confirmed، templateeditor
۱۱٬۰۹۴
ویرایش
(←منابع) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''ماههای حرام'''، ماههایی که [[خداوند]] رعایت حرمت آنها را بر [[مؤمن|مؤمنان]] [[واجب]] کرده است. این ماهها عبارتند از: [[ذی القعدة الحرام|ذی القعده]]، [[ذیالحجة|ذیالحجه]]، [[محرم الحرام|محرم]] و [[رجب]]. از زمان [[حضرت ابراهیم]]، این ماهها دارای حرمت بودند. از جمله [[احکام فقهی]] ماههای حرام، حرمت جنگ و تشدید [[دیه]] قتل است. | '''ماههای حرام'''، ماههایی که [[خداوند]] رعایت حرمت آنها را بر [[مؤمن|مؤمنان]] [[واجب]] کرده است. این ماهها عبارتند از: [[ذی القعدة الحرام|ذی القعده]]، [[ذیالحجة|ذیالحجه]]، [[محرم الحرام|محرم]] و [[رجب]]. از زمان [[حضرت ابراهیم]]، این ماهها دارای حرمت بودند. از جمله [[احکام فقهی]] ماههای حرام، حرمت جنگ و تشدید [[دیه]] قتل است. | ||
اعراب گاه بر اساس اغراض شخصی، حرمت ماه [[محرم]] را به [[صفر]] منتقل کرده و ماههای دیگر را هم به تأخیر میانداختهاند. این عمل | اعراب گاه بر اساس اغراض شخصی، حرمت ماه [[محرم]] را به [[صفر]] منتقل کرده و ماههای دیگر را هم به تأخیر میانداختهاند. این عمل «[[نسیء|نَسیء]]» نامیده شده و در [[قرآن کریم|قرآن]] گناهی بزرگ شمرده شده است. | ||
==معنای ماه حرام و زمان تشریع آن== | ==معنای ماه حرام و زمان تشریع آن== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==نسیء== | ==نسیء== | ||
{{اصلی|نسیء}} | |||
مفسران، نسیء در آیه ۳۷ سوره توبه را به معنای تغییر ماههای حرام به ماههای دیگر معنا کردهاند.<ref>طوسی، التبیان فی تفسر القرآن، بیروت، ج۵، ص۲۱۶؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۲۱ق، ج۹، ص۲۷۱؛ سیوطی، الدر المنثور، دارالفکر، ج٤، ص۱۸۸.</ref>در چگونگی تغییر ماههای حرام از منابع متقدم نقل شده است: زمان جاهلیت در موسم [[حج]]، مردی از قبیله کِنانه میایستاد و میگفت: من خون عدهای از قبیله طَیی و [[قبیله خثعم|خَثعم]] را در [[ماههای حرام|ماه حرام]]، [[مباح]] کردهام و [[حرام|حرمت]] آن ماه را به تاخیر انداختهام و به جای آن، [[صفر|ماه صفر]] را ماه حرام قرار دادهام. چون سال آینده فرا میرسید؛ میگفت: ماه صفر را حلال کردم و حرمتش را به تعویق انداختم و بجای آن، [[محرم (ماه)|ماه محرم]] را ماه حرام قرار دادم. آیه ۳۷ سوره توبه نازل شد و از این عمل نهی کرد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۹۰؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۱۷؛ جرجانی، درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶۵؛ ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۹۴۳.</ref> | مفسران، نسیء در آیه ۳۷ سوره توبه را به معنای تغییر ماههای حرام به ماههای دیگر معنا کردهاند.<ref>طوسی، التبیان فی تفسر القرآن، بیروت، ج۵، ص۲۱۶؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۲۱ق، ج۹، ص۲۷۱؛ سیوطی، الدر المنثور، دارالفکر، ج٤، ص۱۸۸.</ref>در چگونگی تغییر ماههای حرام از منابع متقدم نقل شده است: زمان جاهلیت در موسم [[حج]]، مردی از قبیله کِنانه میایستاد و میگفت: من خون عدهای از قبیله طَیی و [[قبیله خثعم|خَثعم]] را در [[ماههای حرام|ماه حرام]]، [[مباح]] کردهام و [[حرام|حرمت]] آن ماه را به تاخیر انداختهام و به جای آن، [[صفر|ماه صفر]] را ماه حرام قرار دادهام. چون سال آینده فرا میرسید؛ میگفت: ماه صفر را حلال کردم و حرمتش را به تعویق انداختم و بجای آن، [[محرم (ماه)|ماه محرم]] را ماه حرام قرار دادم. آیه ۳۷ سوره توبه نازل شد و از این عمل نهی کرد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۹۰؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۱۷؛ جرجانی، درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶۵؛ ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۹۴۳.</ref> | ||
بیشتر مفسران علت جابجایی حرمت ماهها را جنگ دانستند. | بیشتر مفسران علت جابجایی حرمت ماهها را جنگ دانستند. | ||
<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۲۴۳؛ کاشانی، منهج الصادقین، تهران، ج۴، ص۲۶۷؛ابن عاشور، التحرير والتنوير، ۱۹۸۴م، ج۱۰، ص۱۸۹؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۴.</ref> | <ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۲۴۳؛ کاشانی، منهج الصادقین، تهران، ج۴، ص۲۶۷؛ابن عاشور، التحرير والتنوير، ۱۹۸۴م، ج۱۰، ص۱۸۹؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۴.</ref> | ||
===فلسفه حرمت ماههای حرام=== | ===فلسفه حرمت ماههای حرام=== | ||
به گفته ناصر مکارم | به گفته [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[حرام|حرمت]] جنگ در ماههای حرام، یکی از راههای پایان دادن به جنگهای طولانی مدت بود تا وسیلهای برای دعوت به صلح و آرامش باشد. هنگامی که چهار ماه از سال، اسلحه را کنار بگذارند، مجالی برای تفکر و اندیشه به وجود میآید و احتمال پایان دادن جنگ، بسیار زیاد است.<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷ِ، ص۴۰۸.</ref> | ||
سید محمدحسین طباطبایی معتقد است: با دست کشیدن از جنگ، امنیت عمومی در همه جا حکمفرما میشود تا مردم با فراهم آوردن وسائل آسایش به زندگی خود برسند و با طاعات الهی به قرب پروردگار خود راه یابند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۲۱ق، ج۹، ص۲۶۸؛ الدر المنثور، دارالفکر، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | سید محمدحسین طباطبایی معتقد است: با دست کشیدن از جنگ، امنیت عمومی در همه جا حکمفرما میشود تا مردم با فراهم آوردن وسائل آسایش به زندگی خود برسند و با طاعات الهی به قرب پروردگار خود راه یابند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۲۱ق، ج۹، ص۲۶۸؛ الدر المنثور، دارالفکر، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | ||