پرش به محتوا

ذوی القربی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>M.r.seifi
اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi
منبع یابی؛ اصلاح پاورقی و منابع
خط ۱۹: خط ۱۹:
#'''صله رحم:''' بعضی دیگر گفته‌اند: مراد از مودت به قربی؛ مودت خود قربی است، و خطاب در آیه به قریش و یا به عموم مردم است، و معنایش این است که بگو: من از شما مزدی نمی‌خواهم مگر این که با اقربای خودتان موّدت داشته باشید.(صلۀ رحم)
#'''صله رحم:''' بعضی دیگر گفته‌اند: مراد از مودت به قربی؛ مودت خود قربی است، و خطاب در آیه به قریش و یا به عموم مردم است، و معنایش این است که بگو: من از شما مزدی نمی‌خواهم مگر این که با اقربای خودتان موّدت داشته باشید.(صلۀ رحم)
#'''تقرب به خدا''': بعضی دیگر گفته‌اند: معنای «قربی» تقرب به خداست و «مودت به قربی» یعنی مودت به خدا از راه تقرب جستن به او به وسیله اطاعت کردن. بر این اساس، آیه شریفه به این معناست که از شما اجری نمی‌خواهم مگر اینکه به وسیله تقرب جستن به خدا، به او مودت کنید.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۲۵، ص۳۰-۳۲.</ref> به چهار احتمال ذکر شده پاسخهایی از طرف مفسرین شیعه داده شده و این گونه تفسیر از آیه مودت رد شده است.
#'''تقرب به خدا''': بعضی دیگر گفته‌اند: معنای «قربی» تقرب به خداست و «مودت به قربی» یعنی مودت به خدا از راه تقرب جستن به او به وسیله اطاعت کردن. بر این اساس، آیه شریفه به این معناست که از شما اجری نمی‌خواهم مگر اینکه به وسیله تقرب جستن به خدا، به او مودت کنید.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۲۵، ص۳۰-۳۲.</ref> به چهار احتمال ذکر شده پاسخهایی از طرف مفسرین شیعه داده شده و این گونه تفسیر از آیه مودت رد شده است.
#[[اهل بیت(ع)|'''اهل بیت(ع)''']] '''مصداق ذی القربی''': بنابر نظر مشهورِ نزدیک به اجماع در شیعه، منظور از ذی القربی [[امام معصوم|امام معصوم(ع)]] است<ref>قمی، جامع الخلاف و الوفاق، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۶، ص۸۶-۸۷.</ref> و به تصریح برخی، شامل [[حضرت فاطمه(س)]] نیز می‌شود.<ref>مستند العروة (الخمس) ج۳، ص۳۰۷-۳۰۸. </ref> اما در منابع معروف اهل سنت علی رغم تلاش برخی برای تطبیق ذی القربی به مشرکان قریش، مفسران و محدثان معروف، که آن را به اهل بیت و اقربای نبی و [[آل محمد|آل محمد(ص)]] و مخصوصا به [[علی]] و [[فاطمه]] و دو فرزندشان و … تطبیق کرده‌اند و احادیث مربوط به آن را نقل کرده‌اند، زیادند؛ از جمله احمد بن حنبل<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۸۳۳.</ref> بخاری<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۶، ص۱۹۲.</ref> طبری<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۵-۱۴.</ref> حاکم نیشابوری<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref> زمخشری<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۰۲.</ref> شافعی<ref>شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول، ص۴۰.</ref> ابن صباغ مالکی<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ص۱۲-۱۱.</ref> حافظ کنجی<ref>گنجی، کفایة الطالب، ص۳۱۳.</ref> ابن حجر هیثمی<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> شبلنجی<ref>شبلنجی، نورالأبصار، ص۲۲۷.</ref> سیوطی<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۷.</ref> محی الدین عربی در تفسیرش، ابن کثیر<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۰۱-۱۰۳.</ref> و قرطبی.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۲.</ref> به عنوان نمونه آلوسی در ذیل آیه «وَ آتِ ذی القربی حقَه» از قول [[جبرییل]] به پیامبر می‌گوید: «منظور فاطمه است».<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۳۱.</ref> زمخشری در کشاف می‌گوید: «هنگامی که این آیه نازل شد از پیامبر(ص) پرسیدند که چه کسانی از ذوی القربای شما هستند که خداوند مودت آنان را بر ما واجب کرده است؟ فرمود: علی و فاطمه و ابناهما، آنان علی و فاطمه و دو فرزند آنان می‌باشند».<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۴۶۸.</ref> فخر رازی ذی القربی را [[آل محمد]] می‌داند و می‌گوید: «آل محمد کسانی هستند که امرشان به [[محمد(ص)]] بازگشت می‌کند و هرکه ارتباط بیشتر و بهتر و کامل‌تر و محکم‌تری با پیغمبر داشته باشد، آل او محسوب می‌گردد و بدون تردید فاطمه و علی و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] محکم‌ترین پیوند را با رسول خدا(ص) دارند و این از مسلمات است و مستفاد از احادیث متواتر می‌باشد.»<ref>فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج۲۷، ص۵۹۵. </ref>
#[[اهل بیت(ع)|'''اهل بیت(ع)''']] '''مصداق ذی القربی''': بنابر نظر مشهورِ نزدیک به اجماع در شیعه، منظور از ذی القربی [[امام معصوم|امام معصوم(ع)]] است<ref>قمی، جامع الخلاف و الوفاق، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۶، ص۸۶-۸۷.</ref> و به تصریح برخی، شامل [[حضرت فاطمه(س)]] نیز می‌شود.<ref>خویی، مستند العروة، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۳۰۷-۳۰۸.</ref> اما در منابع معروف اهل سنت علی رغم تلاش برخی برای تطبیق ذی القربی به مشرکان قریش، مفسران و محدثان معروف، که آن را به اهل بیت و اقربای نبی و [[آل محمد|آل محمد(ص)]] و مخصوصا به [[علی]] و [[فاطمه]] و دو فرزندشان و … تطبیق کرده‌اند و احادیث مربوط به آن را نقل کرده‌اند، زیادند؛ از جمله احمد بن حنبل<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۸۳۳.</ref> بخاری<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۲۹.</ref> طبری<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۵-۱۴.</ref> حاکم نیشابوری<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref> زمخشری<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۰۲.</ref> شافعی<ref>شافعی، مطالب السئول، ص۴۰.</ref> ابن صباغ مالکی<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۲۲ق، ص۱۲-۱۱.</ref> حافظ گنجی<ref>گنجی، کفایة الطالب، ۱۴۰۴ق، ص۳۱۳.</ref> ابن حجر هیثمی<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> شبلنجی<ref>شبلنجی، نورالأبصار، ص۲۲۷.</ref> سیوطی<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۷.</ref> محی الدین عربی در تفسیرش، ابن کثیر<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۰۱-۱۰۳.</ref> و قرطبی.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۲.</ref> به عنوان نمونه آلوسی در ذیل آیه «وَ آتِ ذی القربی حقَه» از قول [[جبرییل]] به پیامبر می‌گوید: «منظور فاطمه است».<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۳۱.</ref> زمخشری در کشاف می‌گوید: «هنگامی که این آیه نازل شد از پیامبر(ص) پرسیدند که چه کسانی از ذوی القربای شما هستند که خداوند مودت آنان را بر ما واجب کرده است؟ فرمود: علی و فاطمه و ابناهما، آنان علی و فاطمه و دو فرزند آنان می‌باشند».<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۴۶۸.</ref> فخر رازی ذی القربی را [[آل محمد]] می‌داند و می‌گوید: «آل محمد کسانی هستند که امرشان به [[محمد(ص)]] بازگشت می‌کند و هرکه ارتباط بیشتر و بهتر و کامل‌تر و محکم‌تری با پیغمبر داشته باشد، آل او محسوب می‌گردد و بدون تردید فاطمه و علی و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] محکم‌ترین پیوند را با رسول خدا(ص) دارند و این از مسلمات است و مستفاد از احادیث متواتر می‌باشد.»<ref>فخر رازی، التفسیر  الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۵۹۵.</ref>


[[سید شهاب الدین مرعشی نجفی]] در شرح [[احقاق الحق]]، قریب به پنجاه نفر از علمای بزرگ اهل سنت را نام می‌برد که روایات مربوط به آیه مودت را با سندهای متعدد در کتاب‌های خود آورده‌اند.<ref>شوشتری، احقاق الحق، ج۳، ص۲-۱۸.</ref> [[سید هاشم بحرانی]]، نیز در کتاب [[غایة المرام و حجة الخصام]]، ۱۷ روایت از اهل سنت و ۲۲ روایت از شیعه درباره این آیه نقل کرده است.<ref>بحرانی، غایة المرام، ج۳، ص۲۳-۲۴۴.</ref>
[[سید شهاب الدین مرعشی نجفی]] در شرح [[احقاق الحق]]، قریب به پنجاه نفر از علمای بزرگ اهل سنت را نام می‌برد که روایات مربوط به آیه مودت را با سندهای متعدد در کتاب‌های خود آورده‌اند.<ref>شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲-۱۸.</ref> [[سید هاشم بحرانی]]، نیز در کتاب [[غایة المرام و حجة الخصام]]، ۱۷ روایت از اهل سنت و ۲۲ روایت از شیعه درباره این آیه نقل کرده است.<ref>بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۳-۲۴۴.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۳۹: خط ۳۹:
*احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، قاهره،‌دار ابن الجوزی، ۱۴۳۰ق.
*احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، قاهره،‌دار ابن الجوزی، ۱۴۳۰ق.
*بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، بیروت، موسسة تاریخ العربی، ۱۴۲۲ق.
*بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، بیروت، موسسة تاریخ العربی، ۱۴۲۲ق.
*البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق محمد زهیر بن ناصر الناصر، بیروت، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
*تفسیر القرآن، منسوب به محی الدین عربی، چاپ دارالیقظه العربیه
*تفسیر القرآن، منسوب به محی الدین عربی، چاپ دارالیقظه العربیه
*تصحیح الاعتقاد مقالات کنگره مفید، مقاله شماره ۳۶ (صائب عبد الحمید)
*تصحیح الاعتقاد مقالات کنگره مفید، مقاله شماره ۳۶ (صائب عبد الحمید)
خط ۴۷: خط ۴۸:
*زمخشری، تفسیر الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
*زمخشری، تفسیر الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
*سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
*سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
*شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول فی مناقب آل الرسول، بیروت، موسسة البلاغ.
*شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول فی مناقب آل الرسول، بیروت، موسسة البلاغ، بی تا.
*شبلنجی، مومن، نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، قم، الشریف رضی.
*شبلنجی، مومن، نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، قم، الشریف رضی، بی نا.
*شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
*شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
*طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری، بیروت،‌دار المعرفة.
*طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری، بیروت،‌دار المعرفة، بی تا.
*فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت،‌دار احیای التراث العربی.
*فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثانیة، ۱۴۲۰ق.
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
*قمی، علی بن محمد، جامع الخلاف و الوفاق، قم، زمینه سازان ظهور امام زمان، ۱۳۷۹ش.
*قمی، علی بن محمد، جامع الخلاف و الوفاق، قم، زمینه سازان ظهور امام زمان، ۱۳۷۹ش.

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۴

اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذاتصفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره


ذوی القربی به معنای خویشاوند نزدیک که در ۱۱ آیه از قرآن از جمله در آیه خمس و آیه مودت به‌کار رفته و مودت آنان به عنوان مزد رسالت پیامبر(ص) یاد شده است. هر چند در مصداق ذی القربی بین علمای شیعه و سنی اختلاف‌هایی وجود دارد اما تقریبا بنابر روایات شیعه و برخی روایات اهل سنت، علی بن ابی طالب(ع)، فاطمه و فرزندان‌شان از مصادیق قطعی این آیات هستند.

معنای لغوی

قرب، مصدر و متضاد بُعد (دوری) به معنای نزدیکی و دنّو است. قرابت و قُربی به معنای نزدیکی و خویشاوندی نَسَبی است.[۱] زمخشری می‌گوید: قُربی مصدری است مثل زُلفی و بُشری، به معنای قرابت و نزدیکی.[۲] لغت‌نامه‌ها و فرهنگ‌ها نیز عموماً‌ آن را به معنای خویشاوندی و قرابت نسبی گرفته‌اند.[۳]

ذی القربی در قرآن

در ۱۱ آیه از قرآن لفظ «القربی» آمده و در مورد اشخاصی به کار رفته است که دارای قرب و نزدیکی و عمدتاً دارای قرابت خویشاوندی‌اند و لذا گاهی کلمه "ذی" بدان اضافه شده است

و گاهی "ذوی"

و زمانی دیگر هم لفظ "اولی"

و تنها در یک مورد بدون اضافه آمده است: «... الّا المودة فی القربی». و از این روی لازم است لفظی همچون "اهل"

یا "ذی" و یا "ذوی" و... قبل از "القربی" در تقدیر گرفته شود. به نظر می‌رسد در بیشتر این آیات مقصود از ذوی القربی یا اولواالقربی خویشان و نزدیکان هر فردی از مسلمانان است اما با توجه به تفاسیر و روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چهار آیه را می‌توان ذکر کرد که مقصود از ذوی القربی در آن‌ها اهل بیت پیامبرند:

  • آیه مودت: قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکورٌ[۴]
  • آیه خمس: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ...[۵]
  • آیه فیء: ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُری فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ کی لا یکونَ دُولَةً بَینَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکمْ وَ ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...[۶]
  • فَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ...[۷]

مصداق ذی القربی

درباره مصداق ذی القربی به خصوص در آیه مودت نظرات مختلفی وجود دارد.

  1. خویشاوندان سببی یعنی مشرکان قریش: اکثر مفسران اهل سنت پس از نقل روایات در معانی و مصادیق ذی القربی، آن را به مشرکان قریش که فامیل نسبی پیامبر(ص) بودند، تفسیر کرده‌اند که خداوند اجر رسالت را دوستی مشرکان قریش مطالبه کرده است. طبری و ابن کثیر و آلوسی بیشتر بر آن تأکید دارند و مکّی بودن سوره را مؤید آن دانسته‌اند. روایات نقل شده از پیامبر(ص) در معانی دیگر را نیز مورد توجه قرار نداده یا با سند آن‌ها را ضعیف دانسته‌اند.[۸]
  2. خویشاوندان سببی در مدینهانصار): برخی مفسران گفته‌اند که انصار مال نسبتاً زیادی برای پیامبر(ص) آورده بودند چون انصار از ناحیه سلمی بنت زید النجار (مادر عبدالمطلب) و نیز از جانب آمنه بنت وهب، با پیامبر(ص) فامیل بودند! در پاسخ آنان این آیه نازل شد که پیامبر(ص) بگو که اجری، جز دوستی و مودت خود را به خاطر خویشاوندی با شما نمی‌خواهم!
  3. صله رحم: بعضی دیگر گفته‌اند: مراد از مودت به قربی؛ مودت خود قربی است، و خطاب در آیه به قریش و یا به عموم مردم است، و معنایش این است که بگو: من از شما مزدی نمی‌خواهم مگر این که با اقربای خودتان موّدت داشته باشید.(صلۀ رحم)
  4. تقرب به خدا: بعضی دیگر گفته‌اند: معنای «قربی» تقرب به خداست و «مودت به قربی» یعنی مودت به خدا از راه تقرب جستن به او به وسیله اطاعت کردن. بر این اساس، آیه شریفه به این معناست که از شما اجری نمی‌خواهم مگر اینکه به وسیله تقرب جستن به خدا، به او مودت کنید.[۹] به چهار احتمال ذکر شده پاسخهایی از طرف مفسرین شیعه داده شده و این گونه تفسیر از آیه مودت رد شده است.
  5. اهل بیت(ع) مصداق ذی القربی: بنابر نظر مشهورِ نزدیک به اجماع در شیعه، منظور از ذی القربی امام معصوم(ع) است[۱۰] و به تصریح برخی، شامل حضرت فاطمه(س) نیز می‌شود.[۱۱] اما در منابع معروف اهل سنت علی رغم تلاش برخی برای تطبیق ذی القربی به مشرکان قریش، مفسران و محدثان معروف، که آن را به اهل بیت و اقربای نبی و آل محمد(ص) و مخصوصا به علی و فاطمه و دو فرزندشان و … تطبیق کرده‌اند و احادیث مربوط به آن را نقل کرده‌اند، زیادند؛ از جمله احمد بن حنبل[۱۲] بخاری[۱۳] طبری[۱۴] حاکم نیشابوری[۱۵] زمخشری[۱۶] شافعی[۱۷] ابن صباغ مالکی[۱۸] حافظ گنجی[۱۹] ابن حجر هیثمی[۲۰] شبلنجی[۲۱] سیوطی[۲۲] محی الدین عربی در تفسیرش، ابن کثیر[۲۳] و قرطبی.[۲۴] به عنوان نمونه آلوسی در ذیل آیه «وَ آتِ ذی القربی حقَه» از قول جبرییل به پیامبر می‌گوید: «منظور فاطمه است».[۲۵] زمخشری در کشاف می‌گوید: «هنگامی که این آیه نازل شد از پیامبر(ص) پرسیدند که چه کسانی از ذوی القربای شما هستند که خداوند مودت آنان را بر ما واجب کرده است؟ فرمود: علی و فاطمه و ابناهما، آنان علی و فاطمه و دو فرزند آنان می‌باشند».[۲۶] فخر رازی ذی القربی را آل محمد می‌داند و می‌گوید: «آل محمد کسانی هستند که امرشان به محمد(ص) بازگشت می‌کند و هرکه ارتباط بیشتر و بهتر و کامل‌تر و محکم‌تری با پیغمبر داشته باشد، آل او محسوب می‌گردد و بدون تردید فاطمه و علی و حسن و حسین محکم‌ترین پیوند را با رسول خدا(ص) دارند و این از مسلمات است و مستفاد از احادیث متواتر می‌باشد.»[۲۷]

سید شهاب الدین مرعشی نجفی در شرح احقاق الحق، قریب به پنجاه نفر از علمای بزرگ اهل سنت را نام می‌برد که روایات مربوط به آیه مودت را با سندهای متعدد در کتاب‌های خود آورده‌اند.[۲۸] سید هاشم بحرانی، نیز در کتاب غایة المرام و حجة الخصام، ۱۷ روایت از اهل سنت و ۲۲ روایت از شیعه درباره این آیه نقل کرده است.[۲۹]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، تهران، بی‌نا، بی‌تا.
  • ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه فی معرفة الائمة، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۴۲۲ق.
  • ابن فارس، مقاییس اللغة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
  • ابن منظور مصری، لسان العرب، بیروت،‌دار الطباعة، ۱۴۱۴ق.
  • احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، قاهره،‌دار ابن الجوزی، ۱۴۳۰ق.
  • بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، بیروت، موسسة تاریخ العربی، ۱۴۲۲ق.
  • البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق محمد زهیر بن ناصر الناصر، بیروت، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
  • تفسیر القرآن، منسوب به محی الدین عربی، چاپ دارالیقظه العربیه
  • تصحیح الاعتقاد مقالات کنگره مفید، مقاله شماره ۳۶ (صائب عبد الحمید)
  • تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، علی اکبر حسنی، چاپ انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۳ش.
  • حاکم نیشابوری، لمستدرک علی الصحیحین، قاهره،‌دار الحرمین للنشر و الطباعه، ۱۴۱۷ق.
  • خویی، ابوالقاسم، مستند العروة، قم، لطفی، ۱۳۶۴ش.
  • راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت،‌دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
  • زمخشری، تفسیر الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول فی مناقب آل الرسول، بیروت، موسسة البلاغ، بی تا.
  • شبلنجی، مومن، نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، قم، الشریف رضی، بی نا.
  • شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری، بیروت،‌دار المعرفة، بی تا.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثانیة، ۱۴۲۰ق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
  • قمی، علی بن محمد، جامع الخلاف و الوفاق، قم، زمینه سازان ظهور امام زمان، ۱۳۷۹ش.
  • گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب، تهران،‌دار احیاء تراث اهل البیت، ۱۴۰۴ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ق.



  1. ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «قرب»؛ راغب، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۶۶۳.
  2. زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۲۱، ۲۲۰.
  3. ابن فارس، مقاییس اللغة، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۸۰.
  4. سوره شوری، آیه ۲۳.
  5. سوره انفال، آیه ۴۱.
  6. سوره حشر، آیه ۷.
  7. سوره روم، آیه ۳۸.
  8. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۵۶؛ سیوطی، الدر المنثور، ذیل آیه مودت؛ زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۶۸؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۲.
  9. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۲۵، ص۳۰-۳۲.
  10. قمی، جامع الخلاف و الوفاق، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۶، ص۸۶-۸۷.
  11. خویی، مستند العروة، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۳۰۷-۳۰۸.
  12. احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۸۳۳.
  13. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۲۹.
  14. طبری، تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۵-۱۴.
  15. حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.
  16. زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۰۲.
  17. شافعی، مطالب السئول، ص۴۰.
  18. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۲۲ق، ص۱۲-۱۱.
  19. گنجی، کفایة الطالب، ۱۴۰۴ق، ص۳۱۳.
  20. ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه، ص۲۰۰-۲۰۱.
  21. شبلنجی، نورالأبصار، ص۲۲۷.
  22. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۷.
  23. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۰۱-۱۰۳.
  24. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۲.
  25. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۳۱.
  26. زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۴۶۸.
  27. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۵۹۵.
  28. شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲-۱۸.
  29. بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۳-۲۴۴.