آیه ۳۲ سوره نور دستوری است خطاب به مسلمانان برای همسر دادن بی‌همسران و غلامان و کنیزان. در این آیه آمده است اگر کسانی که می‌خواهند ازدواج کنند، فقیر هستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‌نیاز می‌کند.

آیه ۳۲ سوره نور
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره نور
شماره آیه۳۲
جزء۱۸
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعازدواج
دربارههمسر دادن بی‌همسران

عالمان درباره این آیه گفته‌اند مستحب است مسلمانان مقدمات ازدواج مجردها اعم از کمک مالی و پیدا کردن همسر را فراهم کنند. برخی این موضوع را واجب می‌دانند.

معرفی و نکات کلی

آیه ۳۲ سوره نور از اهل ایمان می‌خواهد مردان و زنان آماده ازدواج را به ازدواج یکدیگر درآورند.[۱] هم‌چنین مضمون آیه ۳۲ سوره نور را این دانسته‌اند که فقر و تنگدستی نباید مانع ازدواج باشد.[۲] گفته شده طبق این آیه فرد مسلمان به سبب وعده خداوند نباید به علت هراس از تهیدستی، از ازدواج رویگردان شود.[۳] از امام صادق(ع) نقل شده، کسی که از ترس فقر ازدواج نکند، نسبت به خداوند بدگمان است.[۴] ناصر مکارم شیرازی، مفسر قرآن، این آیه را از راه‌های با اهمیت جلوگیری از فحشا دانسته است.[۵]

وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَیٰ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ ۚ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ


بی‌همسران خود، و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید. اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‌نیاز خواهد کرد، و خدا گشایشگر داناست.»



آیه ۳۲ سوره نور


مخاطب آیه

به نظر شیخ طوسی خطاب آیه به کسانی است که بر آن بی‌همسران ولایت دارند.[۶] البته به باور برخی هم خانواده و هم جامعه، مسئول ازدواج افراد بی‌همسر هستند.[۷] مفسران معتقدند مفهوم آیه این است که از طریق کمک‌های مالی، پیدا کردن همسر مناسب، تشویق به ازدواج، و پادرمیانی برای حل مشکلات، مقدمات ازدواج مجردها فراهم شود.[۸]

از نظر علامه طباطبایی و بیضاوی، مراد از صالحین در آیه که گفته شده آنها را همسر دهید، صالح برای ازدواج است، نه صالح در اعمال.[۹] این آیه در ادله قائلین به عدم شرطیت یَسار در ازدواج[یادداشت ۱] در کتب فقهی مورد استفاده قرار گرفته است.[۱۰]

وجوب یا استحباب فراهم کردن مقدمات ازدواج دیگران

برخی عالمان معتقدند امر در این آیه خطاب به مسلمانان برای همسر دادن دیگران، دستوری استحبابی است نه وجوبی‏.[۱۱] برخی نیز این امر را واجب قلمداد کرده‌اند.‏[۱۲] سید قطب گفته است این امر، واجب است نه به این معنا که کسی را به ازدواج مجبور کنند، بلکه واجب است به کسانی که می‌خواهند ازدواج کنند، کمک کنند و وسیله ازدواج آنان فراهم شود تا جامعه از فساد پاک شود.[۱۳]

تشویق به ازدواج دیگران

مفسران گفته‌اند این آیه به انسان‌ها می‌آموزد در اندیشه ازدواج دیگران باشند و در حد توان تلاش کنند تا مرد بی‌زن و زن بی‌شوهر را همسر دهند.[۱۴] جامعه اسلامی را مکلف دانسته‌اند که با فراهم کردن زمینه‌های ازدواج، زمینه‌های فساد را از بین ببرد.[۱۵] مصباح یزدی معتقد است اینکه اکثریت جامعه این مسئولیت را احساس نمی‌کنند، ناشی از این است که از توجه به معنای این آیه غفلت ورزیده‌اند.[۱۶] در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است هر گامی که انسان در این راه بردارد و هر کلمه‌ای بگوید، ثواب یک سال عبادت در نامه عمل او می‌نویسند.[۱۷]

ازدواج و وعده رفع فقر

در تفاسیر آمده که خداوند وعده رفع فقر را با جمله‏ «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» تأکید کرده است و نیز رزق هر کس را تابع صلاحیت او دانسته‌اند.[۱۸] گفته شده خداوند با جمله «إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» آنچه که مانع ازدواج است را رد کرده است.[۱۹] به باور فخر رازی مقصود آیه این نیست که فرد تنها به سبب ازدواج ثروتمند می‌شود، بلکه آیه در بیان این موضوع است که فقر نباید مانع ازدواج باشد و ثروت نباید در ازدواج مطرح باشد. از این جهت آیه قول به غنا نداده است که تحقق آن ممکن نباشد.[۲۰]

آلوسی مفسر اهل سنت به این شبهه که آیه وعده بی‌نیازی داده است در حالی که بسیاری از فقیران پس از ازدواج بی‌نیاز نشده‌اند، این‌گونه پاسخ داده که در این آیه شرط مشیّتِ الهی نهفته است؛ و آیه با «واسع علیم» پایان یافته است، یعنی خداوند بر اساس آنچه حکمتش اقتضاء می‌کند روزی بندگانش را تنظیم می‌کند. چنانچه در آیه ۲۸ سوره توبه نیز وعده بی‌نیازی به مؤمنان داده و تصریح کرده که اگر احساس می‌کنند با وارد نشدن کافران به مسجد الحرام زندگی‌شان دچار فقر و بی‌رونقی می‌شود؛ بدانند که خداوند اگر بخواهد آنها را بی نیاز می‌کند.[۲۱]

پانویس

  1. انصاریان، تفسیر حکیم، دارالعرفان، ص۱۵۲.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ص۴۵۸.
  3. مدرسی، احکام خانواده و آداب ازدواج، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۹.
  4. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۲۰.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۵۶.
  6. شیخ طوسی، التبيان، دارإحياء التراث العربی‏، ج۷، ص۴۳۲.
  7. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۱۸۲.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ص۴۵۷.
  9. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۱۳؛ بیضاوی، تفسیر بیضاوی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۰۵.
  10. مکارم شیرازی، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۱۶۴.
  11. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۲۰؛ مغنیه، التفسیر الکاشف‏، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۱۹.
  12. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۱۲۸.
  13. سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۴، ص۲۵۱۵.
  14. مصباح یزدی، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام، ۱۳۸۸ش، ص ۲۵۶ و ۲۵۷.
  15. سروش، و مقدس‌نیا، امر به معروف و نهی از منکر، ۱۳۸۳ش، ص۹۱.
  16. مصباح یزدی، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام، ۱۳۸۸ش، ص ۲۵۶ و ۲۵۷.
  17. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۶ق، ج۲۰، ص۴۶.
  18. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۱۳.
  19. بیضاوی، تفسیر بیضاوی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۰۵.
  20. فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۷۱.
  21. الآلوسی، روح المعانی، ج۹، ص۳۴۲.

یادداشت

  1. يسار در ازدواج، تمكّن از نفقه است. فقیهان در شرط و عدم شرط آن در صحت ازدواج، آرای متفاوتی دارند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۱۶۳.)

منابع

  • الآلوسی، شهاب الدین، تفسیر روح المعانی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی‏، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، به کوشش و تصحیح محمدجعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی‏، ۱۴۰۸ق.
  • انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، قم، دارالعرفان، بی‌تا.
  • بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر بیضاوی (أنوار التنزیل و أسرار التأویل)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، تصحیح و تنظیم: محمدرضا حسینی جلالی، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
  • سید قطب، ابراهیم حسین، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق‏، ۱۴۲۵ق.
  • سروش، محمد، و مقدس‌نیا، محمد، امر به معروف و نهی از منکر، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۳ش.
  • شیخ طوسی، محمدبن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارإحیاء التراث العربی‏، بی‌تا.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش.
  • مدرسی، سید محمد تقی، احکام خانواده و آداب ازدواج، قم، محبان الحسین(ع)، ۱۳۸۸ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الإسلامی‏، ۱۴۲۴ش.
  • مصباح یزدی، محمد تقی، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام، تدوین و نگارش: عبدالحکیم سلیمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق.