مناجات العارفین
اطلاعات دعا و زیارت | |
---|---|
نامهای دیگر | مناجات خداشناسان |
موضوع | معرفت و شناخت خدا |
مأثور/غیرمأثور | مأثور |
صادره از | امام سجاد(ع) |
منابع شیعی | بحارالانوار • مفاتیح الجنان |
تکنگاریها | سجادههای سلوک شرح مناجاتهای حضرت سجاد (ع) (محمدتقی مصباح) |
زمان | روز سه شنبه |
دعاها و زیارات مشهور | |
دعای توسل • دعای کمیل • دعای ندبه • دعای سمات • دعای فرج • دعای ابوحمزه ثمالی • زیارت عاشورا • زیارت جامعه کبیره • زیارت وارث • زیارت امینالله • زیارت اربعین |
مُناجاتُ الْعارِفین یا مناجات خداشناسان، از مناجات خمس عشر است که از امام سجاد(ع) نقل شده و معرفت و شناخت خدا، محور این مناجات را تشکیل میدهد و حضرت در این مناجات به ما میفهماند که معرفتِ کنه ذات و صفات الهی محال است و بشر هرچه بکوشد، نمیتواند به آن مرتبه از معرفت دست یابد.
منبع دعا
مناجات العارفین از امام سجاد(ع) نقل شده و در الصحیفة الثانیة السجادیة، بحارالانوار[۱] و مفاتیح الجنان[۲] آمده است. علامه مجلسی زمان قرائت این دعا را روز سه شنبه تعیین کرده است.[۳]
آموزههای دعا
- ناتوانی انسان از معرفت کنه ذات و صفات الهی.
- ارتباط میان معرفت به خدا و محبت به او.
- اعتراف به عجز وناتوانی تنها راه معرفت خداست. (وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَريقاً اِلى مَعْرِفَتِكَ اِلاَّ بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ) [۴]
- عشق به خداوند به صورت کامل و تمام از لوازم محبت خداوند.
- مقامات عالی عشق به خدا مایه امید انسان و ایجاد انگیزه برای رسیدن به مقامات اولیای الهی.
- درخواست برطرف شدن حجاب و پرده از برابر دیدگان انسان تا حقایق را عینا مشاهده کند و شک و ریبه از دل زائل شود.
- درخواست محبتی از خداوند که ریشه در اعماق وجود دوانده باشد.
- درخواست معرفتی که باعث شرح صدر بشود.[۵]
شرحها
کتاب حضور و مراقبه به همراه شرح مناجات العارفین، به قلم سید علی رضا طباطبایی و کتاب مناجاة العارفین، به قلم سید اصغر ناظمزاده قمی، کتابهایی هستند که در شرح مناجات العارفین نگاشته شدهاند.[۶]
متن و ترجمه دعا
مناجات العارفین
مـتـن | ترجمه |
---|---|
اِلهى قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِكَ كَما يَليقُ بِجَلالِكَ، وَ عَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ اِدْراكِ كُنْهِ جَمالِكَ، وَ انْحَسَرَتِ الْأَبْصارُدُونَ النَّظَرِ اِلى سُبُحاتِ وَجْهِكَ، وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَريقاً اِلى مَعْرِفَتِكَ اِلاَّ بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ، اِلهى فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذينَ تَرَسَّخَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ اِلَيْكَ فى حَدآئِقِ صُدُورِهِمْ، وَ اَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ، فَهُمْ اِلى اَوْكارِ الْأَفْكارِ يَاْوُونَ، وَ فى رِياضِ الْقُرْبِ وَ الْمُكاشَفَةِ يَرْتَعُونَ، وَ مِنْ حِياضِ الْمَحَبَّةِ بِكَاْسِ الْمُلاطَفَةِ يَكْرَعُونَ، وَ شَرايِعَ الْمُصافاتِ يَرِدُونَ، قَدْ كُشِفَ الْغِطآءُ عَنْ اَبْصارِهِمْ، وَانْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّيْبِ عَنْ عَقآئِدِهِمْ وَضَمآئِرِهِمْ، وَ انْتَفَتْ مُخالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ سَرآئِرِهِمْ، وَ انْشَرَحَتْ بِتَحْقيقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ، وَ عَلَتْ لِسَبْقِ السَّعادَةِ فِى الزَّهادَةِ هِمَمُهُمْ، وَ عَذُبَ فى مَعينِ الْمُعامَلَةِ شِرْبُهُمْ، وَ طابَ فى مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ، وَ اَمِنَ فى مَوْطِنِ الْمَخافَةِ سِرْبُهُمْ، وَ اطْمَاَنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلى رَبِّ الْأَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ، وَ تَيَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَ الْفَلاحِ اَرْواحُهُمْ، وَ قَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلى مَحْبُوبِهِمْ اَعْيُنُهُمْ، وَ اسْتَقَرَّ بِاِدْراكِ السُّؤْلِ وَ نَيْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ، وَ رَبِحَتْ فى بَيْعِ الدُّنْيا بِالْاخِرَةِ تِجارَتُهُمْ، اِلهى ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِكْرِكَ عَلَى الْقُلُوبِ، وَ ما اَحْلَى الْمَسيرَ اِلَيْكَ بِالْأَوْهامِ فى مَسالِكِ الْغُيُوبِ، وَ ما اَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ، وَ ما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِكَ، فَاَعِذْنا مِنْ طَرْدِكَ وَ اِبْعادِكَ، وَ اجْعَلْنا مِنْ اَخَصِّ عارِفيكَ، وَ اَصْلَحِ عِبادِكَ، وَ اَصْدَقِ طآئِعيكَ، وَ اَخْلَصِ عُبَّادِكَ، يا عَظيمُ يا جَليلُ، يا كَريمُ يا مُنيلُ، بِرَحْمَتِكَ وَمَنِّكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. |
خدایا! زبانها قاصر است از رسیدن به ثناى تو آنطور که شایسته جلال تو است و عقلها عاجز است از ادراک کُنه جمالت و دیدهها تار و بى فروغ ماند از نظر کردن به سوى انوار ذاتت و قرار ندادى براى خلق خود راهى به سوى شناسائیت جز به اظهار عجز از شناسائیت. خدایا! پس ما را از کسانى قرار ده که درخت هاى شوق به سوى تو در بوستان هاى سینه شان ریشه محکم کرده و سوز محبتت سراسر دلشان را فراگرفته پس آنها به آشیانه هاى اندیشهها جاى گیرند و در چمن زارهاى قُرب به تو و مکاشفه مى خرامند و از حوض هاى محبت به جام ملاطفت (آب حیات) بنوشند و در کنار نهرهاى صفا وارد گشتهاند در حالى که پرده از پیش دیدگانشان برداشته شده و تاریکى شبهه و تردید از صفحه عقاید و نهادشان زائل گشته و یکسره خلجان شک و ریب از دلها و درونشان بیرون رفته و دریچه هاى سینهشان به واسطه استوار شدن معرفت بازگشته و همت هاشان براى پیشى گرفتن در خوشبختى در اثر پارسایى بلند گردیده و نوشیدنیهاشان در چشمه کردار شیرین و گوارا شده و درونشان در محفل انس با تو پاکیزه گشته و راهشان در جاهاى هولناک امن گشته و جان هاى ایشان در بازگشت به سوى ربّ الارباب مطمئن گردیده و روانشان به فیروزى و رستگارى یقین پیدا کرده و دیدگانشان به واسطه دیدار محبوب روشن گشته و به واسطه رسیدن به مقصود و نائل شدن به آرزوهاى خویش قرارى یافته و سوداگرى ایشان به واسطه فروختن دنیا به آخرت کاملاً سودمند گشته است. خدایا! چه اندازه لذیذ است یاد تو در دلها که به وسیله الهام خطور کند و چقدر شیرین است سیر به سوى تو با مرکب اندیشهها که در راههاى غیب صورت مى گیرد و چقدر گوارا است طعم دوستى تو و چه شیرین است شربت قُرب تو! پس اى خدا ما را از راندن و دور کردنت پناه ده و قرارمان ده از مخصوصترین عارفانت و از شایستهترین بندگانت و راستگوترین فرمانبردارانت و خالص ترین پرستش کنندگانت! اى عظیم! اى با جلالت! اى بزرگوار! اى عطابخش! به رحمت و احسانت اى مهربانترین مهربانان! |
پانویس
یادداشت
منابع
- مصباح یزدی، محمد تقی، سجادههای سلوک شرح مناجاتهای حضرت سجاد (ع)، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ۱۳۹۰ش.
- مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، نشر مشعر، قم، ۱۳۸۷ش.
- باقریان موحد، سید رضا، رسول جعفریان، مهدی مهریزی؛ کتابشناسی نیایشهای شیعه؛ موسسه فرهنگی دین پژوهی بشر؛ تهران؛ ۱۳۹۲ش.