پرش به محتوا

بغی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱: خط ۱:
'''بَغْی'''، خروج و شورش علیه [[امام معصوم(ع)]] و حاکم اسلامی است. [[جنگ جمل|جنگ‌های جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] در زمان [[حکومت امام علی(ع)]] از مصادیق بغی‌ خوانده شده‌اند. در فقه [[مذهب مالکی|مالکی]] و [[شافعی]]، علاوه بر خروج بر امام، ندادن حق به امام را مصداق بغی دانسته‌اند. [[فقهای شیعه]] تحقق بغی را در صورت جداشدن شورشیان از امام معصوم(ع) یا نائب وی می‌دانند؛ که در صورت زیاد بودن تعداد، قدرتمند بودن آنان و خارج‌بودن از محدوده اقتدار امام یا حاکم اسلامی، با آنها پیکار می‌شود.{{سخ}}
'''بَغْی'''، «خروج» یا شورش علیه امام مشروع و حاکم اسلامی است. کسی که مرتکب بغی می‌شود، باغی خوانده می‌شود. بغی [[احکام شرعی|احکامی]] دارد که در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] از آن بحث شده است. طبق [[فتوا|فتوای]] فقیهان، حاکم اسلامی ابتدا باید باغیان را ارشاد کند و اگر نتیجه نداد، با آنان نبرد کند.
باغیان به دو دسته ذوفئه (صاحب تشکیلات منسجم) و بدون فئه (بدون تشکیلات منسجم) تقسیم می‌شوند و احکام این دو گروه متفاوت است. درباره [[کفر|کافر بودن]] یا [[فسق|فاسق بودن]] باغیان اختلاف است. [[حاکم اسلامی]] ابتدا باید باغیان را ارشاد نماید و اگر نتیجه نداد، با آنان نبرد می‌کند.{{سخ}}
 
در [[قانون مجازات اسلامی]] [[ایران]] نیز برای افراد باغی مجازات [[اعدام]] و [[حبس تعزیری]] در نظر گرفته شده است.
برخی از فقیهانِ مسلمان حکم به کفرِ باغیان داده‌اند و برخی گفته‌اند فاسق‌اند. فقیهان شیعه کسانی را که در [[خلافت امام علی(ع)|حکومت امام علی(ع)]]، برضد او جنگیدند، از مصادیق باغی دانسته‌اند؛ مانند [[خوارج]] و شرکت‌کنندگان در جنگ‌های [[صفین|صِفّین]] و [[جنگ جمل|جَمل]].
 
در قانون مجازات اسلامی [[ایران]] نیز برای افراد باغی، مجازات اعدام و [[حبس تعزیری]] در نظر گرفته شده است.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
بغی در اصطلاح [[فقه]] به‌معنای خروج و شورش علیه [[امامت|امام]] عادل و برحق است و کسی که علیه او شورش کند، باغی نامیده می‌شود.<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۲۹۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام،‌ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۲.</ref> در منابع فقهی، برپاکنندگان جنگ‌های دوران [[حکومت امام علی(ع)]]، مانند [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]]، به‌ویژه [[جنگ نهروان|خوارج]]، مصداق باغی خوانده شده‌اند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۷؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲.</ref>
بغی در اصطلاح [[فقه]] به‌معنای «خروج» و شورش علیه [[امامت|امام]] عادل و برحق است و کسی که علیه او شورش کند، باغی نامیده می‌شود.<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۲۹۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام،‌ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۲.</ref> در منابع فقهی، برپاکنندگان جنگ‌های دوران [[خلافت امام علی(ع)|حکومت امام علی(ع)]]، مانند [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]]، به‌ویژه [[جنگ نهروان|خوارج]]، مصداق باغی خوانده شده‌اند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۷؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲.</ref>


== جنگ با باغیان و شرایط آن==
== جنگ با باغیان و شرایط آن==
خط ۳۷: خط ۳۹:
==تک‌نگاری==
==تک‌نگاری==
[[پرونده:تصویر کتاب بغی و تمرد در حکومت اسلامی.jpg|چپ|تصویر کتاب بغی و تمرد در حکومت اسلامی]]
[[پرونده:تصویر کتاب بغی و تمرد در حکومت اسلامی.jpg|چپ|تصویر کتاب بغی و تمرد در حکومت اسلامی]]
* یکی از کتاب‌ها در زمینهٔ بغی، کتابِ ''بغی و تمرد در حکومت اسلامی''، نوشته مهدی پورحسین است. چهار فصلِ این کتاب عبارت‌اند از: «مختصات مفهومی واژه بغی»، «حقوق و وظایف متقابل مردم و حکومت اسلامی»، «مخالفان، متمردان و براندازان» و «رویارویی با باغیان».<ref>[https://www.hawzahnews.com/news/1053261/ کتاب «بغی و تمرد در حکومت اسلامی» به چاپ دوم رسید]، وبگاه خبرگزاری رسمی حوزه.</ref>
* یکی از کتاب‌ها در زمینهٔ بغی، کتابِ ''بغی و تمرّد در حکومت اسلامی''، نوشته مهدی پورحسین است. چهار فصلِ این کتاب عبارت‌اند از: «مختصات مفهومی واژه بغی»، «حقوق و وظایف متقابل مردم و حکومت اسلامی»، «مخالفان، متمردان و براندازان» و «رویارویی با باغیان».<ref>[https://www.hawzahnews.com/news/1053261/ کتاب «بغی و تمرد در حکومت اسلامی» به چاپ دوم رسید]، وبگاه خبرگزاری رسمی حوزه.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۳

بَغْی، «خروج» یا شورش علیه امام مشروع و حاکم اسلامی است. کسی که مرتکب بغی می‌شود، باغی خوانده می‌شود. بغی احکامی دارد که در کتاب‌های فقهی از آن بحث شده است. طبق فتوای فقیهان، حاکم اسلامی ابتدا باید باغیان را ارشاد کند و اگر نتیجه نداد، با آنان نبرد کند.

برخی از فقیهانِ مسلمان حکم به کفرِ باغیان داده‌اند و برخی گفته‌اند فاسق‌اند. فقیهان شیعه کسانی را که در حکومت امام علی(ع)، برضد او جنگیدند، از مصادیق باغی دانسته‌اند؛ مانند خوارج و شرکت‌کنندگان در جنگ‌های صِفّین و جَمل.

در قانون مجازات اسلامی ایران نیز برای افراد باغی، مجازات اعدام و حبس تعزیری در نظر گرفته شده است.

مفهوم‌شناسی

بغی در اصطلاح فقه به‌معنای «خروج» و شورش علیه امام عادل و برحق است و کسی که علیه او شورش کند، باغی نامیده می‌شود.[۱] در منابع فقهی، برپاکنندگان جنگ‌های دوران حکومت امام علی(ع)، مانند جمل، صفین، به‌ویژه خوارج، مصداق باغی خوانده شده‌اند.[۲]

جنگ با باغیان و شرایط آن

طبق فتوای فقیهان شیعه، حاکم اسلامی ابتدا باید باغیان را ارشاد کند و از شورش بازدارد[۳] و اگر نپذیرفتند، با آن‌ها می‌جنگد.[۴] به‌گفته کاشف‌الغطاء،‌ جنگیدن در صورتی مجاز است که نتوان با گفتگو یا راه دیگری غیر از جنگ، آنان را از شورش بازداشت.[۵]

براساس کتاب‌های فقهی، برخی دیگر از شرایط جنگیدن با این گروه عبارت است از:

  1. اهل‌بغی از امام عادل و جماعت مسلمانان، جدا شده و علیه او شورش کنند؛[۶] به‌گونه‌ای که در زمره راهزنان و محاربان قرار گیرند.[۷]
  2. به‌باور علامه حلی و شهید ثانی، بغی فقط در صورت خروج بر امام معصوم محقق می‌شود؛[۸] امّا کاشف‌الغطاء خروج بر نائبان خاص یا عامِ امام را نیز از مصادیق بغی شمرده است.[۹]
  3. اهل‌بغی از محدوده اقتدار امام یا حاکم خارج شده و در مکانی مانند بیابان گرد آیند.[۱۰]
  4. قدرت آنان به‌گونه‌ای باشد که جز با پیکار نتوان آنان را بازداشت.[۱۱]
  5. تعدادشان زیاد باشد.[۱۲] البته شهید اول بغی را با یک نفر نیز محقق می‌داند.[۱۳]

احکام دیگر

برخی دیگر از احکام فقهیِ بغی عبارت است از:

  • باغیان نسبت به اموال و جان‌هایی که از بین برده‌اند، ضامن هستند.[۱۴] اما مسلمانان نسبت به مال و جان تلف‌شدهٔ باغیان ضامن نیستند.[۱۵]
  • شیخ طوسی غنیمت‌گرفتن اموال اهل‌بغی را، در حال جنگ، جایز دانسته است؛[۱۶] اما سیدِ مرتضی و ابن‌ادریس حلی غنیمت‌گرفتنِ اموالِ اهل‌بغی را جایز نمی‌دانند.[۱۷]
  • زنان و فرزندان باغیان اسیر نمی‌شوند.[۱۸]
  • رفتار با اسیران اهل‌بغی، با توجه به «ذوفئه‌»بودن (دارای تشکیلاتِ منسجم‌ و رهبری‌ مشخص‌) و «ذوفئه»نبودن (بدون تشکیلات منسجم)، متفاوت است: در صورت اول (مانند اصحاب صِفّین)، اسیران کشته و فراریان تعقیب می‌شوند؛[۱۹] اما در صورت دوم (مانند اصحاب جمل)، اسیران کشته نمی‌شوند و فراریان تعقیب نمی‌شوند؛[۲۰]
  • برخی از فقها، مانند صاحبْ‌جواهر گفته‌اند اهل‌بغی به‌صِرف شورش، کافر شمرده نمی‌شوند؛[۲۱] اما به‌گفته شیخ طوسی، برخی از فقهای شیعه قائل به کفر باغیان هستند.[۲۲]

دیدگاه اهل‌سنت

برخی از دیدگاه‌های اهل‎‌سنت درباره مفهوم بغی و احکام آن عبارت‌اند از:

  • به‌گفته ابن‌قدامه (۵۴۱ـ۶۲۰ق)،[۲۳] از فقهای اهل‌سنت، بیشتر فقیهان اهل‌سنت اهل‌بغی را از خَوارج دانسته‌اند که مال و جان مسلمانان را حلال شمرده‌اند.[۲۴] او معتقد است جنگ با آنان به‌ این دلیل است که مفسد فی الارض هستند، نه آنکه کافر شمرده شوند.[۲۵]
  • برخی از حنفیان، بغی را به خروج از اطاعت از امام تعریف کرده‌اند؛[۲۶] در فقه مالکی و شافعی، علاوه بر خروج بر امام، ندادن حق به امام را مصداق بغی دانسته‌اند؛[۲۷] چنان‌که ابن‌عربی جنگ با مانعان زکات در زمان خلیفه اول را نبرد با اهل‌بغی شمرده است.[۲۸]
  • از دیدگاه فقهای اهل‌سنت، به‌جز حنفیان، منظور از جنگ با اهل‌بغی، دفع شرّ باغیان است. بنابراین اسیران‌ و فراریانشان کشته و تعقیب نمی‌شوند و اموالشان، تا هنگامی که باغی‌اند، نزد امام نگهداری می‌شود.[۲۹]

قانون مجازات اسلامی

در قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲ش)، برای بغی و باغیان، مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است که عبارت‌اند از:

  • مجازات اعدام: گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کنند، باغی محسوب شده و در صورت استفاده از سلاح، به مجازات اعدام محکوم می‌گردند.[۳۰]
  • حبس تعزیری: شورشیان، اگر قبل از درگیری و استفاده از سلاح، دستگیر شوند، به حبس تعزیری محکوم می‌شوند.[۳۱]

تک‌نگاری

تصویر کتاب بغی و تمرد در حکومت اسلامی
تصویر کتاب بغی و تمرد در حکومت اسلامی
  • یکی از کتاب‌ها در زمینهٔ بغی، کتابِ بغی و تمرّد در حکومت اسلامی، نوشته مهدی پورحسین است. چهار فصلِ این کتاب عبارت‌اند از: «مختصات مفهومی واژه بغی»، «حقوق و وظایف متقابل مردم و حکومت اسلامی»، «مخالفان، متمردان و براندازان» و «رویارویی با باغیان».[۳۲]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن قدامه، أبومحمد، المغنی، مصر، مکتبة القاهرة، ۱۳۸۸ق.
  • ابن‌ادریس حلی، محمد بن منصور، کتاب السرائر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌عربی، احکام القرآن، تحقیق علی‌محمد بجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۰۸ق.
  • انصاری، محمدعلی، الموسوعة الفقهیة المیسرة، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت ـ استانبول، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
  • ترابی، اکبر، «بغی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش.
  • جزیری، عبدالرحمن؛ غروی، سیدمحمد و دیگران، الفقه علی المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت وفقاً لمذهب أهل البیت(ع)، بیروت، دارالثقلین، ۱۴۱۹ق.
  • جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت(ع)، قم، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۳ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، نشر مدینة العلم، ۱۴۱۰ق.
  • زحیلی، وهبه مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، دارالفکر، ۱۴۰۵ق.
  • شهید اول، محمد بن مکی، اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة، بیروت، دار التراث - الدار الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، تحقیق محمد کلانتر، بیروت، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد، قم، تهران، مطبعة الخیام، منشورات مکتبة جامع چهلستون، ۱۴۰۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیه، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ۱۳۸۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • صالحی نجف‌آبادی، نعمت‌الله، جهاد در اسلام، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲ش.
  • طوسی، محمد بن علی بن حمزه، الوسیلة إلی نیل الفضیلة، قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره، مطبعة دارالکتب المصریه، ۱۳۶۴ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیه، تحقیق جعفر سبحانی تبریزی، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۲۰ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۱۴ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۴۱۲ق.
  • عمانی، حسن بن علی (ابن أبی عقیل)، مجموعة فتاوی ابن أبی عقیل، قم، بی‌جا، بی‌تا.
  • عوده، عبدالقادر، التشریع الجنایی الاسلامی، بیروت، دارالکتب العربی، بی‌تا.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش.
  • کاشف‌الغطاء، کشف‌الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۲۲ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، ۱۳۶۷ش.
  • «كتاب المغنی لابن قدامة - ط مكتبة القاهرة»، وبگاه المكتبة الشاملة، تاریخ مشاهده: ۲۰ دی ۱۴۰۱ش.
  • کتاب «بغی و تمرد در حکومت اسلامی» به چاپ دوم رسید، وبگاه خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۱۹ آبان ۱۴۰۱ش، تاریخ مشاهده: ۷ دی ۱۴۰۱ش.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، تحقیق عبد الحسین محمد علی بقال، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۴ق.
  • مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، قم، بی‌جا، بی‌تا.
  • معاونت حقوقی ریاست جمهوری، قانون مجازات اسلامی، معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات، ۱۳۹۲ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تحقیق عباس قوچانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ش.
  • نصیرالدین طوسی (خواجه‌نصیر)، محمد بن محمد، تجرید الاعتقاد، تهران، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۷ق.

پیوند به بیرون

  1. شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۲۹۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام،‌ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۲.
  2. مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۷؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲.
  3. علامه حلی،‌ تذکرة‌الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۱۰ .
  4. زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲-۱۴۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۷-۴۰۸.
  5. کاشف‌الغطاء،‌ كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۶۸.
  6. طوسی، الوسيلة إلى نيل الفضيلة، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۵.
  7. ترابی، «بغی»، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۵۹۶.
  8. علامه حلی،‌ تذکرة‌الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۳۹۳-۳۹۸؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۷-۴۰۸.
  9. کاشف‌الغطاء،‌ كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۶۷.
  10. شیخ طوسى، ۱۳۸۷ق، المبسوط، ج ۷، ص ۲۶۵.
  11. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۲۳-۳۲۷.
  12. محقق كركى، جامع المقاصد في شرح القواعد، ۱۴۱۴ق، ج‌۳، ص۴۸۳.
  13. شهيد اول، اللمعة الدمشقية، ۱۴۱۰ق، ص۸۳.
  14. محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۳۰۹؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۹۴؛ صالحی نجف‌آبادی، جهاد در اسلام، ۱۳۸۲ق، ص‌۱۴۲.
  15. نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ش، ج‌۲۱، ص‌۳۴۷-۳۴۵؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۴-۱۴۵.
  16. شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۰ق، ص۳۱۵.
  17. عمانى، مجموعه فتاوى ابن أبی عقيل، بی‌تا، ص۱۱۱؛ ابن ادریس حلی، السرائر، ج۲، ص۱۵-۱۹.
  18. مشكينى، مصطلحات الفقه، بی‌تا، ص۱۰۲.
  19. خويى، منهاج الصالحين، ۱۴۱۰ق، ج‌۱، ص۳۸۹-۳۹۱.
  20. علامه حلی، تحرير الأحكام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۲۳۳.
  21. نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۷-۳۳۸.
  22. طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۳۶-۳۳۵.
  23. كتاب المغني لابن قدامة - ط مكتبة القاهرة، وبگاه المكتبة الشاملة.
  24. ابن‌قدامه، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۸، ص۵۲۴.
  25. ابن‌قدامه، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۸، ص۵۲۴.
  26. عوده، عبدالقادر، التشریع الجنایی الاسلامی، بی‌تا، ج۲، ص۶۷۳.
  27. عودة، التشریع الجنایی الاسلامی، ج۲، بی‌تا، ص۶۷۳.
  28. ابن‌عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق ج۴، ص۱۷۲۱.
  29. ابن‌عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۲۰-۱۷۲۳؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۳-۱۴۶.
  30. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، قانون مجازات اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص۶۸، ماده ۲۸۷.
  31. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، قانون مجازات اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص۶۸، ماده ۲۸۸.
  32. کتاب «بغی و تمرد در حکومت اسلامی» به چاپ دوم رسید، وبگاه خبرگزاری رسمی حوزه.