، ۱۳۹۹ش، ص۳۴۴-۳۴۵؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: ملایری، قمار دیگر، ۱۴۰۱ش، ص۳۰۰-۳۰۱.
- ↑ ملایری، قمار دیگر، ۱۴۰۱ش، ص۳۲۶-۳۲۹؛ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۴.
- ↑ ملایری، قمار دیگر، ۱۴۰۱ش، ص۳۰۱؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۲۰-۷۲۱؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۲۹؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۵۱-۱۹۲.
- ↑ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۲؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۶۲. زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۵.
- ↑ ملایری، قمار دیگر، ۱۴۰۱ش، ص۳۳۳-۳۳۵؛ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۵.
- ↑ ملایری، قمار دیگر، ۱۴۰۱ش، ص۳۳۵.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۹۰.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۹۰.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۲۶۳-۲۶۴.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۶۱.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۰-۶۸۱؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۵.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۹.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۸.
- ↑ «عکس: گورستان منافقین در پادگان اشرف»، در تارنمای رجانیوز.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۹۱.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۹۰-۶۹۱.
- ↑ سحابی، نیم قرن خاطره و تجربه، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۶-۶۸۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۹فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۰۴.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۹۶-۶۹۷؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۰۴.
- ↑ ملایری، قمار دیگر، ۱۴۰۱ش، ص۳۳۵.
- ↑ مطهری، نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی، ۱۳۹۶ش، ص۸-۴۱.
- ↑ متین، هم شرقی هم غربی، ۱۳۹۹ش، ص۳۴۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۹۲.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۸.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۹۵-۵۹۶.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۹۳-۶۰۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۲۷-۶۴۶.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۴۹.
- ↑ مطهری، نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی، ۱۳۹۶ش، ص۱۶-۱۸.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۸۶-۳۸۷.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۷.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۷.
- ↑ متین، هم شرقی هم غربی، ۱۳۹۹ش، ص۳۴۲.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۱.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۱.
- ↑ «اسناد/انفجار بمب در میدان امام خمینی تهران توسط منافقین»، در تارنمای هابیلیان.
- ↑ سحابی، نیم قرن خاطره و تجربه، ۱۳۹۷ش، ص۳۱۰؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۰۷.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۶؛ برای اطلاع از لیستی از این عملیاتها نگاه کنید: زال، چریک مجاهد خلق، ۱۴۰۰ش، ص۹۳-۹۸.
- ↑ سحابی، نیم قرن خاطره و تجربه، ۱۳۹۷ش، ۳۱۱-۳۱۲؛ بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۳؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۰۸.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۰۸.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۱۳.
- ↑ میثمی، آنها که رفتند، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۰؛ میثمی، آنها که رفتند، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۱.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۱۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۱۳؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۵۳.
- ↑ آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۸؛ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۹-۲۲۱.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۶؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۴۵.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۱.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۴۸.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۴۸.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۹-۳۹۲.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۳-۲۳۴؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۴۵-۳۶۷.
- ↑ سحابی، نیم قرن خاطره و تجربه، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۱۷-۴۵۰.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۲.
- ↑ آبراهامیان، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۳-۲۵۴.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۸.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۸.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۹؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش،ص۵۷۲-۵۷۸.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۰-۶۸۱.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۲۹.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۲۵-۴۲۶.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۹۳-۶۱۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۲۷-۶۴۶.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۴۵.
- ↑ «روایتی از زندگی شهید دكتر حسن آیت»، در تارنمای هابیلیان.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۴۹.
- ↑ «ترور شهید هاشمینژاد برگی دیگر از جنایات ننگین گروهک منافقین»، در تارنمای مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۹۶-۴۰۱.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۹۲-۳۹۵.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۵۴.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۷.
- ↑ گروهی از نویسندگان، شهدای محراب، ۱۳۸۸ش، ص۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ کاوشی و نظری کهره، زندگی و مبارزات آیتالله شهید اشرفی اصفهانی، ۱۳۹۸ق، ص۲۱۳-۲۱۷.
- ↑ «نمونهای از جنایات منافقین در اردوگاه اشرف+عکس»، در تارنمای حدیدنیوز.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۹۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۷.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۷.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۸۷.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ۷۲۴.
- ↑ «هتک حرمت حرم مطهر امام رضا(ع) و شهادت زائران توسط منافقین/ گوشهای از اقدام تروریستی جلادهای رجوی در مشهد»، در تارنمای مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- ↑ «تصاویر عملیات مرصاد»، در تارنمای هابیلیان.
- ↑ «خادم صدام»، در تارنمای فراق.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۲۷۶.
- ↑ منبع
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۳۱؛ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۱۹۲-۱۰۳؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۴۴-۲۵۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۲۸۳-۲۸۹.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۲۸۹-۲۹۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۲۸۹-۲۹۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۲۹۲.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۰۳-۳۱۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۱۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۲۱-۳۲۹.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۴-۲۹۲.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۲۱-۳۲۹؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۳۸۴ش، ص۴۲۸.
- ↑ زال، سازمان مسعود، ۱۳۹۸ش، ص۱۶-۲۴.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۵۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۵۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۶ش، ص۷۵۴-۷۵۵.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۰.
- ↑ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۹۳ش، ص۲۰.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «همه چیز درباره فيلم ناتمامی برای دخترم سميه»، در تارنمای عصر ایران.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «مروری بر ۱۵ سریال خاطرهانگیز رسانه ملی با بنمایه انقلاب»، در پایگاه اطلاعرسانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
- ↑ «روایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق از ابتدای شکلگیری تا امروز در مجموعه مستند به نام خلق»، در تارنمای خانه مستند.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸.
- ↑ «همه آنچه درباره فیلم سرهنگ ثریا باید بدانید»، در تارنمای فیلیمو.
منابع
- آبراهامیان، یرواند، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ترجمه فرهاد مهدوی، آلمان، نشر نیما، ۱۳۸۶ش.
- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲ش.
- آبراهامیان، یرواند، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۹ش.
- «اخراج کامل منافقین از عراق و جزئیاتی از کمپ مژگان و تیرانای آلبانی»، در تارنمای خبرگزاری تابناک، درج: ۲۰ شهریور ۱۳۹۵ش، بازدید: ۴ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «اسناد/انفجار بمب در میدان امام خمینی تهران توسط منافقین»، در تارنمای هابیلیان (پایگاه خبری تحلیلی مطالعات تروریسم)، درج ۹ مهر ۱۳۹۷ش، بازدید: ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ش.
- بهروز، مازیار، شورشیان آرمانخواه (ناکامی چپ در ایران)، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۵ش.
- «برای نخستینبار آمار و اطلاعات شهدای وقایع تروریستی ایران در سال ۱۳۶۰ش منتشر شد»، در تارنمای هابیلیان (پایگاه خبری تحلیلی مطالعات تروریسم)، درج ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ش، بازدید: ۳۰ دی ۱۴۰۳ش.
- «بررسی فرایند برگزاری همهپرسی نظام جمهوری اسلامی در فروردین ۱۳۵۸ش»، در تارنمای مرکز بررسی اسناد تاریخی، درج: ۱۱ فروردین ۱۴۰۳ش، بازدید: ۱ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «ترور شهید هاشمینژاد برگی دیگر از جنایات ننگین گروهک منافقین»، در تارنمای مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، درج: ۵ مهر ۱۴۰۰ش، بازدید: ۲۴ دی ۱۴۰۳ش.
- جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران (از رویکارآمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۲۰-۱۳۵۷ش)، تهران، نشر علم، ۱۳۹۶ش.
- جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ۱۳۴۴-۱۳۸۴ش، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۵ش.
- حقبین، مهدی، از مجاهدین تا منافقین (سیر تاریخی سازمان مجاهدین خلق از آغاز تاکنون)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۳ش.
- «خادم صدام»، در تارنمای پایگاه خبری تحلیلی فراق، درج: ۴ مرداد ۱۴۰۳ش، بازدید: ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ش.
- رضایی شریفآبادی، مسعود و عباس سلیمی نمین، پاسداشت حقیقت، تهران، دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، ۱۳۷۱ش.
- «رد پای جاسوسی گروهک منافقین در پرونده هستهای ایران»، در تارنمای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، درج: ۲۰ فروردین ۱۳۹۶ش، بازدید: ۶ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «روایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق از ابتدای شکلگیری تا امروز در مجموعه مستند به نام خلق»، در تارنمای خانه مستند، بازدید: ۸ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «روایتی از زندگی شهید دكتر حسن آیت»، در تارنمای هابیلیان (پایگاه خبری تحلیلی مطالعات تروریسم)، تاریخ بازدید: ۲۴ دی ۱۴۰۳ق.
- زال، محسن، سازمان مسعود (انسانشناسی سازمان مجاهدین خلق دوره بعد از انقلاب ۵۷)، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۹۸ش.
- زال، محسن، چریک مجاهد خلق (انسانشناسی سازمان مجاهدین خلق ایران دوره پیش از انقلاب ۵۷)، تهران، نشر ماهریس، ۱۴۰۰ش.
- دارابی، علی، جریانشناسی سیاسی در ایران، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- کاوشی، حسین و فاطمه نظری کهره، زندگی و مبارزات آیتالله شهید اشرفی اصفهانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۸ق.
- گروهی از نویسندگان، شهدای محراب (ويژهنامه شهدای محراب حضرات آيات مدنی، دستغيب، صدوقی و اشرفی اصفهانی)، تهران، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۸ش.
- سحابی، عزتالله، نیم قرن خاطره و تجربه (خاطرات مهندس عزتالله سحابی)، تهران، نشر فرهنگ صبا، ۱۳۹۷ش.
- شاملو، حمیدرضا، تأثیر گفتمانهای انقلابی ایران معاصر بر خوانش تاریخ جنبش سربداران خراسان، پایاننامه دوره دکتری مدرسی تاریخ و تمدن اسلامی، تهران، دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، ۱۴۰۱ش.
- «عکس: گورستان منافقین در پادگان اشرف»، در تارنمای رجانیوز، درج: ۱۲ آذر ۱۳۹۱ش، بازدید: ۸ بهمن ۱۴۰۳ش.
- فتحعلیپور، علی، «چرا سازمان مجاهدین خلق یک سازمان جاسوسی است؟»، در تارنمای ویرگول، بازدید: ۶ بهمن ۱۴۰۳ش.
- فوزی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۴ش.
- «متهم ردیف اول: ماهیت حقوقی سازمان مجاهدین خلق + کیفرخواست دادستانی»، در تارنمای پایگاه خبری تحلیلی فراق، درج: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ش، بازدید: ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «لشکر سایبری منافقین در شبکههای اجتماعی ما چگونه فعالیت میکند؟»، در تارنمای خبرگزاری تسنیم، درج: ۲۰ تیر ۱۳۹۸ش، بازدید: ۶ بهمن ۱۴۰۳ش.
- متین، افشین، هم شرقی هم غربی (تاریخ روشنفکری مدرنیته ایران)، ترجمه حسن فشارکی، تهران، انتشارات شیرازه کتاب ما، ۱۳۹۹ش.
- «مروری بر ۱۵ سریال خاطرهانگیز رسانه ملی با بنمایه انقلاب»، در پایگاه اطلاعرسانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، درج: ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ش، بازدید: ۳۰ دی ۱۴۰۳ش.
- مطهری، مرتضی، نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۶ش.
- ملایری، مصطفی، قمار دیگر (خاطرات یک مجاهد خلق)، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، ۱۴۰۱ش.
- میثمی، لطفالله، آنها که رفتند (خاطرات لطفالله میثمی)، تهران، انتشارات صمدیه، ۱۳۹۰ش.
- «نگاهی به ۱۰ فیلم سینمای ایران که با موضوع منافقین و جنایتهای آنها ساخته شده است»، پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸، درج: ۵ مرداد ۱۴۰۱ش، بازدید: ۳۰ دی ۱۴۰۳ش.
- «نمونهای از جنایات منافقین در اردوگاه اشرف+عکس»، در تارنمای حدیدنیوز، درج: ۱۲ شهریور ۱۳۹۲ش، بازدید: ۸ بهمن ۱۴۰۳ش.
- نولته، ارنست، اسلامگرایی (سومین جنبش مقاومت رادیکال)، ترجمه مهدی تدینی، تهران، نشر ثالث، ۱۳۹۹ش.
- «هتک حرمت حرم مطهر امام رضا(ع) و شهادت زائران توسط منافقین/ گوشهای از اقدام تروریستی جلادهای رجوی در مشهد»، در تارنمای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، درج: ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ش، بازدید: ۶ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «همه آنچه درباره فیلم سرهنگ ثریا باید بدانید»، در تارنمای فیلیموشات، درج: ۸ مرداد ۱۴۰۳ش، بازدید: ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «همه چیز درباره فيلم ناتمامی برای دخترم سميه»، در تارنمای تحلیلی خبری عصر ایران، درج: ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ش، بازدید: ۸ بهمن ۱۴۰۳ش.