معجزه: تفاوت میان نسخهها
←منابع: اصلاح نشانی وب |
|||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{نبوت}} | {{نبوت}} |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۱
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۳ توسط کاربر:H.ahmadi برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
مُعْجزه انجام کار خارقالعاده (برخلاف طبیعت و عادت) برای اثبات نبوّت که مطابق با ادعای پیامبری و با تحدی (مبارزه طلبیدن) و عدم مقابله (معارضه) با آن همراه است. این امور را شرایط تحقق معجزه معرفی کردهاند. برخی معجزه را تصدیق عملی از سوی خدا دانستهاند که مردم با دیدن آن، به ارتباط غیبی شخص با خدا پی میبرند.
تفاوت معجزه با ارهاص در این است که کار خارقالعاده قبل از مبعوث شدن را ارهاص میگویند. تفاوت معجزه با کرامت در این است که کرامت همراه با ادعای نبوت نیست. تفاوت معجزه با سحر و امثال آن (جادو و شعبدهبازی) در سه خصوصیت است. منشأ معجزه الهی است اما سحر با تمرین به دست میآید و هدفی دنیایی را دنبال میکند و قابل شکست خوردن میباشد.
معجزه به دو نوع حسی و عقلی تقسیم میشود. به عقیده متکلمان شیعه معجزه منافاتی با اصل علیت ندارد. معجزه، کاری برخلاف عادت است که علت آن، یا علت طبیعی ناشناخته است یا علت فراطبیعی یا ترکیبی از هر دو.
در قرآن، معجزات بسیاری از پیامبران نقل شده که هر یک از آنها متناسب با زمانه ظهور آن پیامبر بوده و برخی از آنها حسی و برخی عقلی میباشند. مشهورترین معجزات پیامبران عبارتاند از: ناقه صالح، زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی، تبدیل عصای موسی به اژدها، ید بیضاء، زنده ماندن ابراهیم(ع) در آتش و قرآن کریم.
مفهومشناسی و جایگاه
معجزه، اصطلاحی در علم کلام، بهمعنای کاری خارق العاده، همراه با ادعای نبوت و تحدی است که دیگران از انجام آن عاجزند.[۱] عبدالرزاق لاهیجی، متکلم و فیلسوف شیعه، راه معرفت به صدق دعوت نبی را در ظهور و ارائه معجزه، منحصر میداند.[۲] البته برخی عالمان مانند جعفر سبحانی، معجزه را یکی از راههای معرفت به صدق مدعیات پیامبران، به شمار آوردهاند.[۳]
بحث درباره معجزه، حدود و تعریف و ویژگیهای آن، از آنجا که با مسئله نبوت و اثبات صدق گفته نبی مرتبط است، بحثی کلامی به شمار میرود.[۴] از طرفی نیز چون با مسئله سازگاری یا ناسازگاری آن با قاعده علیت پیوند یافته، برخی فلاسفه درباره آن و رابطهاش با قاعده علیت نیز بحث کردهاند.[۵] همچنین از آن جهت که معجزه را دخالت و فعل مستقیم خداوند در عالم طبیعت به شمار آوردهاند، در کلام جدید درباره آن و نسبتش با مسئله قوانین طبیعت به بحث پرداختهاند.[۶] علاوه بر آن در الهیات و کلام جدید معجزه را از آن جهت که کارهای خارق العاده در عالم طبیعت به خدا نسبت داده میشود، لذا به عنوان دلیلی برای اثبات وجود خدا به آن استناد کردهاند.[۷]
واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی به کار رفته[۸] که هیچیک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست و این اصطلاح را غالباً متکلمان بهکار بردهاند.[۹] در قرآن برای اشاره به معنای اصطلاحی معجزه، از واژگان «بَیِّنه: دلیل روشن»،[۱۰] «آیه: نشانه روشن»،[۱۱] «برهان: دلیل واضح»،[۱۲] «سلطان: دلیل قاطع»[۱۳]، «بصیرت»[۱۴] و «عَجَب: شگفتانگیز»،[۱۵] استفاده شده است.[۱۶]
باور مشترک ادیان خداباور
بهگفته مایکل پامر (متولد: ۱۹۴۵م)، دینپژوه انگلیسی و نویسنده کتاب «درباره خدا»، همه ادیان خداباور، به وجود معجزات باور داشته و به وقوع آنها در نقطهای از تاریخ گواهی میدهند.[۱۷] مرتضی مطهری باور به وجود و ارائه معجزه از سوی پیامبران الهی را با توجه به گزارشهای متعدد قرآنی،[۱۸] تردیدناپذیر و جزو ضروریات دین اسلام به شمار آورده است.[۱۹]
تفاوت معجزه با ارهاص و کرامت
اِرْهاص از اصطلاحات کلامی است که از جهت آن که مشتمل بر کارهای خارق العاده است، به معجزه شباهت دارد، ولی از جهات دیگر با آن متفاوت است.[۲۰] گفته میشود ارهاص، وقوع کارهای خارقالعاده پیش از مبعوث شدن به پیامبری به منظور زمینهسازی برای اعلام نبوت است.[۲۱] اما معجزه همراه با تحدی و ادعای نبوت است.[۲۲]
معجزه با کرامت نیز متفاوت است. کرامت انجام اعمال خارق العاده، ولی بدون ادعای نبوت است؛ در حالی که یکی از شروط معجزه، انجام کار خارقالعاده به منظور اثبات مقام و منصب الهی مانند نبوت و امامت و همراه با تحدی است.[۲۳]
تفاوت معجزه با سحر و جادو
بین سحر و معجزه تفاوتهایی بیان کردهاند که برخی از آنها به شرح زیر است:
- کار ساحر متکی به نیروی محدود انسانی است، در حالی که معجزه از قدرت نامحدود و بیپایان الهی سرچشمه میگیرد.[۲۴]
- ساحر صرفاً کارهای محدودی را که از قبل روی آنها بسیار تمرین کرده را میتواند انجام بدهد و لذا چنین نیست که هر کار خارق العادهای که مردم از آنان بخواهند، بتوانند انجام دهند؛ اما چون که معجزه برگرفته از قدرت الهی است، پیامبران بدون تمرینی قبلی، هر کار خارق العادهای که مردم از آنان میخواستند را میتوانستند به اذن و عنایت الهی انجام دهند.[۲۵]
- در معجزه، چون که به امر و اذن الهی است، انگیزه فاسد نمیتواند راه داشته باشد؛ در حالی که در سحر چنین نیست و میتواند به انگیزههای فاسد و نیرنگآمیز و در جهت فریب مردم رخ بدهد.[۲۶]
- معجزه خارق عادت و یا کاری بر خلاف عادت طبیعت است، ولی سحر خارق عادت نیست، بلکه از امور عادی است که اسباب آن برای بیشتر مردم پنهان است.[۲۷]
- ابنسینا در کتاب الاشارات و التنبیهات، هم معجزه و هم سحر را ناشی از قوهای در نفسهای قوی دانسته است که در عناصر عالم مادی تصرف میکنند؛ با این فرق که معجزه از نفسهای پاک ناشی میشود و در امور خیر بهکار میرود و سحر و جادو از نفسهای شریر ناشی میشود و صاحب آن را به کارهای شریرانه وا میدارد.[۲۸]
معجزه چگونه بر صدق ادعای نبی دلالت میکند؟
از نظر امامیه و معتزله، دلالت معجزه بر صدق ادعای نبوت، بر پذیرش حسن و قبح عقلی متوقف است؛[۲۹] بدین بیان که برای خداوند اگرچه مقدور است، به سبب قدرتش، معجزه را به دست شخص دروغگویی بدهد، ولی از جهت حکمتش، وقوع این کار محال است؛ چرا که کاری قبیح است و خداوند به اقتضای حکمتش، کار قبیح نمیکند، پس معجزه بر صدق ادعای نبوت دلالت میکند.[۳۰] اشاعره بر این باورند که عادت الهی بر این جاری است که آگاهی و اذعان به صدق ادعای نبی، مقارن با ظهور معجزه است و اظهار معجزه از سوی فرد دروغگو اگر چه عقلاً ممکن است، ولی مخالف عادت است.[۳۱]
منشأ و علت معجزه چیست؟
از نظر فلاسفه و متکلمان، معجزه ناقض قاعده علیت و یا به عبارتی، پدیدهای بدون علت نیست؛[۳۲] اما در این که علت معجزه چیست و یا از چه کسی صادر میشود، بین آنان اختلاف نظر وجود دارد:[۳۳]
- اشاعره با توجه به تلقی خاصی که از توحید فاعلی دارند، خداوند را تنها علت و تنها مؤثر در حوادث عالم میدانند[۳۴] و لذا از نظر آنان معجزات، فعل مستقیم خداوند در طبیعت و معلول بلاواسطه وی به شمار میروند.[۳۵]
- بعضی فلاسفه مثل ابنسینا و ملاصدرا، ایجاد معجزات را به خود نفس یا روح نبی نسبت دادهاند.[۳۶] بهگفته ملاصدرا نفوس برخی انسانها الهی بوده و دارای چنان قدرتی هستند که گویا نفس مجموعه عالم طبیعتاند و همانطور که بدن از آنها اطاعت میکند، سایر عناصر عالم طبیعت نیز مطیع آنها است و هرچه تجرد نفس بیشتر باشد و به مبادی عالی هستی شبیهتر باشد، قدرت آن در اثرگذاری بر جهان مادی نیز بیشتر میشود.[۳۷]
- عالمانی همچون سید محمدحسین طباطبایی و عبدالله جوادی آملی بر این باورند که معجزات، معلولِ علتهای مادیِ غیر متعارفیاند که در دسترس فکر و عمل بشر متعارف نیستند.[۳۸] برخی نیز گفتهاند تنها پیامبران به سبب اتصالشان به عالم غیب از این اسباب و علتهای مادی غیر متعارف آگاهند و بر غیر آنان پوشیده و پنهان است.[۳۹]
- احتمال دیگری که مطرح کردهاند این است که معجزات به فعل ملائکه که در قرآن از آنها با عنوان «مدبرات» یاد شده، ایجاد میشوند.[۴۰]
آیا معجزه خارق عادت طبیعت یا ناقض قوانین آن است؟
چند دیدگاه اساسی درباره معجزه و نسبت آن با قانون علیت از سوی متکلمان و فلاسفه ارائه شده که به بیان زیر است:
دیدگاه تأویل
طرفداران این دیدگاه معجزات را پذیرفتهاند، ولی آنها را به تأویل برده و بر این نظرند که این معجزات در عالم طبیعت بر همان اسباب عادی و طبیعی اتفاق افتاده است و خارق عادت و سیر همیشگی طبیعت نبودهاند.[۴۱] از نظر آنان در قرآن از نظام خلقت با عنوان «سنن الهی» یاد کرده و در آیاتی همچون «وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا»،[۴۲] تصریح کرده است که این سنن الهی تغییرناپذیرند.[۴۳] پس معجزه به عنوان امری که خارق عادت طبیعت است، تبدیل و تحول در سنن الهی است که محال است.[۴۴]
مرتضی مطهری این نظر را «دیدگاه تأویل» نامگذاری کرده و سید احمدخان هندی را از قائلان به آن معرفی کرده است.[۴۵]
دیدگاه اشاعره
از نظر اشاعره، معجزه کاری خلاف عادت طبیعت و ناقض سیر عادی طبیعت است. از نظر آنان مشیت خداوند بر این تعلق گرفته است که نظام عالم را براساس قوانینی که خودش وضع کرده، قرار دهد و از آنجا که او تنها علت و مؤثر در امور عالم است، هرگاه اراده کند میتواند در این قوانین تصرف کرده و فعلی برخلاف عادت یا سیر عادی طبیعت، ایجاد کند و معجزات از همین قبیلاند.[۴۶]
دیدگاه فلاسفه
مرتضی مطهری دیدگاهی را به فلاسفه نسبت داده است که براساس آن، قوانین لایتخلفی در طبیعت وجود دارد که بر مبنای قاعده علیت و اصل سنخیت علّی و معلولی، هرگز نقض نمیشوند و لذا معجزه، خارق عادت طبیعت و یا ناقض قوانین آن نیست.[۴۷] مطهری با پذیرش این دیدگاه[۴۸] گفته است که معجزه بهمعنای نسخ یا ابطال قانونی از قوانین طبیعت نیست، بلکه حکومت قانونی بر قانون دیگر است.[۴۹]
اقسام معجزه
معجزه را بنا به جهات مختلف، به اقسام متعددی تقسیم کردهاند.[۵۰] خواجه نصیر الدین طوسی در شرح الاشارات و التنبیهات، آن را به دو قسم معجزه قولی و معجزه فعلی تقسیم کرده و معجزه قولی را برای خواص اهل معرفت مناسبتر دانسته و معجزه فعلی را برای عوام مفیدتر میداند.[۵۱] قرآن کریم معجزه قولی پیامبر اسلام(ص) بود.[۵۲] البته معجزههای عملی نیز برای او نقل کردهاند.[۵۳] بهگفته عبدالله جوادی آملی، پیامبر(ص) با معجزههای فعلیاش عوام مردم را اقناع میکرد و خواص اصحاب وی به همان قرآن که معجزه قولی او بود بسنده میکردند و از او معجزه فعلی طلب نمیکردند.[۵۴]
برخی نیز معجزات را به حسی و عقلی تقسیم کردهاند.[۵۵] جلالالدین سیوطی (درگذشت: ۹۱۱ق)، مفسر و فقیه اشعری، در کتاب الاتقان فی علوم القرآن، معجزاتی که از سوی پیامبران بنی اسرائیل برای قوم خودشان ارائه شده را به سبب عدم کمال فکری آنان، از معجزات حسی دانسته و معجزاتی که پیامبر(ص) برای مسلمانان ارائه کرده را به سبب رشد و کمال فکریشان، از نوع معجزات عقلی دانسته است.[۵۶]
شیخ حر عاملی به سه قسم معجزه اشاره کرده است.[۵۷] این سه قسم عبارتند از : ۱-اخبار از امور غیبی؛ ۲-استجابت دعا؛ ۳-اعمال و امور خارق العادهای که خارج از دسترس ادراک بشر است.[۵۸]
برهان معجزه
برخی رخدادهای خاص نظیر معجزات و اجابت دعا را از جمله ادلهای برای اثبات وجود خدا آوردهاند.[۵۹] چنین ادعا شده است که این برهان در سنت فلسفی و الهیاتی غرب به مجموعه ادله برای اثبات وجود خدا اضافه شده است.[۶۰] البته محمدمهدی نراقی در کتابی با عنوان انیس الموحدین، به این برهان به عنوان یکی از ادله برای اثبات وجود خدا استناد کرده است.[۶۱] بهگفته نراقی بنا به نقل، معجزات و امور خارق العادهای از سوی انبیاء و اولیاء صادر شده است، این امور خارق العاده نمیتواند از سوی انسان رخ بدهد، پس باید صانع حکیمی باشد که صدور این قبیل امور به سبب قدرت و حکمت کامل او باشد.[۶۲]
معجزات پیامبران در قرآن
زندگی برخی پیامبران، بهگزارش قرآن، مقرون به معجزات و اعمال خارق العادهای بوده است که برخی از آنها به شرح زیر است:
- سرد شدن آتش بر ابراهیم را برپایه آیه ۶۹ سوره انبیاء و آیه ۲۴ سوره عنکبوت و زنده کردن پرندگان تکهتکهشده را با استناد به آیه ۲۶۰ سوره بقره، از معجزات و حوادث خارق العاده در زندگی حضرت ابراهیم به شمار آوردهاند.[۶۳]
- برپایه آیه «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَىٰ تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ»، خداوند نُه معجزه روشن به حضرت موسی عنایت کرد.[۶۴] برخی از این معجزات و معجزههای دیگری که در قرآن برای حضرت موسی گزارش شده است، عبارتند از: مار شدن عصا،[۶۵] ید بیضاء،[۶۶] طوفان، بارش ملخ و خون، قحطی و کمبود میوهها،[۶۷] شکافتهشدن دریا و عبور بنیاسرائیل،[۶۸] جوشیدن دوازده چشمه،[۶۹] زنده شدن مقتول بنی اسرائیل،[۷۰] ابرهای سایبان[۷۱] و قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنیاسرائیل.[۷۲]
- در آیه ۴۹ سوره آل عمران معجزههایی همچون زنده کردن مردگان، شفا دادن کور، کر و ابرَص مادرزاد، خبر دادن از اخبار غیبی، جان بخشیدن به مجسمه پرنده را به عنوان معجزه و کارهای خارق العاده به حضرت عیسی نسبت داده است.[۷۳]
- قرآن را معجزه جاویدان حضرت محمد(ص) دانستهاند.[۷۴] برخی آن را تنها معجزه پیامبر اسلام(ص) به شمار آوردهاند.[۷۵] در مقابل، بیشتر عالمان[۷۶] با استناد به آیات ۱ تا ۵ سوره قمر، شق القمر را به پیامبر(ص) نسبت دادهاند.[۷۷] مرتضی مطهری داستان معراج پیامبر(ص) را معجزه و عملی خارق العاده معرفی کرده است.[۷۸] در منابع روایی شیعه و اهل سنت معجزاتی برای پیامبر(ص) نقل شده است.
تفاوت معجزات پیامبران
برخی محققان گفتهاند تفاوت معجزات پیامبران را به سبب تفاوت زمانه و زمینه ظهور پیامبران دانستهاند تا از این طریق، حجت بر مردم تمام شود و متخصصان هر دوره، اذعان کنند که این کار خارقالعاده نمیتواند ناشی از قدرت بشری باشد.[۷۹]
در تاریخ یعقوبی روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که خداوند متعال پیامبری را مبعوث نکرد، مگر با آنچه بر اهل زمان او غلبه داشت: موسی بن عمران را بر قومی بر انگیخت که بیشتر آنها اهل سحر بودند؛ ازاینرو، پیامبرش را با آنچه سحرشان را نابود کند، مانند عصا و ید بیضاء، شکافتن دریا، فرستاد. داود را در زمانی که بیشتر مردمش اهل صنعت بودند مبعوث کرد؛ در نتیجه آهن را برای او نرم کرد. سلیمان را در زمانی برانگیخت که مردمش اهل ساختمانسازی و طلسمات و عجائب بودند؛ ازاینرو، باد و جن را به تسخیر او درآورد. عیسی را در زمانی فرستاد که مردمش بیشتر به طبابت میپرداختند؛ در نتیجه، او را با زنده کردن مردگان و شفای کوری و پیسی مبعوث نمود. محمد(ص) را در زمانی که مردمش اهل کلام و سَجْع (سخن با قافیه) بودند، با معجزه قرآن برانگیخت.[۸۰]
معجزات امامان معصوم(ع)
بنا به روایتی از امام صادق(ع) بهنقل از کتاب علل الشرایع، خداوند معجزه را به انبیاء و حُجج خود اعطا کرد تا بهوسیله آن، منصب الهی که ادعا کردهاند، صدق آن ثابت شود.[۸۱] همچنین در متون روایی شیعه کارهای خارق العادهای به امامان معصوم(ع) در موقعیتهای مختلف نسبت دادهاند. برخی عالمان این روایات را متواتر دانستهاند.[۸۲] شیخ حر عاملی در کتابی با عنوان اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، برخی از این معجزات را جمعآوری کرده و آنها را دلیل بر اثبات امامت ائمه معصومین(ع) به شمار آورده است.[۸۳] سید هاشم بحرانی نیز در کتابی با عنوان مدینة معاجز الائمة الإثنی عشر، حدود ۲۰۶۶ معجزه را در ۱۲ باب برای امامان معصوم گردآوری کرده است.[۸۴]
حر عاملی علاوه بر کارهای خارق العاده از سوی امامان معصوم(ع)، آگاهی و اخبار آنان از غیب را از معجزات و کرامات آنان به حساب آورده است.[۸۵] برخی عالمان شیعه در تعریف معجزه گفتهاند: امر خارقالعادهای است که به عنایت و اذن خاص الهی صورت میگیرد و هدف از آن اثبات منصب و مقامی الهی همچون نبوت و امامت است[۸۶] و بر همین اساس کارهای خارق العادهای که از سوی امامان معصوم(ع) در جهت اثبات امامتشان صادر شده را معجزه به شمار آوردهاند.[۸۷]
بهعنوان نمونه، گواهی دادن حجر الاسود به امامت حضرت سجاد(ع) را یکی از معجزات او و دلیل بر اثبات امامت وی دانستهاند.[۸۸] برپایه روایتی به نقل از کتاب دلائل الامامة طبری: محمد بن حنفیه با امام سجاد(ع) بر سر امام بودن به نزاع برخاست. امام سجاد(ع) با او سخن گفت ولی او نپذیرفت. در نهایت، آن دو که در مکه حضور داشتند، حجرالاسود را حَکَم قرار دادند. به اذن خداوند، حجرالاسود به امامت امام سجاد(ع) شهادت داد و پس از آن محمد حنفیه تسلیم شد و از وی اطاعت نمود.[۸۹]
در برخی آثار کلامی شیعه کارهایی مثل کندن دروازه خیبر، جنگیدن با دستهای از اجنه که پیامبر(ص) را اذیت کرده بودند، رد الشمس و...را نمونههایی از معجزات امام علی(ع) معرفی شده و برای اثبات امامت و خلافت او به آنها استناد شده است.[۹۰]
کتابشناسی
مباحث درباره معجزه بیشتر در آثار و متون کلامی و تفسیری مطرح شده است، ولی از سوی برخی عالمان و محققان مسلمان، آثار مستقلی درباره این موضوع تألیف شده که برخی از آنها به قرار زیر است:
- کتاب «تناقضنما یا غیبنمون: نگرشی نو به معجزه»، تألیف محمدامین احمدی. نویسنده در این کتاب به بررسی تطبیقی مسئله معجزه در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب پرداخته و دیدگاههای برخی متفکران مسلمان و غربی را گزارش و بررسی کرده است. مسائلی مانند تعریف معجزه، امکان وقوع معجزه و وجه دلالت معجزه از مباحث این کتاب است.[۹۱]
- کتاب «معجزه در قلمرو عقل و دین»، نوشته محمدحسن قدردان قراملکی. نویسنده در این کتاب مسائلی مانند تعریف معجزه و اقسام آن، تفاوت معجزه با سحر و کرامت، ارتباط آن با قاعده علیت، بررسی شبهات منکران و پاسخ به آنها و...را مورد بحث قرار داده است.
- کتاب اعجاز قرآن، ترجمه مباحث اعجاز قرآن از کتاب البیان فی تفسیر القرآن، تألیف سید ابوالقاسم خویی است که به قلم جعفر سبحانی به رشته تحریر درآمده است.[۹۲]
- کتاب «معجزه بزرگ»، اثری از محمد ابوزهره (درگذشت: ۱۳۹۵ق)، قرآنپژوه و مورخ مصری، درباره اعجاز قرآن، به زبان عربی است. این کتاب از سوی محمود ذبیحی به فارسی ترجمه شده است.[۹۳]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
- ↑ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۹۳-۹۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۳، ص۳۹۱؛ خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹.
- ↑ پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۹.
- ↑ پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۷-۲۸۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۷۴؛ پامر، درباره خدا، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۰-۳۱۱.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «عجز».
- ↑ سبحانی، دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۶۷.
- ↑ سوره اعراف، آیه۷۳؛ سوره حدید، آیه۲۵؛ سوره فاطر، آیه۲۵.
- ↑ سوره غافر، آیه۷۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۷۴؛ سوره قصص، آیه۳۲.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه۱۱؛ سوره دخان، آیه۱۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۰۴.
- ↑ سوره جن، آیه۱؛ سوره کهف، آیه۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۹.
- ↑ پامر، درباره خدا، ۱۳۹۳ش، ص۳۰۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۲.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۱.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۱.
- ↑ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۴۲-۲۴۳.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۴.
- ↑ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغة، ص۱۶۰.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۷، ص۲۲۲-۲۲۳؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۱۴۲۸ق، ص۲۶۱.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۷، ص۲۲۲-۲۲۳.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۷، ص۲۲۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۳؛ سبحانی، منشور جاوید، ج۳، ص۳۴۵.
- ↑ سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳، ص۷۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۵-۳۶۶.
- ↑ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، دار البلاغة، ص۱۶۰؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۴۸۲.
- ↑ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۴۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۷۶-۷۷؛ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۴.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۶۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۶۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۶۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۷۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۹۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۷۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به مطهری، مجموعهآثار، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۱۱؛ باقلانی، اعجازالقرآن، ۱۴۲۱ق، ص۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۲۹.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۳.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۳.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰.
- ↑ هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۷۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به براتی، جوادی، «مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن»، ص۱۶.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ص۵۳-۵۴.
- ↑ نراقی، انیس الموحدین، ص۵۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۳۰۳ و ج۲، ص۳۷۶-۳۷۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۴ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره طه، آیات ۱۹-۲۰؛ سوره قصص، آیه ۳۱، سوره نمل، آیه ۱۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره قصص، آیه ۳۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۳۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۱۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۵۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۴۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۹-۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ص۹؛ خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۴۳.
- ↑ مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۵-۶۶.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۴۳؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۷.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۴۳؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۱؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۷.
- ↑ مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۷.
- ↑ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۸۱-۸۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۱-۴۲.
- ↑ یعقوبی،دار صادر، ج۲، ص۳۴-۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، مکتبة داوری، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۸؛ بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، ج۱، ص۲۸ و ۴۱.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲-۳.
- ↑ فارس حصون و دیگران، «مقدمه»، در کتاب مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، تألیف سید هاشم بحرانی، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۲ و ۱۶.
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، دار الزهراء، ص۳۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بحرانی، مدینة المعاجز، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ج۱، ص۴۱ و ۴۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حرانی، مدینة المعاجز، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۸۰-۲۸۱.
- ↑ طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۰۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ص۳۷۰.
- ↑ «تناقضنما یا غیبنمون: نگرشی نو به معجزه»، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
- ↑ سبحانی، اعجاز قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۵-۱۶.
- ↑ ذبیحی، «مقدمه»، در کتاب «معجزه بزرگ»، تألیف محمد ابوزهره، ۱۳۷۹ش، ص۱۴-۱۵.
یادداشت
منابع
- خویی، البیان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات انوار الهدی، [بیتا].
- سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سید مرتضی، الموضح عن جهة إعجاز القرآن، انتشارات آستان قدس، ۱۳۸۳ش.
- قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، قاهره، الدار المصریه، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
- لاهیجی، حسن بن عبدالرزاق، سرمایه ایمان، تهران، نشر زهرا، ۱۳۷۲ش.
- لاهیجی، حسن بن عبدالرزاق، گوهر مراد، انتشارات سایه، ۱۳۸۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- مفید، الارشاد فی معرفه الحجج علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، النکت الاعتقادیه، قم، الموتمر العالمی، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، [بیتا].
- سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بیتا.
- خرازی، سیدمحسن، بدایة المعارف الالهیة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
- پیترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، انتشارات طرح نو، ۱۳۹۳ش.
- هیک، جان، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، ۱۳۹۰ش.
- پامر، مایکل، درباره خدا، ترجمه نعیمه پورمحمدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۳ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
- جمعی از محققان، دانشنامه کلام اسلامی، قم، انشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۷ش.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
- تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۹ق.
- نراقی، ملامحمدمهدی، انیس الموحدین، تهران، الزهرا، ۱۳۶۹ش.
- ابنسینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغة، بیتا.
- سبحانی، جفر، محاضرات فی الالهیات، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۸ق.
- مکی عاملی، حسن، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة (تقریرات درس آیتالله جعفر سبحانی)، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۳ق.
- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، بیتا.
- غزالی، ابوحامد، الاقتصاد فی الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العامیة، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، المبدأ و المعاد، تهران، انجمن حكمت و فلسفه ایران، چاپ اول، ۱۳۵۴ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۴ش.
- خواجه نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر دار البلاغة، ۱۳۷۵ش.
- باقلانی، محمد بن طیب، اعجازالقرآن، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۱ق.
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاريخ الملوک و الأمم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
- سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بكر، الاتقان فی علوم القرآن، مصر، الهیئة المصریة العامة للكتاب، ۱۳۹۴ق.
- حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، قم، انتشارات محلاتی، ۱۴۲۵ق.
- براتی، فرجالله و محسن جوادی، «مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن»، فلسفه دین، سال چهارم، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۳۹۴ش.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، معجزات النبی، کربلا، المکتبة التوفیقیة، بیتا.
- مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- قطب الدین راوندی، سعید بن هبةالله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۴۰۹ق.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، مکتبة داوری، بیتا.
- بحرانی، سیدهاشم، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
- علامه حلی، یوسف بن مطهر، کشف المراد، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
- «تناقضنما یا غیبنمون: نگرشی نو به معجزه»، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ش.
- سبحانی، جعفر، اعجاز قرآن، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۵ش.
- ذبیحی، محمود، «مقدمه»، در کتاب «معجزه بزرگ»، تألیف محمد ابوزهره، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۹ش.