قیامت
مرگ | |
---|---|
احتضار • عزرائیل • غسل میت • کفن • نماز میت • تدفین • شهادت | |
برزخ | |
شب اول قبر • سؤال قبر • نکیر و منکر • حیات برزخی • بدن برزخی | |
قیامت | |
اسرافیل • معاد جسمانی • نفخ صور • نامه اعمال • صراط • صحرای محشر • اصحاب یمین • اصحاب شمال | |
بهشت | |
درهای بهشت • حور العین • غلمان • رضوان • نعمتهای بهشت | |
جهنم | |
درهای جهنم • درکات جهنم • زقوم • اسفل سافلین • هاویه • جحیم • غساق | |
مفاهیم وابسته | |
شفاعت • تجسم اعمال • رقیب و عتید • تناسخ • رجعت • روح • باقیات صالحات | |
قیامت روزی است که بنابر آموزههای اسلام، تمام انسانها به خواست الهی برای محاسبه اعمالی که در دنیا انجام دادهاند در پیشگاه الهی جمع میشوند. پیش از این روز وقایعی شگفت در زمین و آسمان روی میدهد که به اشراط الساعه معروف است. قرآن و روایات تاکید دارند که زمان قیامت، بر کسی جز خدا معلوم نیست.
قیامت حادثهای است که همه اشیاء و همه انسانها را در بر میگیرد و واقعهای است که برای کل جهان رخ میدهد و کل جهان وارد مرحله جدید و حیات جدید و نظام جدید میگردد.
برای محاسبه اعمال انسان، علاوه بر اعمالی که به صورت مُجَسَّم و عینی در پیش چشم او قرار دارد، نامه اعمال انسان که تمام اعمال انسان در آن ضبط شده به او داده میشود. کسی که نامه اعمالش به دست چپش داده شود، اهل دوزخ است و آنکه نامه اعمالش به دست راستش داده میشود، یعنی نیکوکار بوده و اهل بهشت و رستگاری است. گواهانی نیز که شاهد اعمال انسان بودهاند برای شهادتدادن وجود دارند.
اعمال انسان در آن روز با پیشوایان دینی(پیامبر اکرم(ص)، امامان و صالحان) سنجیده میشود و کسی که اعمال و اعتقاداتش شباهت بیشتری با اعمال و اعتقادات ایشان داشته باشد، سعادتمندتر خواهد بود.
نامهای قیامت
قیامت را نام روز یا مکانی دانستهاند که مردگان پس از زنده شدن در آن روز یا مکان برای حساب و کتاب میایستند.[۱] به گفته آیتالله جوادی آملی، در قرآن، بیش از صد نام و وصف درباره قیامت آمده که هر کدام سر یا اسراری دارند. برخی از آنها عبارتاند از: یوم البعث (رستاخیز)، واقعه، الساعة، یوم القیامة، میعاد، الیوم الآخِر (آخرت)، یوم الدین، یوم الحساب، یوم الدین، یوم الجمع، یوم الفصل (روز جدایی)، یوم الحق، یوم الخروج، یوم الموعود (روز نوید و مژده)، یوم الخلود (جاودانگی)، یوم الحسرة، یوم التغابن (روز آشکار شدن زیانها)، یوم الوعید، الحاقه (تحققیابنده)، مرصاد (کمینگاه)، دار القرار (سرای پایدار).[۲] به قیامت، «قیامت کبری» نیز گفته میشود، در برابر قیامت صغری یا همان برزخ که بلافاصله پس از مرگ انسان آغاز میگردد و تا زمان قیامت کبری ادامه دارد.[۳]
مقدمات و نشانههای قیامت
اتفاقاتی قبل از روز قیامت روی میدهد که به آنها اَشراط الساعه نیز گفته میشود. قرآن کریم به برخی از این نشانهها اشاره کرده است:
زمان قیامت
فقط خداوند از زمان فرارسیدن روز قیامت اطلاع دارد؛ به همین دلیل، فرارسیدن قیامت، ناگهانی است، به گونهای که بسیاری در غفلت به سر میبرند.
یسْئَلُونَک عَنِ السَّاعَةِ أَیانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یجَلِّیها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتیکمْ إِلاَّ بَغْتَةً یسْئَلُونَک کأَنَّک حَفِیٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یعْلَمُونَ (ترجمه:درباره قیامت از تو میپرسند که در چه وقت واقع میشود؟ بگو: «واقعهای بس عظیم در آسمانها و زمین است و فقط پروردگار میداند و جز او کسی وقتش را نمیداند و به طور ناگهان میآید،» چنان از تو میپرسند که گویی از وقوع آن خبر داری، بگو: «علم آن نزد خداست، ولی بیشتر مردم نمیدانند.».)[اعراف–۱۸۷.]
عدم آگاهی از زمان وقوع رستاخیز، در کنار ناگهانیبودنش، با توجه به عظمتش سبب میشود هیچگاه مردم قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، به این ترتیب خود را برای نجات در آن آماده سازند، و این عدم آگاهی اثر مثبت و روشنی در تربیت نفوس و توجه آنها به مسئولیتها و پرهیز از گناه خواهد داشت.[۱۲]
مکان قیامت
بر اساس آیات قرآن، در روز قیامت، همه مردگان، به طور ناگهانی و به یکباره، با قدرت پروردگار دوباره زنده میشوند، از قبرها بیرون آمده، در صحرای محشر جمع میشوند و به حساب آنان رسیدگی میشود. مکان حضور و حسابرسی آنان در فضایی است که واقعیت آن چندان برای ما روشن نیست. اما بر اساس آیات قرآن کریم، این نکته مشخص است که آسمان و زمین در آن زمان تغییر میکند. فضایی دیگر(که بنابر برخی نظرات، غیر مادی است) ایجاد میشود که قیامت در آن تشکیل میشود و مخلوقات در محضر الهی حاضر میشوند. قرآن کریم به این تبدیل زمین و آسمان بدین صورت اشاره کرده است:
یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَ السَّموَاتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَ حِدِ الْقَهَّارِ (ترجمه:در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمان ها [به آسمانهای دیگر] تبدیل میشوند و آنها در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر میگردند.)[ابراهیم–۴۸.]
مقدار زمان قیامت
در قرآن در مورد مقدار روز قیامت دو آیه وجود دارد: هزار سال[۱۳] و پنجاه هزار سال[۱۴] که بر اساس روایتی از امام صادق(ع) قیامت، پنجاه موقف و ایستگاه دارد که عبور از هر موقف، هزار سال طول میکشد.[۱۵]
رخدادهای قیامت
زنده شدن انسانها
قرآن مجید در آیات زیادی، چگونگی زندهشدن انسان در روز قیامت را بیان کرده است. در آیه ۶۸ سوره زمر بیان میکند که با یک بار دمیده شدن در صور اسرافیل، تمام بندگان میمیرند مگر کسانی که خدا بخواهد. آنگاه، بار دیگر در صور دمیده میشود و ناگهان همگی برخاسته و در انتظار محاسبه میمانند.
وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ ینْظُرُون (ترجمه:در صور که دمیده شود، آسمانیان و زمینیان بیهوش میشوند مگر آنها که خدا بخواهد و چون بار دیگر در آن دمیده شود ناگهان به پا خیزند و درنگرند.)[الزمر–۶۸.]
حسابرسی
مهمترین کار در قیامت، بررسی اعمال بندگان و محاسبه آنها است. این بررسی بر اساس قوانینی است که در قالب آموزههای اعتقادی و عملی(احکام) توسط پیامبران به مردم ابلاغ شده است. هر کسی مسئول عملکرد خود است و هیچ کس، نمیتواند بار گناه کسی را به دوش بکشد[۱۶] و به هیچ کس ظلمی نخواهد شد.
یک سری امور در حسابرسی اعمال مطرح است که عبارتاند از:
- سوالهای قیامت: در قیامت از چند چیز سؤال میشود که قرآن به برخی از آنها اشاره کرده است:
پیامبر اکرم در این زمینه میفرماید:
- در قیامت هیچ بندهای قدم از قدم بر نمیدارد تا از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی تمام کرده؟ و از مالش که از کجا جمعآوری نموده و در چه راه مصرف کرده است؟ و از عملش که چه کاری انجام داده؟ و از محبت ما اهل بیت!
- اعمال نیک غیر مسلمانان: اعمال افرادی که به خداو آخرت ایمان دارند و با انگیزه تقرب و نزدیکی به خداوند آنرا انجام دادهاند، مورد قبول قرار میگیرد و ثواب و پاداش به آن عطا میشود. اما غیر مسلمانانی که به خدا و آخرت ایمان دارند و عمل خیری را به قصد تقرب انجام میدهند، در صورتی که در ایمان نیاوردن تقصیری نداشته باشند، از اعمال خیر خود که ربطی به ایمان ندارد، بهرهمند میشوند. ولی اگر در ایمان نیاوردند تقصیر داشته باشند؛ یعنی با اسلام و آموزههای آن آشنا بوده ولی بدون دلیل و تنها به جهت تعصب و لجاجت از قبول آن سرباز زده باشد، تمام آن اعمال خیر به هدر خواهد رفت.[۲۱]
- وضعیت مستضعفان: منظور از مستضعفان، افرادی هستند که از نظر فکری یا بدنی یا اقتصادی آن چنان ضعیفاند که قادر به شناسایی حق از باطل نشوند و یا اینکه با تشخیص عقیده صحیح، بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیتهایی که محیط بر آنها تحمیل کرده، قادر به انجام دادن وظایف خود به طور کامل نباشند و نتوانند مهاجرت کنند. به عنوان مثال، کسی که در سرزمینی قرار دارد که اکثریت آنان کافرند و قدرت به دست آنان است و عالم دینی هم وجود ندارد که معارف دین را به آنها برساند و یا محیط کفر و ترس اجازه نمیدهد به آن معارف عمل کنند و از سوی دیگر قدرت بیرون آمدن از آنجا و رفتن به محیط اسلام را هم ندارند و یا اینکه اصلًا به ذهنش خطور نکرده که دینِ حقّی وجود دارد. چنین کسانی، مشمول عفو و بخشش خداوند قرار میگیرند و به دوزخ نمیروند.[۲۲]
إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرّجَالِ وَالنّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَایسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلَا یهْتَدُونَ سَبِیلًا (ترجمه:مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چارهجویی نتوانند و راهی نیابند.)[نساء–۹۸.]
- وضعیت دیوانگان: دیوانگان نیز تا زمانی که در این دنیا عقل ندارند و توان تشخیص حق را ندارند، تکلیف ندارند و در آخرت مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت، زیرا یکی از شرایط تکلیف، عقل است. امام صادق(ع) در روایتی بیان میکند:
- خداوند در قیامت در حساب بندگان بهاندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است، دقت و سختگیری میکند.[۲۳]
- وضعیت بچهها و خردسالان: کسانی که در کودکی و زمانی که هنوز توان تشخیص حق از باطل را نیافتهاند و پدر و مادرشان مسلمان بودهاند، به والدین خود ملحق شده و به بهشت میروند:
وَ الَّذینَ ءامَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذرّیتُهُمْ بإِیمن أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرّیتُهُمْ (ترجمه:و آنها که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنها ملحق میکنیم.)[طور–۲۱.]
نحوه برخورد خداوند با فرزندانی که والدین آنها کافر هستند، مشخص نیست، هرچند به اعتقاد شیعیان و بر اساس آیات قرآن کریم، قطعا عذاب نخواهند شد؛ زیرا عذاب در صورتی است که پیام خداوند به شخص رسیده باشد و او در حالی که به سن تکلیف رسیده و عقل دارد، با اختیار خود با دستور خداوند مخالفت کند. بنابراین، کسی که در کودکی از دنیا میرود، تکلیفی نداشته تا به جهنم برود.[۲۴]
رستاخیز حیوانات
از برخی آیات[۲۵] و روایات استفاده میشود که حیوانات نیز مانند انسانها در روز قیامت برانگیخته میشود و بهاندازه آگاهی و مسئولیتشان، حسابرسی میشوند. البته برخلاف انسانها که بعد از حسابرسی به بهشت یا جهنم میروند، حیوانات پس از حسابرسی و اجرای عدالت در حق آنها، دوباره میمیرند و خاک میشوند؛ یعنی اگر ستمی کرده باشند، در صحنه قیامت قصاص میشوند.علامه طباطبایی بازگشت تمامی آیات مربوط به حشر انسانها را انتقام از ظالم و احسان در حق نیکوکار دانسته و چون به صورت اجمال این دو ویژگی ( احسان وظلم) در حیوانات مشاهده میشود در نتیجه حشر در آنها را ممکن دانسته و این را به معنای برابری حیوانات با انسان درشعور و اراده ندانسته است. [۲۶] سید محمد حسین طهرانی نیز معاد رابرای تمام موجودات دانسته و در تبیین سخنش گفته که تمام موجودات اين عالم معاد دارند و حركت به سوى خداوند متعال. نفس انسان، نفس حيوان، نفس نبات و حتّى جمادات نيز معاد دارند؛ و نفوس ملائكه و انبيا، و تمام موجودات مجرّده عالم عِلوى معاد دارند؛ و معاد آنها عبارت است از: اندکاک و فناء در همان اسمى از اسماء ذات حقّ كه از آن به وجود آمدهاند. به عنوان مثال پشّه كه معاد دارد، يعنى همان قوس نزولى را كه در خلقت پيموده است بايد پس از آن صعود نموده و در آن اسم و صفتى كه موجب پيدايش او شده است مضمحلّ و فانى و مندکّ گردد.آیاتی از قرآن نیز این ادعا را تأیید می کنند مانند: كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ(سوره اعراف آیه ۲۹) همان گونه كه شما را پديد آورد [به سوى او] برمىگرديد.» و کمَا بَدَأنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ. (سوره انبیاء آیه ۱۰۴) «همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمىگردانيم.» [۲۷] در حدیثی از ابوذر غفاری نقل شده روزی در محضر پیامبر(ص) بودند و در پیش روی آنان، دو بز به یکدیگر شاخ میزدند. حضرت از آنان پرسید: می دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند: نه حضرت فرمود: اما خدا میداند و به زودی در میان آنها داوری خواهد کرد.[۲۸]
نامه اعمال
تمام اعمالی که هر انسان در طول زندگی خود انجام داده، در چیزی ثبت میشود که به نامه اعمال معروف است. این کتاب بهاندازهای دقیق و گویاست که کسی نمیتواند آن را انکار کند.[۲۹]
وَوُضِعَ الْکتَابُ فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یا وَیلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْکتَابِ لَا یغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗ وَلَا یظْلِمُ رَبُّک أَحَدًا (ترجمه:و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده میشود، آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک میبینی، و میگویند: «ای وای بر ما، این چه نامهای است که هیچ [کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است.» و آنچه را انجام دادهاند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمیدارد.)[الکهف–۴۹]
طبق آیات قرآن نامه اعمال افراد نیکوکار به دست راستشان داده میشود و نامه اعمال افراد بدکار به دست چپشان.[۳۰]
تجسم اعمال
منظور از تجسم اعمال این است که آن چه انسان در این جهان انجام داده است، در جهان دیگر، به صورتی متناسب با آن جهان نمایان میشود. به عبارت دیگر: پاداشها وکیفرها، نعمتها و سختیها، واقعیت اعمالی است که انسان در دنیا انجام داده است و در زندگانی اخروی، حقیقت آن نمایان شده است. بر این اساس، عملی که انسان انجام میدهد دو صورت دارد. یک شکل دنیایی که ما آن را مشاهده میکنیم و یک صورت اخروی که هم اکنون نمایان نیست. در روز رستاخیز پس از تحولاتی که صورت میگیرد، واقعیت اخروی اعمال نمایان میشود شکل دنیای از بین میرود و باعث لذت و شادی صاحب عمل یا آزار و اندوه وی میگردد. بنابراین، بر اساس این دیدگاه، جزای اعمال هر انسانی عین اعمال او خواهد بود.
یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ (ترجمه:روزی که هر انسانی هر کار نیکی که انجام داده است، نزد خود حاضر مییابد و هر کار بدی را که انجام داده است نیز، حاضر و آماده مییابد.)[آل عمران–۳۰.]
گواهان
در روز قیامت که انسانها برای حسابرسی اعمال و پاداش و جزای متناسب جمع میشوند، به غیر از نامه اعمال، گواهانی وجود دارند که شاهد اعمال ما بوده و در صحرای محشر شهادت میدهند. بر اساس متون دینی، اعمال ما شاهدانی دارد که عبارتند از:
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللَّهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ فَینَبِّئُکمْ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُونَ (ترجمه:بگو: «عمل کنید که خدا و رسولش و مؤمنان ناظر اعمال شما خواهند بود و به زودی به سوی کسی باز میگردید که دانای پنهان و آشکار است و شما را از کردارتان خبر میدهد.)[توبه–۱۰۵.]
میزان اعمال
در روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصی سنجیده میشود، نه با وسیلهای شبیه ترازوهای دنیایی.[۳۸] این سنجش نیز به معنای سنجیدن و مقایسه اعمال هر فرد با یک الگو و میزان است. بر اساس روایات، مراد از میزان، اعمال پیامبران، امامان و افراد صالح میباشند که در روز قیامت، اعمال بقیه بندگان با اعمال این بزرگان سنجیده و مقایسه میشود و به هر اندازه اعمال انسانها شباهت و نزدیکی به عقاید و ویژگیها و اعمال آنان داشته باشد میزان عملشان سنگینتر است.[۳۹] امام صادق(ع) در توضیح و بیان میزانهای قیامت فرموده است:
میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیای آنها هستند. [۴۰] در روایتی دیگر، میزان قیامت را امیر مومنان و امامان بعد از ایشان معرفی کرده است.[۴۱]
احباط و تکفیر
در اصطلاح علم کلام، احباط به معنای آن است که گناه موجب از میان رفتن عبادات و ثواب شود. تکفیر نیز به معنای آن است که عباداتی که انسان انجام میدهد، گناهان قبلیاش را بپوشاند و از بین ببرد. بیشتر متکلمان معتزلی، طرفدار مسئله «احباط» و «تکفیر» هستند، ولی امامیه آنرا با ادله نقلی و عقلی باطل میداند.[۴۲] بر اساس دیدگاه شیعیان، انسان زمانی مستحق پاداش و یا مجازات میشود که با انجام کاری دیگر، اثر آنرا از بین نبرد. بنابراین، اگر مثلا انسان به فقیری کمک کرد اما بر او منت بگذارد، اثر این کار خوبش را از بین برده است. یا اگر کافر یا مشرک باشد ولی قبل از مرگ، ایمان بیاورد، او اثر این کفر خود را از بین برده است و به واسطه کفر قبلی، عذاب نمیشود. اما خود آن عمل خوب یا بد اولی از بین نمیرود بلکه تنها اثر آن است که از بین میرود.[۴۳] دلیل بطلان احباط و تکفیر در این است که هم از نظر عقلی، این کار مصداق ظلم است، علاوه بر اینکه، بر اساس آیات قرآن کریم، هیچ کار خیر و شر انسان از بین نمیرود، هرچند بهاندازه ذرهای باشد:[۴۴]
فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ وَ مَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ (ترجمه:پس هر کس هم وزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند و هر کس هم وزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند.)[زلزال–۷-۸.]
بنابراین بر خلاف نظر معتزله، هیچ کار انسان از بین نمیرود و انسان در روز قیامت، تمام اعمال خود را به عینه میبیند، به خصوص بر اساس دیدگاه تجسم اعمال، آنچه به شخص نشان داده میشود خود اعمال اوست نه پرونده اعمالش.
پل صراط
بر اساس متون و منابع اسلامی، صراط، نام پلی است بر دوزخ و در مسیر بهشت که همه انسانها از روی آن عبور میکنند؛ افراد نیکوکار و درست کاران از آن به سرعت میگذرند و بدکاران از پل سقوط کرده و به جهنم سرازیر میشوند. در برخی روایات، سرعت عبور مردم از این پل وابسته به میزان ایمان، اخلاص و اعمال صالح آنان دانسته شده است.[۴۵] پیامبر اکرم(ص) در وصف این پل فرمود: بر دوزخ پلی است، باریکتر از مو و تیزتر از شمشیر![۴۶] در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده که در قیامت، هنگامی که صراط، روی جهنم قرار داده شود، تنها کسانی از آن عبور میکنند که جواز ولایت علی بن ابیطالب(ع) داشته باشند.[۴۷]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۶۵۴.
- ↑ نگا کنید به: جوادی آملی، معاد در قرآن ۱، ۱۳۹۵ش، ص۳۰۹-۳۹۶.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۹۷۴؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۰۳۳.
- ↑ سوره حاقه، آیه ۱۴؛ سوره واقعه، آیه ۵ و ۶.
- ↑ سوره انفطار، آیه ۳؛ سوره تکویر، آیه ۶.
- ↑ سوره حج، آیه ۱ و ۲؛ سوره زلزال، آیه ۱ و ۲.
- ↑ سوره شمس، آیه ۱ و ۲.
- ↑ سوره مرسلات، آیه ۸.
- ↑ سوره انفطار، آیه ۲.
- ↑ سوره انشقاق، آیه۱؛ سوره نبأ، آیه۱۹.
- ↑ سوره زمر، آیه۶۸؛ سوره نمل، آیه۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۴۳.
- ↑ سوره سجده، آیه۵.
- ↑ سوره معارج، آیه۴.
- ↑ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۰.
- ↑ سوره فاطر، آیه۱۸.
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۴۰.
- ↑ سوره تکویر، آیه۸ و ۹.
- ↑ سوره قصص، آیه ۶۵.
- ↑ سوره تکویر، آیه۸ و ۹.
- ↑ هاشمی، پرسمان قرآنی معاد، ۱۳۸۴ش، ص۱۲۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۰-۵۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۱.
- ↑ رجوع کنید به: هاشمی، پرسمان قرآنی معاد، ۱۳۸۴ش، ص۱۲۵.
- ↑ سوره انعام، آیه۳۸؛ سوره تکویر، آیه۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج ۷، ص۷۷.
- ↑ http://nooremojarrad.com /
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۴۹.
- ↑ سوره نساء، آیه۹۸.
- ↑ سوره حاقه، آیه۱۹ و ۲۵؛ سوره انشقاق، آیه۷ و ۱۰.
- ↑ سوره نساء، آیه۷۹؛ سوره عنکبوت، آیه۵۲؛ سوره نساء، آیه۱۰۵.
- ↑ سوره نساء، آیه۴۱.
- ↑ سوره توبه، آیه۱۰۵.
- ↑ سوره ق، آیه۲۱.
- ↑ سوره زلزال، آیه۴ و ۵.
- ↑ سوره نور، آیه۲۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۳.
- ↑ تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۸، ص۱۵۷.
- ↑ هاشمی، پرسمان قرآنی معاد، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۷.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۲۵۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۲۵۲.
- ↑ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۲-۲۷۳.
- ↑ رجوع کنید به: طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق، ص۱۹۳.
- ↑ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۲.
- ↑ صدوق، امالی، مجلس ۳۳.
- ↑ محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ۱۳۸۴ش، ج۵، ص۳۴۸
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۶۸.
منابع
این مقاله، اقتباسی آزاد از مقاله قیامت پرسمان قرآنی معاد، تألیف علی هاشمی است.
- تهرانی، محمد حسین، معاد شناسی، مشهد، نور ملکوت، ۱۴۲۳ق.
- حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تعلیقه: جعفر سبحانی، قم، موسسه امام صادق (ع)، ۱۳۸۲ش.
- صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تحقیق: محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۶ق.
- فیاض لاهیجی، ملاعبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- فیض کاشانی، محمد، علم الیقین، قم، نشر بیدار، ۱۴۱۸ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تصحیح: موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، نشر کومش، ۱۳۷۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۴ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- هاشمی، علی، پرسمان قرآنی معاد، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۴ش.
پیوند به بیرون