مهرعلی تبریزی

از ویکی شیعه
اطلاعات کلی
نامملامهرعلی تبریزی
مذهبشیعه
زادروز۱۱۸۲ق
محل زندگیخوی، عراق، خراسان، اصفهان و تبریز
اطلاعات علمی
تحصیلاتحوزوی


ملامهرعلی تبریزی خویی (۱۱۸۲-۱۲۶۲ق) شاعر قرن سیزدهم قمری که به سه زبان ترکی، فارسی و عربی شعر می‌سرود. تخلص او در فارسی و ترکی «فدوی» بود. عمده شهرت وی به سبب قصیده مدحیه یا غدیریه اوست. او همچنین قصیده‌ای در مدح پیامبر اکرم(ص) دارد. شعرهای عربی و فارسی او غالبا ضعیف و اشعار ترکی او دارای مضامین زیبا، عاشقانه و حکمی است.

ولادت و درگذشت

سال تولد او به درستی معلوم نیست ولی از تصریح فرهاد میرزا[۱] به اینکه در ۱۲۶۲ق به سن هشتادسالگی از دنیا رفته، پیداست که سال تولد او حدود ۱۱۸۲ق بوده است. در زادگاه او نیز به سبب اشتهارش به زُنوزی و خویی اختلاف وجود دارد.[۲] برخی او را اهل زنوز از توابع شهر مرند آذربایجان شرقی دانسته‌اند که کودکی خود را در خوی گذراند و خویی مشهور شد.[۳]

تحصیلات

ملامهرعلی تحصیلات ابتدایی را در خوی به انجام رسانید، سپس برای ادامه تحصیل به عراق، خراسان و اصفهان سفر کرد و بسیاری از علوم را فراگرفت. او به نجوم علاقه‌ای وافر داشت و خطاطی هم می‌کرد. در اواخر عمر به تبریز رفت و بدین سبب به ادیب تبریزی نیز شهرت یافت.[۴] وی مدتی نیز در مرند ساکن بود و تأسیس مدرسه‌ای را در آن شهر به او نسبت می‌دهند.[۵]

وضعیت زندگانی وی

معیشت ملامهرعلی با پریشانی و عسرت توأم بود.[۶] چون از وی رفتار خلاف عرف سر می‌زد، بعضی او را به ملامتی‌گری منسوب داشته‌اند. جمعی دیگر نیز از او کشف و کرامت نقل کرده‌اند.[۷] نادرمیرزا قاجار (درگذشت ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م) در گزارش تحصیل خود در صرف و نحو و لغت نزد ملامهرعلی از او با عنوان «دبیری کهنه ادیب... با قدی خمیده» یاد کرده است.[۸] زنوزی نیز او را با اوصافی چون حکیم، منجم، عالم و عارف وصف کرده است.[۹]

ملامهرعلی که به علت فقر و مسکنت، به رغم میل خود، بیشتر عمرش را در تجرد گذراند در اواخر عمر ازدواج کرد و پسری به نام فضلعلی از خود بجا گذاشت که خاندان فضلی در تبریز از اَعقاب او هستند.[۱۰]

قصیده غدیریه

عمده شهرت ملامهرعلی به سبب قصیده مدحیه یا غدیریه اوست[۱۱] با مطلع:

ها علی بشرٌ کیف بشر
ربُّهُ فیه تجلّی و ظهر

قصیده مزبور بین سال‌های ۱۲۱۶-۱۲۴۰ سرود شده و ابیات آن نیز به اختلاف بین بیست تا چهل بیت با تقدم و تأخر گزارش شده است.[۱۲] این قصیده، توسط محمدرضا بصیرت شیرازی به صورت منظوم و با همان وزن و قافیه، در چهل بیت ترجمه شده است.[۱۳]

قصیده «ها علی بشر کیف بشر»، از زمان سروده شدن مورد توجه فضلا، شعرا و اهل منبر واقع شد، به طوری که افزودن بر ترجمه منظوم یاد شده، چهار تخمیس و یک تضمین از آن سروده شد.[۱۴]

اشعار دیگر

ملامهرعلی که به سه زبان ترکی، فارسی و عربی شعر می‌سرود و تخلص او در فارسی و ترکی «فدوی» بود،[۱۵] اشعار دیگری نیز دارد.

  • وی قصیده لطیف و کوتاهی در هجده بیت به فارسی و در منقبت پیامبر اکرم (ص) با این مطلع دارد: «لا» استعاره‌ای ز جلال محمد است / «الاّ» کنایه‌ای ز جمال محمد است.[۱۶] گذشته از این دو قصیده، اشعار فارسی و عربی وی از استحکام و بلاغت چندانی برخوردار نیست. بویژه اشعار عربی او دارای سکته‌های ناخوش و اغلاط ادبی است.[۱۷] در عوض اشعار ترکی او را به سبب شامل شدن بر معانی لطیف عاشقانه و نیز بیان موضوعات حِکْمی و فلسفی عالی شمرده‌اند.[۱۸]
  • ملامهرعلی قصاید و مراسلاتی به عربی در مدح میرزا عیسی و پسرش ابوالقاسم قائم مقام فراهانی دارد که در آنها مداحی را شعار خود کرده و برای طلب وظیفه و وجه معاش شرحی از وضع نابسامان و فقر و تجرد خود آورده است. زبان وی در این قطعات تند، هجوآمیز و رکیک است.[۱۹]
  • ملامهرعلی زمانی نیز به سبب شعری دوپهلو و طنزآمیز که برای ابوالقاسم شیخ الاسلام تبریزی (متوفی ۱۲۷۹ق.) گفته بود، مورد بی‌مهری او واقع شد.[۲۰]
  • وی قصیده‌ای تاریخی نیز در مدح حسینقلی خان دُنبلی، حاکم وقت خوی، در ۹۲ بیت سروده که در آن از بی‌وفایی دنیا شکایت کرده است.[۲۱] از ملامهرعلی دیوانی بجا نمانده و تنها اشعاری پراکنده به فارسی و عربی و ترکی و مادّه تاریخ هایی به عربی در تذکره‌ها از او نقل شده است.[۲۲]

پانویس

  1. فرهادمیرزا، ص۷۰
  2. ریاحی، ص۲۲۵؛ صدرایی خویی، ص۹، ۱۴، که او را متولد زُنوز و پرورش یافته در خوی دانسته است.
  3. صدرایی خویی، ولایت نامه «غدیریه»، ۱۳۷۶ش، ص۹؛ رحمن‌زاده، عربی‌سرایان آذری‌زبان، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۹.
  4. مدرس تبریزی، ج۴، ص۳۱۱؛ قاضی طباطبائی، ص۲۷؛ ریاحی، ص۲۲۵، فرهادمیرزا قاجار، ص۷۰
  5. صدرایی خویی، ص۱۵
  6. رجوع کنید به:فرهادمیرزا قاجار، ص۷۰
  7. قاضی طباطبائی، ص۲۸ ۲۹
  8. نادرمیرزا قاجار، ص۳۸۲-۳۸۳
  9. مدرس تبریزی، ج۴، ص۳۱۱
  10. ریاحی، ص۲۲۶؛ فرهادمیرزا قاجار، ص۸۲؛ قاضی طباطبائی، ص۳۰
  11. ملازاده، «تبریری خویی، ملامهرعلی»، ص۴۲۶.
  12. صدرایی خویی، ولایت‌نامه، ۱۳۷۶ش، ص۲۸-۲۹.
  13. صدرایی خویی، ولایت‌نامه، ۱۳۷۶ش، ص۳۱-۳۶.
  14. نگاه کنید به: صدرایی خویی، ولایت‌نامه، ۱۳۷۶ش، ص۳۸-۶۱.
  15. فرهادمیرزا قاجار، ص۷۰
  16. فرهادمیرزا قاجار، ص۷۳-۷۴
  17. رجوع کنید به:قاضی طباطبائی، ص۳۰۳۱
  18. قاضی طباطبائی، ص۳۱
  19. فرهادمیرزا قاجار، ص۷۵-۷۸، ۸۵-۸۷
  20. قاضی طباطبائی، ص۲۸
  21. رجوع کنید به:ریاحی، ص۵۷۲-۵۷۵
  22. رجوع کنید به:فرهادمیرزا قاجار، ص۷۰-۸۸؛ ریاحی، ص۲۲۵-۲۲۷؛ صدرایی خویی، ص۱۹-۲۵

منابع

  • تبریزی خیابانی، علی، کتاب علماء معاصرین، تهران، چاپ سنگی، ۱۳۶۶ش.
  • رحمن‌زاده صوفیانی، جعفر، عربی‌سرایان آذری‌زبان، قم، مجمع ذخایر اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • ریاحی، محمدامین، تاریخ خوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
  • صدرایی خویی، علی، ولایت‌نامه «غدیریه»، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • فرهادمیرزا قاجار، معتمدالدوله، زنبیل، تهران، پدیده، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش.
  • قاضی طباطبائی، حسن، «ملامهرعلی تبریزی»، نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال ۱، ش۵، مرداد ۱۳۲۷.
  • مدرس تبریزی، نادرمیرزا قاجار، تاریخ و جغرافی دارالسلطنة تبریز، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تبریز، ۱۳۷۳ش.
  • ملازاده، محمدهانی، «تبریری خویی، ملامهرعلی»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۶، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
  • نخجوانی، حسین، مواد التواریخ، تهران، ۱۳۴۳ش.
  • هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، مجمع الفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۶-۱۳۴۰ش.

پیوند به بیرون