عثمان بن سعید عمری

این مقاله در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۹۶ به عنوان مقاله خوب شناخته شده است. برای توضیحات بیشتر کلیک کنید.
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از نایب اول)
عثمان بن سعید عمری
مرقد عثمان بن سعید
مرقد عثمان بن سعید
مشخصات فردی
لقبعمری • سمّان • زیات • عسکری
خویشاوندانمحمد بن عثمان
محل زندگیسامرابغداد
وفاتقبل از ۲۶۷ق ، بغداد
مدفنبغداد
مشخصات دینی
از یارانامام جواد(ع)، امام هادی(ع)، امام عسکری(ع)، امام مهدی(عج)


عُثمان بن سعید عَمْری (متوفای قبل از ۲۶۷ق) مشهور به اَبوعَمرو، اولین نایب خاص از نواب اربعه امام زمان(عج) در دوره غیبت صغری است. او از اصحاب امام هادی (ع)، امام حسن عسکری (ع) و امام مهدی(عج) دانسته شده، اما درباره اینکه از یاران امام جواد(ع) بوده، تردیدهایی وجود دارد. عثمان بن سعید پس از شروع امامت امام مهدی(عج) (سال ۲۶۰ق)، تا پایان عمرش (حدود ۶ یا ۷ سال) نائب خاص امام بود‌ و پس از او، پسرش محمد بن عثمان عهده‌دار نیابت شد. عثمان در زمان نیابت به بغداد رفت و دوران وکالت خود را در آن‌جا گذراند. او در بغداد و سایر شهرهای عراق وکلایی داشته که وجوهات را از مردم اخذ کرده و سپس برای او می‌فرستادند. حضرت مهدی به هنگام وفات او، نامه تسلیتی برای فرزندش فرستاد. در متون روایی، از عثمان بن سعید با القاب متعددی همچون زَیّات و عَمْری یاد شده است.

زندگی‌نامه

درباره تاریخ تولد عثمان، اطلاع دقیقی در دست نیست و گفته شده که از ۱۱ سالگی، خادم امام جواد(ع) بوده[۱] اما بنابر نقل شیخ طوسی او از ۱۱ سالگی، خادم امام هادی(ع) بوده است.[۲] وی وکیل امام هادی و امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(عج)، و همواره مورد اعتماد آنان بود. عثمان بن سعید ابتدا در سامرا زندگی می‌کرد و بعد از شهادت امام یازدهم، به بغداد رفت. در آن زمان سامرا پایتخت و مقر لشکریان سلسله عباسی بود که از آغاز با امامان شیعه میانه خوبی نداشتند. برخی گفته‌اند احتمالا به همین دلیل عثمان بن سعید به بغداد مهاجرت کرد و در آن‌جا منطقه کرخ را که محل سکونت شیعیان بود، مرکز رهبری امامیه قرار داد.[۳]

اسامی و القاب

نام عثمان در منابع رجالی، «عثمان بن سعید» آمده، اما در رجال کشی با نام «حفص بن عمرو» نیز یاد شده که شاید اسم مستعار وى در ديدارهاى پنهانى با ساير وكلا باشد.[۴] کنیه‌اش در همه کتاب‌ها به اعتبار جد پدری، «ابوعمرو» ذکر شده، اما در کتاب بحارالانوار و سفینة البحار، ابومحمد نیز گفته شده، چون پسری به نام محمد داشت.[۵]

مهم‌ترین شهرت او عَمْری است و گفته شده او را به دو جهت به این لقب می‌خوانند؛ یکی اینکه امام عسکری اجازه نداد نام خلیفه سوم (عثمان) و لقب او (ابوعمرو) در عثمان بن سعید جمع شود و از آن پس او را عَمری خواندند. دیگر آنکه به «عمرو» جد پدری‌اش انتساب داشته و عمری خوانده‌ شده است.[۶] محدث قمی هم علت عَمْری خواندن او را، انتساب وی از طرف مادر به عُمَر بْن اَطْرَف اَعْلی دانسته است.[۷]

لقب عثمان را «سَمّان» و «زَیّات» گفته‌اند.[۸] همچنین او را به‌دلیل انتساب به قبیله بنی‌اسد، اسدی نیز خوانده‌اند و عسکری هم گفته‌اند؛ چون ساکن محله «عسکر» در سامرا بوده است.[۹]

فرزندان

برای عثمان بن سعید دو فرزند پسر نام برده‌اند:

  • محمد بن عثمان که پس از وفات پدر دومین نائب امام زمان شد.
  • احمد بن عثمان که نامی از او در کتب و منابع نیامده است. اما در زمره مدعیان دروغین نیابت، اسم فردی به نام «ابوبکر محمد بن احمد بن عثمان» آمده که تصریح شده برادرزاده محمد بن عثمان است.[۱۰]

وفات

زمان وفات عمری، مانند ولادتش مشخص نیست، اما دو قول در این باره نقل شده است:

  • قبل از سال ۲۶۷ق: مورد اتفاق اکثر مورخان و عالمان رجال است.
  • پس از سال ۲۸۰ق: استناد این قول به توقیعی است که در سال ۲۸۰ق نقل شده است. به تصریح شیخ طوسی، راوی این حدیث، روایت را در سال ۲۸۰ق شنیده و این، نمی‌تواند زمان وفات عثمان را روشن کند.[۱۱]

پس از درگذشت عثمان بن سعید، فرزندش محمّد او را غسل داد و در غرب مدینة السلام، در محله معروفی به نام الدرب در بغداد دفن نمود. شیخ طوسی گفته که از زمان ورودش به بغداد در سال ۴۰۸ق تا پس از ۴۳۰ق، قبر عثمان بن سعید را در محل مذکور زیارت می‌کرده است.[۱۲] امروزه آرامگاه او در محله «رصّافه» واقع در شرق بغداد و در منطقه‌ای به نام «بازار شورجه» معروف است.[۱۳]

وکالت امامان

بنا بر آنچه در کتب و منابع رجالی آمده، عثمان بن سعید، وکیل سه امام معصوم (امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(عج)) بوده است. با این حال برخی از متون دیگر او را در ۱۱ سالگی خدمتگزار امام جواد هم دانسته‌اند که از اعتماد امام برخوردار بود و برخی مأموریت‌های مهم به او سپرده می‌شد.[۱۴] ابن شهرآشوب نیز او را باب امام جواد دانسته است.[۱۵] بعضی از عالمان شیعه، قول اخیر را نپذیرفته و با تکیه بر سن عثمان، غیرقابل قبول دانسته‌اند که از اصحاب امام جواد بوده باشد و این نظر را اشتباه عنوان کرده‌اند.[۱۶]

وکالت امام هادی

عثمان بن سعید در شمار اصحاب امام هادی بوده و به وکالت او از سوی امام هم تصریح شده است.[۱۷] در روایتی که احمد بن اسحاق قمی از امام هادی نقل کرده، عثمان بن سعید مردی موثق و امین معرفی شده که آنچه به امام نسبت می‌دهد و به مردم می‌رساند، همگی از جانب امام هادی(ع) است.[۱۸]

وکالت امام عسکری

عثمان، علاوه بر امام هادی، از اعتماد امام حسن عسکری(ع) هم برخوردار بود.[۱۹] شیخ طوسی در رجال خود، عثمان بن سعید را وکیل امام عسکری معرفی کرده است.[۲۰] در روایات مختلفی نقل شده که امام عسکری عثمان را خطاب قرار داده و وکیل خود دانسته، و در جای دیگر، اطرافیان را شاهد می‌گیرد که عثمان بن سعید وکیل من است. امام او را به عنوان رئیس وکلا معرفی کرد؛ به این معنا که تمام وجوهاتی که شیعیان، توسط وکلا می‌فرستادند، به عثمان می‌رسید و او آن‌ها را به امام می‌رساند.[۲۱]

پس از شهادت امام عسکری(ع)، عثمان بن سعید، عهده‌دار مراسم کفن و دفن امام شد. به اعتقاد امامیه، این نشانه‌ها بر نمایندگی او از امام زمان (عج) گواهی می‌دهد.[۲۲]

نیابت امام زمان

امام عسکری(ع) به نیابت عثمان بن سعید تصریح کرده است. او فرزندش را به چهل نفر از اصحاب خود نشان داد و به آن‌ها ابلاغ کرد که در طول غیبت امام دوازدهم، از عثمان، اطاعت کنند.[۲۳] بنابر روایتی دیگر، حضرت مهدی در دیدار با اهل قم، به نیابت عثمان بن سعید اشاره کرد و آنان را به او ارجاع داد.[۲۴]

بخشی از نامه تسلیت امام
«پدر تو به سعادت و نیک‌بختی زندگی کرد و وفات نمود در حالتی که محمود و پسندیده بود. خدا او را رحمت کند و او را به اولیا و سادات و موالیان او ... ملحق نماید. خداوند روی او را‌ تر و تازه نماید و لغزش‌های او را ببخشد و جزا و اجر تو را زیاد کند و صبر نیکو در مصیبت او به تو عطا فرماید، تو مصیبت‌زده شدی و ما نیز مصیبت‌زده شدیم، و مفارقت پدرت، تو را و ما را به وحشت انداخت. پس خداوند او را به رحمت خود مسرور فرماید، در منقلب و مثوای او که آرامگاه او است.»

تاریخ بایگانی

عثمان بن سعید، به علت سخت‌گیری‌های مأموران دولتی در سامرا و وجود دشمنان فراوان، به دستور حضرت مهدی به بغداد رفت. به گفته جاسم حسین در کتاب تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، با آنکه سامرا پایتخت بود، اما به دلیل وجود لشکریان سلسله عباسی که همواره مخالف ائمه بودند و او می‌خواست سازمان وکالت را به دور از چشم آنان رهبری کند، از این رو به بغداد رفت و محله شیعه‌نشین کرخ را محل سازماندهی امامیه قرار داد.[۲۵]

عثمان در مدت نیابت، رهبری وکلای نواحی مختلف را بر عهده داشت و امانات، وجوهات و هدایای مردم را می‌گرفت و برای امام می‌فرستاد. او همچنین نامه‌های شیعیان به امام، دست‌نوشته‌ها و توقیعات حضرت مهدی در پاسخ به شیعیان را به صاحبان اصلی می‌رساند.[۲۶] وقتی جعفر برادر امام عسکری(ع) ادعای نیابت کرد، احمد بن اسحاق از اصحاب امام حسن عسکری برای اطلاع از درستی یا نادرستی ادعای جعفر، نامه‌ای نوشت و به وسیله عثمان بن سعید برای حضرت مهدی فرستاد. امام در پاسخ نامه، امامت جعفر را رد کرد و او را مفسد و ترک‌کننده نماز خواند.[۲۷]

نامه تسلیت امام

امام زمان هنگام وفات عثمان بن سعید به فرزندش محمد بن عثمان نامه‌ای نوشت و به او تسلیت گفت. امام دوازدهم در این نامه، رضایت کامل خویش را از عثمان بن سعید اعلام داشته و برای او طلب مغفرت کرده است. امام زمان همچنین از احساس غربت خود در نبود عثمان بن سعید سخن گفته و فرزندش محمد بن عثمان را به جای او منصوب کرده است.[۲۸]

شیوه فعالیت

او به خرید و فروش روغن و زیتون می‌پرداخت و این تجارت، پوششی برای کار اصلی‌اش بود؛ چرا که وی مسئولیت‌های وکالت و نیابت از جانب امام را مخفی می‌کرد تا از گزند حکومت محفوظ بماند. عثمان، اموال و نامه‌های شیعیان را در ظرف‌های روغن می‌گذاشت و نزد امام می‌برد تا کسی از وجود و محتوای آن باخبر نشود. از این رو لقب او را «سمّان» و «زَیّات» نیز گفته‌اند.[۲۹]

دستیاران

در دوره نیابت خاص عثمان بن سعید، سه تن از وکلای سرشناس به نام‌های احمد بن اسحاق، محمد قطان و حاجز بن یزید وشّاء، از دستیاران عثمان به شمار می‌آمدند و کار ارتباط و نظارت بر سایر وکلای بلاد، از جمله وکلای کوفه را بر عهده داشتند.[۳۰]

زیارت‌نامه

علامه مجلسی در بحارالانوار، زیارتنامه‌ای برای عثمان بن سعید نقل و تصریح کرده که آن را در نسخه‌ای قدیمی از یک عالم شیعه دیده است. مجلسی هیچ اشاره‌ای به نام کتاب و نویسنده آن نکرده است.[۳۱] [یادداشت ۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۲.
  2. طوسی، رجال، ۱۴۱۵ق، ص۳۸۹.
  3. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۹.
  4. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۸۱۳.
  5. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۲۹۳؛ قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۴۵.
  6. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۴.
  7. قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۴۵.
  8. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۴.
  9. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۴.
  10. صدر، تاریخ الغیبه، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۷۹.
  11. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۲.
  12. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۲.
  13. ره توشه عتبات عالیات، ص۳۶۷.
  14. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۲.
  15. ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۸۰.
  16. شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۴۹.
  17. طوسی، رجال طوسی، ۱۴۱۵ق، ص۳۸۹.
  18. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۴۴.
  19. طوسی،الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۱-۲۲۹.
  20. طوسی، رجال طوسی، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۱.
  21. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۳۲۳.
  22. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۱و۳۵۶.
  23. طوسی، الغیبه، ص۲۳۲- ۲۳۱، صدوق، کمال‌الدین، ص۴۳۵.
  24. صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۷۶.
  25. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۹.
  26. ره‌توشه عتبات عالیات، ص۳۶۴.
  27. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۶۸.
  28. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۱.
  29. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۴.
  30. جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۸۲.
  31. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۲۹۳.

یادداشت

  1. السَّلَامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ النَّاصِحُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَوْلِیائِهِ الْمُجِدُّ فِی خِدْمَةِ مُلُوک الْخَلَائِقِ أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَصْفِیائِهِ السَّلَامُ عَلَیک أَیهَا الْبَابُ الْأَعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ وَ الْوَلِی الْأَکرَمُ السَّلَامُ عَلَیک أَیهَا الْمُتَوَّجُ بِالْأَنْوَارِ الْإِمَامِیةِ الْمُتَسَرْبِلُ بِالْجَلَابِیبِ الْمَهْدِیةِ الْمَخْصُوصُ بِالْأَسْرَارِ الْأَحْمَدِیةِ وَ الشُّهُبِ الْعَلَوِیةِ وَ الْمَوَالِیدِ الْفَاطِمِیةِ السَّلَامُ عَلَیک یا قُرَّةَ الْعُیونِ وَ السِّرَّ الْمَکنُونَ السَّلَامُ عَلَیک یا فَرَجَ الْقُلُوبِ وَ نِهَایةَ الْمَطْلُوبِ السَّلَامُ عَلَیک یا شَمْسَ الْمُؤْمِنِینَ وَ رُکنَ الْأَشْیاعِ الْمُنْقَطِعِینَ السَّلَامُ عَلَی وَلِی الْأَیتَامِ وَ عَمِیدِ الْجَحَاجِحَةِ الْکرَامِ السَّلَامُ عَلَی الْوَسِیلَةِ إِلَی سِرِّ اللَّهِ فِی الْخَلَائِقِ وَ خَلِیفَةِ وَلِی اللَّهِ الْفَاتِقِ الرَّاتِقِ السَّلَامُ عَلَیک یا نَائِبَ قُوَّامِ الْإِسْلَامِ وَ بَهَاءِ الْأَیامِ وَ حُجَّةَ اللَّهِ الْمَلِک الْعَلَّامِ عَلَی الْخَاصِّ وَ الْعَامِّ الْفَارُوقَ بَینَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ النُّورَ الزَّاهِرَ وَ الْمَجْدَ الْبَاهِرَ فِی کلِّ مَوْقِفٍ وَ مَقَامٍ السَّلَامُ عَلَیک یا وَلِی بَقِیةِ الْأَنْبِیاءِ وَ خِیرَةَ إِلَهِ السَّمَاءِ الْمُخْتَصَّ بِأَعْلَی مَرَاتِبِ الْمَلِک الْعَظِیمِ الْمُنْجِی مِنْ مَتَالِفِ الْعَطَبِ الْعَمِیمِ ذی [ذَا اللِّوَاءِ الْمَنْصُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَنْشُورِ وَ الْعِلْمِ الْمَسْتُورِ الْمَحَجَّةَ الْعُظْمَی وَ الْحُجَّةَ الْکبْرَی سُلَالَةَ الْمُقَدَّسِینَ وَ ذُرِّیةَ الْمُرْسَلِینَ وَ ابْنَ خَاتِمِ النَّبِیینَ وَ بَهْجَةَ الْعَابِدِینَ وَ رُکنَ الْمُوَحِّدِینَ وَ وَارِثَ الْخِیرَةِ الطَّاهِرِینَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِمْ صَلَاةً لَا تَنْفَدُ وَ إِنْ نَفِدَ الدَّهْرُ وَ لَا تَحُولُ وَ إِنْ حَالَ الزَّمَنُ وَ الْعَصْرُ اللَّهُمَّ إِنِّی أُقَدِّمُ بَینَ یدَی سُؤَالِی الِاعْتِرَافَ لَک بِالْوَحْدَانِیةِ وَ لِمُحَمَّدٍ بِالنُّبُوَّةِ وَ لِعَلِی بِالْإِمَامَةِ وَ لِذُرِّیتِهِمَا بِالْعِصْمَةِ وَ فَرْضِ الطَّاعَةِ وَ بِهَذَا الْوَلِی الرَّشِیدِ وَ الْمَوْلَی السَّدِیدِ أَبِی مُحَمَّدٍ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ أَتَوَسَّلُ إِلَی اللَّهِ بِالشَّفَاعَةِ إِلَیهِ لِیشْفَعَ إِلَی شُفَعَائِهِ وَ أَهْلِ مَوَدَّتِهِ وَ خُلَصَائِهِ أَنْ یسْتَنْقِذُونِی مِنْ مَکارِهِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَسَّلُ إِلَیک بِعَبْدِک عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ وَ أُقَدِّمُهُ بَینَ یدَی حَوَائِجِی أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتِهِ وَ أَوْلِیائِهِ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِی الْحُوبَ وَ الْخَطَایا وَ تَسْتُرَ عَلَی الزَّلَلَ وَ السَّیئَاتِ وَ تَرْزُقَنِی السَّلَامَةَ مِنَ الرَّزَایا فَکنْ لِی یا وَلِی اللَّهِ شَافِعاً نَافِعاً وَ رُکناً مَنِیعاً دَافِعاً فَقَدْ أَلْقَیتُ إِلَیک بِالْآمَالِ وَ وَثِقْتُ مِنْک بِتَخْفِیفِ الْأَثْقَالِ وَ قَرَعْتُ بِک یا سَیدِی بَابَ الْحَاجَةِ وَ رَجَوْتُ مِنْک جَمِیلَ سِفَارَتِک وَ حُصُولَ الْفَلَاحِ بِمَقَامِ غِیاثٍ أَعْتَمِدُ عَلَیهِ وَ أَقْصِدُ إِلَیهِ وَ أَطْرَحُ نَفْسِی بَینَ یدَیهِ وَ السَّلَامُ عَلَیک وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیارَةِ وَ أَهْدِهَا لَهُ وَ لِشُرَکائِهِ فِی النِّیابَةِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ ثُمَّ وَدِّعْهُ مُسْتَقْبِلًا لَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی.

منابع

  • ابن‌شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
  • جاسم محمدحسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه محمد تقی آیت‌اللهی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش.
  • جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمة علیهم السلام، قم، مؤسسه آموزش پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲ش.
  • جمعی از نویسندگان، ره توشه عتبات عالیات، تهران، نشر مشعر، ۱۳۹۱ش.
  • جمعی از نویسندگان، ره‌توشه عتبات عالیات، تهران، مشعر، ۱۳۸۸ش.
  • شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق.
  • صدر، سید محمد، تاریخ الغیبه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۲ق.
  • صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، تحقیق: سید مهدی رجایی، مؤسسه آل البیت، بی‌تا.
  • طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
  • قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.