آیه ۹۰ سوره مائده
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | سوره مائده |
شماره آیه | ۹۰ |
جزء | ۷ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | شرابخواری برخی اصحاب پیامبر |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | تحریم شراب، قمار و بتپرستی |
آیات مرتبط | آیه ۲۱۹ سوره بقره، آیه ۹۱ سوره مائده، آیه ۴۳ سوره نساء، آیه ۱۶ سوره نحل |
آیه ۹۰ سوره مائده شرابخواری، قماربازی، بتپرستی و ازلام (نوعی بختآزمایی) را پلید و کاری شیطانی معرفی نموده و فرمان به پرهیز از آنها میدهد.
بهگفته ناصر مکارم شیرازی، شرابخواری در زمان جاهلیت رواج داشته و اسلام برای تحریم آن، به صورت تدریجی عمل نمود. ابتدا در بعضی از سورههای مکی به زشتیِ این کار اشاره کرد، سپس در مدینه در چند مرحله دستورِ ممنوعیت آن صادر شد. برخی منابع، شأن نزول این آیه را شرابخواری حمزه عموی پیامبر ذکر کردهاند، ولی سید جعفر مرتضی عاملی تاریخنگار شیعه این ماجرا را دارای اشکالات تاریخی دانسته است.
مفهوم و جایگاه
آیه ۹۰ سوره مائده از آیات مدنی است[۱] که در آن، شرابخواری، قماربازی، بتپرستی و ازلام (نوعی بختآزمایی)، پلید و کاری شیطانی معرفی شده و فرمان قاطع بر پرهیز از آنها صادر گردیده است.[۲] گرچه همه این موارد مخلوق خدا هستند، ولی علت انتساب آنها به شیطان را استفاده او از این ابزار برای فساد در میان مردم دانستهاند.[۳]
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ٩٠﴾ [مائده:90]
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند پس از آنها دوری گزینید باشد که رستگار شوید ٩٠﴾
سوره مائده: آیه ۹۰
خَمر به معنی پوشش، به هر نوشیدنی مستکنندهای اطلاق شده که عقل را بپوشاند.[۴] مراد از مَیْسر قمار است، که از یُسر به معنی آسانی گرفته شده؛ چون در قمار شخص میخواهد به آسانی به ثروت برسد.[۵] منظور از اَنصاب نیز بتها دانسته شده؛ چراکه برای پرستش نصب میشدند.[۶] اَزلام (جمع زَلَم) را هم تیرهایی دانستهاندکه بهمنظور قمار و بختآزمایی بکار میبردند.[۷]
تحریم تدریجی شراب
گفته شده که شرابخواری در زمان جاهلیت رواج زیادی داشت.[۸] بهنوشتهٔ تفسیر نمونه اگر اسلام میخواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با شرابخواری مبارزه کند ممکن نبود؛ از اینرو از روش تحریم تدریجی استفاده کرد. ابتدا در بعضی از سورههای مکی همچون آیه ۱۶ سوره نحل به زشتی این کار اشاره کرد، سپس در مدینه در چند مرحله دستور ممنوعیت آن صادر شد.[۹]
سیوطی در الدر المنثور نقل کرده که وقتی رسول خدا(ص) وارد مدینه شد اهل مدینه شراب میخوردند و قمار میکردند. آنها از پیامبر در اینباره سؤال کردند، آیه ۲۱۹ سوره بقره نازل گردید؛ (درباره شراب و قمار از تو میپرسند، بگو در آندو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است، ولی گناهشان از سودشان بزرگتر است). بعد از نزول این آیه مردم گفتند خداوند شراب و قمار را بر ما حرام نکرده و فقط گفته که گناهی بزرگ است؛ ازاینرو به نوشیدن خمر و بازی قمار ادامه میدادند تا اینکه روزی مردی از مهاجرین با حالت مستی به نماز ایستاد و عدّهای به او اقتدا کردند، مرد مهاجر به علّت مستی نماز را غلط خواند، که آیه ۴۳ سوره نساء نازل شد؛ (ای اهل ایمان، هرگز در حال مستی نماز نخوانید، تا بدانید چه میگویید..). پس از آن آیه ۹۰ و آیه ۹۱ سوره مائده که در اینباره شدیدتر بود و به طور کلی فرمان به اجتناب از شراب و قمار را میداد نازل گردید و مردم گفتند از این به بعد آنها را ترک خواهیم نمود.[۱۰]
علامه طباطبایی معتقد است که شراب از ابتدا حرام بود، ولی حرمتش به تدریج اعلام شد و آیه ۹۰ سوره مائده هم تاکیدی بر این حرمت است، نه اینکه حکم اولیه شراب نسخ شده باشد.[۱۱]
شرابخواری برخی از اصحاب
دربارهٔ شأن نزول این آیه و تحریم شراب، گزارشهای مختلفی نقل شده که در محتوا، با هم متفاوتند.[۱۲] از جمله در صحیح بخاری آمده است: علی(ع) دو شتر داشت و تصمیم گرفت برای ولیمه ازدواج با فاطمه(س) آنها را با شتری چاق عوض کند. شترها را در خانه یکی از انصار بست و راهی شد. پس از بازگشت دید هر دو شتر شقه شده و جگر و ران آنها را بردهاند. پرسید چه کسی این کار را کرده؟ گفتند: حمزه؛ که در همان خانه با عدهای شراب میخوردند. علی(ع) برای پیامبر(ص) ماجرا را بازگو کرد. پیغمبر بهسمت آن خانه راه افتاد. وقتی حمزه را در آن حال دید، با ناراحتی او را سرزنش کرد. حمزه در صورت حضرت خیره شد و گفت: مگر شما بندگان پدر من نیستید؟ پیامبر فهمید که وی سخت مست است، برگشت و همه بیرون آمدیم.[۱۳] این داستان با تفاوتهایی، در تفسیر عیاشی نیز آمده و گفته شده که بعد از این واقعه، آیات تحریم شراب نازل شد و پیامبر(ص) دستور داد ظرفهای شراب را واژگون ساخته و شرابها را از بین ببرند. بعد از آن، فرمان خروج برای جنگ احد صادر شد.[۱۴]
مرتضی عاملی تاریخنگار شیعه این ماجرا را صحیح ندانسته و اشکالاتی بر آن گرفته؛[۱۵] از جمله اینکه: طبق گزارشهای حدیثی و تاریخی، امام علی(ع) هنگام ازدواج با حضرت فاطمه(س) فقط یک زره و یک اسب داشت که زره را برای خرج ازدواج فروخت. همچنین ازدواج حضرت چند ماه قبل از جنگ احد بود و نقل شده که حضرت حمزه در این جنگ و قبل از آن روزه میگرفت.[۱۶]
پانویس
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۱۴.
- ↑ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۶۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۷۰.
- ↑ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۶۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۶۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۶۹؛ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۶۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۷۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۷۰-۷۱.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۱۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۳۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۳۳.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۳ ص ۱۱۴.
- ↑ عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۳۹-۳۴۱.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة الإمام علی(ع)، ج۳، ص۴۶-۵۲.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة الإمام علی(ع)، ج۳، ص۴۸.
منابع
- بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، محقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، دمشق، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- سیوطی، عبدالرحمن، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله مرعشی نجفی(ره)، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، مصحح: ابوالقاسم گرجی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمهٔ محمد جواد بلاغی، ، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
- عاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیرة الإمام علی(ع)، قم، مرکز نشر و ترجمه آثار علامه محقق، ۱۳۹۴ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۹ق.
- مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.