آیه ۳ سوره نور
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| واقع در سوره | سوره نور |
| شماره آیه | ۳ |
| جزء | ۱۸ |
| اطلاعات محتوایی | |
| شأن نزول | اجازه خواستن مردی از مسلمانان از پیامبر(ص) برای ازدواج با زنی که مشهور به زنا بود. |
| مکان نزول | مدینه |
| موضوع | فقهی |
| درباره | حکم ازدواج با زناکار |
| آیات مرتبط | آیه ۲۶ سوره نور |
آیه ۳ سوره نور، درباره بیان حکم شرعی ازدواج با زناکار است. برخی معتقدند که آیه در صدد بیان حکم تحریمی است و براساس آن، ازدواج با زناکار، پیش از آن که توبهاش آشکار گردد، حرام است.
گروهی دیگر بر این نظرند که این آیه در مقام تشریع حکم حرمت ازدواج با زناکار نیست؛ بلکه صرفاً از این واقعیت خارجی خبر میدهد که عموماً مرد زناکار میل و رغبت به ازدواج ندارد؛ مگر با زن زناکار یا مشرک و متقابلاً زن زناکار نیز میل به ازدواج ندارد؛ مگر با مرد زناکار یا مشرک.
برخی نیز بر این باورند که این آیه صرفاً بیان میکند که ازدواج با زناکار، مکروه و با غیر آنان، یعنی افراد با عفت، مستحب است. دستهای از مفسران معتقدند که این آیه بهوسیله آیه ۳۲ سوره نور، منسوخ شده است. این دیدگاه با مخالفت عدهای از مفسران واقع شده است.
معرفی آیه
آیه ۳ سوره نور از آیات سوره نور است که در مدینه بر پیامبر(ص) نازل شد.[۱] در آیه ۲ سوره نور حکم مجازات و حد زنا بیان شده که به آیه جلد معروف است[۲] و در آیه ۴ سوره نور نیز حکم مجازات و حد قذف بیان شده که به آیه قذف معروف است.[۳]
﴿الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ٣﴾ [نور:3]|﴿مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار جز مرد زناکار یا مشرک را به زنی نگیرد و بر مؤمنان این [امر] حرام گردیده است ٣﴾
فقیهان از این آیه برای بررسی حکم شرعی ازدواج با زناکار استفاده بردهاند.[۴]
شأن نزول آیه
برخی مفسران درباره شأن نزول آیه ۳ سوره نور گفتهاند مردی از مسلمانان از پیامبر(ص) اجازه خواست تا با زنی به نام «أُمِّ مَهْزول» که در دوره جاهلیت به زنا معروف بود و گفتهاند پرچمی را برای شناسایی بر در خانه خود نصب کرده بود، ازدواج کند که این آیه نازل شد.[۵] در برخی روایات درباره شأن نزول این آیه آمده است که این آیه درباره مردان و زنانی است که در عصر پیامبر(ص) آلوده به زنا بودند و خداوند در این آیه مسلمانان را از ازدواج با آنان نهی نموده است.[۶]
حکم ازدواج با زنان و مردان زناکار
درباره دلالت آیه ۳ سوره نور بر حرمت ازدواج با زناکار یا جواز آن دیدگاههای مختلفی ارائه شده است.[۷] برخی فقها و مفسران معتقدند که آیه در صدد بیان حکم تحریمی است[۸] و برپایه آن، ازدواج با زناکار قبل از آن که توبهاش آشکار شده باشد، حرام است.[۹]
سید محمدحسین طباطبائی، صاحب تفسیر المیزان، معتقد است از این آیه چنین استفاده میشود که بر فرد زناکاری که مشهور به زنا است و حد زنا بر وی جاری گشته، ولی توبه کردنش آشکار نشده، حرام است که با فرد غیر زناکار یا مسلمان ازدواج کند، بلکه فقط میتواند با زناکار یا مشرک ازدواج کند.[۱۰]
گروهی نیز بر این نظرند که این آیه در مقام تشریع حکم حرمت ازدواج با زناکار نیست؛ بلکه صرفاً از یک واقعیت خارجی خبر میدهد.[۱۱] برای نمونه برخی گفتهاند که واژه «نکاح» در این آیه به معنای «جماع و نزدیکی» است و آیه از این امر خبر میدهد که فقط مرد زناکار با زن زناکار و زن زناکار با مرد زناکار، نزدیکی میکند.[۱۲] از برخی مفسران و فقیهان نیز نقل شده است که ظاهر آیه از این واقعیت خبر میدهد که عموماً مرد زناکار میل و رغبت به ازدواج ندارد؛ مگر با زن زناکار یا مشرک و متقابلاً زن زناکار نیز میل به ازدواج ندارد؛ مگر با مرد زناکار یا مشرک.[۱۳]
البته دستهای از فقیهان با استناد به همین آیه و روایاتی که پیرامون آن وارد شده است به مکروه بودن ازدواج با زناکار نظر دادهاند.[۱۴] برای نمونه فاضل مقداد در کتاب کنز العرفان فی فقه القرآن گفته است این آیه صرفاً بیان میکند که ازدواج با زناکار، مکروه و با غیر آنان، یعنی افراد با عفت، مستحب است.[۱۵]
نسخ آیه بهوسیله آیه ۳۲ سوره نور
بهنقل از برخی آثار تفسیری و فقهی، گروهی بر این نظرند که آیه ۳ سوره نور بهوسیله آیه «وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَیٰ مِنْکُمْ؛ بیهمسران خود را همسر دهید.»،[۱۶] نسخ شده است؛[۱۷] بدین معنا که واژه «الْأَیَامَیٰ» بهمعنای «بیهمسران»، عام است و همه افراد بیهمسر؛ اعم از زناکار و غیرزناکار را شامل میشود و لذا این آیه، ناسخ حکم شرعیای است که از آیه ۳ سوره نور استنباط شده است.[۱۸]
برخی نیز گفتهاند این آیه بهوسیله آیه «فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ؛ با زنانی که خوشایند شما است ازدواج کنید.»[۱۹]، منسوخ شده است.[۲۰] البته مفسرانی همچون طباطبایی با این دیدگاه مخالفت کرده و معتقدند که آیه ۳ سوره نور با هیچ آیهای منسوخ نشده است.[۲۱]
پانویس
- ↑ سوره نور، آیه ۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۸۳.
- ↑ خراسانی، آیههای نامدار، ۱۳۸۸ش، ص۶۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۴۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۴۴۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۲۲۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۲۲۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۲۲۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۸۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۲۸۶؛ شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۳۰۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۷۹-۸۰.
- ↑ حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۲۸۶؛ شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۳۰۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۳۰۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۷۹-۸۰.
- ↑ صادقی فدکی، «واکاوی ادله «جواز یا تحریم ازدواج با زانیه» با تأکید بر قرآن کریم، ص۱۶۰.
- ↑ قطب راوندی، آیات الاحکام، ج۲، ص۳۷۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۲۲۰.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۱۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۴۴۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به موسوی عاملی، نهایة المرام، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۴۵.
- ↑ فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۲، ص۲۲۸.
- ↑ سوره نور، آیه ۳۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۲۲۰؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۱، ص۱۹۱.
- ↑ صادقی فدکی، «واکاوی ادله «جواز یا تحریم ازدواج با زانیه» با تأکید بر قرآن کریم»، ص۱۶۱.
- ↑ سوره نساء، آیه ۳، ترجمه حسین انصاریان.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۱۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۸۰.
منابع
- ابوصلاح حلبی، تقیالدین بن نجمالدین، الکافی فی الفقه، اصفهان، مکتبة الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- خراسانی، علی، آیههای نامدار، قم، نشر جمال، ۱۳۸۸ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، مؤسسة الامام الهادی(ع)، ۱۴۱۵ق.
- صادقی فدکی، سیدجعفر، «واکاوی ادله «جواز یا تحریم ازدواج با زانیه» با تأکید بر قرآن کریم، نشریه فقه، دوره ۳۰، شماره ۱۱۶، دی ۱۴۰۲ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
- طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۸ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- قطب راوندی، سعید بن هبةالله، فقه القرآن، قم، کتابخانه عمومی آیتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
- محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
- موسوی عاملی، سیدمحمد، نهایة المرام فی تتمیم مجمع الفائدة و البرهان، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.