احمد
اَحْمَد، از نامهای مشهور پیامبر اسلام(ص) است که در قرآن به کار رفته است. احمد به معنای ستودهترین یا ستایندهترین است و بر اساس روایات، انتخاب آن با الهام الهی و به سبب ستودگی پیامبر نزد آسمانیان و زمینیان صورت گرفته است.
بنا بر روایات اسلامی، بشارت ظهور پیامبر در کتابهای آسمانی پیشین مانند انجیل با این نام ذکر شده و مسلمانان بر این باورند که واژه فارقْلیط در انجیلهای کنونی، اشاره به احمد دارد. این نام در اشعار شاعران صدر اسلام مانند ابوطالب و حَسّان بن ثابت به کار رفته و در ادبیات فارسی بازتاب داشته است.
درباره تقدم تاریخی نام احمد بر نام محمد یا برتری نام محمد از نظر شهرت و سابقه کاربرد، میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد.
نامگذاری پیامبر به احمد
احمد از نامهای پیامبر(ص) است[۱] که در آیه ششم سوره صف[۲] در ضمن بشارت حضرت عیسی(ع) به آمدن پیامبری پس از خود، به آن اشاره شده است.[۳]
بر اساس روایات، انتخاب نام احمد برای پیامبر، ریشه در الهام الهی دارد چنانکه در دوران بارداری آمنه مادر پیامبر، ندای غیبی وی را به نامگذاری فرزندش به این نام فراخواند[۴] ابوطالب نیز در روز هفتم ولادت پیامبر، این نام را به سبب ستایش آسمانیان و زمینیان برای پیامبر برگزید.[۵]
مفهومشناسی
احمد به دو معنای ستایندهترین (کسی که بیش از همه ستایش میکند) و ستودهترین (کسی که بیش از همه مورد ستایش قرار میگیرد) تفسیر شده است.[۶] برخی علمای اهلسنت با استناد به روایتی[۷] معنای اول را ترجیح دادهاند،[۸] در حالی که در منابع شیعی، بر اساس حدیثی از پیامبر(ص)، نام محمد بیانگر ستایش زمینیان و احمد نشاندهنده برترین ستایش نزد آسمانیان معرفی شده است.[۹] برخی نیز احمد و محمد را در معنای ستوده مشترک دانستهاند، با این تفاوت که محمد دلالت بر کمیت و فراوانی ستایش دارد و احمد بیانگر کیفیت و برترین مرتبه ستایش است.[۱۰] حسن مصطفوی واژهشناس شیعه نیز، در کتاب التحقیق، احمد را به پسندیده ترجمه کرده است.[۱۱]
امام خمینی با رویکردی عرفانی، محمد را نام ملکی و احمد را نام ملکوتی پیامبر(ص) دانسته است.[۱۲]
تقدّم نامگذاری احمد یا محمد
درباره تقدّم نامگذاری پیامبر(ص) به محمد یا احمد، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ برخی با استناد به ذکر نام احمد در آیه ۶ سوره صف[۱۳] و همچنین اشاره منابع تاریخی به پیشآگاهی اهل کتاب از این نام،[۱۴] تقدم نام احمد را قطعی میدانند. در مقابل، عدهای با استدلال به بیسابقه بودن این نام در میان عربهای پیش از اسلام، بر تقدم و شهرت نام محمد تأکید دارند،[۱۵] البته شواهد تاریخی حاکی از کاربرد این نام در میان برخی قبایل عرب جاهلی است.[۱۶] برخی از این گروه، اینگونه نامگذاری را نشانهای از حکمت و لطف خداوند دانستهاند تا کسی با احمدِ مورد بشارت عیسی(ع) مشتبه نشود.[۱۷]
دیدگاه سوم نامگذاری به احمد را محدود به فاصله میان بشارت تورات و نامگذاری او به محمد در دوران حیاتش میداند. [۱۸] با این حال برخی بر این باورند که نام احمد در مقایسه با محمد و محمود تا پایان قرن اول هجری رواج چندانی نداشته است.[۱۹]

نام احمد در کتابهای آسمانی
بر اساس روایات اسلامی، نام احمد در کتابهای آسمانی پیشین مانند تورات و انجیل ذکر شده است.[۲۰] در احادیث، از این نام با عنوانهای مختلفی چون احید، فارقلیط و ماذماذ یاد شده[۲۱] و در مناظره امام رضا(ع) با عالم یهودی نیز به پیشگویی حبقوق نبی درباره پیامبری به نام احمد استناد شده است.[۲۲] هرچند به گفته علامه طباطبایی در نسخ کنونی انجیل این نام به صراحت نیامده،[۲۳] اما مسلمانان معتقدند واژه فارقلیط در انجیل یوحنا،[۲۴] تحریفشده واژه یونانی «پریکلوتوس» به معنای ستودهشده (احمد) است.[۲۵] همچنین در متون کهن عبری مانند سفر پیدایش، «مأدمأد» به کار رفته[۲۶] که به بسیار زیاد ترجمه شده[۲۷] و برخی آن را با احمد مقایسه کردهاند.[۲۸]
بازتاب نام احمد در شعر عربی و فارسی
احمد به عنوان نام پیامبر(ص) در متون شعری برجایمانده از سُرایندگان دهههای آغازین سده ۱ق چون حَسّان بن ثابت،[۲۹] اِبنزِبَعْری،[۳۰] اِمرَؤُالقَیس کِندی[۳۱] و کَعب بن مالک[۳۲] ثبت شده است. همچنین در اشعار ابوطالب عموی پیامبر، موارد متعددی وجود دارد که پیامبر(ص) با نام احمد معرفی شده است به عنوان نمونه:
نام احمد در اشعار فارسی نیز بازتاب داشته است؛ از جمله شیخ محمود شبستری شاعر و عارف قرن هشتم قمری چنین میسُراید:
پانویس
- ↑ ابنقیم، زاد المعاد، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۸؛ قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ سوره صف، آیه ۶.
- ↑ روحی و شریفی، «احمد»، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۴.
- ↑ ابنقیم، زاد المعاد، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۸؛ قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ بخاری، الصحیح، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۸۴، حدیث ۴۷۱۲.
- ↑ قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۹؛ سهیلی، الروض الأنف، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۶۵.
- ↑ محجوب، الموسوعة الذهبیة، ۱۹۹۳م، ج۲، ص۶۳۳.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۲۸۲.
- ↑ صادقی ارزگانی، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱-۲۷.
- ↑ سهیلی، الروض الأنف، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۱۷.
- ↑ قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰؛ محجوب، الموسوعة الذهبیة، ۱۹۹۳م، ج۲، ص۶۳۳.
- ↑ ابنحزم، جَمهرة أنساب العرب، ۱۹۸۳م، ص۴۰۰؛ ابندرید، الإشتقاق، ۱۴۱۱ق، ص۹.
- ↑ قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ ابنقیم، جلاء الأفهام، ۱۴۰۷ق، ص۲۰۰.
- ↑ پاکتچی، «احمد»، ج۶، ص۲۷۹۷.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۲۵؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۶۳۴ش، ج۱۸، ص۸۴.
- ↑ سیوطی، الخصائص الکبری، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۶۵.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۵۴.
- ↑ عهد جدید، انجیل یوحنا، باب ۱۴، آیه ۱۶ و ۲۶؛ باب ۱۵، آیه ۲۶ و باب ۱۶، آیه ۷.
- ↑ شاکر، «بشارتهای عهدین در مورد پیامبر اکرم(ص)»، ص۱۲۶.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب پیدایش، باب ۱۷، آیهٔ ۲۰.
- ↑ نگاه کنید: ابنقیم، جلاء الأفهام، ۱۴۰۷ق، ص۱۹۵-۱۹۸.
- ↑ روحی و شریفی، «احمد»، ج۲، ص۳۲۷.
- ↑ حسان بن ثابت، دیوان حسان، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ ابنطیفور، کتاب بغداد، ۱۴۲۳ق، ص۵۳.
- ↑ ابنحبیب، المُحَبّر، ۱۴۲۱ق، ص۲۰۷.
- ↑ ابنحبیب، المُحَبّر، ۱۴۲۱ق، ص۲۷۵.
- ↑ المِهزمی، دیوان أبیطالب بن عبدالمطلب، ۲۰۰۳م، ص۳۳۲؛ جهت مشاهده ابیاتی دیگر منسوب به ابوطالب با همین مضمون، رجوع کنید: سهیلی، الروض الأنف، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۵۷.
- ↑ شبستری، «گلشن راز»، بخش ۱، دیباچه، بند ۱۹ و ۲۰.
منابع
- ابنحبیب، محمد، المُحَبّر، تحقیق: کِسروی، حسن، قاهره، دارالغد العربی، ۱۴۲۱ق.
- ابنحزم، علی بن احمد، جَمهرة أنساب العرب، تحقیق: لجنة من العلماء، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۹۸۳م.
- ابندرید، محمد بن حسن، الإشتقاق، تحقیق و شرح: عبد السلام محمد هارون، لبنان، دار الجیل، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، محقق: عمرو بن غرامة العمروی، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- ابنقیم، محمد بن أبیبکر، جلاء الأفهام فی فضل الصلاة علی محمد خیر الأنام، الکویت، دار العروبة، چاپ دوم، ۱۴۰۷ق.
- ابنقیم، محمد بن ابیبکر، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، محقق: شافعی، اَنسمحمد، دار الآفاق العربیة، قاهره، چاپ اول، ۱۴۲۸ق.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، المحقق: محمد زهیر بن ناصر، دار طوق النجاة، دمشق، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- پاکتچی، احمد، «احمد»، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۳ش.
- روحی، ابوالفضل و شریفی، احمدحسین، «احمد»، دائرة المعارف قرآن کریم، قم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
- سهیلی، عبدالرحمن، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویة، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- سیوطی، جلالالدین، الخصائص الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
- شاکر، محمدکاظم، «بشارتهای عهدین در مورد پیامبر اکرم(ص)»، در پژوهشنامه قرآن و حدیث، شمارهٔ ۷، تابستان و پاییز ۱۳۸۹ش.
- شبستری، محمود، «گلشن راز»، وبگاه گنجور.
- شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
- صادقی ارزگانی، محمدامین، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، تهران، موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- کتاب مقدس (عهد جدید)، ترجمه پیروز سیار، تهران، نشر نی، چاپ چهارم، ۱۳۹۴ش.
- قاضی عیاض، أبوالفضل، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، محشی: الشمنی، أحمد بن محمد، دار الفکر الطباعة، دمشق، ۱۴۰۹ق.
- قُرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- محجوب، فاطمه، الموسوعة الذهبیة للعلوم الإسلامیة. قاهره، دار الغد العربی، چاپ اول، ۱۹۹۳م.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
- المِهزمی، ابوهِفّان، دیوان أبیطالب بن عبدالمطلب، تحقیق: آل یاسین، محمدحسن، بیروت، بینا، ۲۰۰۳م.