پرش به محتوا

ترور

ترور به کشتن ناگهانی مخالفان با انگیزه‌های سیاسی و مذهبی اشاره دارد. در ادبیات دینی از آن با واژه‌هایی چون فَتْک، اِغْتِیال و محاربه شناخته می‌شود. بر اساس مضامین آیاتی از قرآن، پیامبرانی چون حضرت صالح و حضرت محمد(ص) و همچنین عده‌ای از مؤمنان در معرض اعمال تروریستی قرار داشته‌اند. همچنین برخی از ائمه شیعه ازجمله امام علی(ع) و امام حسن(ع) ترور شدند.

به لحاظ فقهی تعرض به دیگران حرام دانسته شده، مگر اینکه جنبه دفاعی داشته باشد. فقیهان شیعه برای تحریم مطلق ترور به روایاتی از جمله روایت ابی‌الصباح کنانی از امام صادق(ع) و همچنین اصل عقلایی عدم ولایت بر جان و مال دیگران (حرام بودن تصرف در جان و مال دیگران) استناد کرده‌اند. در کتب فقهی، مصادیقی برای ترور نام برده شده است؛ از جمله ناامن کردن راه‌ها تحت‌عنوان قَطْعُ الطَّریق و همچنین سلب آسایش اجتماعی مردم، به خطر انداختن جان و مال مردم و تخریب اماکن عمومی تحت‌ عنوان محاربه.

طبق گزارشات تاریخی، قتل‌هایی در صدر اسلام به‌ویژه پس از فتح مکه رخ داده است که پژوهشگرانی آن را شبیه به ترور دانسته‌اند. در مقابل گفته شده که انجام این قتل‌ها نه مصداق ترور است و نه به‌خاطر کفر یا صرف ارتداد بوده است. این قتل‌ها، یا به‌خاطر ارتکاب قتل از سوی آن اشخاص مهدورالدم بوده و یا به سبب شرکت در جنگ، جاسوسی و آزار و اذیت مسلمانان و همچنین تحریک دیگران علیه دین اسلام بوده است. افزون بر این، بسیاری از کسانی که حکم قتل آنها صادر شده بود، با گرفتن امان‌نامه و همچنین توبه از کارهای گذشته خود، بخشیده شدند.

اهمیت و پیشینه

مسئله ترور، به موازات گسترش خشونت در فضای بین‌المللی در دهه‌های پایانی قرن بیستم میلادی و ظهور گروه‌های تروریستی مانند القاعده و داعش در کشورهای اسلامی، در ادبیات سیاسی جهان اسلام اهمیت یافته است.[۱] گفته شده که تلاش‌های گسترده‌ای برای مترادف‌سازی ترور و تروریسم با اسلام صورت گرفته تا نوعی اسلام‌هراسی در جهان ایجاد شود.[۲]

بر اساس آیاتی از قرآن، حضرت صالح[۳] و پیامبر اسلام[۴] و همچنین مؤمنان[۵] در معرض انجام اعمال تروریستی قرار داشته‌اند.[۶] گفته شده که ترور یکی از ابزارهای مخالفان پیامبران برای جلوگیری از انجام رسالتشان بوده است.[۷]

بنابر گزارش‌های تاریخی، پیامبر اسلام(ص) چندین بار در معرض ترور قرار گرفت؛ از جمله نقشه اصحاب عَقَبه برای قتل پیامبر(ص) هنگام بازگشت از غَزوه تبوک،[۸] نقشه یهودیان بنی‌نضیر برای قتل دسته‌جمعی پیامبر و یارانش[۹] و مهم‌ترین آنها، برنامه‌ریزی مخالفان پیامبر در مکه برای قتل او در شبی که لیلة المبیت خوانده شد.[۱۰]

برخی از امامان شیعه نیز ترور شده‌اند؛ امام علی(ع) توسط ابن‌ملجم ترور شد،[۱۱] و امام حسن(ع) نیز توسط خوارج مورد حمله قرار گرفت و زخمی شد.[۱۲]

مفهوم‌شناسی

ترور برگرفته از واژهٔ فرانسوی Terreur[۱۳] اشاره به کشتن مخالفان سیاسی به‌صورت ناگهانی.[۱۴] گفته شده که ویژگی‌های اصلی ترور، توسل به زور و اقدامات خشونت‌آمیز جهت ایجاد ترس، اقدام به‌صورت غیرقانونی و غیرمشروع، هدف‌گذاری بر اساس اهداف سیاسی و ایدئولوژیک، و همچنین کسب یا حفظ قدرت است.[۱۵]

مفهوم ترور، مترادف، مرتبط یا مشابه پاره‌ای از واژه‌های ذکر شده در متون روایی و فقهی است؛ از جمله فَتْک، اِغْتِیال، اِرْهاب و محاربه.[۱۶] با این حال، واژه ارهاب در زبان عربی قرن بیستم میلادی، بیشتر ناظر به تروریسم است.[۱۷]

تفاوت با تروریسم

درباره تعریف واژه تروریسم اختلاف‌نظر وجود دارد؛ با این حال، تفاوت‌هایی میان ترور و تروریسم بیان شده است.[۱۸] بر این اساس، گفته شده که ترور بیشتر ناظر به رفتارهای فردی و هیجانی یا عاطفی است که در کوتاه‌مدت انجام می‌پذیرد و در پی اهداف خاصی مانند قتل ناگهانی دشمن و مخالف است، اما تروریسم برآمده از جریانی گروهی و سازمان‌یافته است که اهدافی متنوع‌تر از ترور را دنبال می‌کند. طبق این دیدگاه، تروریسم با تعرض به جمع یا هدفی کوچک، جامعه بزرگ‌تری را با هراس مواجه می‌کند.[۱۹] همچنین گفته شده که تروریسم در سطح نظری و ترور در حیطه عمل مورد استفاده قرار می‌گیرد.[۲۰]

تفاوت با عملیات استشهادی

ترور، متفاوت از عملیات استشهادی تعریف شده است؛ چراکه ترور فعالیتی مجرمانه و خشونت‌آمیز معرفی شده که برای ایجاد رعب و وحشت و با هدف سیاسی صورت می‌‎گیرد، درحالی‌که عملیات استشهادی در مقابل تجاوز و برای استیفای حقوق از دست‌رفته انجام می‌شود؛ آن هم در وضعیتی که راه دیگری برای گرفتن حق وجود ندارد.[۲۱] به گفته داوود فیرحی، پژوهشگر فقه سیاسی، عملیات استشهادی در فقه شیعه ذیل مفهوم جهاد دفاعی قرار داده شده است.[۲۲] بر اساس این نظر، عملیات استشهادی زمانی درست پنداشته می‌شود که در تقابل با نیروهای اشغال‌گر و دشمن صورت گیرد، نه اینکه موجب کشته شدن بی‌گناهان شود.[۲۳]

حکم ترور و دلیل آن

امام صادق علیه‌السلام:

«يَا أَبَا الصَّبَّاحِ هَذَا الْفَتْكُ وَقَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ عَنِ الْفَتْكِ يَا أَبَا الصَّبَّاحِ إِنَّ الْإِسْلَامَ قَيَّدَ الْفَتْك؛[۲۴] اى ابوالصباح، اين، ترور [غافلگير كردن‏] است و رسول خدا از ترور [فتك‏] نهى فرموده است. اى ابوالصباح، اسلام ترور را مقید و محدود کرده است‏‏».[۲۵]

فقه شیعه هر گونه تعرض به دیگری، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، را در وضعیت غیردفاعی (دفاع از نفس یا جامعه اسلامی) منع کرده است.[۲۶] به گفته حسینعلی منتظری از مراجع تقلید شیعه، حرمت ترور و کشتن شخصی که مهدورالدم نباشد، از آموزه‌های ضروری دین است.[۲۷]

منع کامل ترور در فقه شیعه به آیاتی چون آیه ۳۲ سوره مائده و آیه ۳۳ سوره اسراء[۲۸] و روایاتی از جمله روایت ابی‌الصباح کنانی از امام صادق(ع) مستند شده است.[۲۹] طبق این روایت، امام صادق(ع) با استناد به نهی پیامبر اسلام(ص) از هر گونه ترور، یکی از یاران خود را از کشتن کسی که به امام علی دشنام داده بود، منع کرد.[۳۰] این روایت، از مسلم بن عقیل نیز نقل شده است؛ در خانه هانی بن عروه، وقتی از نقشه قتل عبیدالله بن زیاد آگاه می‌شود، با یادآوری روایت پیامبر و نهی از ترور، از کشتن ابن‌زیاد امتناع می‌کند.[۳۱]

به‌گفته حسینعلی منتظری، بنابر اصل عقلایی عدم ولایت و سلطه بر مال و جان دیگران، حتی افراد مهدورالدم نیز نباید با ترور و به‌صورت غافلگیرانه کشته شوند.[۳۲]

مصادیق ترور در کتب فقهی

طیف وسیعی از اقدامات و جرایمی که امروزه علیه اشخاص، اموال، امنیت و آسایش مردم صورت می‌گیرد، در کتب فقهی ذیل عناوینی در زمره مصادیق ترور شناخته شده است؛ از جمله:

  • ناامن کردن راه‌ها و اقدام بر ضد وسایل حمل و نقل عمومی که به انجام دهنده آن «قُطّاعُ الطَّریق» یا «لُصّ» گفته می‌شود.[۳۳]
  • سلب آسایش مردم و به خطر انداختن جان و مال و ناموس آنان که احکام شدیدی در آیات و روایات برای آن بیان شده است.[۳۴]

قتل‌های شبه ترور در صدر اسلام

بنابر برخی گزارشات تاریخی در صدر اسلام، به‌ویژه پس از فتح مکه، قتل‌هایی رخ داد که تعدادی از آنها به دستور پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت؛ از جمله کشتن کعب بن اشرف،[۳۵] عصماء بنت مروان،[۳۶] ابوعفک شاعر،[۳۷] ابو رافع سلام بن ابی‌الحقیق[۳۸] و عقبة بن ابی‌معیط[۳۹] که گفته شده شبهه ترور درباره آنها وجود دارد.[۴۰]

با این حال، به‌گفته حسینعلی منتظری، فقیه شیعه، این قتل‌ها نه از مصادیق ترور، و نه به‌خاطر کفر یا صرف ارتداد، بلکه به‌خاطر جرائمی مانند ارتکاب قتل از سوی آن اشخاص یا به‌سبب شرکت آنها در جنگ، جاسوسی و آزار و اذیت مسلمانان، و همچنین تحریک دیگران علیه دین اسلام بوده است.[۴۱] به باور علی‌اصغر رضوانی، از پژوهشگران دینی، قتل کعب الاشراف و ابورافع بن ابی‌حقیق به‌دلیل محاربه، نقض پیمان و توطئه و تحریک دشمنان علیه اسلام و مسلمانان بود.[۴۲] از سوی دیگر، گفته شده که قتل آنها ترور محسوب نمی‌شود؛ چراکه دستور قتل آنها به‌صورت علنی صادر شده بود، درحالی‌که ترور، مخفیانه و غافلگیرانه است.[۴۳] به گفته او، کشته شدن ابوعفک شاعر به دستور پیامبر نبود، و همچنین این قتل پس از نقض عهد و تحریک دیگران با شعر گفتن علیه مسلمانان صورت گرفت.[۴۴]

در همین راستا، گفته شده که قتل عصماء بنت مروان نیز قابل تردید است؛ زیرا این عمل از ناحیه پیامبر نبود و قتل او به عمیر بن عوف نسبت داده شده که مردی کم‌بینا بوده و انجام این عمل با دقت و ظرافتی که در کتب تاریخی آمده از شخصی کم‌بینا امکان‌پذیر نیست.[۴۵] درباره قتل عقبة بن ابی‌معیط نیز گفته شده کشتن او پس از اسارت در جنگ بدر، به‌دلیل این بود که او در راه‌اندازی جنگ و تحریک بزرگان قریش علیه مسلمانان و همچنین اذیت و آزار مسلمانان نقش تعیین‌کننده‌ای داشته، و آزادی او برای مسلمانان خطرناک محسوب می‌شد.[۴۶] همچنین حسینعلی منتظری به مواردی اشاره کرده که پیامبر اسلام گروهی از افراد مهدورالدم را پس از ابراز پشیمانی و مسلمان شدن، بخشیده است؛ به‌ویژه پس از فتح مکه؛ افرادی از جمله عکرمة بن ابی‌جهل، صفوان بن امیه، عبدالله بن سعد، و حويطب بن عبدالعزى.[۴۷]

پانویس

  1. فیرحی، «دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت‌طلبانه در مذهب شیعه»، ص۱۲۳.
  2. احمدزاده و برهان، «تحلیل فقهی ترور با تأکید بر آرای فقهی و مشی سیاسی امام خمینی»، ص۱۵۸؛ عبداللهی‌نژاد و عباس‌پور مقدم، «ترور از دیدگاه فقه»، ص۱۵۴.
  3. سوره نمل، آیه ۴۸.
  4. سوره انفال، آیه ۳۰.
  5. سوره قصص، آیه ۵۷؛ سوره آل‌عمران، آیات ۲۱ و ۱۱۲؛ سوره بقره، آیه ۶۱؛ سوره مائده، آیه ۷۰.
  6. بیگزاده جلالی، «ترور»، ص۴۹۴و۴۹۵.
  7. بیگزاده جلالی، «ترور»، ص۴۹۴.
  8. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۸-۷۹.
  9. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۹۸؛ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۶۳.
  10. الصنعانی، المصنف، نشر المجلس العلمی، ج۵، ص۳۸۹؛ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۷۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۰۱.
  11. طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۵؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۹؛ جعفریان، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۹۱، ص۵۴-۵۵.
  12. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۵.
  13. دهخدا، لغتنامه، ذیل «ترور».
  14. دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه؛ معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه.
  15. عبداللهی‌نژاد و عباس‌پور مقدم، «ترور از دیدگاه فقه»، ص۱۵۶.
  16. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۷۵-۸۴؛ برجی، پژوهشی فقهی و حقوقی درباره ترور و دفاع مقدس، ۱۳۸۶ش، ص۲۸-۳۰؛ عبداللهی‌نژاد و عباس‌پور مقدم، «ترور از دیدگاه فقه»، ص۱۵۶-۱۶۱؛ حاتمی، «خوانش اسلام از ترور و تروریسم، واکاوی واژگان معادل»، ص۸-۱۰.
  17. الکیالی، موسوعة السیاسیة، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۱۵۳.
  18. بروجردی، جهاد و ترور در اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۲۰؛ حاتمی، «خوانش اسلام از ترور و تروریسم، واکاوی واژگان معادل»، ص۳.
  19. انورخامه‌ای، شاه‌کشی در ایران و جهان، ۱۳۸۱ش، ص۲۰.
  20. بیگزاده جلالی، «ترور»، ص۴۹۲.
  21. علوی‌مهر، بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۶.
  22. فیرحی، «دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت‌طلبانه در مذهب شیعه»، ص۱۱۳و ۱۲۳.
  23. فیرحی، «دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت‌طلبانه در مذهب شیعه»، ص۱۲۳-۱۲۵.
  24. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۷۵.
  25. بروجردی، منابع فقه شيعه: ترجمه جامع أحاديث الشيعة، ۱۳۸۶ق، ج۳۱، ص۴۱۳.
  26. فیرحی، «دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت‌طلبانه در فقه شیعه»، ص۱۱۶.
  27. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۷۸.
  28. عبداللهی‌نژاد و عباس‌پور مقدم، «ترور از دیدگاه فقه»، ص۱۶۲-۱۶۳.
  29. اردبیلی، مجمع الفائده، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۱۷۲-۱۷۳؛ مجلسی، روضة المتقين، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۳۰۹؛ منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۴۳.
  30. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۷۵-۳۷۶.
  31. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۷۷.
  32. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۸۲-۸۳.
  33. برجی، پژوهشی فقهی حقوق درباره ترور و دفاع مشروع، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۱-۱۳۲.
  34. برجی، پژوهشی فقهی حقوق درباره ترور و دفاع مشروع، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۲-۱۳۳.
  35. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۸۴-۱۹۳.
  36. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۷۲.
  37. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۷۴.
  38. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۷۰.
  39. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۴.
  40. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۸۸-۸۹.
  41. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۸۸-۸۹.
  42. رضوانی، اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۶، ص۳۸۹.
  43. رضوانی، اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۶، ص۳۹۱.
  44. رضوانی، اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۶، ص۳۸۹.
  45. رضوانی، اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۶، ص۳۹۰.
  46. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۹۰-۹۲.
  47. منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۴۲۹ق، ص۹۴-۹۶.

منابع

  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، مصحح عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • احمدزاده، ابوالفضل، و مهدی برهان، «تحلیل فقهی ترور با تأکید بر آراء فقهی و مشی سیاسی حضرت امام خمینی»، در فصلنامه تخصصی دین و قانون، شماره ۱۰، ۱۳۹۴ش.
  • اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة و البرهان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • انور خامه‌ای، شاه‌کشی در ایران و جهان (جامعه‌شناسی و تاریخ تروریسم)، تهران، نشر چای‌بخش، ۱۳۸۱ش.
  • برجی، یعقوب‌علی، پژوهشی فقهی حقوق درباره ترور و دفاع مشروع، قم، نشر زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش،
  • بروجردی، اشرف، جهاد و ترور در اسلام: دیدگاه‌های علمای شیعه و اهل سنت، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۵ش.
  • بروجردی، حسین (و جمعی از فضلا)، منابع فقه شيعه(ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، تهران، نشر فرهنگ سبز، ۱۳۸۶ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من أنساب الأشراف، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق/ ۱۹۹۶م.
  • بیگزاده جلالی، حمید، «ترور»، در دائرة المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
  • جعفریان، رسول، حیات فکرى و سیاسى ائمه، قم، انصاریان‏، ششم، ۱۳۸۱ش.
  • حاتمی، بهادر، «خوانش اسلام از ترور و تروریسم، واکاوی واژگان معادل»، در خردنامه، شماره ۱۴، ۱۳۹۴ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهرانِ، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • رضوانی، علی‌اصغر، اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۶ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • الصنعانی، عبدالرزاق، المصنف، هند، المجلس العلمی، بی تا.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان، بیروت، دار احیا التراث العربی، بی تا.
  • عبداللهی‌نژاد، عبدالکریم، و رمضان عباس‌پور مقدم، «ترور از دیدگاه فقه»، در فصلنامه مطالعات اسلامی فقه و اصول، شماره ۸۷، ۱۳۹۰ش.
  • علوی مهر، حسین، «دفاع و عملیات استشهادی از دیدگاه امام و دیگر فقیهان»، در کتاب همایش دفاع مشروع: بررسی فقهی مسئله ترور از دیدگاه امام خمینی(س)، ۱۳۹۲ش.
  • فیرحی، داود، «دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت‌طلبانه در مذهب شیعه»، در فصلنامه شیعه‌شناسی، شماره ۶، ۱۳۸۶ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، بیروت، دار السرور، ۱۴۱۱ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • الکیالی، عبدالوهاب، موسوعة السیاسه، بیروت، موسسة العربیة للداراسات و النشر، ۱۹۹۰م.
  • مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات کوشانپور، ۱۴۰۶ق.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۸ش.
  • مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق و تصحیح مؤسسه آل البیت، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • منتظری، حسینعلی، حکومت دینی و حقوق انسان، قم، ارغوان دانش، ۱۴۲۹ق.
  • منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۴ش
  • واقدی، محمد بن عمر، المغازی، مصحح جونسن مارسدن، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.

پیوند به بیرون