گاه‌شمار مرقد امام حسین (ع)[۱]
۶۱ق (۱۲ محرم) دفن امام حسین(ع) به دست بنی اسد
۶۵ق ساخت بنایی بر روی قبر همراه با گنبدی از آجر و گچ و دو در توسط مختار
۱۳۲ق ساخت بنای سرپوشیده‌ای در کنار مرقد توسط ابوالعباس سفاح
۱۴۶ق ویران شدن بنای سرپوشیده توسط ابوجعفر منصور
۱۵۸ق نوسازی بنا توسط مهدی عباسی
۱۷۱ق ویران شدن بنا در عصر هارون الرشید
۱۹۳ق نوسازی حرم توسط امین
۲۳۶ق ویران شدن بنای حرم توسط متوکل عباسی و شخم زدن زمین آن
۲۴۷ق نوسازی بنای حرم توسط منتصر عباسی
۲۷۳ق تجدید بنا به دست محمد بن محمد بن زید، رهبر قیام طبرستان
۲۸۰ق ساخت گنبد بر فراز قبر توسط داعی علوی گنبدی
۳۶۷ق ساخت گنبد و چهار رواق و ضریحی از عاج توسط عضد الدوله دیلمی
۳۹۷ق ساخت مسجد متصل به حرم توسط عمران بن شاهین
۴۰۷ق آتش‌سوزی در حرم بر اثر سقوط دو شمع و بازسازی حرم توسط حسن بن سهل وزیر
۴۷۹ق نوسازی دیوار پیرامون حرم توسط ملکشاه سلجوقی
۶۲۰ق ساخت ضریح توسط الناصر لدین الله عباسی
۷۶۷ق ساخت گنبد داخلی و صحن توسط سلطان اویس جلایری
۷8۶ق توسعه صحن و ساخت دو گلدسته طلا توسط سلطان احمد اویس
۹۱۴ق تذهیب حاشیه‌های حرم و اهدای ۱۲ چراغدان طلا از سوی شاه اسماعیل صفوی
۹۲۰ق ساخت صندوقی از چوب ساج برای ضریح توسط شاه اسماعیل صفوی
۹۳۲ق ساخت ضریح مشبک از نقره توسط شاه اسماعیل صفوی دوم
۹۸۳ق بازسازی گنبد توسط علی پاشا، ملقب به وندزاده
۱۰۳۲ق ساخت ضریح مسی و کاشی‌کاری گنبد توسط شاه عباس صفوی
۱۰۴۸ق گچ کردن گنبد از بیرون به دستور سلطان مراد چهارم (عثمانی)
۱۱۵۵ق تزیین بناهای موجود توسط نادرشاه افشار
۱۲۱۱ق طلاکاری گنبد به دستور آقا محمدخان قاجار
۱۲۱۶ق ویران شدن ضریح و رواق در پی یورش وهابیها به کربلا
۱۲۲۷ق نوسازی حرم و تعویض طلاهای گنبد به دستور فتحعلیشاه قاجار
۱۲۳۲ق ساخت ضریح نقره‌ای و طلاکاری ایوان به دستور فتحعلیشاه قاجار
۱۲۵۰ق نوسازی گنبد و بارگاه به دستور فتحعلیشاه قاجار
۱۲۷۳ق بازسازی گنبد و بخشی از طلاکاری آن توسط ناصر الدین شاه
۱۴۱۸ق تخریب بخشی از طلاکاری گنبد در پی قیام مردم عراق به دستور صدام
۱۴۲۸ق مسقف شدن صحن با سبک جدید

تخریب حرم امام حسین(ع) به تخریب حرم امام حسین(ع)، امام سوم شیعیان اشاره دارد. این بارگاه که به دست مختار بن ابوعبید ثقفی بنا نهاده شد، بارها و در سال‌های متمادی با حملات تخریبی افراد و گروه‌های مختلف مواجه شده است. خلفای عباسی از جمله منصور، هارون و متوکل هر یک در دوره‌های مختلف به تخریب بارگاه اقدام کرده‌اند. مهم‌ترین و معروف‌ترین تخریب به‌دستور متوکل صورت گرفت. وهابیان در سال ۱۲۱۶ق نیز به بارگاه حمله و به آن آسیب جدی وارد ساختند و آخرین تخریب، با حمله بعثی‌‎ها در زمان صدام و در جریان انتفاضه شعبانیه مردم عراق روی داد.

حرم امام حسین(ع)

حرم امام حسین(ع) محل دفن امام حسین(ع)، شماری از بنی‌هاشم و یاران آن امام در کربلا است که در دهم محرم سال ۶۱ قمری در مواجهه با سپاهیان عبیدالله بن زیاد به شهادت رسیدند. مختار ثقفی اولین بنا را بر مرقد امام حسین(ع) ساخت و در دوره‌های بعد، شیعیان و محبان اهل بیت(ع) مخصوصاً پادشاهان و حاکمان، اهتمام ویژه‌ای بر بازسازی، ترمیم و توسعه این حرم داشته‌اند.

با توجه به روایتی در کتاب کامل الزیارة، قبیله بنی‌اسد پس از شهادت امام حسین(ع) و اصحابش، پیکر شهدا را دفن کردند. اخبار مربوط به زیارت قبر امام حسین(ع) از سوی توابین، خود دلیل بارزی است، که محل دفن آن حضرت مشخص بوده است.[۲]

شهادت امام حسین(ع) در راه ستیز با ستمگران، بارگاه منور او را از اماکن عبادی و سیاسی درآورده است. معمولاً ستمگران نسبت به این بارگاه مقدس حساسیت داشته‌اند. اگر قدرت مقابله با مردم را در خود می دیدند، اقدام به تخریب آن می کردند و در غیر این صورت با دیده احترام به آنجا می نگریستند و حتی با کمکهای مالی قابل توجه به بارگاه، خود را به مردم نزدیک می کردند. لذا بنای مرقد همواره دستخوش تغییر و تحول بوده است.[۳]

ساخت و تخریب اول

بنای اولیه

بنا بر گزارش‌های تاریخی، اولین بنا توسط مختار بن ابی عبید ثقفی ساخته شد. این بنا با آجر و گچ در اواخر سال ۶۵ق به اتمام رسید.[۴] به گفته عبدالجواز کلیددار بنای نخستین عبارت بود از یک سایه بان و یک مسجد که دو درب داشت یکی از آنها در شرق بود.[۵] بنای مذکور تا پایان دوره بنی امیه همچنان پا بر جا بوده‌است. اما برخی پژوهشگران برای ساخت بنا از سوی مختار، مدرکی نیافته‌اند و این ادعا را بی‌اعتبار دانسته‌اند.[۶]

از تشویق امام صادق(ع) به زیارت امام حسین(ع) و چگونگی زیارت آن حضرت استفاده می‌شود که قبر امام در آن زمان دارای بنا و ساختمان بود.‌ در روایت امام صادق (ع) آمده است: «هر گاه قصد زیارت قبر امام حسین(ع) کردی، بیرون حرم بایست و به طرف قبر بنگر، آن گاه وارد روضه شو و در برابر آن، مقابل سر حضرت (ع) بایست، و هنگام بیرون رفتن از دری که پایین پای علی بن حسین قرار دارد، بیرون شو. سپس به مرقد شهیدان رو آور، آن گاه به مرقد حضرت عباس(ع) برو، در باب السقیفه توقف کن و بر او سلام کن.»[۷] واژه‌هایی، همانند «بیرون حرم بایست»، «آن گاه وارد روضه شو»، «از دری که پایین پای علی بن الحسین(ع) قرار دارد، بیرون شو» گویای وجود بنایی بر قبر امام حسین(ع) در دوران نخست است.

اما قبور دیگر شهداء در قرن اول و دوم خارج از قبه حسینی بوده چنانچه از خبر ابوحمزه ثمالی چنین استفاده می‌شود: «ثم تخرج من السقیفه و تقف بحذاء قبور الشهداء» «سپس از زیر سقف خارج می‌شوی و در کنار قبور شهدا می‌ایستی»[۸]

تخریب منصور دوانقی

منصور دوانقی دومین خلیفه عباسی پس از تسلط بر اوضاع و کشتن سادات، اقدام به تخریب بقعۀ امام حسین(ع) نمود. این عمل توسط شعرا به نظم در آمد که:

و شیدوا البناه علیه قبه
ذات سقیفه لتاوی العصبه
ثم دعا المنصور حقد اید
فثل من احقاده المشی

مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۱

ترجمه:
بنای محکم ساختند بر قبر حسین(ع)، که بر آن قبه‌ای بود و دارای سقف بود تا پناهگاه جماعت شود، سپس منصور را کینه دیرین وادار کرد پس از نتیجه همان کینه‌ها آن بنا را تخریب کند.

ساخت و تخریب دوم

تخریب هارون الرشید

پس از تخریب بقعه توسط منصور، دوست‌داران اهل‌بیت در دوران خلافت مهدی و هادی عباسی به بازسازی بقعه اقدام نمودند.[۹] بنا به برخی از گزارش‌های تاریخی هارون الرشید (حکومت: ۱۷۰-۱۹۳) در دوران حکومتش گاهی خادمان حرم امام حسین(ع) را فرا می‌خواند و از آنان بازجویی می‌کرد.[۱۰] نقل شده است که به‌دستور هارون الرشید، درخت سدری که بر مرقد سایه افکنده بود، از ریشه کنده شد و بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.[۱۱]

ساخت و تخریب سوم

بازسازی توسط مأمون

با روی کار آمدن مأمون (حکومت:۱۹۸- ۲۱۸) سیاست بنی عباس تغییر کرد. وی در دوره حاکمیتش به جهت ابراز علاقه ظاهری به علویان، بر مرقد امام، بنایی را احداث کرد.[۱۲] اما مشخص نیست که چه کسی به تعمیر بارگاه حسینی اقدام نمود، با توجه به اینکه احتمال تعمیر توسط خود مامون منتفی نیست.[۱۳] بنای احداث شده در زمان مامون در دوره وی و همچنین در دوران خلافت معتصم و واثق عباسی از گزند حوادث مصون ماند.[۱۴]

تخریب متوکل

در زمان خلافت متوکل (حکومت: ۲۳۲-۲۴۷ق) مرقد امام حسین(ع) از جانب وی مورد تجاوز قرار گرفت. ابوالفرج اصفهانی در علت تخریب متوکل بیان می‌دارد که وی کنیز آوازه‌خوانی را که همیشه برای مجالس عیش و نوشش دعوت می‌کرد، به قصر خود طلبید، اما مأموران وی اطلاع داند کنیز به زیارت قبر امام حسین(ع) رفته و این امر باعث ناراحتی متوکل شده و اقدام به تخریب بقعه امام حسین(ع) کرد.[۱۵] اما شیخ طوسی علت تخریب را اجتماع طرفداران اهل‌بیت و بیم متوکل از این اجتماع می‌داند.[۱۶] وی شخصی به نام دیزج یهودی را برای این کار اعزام کرد، در تخریب بقعه مسلمانان همراه وی احتیاط کردند بدین جهت دیزج یهودیان منطقه را استخدام کرده و بقعه را تخریب نمود.[۱۷] پس از ویران کردن قبر زمین آن را شخم زده و آب بر آن جاری کردند. بنابر برخی گزارش‌ها، آب در اطراف مرقد به گردش درآمد و قبر را فرا نگرفت.[۱۸] حتی متوکل گروهی از مأموران خود را گرداگرد مرقد و راه‌های منتهی به آن گماشت و زائران را از زیارت قبر بازداشت و آنان را مورد پیگرد قرار داد.[۱۹] بنا بر بعضی اقوال، وی دو مرتبه اقدام به تخریب بقعه کرد، یک‌بار در سال ۲۳۳ق و یک‌بار در سال ۲۳۶ق و در این فاصله، بقعه تعمیر شده بود، که ویرانی دوم مهمتر بوده‌است.[۲۰] برخی پژوهشگران تخریب را در سال‌های ۲۳۶ق و ۲۴۷ق ترجیح داده‌اند و عبارتی از امالی شیخ طوسی به دو صورت ضبط شده که طبق یک ضبط سال ۲۳۷ق نیز تخریب صورت گرفته است.[۲۱]

عکس‌العمل دوست‌داران اهل‌بیت

متوکل با تخریب بقعه نتوانست از اجتماع طرفداران اهل‌بیت در کربلا بکاهد، بلکه تردد آنان به کربلا جهت زیارت امام حسین(ع) و منع متوکل تا پایان عمر متوکل یعنی سال ۲۴۷ق ادامه پیدا کرد.[۲۲] شعرای دوستدار اهل بیت نیز در این باره شعرها سرودند از جمله عبدالله بن رابیه می‌سراید:

عبدالله بن رابیه:

تالله ان کانت امیه قد اتت
قتل ابن بنت نبیها مظلوما
فلقد اتاه بنو ابیه بمثلها
هذا لعمرک قبره مهدوما
اسفوا علی ان لا یکونوا شایعوا
فی قتله فتتبعوه رمیما

مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۳۹۸

ترجمه:
بیت اول: به خدا قسم اگر بنی‌امیه پسر دختر پیامبر خدا را در حالی که مظلوم بود به قتل رسانیدند.

بیت دوم: پسران پدر او (یعنی بنی‌عباس) نظیر آن عمل را انجام دادند و به جان تو قسم که قبر امام حسین را خراب کردند.

بیت سوم: بنی‌عباس متأسف بودند که چرا در قتل امام حسین مشایعت از بنی‌امیه نکردند (چون به آن منظور نائل نشدند لذا) به جستجوی استخوان‌های آن حضرت رفتند (و قبرش را خراب نمودند).[۲۳]

تجدید بنا به دست منتصر

منتصر عباسی فرزند متوکل بر خلاف پدرش، مردم را به زیارت امام حسین(ع) تشویق می‌کرد.[۲۴] وی پس از کشتن پدرش اقدام به بازسازی مرقد امام حسین(ع) کرده[۲۵] و مناره‌ای برای راهنمایی زائران از راه دور ساخت. علاوه بر مناره، این بنا دارای قبه، بارگاه، مسجد و صحن بوده است.[۲۶] این بنا در ذی الحجه سال ۲۷۳ق بر اثر حوادث طبیعی فرو ریخت.[۲۷]

حرم در قرن۳ و ۴

بنای محمد بن زید

در سال ۲۸۳ق محمد بن زید برادر داعی کبیر، از نو بقعه امام حسین(ع) را بنا نهاد.[۲۸] وی قبۀ بزرگی ساخته و دو درب ورودی گذاشت. همچنین در مجاورت قبه بنای دیگری با سقف چوبی بنا کرد تا مردم در آن به نماز وعبادت بپردازند، وی سقفی نیز بر مرقد سایر شهداء زد، دیواری در اطراف کربلا کشید و خانه‌های زیادی در آنجا ساخت.[۲۹] این بنا در زمان خلافت طائع بالله بیست و چهارمین خلیفه عباسی توسط ضبّه بن محمد اسدی غارت شد.[۳۰] به گفته برخی این غارت در سال ۲۶۹ق بوده‌است.[۳۱]

بنا به گفته یکی از پژوهشگران، آنچه از فعالیت عمرانی محمد بن زید گفته شد، از کتاب منتظم ابن جوزی است و وی چنین چیزی را در کتاب منتظم نیافته است.[۳۲]

ساخت توسط عضدالدوله

پس از اطلاع عضدالدوله از غارت مرقد امام حسین(ع) توسط ضبه بن محمد اسدی، به عراق لشکر کشید و وی را متواری کرده و حرم امام حسین(ع) را تعمیر نمود.[۳۳] عضد الدوله در چهار طرف بقعه رواق ساخت، سپس رواقها را تزیین نمود، ضریحی با چوب ساج ساخته و توسط پارچه‌های دیباج پوشاند و مساحت حائر را ۲۴۰۰ قدم توسعه داد، سپس اطراف شهر را دیواری بلند و محکم محصور کرده و برای زراعت نهر آبی به کربلا کشاند.[۳۴]

حرم در قرن ۵ و ۶

آتش‌سوزی سال۴۰۷ق

در ربیع الاول سال ۴۰۷ق سقوط دو شمع بزرگ روشن در رواق باعث آتش‌سوزی شده بارگاه و رواق‌های حرم در آتش سوخت.[۳۵] برخی این آتش‌سوزی را عمدی دانسته‌اند. آتش‌سوزی حرم عسکریین پس از ده روز از این آتش‌سوزی و وقایع متعدد در این سال بر علیه تشیع موید این احتمال است.[۳۶]

تعمیر به دست ابن سهلان

حسین بن فضل بن سهلان رامهرمزی یک‌بار اقدام به تعمیر بقعه امام حسین(ع) کرد.[۳۷] برخی گفته‌اند این تعمیر پس از آتش‌سوزی سال ۴۰۷ق بوده‌است.[۳۸] ولی ابن جوزی در المنتظم اقدامات تعمیری ابن سهلان را در سال ۴۰۳ می‌داند.[۳۹]

تعمیر به دست ملک‌شاه سلجوقی

در ذی الحجه سال ۴۷۹ق ملک‌شاه سلجوقی به کربلا رفته و پس از زیارت امام حسین سیصددینار بین ساکنان کربلا تقسیم نموده و حرم و حصار صحن را تعمیر کرد.[۴۰] ده سال بعد یعنی در سال ۴۸۹ شخصی به نام خفاجه حرم را غارت کرد که سیف الدوله به آنجا یورش برده و خفاجه در داخل حرم کشت و امنیت شهر را بر قرار کرد.[۴۱]

غارت حرم در سال ۵۲۶ یا ۵۲۹ق

المسترشد بالله خلیفه سی ام عباسی در سال ۵۲۶ق به حرم امام حسین(ع) یورش برده و تمام تزئینات، جواهرات حرم را به غارت برد تا بین سربازان خود تقسیم کند، وی می‌گفت قبر نیازی به این جواهرات ندارد، وی و پسرش راشد پس از خروج از کربلا کشته شدند.[۴۲] اما گفته شده که چنین تاریخی اشتباه است و طبق قرائنی تاریخ درست سال ۵۲۹ باید باشد.[۴۳]

قرن هفتم به بعد

ناصر عباسی و تعمیر حرم

بنایی که ابن سهلان تأسیس نموده بود تا سال ۶۲۰ق با آسیب جدی روبرو نشد بلکه در این قرن بر اثر غارت‎ها آسیب‌های جزئی دیده بود، در سال ۶۲۰ خلیفه ناصر عباسی به وزیر خود مویدالدین محمد مقدادی قمی دستور داد بنا را به طور اساسی تزیین نماید.[۴۴]

بنای فعلی

عمارت و بنای حرم امام حسین(ع) که به دست ابن سهلان در اوایل قرن پنجم ساخته و توسط ناصر لدین الله در قرن ششم بازسازی شد همچنان پا بر جا بود تا اینکه سلطان اویس جلائری در سال ۷۲۶ بنایی از نو ساخت و تا هم اکنون آن بنا موجود است.[۴۵] این حرم تا سال ۸۵۸ق از هرگونه آسیب در امان بود تا اینکه در این سال علی بن محمد بن فلاح مشعشعی به کربلا حمله کرده و دست به غارت اموال حرم زد، این غارت بسی بزرگتر از غارت توسط المسترشد بالله عباسی بود.[۴۶]

پس از آن در هر زمان بر کیفیت و کمیت این بنا افزوده شد، شاهان صفوی، افشار و قاجار هر کدام در توسعه حرم نقش ایفا کردند.

حمله وهابی‎ها

از سال ۸۵۸ تا سال ۱۲۱۶ق آسیبی به حرم نرسید تا اینکه در این سال در ۱۸ ذی الحجه وهابیها به سرکردگی سعود بن عبدالعزیز [۴۷] پس از تسلط بر حجاز به کربلا یورش برده خرابی‌های زیادی به بار آورده و افراد زیادی را قتل عام کردند.[۴۸] وهابیون به مرقد مطهر صدمات زیادی وارد کرده و ذخائر موجود در آن جا را به غارت بردند.[۴۹] کلید‌دار می‌نویسد:

«آنان درب‌های حرم و نرده‌های فلزی و آینه‌کاری حرم را کندند و اشیای قدیمی و هدایای پادشاهان و شاهزادگان ایرانی را به تاراج بردند. همچنین تزئینات دیوارها و طلاهای سقف، شمعدان‌ها، فرش‌های گران‌بها، لوسترهای گران‌قیمت، درب‌های کنده‌کاری‌شده و غیره را تاراج کردند. افزون بر این کار نزدیک به پنجاه نفر را کنار ضریح و پانصد نفر را در صحن شریف به قتل رساندند. شهر کربلا را نیز ویران کردند و بی‌رحمانه به کشتار پیرمردان و کودکان و زنان و مردان و غارت خانه‌ها پرداختند و کسی از حمله وحشیانه آنان در امان نماند.»[۵۰]

این حادثه به‌قدری تأسف‌بار بود که وقتی میرزا ابوطالب اصفهانی، چندین ماه پس از این فاجعه به کربلا وارد شد، تلخ‌کامی‌ها و آشفتگی‌های ناشی از آن را چنین گزارش کرد:

«در صحن مقدس، خون مذبوحان روان، گنبد و حجره‌های صحن از لاشه مقتولین پُر بود.، شدت آن حادثه به جایی رسید که من بعدِ یازده ماه از آن وارد کربلا شدم، هنوز آن قدر تازگی داشت که به جز نقل آن، حدیثی دیگر در شهر نبود و راویان در اثنای حکایت می‌گریستند و از شنیدن آن، موها بر اندام راست می‌شد.»[۵۱]

حمله مناخور روسی

کلیدار در مورد این حمله می‌گوید:

«شخصی به نام سلیمان با تابعیت روسی، مدت‌ها مناخور (امیرآخور) والی بغداد بود. حاکم بغداد، مناخور را مأمور حمله به کربلا کرد. مردم کربلا تا سال ۱۲۴۷ پیوسته از ستم مناخور در فشار بودند، قوای او به سوی کربلا روان شد و مدت هجده روز آن را در محاصره گرفت. در این مدت، سه بار به شهر هجوم بردند، ولی موفق نشدند. در مجموع کربلا در نیمه قرن سیزدهم هجری از سوی سپاه مناخور بارها تهدید شد تا این که سرانجام داوود پاشا برای اهالی کربلا امان صادر کرد. در این رویدادها کسانی که به خانه رؤسای فرقه شیخیه، از جمله شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی پناه می‌آوردند، از یورش و تهاجم مصون بودند.»[۵۲]

حمله بعثی‌ها

در شعبان ۱۴۱۱ق قیام مردمی در عراق شکل گرفت و بیشتر استان‌ها به دست مردم افتاد.[۵۳] رژیم بعث برای نابودی این شورش‌ها با استفاده از نیروی هوایی و سلاح‌های سنگین شهرها را نابود کردند. از جمله این شهرها کربلا بود که نیروهای بعثی به فرماندهی حسین‌کامل داماد صدام به آنجا یورش بردند.[۵۴]

نیروهای صدام مقاومت مردم را درهم شکستند و مردم را دسته‌دسته اسیر و اعدام می‌کردند. بعثی‌ها به حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) آسیب‌های جدی رساندند. آن‌‌ها داخل حرم حسینی و حضرت ابوالفضل(ع) شده، از روی اجساد شهدا گذشته و به تاراج جواهرات و اشیای گران‌بهای آن دو حرم پرداختند.[۵۵]

همچنین به مدت شش ماه درِ حرم بسته شده و اجازه زیارت داده نمی‌شد.[۵۶]

نگارخانه

جستارهای وابسته

پانویس

  1. راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، صص۲۴۴–۲۴۶.
  2. امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۵، ص۲۲۰.
  3. فاطمی، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا(ع)»، ص۸
  4. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۰.
  5. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۰.
  6. فاطمی، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا(ع)»، ص۸
  7. ابن قولویه، کامل الزیارات، المطبعة المبارکة المرتضویة، ص۲۵۶.
  8. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۱.
  9. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۶.
  10. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۱.
  11. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۵.
  12. نگاهی نو به جریان عاشورا، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۰-۴۲۱.
  13. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۳.
  14. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۳.
  15. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفة، ص۴۷۸.
  16. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۸.
  17. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفة، ص۴۷۹.
  18. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۳۸.
  19. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۲۱.
  20. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶، ۲۰۷.
  21. فاطمی، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا(ع)»، ص۹
  22. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۳۹.
  23. مجلسی، زندگانی حضرت امام حسین علیه‌السلام، ۱۳۶۴ش، ص۳۸۷.
  24. امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۵، ص۲۲۳.
  25. شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲۹، ص۸۲.
  26. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۷.
  27. تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج۶، ص۱۱۱.
  28. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۳۴.
  29. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۳۶.
  30. ابن الاثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۷۱۰.
  31. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۳۷ .
  32. فاطمی، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا(ع)»، ص۱۰
  33. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۳۷.
  34. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۱.
  35. ابن الاثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۲۹۵.
  36. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۳-۲۵۴.
  37. ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ۱۳۹۸ق، ج۱۲، ص۱۶.
  38. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۶ .
  39. ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۵۹.
  40. ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۶، ص۲۵۹.
  41. ابن الاثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۲۶۰.
  42. ابن شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۳۴۸.
  43. فاطمی، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا(ع)»، ص۱۱
  44. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۶۵.
  45. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۸۵.
  46. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۲۹۳.
  47. محدثی، فرهنگ زیارت، ۱۳۸۶ش، ص۳۱.
  48. مدرس، شهرحسین علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۳۵۴.
  49. نگاهی نو به جریان عاشورا، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۵.
  50. کلیدار، تاریخ کربلا و حایر حسینی علیه‌السلام، ۱۳۸۹ش، ص۱۷۴.
  51. میرزا ابوطالب‌خان، مسیر طالبی، ۱۳۷۲ش، ص۴۰۹.
  52. کلیدار، تاریخ کربلا و حایر حسینی علیه‌السلام، ۱۳۸۹ش، ص۲۰.
  53. تبرائیان، انتفاضه شعبانیه،‌۱۳۹۱ش، ص۲۳۰.
  54. تبرائیان، انتفاضه شعبانیه،‌۱۳۹۱ش، ص۲۸۹.
  55. ولید حلی، العراق الواقع و آفاق المستقبل، ص۱۷۰-۱۷۲.
  56. آل‌طعمه، الانتفاضه الشعبانیه فی کربلاء، ۱۴۳۳ق، ص۴۷.

منابع

  • آل‌طعمه، سلمان هادی، الانتفاضه الشعبانیه فی کربلاء، قم،‌ کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، ۱۴۳۳ق.
  • ابن الاثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن جوزی، عبدارحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
  • ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف اشرف، المکتبة المبارکة المرتضویة، بی تا.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق.
  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت،‌ دار المعرفة، بی‌تا.
  • امین، سید محسن عاملی، سیره معصومان، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش.
  • تبرائیان، صفاءالدین، انتفاضه شعبانیه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۱ش.
  • جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، قم، دفتر تبلیغات اسلامی (بوستان کتاب)، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.
  • شوشتری، نور الله بن شریف الدین، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • طبری، محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
  • فاطمی، سید حسن، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا(ع)»، در آینه پژوهش، شماره ۹۶، بهمن و اسفند ۱۳۸۴ش.
  • کلیدار، عبدالجواد، تاریخ کربلا و حائر الحسین(ع)، ترجمه محمد صدر هاشمی، اصفهان، حبل المتین، ۱۳۳۷ش.
  • کلیدار، عبدالجواد،؛ تاریخ کربلا و حایر حسینی علیه‌السلام، تهران، مشعر، ۱۳۸۹ش.
  • مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مجلسی، محمد باقر، زندگی حضرت امام حسین علیه‌السلام، ترجمه جلد۴۵ بحارالانوار، مترجم محمدجوادنجفی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
  • محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
  • مدرس، محمدباقر، شهرحسین علیه‌السلام، قم، دارالعلم، ۱۳۸۰ش.
  • میرزا ابوطالب خان، مسیر طالبی، به کوشش حسین خدیوجم، تهران،انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۲ش.

پیوند به بیرون